نقش امام در مرحله پنجم (پایان جنگ) چه بود؟

تهاجم عراق به منطقه فاو و بازپس‌گیری آن در تاریخ 29 فروردین 1367 در واقع نقطه آغاز تحول جدید در جنگ بود.

ریشه‌های این تحول نظامی متأثر از تغییر استراتژی عراق از "دفاعی" به "تهاجمی" و بر پایه این اصل صورت گرفت كه "سرنوشت جنگ تنها بر روی زمین تعیین خواهد شد."

آنچه امكان موفقیت عراق را فراهم ساخت بن‌بست نظامی جنگ در منطقه جنوب برای ایران و انتقال جنگ از جنوب به منطقه شمال‌غرب بود. علاوه بر این، درگیری نظامی ایران و امریكا در منطقه خلیج فارس، در حد فاصل تیر تا آبان 1366، فرصت مناسبی را در اختیار عراق قرار داد تا فارغ از هرگونه تهاجم ایران و انهدام قوای نظامی ارتش عراق، برای به ‌دست گرفتن ابتكار عمل آماده باشد.

پذیرش قطعنامه 598 در تیر 1367، با توجه به وضعیت سیاسی ـ نظامی حاكم بر جنگ، تنها انتخاب ایران برای غلبه بر این شرایط بود. این اقدام نخست اوضاع بین‌المللی را به سود ایران تغییر داد و ادامه تهاجمات عراق و منافقین در مناطق جنوب و غرب كشور نیز این روند را تشدید كرد. در صحنه داخل كشور كه ابهامات زیادی نسبت به علل و نحوه تصمیم‌گیری ایران مبنی بر پذیرش قطعنامه وجود داشت با واكنش عراق و منافقین و مدیریت امام در مهار و كنترل اوضاع، صحنه داخلی كشور ناگهان متحول شد و همانند روزهای آغازین جنگ، نیروهای داوطلب به شكل گسترده‌ای به سوی جبهه‌های جنگ هجوم بردند، به صورتی كه استقرار و پشتیبانی و سازماندهی نیروها با مشكل مواجه شده بود.

شكست نظامی عراق در جبهه‌های جنوب و شكست منافقین در منطقه غرب كشور در كنار تغییر اوضاع بین‌المللی و صحنه تحولات داخلی كشور به سود ایران، در مجموع سبب شد مجدداً اوضاع در كنترل قرار گیرد و به نفع ایران تغییر كند.

وضعیت بسیار پیچیده، دشوار و سرنوشت‌سازی كه در ماه‌های پایانی جنگ در برابر جمهوری اسلامی قرار گرفته بود، ضرورت تصمیم‌گیری استراتژیك را بیش از همیشه نمایان ساخت. در چنین موقعیتی كنترل و مدیریت پیامدها، رخدادها و حوادث سیاسی، نظامی و اجتماعی بسیار دشوار و در عین حال اساسی و سرنوشت‌ساز بود. امام در این زمینه چند اقدام اساسی انجام دادند كه مركز ثقل آن پذیرش قطعنامه 598 بود.

امام خمینی نخست همانند روزهای آغازین جنگ، تصمیماتی را برای تمركز فرماندهی اتخاذ كردند؛ به این ترتیب كه به پیشنهاد آیت‌الله خامنه‌ای، رئیس‌جمهور وقت، آقای هاشمی را كه پیش از این فرمانده عالی جنگ بود رسماً به ‌عنوان جانشین فرماندهی كل قوا منصوب كردند. امام همچنین تدابیری را برای تشكیل ستاد فرماندهی كل قوا به منظور هماهنگی كامل ارتش و سپاه و نیروهای انتظامی و به‌كارگیری كلیه منابع و امكانات كشور و تمركز امور تبلیغی و فرهنگی نیروهای مسلح ابلاغ كردند.

امام در تبیین علل پذیرش قطعنامه، هدف را "مصلحت نظام و كشور و انقلاب" و رسیدن به "صلحی پایدار" و به عنوان یك سیاست رسمی و نه تاكتیكی ذكر كردند.

این تصمیم، شاید سخت‌ترین اقدامی بود كه امام انجام می‌دادند؛ زیرا ایشان این عمل را به مثابه "نوشیدن جام زهر" قلمداد كردند.

كنترل پیامدهای این تصمیم‌گیری در داخل كشور و در صحنه جنگ بسیار مهم و دشوار بود. با وجود آن‌كه این تصمیم می‌توانست منشأ اختلاف در داخل كشور شود، اما امام توانستند به نحو بسیار مناسبی از ایجاد تفرقه جلوگیری كنند و حتی با بسیج و فراخوانی مجدد مردم، صحنه نظامی جنگ را با شكست عراق و منافقین به سود ایران تغییر دهند.

امام در همین مرحله در كنار سایر اقدامات، مجدداً ابعاد سیاسی ـ عقیدتی جنگ را همانند روزهای آغازین جنگ تبیین و بر جنگ حق و باطل و جنگ اسلام علیه تمامی نابرابری‌های دنیای سرمایه‌داری و كمونیسم تأكید كردند.

فرآیند و ماحصل تصمیم‌ها و اقداماتی كه با تدبیر امام انجام گرفت انتقال از یك وضعیت بحرانی در صحنه سیاسی ـ نظامی كشور به یك وضعیت جدید و باثبات بود. به همین دلیل می‌توان بر این موضوع تأكید كرد كه امام یك بار دیگر پس از رهبری انقلاب و مدیریت و فرماندهی جنگ، توانست ادامه موجودیت نظام جمهوری اسلامی را پس از هشت سال جنگ در برابر عراق و كلیه حامیان منطقه‌ای و جهانی تضمین و تثبیت نماید. اهمیت و پیامد این موضوع نه تنها در همان موقعیت آشكار شد، بلكه تاكنون و تا سال‌های بعد، همچنان با تداوم موجودیت نظام جمهوری اسلامی، آثار خود را بر جای خواهد گذاشت.

امام در این مرحله بر چند مسئله اساسی تأكید و موضوعاتی را تبیین كردند كه به شرح زیر است:

1ـ ایشان طی یك جمع‌بندی از جنگ و دستاوردهای آن تصریح كردند كه مقتدرترین افراد در مصاف با توطئه‌ها و خصومت‌ها و جنگ‌افروزی‌ها علیه انقلاب اسلامی معلوم نبود موفقیت بیشتری از افراد موجود به دست بیاورند و در یك تحلیل منصفانه انقلاب اسلامی در اكثر اهداف و زمینه‌ها موفق بوده است. امام همچنین بر این موضوع نیز تأكید كردند كه "البته اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم در جنگ به اهداف بلندتر و بالاتری می‌نگریستیم و می‌رسیدیم." ایشان برجسته‌ترین هدف اساسی جنگ را "دفع تجاوز" و "اثبات صلابت اسلام" ذكر كردند كه در جنگ تأمین شد.

2ـ تأكید امام بر استراتژی دفاع همه‌جانبه و ضرورت تبیین آن در شرایط بازسازی نیروهای مسلح و انتقال تجارب نظامی و دفاعی به كلیه آحاد ملت و مدافعان انقلاب، می‌تواند مبین این موضوع باشد كه نحوه پایان جنگ ریشه در عدم اجرای این استراتژی داشته است. به عبارت دیگر شكاف میان آنچه واقع شد با آنچه مطلوب ایران بود، حاصل عدم تناسب استراتژی ایران برای غلبه بر موانع و مشكلات بوده است. درك امام از این كاستی بزرگ، به تأكید ایشان بر مفهوم "دفاع همه‌جانبه" انجامید.

3ـ ضرورت "تغییر تعادل قوا در جهان" برای تأمین منافع مسلمین از جمله اصولی بود كه امام به آن توجه داشتند و بر اساس كلیه ملاحظات موجود برای تأمین حداقل بخشی از آن، بر تداوم موجودیت نظام جمهوری اسلامی و صدور انقلاب با حمایت مسلمانان و مستضعفین جهان تأكید می‌كردند.

به نظر می‌رسد امام با بازبینی استراتژی نهضتی طی ده سال گذشته به این نتیجه رسیدند كه میزان سرمایه‌گذاری در سازماندهی مستضعفین جهان مناسب نبوده است و اگر غیر از این بود شاید سرنوشت جنگ و نحوه برخورد قدرت‌های جهانی، امریكا و عراق با ایران شكل دیگری به خود می‌گرفت و جنگ نیز به نحو دیگری به پایان می‌رسید.

لینک کوتاه :
کد خبر : 1317

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال
  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245