سازمان ملل و اركان آن در برابر آغاز تجاوز عراق به ایران چه مواضع و اقداماتی اتخاذ كردند؟
لازم به ذكر است كه با آغاز تجاوز عراق به ایران و كاربرد نیروهای مسلح علیه جمهوری اسلامی ایران، كه خود مصداق بارز ماده 1 قطعنامه "تعریف تجاوز" مجمع عمومی سازمان ملل بود، سازمان ملل متحد به عنوان تنها سیستم حفظ صلح و امنیت بینالمللی وظیفه داشت تا بر اساس بند 1
ماده 1 منشور برای «احراز تجاوز و جلوگیری و برطرف نمودن تهدیدات علیه صلح و متوقف ساختن هر گونه عمل تجاوز» تصمیم لازم را اتخاذ كند. برای درك مواضع سازمان ملل متحد در آغاز جنگ ایران و عراق، مواضع و اقدامات شورای امنیت، مجمع عمومی و دبیركل جداگانه بررسی میگردد تا شناختی در این زمینه حاصل شود.
به موجب بند 1 ماده 14 منشور سازمان ملل، شورای امنیت مسئولیت اولیه حفظ صلح و امنیت بینالمللی را برعهده دارد. باید بررسی نمود كه آیا این شورا به وظیفه محوله خود در جنگ ایران و عراق عمل نموده است یا خیر؟
با اینكه تجاوز عراق به ایران كاملاً محرز بود، اما شورای امنیت سازمان ملل در اولین واكنش خود در 23 سپتامبر 1980 (1 مهر 1359) یك روز پس از آغاز جنگ در بیانیهای رسمی از "احراز تجاوز" عراق به ایران خودداری كرد و تنها آن را "وضعیت" توصیف نمود. گفتنی است شورای امنیت حتی "درگیری مسلحانه" در مرزهای دو كشور را در حد "نقض صلح" و یا حتی "تهدید علیه صلح" هم ندانست تا با توسل به مواد 41 و 42 منشور «به اقدامی كه برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بینالمللی ضروری است، مبادرت كند» و با تشكیل نیروهای ملل متحد وضعیت گذشته را اعاده كند. به این ترتیب شورای امنیت عملاً مواد فصل هفتم منشور در مورد «اقدام در موارد تهدید علیه صلح و نقض صلح و اعمال تجاوز» را نادیده گرفت.
شورا در نخستین قطعنامه خود (شماره 479) در 28 سپتامبر 1980
(6/7/1359) نیز هیچ اشارهای به تجاوز عراق و یا نقض تمامیت ارضی ایران نكرد و پیشنهاد آتشبس نداد و از نیروهای متجاوز نخواست كه سرزمینهای اشغالی را ترك كنند. تنها از دو كشور درخواست كرد كه از استفاده از زور بیشتر بپرهیزند كه به این معنی است كه نیروهای عراقی همچنان در مناطق اشغالی بمانند و نیروهای ایرانی برای بازپسگیری آن اقدامی ننمایند. علاوه بر این، شورا در این قطعنامه، جنگ ایران و عراق را تنها "وضعیت" توصیف نمود و از آن به عنوان "نقض صلح" یاد نكرد. شورای امنیت پس از قطعنامه 479، اولاف پالمه را به عنوان نماینده دبیركل به منطقه اعزام كرد تا به مذاكره با طرفین بپردازد كه او نیز نتوانست راهحلی پیدا نماید.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد به موجب ماده 10 منشور میتواند هر مسئله یا امری را كه در حدود این منشور یا مربوط به اختیارات و وظایف هر یك از ركنهای مقرر در منشور باشد، مورد بحث قرار دهد و جز مواردی كه بر اساس منشور به شورای امنیت محول شده است، میتواند به اعضای سازمان ملل و یا به شورای امنیت توصیه لازم را بنماید. با وجود این، مجمع عمومی سازمان ملل در قبال جنگ ایران و عراق به وظایف خود عمل نكرد و هیچگونه موضعی در آغاز تجاوز عراق به ایران نگرفت و تنها در سی و هفتمین اجلاس خود و آن هم بر اساس تقاضای عراق، موضوع جنگ ایران و عراق را در دستور كار خود قرار داد. در همین اجلاس كه در تاریخ 22 اكتبر 1982 (30 مهر 1361) تشكیل شد، مجمع نیز همچون شورای امنیت ـ اما پس از 25 ماه سكوت ـ بعد از بررسی مسئله جنگ ایران و عراق از شناسایی متجاوز خودداری ورزید.
دبیركل سازمان ملل متحد نیز بر اساس مواد 98 و 99 منشور، نقش خاصی در حفظ و تأمین صلح و امنیت بینالمللی دارد به طوری كه بر اساس این مواد، «دبیركل میتواند در تمام جلسات مجمع عمومی، شورای امنیت
و ... شركت نماید و میتواند توجه شورای امنیت را به هر موضوعی كه به نظر او تهدیدی برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی باشد جلب كند.» اما باید بررسی كرد كه دبیركل كه بالاترین مقام اداری سازمان ملل متحد است، در آغاز جنگ ایران و عراق چه اقدامی انجام داده است.
در زمان آغاز جنگ ایران و عراق، دبیركل سازمان ملل متحد، كورت والدهایم بود. او با وجود آگاهی از درگیریهای تابستانی 1359 بین ایران و عراق و تجاوزات مرزی مكرر عراق و حتی پس از شروع جنگ بین دو كشور، نقش مؤثری در جهت جلب توجه شورای امنیت ایفا نكرد. والدهایم پس از آغاز جنگ در تاریخ 22 سپتامبر 1980 بدون توجه به نفس تجاوز عراق، از شورای امنیت خواست برای مذاكره درباره مخاصمه میان ایران و عراق تشكیل جلسه دهد. والدهایم بدون استفاده از اختیاراتش بر اساس ماده 99 منشور، تلاش كرد تا به صورت پیشنهاد "مساعی جمیله" به طرفین درگیر جنگ آنها را به پایان مخاصمه تشویق كند و در نوامبر 1980 اولاف پالمه از طرف او برای بررسی موضع دو كشور ایران و عراق عازم منطقه شد تا زمینه را برای مذاكرات صلح مهیا كند. پالمه در طول مأموریت خود 5 بار به ایران سفر كرد، اما چون سازمان ملل و شورای امنیت تمایل به احراز تجاوز عراق نداشت، وی نیز در همان چارچوب عمل میكرد لذا نتوانست موفقیتی به دست آورد.
خلاصه اینكه با نگاه به اقدامات سه ركن اصلی سازمان ملل متحد یعنی شورای امنیت، مجمع عمومی و دبیركل مشخص میشود كه سازمان ملل متحد در جهت وظیفه اصلی خود یعنی حفظ صلح و امنیت بینالمللی حركت نكرده است و در آغاز جنگ نیز بدون اینكه متجاوز را معین نماید و تنبیه كند، سعی كرده است كه وضعیت به همان صورت باقی بماند و اغلب اقدامات اولیه برای حفظ وضع موجود و به نفع عراق و تحكیم موقعیت این كشور بوده است.