خبرنگارها می‌گفتند ما حقيقـت را تـوی ايـن جبهه ديديم! هرچی رفته بوديم عراق آنجا ظاهرسازی ديديم. ما جنـگ را واقعـاً اينجـا ديديم كه اينها نمی‌ترسند. مگر اينها ترس ندارند و از جانشان نمی‌ترسـند؟
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تشکیل بسیج از مهم‌ترین و بزرگترین ابتکارات امام خمینی (ره) معمار کبیر انقلاب است. بسیجی بودن خود الگویی برای انسان‌هایی است که در بطن وجودشان نشانه‌هایی از آزادگی را دارند و کافیست با الهام از شاخصه‌های یک بسیجی در مسیر حق گام برداشت و برای رسیدن به نور اقدس حق تلاش کرد.
شجاعت، بی باکی، صبر، مردمی‌بودن، اخلاص، حسن خلق، تواضع و فروتنی، جهادگر، متعهد و شهادت‌طلبی از ویژگی‌های مهم یک بسیجی است.
بی‌اغراق نیست بگوییم نمونه عینی بسیجی، رزمندگان دلاور در هشت سال دفاع مقدس بودند که با تمام کاستی‌ها و نبودها به دل دشمن زدند و تحت فرماندهی فرماندهان خود بسیجی‌وار از سرزمین‌شان دفاع کردند.
در این گزارش که مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس برای اولین بار منتشر می کند، نمونه‌ای از شجاعت این مردان بی‌ادعا که توسط سردار شهید محمدابراهيم همت فرمانده لشکر 27 محمد رسول‌الله که همواره خود را یک بسیجی می‌دانست، مطرح شده است،
شهید همت در قرارگاه ظفر بعد از عملیات مسلم‌بن عقیل در هشتم آبان ماه سال 1361 در خصوص شجاعت و نترس بودن بسیجی‌ها خاطره‌ای تعریف می کند. در این خاطره می شنویم:
يك جلسه‌ای برايتان تعريف كنم خيلی جالب است، خبرنگارهـای خـارجي از انگلیس، فرانسه و ژاپن آمدند توی منطقه، آمدند گفتند می‌خواهيم برويم منطقه را ببينـيم گفتـيم بـه چشم! روی نقشه برايشان شرح داديم و بعد به منطقه فرستاديم، اينها می‌روند توی منطقه، بسـيجی‌هـا به محض اينكه اين خبرنگارها را مي‌بينند شروع به الله‌اكبر گفتن سر ارتفاع می‌كنند، الله‌اكبر! االله‌اكبر!
االله‌اكبر! مرگ بر آمريكا! اينها اكثرشان فارسی بلد بودند، به محض اينكـه ايـن را مـی‌شـنوند تعجـب می‌كنند كه اينها روی ارتفاع چطور جرأت می‌كنند [شعار بدهند؟!] آنجا بالای ارتفاع مندلی به سمت گيسكه و كله‌شوان است كه نيروهای تيپ رسول‌الله و امام رضا هستند. به محض اينكه الله‌اكبـر می‌گويند و شروع به گفتن مرگ بر آمريكا می‌كنند، عراقی‌ها می‌ترسـند، توپخانـه عـراق و كاتيوشـای عراق شروع به كار روی بچه‌ها می‌كند، يعنی شديد می‌شود. خبرنگارهای خـارجی دوربـين عكاسـی و فيلمبرداری برده بودند از بسيجی‌ها عكس بگيرند، اين صحنه را می‌بينند كه تـوپ‌هـا شـروع بـه زدن می‌كنند، اينها دوربين را می‌اندازند و پشت تخته‌سنگ‌ها مخفـی مـی‌شـوند، آن وقـت بسـيجی‌هـای حزب‌الله با دوربين قراضه شروع به عكسبرداری از خبرنگاران می‌كنند! (خنده حضار) و ايـن ايـن قـدر جالب بود و خنده‌دار (خنده) كه خود خبرنگارها بعد آمده بودند و می‌گفتند ما حقيقـت را تـوی ايـن جبهه ديديم! (خنده حضار) هرچی رفته بوديم عراق آنجا ظاهرسازی ديديم. ما جنـگ را واقعـاً اينجـا ديديم كه اينها نمی‌ترسند (خنده حضار) بعد گفتند مگر اينها ترس ندارند و از جانشان نمی‌ترسـند؟
گفتيم نه، اينها به خاطر يك هدف فوق‌العاده‌ای می‌جنگند كه تو نمی‌فهمی! تو دركش را نداری و اين يك چيزی هم خيلي جالب بود. خلاصه رفتند فليمبرداری كنند بسيجی‌هـا از آن‌هـا عكـس گرفتنـد!
منبع:
مرکز اسناد و تحقیقات جنگ: عملیات مسلم‌بن عقیل، قرارگاه ظفر، 08/08/1361، 8487
