بی‌تردید اگر جمهوری اسلامی در چنان وضعیتی بدون هیچ تضمینی، شرایط سازمان ملل را می‌پذیرفت، اکنون مهم‌ترین پرسشی که مطرح می‌شد، دلایل تأخیر در پذیرش قطعنامه نبود، بلکه این بود که چرا جمهوری اسلامی در شرایط برتر نظامی قطعنامه‌ای را پذیرفت که نه‌تنها خواسته‌هایش را تضمین نمی‌کرد، بلکه منافع طرف متجاوز را حفظ می‌کرد.

 

جمهوری اسلامی ایران در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ با ارسال نامه‌ای به دکوئیار؛ دبیر کل سازمان ملل، به‌طور رسمی قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت.

این اقدام با توجه به رفتار و مواضع سازمان ملل که در طول جنگ هشت‌ساله به‌جز برخی موارد بسیار محدود و غیراساسی، در بقیه موارد در عمل به سود عراق رفتار می‌کرد، پرسش‌ها و ابهام‌های زیادی را مطرح کرد، ضمن اینکه روند نظامی جنگ در آن ایام با سقوط فاو و برخلاف سال‌های گذشته به زیان ایران تغییر کرد و تا حد زیادی بر رویکرد جدید سیاسی ایران تأثیر گذاشت.

اکنون‌که سال‌ها از آن ایام سخت و سرنوشت‌ساز می‌گذرد و با توجه به تغییراتی که در محیط بین‌المللی و منطقه‌ای و در ایران صورت گرفته است، شاید بتوان تا اندازه‌ای اقدام جمهوری اسلامی ایران در پذیرش قطعنامه را یکی از پدیده‌های بسیار مهم جنگ و انقلاب اسلامی دانست و آن را بررسی و تجزیه و تحلیل کرد.

در واقع، در اینجا باید به نحوه پایان دادن به جنگ در چهارچوب قطعنامه ۵۹۸ و دلایل موافقت جمهوری اسلامی ایران با آن پرداخت.

 

دلایل ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر

مهم‌ترین دلیل ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر، متأثر از این موضوع بود که حامیان جهانی و منطقه‌ای عراق، پذیرش برتری ایران و تأمین خواسته‌های برحق این کشور را با توجه به پیامدهایش، به زیان منافع خود و مغایر با هدف اصلی وقوع جنگ ارزیابی می‌کردند.

جمهوری اسلامی ایران پس از فتح خرمشهر و آزادسازی دیگر مناطق اشغال‌شده‌اش، همواره بر دو موضوع اساسی تأکید می‌کرد:

نخست، اعلام متجاوز بودن عراق و محکوم کردن طرف متجاوز و مسئول جنگ و دوم، پرداخت غرامت به ایران که قربانی این تجاوز بود.

اما با آنکه خواسته‌های ایران کاملاً منطقی و عادلانه بود، سازمان ملل بنا به ملاحظه‌هایی، هیچ‌گاه به‌طورجدی به این خواسته‌ها توجه نکرد.

 

قطعنامه ۵۹۸ و موضع‌گیری ایران در قبال آن

بنابراین همه تلاش‌ها و فعالیت‌های سیاسی، تبلیغاتی و نظامی ایران از فتح خرمشهر تا پذیرش قطعنامه ۵۹۸، با هدف تأمین خواسته‌های بر حق ایران انجام شد و کسب دیگر پیروزی‌های نظامی که با اجرای رشته عملیاتی در مناطق مختلف محقق شد نیز برای تضمین خواسته‌های ایران و تحمیل آن‌ها به عراق و حامیان جهانی و منطقه‌ای این کشور بود که با تلاش برای بازداشتن ایران از پیروزی نظامی بر عراق یا دستیابی به پیروزی سیاسی بر پایه برتری نظامی‌اش، فشارهای گوناگون و همه‌جانبه‌ای بر ایران وارد می‌کردند.

حضور نظامی آمریکا در منطقه خلیج‌فارس برای اجرای اولین مرحله از تصمیم این کشور مبنی بر حفاظت از نفت‌کش‌های کویتی در ۳۰ تیر ۱۳۶۶ و فقط یک روز پس از تصویب قطعنامه ۵۹۸، هیچ معنایی جز افزایش فشار به ایران به‌ منظور پذیرفتن این قطعنامه نداشت.

قطعنامه که گرچه روح آن برای نجات عراق بود ولی چون در شرایطی تصویب‌شده بود که ایران به دلیل در اختیار داشتن مناطق نسبتاً حساسی در خاک عراق، برتری چشمگیری داشت، در آن، نیم‌نگاه نسبتاً محسوسی هم به خواسته‌های ایران شده بود.

از طرفی برابر تمهیدهایی که پیشاپیش در مفاد قطعنامه پیش‌بینی‌شده بود، طرف امتناع کننده از پذیرش قطعنامه با تحریم تسلیحاتی، تنبیه و زیر فشار قرار می‌گرفت و از این رو جمهوری اسلامی ایران بر پایه ملاحظه‌هایی که در این زمینه وجود داشت، قطعنامه را رد نکرد و به روند مذاکره با دبیر کل تمایل نشان داد و این بدان معنا بود که راه تعامل دیپلماتیک را برگزیده است.

ایران ضمن پذیرش مشروط قطعنامه ۵۹۸، با ادامه گفتگو با دبیر کل سازمان ملل، تمهیدهایی را برای تغییر ترتیب برخی از بندهای قطعنامه پیگیری کرد.

ایران برای شروع اجرای قطعنامه دو گام هم‌زمان اولیه را ضروری می‌دانست: الف )رعایت آتش‌بس، ب) برقراری یک هیئت بی‌طرف تحقیق. به نظر ایران اولین وظیفه این هیئت، شناسایی متجاوز و وظیفه دوم آن تعیین عواقب مسئولیت بود.

در واقع ایران خواستار تغییر در ترتیب بندهای قطعنامه و تعیین متجاوز و مسئولیت تجاوز هم‌زمان با آتش‌بس بود.

طارق عزیز؛ وزیر خارجه وقت عراق هم اعلام کرد، عراق هرگونه تلاش برای تجدیدنظر در متن و سلسله بندهای قطعنامه ۵۹۸ را رد می‌کند.

 

تجزیه‌وتحلیل موضع‌گیری ایران

جمهوری اسلامی ایران هم اگرچه قطعنامه را به‌طور رسمی نپذیرفته بود، با رد نکردن آن، در عمل برای گشایش در روند صلح باهدف تأمین منافع خود تلاش می‌کرد و بدیهی بود آنچه این موضع ایران را تقویت می‌کرد، برتری نظامی‌اش بر عراق، ناشی از استقرار نیروهایش در بخش محدود ولی حساس از خاک این کشور بود.

در این شرایط، اعلام آتش‌بس و عقب‌نشینی به مرزهای بین‌المللی بی‌شک برای ایران به ‌منزله از دست دادن برگ برنده‌اش در مذاکرات بود، بی‌آنکه هیچ تضمینی برای تأمین خواسته‌هایش مبنی بر اعلام متجاوز بودن عراق و دریافت غرامت موجود داشته باشد.

بی‌تردید اگر جمهوری اسلامی در چنان وضعیتی بدون هیچ تضمینی، شرایط سازمان ملل را می‌پذیرفت، اکنون مهم‌ترین پرسشی که مطرح می‌شد، دلایل تأخیر در پذیرش قطعنامه نبود، بلکه این بود که چرا جمهوری اسلامی در شرایط برتر نظامی، قطعنامه‌ای را پذیرفت که نه‌تنها خواسته‌هایش را تضمین نمی‌کرد، بلکه منافع طرف متجاوز را حفظ می‌کرد.

 

افزایش فعالیت‌های دیپلماتیک ایران

با افزایش احتمال تحریم تسلیحاتی ایران، نمایندگان وزارت خارجه به روسای سه قوه پیشنهاد کردند؛ آقای ولایتی به مسکو سفر کند تا با افزایش حجم تحرکات دیپلماتیک بتواند اقدام‌های احتمالی برای تحریم تسلیحاتی ایران را خنثی کند، اما پس از بحث‌هایی که در این زمینه انجام شد، قرار شد معاون وقت اروپا و آمریکای وزارت خارجه با سفر به مسکو، چین و فرانسه و به‌ویژه انگلیس، گفت‌وگو و مذاکرات بیشتری با این کشورها انجام دهد و در کنار این اقدام بر لزوم گفتگو با کشورهایی چون ژاپن، آلمان و ایتالیا که روابط خوبی با ایران داشتند هم تأکید شد.

در ادامه این فعالیت‌ها مقرر شد برای مذاکره با کشورهای نپال، غنا، آرژانتین، برزیل، زامبیا و سنگال که در آن مقطع از اعضای غیر دائم شورای امنیت بودند، سفرهایی به این کشورها انجام یا پیام‌هایی برایشان ارسال شود.

عراق هم که روند اخیر را به زیان خود می‌دید و با طرح اجرایی دبیر کل مخالفت می‌کرد، از ۱۹ اسفند ۱۳۶۶ حمله‌های موشکی به مناطق غیرنظامی تهران را افزایش داد تا فضا را برای هرگونه تحرک دیپلماتیک به‌شدت مسموم کند. بااین‌حال، با فعالیت‌هایی که انجام شد، طرح تحریم تسلیحاتی ایران به تعویق افتاد.

هم‌زمان دولت عراق درحالی‌که به حمله‌های موشکی‌اش به مردم بی‌دفاع و غیرنظامی ادامه می‌داد، در اطلاعیه‌ی نظامی خود اعلام کرد: حملات علیه ایران تا زمان موافقت رهبران این کشور با استقرار یک آتش‌بس ادامه خواهد داشت.

 

تحولات نظامی مثبت به سود عراق، قبل از پذیرش قطعنامه

حمله عراق به فاو و بازپس‌گیری این منطقه، مقدمات تغییر شرایط به سود عراق و به زیان ایران را فراهم کرد. در این میان، سرنگون شدن هواپیمای ایرباس ایران به‌وسیله ناو هواپیمابر وینسنس در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ و درخواست ایران برای تشکیل نشست فوق‌العاده شورای امنیت در این زمینه، روند گفت‌وگو درباره این اقدام تجاوزکارانه آمریکا و مسئله پایان دادن به جنگ را تسریع کرد و هم‌زمان آقای هاشمی هم در مصاحبه‌ای ضمن اعلام عقب‌نشینی نیروهای ایران از حلبچه و برخی خطوط دفاعی و با اشاره به شرایط جدید گفت: استراتژی جدید ما؛ سیاسی، نظامی و فرهنگی است.

 

پاسخ رسمی ایران به قطعنامه ۵۹۸

در نشستی که به ریاست آیت‌الله خامنه‌ای؛ رئیس‌جمهور وقت و با حضور مسئولان عالی‌رتبه کشور در ۲۶ تیر ۱۳۶۷ تشکیل شد، پایان جنگ با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به تصویب رسید و امام راحل هم با تائید این مصوبه، قبول قطعنامه را به صلاح نظام و انقلاب دانستند.

 

عوامل مؤثر در پذیرش قطعنامه

در میان عوامل نظامی، می‌توان گفت؛ راهبرد نیرومند عراق در مقایسه با ایران که با شکست‌های نظامی‌اش در جبهه‌ها و کاهش روحیه نیروهای نظامی این کشور انجامید؛ بیش از همه مؤثر بوده است، زیرا سبب برتری عراق شد و این احساس را در ایران به وجود آورد که راه‌حل نظامی برای پایان جنگ دیگر امکان‌پذیر نیست.

افزون بر این، توانایی عراق برای کشاندن جنگ به داخل خاک ایران که با حمله به دهلران صورت گرفت، سبب نگرانی ایران شد و ناکامی ایرانیان در دستیابی به نتایج قطعی و تعیین‌کننده در حمله‌های پرهزینه و پرتلفات گذشته‌شان (۱۳۶۵) به شهر بندری بصره، آن‌ها را به این نتیجه رساند که دیگر نمی‌توانند در جنگ پیروز شوند.

در این بین، پدیده جنگ شهرها، استفاده فزاینده و مهلک رژیم عراق از جنگ‌افزارهای شیمیایی و حمله‌های این رژیم به تأسیسات نفتی و خطوط کشتی‌رانی ایران که سبب کاهش بنیه اقتصادی ایران شد، از دیگر عوامل نظامی تأثیرگذار بر روند موافقت ایران با قطعنامه شورای امنیت بود.

در میان عوامل داخلی مؤثر بر تصمیم ایران به پذیرش قطعنامه، عمدتاً می‌توان به اوضاع نابسامان و وخیم اقتصادی، انزوای سیاسی، اختلاف‌های داخلی، وجود نوعی جنگ قدرت و افزایش قدرت میانه‌روها در ایران اشاره کرد.

خبرگزاری رویترز هم گزارش داد: برخی از دیپلمات‌ها و تحلیلگران بر این باور بودند که رهبران ایران بیش از دو راه پیش روی خود نمی‌دیدند: یکی ادامه جنگی که دیگر نمی‌توانستند برنده آن باشند و دیگری حفظ انقلاب اسلامی در شرایطی که تزلزل سیاسی روزافزونی موجودیت آن را به خطر انداخته بود؛ و به همین دلیل این تصمیم ایران را موفقیتی برای امام خمینی می‌خواندند.

 

واکنش عراق در برابر پاسخ مثبت ایران به قطعنامه ۵۹۸

در آن مقطع، رژیم عراق به دلیل برتری نظامی‌اش، ادامه خودداری ایران از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را به سود خود ارزیابی می‌کرد، زیرا به این بهانه می‌توانست به حمله‌های خود به داخل خاک ایران ادامه دهد و به همین دلیل از این تصمیم ایران ناخشنود بود؛ چنان‌که تا چهار ساعت پس از اعلام ایران مبنی بر پذیرش قطعنامه ۵۹۸، رادیو عراق در این زمینه سکوت کرده و خبرگزاری رسمی عراق هم هیچ گزارشی دراین‌باره منتشر نکرده بود.

بدین ترتیب از سحرگاه روز جمعه ۳۱ تیر ۱۳۶۷ و فقط سه روز پس از پاسخ مثبت ایران به قطعنامه ۵۹۸، نیروهای دشمن از دو محور کوشک و شلمچه، به داخل خاک ایران پیشروی کردند. در پایان روز، نیروهای دشمن با عبور از جاده اهواز- خرمشهر، حدود ۲ کیلومتر از جاده شهید شرکت را هم تصرف کردند و در پنج کیلومتری قرارگاه کربلا مستقر شدند.

مردم در پی این حادثه بار دیگر احساس خطر کردند و به‌صورت خودجوش بسیج شدند و بسیاری از نیروهایی که هشت سال در جبهه‌ها حضور داشتند و بارها زخمی شده بودند، دوباره به جبهه‌ها سرازیر شدند.

در پی دگرگونی روحیه و نگرش حاکم بر جامعه درباره تجاوز نیروهای ارتش عراق، سپاه بار دیگر خطوط دفاعی را برای مقابله با پیشروی دشمن تشکیل داد.

مجموعه این رخدادها که تا اندازه‌ای برای عراق غیرمنتظره بود، زمینه را برای تغییر اوضاع به سود ایران فراهم کرد.

عملیات‌های دشمن در جبهه‌های میانی و غرب کشور شامل مناطق قصر شیرین، سرپل ذهاب، گیلان غرب و سردشت که بیشتر به‌منظور کاهش تمرکز نیروهای ایران در جبهه‌های جنوب صورت می‌گرفت، ابتدا با موفقیت‌هایی همراه بود ولی به‌تدریج براثر مقاومت نیروهای ایران و احتمال گرفتار شدن نیروهای محاصره‌شده دشمن، زمزمه‌های عقب‌نشینی نیروهای متجاوز عراق از مناطق یادشده همانند روزهای نخست جنگ آغاز شد.

پس از ناکامی نیروهای نظامی عراق در جبهه‌ها و در پی تحولات ایجادشده در ایران بر اثر فراخوان و بسیج نیروها و بازیابی مجدد روحیه مقاومت مردمی، دولت عراق در ساعت ۲۲:۲۵ روز شنبه ۳۱ تیر ۱۳۶۷ و فقط ۲۴ ساعت پس از آغاز عملیات موسوم به توکلنا علی الله ۴ با قطع برنامه‌های عادی تلویزیون دولتی، خبر رسمی عقب‌نشینی نیروهای مسلح خود را از منطقه جنوب اعلام و سخنگوی نظامی عراق هم تأکید کرد؛ نیروهای این کشور به‌منظور دستیابی به صلح و بنا به دستور فرماندهی، عقب‌نشینی کرده‌اند.

 

منبع:

درودیان، محمد، سیری در جنگ ایران و عراق (۵)؛ پایان جنگ، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ ششم، ۱۴۰۰، صفحات ۱۴۹، ۱۵۰، ۱۵۱، ۱۵۲، ۱۵۳، ۱۵۴، ۱۵۵، ۱۵۶، ۱۵۷، ۱۵۹، ۱۶۰، ۱۶۱، ۱۶۳، ۱۶۴، ۱۶۹، ۱۷۰، ۱۷۱، ۱۷۶، ۱۷۸، ۱۸۰.

لینک کوتاه :
کد خبر : 2088

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال

  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245