سردار احمد غلامپور: ما با اجرای این عملیات وضعیتی ایجاد کردیم که دشمن برای اولین بار در طول جنگ مجبور شد بخشی از خاک خودش را رها کند. ما توانستیم راه را برای خودمان باز کنیم و از بن بست خارج شویم؛ منظورم بن بست در راهبرد است. دشمن با ساختار دفاعی جدید خود، نوزده ماه مانع از پیشروی ما شده بود؛ ولی در نهایت این سد شکسته شد.
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، پس از عملیات رمضان، دو منطقه رملی فکه و منطقه آبگرفته هور، برای نبرد با دشمن موردمطالعه قرار گرفت و به ترتیب عملیات والفجر مقدماتی و خیبر، در دو منطقه یادشده به اجرا درآمد.
ویژگی برجسته عملیات خیبر، بسیج سراسری حدود ۲۵۰ گردان رزمنده و طرحی عملیات در نهایت اختفا بود. همچنین خیبر اولین عملیات آبی- خاکی قوای مسلح ایران بود که اساس طرحریزی نبردهای گسترده بدر، والفجر ۸ و کربلای ۵ را پایهگذاری کرد.
عملیات خیبر در دو محور مستقل اجرا شد: در محور زید، نیروی زمینی ارتش و در محور هورالعظیم، سپاه فرماندهی عملیات را بر عهده داشت.
در محور زید، پیشروی میسر نشد. ولی در محور هور که خود به چهار محور فرعی العزیر، القرنه، جزایر مجنون و طلائیه تقسیمشده بود، اغلب اهداف تصرف شد. هرچند به سبب آنکه در این عملیات آبی- خاکی، کوتاهترین فاصله خط اول خودی تا خشکی از ۱۳ کیلومتر تجاوز میکرد، امکان پشتیبانی زمینی وجود نداشت.
یگان دریایی تازه تأسیس سپاه و تلاش هوانیروز ارتش هم پاسخگوی نیازمندیها نبود. از سوی دیگر دشمن در این عملیات بهطور بیسابقهای از سلاح شیمیایی استفاده کرد؛ لذا امکان تثبیت کامل منطقه میسر نشد و تنها به تثبیت جزایر مجنون اکتفا شد.
روایت احمد غلامپور؛ فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس:
باوجود همه اشکالات و معایبی که از وجوه گوناگون، از پشتیبانی تا طرحریزی در این عملیات وجود داشت، در مجموع، عملیات خیبر موفقیت خوبی برای ما محسوب میشد. اگر فقط به دستاوردهای فیزیکی آن نگاه کنیم، باید بگویم موفقیت چندانی نداشتیم و از صد در صد اهداف فیزیکی و نظامی شاید سی در صد آن محقق شد.
ما جزایر شمالی و جنوبی را گرفتیم و در بخش گستردهای از هور مستقر شدیم، ده پانزده کیلومتر هم عقبهمان را جلوتر آوردیم؛ ولی از نظر نظامی نمیتوانیم بگوییم که عملیات خیبر عملیات موفقی بوده است.
اگر دستاوردهای غیر فیزیکی را هم در نظر بگیریم، میبینیم با اجرای عملیات خیبر، اراده دشمن را شکستیم؛ به این معنا که دشمن هجده نوزده ماه پشت مرزهای خودش از شلمچه به بالا (غیر از غرب و شمال غرب) به ما اجازه نمیداد که به خاکش وارد شویم و حتی صد مترمربع را بگیریم و نگهداریم؛ اما در عملیات خیبر این اتفاق افتاد و ما از مرز دشمن گذشتیم و منطقهای را هم گرفتیم که نسبتاً مهم بود؛ یعنی دو جزیره نفتخیز.
اهمیت منطقه عملیاتی
ضمن اینکه اگر شرق بصره را ازنظر نظامی در نظر بگیریم، میبینیم نیروهای ما در نقطهای مستقرشده بودند که نسبت به خط مقدم دشمن، عقبه محسوب میشد؛ بنابراین طبیعی بود که همیشه دشمن بابت این منطقه احساس خطر میکرد.
هر زمان ما به این خط سرازیر میشدیم، کل خطوط و ساختار دفاعی دشمن در منطقه شرق بصره بیخاصیت میشد.
رژیم عراق دغدغه این را داشت که ما از آنجا سرازیر شویم. سرازیر شدن از آنجا یعنی بسته شدن کل آن جبهه و اسارت تقریباً سهچهارم نیروهای احتیاط ارتش عراق؛ لذا ارزش داشت که ما آن سختیها را تحملکنیم و بپذیریم در آن منطقه عملیات کنیم.
تقریباً ماهیت اصلی ارتش عراق در آنجا بود. تصور کنید اگر ما ازآنجا و احیاناً از طلائیه حمله میکردیم و این عقبه عراق را میبستیم، چه اتفاقی ممکن بود بیفتد؟ بنابراین زمین، زمین بسیار راهبردی و مهمی بود. ضمن اینکه ما یک گام بزرگ به جاده العماره-بصره نزدیک شده بودیم. اگر به این جاده میرسیدیم و وارد القرنه میشدیم، نه فقط شهر بصره را بلکه کل استان بصره را تصرف میکردیم؛ چون آنجا فقط هور بود و تنها اتکایش به جاده العماره-بصره و جاده ناصریه بود.
علت استفاده از بمبهای شیمیایی برای اولین بار
اگر شما به نقطه کلیدی القرنه برسید، می توانیداین دو جاده را ببندید. برای عراق خیلی سنگین تمام میشد که ما آنجا بمانیم؛ بنابراین همه خطرات را به جان میخرید تا ما را از آنجا عقب براند. به همین دلیل، وقتی ما آنجا مقاومت کردیم، دشمن برای اولین بار، به شکل انبوه از بمبهای شیمیایی استفاده کرد.
نه در طریقالقدس، نه در فتح المبین و نه در بیتالمقدس، که عملیاتهای بزرگ با دستاوردهای عظیم بودند، از سلاح شیمیایی استفاده نکرد؛ ولی برای اولین بار، در عملیات خیبر به شکل وسیع سلاح شیمیایی را بر ضد رزمندگان ما به کار گرفت و به بدترین نحو ممکن، نیروهای ما را بمباران و گلولهباران کرد.
یادم هست عراق اینقدر مواضع ما را بمباران کرده بود که دیگر خسته شده بود. یک بار، هواپیمای بزرگ مثل ایلیوشین (هواپیمای نظامی، ترابری و تجاری) آمد و روی سر ما آشغال ریخت و رفت.
اهمیت عملیات در پیام امام
رژیم عراق خیلی تلاش کرد که جزایر شمالی و جنوبی را از ما پس بگیرد. حضرت امام هم متوجه اهمیت این موضوع بودند و بر همین اساس، پیام دادند که: حفظ جزایر، حفظ نظام جمهوری اسلامی است. این، حرف کمی نیست.
در مجموع، امروز ما میتوانیم در مورد عملیات خیبر با سربلندی بگوییم هم انتخاب منطقه نبرد خوب بود، هم عملیات ما و هم دستاوردهای آن.
خروج از بنبست
ما با اجرای این عملیات وضعیتی ایجاد کردیم که دشمن برای اولین بار در طول جنگ مجبور شد بخشی از خاک خودش را رها کند.
با اجرای این عملیات، ما توانستیم راه را برای خودمان باز کنیم و از بنبست خارج شویم؛ منظورم بنبست در راهبرد است. دشمن با ساختار دفاعی جدید خود، نوزده ماه مانع از پیشروی ما شده بود؛ ولی در نهایت این سد شکسته شد.
در این عملیات برای اولین بار از قایق و غواص و تجهیزات آبی-خاکی استفاده کردیم و بعدازآن، زمینه برای اجرای عملیات بدر و سپس عملیات والفجر ۸ فراهم شد. حتی عملیات کربلای ۵ با اعتمادبهنفس شکلگرفته در عملیات خیبر اجرا شد.
میتوان گفت با استفاده سازمان رزم سپاه از تاکتیک و طرحریزی جدید در قالب عملیاتهای آبی-خاکی، فضا و وضعیت جنگ تغییر کرد.
اگر در خیبر عمل نمیکردیم، با عملیاتهای آبی-خاکی و کاربرد غواصی آشنا نمیشدیم، عبور از آب را تجربه نمیکردیم و نمیتوانستیم عملیاتهای بعدیمان را انجام بدهیم.
ما در عملیات خیبر تا العزیر رفته بودیم و در دو سه روز اول عملیات، این دو تا تنگه (العزیر و القرنه) را گرفته بودیم؛ گرچه بعد نتوانستیم آنجا را نگهداریم ولی این وحشت برای رژیم بعث ایجاد شد که اگر ما آنجا بمانیم، اوضاع برایش وخیم خواهد شد.
اقدامات ارزشمند مهندسی در خیبر
در بخش مهندسی هم برای رفع مشکلات در عقبه کارهای بزرگی انجام شد؛ احداث یک پل با طول سیزده کیلومتر که قطعات آن را مهندسان داخلی بهطور خلاقانه ساخته بودند، یکی از این کارها بود. در دنیا نمونهای نداریم که پل نظامی با طول سیزده کیلومتر ساختهشده باشد. احداث پل خیبری یک کار بزرگ بود. متعاقب آن، احداث جاده سیزده، چهارده کیلومتری با تلاش واحد مهندسی واقعاً کار بسیار بزرگی بود که انجام شد.
در بخشهایی، کارهایی انجام شد که با امکانات آن زمان و در مقایسه با نمونههای آن در سایر جنگها واقعاً بینظیر و ستودنی بود؛ برای مثال، هاورکرافت نیروی دریایی ارتش در نیزارهای هور وارد عمل شد.
پشتیبانی و انتقال بعضی تجهیزات سنگین و نیمه سنگین به منطقه عملیاتی که به لحاظ شکلی، جزیرهای بود که دورتادورش را آب فراگرفته بود و عوارض موجود در جزیره هم حرکت را کانالیزه میکرد، خیلی سخت بود. شاید بتوانیم بگوییم در دنیا نمونه این عملیات انجامنشده است؛ بنابراین در این عملیات، در بعضی زمینهها تجارب ارزشمندی به دست آوردیم.
مهمترین ضعفهای عملیات خیبر
ما در پشتیبانی و تأمین بعضی از اقلام کلیدی و اساسی مشکلات زیادی داشتیم. وقتی قرار است رویکرد خود را در جنگ تغییر بدهیم و در یک جغرافیا با ویژگیهای جدید بجنگیم، تأمین ابزار و تجهیزات متناسب با آن جغرافیا از ضروریات کار است.
تجربهای که از این عملیات به دست آوردیم این بود که هرچقدر در موضوع حفاظت، غافلگیری و فریب دشمن موفق باشیم، ضعف در آتش پشتیبانی در عقبهها، عملیات را تحت تأثیر قرار میدهد.
ما واقعاً در پشتیبانی خیلی ضعف و کمبود داشتیم و اگر مشکل پشتیبانی ما بهنوعی حل میشد، دستاورد خیلی خوبی به دست میآوردیم.
شب اول که ما وارد عمل شدیم، تقریباً نودوپنج درصد منطقهای که در طرحریزی پیشبینی کرده بودیم، تصرف کردیم؛ یعنی منهای پل العزیر که نتوانستیم آن را تصرف کنیم، بقیه مناطق را گرفتیم؛ اما بعد از بیستوچهار تا چهلوهشت ساعت وقتی پشتیبانی نشدیم، مشکل پیدا کردیم و درعینحالی که در موضع برتر بودیم، بهناچار رها کردیم.
یک نوع حسرت خوردن در رفتار همه مشهود بود؛ به این معنا که ایکاش قدر این موقعیت را بهتر میدانستیم و با آمادگی بهتر و در نظر گرفتن ملاحظات بیشتر عملیات خیبر را انجام میدادیم! همه قبول داشتند که آن منطقه بسیار ارزشمند است.
حتی بعد از عملیات هم فرماندهان بر این باور بودند که انتخاب منطقه نبرد صحیح و درست بوده و کار اشتباهی انجامنشده است؛ به همین دلیل، وقتی عملیات بدر در همان منطقه طرحریزی شد، باز همه پایکار آمدند. تازه آن موقع، ما تنها نبودیم؛ ارتش هم با ما شریک شد. سرهنگ صیاد شیرازی هم گفت: اینجا منطقه خیلی خوبی است.
بنابراین معلوم میشود نگاهی که به عملیات خیبر میشد، نگاهی منفی نبود؛ چون اگر منفی بود، دلیلی نداشت که در عملیات بدر با ما همراه شوند.
نظر فرماندهان این بود که در خیبر یک فرصت را از دست دادیم و در بدر میتوانیم آن را جبران کنیم؛ با این ملاحظه که الآن در خاک عراق، عقبه بسیار خوبی به نام جزایر را داریم. در خیبر، چنین عقبهای نداشتیم.
منابع:
۱- جمعی از نویسندگان، اطلس جنگ ایران و عراق، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ چهارم ۱۳۹۹، صفحه ۷۲
۲-محسن رخصت طلب، حسین احمدی، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت احمد غلامپور (جلد دوم)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۲۰۴، ۲۰۵، ۲۰۶، ۲۰۷، ۲۰۸، ۲۰۹، ۲۱۰