هجوم سراسری عراق به ایران (۱۱)؛
جنب‌وجوش رزمنده چهارده‌ساله‌ای که بارها او ر ا به اهواز برگردانده‌اند، اما دوباره خود را به جبهه رسانده، چشم‌گیر است. نارنجک و گلوله آر.پی.جی و مهمات به بچه‌ها می‌رساند. از خانه‌های اطراف برای آن‌ها آب تهیه می‌کند. گویا جثه کوچکش موجب شده عراقی‌ها به او کم‌تر توجه کنند، یا او را نبینند.

جنب‌وجوش رزمنده چهارده‌ساله‌ای که بارها او ر ا به اهواز برگردانده‌اند، اما دوباره خود را به جبهه رسانده، چشم‌گیر است. نارنجک و گلوله آر.پی.جی و مهمات به بچه‌ها می‌رساند. از خانه‌های اطراف برای آن‌ها آب تهیه می‌کند. گویا جثه کوچکش موجب شده عراقی‌ها به او کم‌تر توجه کنند، یا او را نبینند.

در یازدهمین روز (۱۰/۷/۱۳۵۹) در محور شمال غربی اهواز، در پی حملات موفقیت‌آمیز روز گذشته نیروهای خودی و عقب زدن دشمن، رزمندگان اسلام شب گذشته نیز در این محور به عراقی‌ها حمله کردند که دشمن با دادن تلفاتی مجبور به عقب‌نشینی شد.

به گزارش سپاه خوزستان: از کوت تا سوسنگرد به فاصله تقریباً ۵۰۰ متر به ۵۰۰ متر، تانک و خودروی عراقی منهدم یا سالم متوقف‌شده و نفراتش فرار کرده‌اند. به‌این‌ترتیب سوسنگرد مقارن ظهر امروز آزاد شد و با تعقیب نیروهای عراقی تا بستان، بستان نیز آزاد شد.

در پی آزادی شهر مهران در روز گذشته، تلاش دشمن برای تسلط مجدد بر این شهر ادامه دارد.

در محور گیلان غرب درگیری ادامه دارد. توپخانه و هوانیروز خودی روی تانک‌ها و مواضع دشمن آتش می‌کنند. نیروهای جمهوری اسلامی توانستند با ۱۸ تانک از پیشروی مهاجمان جلوگیری کنند. ازجمله عامل بازدارنده حرکت دشمن، شرکت فعالانه مردم است.

در یازدهمین روز، تلاش عراقی‌ها برای تصرف خرمشهر ادامه یافت و با یک گردان تانک، یک گردان پیاده مکانیزه و یک گردان پیاده، پیشروی به مرکز شهر را آغاز کردند.

در محور گمرک مدافعان موفق می‌شوند باکم ترین امکانات، چند تانک دشمن را در محوطه داخل گمرک منهدم کنند یا از کار بیندازند و خود دچار هیچ خسارتی نگردند. رزمندگان با خوشحالی از این توفیق الهی درحالی‌که هیچ‌گونه امکانی برای مقابله با نیروهای زرهی دشمن برایشان باقی نمانده، تصمیم به خروج از محاصره دشمن می‌گیرند.

عصر هنگام با بدن‌های خسته، تشنه، گرسنه و گل‌آلود، از محاصره دشمن خارج می‌شوند و تیمم کرده، به نماز می‌ایستند. پس‌ازآن قصد حرکت به‌سوی مسجد جامع می‌کنند تا پس از تجدیدقوا، مهماتی به دست آورند.

 

محور مرکزی (دوربند_کشتارگاه_راه‌آهن)

لشکر ۳ زرهی عراق برای یکسره کردن کار خرمشهر، امروز در محور مرکزی، قوایی متشکل از یک گردان تانک، یک گردان نیروی مکانیزه و یک گردان نیروی پیاده را با پشتیبانی یک گردان تانک وارد عمل می‌کند.

کالیبرهای مستقر روی تانک‌ها، چنان خط آهن، جاده آسفالت و اطراف آن را می‌شکافد که بسیاری از مدافعان اعم از ارتشی، نیروهای مردمی، بسیجی، پاسدار و ... را به شهادت می‌رساند و بقیه را مجبور به ترک هرچه سریع‌تر خط می‌کند. جنازه‌ها و سلاح‌های بسیاری به زمین افتاده که کسی را یارای بلند کردن آن نیست.

 

وصیت از طریق بی‌سیم

دشمن با آتش سنگین تانک‌ها و تیربارها، چنان رعبی در فلکه راه‌آهن و اطراف آن انداخته که امکان هر اقدامی از بچه‌ها سلب شده است. عدم اطلاع کافی از نقاط حضور دشمن نیز بر مشکلات افزوده است. برادران مستقر در فلکه راه‌آهن، آماده می‌شوند تا در صورت نزدیک شدن قوای دشمن به فلکه، به مقابله با آن‌ها بپردازند. با توجه به توانی که ارتش عراق به میدان آورده، کسی احتمال زنده ماندن نمی‌دهد. همه شهادت را روی در روی خود می‌بینند. برخی بچه‌ها از طریق بی‌سیم، وصیت می‌کنند.

 

جنب‌وجوش بهنام محمدی

تلاش برای ساماندهی بچه‌ها و مقابله با دشمن شروع می‌شود. نیروها در فلکه و اطراف آن آرایش می‌گیرند. تعدادی نیز از راههای فرعی به طرف کشتارگاه روانه می‌شوند.

در این میان جنب‌وجوش بهنام محمدی، رزمنده چهارده‌ساله‌ای که بارها او را به اهواز برگردانده‌اند، اما دوباره خود را به جبهه رسانده، چشم‌گیر است. دائم در تحرک است. نارنجک و گلوله آر.پی.جی و مهمات به بچه‌ها می‌رساند. از خانه‌های اطراف برای آن‌ها آب تهیه می‌کند. گویا جثه کوچکش موجب شده عراقی‌ها به او کم‌تر توجه کنند، یا او را نبینند.

ساعاتی از ظهر گذشته و گرمای هوا به حداکثر رسیده است. بچه‌ها تا حدودی آماده مقابله با پیشروی تانک‌ها از سمت کشتارگاه شده‌اند، اما خبری از پیشروی دشمن نیست.

به درخواست محمد نورانی، سه نفر از بچه‌ها برای زدن تانک‌های جلودار دشمن، به سمت کشتارگاه حرکت می‌کنند.

سید صالح موسوی تصمیم به انهدام تانک دشمن می‌گیرد. وی در پشت در انبار کمین می‌کند و با گوش دادن به صدای حرکت تانک و چرخش آن، بی‌آنکه از انبار خارج شود، فاصله تانک را تخمین می‌زند و وقتی حس می‌کند، تانک به‌اندازه کافی نزدیک شده، خود را به وسط خیابان می‌رساند و از فاصله ۱۰ متری، با فریاد الله‌اکبر، خمینی رهبر؛ ماشه آرپی‌جی را می‌چکاند و سریع به داخل انبار بازمی‌گردد و سر به سجده می‌گذارد.

فریاد تکبیر بچه‌ها، سید صالح را متوجه موفقیت حمله می‌کند. در همین حین جیپ فرماندهی دشمن، دستپاچه وارد باغچه وسط خیابان می‌شود و گیر می‌کند و سرنشینانش پا به فرار می‌گذارند.

بچه‌ها تکبیرگویان به‌سوی کشتارگاه حرکت می‌کنند. تانک‌های مستقر در پشت دیوار انبار سازمان برق، اجرای آتش می‌کنند. بچه‌ها با استقرار در مواضع مختلف، با آرپی‌جی، نارنجک و... به روی تانک‌ها، نفربرها و نیروهای پیاده دشمن، آتش می‌ریزند.

متجاوزان باتحمل تعدادی کشته و زخمی و انهدام تعدادی تانک و نفربر، پا به فرار می‌گذارند و تعدادی دستگاه‌های زرهی، سالم به دست رزمندگان می‌افتد. بچه‌ها دشمن را تا مسافت طولانی تا ساختمان‌های صد دستگاه و پل نو تعقیب می‌کنند و بسیاری از آن‌ها را می‌کشند و تجهیزاتشان را منهدم می‌کنند.

شکست بزرگی به دشمن تحمیل و پیروزی بزرگی نصیب قوای خودی می‌شود. بچه‌ها از خوشحالی خستگی را فراموش کرده و بال درآورده‌اند.

 

جنایت دشمن در محله هیزان

بخشی دیگر از قوای دشمن، شامل چند تانک و نفربر، برای نجات از مهلکه، از پشت دیوار گمرک وارد محله عرب نشین هیزان می‌شوند که به دفاع بچه‌ها برمی‌خورند.

با تلاش رضا دشتی، علی حسینی، بچه‌های آتش‌نشانی و عده‌ای دیگر، برقوای دشمن ضربه‌ای سنگین وارد می‌آید. چندین تانک و نفربر متجاوزان منهدم و عده‌ای از افراد آنان کشته می‌شوند و تعدادی نیز می‌گریزند.

هنگام عصر با فروکش کردن درگیری‌ها و عقب‌نشینی دشمن از شهر، وقتی‌که تعدادی از بچه‌ها در محله هیزان به گشت می‌پردازند، شیونی آن‌ها را متوجه خانه‌ای می‌کند که با ورود به آن، با صحنه دیگری از جنایات دشمن مواجه می‌شوند.

نیروهای بعثی با ورود به این خانه عرب نشین، مردان خانواده را بسته و آن‌ها را به قتل رسانده‌اند و به زنان و دخترانشان تجاوز کرده‌اند...

این ماجرای فجیع دل‌ها را به آتش می‌کشد، به‌گونه‌ای که همه زخم‌ها و تلخی‌هایی را که تا پیش‌ازاین از ددمنشی متجاوزان فرومایه بر جسم و جان خود تحمل می‌کردند، از یاد بردند.

 

ادامه دارد...

 

منابع:

1. مهدی انصاری، حسین یکتا، هجوم سراسری: روزشمار جنگ ایران و عراق (کتاب چهارم)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم، ۱۳۷۵، صفحات ۲۵۴، ۲۵۵، ۲۵۶

2. خرمشهر در نبرد طولانی، جمعی از نویسندگان، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ چهارم ۱۳۹۰، ۲۷۳، ۲۷۴، ۲۷۶، ۲۷۷، ۲۷۸، ۲۷۹، ۲۸۰، ۲۸۲.

لینک کوتاه :
کد خبر : 1641

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال

  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245