ارتش عراق در تهاجم اولیه به خاك ایران، تجاوز خود را از چه محورهایی آغاز كرد؟
ارتش عراق متناسب با اهداف و بررسی و تحلیل عواملی چون موقعیت جغرافیایی نوار مرزی و اولویتبندی اهداف ارضی، مانور گستردهای را تدارك دیده بود. در گام نخست، در طراحی مانور ارتش عراق، مرز ایران و عراق به سه جبهه تقسیم شد:
ـ جبهه جنوبی: از مدخل ورودی اروند به خلیجفارس تا دهلران
ـ جبهه میانی: دهلران تا جنوب دربندیخان
ـ جبهه شمالی: دربندیخان تا اشنویه
سازماندهی ارتش عراق در حمله سراسری به مرزهای ایران اسلامی مبتنی بر ارزشیابی از مناطق مورد نظر و براساس جزئیات مانور، برای هر یك از یگانهای عملكننده تدوین و به آنها ابلاغ شده بود. سپس یگانها با دریافت مأموریتهای محوله، در سراسر مرز صفآرایی كردند.
ـ جبهه جنوبی
جبهه جنوبی در استراتژی نظامی عراق اهمیت بسیاری داشت و تلاش اصلی ارتش بعث به شمار میرفت. در این جبهه، اهداف مهمی چون دزفول، اندیمشك، اهواز، سوسنگرد، خرمشهر و آبادان قرار داشتند.
براساس طرح مانور ارتش بعث، هدف اصلی عملیات، كه جبهه جنوب بود، به عهده سپاه سوم عراق گذاشته شد. این سپاه كه لشكرهای 1 و 5 مكانیزه و لشكر9 زرهی را در اختیار داشت، برای شروع جنگ لشكر3 و 10 زرهی و تیپ33 نیروی مخصوص را ـ كه قبلاً در سازمان نیروی دریایی عراق بود ـ تحت امر خود گرفت.
محورهای پیشبینی شده عملیات به وسیلة طراحان جنگ برای تهاجم یك ارتش كلاسیك، مبتنی بر راهها و معابر وصولی بود كه به طور طبیعی روش خاصی از تهاجم را دیكته میكرد. از مشخصات بارز این روش استفاده از جادهها به منظور تردد وسایل زرهی و پشتیبانی از تك بود. بر همین اساس، سپاه سوم عراق نیز متناسب با معابر موجود در جبهههای جنوب، مانور خود را به شرح زیر طراحی كرد:
1ـ محور تنومه، شلمچه، خرمشهر:
هدف اصلی دشمن در این محور، محاصره شهر خرمشهر، عبور از رودخانه كارون و محاصره و اشغال كامل شهر آبادان بود.
2ـ محور نشوه، جفیر، اهواز:
هدف اصلی در این محور، حركت به سمت اهواز بود. این محور و محور خرمشهر ابتدا به لشكر5 مكانیزه واگذار شد تا حداكثر با چهار تیپ ضمن محاصره خرمشهر، عبور از كارون و محاصره آبادان و پاكسازی منطقه وسیعی از جنوب اهواز، خود را به اهواز رسانده و با لشكر9 زرهی الحاق كند.*
3ـ محور عماره، چزابه، بستان، سوسنگرد:
این محور از مهمترین معابر وصولی به سمت مركز استان خوزستان، یعنی اهواز به شمار میرفت، بنابراین لشكر9 زرهی موظف شد ضمن تصرف شهرهای بستان، سوسنگرد و حمیدیه، خود را به اهواز رسانده، در آنجا با دیگر یگانهایی كه از جنوب و شمال به این نقطه میرسیدند، الحاق كند.
4ـ محور فكه، شوش، دزفول:
پیشروی در این محور به دلیل گستردگی زمین و عمق اهداف، به دو لشكر1 مكانیزه و 10 زرهی واگذار شد كه هر دو میبایستی از معابر فكه و اطراف آن وارد عمل میشدند. لشكر1 مأموریت داشت پس از عبور از فكه به سمت رودخانه كرخه و شوش تك كرده، ضمن پشت سر گذاشتن رودخانه و قطع كردن جاده اهواز ـ اندیمشك، محاصره اهواز را از طریق شمال كامل كند. لشكر10 نیز مأموریت داشت با پشت سر گذاشتن مرز در محور پاسگاههای شرهانی و بجلیه، با دو فلش به حركت خود ادامه دهد: با فلش اول به پاكسازی عینخوش و دشتعباس بپردازد و سپس حركت خود را به سمت پل نادری روی رودخانه كرخه ادامه داده با عبور از آن، دزفول را محاصره كند و با فلش دوم در محور دهلران جناح مطمئنی را برقرار سازد.
در مجموع سپاه سوم علاوه بر یگانهای عملكنندة فوق كه قرار بود هر یك در مراحل اولیه وارد عمل شوند، لشكر3 زرهی را نیز به عنوان احتیاط در اختیار خود داشت تا در صورت لزوم وارد عمل سازد.
ـ جبهه میانی
سپاه دوم عراق، فرماندهی و هدایت عملیات را در این جبهه به عهده داشت. براساس مأموریت و اهمیت محور، لشكرهای6 و 12 زرهی، 2، 4، 8 پیاده و همچنین چند تیپ مستقل در اختیار این سپاه قرار گرفت. در این جبهه نیز متناسب با روح كلاسیك حاكم بر ارتش مجهز عراق، محورهای عملیاتی مشخص و برای هر یك اهدافی تعیین شد. هدف عمده در این جبهه، تصرف بخشهایی از خاك جمهوری اسلامی بود تا امكان هرگونه واكنش از رزمندگان اسلام به سمت بغداد از بین برود و با تأمین بغداد، اهداف اصلی در جنوب بهتر پیگیری شود.
برای تأمین این هدف، تنگه و گردنه پاتاق در عمق 50 كیلومتری خاك جمهوری اسلامی به عنوان نقطهای كلیدی و سوقالجیشی در نظر گرفته شده بود. طبق این طرح فعالیت دشمن از شمال تا پل دوآب شامل ارتفاعات دالاهو و شاهنشین و از سمت جنوب تا ارتفاعات مهم كاسهگران گسترش مییافت. بر این اساس، اهداف ذیل در دستور كار یگانهای سپاه دوم قرار گرفت:
1ـ محور قصرشیرین، سرپل ذهاب، پاتاق:
تصرف این محور را كه مهمترین بخش عملیات این جبهه به شمار میرفت، سه لشكر به عهده داشتند: لشكر6 زرهی میبایست مستقیماً از محور خسروی وارد شده و ضمن اشغال قصرشیرین، تا سرپل ذهاب و گردنه پاتاق پیشروی كند. این لشكر را از دو جناح، لشكرهای4 و 8 پیاده حمایت میكردند. لشكر8 در شمال قصرشیرین، با هدف دشت ذهاب و شهر سرپل و لشكر4 نیز در جنوب قصرشیرین به سمت گیلانغرب، جناح راست را حفظ میكرد.
2ـ محور مندلی، سومار، نفتشهر:
این مأموریت به عهدة لشكر12 زرهی بود. به دلیل نبود اهداف مهم در این محور، مأموریت لشكر12 به شهرهای مرزی سومار و نفتشهر و برخی ارتفاعات در شرق این دو شهر محدود میشد.
3ـ محور مهران:
این محور با هدف تصرف شهر مهران و تسلط بر تنگه كنجانچم و در نتیجه قطع ارتباط جبهه جنوب و جبهه شمال، به لشكر2 پیاده عراق واگذار شد.
ـ جبهه شمالی
مسئولیت این جبهه بر عهده سپاه یكم عراق بود كه دو لشكر11 و 7 پیاده را تحت امر خود داشت. این سپاه مأموریت داشت ضمن حفاظت از منطقه و كنترل معارضین عراقی، نیروهای ضدانقلاب را در وارد ساختن ضربه به جمهوری اسلامی ایران تجهیز، تقویت و هدایت كند و در صورت لزوم نیز برخی از ارتفاعات را به اشغال در آورد. یگانهای تحت امر سپاه یكم، با وجود اهداف محوله، عملاً نقش احتیاط نیروی زمینی ارتش عراق را بر عهده داشتند.
* در عمل عدم تناسب بین وسعت هدف و توان لشكر5، به محدود شدن این یگان در محور اهواز منجرشد و محور خرمشهر و آبادان به لشكر3 زرهی كه با تیپهای دیگر تقویت شده بود واگذار گردید.