حمله ارتش عراق به ایران در سال 1359، واکنش جمعی مردم ایران را در پی داشت. این واکنش جمعی و مشارکت فعالانه در جبهه‌‏ها، درهم تنیدگی روابط اجتماعی را موجب شد و شکل خاصی از روابط اجتماعی را شکل داد. در قالب این شکل جدید از روابط اجتماعی، با افزایش کارکرد روحیه جمع‏‌گرایی و نفی روحیه فردگرایی، شکاف‏‌های قومی و مذهبی در ایران دهه 60 کم رنگ شد و عزم ملی برای مقاومت شکل گرفت. پژوهش حاضر در صدد است این درهم تنیدگی روابط اجتماعی را در چارچوب نظریه سرمایه اجتماعی تحلیل کند.

 

pdfمتن مقاله707 KB

بررسی نقش و تحولات سرمایه اجتماعی جامعه ایران

در دوران دفاع مقدس

مصطفی کریمی

چکیده

حمله ارتش عراق به ایران در سال 1359، واکنش جمعی مردم ایران را در پی داشت. این واکنش جمعی و مشارکت فعالانه در جبهه‏ها، درهم تنیدگی روابط اجتماعی را موجب شد و شکل خاصی از روابط اجتماعی را شکل داد. در قالب این شکل جدید از روابط اجتماعی، با افزایش کارکرد روحیه جمع‏گرایی و نفی روحیه فردگرایی، شکاف‏های قومی و مذهبی در ایران دهه 60 کم رنگ شد و عزم ملی برای مقاومت شکل گرفت. پژوهش حاضر در صدد است این درهم تنیدگی روابط اجتماعی را در چارچوب نظریه سرمایه اجتماعی تحلیل کند.

کلید واژه‏ها: سرمایه اجتماعی/ جیمز ساموئل کلمن/ دفاع مقدس/ اسلام/جبهه/جنگ

مقدمه

جنگ فی نفسه مذموم است اما به عنوان یک تجربه اجباری و تحمیلی گاه پیامدهایی را در بر دارد که می‏توان با جهت‏دهی صحیح این پیامدها، اثرات منفی آن را کاهش داد؛ بسته به آن که جامعه از چنین تجربه تلخی چه بیاموزد و آموخته‏ها را چگونه به کار برد. جنگ تحمیلی با همه مصائب و مشکلات و ویرانی‏ها، سبب شد در بحبوحه تنگناهای اقتصادی، روانی و اجتماعی، شکل خاصی از روابط اجتماعی شکل بگیرد. این شکل خاص از روابط اجتماعی و هنجارها و ارزش‏های ناشی از آن، سرمایه اجتماعی برای ایران در حال جنگ محسوب می‏شد. در زمان جنگ به دلیل موقعیت بحرانی و بسترهای اجتماعی و فرهنگی و مذهبی جامعه ایران، با نفی گرایشات فردگرایانه و ترویج روحیه جمع‏گرایی، مراودات اجتماعی دستخوش تغییر شد. این شکل خاص از روابط اجتماعی باعث افزایش انسجام ملی و فرهنگی، کاهش قوم‏مداری و تضادها و شکاف‏های مذهبی شد و تک تک افراد جامعه را در یک صف واحد در برابر متجاوز قرار داد. این جنگ یک واقعه کم نظیر در تاریخ معاصر ایران بود که با نبردها، وقایع و رویدادهای دیگر، هم به دلیل وسعت و شدت و هم به علت اشتیاق مردم جهت شرکت در جبهه‏های نبرد تفاوت دارد.

مشارکت همه جانبه ایرانی‏ها از تمام اقوام و ادیان در دفع تجاوز، تعاون و همکاری در کارها، حفظ وحدت ملی در رویارویی با تضادها و تعارض‏های داخلی، انتقال بدون چشم داشت تجربه‏ها، میهن‏پرستی، کمک‏های مالی و جانی در دفاع، از انسجام ملی، روانی و فرهنگی ایرانیان صرف نظر از هر دین و قومی حکایت دارد. عملکرد مردم ایران در جنگ، نمایش تلاش یک ملت منسجم و دارای مشترکات فرهنگی زیادی است که در این فرهنگ جنبه‏های عام آن، جنبه‏های خاص را تحت الشعاع قرار داده است.

در واقع، چالش میان «من» و «ما» از موضوعات اساسی مورد بحث جامعه‏شناسان کلاسیک و معاصر است. دورکیم در بحث خود از خودخواهی و دگرخواهی، به دو وضعیت آنومیک و یگانگی بیش از حد با جامعه اشاره دارد. در وضعیت آنومیک، فعالیت‏ها و باورهای فرد بر پیوندهای جمعی تقدم می‏یابد. در چنین حالتی، آستانه تحمل فرد در مواجهه با موانع اجتماعی پایین بوده و رفتار چنین فردی، اغلب خودخواهانه، فرصت‏طلبانه و غیراخلاقی است. چنین شخصی کمتر حاضر است منافع دیگران و مصالح جمع را در محاسبات خود منظور کند. اما یگانگی بیش از حد با جامعه، به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد از جمع و تعهداتی که بر آنان تحمیل می‏کند به اندازه کافی جدانشده‏اند؛ وضعیتی که مشابه آن در طول جنگ هشت ساله برای ایران به وقع  پیوست. مفروض اصلی این مقاله این نکته است که وقوع جنگ سبب شد شکل خاصی از روابط اجتماعی در دوران هشت سال دفاع مقدس شکل بگیرد؛ این شکل خاص از روابط اجتماعی که آن را در چارچوب مفهومی سرمایه اجتماعی بررسی می‏کنیم دارای ویژگی‏های منحصر به فردی در تاریخ معاصر ایران بوده است.

در دوران هشت ساله دفاع مقدس با اولویت یافتن گرایشات جمع‏گرایانه در عرصه عمومی، منافع فردگرایانه کمتر مجال بروز یافتند. روحیه همیاری، اعتماد متقابل، ایثار، مقاومت و مسائلی از این دست در فضای عمومی جامعه به عنوان ارزش شناخته شدند. این شکل خاص از روابط اجتماعی همان است که در مقاله فوق از آن تحت عنوان سرمایه اجتماعی یاد می‏شود. در واقع، وجود سرمایه اجتماعی در جامعه، به لحاظ شکل و ماهیت روابط اجتماعی (هنجارهای اعتماد و همیاری) و به واسطه تراکم در روابط اجتماعی و روابط بین گروهی، سوگیری ارزش‏های عامگرایانه را جایگزین ارزش‏های خاص گرایانه می‏کند و از سوی دیگر با شکل‏گیری هنجارهای اعتماد و همیاری از طریق گسترش روابط اجتماعی در شبکه‏ها، مانع بروز فردگرایی در اشکال منفی آن  می‏شود.

هدف این مقاله تحلیل شرایط پیدایش، ویژگی‏ها و تبعات این شکل خاص از روابط اجتماعی است که در طول هشت سال دفاع مقدس به وجود آمد. بر این اساس به عوامل ایجاد و گسترش سرمایه اجتماعی در طول جنگ می‏پردازیم و سعی می‏کنیم نسبت‏سنجی میان این سرمایه اجتماعی شکل گرفته و آموزه‏های اسلامی را ارائه دهیم.

ادبیات نظری تحقیق

قبل از اینکه به نگرش و دیدگاه‏های مختلفی که درباره این مفهوم وجود دارد بپردازیم، لازم است تعاریفی از خود مفهوم سرمایه، اشکال آن و تاریخچه سرمایه اجتماعی داشته باشیم و با این چارچوب نظری به بررسی پیرامون مفاهیم مورد نظر در دفاع مقدس بپردازیم.

سرمایه :

سرمایه از ریشه Cap به معنای سر گرفته شده است. معانی اساسی، اصلی و بزرگ آن از حروف کاپ آن بر می‏آید و در اینجا هر کالا، پول یا ثروتی را شامل می‏شود که قابلیت نگهداری و افزایش را دارند. سرمایه یکی از پنج عامل شناخته شده تولید در کنار زمین، کار، سازمان و مدیریت است(اختر محققی، 1385: 9).

مفهوم سرمایه را می‏توان از آراء مارکس دنبال کرد. در مفهوم‏پردازی مارکس، سرمایه بخشی از ارزش اضافی است که سرمایه‏داران - کسانی که ابزار تولید را در اختیار دارند- از گردش کالاها و پول در فرآیندهای تولید و مصرف، آن را به دست می‏آورند. در این گردش و بنا به تعبیر مارکس در جامعه سرمایه‏داری، سرمایه از یک سو بخشی از ارزش اضافی است که به زعم مارکس توسط کارگران تولید شده اما نصیب سرمایه‏دار می‏شود و از سوی دیگر سرمایه بیانگر یک سرمایه‏گذاری از سوی سرمایه‏گذاران به امید بازدهی و کسب سود در بازار است. بنابراین سرمایه در مفهوم مارکسی نظریه‏هایی درباره روابط اجتماعی استثماری میان دو طبقه است.

از نظر بوردیو سرمایه هر گونه خاستگاه و سر چشمه در عرصه اجتماعی است که در توانایی‏های فرد برای بهره‏مندی از منافع خاصی که در این صحنه حاصل می‏شود موثر واقع شود(بوردیو، 1986). از نظر بوردیو، سرمایه همزمان هم به علم اقتصاد مربوط است و هم مجموعه از روابط مبتنی بر قدرت که قلمروها و تعاملات اجتماعی گوناگونی را پدید می‏آورد که چه بسا بی‏ارتباط با علم اقتصاد انگاشته شوند. به نظر او تولید و بازتولید سرمایه، فرآیندی است که به گونه‏ای ذاتی با قدرت پیوند دارد. در واقع، برداشت بوردیو از قدرت به گونه‏ای است که سرمایه و قدرت را مترادف هم می‏داند. بنابراین به نظر بوردیو سرمایه، هرگونه منبعی است که در عرصه خاصی اثر بگذارد و به فرد امکان بدهد که سود خاصی را از طریق مشارکت در رقابت بر سر آن به دست آورد.

مفهوم سرمایه با توجه به کاربردهایی که در جامعه‏شناسی، اقتصاد و حقوق دارد دارای چهار عنصر زیر است:

 1. واحدهای سرمایه، دارای مالک هستند و حقوق مالکیت ضمانت اجرایی دارد.

 2. سرمایه تنها در صورتی به صورت سرمایه عمل می‏کند که کارکرد آن سودی در بر داشته باشد.

3. هدف مالک از سرمایه‏گذاری کسب سود است.

4. استفاده از سرمایه منجر به تقلیل آن می‏شود؛ برای بازتولید سرمایه و سود آوری آن، بخش‏هایی از سود حاصله باید برای نگهداری و تجدید آن هزینه شود» (تاجبخش، 1385: 28).

به طور کلی واژه «سرمایه» در اصل به معنای دارایی یا ثروتی است که قابلیت تملک داشته باشد و بتواند در مالکیت کسی یا چیزی (سازمانی یا نهادی) درآید. به عبارتی سرمایه یک منبعی است که افراد گروه‏های اجتماعی و در نهایت کل جامعه از آن استفاده می‏کنند تا به هدف‏های خود برسند.

اشکال سرمایه اجتماعی

کلمن به صورت مشخص سرمایه را به سه صورت انسانی، فیزیکی و اجتماعی تقسیم می‏کند:

1. سرمایه فیزیکی: سرمایه فیزیکی با ایجاد تغییرات در مواد برای شکل دادن به ابزارهایی که تولید را تسهیل می‏کند، به وجود می‏آید.

2. سرمایه انسانی: توانایی‏ها و مهارت‏هایی است که انسان را قادر می‏سازد تا به شیوه‏های جدید رفتار کند.

3. سرمایه اجتماعی: به نظر او سرمایه اجتماعی هنگامی به وجود می‏آید که روابط میان افراد به گونه‏ای دگرگون شود که کنش را تسهیل کند (کلمن، 1377: 464).

کلمن سرمایه فیزیکی را کاملاً ملموس می‏داند که می‏تواند به صورت مادی و قابل مشاهده نمود می‏یابد. سرمایه انسانی کمتر ملموس است و خود را به صورت مهارت، خلاقیت و دانش اخذ شده توسط فرد نشان می‏دهد. سرمایه اجتماعی به مراتب ناملموس‏تر است زیرا در روابط و میان کنش افراد تجسم می‏یابد. سرمایه فیزیکی و انسانی، فعالیت تولید را تسهیل می‏کنند و سرمایه اجتماعی نیز همانند آنها عمل می‏کند. مثلاً گروهی که اعضایش قابلیت اعتماد نشان می‏دهند و به یکدیگر زیاد اعتماد می‏کنند خواهند توانست کارهای به مراتب بیشتری از گروهی که فاقد آن اعتماد است را انجام دهند (کلمن، 1377: 465).

تاریخچه سرمایه اجتماعی

گرچه در دو دهه گذشته با انتشار نظریات بوردیو، کلمن و پاتنام، مطالعات سرمایه اجتماعی کاملاً عمومی شده اما هنوز توافق چندانی در رابطه با سابقه و پیشینه سرمایه اجتماعی وجود ندارد. اگر بخواهیم کاربردها، تعاریف و اهدافی را که در علوم اجتماعی از این مفهوم می‏شود را دسته‏بندی کنیم و پیشینه این مفهوم را در آراء اندیشمندان کلاسیک جستجو کنیم باید این ردیابی را از کتاب «سرمایه» کارل مارکس آغاز کنیم. او در این کتاب به معنای «همبستگی از روی اجبار و ضرورت» می‏پردازد. بدین معنی که شرایط منفی و بحرانی افراد را به سوی استفاده از انرژی و توانایی‏های بالقوه جمعی، توسل به پشتیبانی یکدیگر و استفاده از پتانسیل‏های گروهی ترغیب می‏کند. این خاصیت، امروزه به نوعی با سرمایه اجتماعی در ارتباط است، انرژی جمعی و اتکا به پشتیبانی افراد در مناسبات جمعی، به نحوی که با نتایج مثبت یا منفی افراد را به دور هم جمع می‏کند.

رویکرد دوم را می‏توان در نظریات جرج زیمل ردیابی کرد. جایی که او از مفهوم «بده بستان» یا «داد و ستد» حرف می‏زند. به این معنی که افراد بر مبنای هنجارها و قواعد رفتاری برای اینکه به مناسبات بین فردی سر و سامان بدهند اقدام به اتخاذ تعاملاتی می‏کنند که آن را برای بقای خود ضروری می‏دانند. در این رویکرد، سرمایه اجتماعی به داد و ستدهایی که افراد در زندگی اجتماعی صورت می‏دهند تقلیل می‏یابد. این نظریه بر این مبنا استوار است که افراد، توقع دارند کمک و لطفی که نشان می‏دهند، جبران شود. این نگاه در مبادلات اجتماعی امروز رواج بیشتری دارد و در نظریات کنش و مبادله به آن پرداخته شده است. بنابراین از دید این رویکرد، سرمایه اجتماعی نوعی داد و ستد اجتماعی است.

رویکرد سوم که اثرات قابل ملاحظه‏ای بر جای گذاشته با «امیل دورکیم» آغاز و با «تالکوت پارسونز» ادامه می‏یابد. این نظریه‏پردازان، ریشه تعاملات و مبادلات بین افراد در جامعه را در ارزش‏ها و هنجارهای اجتماعی می‏دانند و بر این باورند چنین هنجارها و ارزش‏هایی افراد را به ایفای نقش‏ها و اعمال خود ترغیب می‏کنند. این رویکرد، به سرمایه اجتماعی به صورت ارزشی نگاه می‏کند. رویکردی که مسائل ساختی، فرهنگی و تاریخی را در شکل‏گیری سرمایه اجتماعی موثر می‏داند.

از جریانات فکری دیگر می‏توان از «ماکس وبر» نام برد. وبر مفهوم «اعتماد» را مطرح می‏کند و با طرح این پرسش که اعتماد در متن رسمی و غیررسمی چگونه ساخته می‏شود و در متن اجتماعی چه ملازماتی برای افراد به همراه دارد، در مفهوم‏سازی سرمایه اجتماعی موثر بوده است. اعتماد، عبارت است از آمادگی افراد برای اینکه در یک متن اجتماعی و در روابط اجتماعی بپذیرند به سایر افراد، اعتماد داشته باشند و البته به همان نحو، سایرین نیز باید از خود اعتماد نشان بدهند(علاقه‏بند، 1387: 17).

بدین ترتیب می‏توان گفت که مضمون سرمایه اجتماعی در نظر اندیشمندان کلاسیک در ابعاد عینی و ساختاری در سطح کلان مورد توجه دورکیم، ذهنی یا شناختی آن در سطح خرد مورد نظر وبر، ارتباطی و تعاملاتی آن در سطح شبکه روابط مورد عنایت زیمل و تضاد نیروهای مولد و روابط تولیدی در شکل‏گیری روابط و تعاملات اجتماعی مورد نظر مارکس، در پی‏ریزی مبانی نظری و تجربی و شکل‏گیری مفهوم سرمایه اجتماعی تأثیر گذار بوده‏اند(عبداللهی و موسوی، 1386: 55).

مفهوم سرمایه اجتماعی در دهه 1980 به شدت مورد توجه قرار گرفت و توانست با گسترش نظری و تجربی، چایگاه تعریف شده‏ای در میان نظریه‏های جامعه‏شناسی به خود اختصاص دهد. این امر عمدتاً مرهون کلم(1988) جامعه‏شناس آمریکایی و تحقیق او در زمینه مشارکت در امور مدرسه در شهر شیکاگو است و پس از آن بوردیو در فرانسه ابعاد دیگری از این مفهوم را روشن کرد و مطالعه پاتنام (1993) در رابطه با سرمایه اجتماعی و نهادهای دموکراتیک در ایتالیا، از عوامل موثر در این گسترش است(توسلی،1384: 26).

استفاده معاصر از مفهوم سرمایه اجتماعی در سه رویکرد می‏تواند طبقه‏بندی شود: پیر بوردیو که به استراتژی‏هایی برای نگهداری یا تغییر موقعیت افراد در ساختار اجتماعی- تاریخی تأکید می‏کند، جیمز کلمن که بر پیوند میان عقلانیت و سرمایه انسانی تأکید دارد و رابرت پاتنام که بر رابطه میان عملکرد نهادی و سرمایه اجتماعی تأکید دارد. برای چارچوب نظری تحقیق حاضر، در کنار استفاده از دو رویکرد دیگر، عمدتاً از رویکرد جیمز ساموئل کلمن استفاده می‏کنیم.

دفاع مقدس و اعلام آمادگی داوطلبانه برای مشارکت در جنگ

نظریه انتخاب عقلانی1

کلمن مفهوم سرمایه اجتماعی را در دهه 1980 بسط داد. وی در این چارچوب مطالعاتی را پیرامون جامعه‏شناسی آموزش، کنش جمعی، تغییرات اجتماعی، سرمایه اجتماعی و موارد دیگر به انجام رسانید.

شاید ساده‏ترین راه توصیف نظریه انتخاب عقلانی (RCT) بررسی آن از زاویه کوشش‏هایی باشد که برای ساختن الگویی از رفتار افراد صورت می‏گیرد، هنگامی‏که در شرایط خاص دست به کنش‏های عقلانی می‏زنند. در این الگو، افراد با تکیه بر حق انتخاب آزادانه، یکی از گزینه‏های پیش رو را که تأمین‏کننده اهداف آنهاست بر می‏گزینند. بر این اساس پیش‏فرض این تحقیق این نکته است که بسیاری از رزمندگان در طول جنگ تحمیلی با انتخاب آگاهانه و داوطلبانه عازم جبهه‏های جنگ شدند.

من از میزان درآمدم اطلاع دارم، می‏دانم چه کالا و خدماتی را در اختیار دارم، اولویت‏هایم را درجه‏بندی می‏کنم، بنابراین می‏توانم گزینه‏هایی را که در مقابلم قرار دارند بر حسب اولویت، مرتب کنم(کرایب، 1385: 92). نظریه انتخاب عقلانی مدعی است قادر است نه فقط توضیح دهد چگونه بعضی از انتخاب‏ها انجام می‏شود بلکه قادر است چگونگی انجام همه انتخاب‏ها را توضیح دهد. بنابراین بر طبق این نظریه، تفاوت اساسی میان انتخاب کردن خرید سیب به جای موز و انتخاب کردن پیوستن به یک انقلاب سیاسی یا ماندن در خانه و تماشای تلویزیون وجود ندارد. در واقع انتخاب‏های افراد در موقعیت‏های گوناگون، ناشی از انتخاب‏های عقلانی و آزادانه آنهاست.

کتاب «بنیادهای نظریه اجتماعی» کلمن، حاصل بیش از دو دهه تلاش او در زمینه تئوری جامعه‏شناختی بود. این کتاب رهیافت انتخاب عقلانی را برای تحلیل رفتار اجتماعی بر می‏گزیند تا نشان دهد انتخاب‏های فردی چگونه بر هنجارهای اجتماعی، فشارهای اجتماعی، ارزش‏های اجتماعی  و نفوذ گروه‏های دیگر تأثیر می‏گذارد (Colman,1986:126) این انتخاب‏های فردی داوطلبانه در دوران هشت ساله دفاع مقدس برای اعزام به جبهه‏ها، از بسترهای فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی متأثر بود و در عین حال به مرور زمان، شکل جدیدی از هنجارهای اجتماعی را شکل داد. رزمنده‏ای که داوطلبانه عازم جبهه می‏شود در چارچوب تعهدات ایدئولوژیک اسلامی، تکلیف شرعی خود را انجام می‏دهد.

در این چارچوب برای رزمنده، جنگ فقط جنگ فیزیکی برای دفاع از مرزها نیست؛ بلکه جنگی برای حفظ اسلام و ارزش‏ها و آرمان‏های اسلامی ، جنگ بین دارالکفر و دارالاسلام و جنگ بین حق و باطل است. برای پی  بردن به عمق دیدگاه یک رزمنده باید به مبانی هستی‏شناختی و معرفت‏شناختی او، گریزی زد.

از دیدگاه هستی‏شناسانه متأثر از قرائت اسلام شیعی، دنیا و آخرت از یکدیگر تفکیک ناپذیرند. به عبارتی، حیات و سعادت اخروی انسان در گرو چگونه زیستن او در این دنیاست. در قالب چنین برداشتی از اسلام، زندگی اخروی هر فرد به دست خود او و در همین دنیا ساخته می‏شود؛ بدین معنا که اعتقادات، علایق، نیات و رفتار انسان، شخصیت دنیوی و چهره اخروی او را شکل می‏دهد. قرآن، ارتباط تنگاتنگ و ناگسستنی دنیا و آخرت را به فراخور، در قالب این موضوعات بیان داشته: «چهره انسان در آخرت»، «تجسم اعمال» و «عینیت پاداش و کیفر اعمال اخروی با اعمال دنیا». هر رفتاری که از آدمی سر می‏زند در گرو تصمیمات او در همین دنیاست. نمی‏توان عملی را یافت که جنبه دنیوی داشته و در حیات آخرت بی تأثیر باشد و یا عملی را یافت که تنها جنبه اخروی داشته، بی آنکه در زندگی دنیا تأثیر نهد(فوزی، 1388: 102).

در همین راستا امام خمینی(ره) به عنوان یکی از اصلی‏ترین تئوریسین‏های این رویکرد معتقد است: «گمان نباید بشود که اسلام آمده است برای اینکه دنیا را اداره بکند، یا آمده است برای اینکه فقط مردم را متوجه آخرت بکند، یا آمده است که مردم را آشنای به معارف الهیه بکند. محدود کردن هر چه باشد خلاف واقعیت است.» ایشان بر این باور بود که  نگاه انسان به زندگی، فراتر از حیات مادی است و از این‏رو قوانین آن، با نیازهای مادی و معنوی انطباق دارند؛ به گونه‏ای که اجرای احکام اسلام می‏تواند حیات مادی و معنوی انسان را تأمین کند. در این دیدگاه، دخالت در امور سیاسی نوعی عمل عبادی و اخروی است و دین و سیاست، مانند دنیا و آخرت با یکدیگر در پیوندند(فوزی، 1388: 102-103). با این تعابیر می‏توان نتیجه گرفت که از دیدگاه امام خمینی(ره)، دین و سیاست برای هدایت انسان به سوی سعادت، در پی تحقق عدالت در جامعه‏اند، از این رو نمی‏توانند از یکدیگر جدا باشند. بر همین مبنا و در این گفتمان، دین اسلام  به عنوان یک راهنما، مجموعه مدونی از بایدها و نبایدها برای رسیدن به کمال است.

در دوران انقلاب اسلامی، نزاع دین و دولت بعد از چند قرن کشمکش، به سود دین پایان یافت. آموزه‏های دینی شیعه که در فرهنگ سیاسی ایران نهفته بود در دوران انقلاب بازتولید شد. براساس این آموزه‏ها تنها نظام سیاسی که می‏توانست امت اسلامی را به سمت سعادت رهنمون سازد، ولایت فقیه است. در این نوع نظام سیاسی، هر مسلمان بنا به موقعیت خود در امت اسلامی، تابع قوانین و مقرراتی است، که حدود آن را فقه اسلامی مشخص می‏کند. البته این نکته به معنای نفی اختیار آزاد فرد، در این نوع از نظام اعتقادی نیست. در این چارچوب، «هر فرد از افراد انسان که در آغوش اجتماع «مترقی یا وحشی» زندگی می نماید، در کارهای مربوط به خود شخصاً شعور خود را به کار انداخته، در هر مورد مناسببا اراده شخصی خود تصمیم می‏گیرد»(طباطبایی، 1367: 55). البته  باید این نکته را نیز خاطر نشان کرد که در نظریه ولایت فقیه، انسان فطرتاً نیاز به سرپرستی دارد و قرار گرفتن در درون این نظام اعتقادی، تکالیف و حقوقی را برای یک فرد مسلمان واجب می‏کند. با این تفاسیر، رزمنده‏ای که داوطلبانه عازم جبهه شده، آن را یک تکلیف برای خود می‏داند. اما با توجه به چرخش فکری نظام فقهی در دوران مدرن، هیچ ضمانت اجرایی برای سایر افراد اجتماع که در زمان جنگ عازم جبهه نشده‏اند، وجود ندارد؛ (مورد استثنایی در این زمینه، خدمت سربازی است که در دوران صلح هم افراد موظف به انجام  آن هستند) و در نهایت این خود افراد هستند که باید انتخاب کنند.

در چارچوب نظریه سرمایه اجتماعی و از نظر کلمن، کنش‏گران بر رویدادهایی که تحت کنترل کنش‏گران دیگر است علاقه دارند و همین مسئله باعث ایجاد روابط اجتماعی می‏گردد که در طول زمان تا اندازه‏ای پایدار می‏ماند. این روابط اجتماعی به عنوان منابعی برای افراد در نظر گرفته می‏شوند. افراد برای تداوم بیشتر روابط اجتماعی‏شان و نیز تضمین این روابط، هم اثرات خارجی منفی را با اثرات خارجی مثبت جایگزین می‏کنند و هم به تولید هنجارها می‏پردازند. این قسمت از اندیشه‏های کلمن کاملاً در فضای فکری نظریه تبادل و متأثر از نظریه انتخاب عقلانی، صورت‏بندی شده است.

در این چارچوب، اعزام داوطلبانه به جبهه که تحت کنترل کنش‏گران و اراده آزاد آنان است با تداوم و تکرار در سال‏های اولیه جنگ، در فضای عمومی جامعه به عنوان یک ارزش مطرح می‏شود و در طول زمان، خود را تثبیت می‏کند. این ارزش، خود یک سرمایه اجتماعی محسوب می‏شود که فیمابین روابط افراد شکل گرفته است. نمونه‏های فراوان جعل شناسنامه برای اعزام به جبهه برای رزمندگان فاقد سن قانونی اعزام و اعزام‏های بدون اطلاع قبلی خانواده، گواه این مطلب است که حضور داوطلبانه در جبهه برای رزمندگان به ارزش تبدیل شده، کنش‏گران این ارزش از سرمایه اجتماعی حضور در جبهه برخوردارند. در همین راستا، نهادهایی هم نقش سازماندهی و اعزام هدفمند این نیروهای اجتماعی را بر عهده می‏گیرند. از این دوره به بعد، شاهد حضور پر رنگ‏تر بسیج و سپاه به عنوان نهاد هدایت‏کننده این نیروها در جنگ هستیم. براساس نظریه سرمایه اجتماعی، افرادی که آگاهانه دست به مشارکت درامور عمومی می‏زنند، سبب افزایش بهره وری چشم‏گیر در این امور می‏شوند. این حضور داوطلبانه، افزایش خلاقیت، بازدهی، خود‏شکوفایی، ایثارگری و روحیه مقاومت و شهادت را در طول جنگ به همراه داشت.

در ادامه، در چارچوب نظریه سرمایه اجتماعی، این موضوع که چه ویژگی‏هایی از روابط اجتماعی می‏تواند منابع سرمایه سودمندی را برای افراد ایجاد کند مورد بررسی قرار خواهد گرفت. برای پی بردن به این مسئله، دسته‏بندی شکل‏های ایجاد سرمایه اجتماعی را توضیح می‏دهیم:

نظام تعهدات و انتظارات:

اگر کنش‏گر a برای کنش‏گر b کاری انجام دهد با اعتماد به اینکه b در آینده آن را جبران خواهد کرد، این امر انتظاری را در a و تعهدی را در b برای حفظ اعتماد ایجاد می‏کند. این تعهد ایجاد شده در b برای a به مثابه برگه اعتباری می‏باشد. اگر فردی تعداد زیادی از این برگه‏ها را داشته باشد در صورت لزوم می‏تواند مانند سرمایه‏ای مالی از آن استفاده کند، مگر اینکه اعتماد کردن غیرعاقلانه باشد و برگه‏ها بیانگر وام‏های اعتباری باشد که باز پرداخت نخواهند شد. پس پایداری این نظام تعهدات، به دو مقوله متکی می‏باشد؛ یعنی اینکه محیط اجتماعی تا چه حد قابل اعتماد است و تعهدات بازپرداخت می‏شود. دیگر اینکه، میزان واقعی تعهداتی که بر عهده گرفته شده تا چه حد است (کلمن، 1377: 467).

برای بررسی نظام تعهدات و انتظارات شکل گرفته در طول دفاع مقدس، بهتر است زمینه و متنی که این نظام در درون آن شکل گرفته یعنی «جبهه» بررسی شود. براساس نظریه سرمایه اجتماعی، شکل‏گیری این وجه از روابط اجتماعی مبتنی بر اعتماد متقابل، نیازمند محیطی خاص است. در دوران هشت سال دفاع مقدس «جبهه» محیطی است که این نوع خاصی از روابط در آن شکل می‏گیرد. جبهه، جامعه و گروهی است که افراد و اعضای آن از خانواده‏های مختلف شهرهای کشور، به طور موقت گرد هم آمده و خانواده جبهه را تشکیل داده‏اند؛ معمولاً اعضای این خانواده و جامعه با هم زندگی می‏کنند؛ تغذیه مشترک و گاهی خوراک مشابه دارند؛ در کنار ضوابط و مقررات رسمی، الگوهای رفتاری، اصطلاحات، شوخی‏ها و حتی ضابطه‏هایی به طور ناخودآگاه به وجود می‏آید و بعد از مدتی این الگوهای رفتاری، اصطلاحات و ضابطه‏ها استقرار می‏یابند و حتی از طریق نهادهای رسمی بازتولید می‏شوند(روح‏الامینی،1373: 141). جبهه به عنوان محیط خاصی که در نتیجه جنگ تحمیلی شکل گرفت دارای برخی ویژگی‏هایی منحصر به فردی بود:

- محیط خاص جبهه از نظر زیستی و تکنیکی؛

- محیط خاص جبهه از نظر موقعیت‏های ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی و نظامی،

- محیط خاص جبهه به عنوان محل تلاقی خرده فرهنگ‏ها، زبان‏ها و لهجه‏های مختلف؛

- محیط خاص جبهه از نظر نیاز به مشارکت در انجام امور و کار جمعی؛

- محیط خاص جبهه از نظر التزام به ارزش‏های اسلامی.

بنابراین سرمایه اجتماعی، از نظر مکانی به جبهه و شرایط خاص به وجود آمده در آن تعلق دارد. در این رویکرد زمینه‏ای که سرمایه اجتماعی در آن شکل می‏گیرد جبهه است؛ بوردیو از این متن با عنوان میدان یاد می‏کند. رزمنده که در این میدان اجتماعی حضور دارد، دارای تشخص و تمایز با سایر افراد عادی جامعه است. در این راستا، رزمندگانی که در دوران جنگ برای مرخصی و یا دیدار خانواده به محل سکونت خود باز می‏گشتند، از نظر افراد جامعه به دلیل برخورداری از این سرمایه اجتماعی بازشناسی می‏شدند و از شدن اجتماعی(تشخص و تمایز) خاصی برخوردار بودند. افراد جامعه می‏توانستند از زیستواره‏های این افراد به دلیل زیست در محیط جبهه آنها را شناسایی کنند. عمده این زیستواره‏ها برای یک رزمنده در دوران جنگ، نحوه لباس پوشیدن، استفاده از عبارات و کلمات خاص و تحلیل الگوهای رفتاری بود که در محیط عادی اجتماع باعث تشخص آنها می‏شد. حتی این سرمایه اجتماعی برای اعضای خانواده رزمنده و شهید هم تمایز و تشخص اجتماعی در پی داشت؛ چنانکه معمولاً همسایه‏ها و هم محلی‏های یک رزمنده و شهید، معمولاً از جزییات اعزام و وضعیت رزمنده در جبهه و یا تاریخ شهادت و محل شهادت، اطلاع داشتند و برای آنان احترام و شأن اجتماعی قائل بودند.

سرمایه اجتماعی شکل گرفته، با واژه‏ها و نشانه‏های خاص خود در سطح جبهه و فراتر از آن در سطح اجتماع نمود پیدا می‏کند. واژه‏هایی چون برادر، پاسدار، بسیج، ایثارگر، شهید، فرزند شهید، خانواده شهدا، تک، پاتک، جانباز، دفاع مقدس، آزاده و.... . بازتاب این واژه‏ها در سطح اجتماع خود را به شکل نامگذاری اماکن دولتی و غیردولتی، نامگذاری مناسبت‏ها و روزها مانند روز جانباز و میادین و کوچه‏ها و خیابان‏ها و میدان‏های شهری خود را نشان می‏دهد. نوع استفاده از واژه‏ها، ادبیات و نحوه برخورد افراد عادی اجتماع با رزمندگان در طول جنگ، همگی نشان‏دهنده برخورداری قشر رزمنده از سرمایه اجتماعی می‏باشد که با شأن و منزلت و قدرت اجتماعی همراه است:

• نمایش جنگ افزارهای نظامی در اماکن عمومی شهرها؛

• مزین شدن شهرها و خیابان‏ها به تمثال‏ها و پوسترهایی از شهدای جنگ؛

• مجسمه‏سازی در میادین شهری از نمادها و سمبل‏های دفاع مقدس؛

• تعبیه محلی جهت عبور جانبازان با ویلچر در معابر عمومی و خروجی ساختمان‏های عمومی؛

• به وجود آمدن مکان‏هایی به نام مزار شهدا و «بهشت» برای دفن شهدا و بر افراشته شدن پرچم ملی در این مکان‏ها؛

• رایج شدن استفاده از وسایل حمل و نقل مانند ویلچر و موتور سیکلت سه چرخ و تشخص برای استفاده کنندگان از این وسایل؛

• رواج پوشاک‏هایی نظیر  اورکت پاسداری، چفیه، شلوار جنگی؛ استفاده از این پوشاک برای افراد جبهه نرفته نیز سرمایه اجتماعی افراد جبهه رفته را به ارمغان می‏آورد؛

• اختصاص برنامه‏های ویژه در رسانه‏های گروهی به ارگان‏هایی مانند ارتش، بسیج و سپاه؛

• اختصاص صفحات زیادی از مطبوعات به صورت ادواری یا مستمر به مباحث مربوط به جنگ.

همه این موارد نشانگر سرمایه اجتماعی در جامعه برای افرادی است که در میدان اجتماعی جبهه، سرمایه اجتماعی کسب کرده‏اند. ویژگی اصلی این سرمایه اجتماعی این است که متصدیان آن ویژگی‏های اعتقادی خاصی دارند. این ویژگی‏های اعتقادی به شدت از آرمان‏های اسلامی و ایدئولوژی شیعه متأثر است. به این معنا که باورها، اعتقادات، هنجارها، ارزش‏ها و رسوم اخلاقی آن، پیوستگی فراوانی با دین دارد و مناسک و شعائر دینی به حد وسیعی بر پا داشته می‏شود. بر اساس ارزش‏های حامل این سرمایه اجتماعی، سیاست باید بر پایه دین استوار باشد؛ به این معنی که حکومت واقعی منبعث از خداست و اینکه به پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) واگذار شده است. در زمان غیبت امام عصر(عج)، مسئولیت این حکومت به ولی فقیه داده شده است. بنابر اصول این سرمایه اجتماعی، مشروعیت جنگ از فرمان ولی فقیه نشأت می‏گیرد.

در میدان اجتماعی جبهه به دلیل نفی زیستواره‏های فردگرایانه، زیستواره‏های جمع‏گرایانه نیز مجال بروز یافته بودند. لازمه این زیستواره‏های جمع‏گرایانه، اعتماد متقابل بود یعنی اینکه محیط اجتماعی تا میزان قابل توجهی قابل اعتماد است و تعهدات بازپرداخت می‏شود.

وبر با طرح مفهوم «اعتماد» و تحلیل این نکته که اعتماد در متن رسمی و غیر رسمی چگونه ساخته می‏شود؛ به این نتیجه می رسد که اعتماد در متن اجتماعی ملازماتی برای افراد به همراه دارد. این ملازمات اگر در فضای غیررسمی و به صورت عرف و بدون ضمانت اجرایی شکل بگیرد، میزان پایبندی بیشتر افراد را به همراه دارد.

معمولاً اعضای این جامعه و خانوار(جبهه) با هم زندگی می‏کنند، تغذیه مشترک و گاه پوشاک مشابهی دارند. در کنار ضوابط و مقررات رسمی و مسلط جامعه –که همگان مستلزم به رعایت آن هستند- رفتارها، اصطلاحات شوخی‏ها و حتی ضابطه‏های به طور خود به خود به وجود می‏آید. در صورتی‏که آن جامعه برای مدت نسبتاً طولانی(مثلاً چند سال) دوام یابد، آن کلمه‏ها، رفتارها و شوخی‏ها عمومیت و استقرار می‏یابد (روح‏الامینی،141:1373).

نکته‏ای که در نظام تعهدات شایان توجه است این است که از یک سو تعهد‏سازی باعث ایجاد وابستگی می‏شود و این وابستگی باعث ایجاد روابط و تقویت سرمایه اجتماعی می‏شود. همچنین از سوی دیگر این تعهد‏سازی باعث بی‏قرینگی در خدمت و پاداش نیز می‏گردد. در واقع، خدمت انجام شده با پاداش ارائه شده هم سطح نیست و این سرمایه اجتماعی است که باعث می‏شود سیستم، این بی قرینگی را تحمل کند. موارد بسیاری از این بی‏قرینگی در روابط اجتماعی در جبهه گواه این مطلب است؛ هنگامی‏که یک رزمنده بدون اطلاع سایر همرزمان خود شبانه کفش‏های آنان را واکس می‏زند بدون اینکه چشمداشتی داشته باشد و صدها مورد مشابه، نشانگر برابر نبودن سیستم خدمت و پاداش در جبهه است. بسیاری از شهدا، آخرت‏گرایی و رضای خدا را منبع کنش خود می‏دانستند و به همین منظور، بدون هیچ چشمداشت مادی به انجام امور برای سایر همرزمان خود مبادرت می‏ورزیدند.

ظرفیت بالقوه اطلاعات

یکی دیگر از اشکال ایجاد سرمایه اجتماعی، به واسطه ظرفیت بالقوه‏ای است که در اطلاعات وجود دارد. از یک سو وجود اطلاعات زمینه‏ای را فراهم می‏کند که کنش به صورت منطقی و عقلانی صورت گیرد؛ از سوی دیگر در هر ارتباط اجتماعی، مبادله اطلاعات صورت می‏گیرد. از آنجایی که کسب اطلاعات به کمک روش‏های دیگر هزینه‏‏بر است، یکی از روش‏های کسب اطلاعات، ایجاد و گسترش روابط اجتماعی است. چنان‏که کسی بتواند اطلاعاتی را که نیاز دارد از دوستی که به این گونه مسائل توجه نشان می‏دهد کسب کند، می‏تواند در وقت مورد نیاز برای خواندن روزنامه یا طریقه‏ای دیگر برای کسب اطلاعات صرفه‏جویی کند(روح‏الامینی،147:1373). بنابراین، اطلاعات می‏تواند تسهیل‏کننده کنش باشد و می‏توانیم آن را به عنوان سرمایه اجتماعی در نظر بگیریم. هنگامی که فرمانده با سخنرانی برای پادگان یا دسته خود در صدد بالا بردن روحیه سربازانش است در واقع تبادل اطلاعات صورت می‏گیرد و این تبادل اطلاعات، زمینه‏های شکل‏گیری روابط اجتماعی را فراهم می‏کند.

هنجارها و ضمانت‏های اجرای موثر

بخشی از هنجارها توسط برخی دیگر از هنجارها ایجاد و توسط ضمانت‏های اجرایی تثبیت می‏گردند. این نوع هنجارها غالباً توسط حقوق ایجابی پشتیبانی می‏شوند چون این حقوق، تضمین‏کننده همکاری در جامعه هستند(دورکیم، 1369: 120). هنجارها در طول دفاع مقدس عمدتاً متأثر از قوانین اسلامی بودند. رزمندگان داوطلب در جبهه‏ها با ملاک قرار دادن آموزه‏های اسلامی، حضور خود در جبهه‏ها را توجیه می‏کردند؛ به همین دلیل با توجه به زمینه آخرت‏گرایی که در بطن هنجارهای اسلامی وجود داشت، تخطی از این هنجارها به ندرت صورت می‏پذیرفت. هنجارهای اسلامی پذیرفته شده در جبهه‏ها، ماهیت جمع‏گرایانه داشتند و زمینه‏های هر چه بیشتر همکاری و تعاون رزمنده‏ها را فراهم می‏کردند. از سوی دیگر، هنجارهای اسلامی با از بین بردن اثرات خارجی منفی و جایگزینی آن با اثرات داخلی مثبت، تعادل ایجاد می‏کردند و در حفظ و تداوم روابط اجتماعی موثر بودند. یکی از ویژگی‏های چنین هنجارهایی، ایجاد احترام، پایگاه و حمایت اجتماعی در جبهه‏ها بود و زمینه‏ سهولت کنش‏های جمعی در جبهه را فراهم می‏کرد. برای مثال می‏توان از برپایی نمازها در اوقات شرعی به صورت گروهی نام برد. آشنایی با احکام اسلامی و آموزه‏های عبادی و کنش همسو با این نظام اعتقادی در جبهه‏ها در این چارچوب صورت می‏پذیرفت. به‏عنوان مثال، کسی در جبهه روزه‏خواری نمی‏کرد و یا در صورت تخطی از هنجارها، مواخذه می‏شد.

روابط اقتدار

در صورتی که A و B را در نظر بگیریم و با فرض اینکه فرد B نزد A مشروعیت داشته باشد، در صورت نیاز، فرد A می‏تواند حق کنترل بر کنش‏های خاصی را بر B منتقل کند. این انتقال، سرمایه‏ای را برای B فراهم می‏کند که گسترش این مسئله باعث ایجاد اعتبار تعمیم یافته1  می‏گردد. اعتبار تعمیم یافته، هم باعث ارتقاء قدرت افراد و هم باعث تسهیل کنش‏های اجتماعی می‏گردد. رزمندگان در طول جنگ همواره در داخل سازمان‏ها و ارگان‏ها، نظم یافته و دسته‏بندی می‏شدند. هر رزمنده به عنوان بخشی از بدنه سازمان و یا ارگانی که در آن حضور داشت، شناخته می‏شد. همین عامل باعث شده بود در نتیجه اقتدار سازمانی، روابط اقتدار شکل بگیرد. این اقتدار تعمیم یافته در طول جنگ، تسهیل انجام کنش‏های جمعی را باعث می‏شد.

سازمان اجتماعی انطباق‏پذیر

سازمانی که برای مجموعه‏ای از هدف‏ها به وجود آمده باشد می‏تواند تحت شرایط خاص، رسیدن به هدف‏های دیگر را تسهیل کند؛ برای مثال می‏توان از سازمان جهاد سازندگی نام برد که چند هدف توأم را پوشش می‏داد. بنابراین؛ سرمایه‏ای اجتماعی است که بتواند در انواع هدف‏ها مورد استفاده قرار گیرد. در واقع وقتی کنش‏گران در یک رابطه اجتماعی، سازمانی را برای هدفی بنیان می‏گذارند، منافع آن فقط منافعی مستقیم نیست، بلکه منافع غیرمستقیمی نیز وجود دارد که سرمایه‏ای اجتماعی برای دستیابی به هدف‏های دیگر محسوب می‏شود. سازمان روابط اجتماعی خاص عمدتاً دو محصول فرعی ایجاد می‏کند: یکی آنکه منافع‏شان برای مقاصد دیگر هم انطباق‏پذیر باشد و دوم اینکه منفعتی عمومی ‏تولید می‏کند که در دسترس دیگران قرار می‏گیرد؛ خواه این دیگران در ایجاد آن مشارکت داشته باشند یا نداشته باشند.

سازمان‏های داوطلبانه، از جمله این سازمان‏های انطباق‏پذیر محسوب می‏شوند که فضایی را برای کنش جمعی پایدار ایجاد می‏کنند و امکان دارد به مرور زمان به جز، اهداف اولیه تعریف شده برای سازمان، اهداف جدیدی نیز تعریف گردد و گروه‏های دیگر را نیز در کنش‏های جمعی درگیر نمایند(صیاد شیرازی،1378: 127).

برای  مثال در این مورد می‏توان از جهاد سازندگی نام برد. ویژگی جهاد مردمی بودن، یعنی از متن مردم بودن آن است(فیروزآبادی،1384: 11). با شروع جنگ تحمیلی، جهاد سازندگی در اهداف خود تغییراتی را ایجاد کرد. این نهاد مردمی در کنار دیگر اقشار مردم برای انجام وظایف مختلف خدماتی مانند رساندن کمک‏های مردمی به رزمندگان، ایجاد شهرک و اسکان جنگ‏زدگان، ایجاد استحکامات شهری و انجام عملیات مهندسی و رزمی داوطلبانه در جبهه‏های نبرد حضور پیدا کرد. بعد از مدتی به لحاظ اهمیت روزافزون عملیات مهندسی در جنگ و با توجه به هم‏سنخ بودن با کار جهاد در روستاها، مسئولیت جهاد در این زمینه سنگین‏تر شد؛ به طوریکه در چند عملیات مانند طریق‏القدس، فتح‏المبین و بیت‏المقدس به صورت رسمی مسئولیت مهندسی عملیات به عهده جهاد گذاشته شد. این جهادگران به دلیل حیطه مسئولیت شان و برخی ویژگی‏های دیگر با سایر رزمندگان دارای وجوه افتراقی بودند:

- جهادگران مذکور اغلب همان همکاران سابق جهاد بودند که در جبهه‏های جنگ به توجه به اهداف متغیری نسبت به سابق، سازمان یافتند. این جهاد گران در مقایسه با سایر رزمندگان که از سازمان‏های مختلف مراجعه نموده و در واحدهای تحت امر سپاه پاسداران، یا ارتش جمهوری اسلامی سازمان می‏یافتند اغلب نسبت به مهندسی جنگ وظیفه دائمی‏تری احساس نموده و لذا از آینده‏نگری بهتری برخوردار بودند.

- تجهیزاتی که از سوی جهادگران برای انجام عملیات‏های فنی و مهندسی در جنگ به کار گرفته می‏شد، همان تجهیزات معمول در انجام عملیات عمران شهری بود و در عملیات‏های فنی و مهندسی از آنها استفاده می‏شد. البته باید به این نکته اذعان نمود جهادگران عمدتاً از تحصیلات و تخصص‏های مرتبط برخوردار بودند و همین امر نیز افزایش کارایی این سازمان را با توجه به انعطاف اهداف آنها در جبهه فراهم آورده بود. از نمونه‏های افزایش کارایی جهادگران در جبهه می‏توان به این نکته اشاره کرد که با توجه به تحریم‏های اقتصادی و یا به نوعی تحریم فنآوری و به خصوص کمبود قطعات یدکی، جهادگران توانستند هسته‏های اولیه طراحی و اکتشاف و تولید تجهیزات مورد نیاز در تجهیزات دفاعی مورد نیاز را شکل دهند. البته در سال‏های اولیه جنگ این فعالیت‏ها به صورت غیرسازمان یافته، پراکنده و بعضاً تکراری و بدون انتقال تجارب به دیگران صورت می‏گرفت. در ابتدا اقدامات یاد شده نیز به انجام چند تغییر در یک ماشین و یا ساخت چند قطعه یدکی محدود می‏شد.

با شکل‏گیری سرمایه اجتماعی و انعطاف اهداف سازمان، جهاد به موفقیت‏های بزرگی دست یافت؛ ابتکاراتی نظیر طراحی و ساخت پل بشکه‏ای که توسط شهید هزار دستان قبل از شکست حصر آبادان روی رودخانه بهمن شیر نصب گردید، پل شهید ناجیان که با شاسی واگن‏های اسقاطی راه‏آهن ساخته شده و در عملیات فتح المبین (بهمن 1361) نصب گردید، پل خودروی سبک و عبور نفر که در عملیات بیت المقدس (بهار 1361) در رودخانه کرخه مورد استفاده قرار گرفت، نمونه‏های دیگری از فعالیت‏های یاد شده به حساب می‏آیند. به مرور زمان، تجهیز دشمن به تجهیزات پیشرفته و احساس نیاز بیشتر، ابتکاراتی از این دست را در قالب طرح‏های از قبل طراحی شده و سازمان یافته سبب شد؛ انعطاف اهداف در سازمان جهاد سازندگی در طول جنگ سبب شد به مرور زمان در هر یک از ستادهای پشتیبانی جنگ، جهاد(کربلا، نجف، حمزه و ... ) یک مجموعه کارگاهی طراحی و ساخت تأسیس کرد. به این ترتیب هر یک از مجموعه‏های مذکور کلیه فعالیت‏های ابتکاری حوزه تحت پوشش خود را سازماندهی و هدایت نمود. با تجهیز روزافزون دشمن، طراحی و ساخت تجهیزات مورد نیاز برای غلبه بر تدابیر دشمن، نظیر عبور از زمین‏های چند عارضه و پیش بینی نشده به خصوص در عملیات والفجر مقدماتی مورد توجه قرار گرفت. نیروهای متخصص جهاد در این راستا به جمع‏بندی زیر رسیدند:

- پیشبرد موفقیت آمیز روند جنگ، بدون تجهیز بخش مهندسی و تقویت بنیه آن امکان‏پذیر نیست.

- با توجه به محدودیت‏های شدید موجود در منابع مالی برای خرید تجهیزات پیشرفته و مهم‏تر از آن تحریم‏های روزافزون کشورهای صاحب فناوری در فروش تجهیزات به جمهوری اسلامی، احساس نیاز به تجهیزاتی با مشخصات منطبق با خصوصیات خاص اقلیمی، بسیار محسوس بود. بر همین اساس، روند ایجاد سازمانی با وظیفه شناسایی نیازمندی‏های مهندسی، تعریف نیازهای یاد شده در بستر صنعتی و برنامه‏ریزی برای کسب و توسعه فنآوری‏های مذکور کاملاً ضروری بود.

- ایجاد همه این امکانات در سازمان یادشده علاوه بر اینکه به سرمایه‏گذاری بسیار سنگین نیاز دارد در عین حال بسیار وقت گیر بوده و در زمان‏های کوتاه قابل ایجاد نیست؛ لذا سازمان مذکور باید بتواند با استفاده از خصوصیت انعطاف‏پذیری اهداف، به صورت نرم‏افزاری عمل نموده و با بهره‏گیری از سیستم‏های جدید برنامه‏ریزی و کنترل پروژه از همه امکانات موجود در کشور(کارخانجات، مراکز صنعتی دولتی و خصوصی، دانشگاه‏ها و مراکز صنعتی غیر دفاعی) استفاده نماید و در مواردی که احتیاج به سرمایه‏گذاری سخت‏افزاری باشد در حد ایجاد سخت‏افزارهای مکمل امکانات موجود عمل کند.

- نیروهای متخصص‏تر به عنوان نیروهای راهبردی در جنگ شناخته می‏شدند و از توانایی شناسایی و بازتعریف نیازهای فن‏آورانه برخوردار بودند، لذا می‏بایست با فرماندهان مناطق جنگی مراودات دوطرفه می‏داشتند.

همانطور که ملاحظه شد جهاد سازندگی، نقش مهمی در دست یافتن به موفقیت‏های جنگ داشت. این سازمان به عنوان یک سازمان انطباق‏پذیر در دوره‏های مختلف جنگ، اهداف سیالی را دنبال می‏کرد و لذا از این طریق قدرت کارآیی خود را در جنگ تقویت کرد و یکی از عوامل شکل‏گیری سرمایه اجتماعی و افزایش بهره وری از آن بود.

سازمان تعمدی

همانطور که ملاحظه شد انطباق‏پذیری سازمان با اهداف دیگر، به عنوان سرمایه اجتماعی تلقی می‏شد و سرمایه اجتماعی محصول فرعی این سازمان بود. در سازمان تعمدی، سرمایه اجتماعی محصول مستقیم این سازمان تلقی می‏شود که در آن از نظام تعهدات و انتظارات و هنجارها نیز استفاده می‏شود. بهترین نمونه‏ها برای سازمان تعمدی در دفاع مقدس، ارتش و سپاه هستند. این سازمان‏ها شکل ساختار قدرتی را به خود می‏گیرند که در آن موقعیت‏ها، توسط نظام تعهدات با هم ارتباط می‏یابند و این موقعیت‏ها توسط افراد اشغال می‏شود و روابط به کمک هنجارها تضمین می‏شوند(اونق،1384: 11). افراد در این سازمان‏ها با توجه به موقعیت‏ها، نقش‏ها و کارکردهایشان مشخص می‏شوند. نظام سلسله مراتبی نقش‏ها وجود دارد و در صورت تخطی از این سلسله مراتب، ضمانت‏های اجرایی وجود دارند. قواعد و قوانین مکتوب و مدون، حدود اختیارات افراد را در سلسله مراتب نقش‏ها و موقعیت‏هایشان مشخص می‏کنند. در این سازمان‏ها دسترسی افراد به جایگاه‏های بالاتر در سلسله مراتب نقش‏ها نیازمند تخصص و مدارج علمی مرتبط است. این سازمان‏ها برای انجام کارویژه‏های مرتبط، برنامه مدونی دارند. برای مثال عملیات والفجر 2 از سلسله عملیات والفجر از نخستین عملیات‏های منظم در جبهه شمالی در طول جنگ بود. این عملیات در 29 تیرماه 1362 در منطقه مرزی پیرانشهر و بلندی‏های «حاج عمران» در شمال غربی ایران، توسط یگان‏های سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران به اجرا در آمد. در این عملیات هر دو سازمان، برنامه مدون و از پیش طراحی شده‏ای داشتند. عملیات با اسم رمز آغاز شد؛ در ساعت 24 و با اسم رمز «یا الله یاالله یاالله». هدف این سازمان‏ها از عملیات، تجزیه و انهدام نیروهای دشمن و فتح چندین ارتفاع منطقه به منظور خارج ساختن شهرهای مرزی از آتش سنگین توپخانه و دید دشمن بود. از دیگر اهداف فرعی عملیات، محدود کردن تردد افراد ضد انقلاب و اجرای عملیات‏های نفوذی در قلب نیروهای دشمن بود. نفرات در نقش‏های تعیین شده در عملیات شرکت داشتند. به عنوان مثال، در این عملیات 16 گردان از سپاه پاسداران و 6 گردان پیاده و یک گردان مکانیزه از ارتش شرکت داشتند و هوانیروز با هماهنگی قبلی کار پشتیبانی را انجام می‏داد. در اینگونه سازمان‏های تعمدی در چارچوب سرمایه اجتماعی، افراد نماینده سازمان خود هستند و سازمان به بخشی از هویت افراد تبدیل می‏شود. برای مثال یک رزمنده سپاه، در طول جنگ خود را بخشی از بدنه سپاه می‏داند و موظف است از فرامین مافوق خود تبعیت کند.

در چارچوب مفهومی سرمایه اجتماعی، سه عامل باعث گسترش سرمایه اجتماعی می‏گردند که عبارتند از:

1. کمک: درخواست کمک افراد از یکدیگر باعث افزایش مقدار سرمایه خواهد شد و عواملی مانند رفاه، فراوانی و کمک دولتی که موجب بی‏نیازی افراد از یکدیگر می‏شود، سبب کاهش سرمایه اجتماعی می‏شود. با وقوع جنگ تحمیلی، بخش اعظم جنوب و غرب کشور توسط دشمن بعثی اشغال گردید. این روند، باعث بی‏خانمانی طیف وسیعی از ساکنین این مناطق شد؛ شمار زیادی از این افراد، بستگان درجه یک خود را از دست دادند. دستاوردهای انقلاب با ادامه حملات در معرض تهدید قرار گرفت. در این هنگام نظاک سیاسی که از متن جریان‏های اجتماعی مردمی سر بر آورده بود به مردم متوسل شد:« ما در مشکلات باید متوسل بشویم به ملت، ملتی که بحمدالله مهیا برای کمک و فداکاری بوده و هستند.»(امام خمینی(ره)، 1378: 15)

انقلاب اسلامی که با تکیه بر نیروهای مردمی به پیروزی رسیده بود؛ در سال‏های پس از پیروزی، بخش اعظمی از اداره امور کشور را بر عهده همین مردم گذاشته بود. مردمی بودن نظام سیاسی سبب شده بود با تقویت روحیه انقلابی، اسلامی، فرد فرد آحاد اجتماع خود را بخش غیر قابل تفکیک از ملت بدانند. این احساس یگانگی با ملت، با حمله عراق به ایران تقویت شد و بسیاری از افراد نواحی مختلف کشور، برای کمک به سایر هم‏وطنان عازم جبهه‏ها شدند. براساس چارچوب سرمایه اجتماعی، افراد در شرایط سخت روابط اجتماعی پایدارتری برقرار می‏کنند. شرایط سخت کشور در سال‏های اولیه حمله عراق به ایران یکی از علل شکل‏گیری سرمایه اجتماعی بود.

2. ایدئولوژی: وجود اعتقاداتی همچون لزوم کمک به دیگران، سرمایه اجتماعی را ایجاد می‏کند. « از طرفی، بعضی ایدئولوژی‏ها ماهیت خودبسنده دارند؛ مانند ایدئولوژی اپیکور در یونان باستان یا یک ایدئولوژی که در رابطه جداگانه و مستقل هر فرد با خداوند وجود دارد می‏تواند از ایجاد سرمایه اجتماعی جلوگیری کند. به طور کلی، اعتقاداتی که حاوی دگر‏خواهی یا عمل به سود جمع باشد عامل ایجاد و یا حفظ سرمایه اجتماعی است»(ثقلانی، 1385: 25). ایدئولوژی اسلامی به عنوان اصلی‏ترین شکل‏دهنده بستر فرهنگ سیاسی جامعه ایران دهه 60، حضور پر شور اقشار مختلف مردم در جنگ به صورت داوطلبانه  را باعث شد.

درایدئولوژی اسلامی دوران دفاع مقدس، عناصری چون حضور مذهب در تمام امور فردی و اجتماعی، اصالت شرع، آخرت‏گرایی متأثر از نگاه این‏جهانی، آرمان‏گرایی، تکیه بر احساسات مذهبی، تقلید، ولایت فقیه، ضدیت با بیگانه و بازسازی گذشته (سنت) حضور پرنگی داشتند و در پیوند با اوضاع اجتماعی دوره جنگ، به ویژه نیمه اول جنگ، نقش خود را به عنوان عناصر جمع‏گرایانه به خوبی ایفا کردند و شکل‏گیری سرمایه اجتماعی را شکل دادند. البته این فرآیند را باید بازتاب شرایط اجتماعی، منطقه‏ای و بین المللی هم دانست.

اسلام به عنوان یک مذهب و مکتب الهی طی قرن‏های متمادی دین اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران در همه جا و در همه اقشار اجتماعی بوده و در همه شئون زندگی این ملت حاکمیت داشته است(بهرامی، 1388: 85). با رواج ایدئولوژی اسلامی در نتیجه وقوع انقلاب اسلامی و وقوع جنگ تحمیلی، زمینه برای افزایش اقتدار سازمانی نهادهای متکی بر این ایدئولوژی، مانند سپاه پاسداران هم فراهم شد. در این بستر روح عمومی جامعه در جهت گسترش مقاومت در برابر تهدیدات داخلی و خارجی سازماندهی شده بود، محوریت چنین اندیشه‏هایی را باید در نظریه ولایت فقیه جست.

در این راستا، امام خمینی(ره) به عنوان رهبر این حرکت اعتقاد داشت: اگر کسی بخواهد به عظمت انقلاب ما پی ببرد، مستلزم آگاهی داشتن از مبانی مکتب نوین اسلام است. هم‏اکنون، تاکتیک‏هایی که رزمندگان ما در جبهه‏های نبرد به کار می‏برند، تاکتیک‏هایی است که تنها افرد معتقد به مکتب اسلام می‏توانند آن را درک کنند(بهرامی، 1388: 90).

در فرایند انقلاب اسلامی، نهادهای دینی جدیدی فعال گردیدند. به‏عنوان مثال، با وقوع جنگ، مساجد، زیارتگاه‏ها و هیات‏های مذهبی به عنوان پایگاه رواج ایدئولوژی اسلامی، نقش تعیین‏کننده‏ای در روند جامعه‏پذیری افراد ایفا کردند و باعث ترویج عناصر اصلی این ایدئولوژی شدند. در این بستر، دین توانست نقش اجتماعی ایفا کند و زمینه شکل‏گیری سرمایه اجتماعی در جبهه فراهم شد. متأثر از دفاع مقدس، عناصر مذهبی از تحرک و نقش اجتماعی بیشتری برخوردار شدند. یکی از عناصر این ایدئولوژی اسلامی شهادت بود.

شهادت، یکی از والاترین سرمایه‏های اجتماعی محسوب می‏شد که نقش تعیین‏کننده‏ای در روند دفاع مقدس داشت. به نحوی که بنیان‏گذار جمهوری اسلامی آن را راه رضایت معنوی و رسیدن به خدا قلمداد می‏کند. در قالب ایدئولوژی اسلامی، شهادت راهی است که بندگان خاص خدا برای رسیدن به جهان موعود انتخاب می‏کنند. شهادت در آیین اسلامی به ویژه در مذهب شیعه جایگاه ویژه‏ای دارد. گرایش ایرانیان به عاشورا و تعزیه‏خوانی برای امام حسین(ع)، انعکاس نمایش عاطفی و مذهبی است که در آن شهادت به خاطر گسترش عدالت در جهان، امر بسیار پسندیده و مطلوبی تلقی می‏شود(مصلی‏نژاد، 1388: 242).

روحیه شهادت‏گرایی ناشی از آموزه‏های مذهب شیعه است و براساس روح قیام‏نگر ایرانی در دوره‏های مختلف بازتولید می‏شود. برگزاری مراسم آیینی تاسوعا و عاشورا در جبهه‏ها، نشان‏دهنده تقدس حضرت امام حسین(ع)، واقعه کربلا و روحیه ایثار و فداکاری برای رزمندگان بوده است. بر این اساس، واقعه عاشورا حس قیامت‏نگر و رمانتیک رزمندگان را برای کنش جمعی (فدا شدن در راه تحقق عدالت وعده داده شده) تحریک می‏کرد. به این ترتیب شهادت امام حسین(ع) و واقعه عاشورا را می‏توان نماد روحیه شهادت‏طلبی میان رزمندگان دانست. در ایدئولوژی اسلامی، شهادت به معنای ایثار(فدا کردن خود برای دیگران) فراگیر (حتی جان) برای تحقق وعده الهی، در مقابله با قدرتی می‏باشد که مشروعیتی ندارد.

در چارچوب این ایدئولوژی اسلامی، دفاع مقدس شباهت بسیاری با واقع کربلا دارد؛ که وجوه این شباهت‏ها را با دفاع مقدس در چارچوب ایدئولوژی اسلامی بررسی می‏کنیم. مقصود از بررسی وجوه این شباهت‏ها، وجود روح جمع‏گرایانه در برداشت رزمندگان دفاع مقدس از عاشورا است که یکی از علل اصلی پدید آمدن سرمایه اجتماعی شهادت است. در چهاچوب این گفتمان، اندک درنگ و تأملی در شعارها، وصیت‏نامه‏ها، عملیات‏ها، نام عملیات‏ها، شب‏های عملیات، نامه‏ها، مزار‏نوشته‏ها، سخنان امام(ره)، خانواده شهدا، خاطرات، تابلو‏نوشته‏ها و همه مظاهر و جلوه‏های جبهه‏ها نشان می‏دهد که می‏توان پیوند شگفت و قابل مطالعه‏ای میان این دو واقعه تاریخی یافت، که یکی الگوی دیگری بوده است. برخی از وجوه مشترک فرهنگ عاشورا و دفاع مقدس عبارتند از:

• هر دو برای دفاع از حریم ارزش‏ها و حفظ اسلام و رضای پروردگار، در برابر دشمن می‏ایستند؛

• رهبر هر دو حرکت، فرزندان پیامبرند؛ همان صلابت، پایداری، ذلت‏ناپذیری، شهادت‏پذیری و روح ایثار که در وجود مبارک امام حسین(ع) بود، در وجود امام خمینی(ره) تجلی یافته است. امام(ره) به پیروی از امام حسین(ع) از هیچ فداکاری در راه مکتب و آرمان‏های الهی دریغ ندارد؛

• یاران امام خمینی(ره) همچون شهیدان کربلا، کانون عرفان و محبت الهی و سرشار از شوق شهادت و فداکاری‏اند؛

• دشمن هر دو جریان، در نهایت قصاوت، دنیاپرستی و خودخواهی است؛

• همان مظاهر روز و شب عاشورا در جبهه‏های دفاع مقدس نیز دیده می‏شود؛ زمزمه‏های عاشقانه، نماز، عبادت، قرائت قرآن و آمادگی برای وصل و پیوند با محبوب؛

• پایداری و شکیبایی زنان امت امام خمینی(ع) و نقش روشنگری و صبوری آنان، جلوه‏ای از صبوری و پیام‏رسانی قافله اسیران کربلاست؛

• هر دو جریان، ظالمان را رسوا کردند ونقاب از چهره دروغ و تزویر و نفاق برافکندند؛

• در هر دو جریان از شهیدان شیرخوار تا پیران سالخورده می‏توان یافت؛

• صحنه‏ها و موقعیت‏هایی همچون صحنه‏های کربلا بارها در جبهه‏های دفاع مقدس اتفاق افتاد، مانند تشنگی، جدا شدن سرها، اسارات و ... این صحنه‏ها همواره ذهن‏ها را به صحنه‏های کربلا پیوند می‏زند.

• جبهه‏های 8 سال دفاع مقدس جلوه‏گاه اخلاق فضائل و ارزش‏های الهی و سازنده‏ترین و پرشکوه‏ترین درس‏ها بود؛

• همچنان که انقلاب عاشورا بقای مکتب اسلام را تضمین کرد مجاهدت‏های هشت سال دفاع مقدس نیز بقا و سلامت انقلاب را بر پایه اسلام تضمین نمود (سنگری،1380: 24-25).

روحیه جمع‏گرایی که مبنای شکل‏گیری سرمایه اجتماعی است، تا حدود زیادی در تأثیرپذیری فرهنگ جبهه از فرهنگ عاشورا موثر است. می‏توان جلوه‏های متنوع فرهنگ عاشورا را در دفاع مقدس یافت. یکی از این جلوه‏ها زیارت عاشورا است. آشناترین زیارت‏نامه جبهه‏ها، پادگان‏ها و مراکز تجمع نیروهای رزمنده «زیارت عاشورا» بود. زمزمه صبحگاه، لحظه‏های عملیات و همراه رزمندگان در جیب و کوله‏پشتی، زیارت عاشورا بود. خواندن زیارت عاشورا هم شور شهادت را در قلب‏ها بر می‏انگیخت و هم خشم و نفرت نسبت به دشمن را، زنده نگه می‏داشت. جبهه در فرهنگ رزمندگان، نماد کربلا بود و صدام، یزید زمان بود(سنگری،1380: 71). یکی دیگر از وجوه این تأثر فرهنگی، الگوگیری از شخصیت شهدای کربلا است. نمونه‏های فراوانی در مجموعه خاطرات رزمندگان می‏توان یافت که ملهم از فرهنگ عاشورا، غیرت، جوانمردی، حمیّت، فداکاری، مقاومت پس از قطع دست و دیگر فضیلت‏های حضرت ابولفضل(ع) است. اگر پدر و پسر در جبهه شرکت می‏کردند و پسر به شهادت می‏رسید، یاد و خاطره حضرت علی اکبر تداعی می‏شد. سخن مشهور قاسم که شهادت از عسل برای من شیرین‏تر است نقل محفل جبهه‏ها بود(ترویج روحیه شهادت طلبی). در جبهه‏ها گلوی تیر خورده و در پشت جبهه‏ها، شهادت کودکان شیرخواره، شهادت حضرت علی اصغر را تداعی می‏کرد. (سنگری،1380: 101-102)

تأثیر فرهنگ عاشورا را حتی در وصیت‏نامه‏های شهدا نیز می‏توان جستجو کرد. وصیت‏نامه‏ای که در جبهه نگاشته شده، عصاره و خلاصه باور، درک، خواسته، آرمان و ایمان نویسنده است. وصیت‏نامه‏های رزمندگان معمولاً قبل از اعزام، در پادگان و یا منطقه و لحظاتی پیش از عملیات یا شب عملیات نوشته شده و به خانواده دوستان، مسجد محل، تعاون تیپ و یا لشکر سپرده می‏شد، گاه نیز وصیت‏نامه‏ها همراه شهید بود. روح جمع‏گرایی و یکی شدن با جامعه در اکثر این وصیت‏نامه‏ها وجود داشت. محتوا و ساختار وصیت‏نامه‏ها از چند جهت با فرهنگ عاشورا پیوند داشت:

• ساختار و نظام مطالب: وصیت‏نامه امام حسین(ع) که به برادرش محمد حنفیه، نوشته شد، ابتدا با شهادتین و بعد با طرح اصول اعتقادی چون توحید و نبوت و معاد آغاز می‏شود و سپس با بیان دلائل قیام و نهضت و پس از آن، آمادگی برای شهادت در راه آرمان‏های مقدس الهی ادامه می‏یابد. بسیاری از رزمندگان نیز وصیت‏نامه‏های خود را با چنین ساختاری تنظیم می‏کردند. شهادت به وحدانیت پرودگار، رسالت و نبوت رسول اکرم(ص) و امامت امام علی(ع) و یازده فرزندش، غیبت آخرین حجت الهی، ولایت و رهبری امام خمینی(ره)، توصیه به حفظ کیان جمهوری اسلامی، ادامه جهاد، دعوت به عبادات و اعمال صالح، صبوری در شدائد و مصائب و حفظ حریم ارزش‏ها، ساختار بسیاری از وصیت‏نامه‏ها را تشکیل می‏دهد.

• محتوا و درون‏مایه: در وصیت‏نامه امام حسین(ع)، پس از شهادت به وحدانیت پروردگار و نبوت پیامبر و حقانیت بهشت و جهنم و معاد، چندین نکته آمده است:

- راهی که در پیش گرفته از سر خودخواهی، خوشگذرانی، فساد و ستمگری نیست.(نفی فردگرایی)

- امر به معروف و نهی منکر و اصلاح مفاسد و تباهکاری‏ها، از محورها و انگیزه‏های اساسی حرکت است.( جمع‏گرایی مثبت)

- بازگرداندن جامعه به مجرای صحیح و سازنده یعنی سیره و روش پیامبر اکرم(ص) و امیرالمومنین(ع)، محور مهم و انگیزه بزرگ قیام و حرکت است.(جمع‏گرایی مثبت)

- پذیرش و همراهی با او، پذیرش راه خداست.

- طلب توفیق از خدا و توکل به او.

در وصیت‏نامه‏های شهدا نیز بسیاری از این ویژگی‏ها دیده می‏شود. فرهنگ عاشورا در ایدئولوژی اسلامی، نماد جمع‏گرایی است؛ قیامی است که یکی از اهداف اصلی آن ترویج امر به معروف و نهی از منکر بود؛ که ویژگی‏های صرف اجتماعی در احکام اسلامی هستند و در نتیجه مراودات اجتماعی (سرمایه اجتماعی) زاده می‏شوند.

روحیه شهادت‏طلبی و مقاومت‏طلبی متأثر از فرهنگ عاشورا، به عنوان سرمایه‏های اجتماعی در طول جنگ، به صورت‏های مختلف بروز پیدا می‏کردند. برای نمونه، فرماندهان برای نشان دادن روحیه مقاومت‏طلبی خود بر این نکته تأکید داشتند که به امام حسین(ع) اقتدا نموده‏اند؛ در بسیاری از موارد، آنان برای نشان دادن حقانیت ادعایشان، خود به استقبال خطر و تهدیدات رفته‏اند؛ شمار فراوان فرماندهان شهید در طول دفاع مقدس گواهی بر این ادعاست. روحیه شهادت‏طلبی به عنوان سرمایه اجتماعی روح مقاومت ملی در ایران را به حد اکثر ممکن ارتقاء داد.

3. هنجارها: در این بحث، ماهیت هنجارها و حیطه برقراری تعامل بر طبق آنها مد نظر است. همانطور که اشاره شد هنجارهای مرجع در دفاع مقدس عموماً هنجارهای جمع‏گرایانه اسلامی بودند. به عنوان مثال، هنجارهایی چون این هنجار که «فرد باید منافع فردی را رها سازد و به سود جمع عمل کند» در جبهه وجود داشت.

نتیجه گیری

با شروع جنگ تحمیلی و قرار گرفتن جامعه در تنگنای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، نظام سیاسی نوپای جمهوری اسلامی با تهدید جدی رو به رو شد. این در حالی بود که نظام سیاسی از مشروعیت قابل توجهی در بین مردم برخوردار بوده و داعیه مردمی بودن داشت. همین پایبندی به نظام جمهوری اسلامی با ویژگی مردمی بودن، از اصلی‏ترین دلایل زایش سرمایه اجتماعی در طول جنگ محسوب می‏شد. همه به صورت مشترک احساس مسئولیت کردند و گروه گروه داوطلبانه روانه جبهه‏ها شدند. شکل منحصر به فردی از روابط اجتماعی به وجود آمد. همین شکل خاص از روابط اجتماعی که شبکه‏های آن در گستره جامعه نفوذ پرقدرتی به دست آورد، جنگ را از حالت تخصصی و نظامی‏گری صرف و یا جنگ کلاسیک خارج ساخت و بروز یک جنگ مردمی تمام عیار را باعث شد.

در زمان جنگ به دلیل موقعیت بحرانی و بسترهای اجتماعی و فرهنگی و مذهبی جامعه ایران، نفی گرایشات فردگرایانه و ترویج روحیه جمع‏گرایی و درهم تنیدگی روابط اجتماعی، بافت اجتماعی جامعه ایران دستخوش تغییر شد. این درهم تنیدگی روابط اجتماعی باعث افزایش انسجام ملی و فرهنگی، کاهش قوم‏مداری و تضادها و شکاف‏های مذهبی شد و تک تک افراد جامعه را در یک صف واحد در برابر متجاوز قرار داد. نتیجه این درهم تنیدگی روابط اجتماعی، مشارکت همه جانبه ایرانی‏ها از تمام اقوام و ادیان در دفع تجاوز و تعاون و همکاری در کارها بود. با کم رنگ شدن زمینه‏های اختلافات داخلی، روحیه حفظ وحدت ملی و میهن پرستی شکل گرفت؛ کمک‏های مالی و حضور در جبهه‏ ها در دوره هشت ساله دفاع مقدس، همه حکایت از انسجام ملی، روانی و فرهنگی ایرانیان صرف‏نظر از هر دین و قومی دارد.

در سال‏های ابتدایی جنگ، بسیاری از قدرت‏های بزرگ بر این باور بودند نظام سیاسی جمهوری اسلامی با تجاوز خارجی و تشدید شکاف‏های داخلی به دلیل تنوع قومیتی، مذهبی از پا خواهدافتاد. اما با گذشت زمان، شرایط به گونه‏ای دیگر رقم خورد. شکاف‏های قومی و مذهبی نه تنها تشدید نشد، بلکه در نتیجه درهم تنیدگی روابط اجتماعی، منجر به شکل‏گیری سرمایه اجتماعی شد که یکی از دلایل شکل‏گیری روحیه مقاومت و ایثار در دفاع مقدس بود. بر این اساس، تمام خرده فرهنگ‏ها و اقلیت‏ها در یک صف واحد روبه روی دشمن متحد ایستادگی کردند. در ایم مقاله تلاش کردیم درهم تنیدگی روابط اجتماعی را در چارچوب نظری سرمایه اجتماعی، تبیین کنیم. منظور از سرمایه اجتماعی شکل خاص روابط اجتماعی بر پایه اعتماد متقابل، هنجارها و ارزش‏هایی است که در خلال روابط اجتماعی زاییده می‏شود. این سرمایه هم می‏تواند کارکرد منفی داشته و هم می‏تواند در جهت بالا بردن کارآیی و افزایش بهره‏وری گروه‏های اجتماعی به کار رود. سرمایه اجتماعی پدید آمده در طول دفاع مقدس، زمینه افزایش کارآیی نیروها و شکل‏گیری روحیه مقاومت و ایثار در بین رزمندگان اسلام را فراهم کرد.

بسترها و زمینه‏های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی خاص ایران دهه 60 در پدید آمدن و بروز این سرمایه اجتماعی نقش بسیار موثری داشتند. همانطور که ملاحظه شد این سرمایه اجتماعی در بسیاری از موارد متأثر از برداشت‏های مترقیانه از اسلام بود. در اکثر قریب به اتفاق موارد، رزمندگان در چارچوب ایدئولوژی اسلامی به اعمال خود معنا می‏دادند و این اقتباس از اسلام و به ویژه فرهنگ عاشورا، در طول دفاع مقدس از عوامل اصلی زایش سرمایه اجتماعی بود. کلمن سرمایه اجتماعی را «کالای عمومی»1  در حال تولید می‏داند. در همین چارچوب، شهادت یکی از ارزشمندترین سرمایه‏های اجتماعی بود که در خلال دفاع مقدس زاده شد و محسنات زیادی برای جامعه ایران داشت. سرمایه اجتماعی شهادت، روح مقاومت‏ را در رزمندگان در طول سال‏های دفاع مقدس تا حداکثر ممکن تقویت کرد و نقش به سزایی در روند جنگ ایفا کرد.

منابع:

- اختر محققی، مهدی (1385)؛ سرمایه اجتماعی، نشر اختر محققی.

- امام خمینی، جهاد در جهاد، دیدگاه‏های رهبران، مسئولان کشوری و فرماندهان جنگ(1378)، مرکز حفظ و نشر آثار دفاع مقدس- وزارت جهاد سازندگی با همکاری موسسه فرهنگی مشتاقان فلاح، چاپ دوم.

- اونق، نازمحمد (1384) بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی(مطالعه موردی شهر گنبد کاووس)، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تابستان.

- بهرامی قدرت الله(1388) نظر پور مهدی، انقلاب اسلامی و انقلاب‏های جهان، پزوهشکده تحقیقات اسلامی، انتشارات زمزم هدایت.

- تاجبخش، کیان(1385) سرمایه اجتماعی اعتماد دموکراسی، نشر شیرازه، تهران.

- توسلی غلامعباس(1384) و مرضیه موسوی، مفهوم سرمایه در نظریات کلاسیک و جدید با تأکید بر نظریه‏های سرمایه اجتماعی، نامه علوم اجتماعی شماره  6.

- تیمسار صیاد شیرازی(1378) جهاد در جهاد، دیدگاه‏های رهبران، مسئولان کشوری و فرماندهان جنگ، مرکز حفظ و نشر آثار دفاع مقدس-وزارت جهاد سازندگی با همکاری موسسه فرهنگی مشتاقان فلاح، چاپ دوم.

- ثقلانی، محمد(1385) تأثیر سرمایه اجتماعی بر سیاست‏های رفاهی(بررسی موردی ایران)، پایان نامه ارشد، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران.

- دورکیم، امیل(1369)درباره تقسیم کار اجتماعی، ترجمه باقر پرهام، بابل:کتابسرای بابل.

- روح الامینی، محمود(1373) «فولکلور فرهنگ» مقاله در «جبهه ای نو در فرهنگ شناسی ایران» به اهتمام محسن مهر آبادی و دفتر پژوهش و گسترش فرهنگ جبهه، تهران: چاپ اول.

- سنگری محمد رضا(1380) عبداللهی مهدی، عوامل فرهنگی و معنوی دفاع مقدس، جلد سوم، فرهنگ عاشورا-شباهت جویی به جنگ‏های صدر اسلام،نمایندگی ولی فقیه در سپاه،چاپ اول، تابستان.

- طباطبائی، سید محمد حسین(1367) معنویت تشیع، انتشارات تشیع.

- عبدالهی، محمد و میر طاهر موسوی(1386)؛ سرمایه اجتماعی در ایرا – وضعیت موجود- دورنمای آینده و امکان شناسی گذار، نشریه رفاه اجتماعی، سال ششم، شماره 25.

- علاقه بند، مهدی(1387)؛ در آمدی بر سرمایه اجتماعی، نشریه فصل نو شماره 5.

- فوزی، یحیی(1388) اندیشه سیاسی امام خمینی، معارف مجموعه 38 انقلاب اسلامی، چاپ دوم.

- فیروزآبادی احمد(1384) بررسی سرمایه اجتماعی و عوامل موثر بر شکل‏گیری آن در شهر تهران، رساله دکتری، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران.

- کرایب، یان(1385) نظریه اجتماعی مدرن، ترجمه عباس مخبر، تهران: نشر آگاه.

- کلمن جیمز(1377) بنیادهای نظریه اجتماعی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران نشر نی.

- مصلی نژاد، عباس(1388) فرهنگ سیاسی ایران، فرهنگ صبا، چاپ سوم.

- Colman, James(1986) Individual Interests and collective. Action: studies in Rationality and Social change (Hard Cover), Cambridge University Press. A vailable on line at:

http://links.jstor.org/sici.

لینک کوتاه :
کد خبر : 1812

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال
  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245