ارزشهای دفاع مقدس؛ بسترها و موانع بالندگی
مهدی ادیبی سده([1])
مقدمه
ژرژ ذیمل،([2]) جامعهشناس آلمانی، معتقد است که ستیز یکی از عناصر تشکیلدهندة زندگی اجتماعی میباشد؛ زیرا، کشمکش همواره، مستلزم کنش اجتماعی([3]) است. از طرف دیگر، کنش متقابل اجتماعی نیز لازمة همکاری و همیاری اجتماعی میباشد؛ بنابراین، در زندگی بشر، منازعه و همکاری همواره همزاد و همپای یکدیگر حضور دارند. زمانی که صلح در روابط انسانها، ملتها و دولتها به خطر میافتد، سعی میشود از طریق مذکرات سیاسی، یعنی گفتوگوی دیپلماتیک، چانهزنی و دادن امتیازاتی در قبال گرفتن امتیازات دیگر موضوع حل و فصل و ضمن تأمین منافع دو طرف، از ادامة خشونت و درگیری جلوگیری شود؛ اتفاقی که در اوایل دهة 80، بین دو دولت ایران و عراق رخ نداد، بلکه به دلایل همسویی منافع امریکا و عراق، جنگی به دولت نوپای جمهوری اسلامی ایران و مردم آسیب دیده از جریانهای انقلاب اسلامی تحمیل شد.
نیروهای مسلح عراق در تاریخ 31 شهریور ماه سال 1359، مرزهای انقلاب اسلامی را از طریق هوا، دریا و زمین هدف قرار دادند و ظرف مدت کوتاهی، به قصد نابودی نظامی اسلامی بیست هزار کیلومتر مربع از خاک ایران را به اشغال خود درآوردند. هر چند صدام حسین پس از گذشت هشت سال جنگ بیامان علیه ملت و دولت ایران نتوانست به هیچیک از اهداف از پیش تعیینشدة خود برسد، اما افزون بر ویرانی کشورش و مقروض و ورشکسته کردن اقتصاد آن، تأسیسات اقتصادی و زیربنایی ایران را نیز از بین برد و ضمن ویران کردن دهها شهر و هزاران روستای کشورمان، هزاران نفر زن، مرد و کودک را به شهادت رسانید. با این حال، طی این دوران، سلحشوران و رزمندگان اسلام بزرگترین حماسهها، رشادتها، جانبازیها و ایثارگریها را آفریدند؛ رزمندگانی که یاد و خاطرة آنها به سادگی از اذهان مردم و همرزمان آنها زدوده نخواهد شد.
همانگونه که تخریب آثار مادی و خسارات اقتصادی و زیربنایی جامعه در این دوران به بازسازی و نوسازی نیاز دارد و ضرورت رسیدگی به این امر نشانة پویایی و عزم و ارادة ملی برای توسعه و تکامل اجتماعی است، بازسازی([4]) و نوسازی([5]) آثار معنوی بازمانده از دوران جنگ همچون ارزشهای دفاع مقدس، امری ضروری در راستای تقویت هویت ملی تلقی میشود؛ موضوعی که جزء وظایف دولت است و دولت میتواند با تعمیق این ارزشها هویت و انسجام ملی ایران را تقویت کند. حال این پرسشها مطرح است که بازسازی و نوسازی ارزشهای دفاع مقدس چگونه امکانپذیر است و موانع آن کداماند؟ چگونه و با چه ابزاری میتوان نسل سوم انقلاب را با ارزشهای دفاع مقدس آشنا و مأنوس کرد؟ اگر تاکنون، در انجام این مهم ضعف از خود نشان داده یا ناموفق بودهایم، از این پس، چگونه میتوان با ارزیابی وضع کنونی، امور را اصلاح و چه راهبردهای علمی و راهکارهای اجرایی را برای این امر ارائه کرد؟
نسل اول و دوم انقلاب اسلامی که در جریان و متن هشت سال دفاع مقدس زندگی و مبارزه و فرهنگ جاری دفاع مقدس را با تمام وجود حس کردهاند، وظیفه دارند آن را به نسلهای بعدی، بهویژه نسل سوم انقلاب انتقال دهند.
انتقال و گسترش فرهنگ دفاع مقدس در راستای تداوم فرهنگ انقلاب اسلامی میباشد و هر دو از فرهنگ اسلامی جامعة شیعة ما نشئت گرفتهاند؛ بنابراین، هر چه از آسیبها و موانع تحقق این اشاعة فرهنگی بکاهیم و جنبههای مثبت آن را تقویت کنیم، میتوانیم حیات و تداوم آن را جاودانهتر کنیم.
مقالة تحقیقی حاضر در آغاز، با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استناد به سندها، کتابها و نشریهها، علل و عوامل و موانع تحقق اشاعة ارزشهای دفاع مقدس را تحلیل و بررسی و سپس، راهبردهای علمی و راهکارهای علمی را دربارة نشر فرهنگ دفاع مقدس به منظور حفظ و تداوم آن، ارائه میکند.
تعاریف ارزش
در فرهنگ معین، ارزش به معنای بها، ارز، قیمت، ارج، قدر، برازندگی، شایستگی، زیبندگی، قابلیت، استحقاق، اعتبار یک سند یا متاع و پولی که در سند نوشته شده، آمده است[1] و در فرهنگ علوم اجتماعی، به منزلة یکی از واژههایی که غنیترین، پیچیدهترین و مشکلترین معناها را دارد، تعبیر و تعریف و به معنای میزان توانایی یک شیء (چیز، اندیشه یا شخص) در ارضای یک میل، نیاز، یا تمنای انسان عنوان شده است؛ بنابراین، گفته میشود اساس ارزش را باید در اندیشههای انسانی جستوجو کرد که نفع (ارزش) یک شیء خارجی را ارزیابی میکند.[2] دربارة تعریف واژه به معنی ارزش در کتاب فرهنگ جامعهشناسی اینگونه آورده است: «در جامعهشناسی پارسونی، نظم اجتماعی به وجود ارزشهای عام و فراگیری بستگی دارد که مشروع و ملتزمکننده به حساب میآیند و به منزلة معیارهایی عمل میکنند که اعمال افراد جامعه با آنها سنجیده میشود و پیوند دستگاههای اجتماعی و شخصی با جذب ارزشها از طریق فراگرد جامعهپذیری تحقق مییابد.»[3]
انواع و اقسام ارزشها
ارزشها از نظر تنوع و حوزة معرفت شناختی بهگونههای مختلفی تقسیم میشوند، که مهمترین آنها ارزشهای اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی، دینی، فرهنگی و سیاسی است.
به طور کلی، هنگامی که گفته میشود واقعیتی ارزشمند است، منظور این است که آن واقعیت، هدف مطلوبی را در سطح فردی یا اجتماعی تحقق میبخشد. دربارة ارزشهای جبهه و جنگ باید به مجموعهای از هنجارهای رفتاری رزمندگان اشاره کرد که ضمن مشخص کردن هویت اجتماعی ـ دینی و اخلاقی آنها، دربرگیرندة ارزشها و آرمانهای آنهاست؛[4] ارزشهایی که راهنما و هدایتکنندة رفتار رزمندگان بودند و به آنها انرژی، جرئت و جسارت اقدام و عمل میدادند. میزان اعتقاد و باور به این ارزشها در اجرای دستورات و عملیات جنگی آنان بسیار مؤثر بود.
زمینههای بروز ارزشهای دفاع مقدس
در شکلگیری و تداوم ارزشهای دفاع مقدس که طی جنگ در جبهههای نبرد در بین رزمندگان شکل گرفته و تجلی یافتند؛ علل و عوامل متعددی مؤثر بودند که برخی از آنها مقطعی و اعتباری و برخی دیگر دائمی، فطری و دینیاند و میتوان آنها را به صورت زیر دستهبندی کرد:
1) عامل زمان و مکان
حملة عراق به جمهوری اسلامی ایران و تعارض به امنیت ملی و حیثیت سیاسی ـ اجتماعی و اقتصادی زمینهای را فراهم کرد که در آن، نیروهای انقلابی بزرگترین جانفشانی، ایثار و گذشت را برای دفع خطر دشمن از خود نشان دادند. به عبارت دیگر، شرایط جنگی و ظهور ارزشهایی ویژه، با یکدیگر همزمان و همزاد بودند. تجاوز نظامی گستردة عراق باعث شد تا مردم هویت، حیثیت ملی و مذهبی؛ و هستی خود را در خطر ببینند و بر اساس معیارهای دینی و عقلی برای مقابله با دشمن رفتار خاصی را از خود نشان دهند که میتوان آن را با واژههایی، مانند مقاومت و نهراسیدن از دشمن، ایستادگی و شجاعت، حمله به دشمن، تحمل سختی و مشقت و از خود گذشتگی، ترجیح مصالح ملی و عمومی به مصالح فردی در عالیترین شکل توصیف کرد.
2) اصول عقیدتی ـ اخلاقی
نزد بسیاری از اقوام و ملیتها، معیارهای حقوقی و انسانی ارزشها را میآفرینند، اما برای ملل مسلمان افزون بر آنها، معیارهای دینی و فرهنگ اسلامی نیز، ارزش آفرینند. ارزشهای اقتصادی یا سیاسی صرف نزد بسیاری از کشورهای جنگجو و متجاوز و جاهطلب رایج است و تاریخ شواهد فراوانی برای انواع و اقسام آنها ارائه میکند. این در حالی است که در جوامع اسلامی، این ارزشها با محک و معیارهای والاتری سنجیده و در صورت تأیید، حمایت میشوند.
3) رزمندگان
عاملان و آفرینندگان ارزشهای جنگ هشتساله، افرادی مؤمن و معتقد به ارزشها بودند. قهرمانان، ایثارگران و مجاهدان جنگ تحمیلی از روی عقیده و ایمان علیه دشمن مبارزه و از سر اخلاق و اختیار و با نهایت توان اقدام کردند. به عبارت دیگر، هیچگاه، نمیتوان در شرایط زور و اجبار به آفرینش ارزش دل بست.
4) تبلیغات
یکی از دلایل پیروزی نیروهای خودی علیه دشمن، داشتن روحیة بالا و انگیزة قوی مبارزه علیه آنها بود؛ موضوعی که جز در پناه تبلیغات ایدئولوژیک امکانپذیر نبود. نکتة مهم آنکه، این نوع تبلیغات افزون بر ایجاد انگیزه، به رشد و تقویت ارزشها کمک میکردند.
5) رهبری
در خلق ارزشهای دوران دفاع مقدس، امام خمینی(ره) بهعنوان فرمانده کل قوا نقشی کلیدی داشت. در واقع رزمندگان، تنها به دلیل اینکه ایشان فرمانده کل قوا میباشند، از امام(ره) اطاعت نمیکردند، بلکه ایشان را رهبر و مقتدای خود میدیدند؛ رهبری که هم، از مشروعیت قانونی و سنتی برخوردار بودند و هم، رهبری کاریزماتیک (فرهمند) محسوب میشدند؛ بنابراین، از این نظر، در ایجاد و تعمیق ارزشها نقش مهمی داشتند.
عموماً، از ارزشهای دوران جنگ تحمیلی با عنوان جنبههای مثبت جنگ یاد میکنند؛ جنبههای اخلاقی انکارپذیری که حتی مخالفترین افراد و ضدجنگترین انسانها نیز نمیتوانند، منکر آنها شوند. جنگ زمینة ظهور ارزشهایی مانند شجاعت، فداکاری، وفاداری، صداقت و ایثارگری است و ظهور آنها را در بالاترین درجه امکانپذیر میکند. انسانهایی که در صحنههای غیر از صحنة جنگ، حاضر نبودند کمترین فداکاری و گذشتی برای دیگران انجام دهند، به محض آغاز دفاع مقدس، تحت تأثیر شرایط جنگی ارزشهای غیرمادی اعجابانگیزی را از خود نشان میدادند.
در تمام تمدنها و در بین تمامی اقوام و قبایل، گروه خودی در نقش یک درونگروه([6]) از گروههای غیر خودی که نقش یک برونگروه([7]) را دارند، متمایز میشوند. رزمندگان، جبهة دوست و دشمن را از یکدیگر بازمیشناسند؛ حالت روانی ویژهای که گاستون بوتول،([8]) جامعهشناس فرانسوی، آن را ثنویت روانشناختی([9]) مینامد. وی میگوید: «مفهوم دوست و دشمن در زمان جنگ و صلح کاملاً از یکدیگر متفاوتاند؛ مفهومی که شاید ویژگی جنگیدن و آمادگی برای نبرد در جبههها آن را دگرگون میکند. در مکانهایی غیر از جبهة جنگ، دشمن فرد فرومایه و خطرناکی است، اما همین فرد در جبهة جنگ، در نهایتِ فرومایگی و پستی دیده میشود و به حدی منفور و خطرناک میگردد که باید به سرعت او را از بین ببریم؛ زیرا در غیر این صورت، او ما را از بین میبرد. برای دولت و همرزم نیز باید آنقدر فداکاری کنیم که سلامت کامل و راحتی و آسایش او فراهم آید. به عبارت دیگر، باید خود را با تمام وجود در راه او فدا کنیم. هر چند کشتن و نابودی دشمن یک ارزش است؛ زیرا، او قصد دارد هستی و حیثیت ما را از بین ببرد، اما، این اقدام اصول اخلاقی و انسانی دارد و اگر اقوام و گروههایی به اخلاقیات و اصول انسانی پایبند نباشند، ممکن است همچون حیوانی وحشی از هیچ حیوانی وحشی از هیچ جنایت و درندهخویی و تجاوز و ویرانی رویگردان نباشند و تمامی حقوق در جنگ را نقض و به جنایتهای جنگی دست بزنند.»
نقش ارزشها در هویتسازی اجتماعی
مرور مختصر درگیریها و جنگها در طول تاریخ بشری نشان میدهد که بسیاری از این رفتارها تابع عقل و اندیشه و اخلاق و احساس مسئولیت نبوده است. در مقاطع مختلف جنگی، که انسان تابع اصول و ارزشهای اخلاقی یا ارزشهای مذهبی نبوده، از او رفتار ددمنشانه و بسیار غیراخلاقی سرزده که به رفتار حیوانی و غیرانسانی تعبیر و تفسیر شده است. در دوران معاصر، با گسترش دیدگاه اخلاقی ـ حقوقی در جنگها کوشش شده است تا اینگونه رفتارهای ضدانسانی تحت کنترل درآید و با ابراز و وضع قوانین و مقررات از بروز یا شدت آن کاسته و متخلفان در دادگاه جنایی بینالمللی مجازات شوند.
به عقیدة پیتر مییر[10]، همراه با تکامل اجتماعی جوامع بشری و پا به پای تحولات سیاسی ـ اقتصادی، فناوری، علل و انگیزهها، اشکال و اهداف جنگها نیز دگرگون شدهاند.[5] اما متأسفانه بهرغم این تغییرات، نه تنها بیشتر رفتار انسانها در جنگها از نظر اخلاقی و انسانی بهتر نشده، بلکه با گسترش علم و فناوری و ابداع و اختراع ابزار جنگی جدیدتر، رفتار آنها با خشونت بیشتری ادامه یافته است.
در جریان هشت سال دفاع مقدس، بارها رفتار غیراخلاقی ـ انسانی نیروهای عراقی را شاهد بودیم. حملات هوایی با بمبهای شیمیایی به شهرها و جبههها، بمبارانها و موشکباران شهرها و روستاها، هدف قرار دادن مردم غیرنظامی و بیدفاع و رفتار غیرانسانی با اسیران و زخمیها همگی گواه این رفتار ضدانسانی نیروهای عراق بوده است، اما در جبهة ایران، نیروها و سربازان اسلام به پیروی از مولا و مقتدای خودشان، حضرت امیرالمؤمنین(ع) و با درسگیری از فلسفة شهادت و ایثار و از خودگذشتگی سرور و سالار شهیدان، حضرت حسینبنعلی(ع)، رفتار و برخوردهای بسیار متفاوتی داشتند. الگوی آنها حضرت علی(ع) بود که مولوی در مدح ایشان سروده است:
گفت من تیغ از پی حق میزنم
بندة حقم نه مأمور تنم
شیر حقم نیستم شیرهوا
فعل من بر دین من باشد گواه
ضمن آنکه رزمندگان اسلام نیز به پیروی از تعالیم قرآن که در یازده مورد، جهاد را با عبارت فیسبیلالله و در بیست مورد، قتال را با همین عبارت (فیسبیلالله) آورده است،[6] کشتن و کشته شدن را فقط و فقط در راه خدا ارزشمند میدانستند و از خود، ارزشهای اخلاقی ـ دینی و فرهنگی خوبی به یادگار گذاشتند که همگی در تاریخ و وجدان بیدار و آگاه مردم ما و جهانیان مضبوط است. در خاطرات اسیران عراقی و رزمندگان اسلام و شهیدان جنگ تحمیلی، موارد بسیاری آورده شده است که همگی حاکمیت مجموعهای از ارزشهای اجتماعی ـ اخلاقی و انسانی را در بین رزمندگان اسلام نشان میدهد.
در مباحث جامعهشناسی، رفتارهای هنجاری افراد، تابع چهار عنصر ارزش، آداب و رسوم، عرف و قوانین است که با شناخت و تجزیه و تحلیل رفتارهای افراد جامعه میتوان به هویت واقعی آنها پی برد. رزمندگان اسلام با پیروی از فرامین قرآن و اسلام و دستورات رهبر انقلاب حضرت امام (ره) هویت اسلامی ـ ایرانی خود را به ظهور رساندند، به طوری که پس از گذشت حدود دو دهه از دفاع مقدس، امروز، دشمنان ما زبان به اعتراف گشودهاند و از پایمردی و شهامت و شجاعت رزمندگان اسلام سخن میگویند.
از نگاه امام خمینی(ره) هویت اجتماعی ما بر شاخصها، معیارها و ارزشهای زیر مبتنی است:
1) ظلمستیزی و حمایت از مظلوم؛
2) پیروی از حق و ضدیت با باطل؛
3) اعتقاد و ایمان به وحدانیت پروردگار در مقابل کفرورزی؛
4) اعتقاد به اسلام انقلابی در مقابل اسلام آمریکایی؛
5) پرورش حس برادری و وطندوستی در مقابل خودپرستی؛
6) ادای تکلیف و ازخودگذشتگی در قبال رفاهطلبی؛
7) آخرتجویی در قبال دنیاخواهی؛ و
8) قیام در مقابل ظلم و تعدی و نابودی دشمن.
این ارزشها به زمان و مکان خاصی مربوط نیستند، بلکه به دلیل فطری بودن در تمامی زمانها موضوعیت دارند و جزء ارزشهای انسانی و اجتماعی یک جامعه محسوب میشوند. حال باید پرسید چه علل و عواملی سست شدن این ارزشها و فراموش شدن آنها را باعث شده است؟
علل و موانع گسترش فرهنگ دفاع مقدس
در دوران دفاع مقدس، ارزشهای متعددی در جبههها رشد کردند و جلوههای ویژهای را از خود بروز دادند. بسیاری از این ارزشها عام میباشند و قابلیت آن را دارند که در تمامی زمانها و مکانها رشد کنند و به کار گرفته شوند. افزون برآن، رواج و گسترش آنها میتواند روابط مردم با یکدیگر و ارکان مختلف نظام را اخلاقیتر کند و کارآیی جامعه را افزایش میدهد و روند امورات عمومی و خصوصی را سهلتر کنند، اما پس از پایان جنگ، ترویج این ارزشها در جامعه با این موانع روبهرو شد:
1) عدم بهرهگیری از ابزارهای نوین تبلیغ، نخستین مانع گسترش فرهنگ و ارزشهای دفاع مقدس در جامعه است. امروز، ضرورت جلب بیشتر افکار عمومی به نفع خود بر همه آشکار است و بهکارگیری فناوریهای پیشرفته ارتباطی و استفاده از دستاوردهای علمی دانشهای اجتماعی و روانی که به امر تبلیغات اهمیت ویژهای بخشیدهاند، از عوامل موفقیت در نهادینه کردن ارزشها محسوب میشوند. دریانکور[11]، کارشناس تبلیغات، معتقد است که در هر امر تبلیغی موارد زیر مورد توجه قرار میگیرد:
الف) ابزار: سخن، چاپ، تصویر، نمایش و نهادها؛
ب) ابزار فنی: مطبوعات، رادیو، تلویزیون، آگهیها و سایر وسایل ارتباط جمعی؛
ج) ابزار انسانی: سخنان راهبران، سخنوران و سیاستمداران؛
د) محتوا و مضامین: ایدئولوژی، شعار، ارائه اطلاعات با مقاصد خاص؛ و
ه) اهداف: میهندوستی، وفاداری، اطاعت کورکورانه یا انقیاد در برابر هر نوع خودکامگی.[7]
بنابراین، عدم استفاده از جنبههای هنری و ابزار کارآمد روز میتواند مانعی جدی برای نشر فرهنگ دفاع مقدس باشد؛ زیرا، نسل جدید به ابزار سنتی از جمله سخنرانی صرف و شیوههای معمول کمتر علاقه دارند.
2) تفاوت و شکاف بین عمل و بیان خواص و مسئولان جامعه که از گذشتههای دور، در جامعه وجود داشته است. به عبارت دیگر، مسئولان و رهبران جامعه زمانی میتوانند از نفوذ فراوان در جامعه برخوردار شوند که بین عمل و عقاید آنها فاصلهای نباشد؛ نکتهای که مردم آن را به خوبی درک میکنند و نسبت به آن حساسیت دارند.
3) عدم سادهزیستی مسئولان و خواص جامعه، بهویژه مسئولان و مبلغان فرهنگی را میتوان مانع دیگر برشمرد؛ نکته مهمی که بارها، حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب، در پیامهایشان آن را گوشزد و مسئولان را بدان دعوت کردهاند، اما عدم رعایت آن موجب شده است که نه تنها ارزشهای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مورد اقبال جمعی قرار نگیرد، بلکه ارائه آنها حرکتی ضدفرهنگی محسوب شود و هرگونه زمینة اعتقادی و پذیرش مسائل فرهنگی و ارزشهای دفاع مقدس از بین برود.
4) گسترش فقر و شکاف طبقاتی در جامعه، که با افزایش آن ارزشهای معنوی کمرنگتر خواهد شد.
5) رواج تبغیض و اعمال بیضابطه در جامعه، که میتواند ریشة هر اعتقادی را نابود و به گسترش فقر و شکاف طبقاتی کمک شایانی کند؛ موضوعی که به دنبال آن، انواع و اقسام فسادها دامنگیر جامعه میشود و معنویت و اعتقاد به مسائل معنوی از بین میرود.
واقعیت این است که در نهایت، بین اهمیت موضوع در مقولة نظری (نشر و گسترش فرهنگ دفاع مقدس) و مجموعة اقداماتی که از دیدگاه عملی در این باره صورت گرفته است، فاصلة زیادی دیده میشود و در یک کلام، عملکرد نادرست و ضعف مدیریت برخی از مسئولان در ادارة جامعه، سوء استفاده و فساد مالی برخی از عناصر و وابستگان به مسئولان نظام، عدم پاسخگویی اصولی به نیازهای مردم، نادیده گرفتن افکار عمومی و ترجیح مصالح و منافع فردی برخی از مسئولان بر مصالح و منافع عمومی متأسفانه، در بیاعتمادی، بدگمانی و دلسردی مردم نسبت به نظام تأثیر مستقیمی داشته است؛ و بر تبلیغات و تلاش مسئولان و متولیان در نشر فرهنگ دفاع مقدس و انقلاب اسلامی تأثیر منفی گذاشته است.
افزون بر موانع داخلی، موانع بیرونی نیز در برابر گسترش فرهنگ دفاع مقدس وجود دارند. کشورهای جهانخوار و سلطهگر غربی از فردای پیروزی انقلاب اسلامی علیه این نظام مقدس به توطئههای گوناگون در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی و فرهنگی دست زدند و با تمامی توان و ابزار ممکن به مقابله با آن برخاستند. رواج شایعههای گوناگون، تبلیغات منفی و غیر واقعی از طریق فیلم، خبر و گزارش، تهاجم فرهنگی با ابزار فیلم، ویدئو، رایانه، کتاب و نشریه، تهاجم نظامی و علنی از راههای مستقیم، محاصره و تحریم اقتصادی در زمینههای نفتی و محصولات صنعتی، تهدیدها و کارشکنیها در مجامع رسمی سیاسی بینالمللی، از جمله اقدامات و موانع فرا مرزی گسترش فرهنگ انقلاب اسلامی، بهویژه فرهنگ دفاع مقدس محسوب میشوند.
ویژگیهای فرهنگ دفاع مقدس که وحدتآفرین و مخالف استعمار و سلطهجویی بیگانگان بود و رشد و بالندگی نیروهای داخلی را در زمینههای صنعتی، نظامی و کشاورزی به دنبال داشت، نمیتوانست برای جهانخواران و متجاوزان به حقوق ملل تحت ستم پذیرفتنی باشد.
فرهنگ دفاع مقدس عناصر مثبت و سازندهای داشت که در صورت قرار گرفتن در متن زندگی مردم یا به عبارت دیگر، آمیخته شدن آنها با زندگی روزمرة مردم، میتوانست در مقابل تهاجم فرهنگی غرب ایستادگی کند و از تأثیرات سوء آن بکاهد؛ اما متأسفانه، از آنجا که ما استراتژی فرهنگی مشخص و متولی ویژهای در این مورد انتخاب نکردیم و تلاش و جدیت برای زنده نگه داشتن ارزشهای دفاع مقدس به عمل نیاوردیم، به سرعت، تمامی ارزشهای مزبور به دست فراموشی سپرده شد و در حال حاضر، با استحالة ارزشها روبهرو میباشیم.
ارائة پیشنهادها
در اینجا، این پرسش مطرح است که تاکنون، برای حفظ و ترویج ارزشهای دفاع مقدس چه اموری را انجام دادهایم؟ در پاسخ بدین پرسش بهطور اختصار میتوانیم موارد زیر را معرفی کنیم:
1) احداث موزههای مختلف جنگ در شهرها و مناطق جنگزدة جنوب و غرب کشور؛
2) حفظ و نگهداری ترکیب یک یا چند شهر منهدم شده در جنگ برای ترسیم علنی تجاوز دشمنان انقلاب اسلامی به کشورمان، مانند خرمشهر و قصرشیرین و...؛
3) ایجاد بناهای یادبود، لوحها و سنگنوشتهها در مکانها و مناطق بمباران شده مانند مسجدها، کارخانهها، مدرسهها و مکانهای مختلف دیگر؛
4) تلاش برای جمعآوری و تدوین دایرهالمعارف جامع و کاملی از عملیات دفاع مقدس در تمامی ابعاد نظامی، سیاسی، جغرافیایی، فرهنگی ـ اجتماعی، اقتصادی و غیره، و
5) شناسایی، جمع آوری و تمرکز آرشیو اسناد و مدارک جنگ اعم از سندها، گزارشها، مدارک و اخبار نوشته شده و نوشته نشده.
6) تقویت مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، که تاکنون کتب و آثار بسیار ارزشمندی را ارائه دادهاند؛
7) ایجاد مرکز تولید فیلمهای سینمایی جنگ؛
8) تولید مجموعههای تلویزیونی روایت فتح؛
9) برگزاری همایشها، سمینارها و یادوارههای شهیدان دفاع مقدس در شهرها و مراکز استانهای مختلف.
تمامی این اقدامات در جای خود ارزشمند و ضروری بودهاند، اما با تغییر ارزشهای دفاع مقدس در جامعه و حاکمیت ارزشهای مادی به جای آنها، تلاش بیشتر نیز نتیجة مثبتی به همراه نخواهد داشت؛ زیرا، بستر مناسب و زیربنای گسترش آن فرهنگ از بین رفته است.
مقام معظم رهبری در تیرماه سال 1370 مصادف با عاشورای حسینی فرمودند: «بله، من هم در این نگرانیای که شما عنوان کردید، شریک میباشم که مبادا، این فرهنگ، یعنی همان فرهنگ انقلاب که در جنگ، میدانی برای رشد و بالندگی پیدا کرده بود، از بین برود... حالا که دیگر جنگی نداریم و نمیخواهیم هم که به دست خودمان جنگی بپا کنیم که عرصة ظهور ارزشهای انقلاب شود، آن هشت سال جنگ بایستی تاریخ ما را تغذیه کند...»[8]
متأسفانه، به دلیل حاکمیت ارزشهای مادی و عدم برخورد قاطع و اصولی با آنها روز به روز تضعیف فرهنگ دفاع مقدس را شاهدیم. در تأیید این ادعا بخشی از سخنان حکیمانه و عارفانة حضرت امام(ره) را یادآور میشویم: «بحث مبارزه و رفاه، بحث قیام و راحتطلبی، بحث دینخواهی و آخرتجویی، دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند و تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند... .»
نتیجهگیری
ارزشهای حاکم بر هر جامعهای نشاندهندة هویت اجتماعی، دینی و اخلاقی آن جامعه است و آرمانهای جامعه را دربرگرفته و راهنمایی برای رفتار و کردار افراد جامعه بوده و به آنها برای رسیدن به اهداف و آرمانهای خود انرژی و جسارت اقدام میدهد. در طول جنگ ایران و عراق و با توجه به بستری که فراهم شده بود، ارزشهای گرانسنگی بهوجود آمد. ایثار و فداکاری بهویژگی برجستة رزمندگان تبدیل شده و به رفتار و کردار آنها جهت میداد. این رفتار والای انسانی در زمانی ظهور کرد که با گسترش علم و فناوری و دستیابی انسانها به سلاحهای مخربتر، رفتار آنها با خشونت بیشتری همراه شده و در نتیجه، نه تنها پایبندی به ارزشهای اخلاقی و انسانی ضرورت بیشتری یافته بود، بلکه در قالب رفتار رزمندگان ایران در طول جنگ به شکل بارزتری آشکار شد و نمود بیشتری یافت.
درک و حفظ این ارزش در دورة پس از جنگ ضرورت انکارناپذیری است؛ هر چند نیازی نیست که این ارزشها حتماً در بستر میدانهای جنگ بروز نمایند. جامعه سرشار از روابط متقابل آنهاست و آنها میتوانند ارزشهای دورة جنگ را در روابط فردی و اجتماعی خود جلوهگر کند و به محیط خود صفایی دیگر ببخشند، همچنین، این ارزشها میتوانند در قالب قانون ظهور کنند که در این صورت جدا از پذیرش درونی آنها از سوی افراد، که ویژگی ارزشهای یک جامعه است؛ میتواند از الزامهای شکلی و قانونی هم برای پیاده شدن در جامعه بهره بگیرد. در این وضعیت، شکاف قوانین و ارزشها کاهش مییابد و همسویی بیشتری بین آنها ایجاد میشود. گسترش ارزشهای دفاع مقدس میتواند روابط مردم با یکدیگر و ارکان مختلف نظام اجتماعی را اخلاقیتر کند و کارآیی جامعه را افزایش دهد که در نتیجة آن، روند امورات عمومی و خصوصی سهلتر گشته و متقابلاً اعتماد و باور مردم به ارزشهای موجود بیشتر میشود. در چنین فرایندی ارزشهای موجود بیشتر میشود. در چنین فرایندی ارزشهای دفاع مقدس میتوانند در دورة صلح کارآیی خود را حفظ کنند و به رشد و بالندگی خود در جامعه ادامه بدهند.
یادداشتها
[1]. عضو هیئتعلمی و استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان
[2]. Georg Zimmel
[3]. Social _ action
[4]. Reconstruction
[5]. Modernization
[6]. In _ group
[7]. Out _ group
[8]. Guston Bouthoul
[9]. Manicheism
[10]. Peter Meyer
[11]. Drien court
[1]. محمد معین، فرهنگ فارسی (متوسط): تهران: انتشارات امیرکبیر؛ دفتر اول، 1360.
[2]. آلن بیرو؛ فرهنگ علوم اجتماعی؛ ترجمة باقر ساروخانی؛ تهران: انتشارات کیهان، 1366، صص444 ـ 445.
[3]. نیکلاس آبراکرامبی و همکاران؛ فرهنگ جامعهشناسی؛ ترجمه حسنپویان؛ تهران: انتشارات چاپخش، چاپ اول، 1370، ص407.
[4]. مهدی ادیبی سده؛ جامعهشناسی جنگ و نیروهای نظامی؛ تهران؛ انتشارات سمت، چاپ اول، 1379، ص133.
[5]. پیتر مییر؛ جامعهشناسی جنگ و ارتش؛ ترجمة علیرضا ازغندی؛ تهران: انتشارات قومس، 1368، ص93.
[6]. محمدتقی جعفری؛ مقالات برگزیده سمینار تجاوز و دفاع؛ جلد اول تبیین مبانی جنگ و دفاع، تهران: چاپ اول، 1368، ص71.
[7]. کارل هوسمن، بحران وجدان؛ ترجمه داوود حیدری؛ تهران: انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها، چاپ اول،1375، صص190 ـ 191.
[8]. محمدباقر نیکخواه؛ چهارمین کنفرانس بررسی دفاع مقدس، تهران: انتشارات ستاد کل نیروهای مسلح، 1373، ص148.