وضعیت منطقه
... با وضعیتی که دشمن از لحاظ پدافندی به خودش گرفته است، از بعد نظامی تحلیل میکنیم و میگوییم دشمن به زمین خودش آمده است. زمین را نگاه میکنیم، میگوییم که زمین پر از نخل و نهر و یکسری موانع متعددی است. آدمی که نظامی است، فکر میکند که چطوری باید در منطقه بجنگد. دشمن یک حالت کلاسیک در این نخلها به خودش گرفته و تعدادی از نهرها را که بهطرف خودش بوده است، اینها را خشکانده و یا برگردانده است. با این خاکریزهایی که در دهانه نهرها زده و هنوز هم هست، این نهرها خشکیده است. نخلها را هم به خاطر اینکه میدان دید و تیر داشته باشد، را قطع کرده و صاف کرده است. خانهها را که ما نگران بودیم که اگر در این خانهها باشند، چطور میشود جنگید؟! دشمن از داخل آنها میرود و تیر میزند، آنها را خراب کرده است. ما در عملیات والفجر مقدماتی که به منطقه میرفتیم، میگفتیم یکی از مشکلات منطقه، مسئله الحاق و پاکسازی است. چون نخل هست، بعد تعداد نهرها زیاد است و هرکدام هم 10 متر عرض و دو سه متر عمق دارد و یگانها به سختی میتوانند باهم الحاق کنند. اینطور که روشن و پیداست، این نگرانی دیگر نیست. دشمن اینجا یک آرایش کلاسیک گرفته و خاکریز زده است. گرچه خودش را بیشازحد در یک خط جا داده است، اما برای رزمندگان بسیجی ما که بیشتر به خاکریز و موانع اینطوری انس گرفتهاند، این قضیه را حل میکند.
در خط که نگاه میکنیم، چندین رده خاکریز و خطهای دفاعی دارد. البته این اگر عیب جنگیدن باشد، اما حسنی که به منطقه داده است، عیبش را میپوشاند. یعنی وقتی نهرها خشکیده است، وقتی نخلها را کنده یا قطع کرده است، وقتی این خانهها را خراب کرده است، این زمین را برای جنگیدن آمادهتر میکند و قابلیت مانور برای نیروهای ما بیشتر است. ضمن اینکه همین نهرها هم میتواند برای خطوط رابط و برای خط پدافندی به ما کمک کند. از خط اول تا جاده اول پر از موانع و چیزهایی است که وضعیت منطقه را برای عملیات و پدافند هموار میکند. با توجه به این که در مرحله اول پل نداریم و شاید هم نتوانیم بسرعت پل بزنیم و اگر پل هم بزنیم پل خیبری هست و بیشترین تردد و نقل و انتقالاتمان با قایق است، این موانع برای پدافند مفید خواهند بود.
از محاسن دیگری که در این منطقه عملیات هست، دورتادور زمین دشمن آب است و اروند هست، خور عبدالله هست. اگر این منطقه خوب گرفته بشود، ما از چندین جناح و تهدید عقبه دیگر راحتیم. تهدیدی که در این عملیات داریم، از جناح روبرویمان است و با این که با دشمن در روبرو میجنگیم. اما این خطر که پشتمان تهدید بشود، دشمن بیاید پشت ما را قطع کند، عقبه ما تهدید بشود، دیگر اینها نیست. این در بعد تحلیل نظامی است.
در بعد تقدیر الهی هم میبینیم که ابرو باد و مه و خورشید و فلک در کار است و همه تا این لحظه کمک ما بوده است. یک نمونه از کارهایی که لشکرها کردهاند، بعضی از لشکرها پیش از 80 بار در این منطقه شناسایی داشتهاند و همه آنها هم موفق بوده است، بدون اینکه یک اسیر بدهند.
ما وقتی آب را میدیدیم وحشتمان میگرفت. قبل از خیبر که میخواستیم در آب بجنگیم، آب برایمان روشن نشده بود، باز نشده بود، کسی آب را تفسیر نکرده بود، اما الآن تجربه چندین مرحله عملیات در آب را داریم و خودش یک نقطه قوت است. میبینیم که 80 بار شناسایی کردهاند، تا آنطرف رفتهاند، تا نزدیکی مواضع دشمن رفتهاند و برگشتهاند. این خودش نقطه قوت است. چه در بعد تحلیل نظامی و چه تقدیر الهی، همهچیز فراهم بوده است و خدا را شکر که تا این لحظه کارها خیلی خوب پیش رفته است. حالا از خودمان که نمیخواهیم تعریف کنیم، اما لشکرهای دیگر را میبینید که زحمتکشیدهاند. چهبسا بوده است که یک خاکریزی را که لب آب میخواستند ایجاد کنند، 400- 500 متر راه را به عرض یک متر و به ارتفاع دو مترو نیم گونی چیدهاند. حساب کنید که چنین خاکریزی چقدر خاک و چقدر گونی میخواهد، هر لشکری این کارها را کرده است. قابلتقدیر و تشکر است و خداوند این زحمتها را میبیند.
در ابعاد سیاسی هم این منطقه که هستیم، یک منطقه خیلی حساس و حیاتی جنگ و منطقه عملیات است و دارای ویژگی و خصلتهای خیلی خوبی هست که حالا لزومی ندارد که بخواهیم عملیات را به خاطر ویژگیها سیاسی آن انجام بدهیم.
وقتی برای خدا داریم میجنگیم، همهچیز در آن هست.
برادر علیاکبر جعفری (از مسئولین ادوات لشکر): با توجه به اینکه تمام تدارکات ما از راه رودخانه است، ... اگر دشمن بیاید داخل رودخانه نفتی یا چیزی بریزد و رودخانه را آتش بزند، چطور پیش میرویم؟
برادر حسین خرازی: این امکانش نیست. اثری هم روی عملیات نمیگذارد، نه اثر میگذارد و نه تا این لحظه امکانش بوده است....
دیگر کسی سؤالی ندارد؟
در این فرصت کمی که داریم، برادرها باید یکسری کارها را جلو بیندازند. منطقه را گفتم که فردا باید همه واحدها و گردانها بیایند، نیروها را برای ساختن سنگر و برای ساختن یک جانپناه به خط ببرند که ما بتوانیم نیروهایمان را از آنجا به سمت دشمن انتقال بدهیم و بتوانیم مأموریت لشکر را عملی کنیم. باید همه کمک کنند و دست بکار بشوند که این سنگرها ساخته بشود و مهندسی خیلی فشرده کار کند.
همچنان که همیشه نوکتیز فشارها و سختیها به سمت مهندسی بوده است، این بار انشاءالله برای رضای خدا و در جهت جنگ خودش را آماده کند که این جاده ساخته بشود و آماده بشود. فردا برادرها دنبال یکسری کارهایی که فرعیات است بروند. برای انجام عملیات پاکسازی هم تا آنجایی که خودم نتیجه گرفتم، باید بدنسازی نیروها خوب باشد، باید بچهها چابک باشند. تیراندازی، شلیک آر پی چی، بردن مهمات کافی و تغذیه کافی شدن ، روی انجام خوبِ عملیات پاکسازی تاثیر دارد. پاکسازی احتیاج به تداوم دارد و تداومش هم احتیاجی به عواملی که گفتیم دارد. گرچه که بعضی جاها نخلها را بریده است و بعضی جاها هست، اما آموزش پاکسازی در نخل را بروند یاد بگیرند. مهمترین مطلبی که هست، این که ما در مرحله اول شاید نتوانیم بلدوزر یا لودر یا تانک ببریم. باید نیروهای رزمنده حتماً بیل داشته باشند، کلنگ داشته باشند، تدارکات مهندسی باید حالا به فکر باشد که برای اینکه این زمین عملیات که خاکریز هم در آن نیست را چگونه بپوشانیم که تلفات کمتری داشته باشیم. ما باید خودمان بگیریم و با خون هم باید حفظ کنیم. مقاومت تا آخرین نفر، تا آخرین قطره است. این است که پاکسازی و پدافند دردشت با توجه به اینکه ما لودر نداریم، بلدوزر نداریم، تانک نداریم، باید روی آن فکر کنید، کار کنید و زمان هم کم داریم، بچهها همین الآن باید بیل و کلنگ داشته باشند، گونی داشته باشند. با استفاده از موانع و استحکاماتی که در منطقه هست، سنگرهایی که هست، .... اینها را یکطوری به هم ارتباط بدهند و کار طاقتفرسایی است که میشود اینجا را حفظ کرد.
سخنان شهید خرازی پیش از نبرد فاو
طراحی و آمادهسازی عملیات لشکر 14 امام حسین (ع) در عملیات والفجر 8
شهید حسین خرازی، فرمانده فکور و توانمند لشکر 14 امام حسین در این سند نظامی با سخنانی در جمع مسئولین ردههای مختلف لشکر، طرح مانور، مراحل عملیات و وضعیت منطقه را توجیه میکند. آنچه از میان مطالب حسین خرازی پیداست، دیدگاه عقلگرا در نبرد و شیوه اقناعگرایانه در مقابل نیروهای تحت امر است.
به گواه و گفته فرمانده وقت سپاه، خرازی در شناخت تاکتیک و اصول و قواعد رزم بینظیر بود. محسن رضایی میگوید: «همیشه بعد از جلساتی که با فرماندهان درخصوص طراحی و مانور عملیات تشکیل میدادم، دو نفر را نگه میداشتم و درخصوص تاکتیک آن عملیات با آنها صحبت میکردم: یکی مهدی باکری بود و دیگری، حسین خرازی»
معاونین لشکر، فرمانده گردانها و مسئولین واحدهای مختلف لشکر امام حسین از حاضرین در این جلسه توجیهی هستند. همچنین راوی این جلسه محسن رخصتطلب از راویان مرکز اسناد در زمان جنگ است که در تاریخ 15 بهمن 1364 یعنی 5 روز پیش از آغاز عملیات والفجر8، اقدام به ثبت و ضبط مطالب این جلسه کرده است. این سند تحت عنوان نوار شماره 17870 در آرشیو مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس حفظ و نگهداری میشود.
مسئله تدارکات را گفتم که در این منطقه کار خیلی مهمی است و همه باید نقش داشته باشند. بعضی مواقع دشمن میآید در این خط که ما پدافند کردهایم و یک خط هم اینجا داریم، پشتش را به بچههای دیگر میکند و با ما میجنگد یا با یک نیروی دیگر میجنگد. حواس ما هم پرت هست و یا با خیال جمع داریم استراحت میکنیم. در رابطه با مسئله تدارکات در منطقه عملیات، یک نفر که مال بهداری هست، این کار را میتواند کند. حالا نمیگویم که کارش را رها کند، اما وقتیکه نیاز است باید با هماهنگی کار کند. یک سنگری بکند یا یک کاری کند یا یک مهماتی با خودش به بهداری ببرد. مخابرات میتواند این کار را کند. همه واحدها دستبهدست هم بدهند که این نقیصه و مشکل را حل کنند که عملیات انشاءالله جواب بدهد و خدایناکرده این نباشد که مشکلی در عملیات پیش بیاید.
استفاده از امکانات غنیمتی دشمن
بعد استفاده از امکانات دشمن، چه مهندسی و چه زرهی است. گردانهایی که به منطقه میروند، باید حتماً همراه آنها بچههای تانک و پیام پی و مهندسی باشند. از همین الآن مشخص باشد که در حدود سه نفر به هر گردانی بروند. شما بچههای مهندسی را سه چهار، اکیپ کنید و تخریب و اطلاعات هم همینطور باشد. پدافند و ادوات هم همینطور است. یا باید حضور داشته باشند یا با گردانها به منطقه عملیات بروند که از دشمن تانک بگیرند. دشمن تانک زیادی دارد و به ما هم گفتهاند که این تانکها را بگیرید. قرار بود به ما تعدادی تانک بدهند، گفتهاند اینها را بگیرند!]خنده حضار [ مطلب این هست: شما که دنبال پیامپی هستید، پیام پی در اینجا هست. مهندسی دستگاه میخواهد؟ اینجا دستگاه هست! از امکاناتی که در منطقه دشمن هست، باید استفاده کنید.
نحوه تخلیه شهید و مجروح
تخلیه مجروح و شهید هم برادرها بیتفاوت از مسائل زخمی و شهید رد نشوند. به هر نحوی که هست، زخمیها و شهدا باید تخلیه بشوند. خدا که نپسندید، امام حسین (ع) هم میآمدند زخمیها و شهیدها را به بالین میگرفتند. ما باید از اینها بیتفاوت رد نشویم، خیلی اهمیت دارد. این مسئله اخلاقی و روحی هست که باید حتماً انجام بگیرد و حتماً این کار را انجام بدهید.
آموزش ش.م.ر
در مورد ش.م.ر اینجا دشمن به کسی تعهد اخلاقی نداده که من شیمیایی نمیزنم، مثل گربهای که در قفس پنجه بزند، به هرجایی پنجه میزند. حالا آهن است، چوب است، گوشت است. دشمن به هر دستاویزی و مستمسکی چنگ میزند. به قضیه ش.م.ر یک توجه کافی کنید و برادرها بدون تکبر و با تواضع بروند آموزش ببینند. همه به آموزش احتیاج داریم. همه احتیاج به تکرار و تمرین داریم، همچنان که نماز هم هرروز تکرار میشود. اگر برادرها آموزش ش.م.ر را نبینند، مسئولیت شرعی دارد. واحدها برای امور و امکانات خوب جهت پشتیبانی گردانها فکر کنند. همه باید بروند. اگر خوشی است، برای همه و اگر تلخی هم هست، برای همه است. همه باید کمک کنند یک گردان آنجا برود و بقیه بایستند صلوات بفرستند و دعا بخوانند، نیست. صلوات را باید فرستاد، اما برای این است که آدم بجنگد. ذکر این است که اعمال آدم درست باشد و پشتیبانی از جنگ کند.
ما 8 گردان داریم که گردان امام محمدباقر (ع) در خط است و قرار بوده امروز تعویض بشود که نشده است. انشاءالله فردا عوض میشود و ما اینطوری برنامهریزی کردهایم. محورهای لشکر مشخص هستند و همین الآن جلسه برای معرفی محورهاست[1]. محورها وقتی ما کم میآوریم، پیش فرمانده لشکر میفرستیم اینها باید همینطور برای گرفتن مطلب برخورد داشته باشند و خدایناکرده قصد اهانت نیست. اینیک حالت شرعی است نباید تخلف از آن بشود. ما سه محور داریم. محور یک ما: مثل عملیات بدر برادر آقایی هست که ایشان هم معاونت عملیات آقای ابو شهاب است و هم مسئول محور است. در این منطقه هم بیشتر بوده و توجیه هم هست. امروز ظهر هم با ایشان در شهرک راجع به منطقه عملیات جلسه داشتیم و از کم و کیف هماهنگیهای منطقه اطلاع دارد. محور دوم ما: برادر حاج علی قوچانی هست و محور سوم هم: برادر علی موحد دوست هستند که ایشان در مرخصی هستند و در اسرع وقت قرار است بیایند. گردانها را هم تقسیم کردیم. گردانهایی که تحت امر برادر آقایی هستند، موسی بن جعفر (ع) و یا زهرا (س) هستند. البته در محور بعدی شاید تغییراتی باشد ولی در این محور تغییری نیست.
[1] - محور، اصطلاحا به مجموع دو یا چند گردان گفته می شود که در عملیات، یک فلش حمله مشترک دارند. فرماندهی آنها بر عهده فرمانده محور است و پشتیبانی اآها بر عهده لشکر. چیزی شبیه به تیپ های عملیاتی.