حماسه آزادسازی سنندج (۱۸)؛

باشگاه را با آر.پی.جی ۷ می‌زدند. درگیری تا روشن شدن هوا شدت خود را حفظ کرد و در آن موقع، کم‌کم آرام و سپس متوقف شد و دشمن در حمله نهایی‌اش هم شکست خورد. ما گرچه سه نفر زخمی داده بودیم، اما از پیروزی بزرگمان شادمان بوده و به یکدیگر تبریک می‌گفتیم.

در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از توطئه‌های دشمنان داخلی و خارجی انقلاب برای ضربه زدن بر پیکره جمهوری اسلامی و تضعیف ریشه‌های نهال نوپای انقلاب، تجزیه قومی و سرزمینی کشور با توجه به وجود اقوام مختلف در ایران بود؛ حربه‌ای که تا بدین روز نیز دشمنان انقلاب از به کار بستن آن برای تضعیف امنیت ملی ایران ناامید نیستند.

یکی از این اقوام و مناطقی که از ابتدای انقلاب تا بدین روز همواره مورد تحریک دشمنان قرارگرفته، قوم کرد و منطقه کردستان بوده است.

مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس مصمم است در چند شماره، روند حدوداً یک‌ماهه گروگان‌گیری شهر سنندج توسط معاندین و منافقین در فروردین و اردیبهشت ۱۳۵۹ و سپس آزادسازی آن را توسط نیروهای وفادار به انقلاب موردبررسی قرار دهد.

بدون شک بررسی تلاش‌ها و اقدامات انجام‌شده برای آزادسازی سنندج، یادآور ایثارگری‌ها و مجاهدت‌هایی است که برای حفظ آب‌وخاک میهن اسلامی‌مان انجام‌شده و سرمشقی برای نسل امروز و نسل‌های آینده ایران در حفظ یکپارچگی و وحدت ملت ایران است:

 

جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

تغییر موازنه قدرت، خودزنی و تشتت در جبهه مخالفان

در این روز که مردم سراسر کشور، سرگرم انتخاب نمایندگان شهر خود برای کسب کرسی نمایندگی و تشکیل نخستین مجلس شورای ملی بودند؛ سرنوشت مردم سنندج در دست گروه‌های سیاسی قرار داشت که جز جنگ برای براندازی نظام، به شیوه دیگری نمی‌اندیشیدند.

در این حال که رفته‌رفته با مسدود شدن گذرگاه خروجی به‌سوی سقز، محاصره شهر کامل می‌شد، آن‌ها گویا حاضر به خودزنی شده بودند و اعمال فشار بر مردم را تشدید می‌کردند. اختلافات نیز میان گروه‌های ضدانقلاب گسترش پیدا می‌کرد و هریک، دیگری را مقصر می‌دانست. در حقیقت آخرین تلاش‌های ضدانقلاب بی‌فایده مانده بود و ازاین‌رو تخلیه شهر به‌مرور شروع می‌شد.

تصمیمات و اقدامات فرماندهان آزادسازی سنندج در این روز، نشان می‌داد آن‌ها مایل بودند با اعمال قدرت هرچه بیشتر جنگ را به سود مردم و جمهوری اسلامی به پایان برسانند و به زمزمه‌های به‌ظاهر صلح‌جویانه و وحدت آمیز توجهی نکنند.

درخواست مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نشان داد این اراده در تهران نیز وجود داشت:

برابر گزارش نزاجا، سپاهیان پاسدار انقلاب مأمور به سنندج با تعداد نفرات فعلی، قادر به پاک‌سازی شهر سنندج نیست و نیاز به تقویت دارند. دستور فرمایید، سریعاً با اعزام تعدادی پاسدار ورزیده و فعال به سنندج، نسبت به تقویت پاسداران موجود آن شهرستان اقدام نمایند.

به‌غیراز نیروهای مستقر در باشگاه که زیر آتش شدید قرار داشتند، در دیگر مجموعه‌ها و گروه‌ها، غلبه پیشروی و برتری آتش با مدافعان انقلاب اسلامی بود.

 

ناکامی ضدانقلاب در تسخیر باشگاه افسران

باشگاه افسران همچنان در محاصره ضدانقلاب قرار داشت و تیراندازی از هر طرف به‌سوی باشگاه صورت می‌گرفت و رزمندگان از لحاظ آب و غذا به‌شدت در تنگنا بودند. یکی از محاصره‌شدگان، حمله به سمت باشگاه را که از ساعت ۴ صبح آغاز شده بود؛ این‌گونه تشریح می‌کند:

۴۸ ساعت تمام از طریق بلندگو می‌گفتند اگر تسلیم نشوید، رأس ساعت ۴ صبح روز جمعه با حمله نهایی باشگاه را می‌گیریم و تمامتان را می‌کشیم. این تهدیدها از سوی بچه‌ها جدی گرفته نمی‌شد و اکثراً می‌گفتند این یکی هم مثل تهدیدهای قبلی‌شان است؛ اما من با اینکه قلباً اطمینان چندانی نداشتم که حمله‌ای انجام بگیرد ولی محض احتیاط هم که شده بیدار نشستم و منتظر.

همچنان به چگونگی حمله و شیوه‌های ممکن برای دفاع فکر می‌کردم که ناگهان صدای انفجاری در بیرون توجهم را جلب کرد. کمی گیج شده بودم، ولی حدسم درست بود، داشتند باشگاه را با آر.پی.جی ۷ می‌زدند. درگیری تا روشن شدن هوا شدت خود را حفظ کرد و در آن موقع، کم‌کم آرام و سپس متوقف شد و دشمن در حمله نهایی‌اش هم شکست خورد. ما گرچه سه نفر زخمی داده بودیم، اما از پیروزی بزرگمان شادمان بوده و به یکدیگر تبریک می‌گفتیم.

 

تدبیر بروجردی برای شکست حصر باشگاه

شانزده روز پس از اولین حمله رزمندگان سپاه برای آزادسازی باشگاه و نیروهای سپاهی و ارتشی مستقر در آن، این درک در اردوگاه پاسداران انقلاب اسلامی به فرماندهی محمد بروجردی به‌درستی شکل‌گرفته بود که به‌جای صرف انرژی و ادامه تکدر مسیر خیابان امام خمینی، چنانچه عقبه مهاجمان مسلح در انتهای خیابان شهدا، یعنی تپه‌های حاشیه شمالی شهر و ابتدای جاده سقز تهدید جدی شود، به‌طور طبیعی فشار از روی باشگاه برداشته خواهد شد.

به همین منظور پس‌ازآن که سپاه، نیروهای تازه‌نفس دیگری را به فرودگاه وارد کرد، تعدادی از پاسداران با هلی‌کوپتر به پادگان لشکر ۲۸ منتقل شدند. در پادگان، بروجردی تعدادی از نیروهای سپاه و پیش‌مرگان مسلمان را جهت گسترش وضعیت و تصرف ارتفاعات شمالی شهر تا حوالی جاده سقز اعزام کرد.

برای تحقق این هدف، ناگزیر باید با محور صلوات آباد هماهنگی صورت می‌گرفت که ستون پیاده و مکانیزه آن در حوالی سیلو و پل قشلاق مستقرشده بود. سید حسام هاشمی از تلاش صیاد شیرازی برای تأمین تنها راه ارتباطی به سنندج چنین یاد می‌کند:

تیپ ۳ در همان حوالی سیلو در شرق شهر گسترش پیدا کرد. جناب سرگرد صیاد شیرازی به فرماندهی و ستاد تیپ گفتند: شما باید از شمال گسترش پیدا کنید. به‌طوری‌که جاده آسفالته سنندج به سقز، تنها راه ارتباطی گروهک‌ها با خارج از شهر را تأمین نماییم.

فرماندهی و ستاد تیپ اظهار داشتند: مأموریت ما تا اینجا بود، یعنی تأمین جاده و گردنه صلوات آباد و هر دستور دیگری بایستی از طرف فرماندهی لشکر به ما ابلاغ گردد.

اگر نیروهای جمعی لشکر ۲۸ کردستان، مستقر در تأسیسات سد قشلاق برای کنترل این معبر خروجی اهتمام می‌ورزیدند، حرکت نیروهای تحت امر بروجردی تسهیل می‌شد و شهر به محاصره کامل در می‌آمد.

همان‌گونه که پیش‌تر به‌طور مکرر بیان شد، باوجود شجاعت و کارآمدی سرهنگ محمود بدری (فرمانده تیپ ۳ لشکر ۱۶ قزوین)، وی و سپاهیان منشأ کارشکنی‌های یادشده را فرمانده لشکر ۱۶ قزوین برمی‌شمردند و در شرایط جدید که فرماندهی کل قوا به رئیس‌جمهور سپرده‌شده بود، رعایت اصول سلسله‌مراتب در ارتش، گاه چنین الزاماتی را پدید می‌آورد.

بنابراین در چنین وضعیتی، فرماندهی تیپ ۳ از لشکر یادشده، خارج از وظیفه سازمانی به ابتکار عملی به شرح زیردست زد. وی دراین‌باره می‌گوید:

پس از استقرار در کنار رودخانه، به یگان پشتیبانی تیپ که در بالای گردنه صلوات آباد مستقر بود، دستور دادم سریعاً، سوخت و مواد غذایی لازم را به روستای صلوات آباد و سایر روستاهای مجاور برساند. روز بعد شخصاً با کدخدای صلوات آباد در منزلش ملاقات کردم و پس از دریافت صورت نیازهای آنان، مایحتاج آن‌ها را در اختیارشان قراردادم. کدخدا و تعدادی دیگر نیز، عناصر ضدانقلاب را با نام به ما معرفی کردند که برای دستگیری و خنثی نمودن فعالیت‌های احتمالی آن‌ها بسیار مؤثر واقع گردید.

 

پیشروی کند در مرکز شهر

در این حال سید رحیم صفوی فرمانده محور فرودگاه در تدارک هجوم به نقاط مرکزی شهر، همچنان با مقاومت جنگجویان جدایی‌طلب روبرو بود. پاسداران قصد داشتند از طریق تپه الله‌اکبر به شهر هجوم آورند که با مقابله پیش‌مرگان (گروه‌ها) روبرو شدند و بعد از تحمل تلفاتی عقب‌نشینی کردند. پیشروی ارتش و پاسداران در شهر (مرکز سنندج) به‌سختی صورت گرفت.

ازاین‌رو فرماندهان این محور، هرگونه پیشروی به سوی مرکز شهر را به پس از تکمیل محاصره سنندج موکول کردند. زیرا در این صورت، مقاومت نیروهای مسلح باقیمانده گروه‌ها فرومی‌پاشید و فرار را برقرار ترجیح می‌دادند.

 

ادامه دارد...

 

منبع:

نداف، مجید، بیست‌ودو روز نبرد (آزادسازی سنندج)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، دانشگاه امام حسین (ع)، چاپ اول: ۱۳۹۹، صفحات ۵۰۴، ۵۰۵، ۵۰۶، ۵۰۷، ۵۰۸، ۵۰۹، ۵۱۰، ۵۱۲

لینک کوتاه :
کد خبر : 775

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال

  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245