عملیات فتح‌‏المبین در ساعت 30 دقیقه بامداد روز دوم فروردین‌ماه سال 1361 با رمز «یا زهرا (س)» و در تاریکی کامل هوا آغاز شد.

عملیات فتح‌‏المبین در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد روز دوم فروردین‌ماه سال ۱۳۶۱ با رمز «یا زهرا (س)» و در تاریکی کامل هوا آغاز شد. ابتدا یگان‌‏های قرارگاه‌‏های قدس، نصر و فجر حمله خود را شروع کردند اما به دلیل پیش‌‏دستی دشمن در حمله به مواضع قرارگاه فتح و آسیب دیدن تعدادی از یگان‏‌های آن، این قرارگاه نتوانست عملیات خود را هم‏زمان با سایر قرارگاه‌‏ها آغاز نماید. به‌هرحال لشکر ۲۱ حمزه و تیپ ۷ ولی‏عصر (عج) در مرحله اول عملیات موفق شدند تا از پل نادری به طرف سه‌‏راهی دهلران پیشروی و ارتفاعات علی‏‌گره‌‏زد و بخشی از عین‌‏خوش را تصرف کنند. بعداً تیپ ۲۷ محمدرسول‏‌الله (ص) و تیپ ۵۸ ذوالفقار از این محور وارد عمل شدند.

هدف قرارگاه قدس تصرف ابوغریب و عین‏‌خوش بود و در مرحله اول یگان‌‏های این قرارگاه ازجمله تیپ ۱۴ امام حسین (ع) توانستند تا عین‌‏خوش پیشروی کنند. اما در روز اول عملیات، نیروهای دشمن موفق شدند تا عناصر تیپ ۲ زرهی دزفول از ارتش را تا شمال امام‌‏زاده عباس و تیپ ۸۴ خرم‏آباد ارتش را تا دامنه جنوبی ارتفاع کمرسرخ به عقب برانند و مشکلات فوق‏‌العاده‌‏ای را برای این دو تیپ فراهم نمایند.

در همین حال در قرارگاه نصر، رزمندگان تیپ ۲۷ محمدرسول‌‏الله (ص) به همراه تعدادی از نفرات تیپ ۲ لشکر ۲۱ خود را به مواضع توپخانه دشمن رساندند و حدود ۸۰ عراده توپ دشمن را به غنیمت گرفتند و حدود ۳ هزار نفر از نظامیان بعثی را نیز اسیر کردند. از نیروهای خودی نیز بیش از ۲ هزار نفر مجروح و نزدیک به ۴۰۰ نفر هم شهید شدند. در منطقه عملیاتی قرارگاه فجر که هدف آن تصرف تپه‌‏های ابوصلیبی‌‏خات یا ارتفاعات رادار بود، موفقیتی حاصل نشد زیرا امکان رخنه در خطوط مستحکم پدافندی دشمن وجود نداشت و عملاً طرح مانور در این منطقه یک تک جبهه‌‏ای بود.

در محدوده قرارگاه نصر و در محور جسر نادری در غرب کرخه و در ۳ کیلومتری جنوب آن از مدت‏‌ها قبل، رزمندگان تیپ ۷ ولی‏عصر (عج) به همراه سلحشوران تیپ ۱ لشکر ۲۱، تونلی را که تنها دو نفر می‌‏توانستند از آن عبور کنند به طول ۴۰۰ متر تا ۱۰ متری نرسیده به میادین مین دشمن در زیر مواضع ارتش بعثی با کمک آقای حاج غلامحسین یزدی احداث کرده بودند. در شب عملیات، یک گردان نیرو با استفاده از این نقب زیرزمینی توانست به مواضع نیروهای عراقی در کانال و سیل‏بند و دژ دفاعی ارتش عراق که به نام هندلی معروف بود، رخنه کند و آن‌ها را منهدم نماید و مواضع مستحکم ۱۸ ماهه دشمن را در هم بشکند. رزمندگان با این اقدام توانستند سه‌‏راهی پل نادری را از تصرف دشمن خارج نمایند ولی کل اهداف مورد نظر را نتوانستند تأمین نمایند. از سوی‏ دیگر یک پل شناور بر روی رودخانه کرخه در کنار روستای صالح مشطط نصب شد و از سرپلی که سپاه دزفول از ابتدای تهاجم ارتش عراق در اطراف روستای صالح مشطط حفظ کرده بود، علاوه‌بر محور پل نادری، ۴ یگان به مواضع دشمن حمله کردند. دو تیپ ادغامی ۷ ولی‏عصر (عج) و تیپ ۱ لشکر ۲۱ حمزه از این محور به سمت شمال و به عقبه دشمن در سه‏‌راهی و کوت‌‏کاپون که آثار باستانی بود، حمله کردند. دو تیپ ۳۳ المهدی (عج) و تیپ ۳ لشکر ۷۷ نیز از سرپل صالح مشطط به سمت جنوب یعنی به دامنه ارتفاعات ابوصلیبی‏‌خات حمله کردند و از رودخانه فصلی رفائیه عبور کردند که موفق نبودند و تنها تا نزدیک پل رفائیه در مسیر جاده آسفالته رادار پیشروی کردند. یگان‏‌های دشمن با حفظ مناطق تصرف نشده و از درون آن‌ها شروع به پاتک کردند تا بتوانند نیروهای رزمنده را از سایر مناطق تصرف شده بیرون نمایند.

در روز دوم عملیات، ارتش عراق به مواضع تیپ ۱۴ امام حسین (ع) و تیپ ۸۴ خرم‏آباد نیز پاتک سنگینی را آغاز کرد و بر تپه ۲۰۲ مسلط شد. این اقدام، نیروهای تیپ امام حسین (ع) را تهدید می‏‌کرد و می‌‏توانست امکان الحاق یگان‏‌های خودی و ارتباط دو قرارگاه نصر و قدس را از بین ببرد. در چنین شرایطی نظر برادران ارتش در قرارگاه مرکزی کربلا این بود که چون امکان تقویت یگان‏‌های خودی در عین‏‌خوش وجود ندارد، بنابراین دو تیپ ۱۴ امام حسین (ع) و ۸۴ خرم‏آباد عقب‏‌نشینی نمایند. دستور عقب‌‏نشینی به دلیل اضطراب و زیر سرم بودن فرمانده کل سپاه، توسط سرهنگ صیاد شیرازی به فرمانده تیپ امام حسین (ع) ابلاغ و تکلیف شد. ولی فرماندهان میدانی تیپ امام حسین (ع) با این عقب‌‏نشینی مخالف بودند و حسین خرازی فرمانده تیپ امام حسین (ع) اعلام کرد که رزمندگان این تیپ عقب‌‏نشینی نخواهند کرد و علی‏رغم فشار زیاد دشمن تاآخرین‌نفس در برابر قوای دشمن مقاومت می‏کنند. در چنین وضعیتی علی‏رغم آنکه تیپ ۸ نجف آمادگی کامل را برای تهاجم از محور رقابیه نداشت، ولی فرمانده سپاه معتقد بود چنانچه قرارگاه فتح به تنگه رقابیه حمله کند فشار از روی عین‌‏خوش برداشته می‏‌شود. با این نظر یگان‏‌های قرارگاه فتح که ۴۸ ساعت قبل از شروع عملیات از ارتفاعات میشداغ به سمت رقابیه حرکت کرده بودند، حملات خود به رقابیه و تنگه برقازه را شروع کردند و با رسیدن رزمندگان به باتلاق سندال، جبهه دشمن فرو ریخت و مسئله حل شد. در همین حال حسین خرازی فرمانده تیپ امام حسین (ع) که خود در صحنه عملیات حضور داشت یک خاکریز دوجداره در اطراف نیروهای خود احداث کرد و به همراه نیروهایش یک دفاع دوجانبه را طراحی و مقاومت کرد تا اینکه حمله از محور رقابیه آغاز شد. به این صورت، تیپ امام حسین (ع) توانست با امن‌‏سازی مسیر عقبه خود، عین‏‌خوش را حفظ نماید.

به‌هرحال در ۴ روز اول عملیات، وضعیت جبهه نامشخص بود و معلوم نبود که آیا این عملیات موفق خواهد شد یا نه. در شرایطی که وضعیت جبهه عین‏‌خوش به‌هم‌ریخته بود و یگان‌‏های قرارگاه‌‏های نصر و قدس در شرایط بدی قرار گرفته بودند با تغییری در طرح عملیات، یگان‌‏های قرارگاه فتح در شب چهارشنبه ۴ فروردین، حمله خود را با یک تک احاطه‌‏ای به ارتفاعات رقابیه و برغازه آغاز کردند. ازآنجاکه تنگه رقابیه از ۱۲ کیلومتری در دید و تیر ارتش عراق قرار داشت، رزمندگان جهاد سازندگی حدود یک هفته قبل از آغار عملیات، جاده‌‏ای به طول ۸ کیلومتر را در دل کوه میشداغ احداث کردند. تصور ارتش عراق بر این بود که چون این منطقه رملی و شن‌زار است، بنابراین ایرانی‏‌ها نمی‌‏توانند از آن عبور کنند ولی تیپ ۸ نجف با استعداد ۲ گردان با استفاده از جاده احداث شده از مسیر تنگه زلیجان که آن را دو هفته قبل از شروع عملیات شکافته بود، عبور کرد و ارتفاعات رقابیه را دور زد و از پشت نیروهای دشمن سر درآورد. البته یکی از این دو گردان ابتدا به محاصره ارتش عراق درآمد که با اقدام به موقع مهدی باکری و فرستادن کمک، توانستند خود را از محاصره نجات دهند و به عملیات خود ادامه دهند. با این تدبیر تاکتیکی، رزمندگان حدود ۲۰ کیلومتر از داخل رمل‏‌ها حرکت و نیروهای دشمن را محاصره کردند. در این منطقه نیروهای تیپ ۲۵ کربلا، تیپ ۵۵ هوابرد و لشکر ۹۲ ( - ) نیز حضور داشتند. تیپ ۲۵ کربلا هم در تنگه برقازه وارد عمل شد.

فرمانده تیپ عراقی پدافندکننده در این ناحیه به اسم سرهنگ نزار به همراه ۲۰۰۰ نظامی دیگر اسیر شدند. سرهنگ نزار تصور می‏‌کرد که ایران با استفاده از بالگرد پشت سر وی، نیرو پیاده کرده است.

ازآنجاکه قرارگاه اصلی دشمن در این منطقه قرار داشت، با به خطر افتادن عقبه دشمن، فشار از روی تیپ امام حسین (ع) در عین‌‏خوش برداشته شد و دشمن اقدام به عقب‌‏نشینی نمود. در این مرحله از عملیات نیز حدود ۳ هزار نفر از نیروهای دشمن به اسارت درآمدند. البته در سه روز اول عملیات حدود ۷۰۰ نفر از پاسداران و بسیجیان و نیز حدود ۲۰۰ نفر از سربازان و ارتشیان به شهادت رسیدند و نزدیک به ۴۵۰۰ نفر از نیروهای خودی نیز مجروح شدند. در چنین شرایطی کل آرایش دشمن در همه جبهه‏‌ها به هم ریخت و عملاً مرحله سوم عملیات آغاز شد. عملاً دشمن از سه طرف در محاصره قرار گرفت. هنوز فرمانده لشکر یک ارتش بعثی به رده بالای خود اطمینان می‌‏داد که می‌‏تواند ارتفاعات رادار را حفظ کند. در روز دوم عملیات، قرارگاه کربلا به تیپ ۳۷ زرهی که به‌‏عنوان احتیاط بود، دستور داد تا سریعاً به منطقه عملیاتی قرارگاه قدس در شمال دشت‏‌عباس تغییر مکان دهد. به دلیل دور بودن و نامناسب بودن مسیر دسترسی از سمت قرارگاه قدس، بعداً تصمیم گرفته شد که این تیپ از منطقه قرارگاه نصر وارد عمل شود و به امام‌‏زاده عباس که دشمن آن را به تصرف درآورده بود، حمله کند. تیپ ۳۷ زرهی در ساعت ۵ روز چهارم فروردین‌ماه از مسیر علی‏گره‏زد به قوای دشمن حمله کرد و ساعت ۷ به امام‌‏زاده عباس رسید. دشمن نیز با تانک‌‏های T۶۲ به تیپ ۳۷ زرهی از جنوب امام‏زاده عباس و از تنگه ابوغریب حمله کرد و بیش از ۲۵ دستگاه تانک تیپ ۳۷ را مورد اصابت قرار داد؛ بنابراین حرکت تهاجمی تیپ ۳۷ زرهی متوقف شد و این تیپ مجبور شد به همراه تیپ ۵۸ ذوالفقار حالت پدافندی بگیرد. در این مرحله از عملیات، قرارگاه نصر که در بخش شمالی منطقه با کمک تیپ ۵۸ ذوالفقار با قرارگاه قدس در عین‌‏خوش الحاق حاصل کرده بود و تقریباً به موفقیت کامل رسیده بود با دستور قرارگاه مرکزی کربلا، قرارگاه‌‏های تیپی نصر ۳ و نصر ۲ را برای تک به جناح شمالی لشکر ۱ عراق در جنوب منطقه وارد عمل کرد. قرارگاه فجر نیز به سمت شمال منطقه که برخلاف آرایش جنگی دشمن بود، لشکر ۱ عراق را تحت فشار قرار داد، درنتیجه مواضع ارتش عراق در تپه‌‏های ابوصلیبی‏‌خات سقوط کرد و نیروهای عراقی از ارتفاعات رادار عقب‌‏نشینی کردند و فرار دشمن آغاز شد. در همین حال در منطقه لزه در دشت‌‏عباس در ساعت ۱۰:۱۵ دقیقه صبح روز ۱۳۶۱/۱/۴ تعداد ۲۰ سرباز عراقی اسیر شدند و اظهار داشتند که بقیه هم آماده اسارت هستند که درمجموع حدود ۴۵۰ نظامی عراقی با برافراشتن پارچه سفید و به صورت داوطلبانه تسلیم گردیدند.

با بروز هزیمت در ارتش عراق در منطقه تپه ابوصلیبی‏‌خات هم، دشمن تعدادی از تانک‌‏های خود را سوار بر تریلی‏‌ها نموده و با حمایت بالگرد‏های جنگی حرکت رو به عقب را آغاز نمود. در این وضعیت، تیپ ۵۱ زرهی با استعدادی در حدود ۵۰ دستگاه تانک و نفربر در باتلاق سندال گرفتار شد و تعدادی از تانک‏‌ها و نفربرهای خود را از دست داد. نگارنده خود شاهد گرفتار شدن تانک‌‏ها و نفربرهای نوی عراقی که کمتر از ۱۰۰ کیلومتر کار کرده بودند، در این منطقه بوده است که واقعاً تماشایی بود. به‌این‌ترتیب پس از شش روز عملیات مداوم و در اوایل صبح شنبه ۷ فروردین‌ماه ۱۳۶۱، سایت‌‏های ۴ و ۵ رادار و کل منطقه به تصرف رزمندگان اسلام درآمد و حدود ۷۰۰۰ نفر از نظامیان عراقی به اسارت درآمدند. پس از عملیات مشخص شد که جاده فکه - چنانه - رادار به‏‌عنوان جاده اصلی یگان‏‌های ارتش عراق مورد استفاده قرار می‏گرفته است و قرارگاه اصلی دشمن نیز در کنار همین جاده قرار داشته است.

در ادامه عملیات رزمندگان اسلام توانستند با حمله از طریق تنگه زلیجان در رقابیه به قرارگاه تاکتیکی سپاه چهارم ارتش عراق که فرمانده آن، سپهبد هشام فخری در آن مستقر بود، نزدیک شوند و جبهه دشمن را به هم بریزند. نیروهای تیپ ۲۵ کربلا هم به سمت دوسلک پیشروی خود را ادامه دادند و در ساعت ۲ بامداد با نیروهای تیپ ۷ ولی‏عصر (عج) در تنگه دوسلک با هم الحاق کردند.

در پی شکست ارتش عراق در عملیات فتح‌‏المبین، نیروی هوایی عراق با ۸۵ فروند جنگنده بمب‏افکن در روز ۱۳۶۱/۱/۸ در ساعات مختلف روز به منطقه عملیاتی حمله کرد که دو فروند از آن‌ها سرنگون گردید.

برای تأمین بخشی از مهمات مورد نیاز عملیات فتح‌‏المبین از کشورهای کره شمالی و بلغارستان نخست با هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ و بعد با کشتی مهمات خریداری و به جبهه منتقل شد. در این عملیات محدودیت مهمات وجود نداشت و درمجموع تعداد ۳۵۰ هزار انواع گلوله توپ به سوی مواضع ارتش متجاوز عراق پرتاب شد. درمجموع شناخت دقیق یگان‌‏های خودی از مسیرهای رسیدن به خطوط تماس دشمن و آشنایی با زمین منطقه عملیات از نقاط قوت عملیات فتح‌‏المبین است. در حین اجرای طرح مانور عملیات فتح‌‏المبین، این طرح با توجه به واقعیت‌‏های صحنه جنگ دچار تغییراتی شد و فرماندهان قرارگاه کربلا انعطاف لازم را در هدایت عملیات از خود نشان می‌‏دادند که درنهایت باعث موفقیت عملیات شد. همچنین حمله از جناح‏های منطقه مانور موجب شد تا قدرت رزمی قوای ایران در حدود ۲/۵ برابر افزایش یابد. قبل از اجرای عملیات تصور بر این نبود که عملیات فتح‌‏المبین ظرف یک هفته تمام می‏‌شود و احتمال طولانی‌‏تر شدن آن با پاتک‏‌های ارتش عراق می‌‏رفت. ولی شکست روحیه نظامیان عراقی موجب شد تا ارتش عراق به فکر حفظ سایر مناطق اشغالی به‌‏ویژه در جنوب اهواز و اطراف خرمشهر باشد و از بازپس‌‏گیری منطقه فتح‏‌المبین مأیوس شود.

 

منبع

علایی،حسین،تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق(جلد اول)، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرز و بوم، جلد اول،۱۳۹۵، صص ۴۵۹ - ۴۶۴

لینک کوتاه :
کد خبر : 862

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال

  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245