تانکش هم شکل تانک خود عراقیها بود؛ چون تانک عراقی بود. جلو هم بود. عراقیها وقتی دیدند این تانک دیگر حسابی دارد قلع و قمعشان میکند...
عملیات بیتالمقدس در روز دهم اردیبهشتماه در غرب رودخانه کارون و خرمشهر و با رمز عملیات یا علی بن ابیطالب با هدف آزادسازی شهرهای خرمشهر، هویزه و جاده اهواز - خرمشهر؛ خارج کردن شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد و نیز جاده اهواز ـ آبادان از برد توپخانه دشمن و همچنین تأمین مرز بینالمللی بهصورت مشترک توسط نیروهای سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد.
طی این عملیات 5038 کیلومتر از اراضی اشغالی ازجمله شهرهای خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز خرمشهر آزاد شدند.
بهرهگیری از انگیزههای ریشهدار دینی و میهنی برای آزادسازی خرمشهر، طراحی مناسب و برنامهریزی شده، انسجام ارتش و سپاه، سرعت عمل، راهکار عبور از رودخانه، گستردگی منطقه نبرد، تأثیرات منطقهای و بازتاب جهانی، عواملی هستند که زوایای گوناگون نبرد بیتالمقدس را نسبت به سایر نبردهای دوران ۸ سال جنگ تحمیلی متمایز میکنند.
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، مصمم است با تکیهبر آثار و اسناد موجود در این مرکز، همزمان با سالروز آغاز این عملیات غرورآفرین، جلوههای شکوه مقاومت و پایداری این حماسه عظیم را به روایت فرماندهان حاضر در عملیات منتشر کند.
روایت سردار محمد ابوشهاب
سردار محمد ابوشهاب از فرماندهان دوران دفاع مقدس در تاریخ شفاهی خود که قرار است توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شود، درباره عملیات بیتالمقدس میگوید: ما خودمان حدود یک گردان تانک داشتیم و شهید رضا عسگری، فرمانده واحد زرهی لشکر ۱۴ امام حسین (ع)، همه اینها را راه انداخت.
ما از توی عملیاتها از خود عراقیها مهمات غنیمت میگرفتیم و علیهشان استفاده میکردیم. خب این میدان، میدان مانور تانک و جنگ تانک بود. آخر هم هلیکوپتر آمد در همین عملیات، تانک شهید عسگری را زد.
تانکش هم شکل تانک خود عراقیها بود؛ چون تانک عراقی بود. جلو هم بود. عراقیها وقتی دیدند این تانک دیگر حسابی دارد قلع و قمعشان میکند و ۷، ۸ ،۱۰ تا از تانکهایشان را زد نابود کرد و بقیه هم فرار کردند، با موشک هلیکوپتر ایشان را زدند و شهید شد.
تدبیر شهید خرازی در همرنگی با عراقیها
در این عملیات الحمدالله این سازماندهیها را شهید خرازی منظم انجام دادند. خب قبلش هم یکی از بهترین تدابیر را انجام داد. مثلاً ایشان در این عملیات به شهید عسگری فرمودند که در حین عملیات عراقیها تا زده میشوند؛ فرار میکنند و تانکها را میگذارند. شما یک تعداد نیروها که آموزش دادید میگذارید، فقط تانک اینها را سوار شوند. اصلاً هم عقب نیاورند و بهطرف دشمن جلو بروند. چون ما باید آخرش تا پشت دژ ایستگاه حسینیه بیاییم و آنجا تانک میخواهیم، امکانات میخواهیم. ارتش شاید مشکل داشته باشد تا بیاید جلو و هماهنگ بشود.