هجوم سراسری عراق به ایران (۳۴)؛
علی شمخانی گفت: مسئولین، مسلمین به داد ما برسید. چه باید بگویم که شاید شما را به تحرک وابدارم؟ این را بگویم که از ۱۵۰ پاسدار خرمشهر، تنها ۳۰ نفر باقی‌مانده. بگویم که ما می‌توانیم با ۳۰ خمپاره، خونین‌شهر را برای ۳۰ ماه نگه‌داریم و امروز ۳۰ تفنگ نداریم و ...

علی شمخانی گفت: مسئولین، مسلمین به داد ما برسید. چه باید بگویم که شاید شما را به تحرک وابدارم؟ این را بگویم که از ۱۵۰ پاسدار خرمشهر، تنها ۳۰ نفر باقی‌مانده. بگویم که ما می‌توانیم با ۳۰ خمپاره، خونین‌شهر را برای ۳۰ ماه نگه‌داریم و امروز ۳۰ تفنگ نداریم و ...

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در نظر دارد در ادامه سلسله گزارش‌های هجوم سراسری عراق به ایران، به مجاهدت‌ها و شجاعت‌های رزمندگان و حرکت خودجوش مردمی در دفاع از کشور بپردازد. این گزارش‌ها با سایر گزارش‌ها اندکی متفاوت خواهد بود چراکه پایان آن به اشغال خرمشهر منتهی خواهد شد. این گزارش‌ها مبتنی بر اسناد هستند و دلاوری، ازجان‌گذشتگی، شجاعت، تلاش شبانه‌روزی برای از دست ندادن خاک وطن در سطر سطر گزارش راویان صحنه نبرد موج می‌زند.

در سی و چهارمین روز (1359/8/3)، در جبهه آبادان، نیروهای خودی از سه محور اقدام به تک علیه دشمن کردندکه در دو محور موفقیت خوبی به دست آوردند.

در محور سوسنگرد، جاده اهواز - سوسنگرد حمیدیه، کوت و تعدادی دیگر از روستاها، زیر آتش دشمن قرار گرفت. در همین محور، در غرب ارتفاعات الله اکبر، نیروهای عراقی و در شرق آن، نیروهای خودی استقرار داشتند.

در جبهه میانی، در طول خط، دشمن ضمن پیشروی، اقدام به تجدید سازمان برای حملات بعدی کرد. در محور گیلان غرب، نیروهای خودی ضمن وارد کردن تلفاتی به دشمن، آنها را مجبور به عقب‌نشینی کردند.

 

خونین‌شهر در آستانه سقوط

شکوائیه فرمانده سپاه خوزستان

فرمانده سپاه خوزستان (برادر شمخانی)، با توجه به این‌که اقدامات مکرر سپاه خوزستان و سپاه خرمشهر و... برای تهیه امکانات، تجهیزات و نیروی لازم برای نجات خرمشهر نتیجه‌ای نداده و از جانب مسئولان، همکاری لازم به عمل نیامده است و علاوه بر خرمشهر، آبادان نیز در معرض سقوط قرارگرفته، در روز 1359/8/3، طی نامه‌ای خطاب به مسئولان چنین می‌نویسد:

و انزلنا الحدید فیه بأس شدید،

مسئولین، مسلمین به داد ما برسید. چه باید بگویم که شاید شما را به تحرک وابدارم؟ این را بگویم که از ۱۵۰ پاسدار خرمشهر، تنها ۳۰ نفر باقی‌مانده. بگویم که ما می‌توانیم با ۳۰ خمپاره، خونین‌شهر را برای ۳۰ ماه نگه‌داریم و امروز ۳۰ تفنگ نداریم.

اسرای پاسدار یا از پشت تیرباران شده یا زیر تانک‌ها له و لورده گردیده‌اند. سلاح را به دست صالحین بدهید. ما شهدای زنده فراوان داریم. ما اصحاب حسین به تعداد زیادی داریم. ما برپاکنندگان کربلای ۳۰ روزه خونین‌شهریم.

خستگی زیاد مانع از ادامه نوشتن من می‌شود. ولی بازهم بدانید که ما شهیدان زنده‌ای هستیم که به نبرد خویش علیه مردگان زنده ادامه خواهیم داد.

روایت برادر مرعشی از آخرین روزهای حضور در خونین‌شهر

برادر مرعشی درباره وضع مسجد جامع و اطراف پل چنین توضیح می‌دهد:

در صبح روز سوم آبان (1359/8/3)، مسجد جامع تقریباً سقوط کرده بود و عراقی‌ها به ۳۰ متری مسجد رسیده بودند. در همان لحظات خطیر چندنفری در مسجد جامع، کار تدارکاتی می‌کردند که چند نفر از برادران روحانی به سراغ آن‌ها رفته، گفتند: دیگر امیدی نیست که نیروها بیایند. و از بچه‌ها برای نجات مسجد جامع درخواست کمک کردند، ولی کسی برای همراهی نبود.

تعدادی از بچه‌ها دوباره جمع می‌شوند تا از سمت آبادان به کمک نیروهای محاصره‌شده بیایند، ولی روی پل، هدف قرارگرفته، به شهادت می‌رسند و اجسادشان می‌ماند.

ما با هفت، هشت نفر از بچه‌ها و پنج، شش نفر از برادران سپاه تهران و نیروهای دیگری که به کمک ما آمدند، تا عصر روز سوم جنگیدیم و در خیابانی که پاک‌سازی کردیم، مستقر شدیم و سعی کردیم خود را به پشت فرمانداری برسانیم و امیدوار بودیم، پل را نجات بدهیم تا نیروهای کمکی بتوانند با عبور از آن، خود را به این‌طرف برسانند.

تقریباً تا ساعت یک یا دو بعد از نیمه‌شب تلاش کردیم. برای ما غذایی هم نرسید، با یک قایق شکسته تدارک می‌شدیم که آن‌هم دیگر نیامد.

 1587 1

مقاومت در برابر دستور عقب‌نشینی

از صبح تا عصر روز سوم، پانزده شهید دادیم تا توانستیم خیابانی را که در آن مستقر بودیم، پاک‌سازی کنیم و از عرض خیابان چهل متری که به فرمانداری نزدیک می‌شد، عبور کنیم. ساعت سه و نیم بامداد چهارم آبان، از طرف سرهنگ صمدی (از فرماندهان هوانیروز) خبر آوردند که دستور آمده شهر را تخلیه کنید؛ می‌خواهند بمباران کنند.

وقتی این خبر را شنیدیم، ۱۲ نفری به سراغ سرهنگ صمدی رفتیم و گفتیم: برادر جان اینجا شهر ماست؛ ما اجازه نمی‌دهیم، شهر تخلیه شود. باید استقامت کنیم، شاید نیروی کمکی برسد. افسر دیگری که در کنار او بود، گفت: شما اگر خیلی قهرمان هستید بمانید و بجنگید. وقتی دستوری به ما می‌دهند، باید اطاعت کنیم. برادر دشتی هم با سرهنگ صحبت کرد، اما نتوانستیم او را قانع کنیم.

حدود ساعت ۷ صبح، من با آخرین بچه‌هایی که به لب شط رسیده بودند، از آب عبور کردیم. البته بچه‌های دیگری هم در شهر پراکنده بودند که از جریان تخلیه خبر نشده بودند و چند نفرشان بعد آمدند.

 

در روزهای گذشته چه گذشت
2 آبان: نبرد سنگین طرفین برای تسلط بر فرمانداری و پل خونین‌شهر
1 آبان: ناامیدی از مسئولین، امیدواری به قضای الهی
30 مهر: نگرانی عراقی‌ها از نتیجه جنگ
29 مهر: شهادت رزمنده کوچک شهر
28 مهر: دفاع جانانه از مسجد جامع خونین‌شهر در عید قربان
27 مهر: تدبیر و شجاعت مرتضای شهر
26 مهر: سستی در پشتیبانی از مدافعین خونین‌شهر
25 مهر: تنگ‌تر شدن حلقه محاصره در خونین‌شهر

24 مهر: روزی که خرمشهر خونین‌شهر شد/ شهادت حسین گونه شیخ شریف

23 مهر: هنرنمایی محمد نورانی در جنگ شهری خرمشهر

22 مهر: آغاز جنگ شهری در خرمشهر

21 مهر: برگردیم شهر چی بگیم؟!

20 مهر: تلاش حزب دمکرات برای تجزیه ایران / هشدار ستاد اروند به لشکر ۹۲ زرهی مبنی بر سقوط حتمی آبادان و خرمشهر

19 مهر: عبور دشمن از کارون/ بسته شدن راه اصلی پشتیبانی خرمشهر
18 مهر: شجاعت مردم دهلران در دفاع از شهر

17 مهر: جنگ تن با تانک در خرمشهر

16 مهر: استیصال عراق با مقاومت رزمندگان ایرانی

15 مهر: نفوذ لاک پشتی دشمن به خرمشهر

14 مهر: روز درخشان در خرمشهر

13 مهر: تلاش عراق برای نجات از مهلکه

12 مهر: تأکید امام بر وجوب دفاع در مقابل متجاوز

11 مهر: اشک و التماس بچه ها برای پشتیبانی / اتمام حجت جهان‌آرا

10 مهر: جنب و جوش رزمنده کوچک شهر

ادامه دارد...

 

منابع:

  1. مهدی انصاری، حسین یکتا، هجوم سراسری: روزشمار جنگ ایران و عراق (کتاب چهارم)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم، ۱۳۷۵، صفحه ۵۴۹
  2. خرمشهر در جنگ طولانی، جمعی از نویسندگان، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ چهارم صفحات ۴۵۳، ۴۵۴، ۴۵۷، ۴۵۸، ۴۵۹.
لینک کوتاه :
کد خبر : 1563

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال

  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245