در این نوشتار کوشش بر این بوده است تا به تحلیل و بررسی دو گفتمان امنیّتی موجود در جمهوری اسلامی از ابتدا تا کنون، سیر تکوینی و علل شکلگیری آن در جمهوری اسلامی ایران بپردازد. گفتمان نخست، بهنام گفتمان انقلابی، مایههای نظریهای خود را از اندیشهی سیاسی اسلام، قانون اساسی و دیدگاههای تصمیمسازان دریافت میدارد که تفسیری فراملّی و امّتمحور و از دیدگاهی گستردهتر و مستضعفنگر از امنیّت ملّی جمهوری اسلامی ایران ارائه میکند. مشکلات درونی کشور، الزامات جغرافیایی و بینالمللی، بهمعنای آغاز دورهای نوین در ملاحظات امنیّت ملّی کشور بود. در این دوره، تلاش حاکمان جمهوری اسلامی کاهش سطح ایستارهای ایدئولوژیک تأثیرگذار در ملاحظات امنیّت ملّی کشور بود، البّته نباید از تغییرات در سطح کلان و بینالمللی و تأثیر آن بر ایران در این دوره بیتوجّه بود. این دوره را میتوان گفتمان ملّی امنیّت جمهوری اسلامی معرّفی کرد. گفتمان دوم، یک دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و با دورهی ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی آغاز شد که با توجّه به شرایط داخلی و بینالمللی حاکم بر کشور و ظهور تنگناهای داخلی و تهدیدهای خارجی، همچنین فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد و از سوی دیگر ضرورت بازسازی کشور ناشی از ویرانیهای جنگ تحمیلی ایران، خود را با قوانین مستحکم جغرافیای حاکم بر این سرزمین هماهنگ ساخت و گفتمان امنیّتی حفظمحور مبتنی بر حفظ نظام، کشور و توجّه به داخل و تأمین نیازهای آن را مدّ نظر قرار داد. پس از گذشت چندین سال به مرور زمان، ضعف و ناتوانی این رویکرد امنیّتی نیز آشکار شد و امنیّت سختافزاری و نگاه به بیرون، بهعنوان بنیاد تهدیدهای داخلی ایران، مورد چالش و نقد اساسی قرار گرفت و ناکارآمدی امنیّتی این رویکرد نیز آشکار شد.
کلیدواژگان
تهدیدهای سختافزاری و نرمافزاری؛ جغرافیای امنیّتی؛ قانون اساسی؛ گفتمان انقلابی؛ گفتمان ملّی