سردار علیمحمد نائینی: خیلیها سؤال میکنند؛ چرا مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس اسنادش را منتشر نمیکند؟ من پاسخ میدهم که همه آثار پژوهشی ما، انتشار اسناد مرکز است.
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با هدف نگارشِ تاریخ انقلاب و جنگ و مقابله با تحریف، بخش جنگ را در دفتر سیاسی بهراه انداخت و سپس به مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ ارتقا داد، از همان ابتدا علاوه بر جمعآوری اسناد، تحقیق و پژوهش در مورد جنگ را در دستور کار خود قرار داد و به بیان روایت خود از جنگ پرداخت.
اگرچه فعالیتهای پژوهشی و تحقیقاتی این مرکز از دوران دفاع مقدس آغاز شد، اما مهمترین آثار تولیدی این مرکز مربوط به دوران پس از جنگ و بهخصوص سالهای گذشته است. در چند سال گذشته حجم تولیدات مرکز چند برابر شده، پروژههای پژوهشی افزایش یافته و از سوی فرماندهیکل سپاه مأموریتهای دیگری هم علاوه بر موضوع دفاع مقدس به این مرکز واگذار شده است.
به همین منظور گروههای پژوهشی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس شکل تازهتری پیدا کردهاند و اکنون 4 گروه مطالعات نظامی، فرهنگی اجتماعی (مطالعات غیرنظامی)، تاریخ شفاهی و روزشمار مشغول انجام فعالیتهای پژوهشی و تحقیقاتی هستند.
برای آشنایی با فعالیتهای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه به گفتگو با سردار دکتر علیمحمد نائینی رئیس این مرکز پرداختیم.
حضور راویان در خطوط جبهه در همان سال اول جنگ
س: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه چگونه و چهزمانی شکل گرفت؟ ایده شکلگیریاش توسط چهکسی مطرح شد؟ راویانی که شما در جلسات و سخنرانیها از آنها نام میبرید، چهکسانی هستند؟ این افراد در دوران دفاع مقدس چهکارهایی انجام میدادند؟
سردار نائینی: واحد یا دفتر سیاسی یکی از واحدهای شورای فرماندهی سپاه بود. بنیانگذار این دفتر مرحوم «ابراهیم حاجیمحمدزاده» بود. جنگ که شروع شد، بخشی بهنام جنگ در این دفتر شکل گرفت. تعدادی از اعضای این دفتر در سال نخست جنگ با هدف ثبت و ضبط آثار جنگ به جبههها اعزام شدند.
تا عملیات طریقالقدس به متن جنگ پرداخته شد و اعضای دفتر سیاسی مشاهدات خود را یادداشت کردند و مصاحبههایی انجام دادند. بعد از عملیات طریقالقدس که فرمانده سپاه تغییر کرده بود و محسن رضایی فرمانده شده بود، ایده ضبطصوت هدایت عملیاتها، بیسیمها و جلسات مطرح شد.
شهید باقری مبدأ و سرآغاز یک تحول در عرصه راویگری شد
س: این ایده ابتکاری بود؟
سردار نائینی: هیچ سابقهای در هیچ جنگی ندارد. با عملیات فتحالمبین، ایده حضور راویان کنار فرماندهان تصویب شد و شکل گرفت. آقای محسن رضایی با پیگیریهایی که آقای حاجیمحمدزاده انجام داد، پذیرفت که راویان در قرارگاههای عملیاتی و لشکرها حضور داشته باشند. به فرماندهان نیز گفته شد که اسناد و مدارک عملیاتها را بعد از هر عملیات در اختیار راویان قرار بدهند.
در ادامه شهید حسن باقری گفت که "اگر اینها قابل اعتماد هستند، خودشان در جلسات کنار ما باشند و جلسات را ضبط کنند". شهید باقری این اعتماد را منتقل کرد و مبدأ و سرآغاز یک تحول شد، بنابراین کار جدیدی صورت گرفت.
بخش جنگ دفتر سیاسی سپاه، افراد بسیاری را سازماندهی کرد و طبق یک دستورالعمل مشخص کنار فرماندهان قرارگاهها و لشکرها قرار داد. آنها پابهپای فرماندهان در تمامی حوادث (خط مقدم، هدایت عملیات، جلسات طرحریزی و...) حضور داشتند، جلسات و مکالمات بیسیم را ضبط میکردند، مشاهدات خودشان را در دفتر راوی مینوشتند، بعد از هر عملیات نیز تمامی کالکها، نقشهها، دستنوشتهها و... را جمعآوری میکردند.
هر جا هم که نیاز به بحثهای تکمیلی بود، با فرماندهان مصاحبه میکردند. در پایان عملیات نیز جلسات تجزیه و تحلیل برگزار میشد و مبتنی بر اسناد و مشاهدات «گزارش عملیات» مینوشتند. راویِ کنار فرمانده، موظف بود که گزارش عملیات آن قرارگاه یا یگان را بنویسد. ما امروز 800 مجلد گزارش عملیات، 1200 مجلد دفتر راوی و 40 هزار نوار کاست مربوط به جلسات طرحریزی و هدایت عملیات داریم.
ثبت 202 راوی شناسنامهدار در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
س: در مجموع چند راوی در جنگ داشتید؟
سردار نائینی: 202 راوی شناسنامهدار داریم، اینها در مرکز شناسنامه دارند. طبق این شناسنامهها مشخص است در چه عملیاتی کنار کدام فرمانده، چه راویای قرار داشته است.
س: این 202 راوی از ابتدا تا پایان جنگ در جبههها حضور داشتند یا در رفتوآمد بودند؟
سردار نائینی: اینها بهتناسب در عملیاتها حضور پیدا میکردند. در عملیاتهای بزرگ تعداد راویان زیاد بود و در عملیاتهای متوسط و محدود کمتر بود. از سال دوم جنگ کنار فرماندهان قرارگاهها و لشکرها، راوی ثابت داشتیم.
17 شهید راوی در عرصه دفاع مقدس
س: کنار هر فرمانده لشکر به بالا راوی داشتید؟
سردار نائینی: فرمانده لشکر و تیپ پژوهشی مستقل به بالا. 50 درصد راویان کادر رسمی سپاه بودند و 50 درصد داوطلب بسیجی بودند. آنهایی که بسیجی بودند در مقاطعی از جنگ حضور داشتند. 17 نفر از راویان کنار فرماندهان به شهادت رسیدند. چهل نفر از راویان پس از جنگ در مرکز باقی ماندند، آثار تولید کردند و به محقق و پژوهشگر جنگ تبدیل شدند.
روایت درست در شورا راهبردی تولید میشود
س: یاد و خاطره مرحوم اردستانی رئیس سابق این مرکز را گرامی میداریم، ایشان اقدامات مهمی در مرکز انجام دادند، اما در دورهای که شما مسئولیت مرکز را بهعهده گرفتید، شاهد رشد تولیدات مرکز هستیم. در بخش روزشمارها تقریباً دو برابر آنچه تا قبل از ورود شما به چاپ رسیده بود، منتشر کردید. در حوزه تاریخ شفاهی حرکت گستردهای آغاز شده است که فکر میکنم تاکنون حدود 20 جلد کتاب در این رابطه منتشر شده است. در حوزه اسنادی و پژوهشی نیز آثار خوبی تولید شده است، آمارهای دقیقتر دراینباره را بیان بفرمایید، همچنین بفرمایید؛ مأموریتهای مرکز در برهه کنونی چیست و در حال انجام چه فعالیتهایی هستید؟
سردار نائینی: مرکز دورههای رشد و تعالی داشته و هر دوره هم ویژگیها و مختصات خاص خودش را داشته است. در اینجا باید مجدداً از زحمات و مجاهدتهای آقای ابراهیم حاجیمحمدزاده در دوران جنگ تشکر کنم. آن چیزی که بهعنوان گنجینه و ثروت ملی بیبدیل و منحصربهفرد در اختیار ما و نسلهای آینده قرار دارد، حاصل مجاهدتها و تدابیر ایشان و راویان دوران جنگ است.
بعد از جنگ هم باید از مرحوم آقای نخعی یاد کنیم. ایشان نقش بسیار تعیینکنندهای در تاریخنگاری جنگ داشت. آقای محسن رشید هم در دورهای خیلی زحمت کشیدند. برخی از ایدههایی که پایهگذاری شد، مربوط به دوره مسئولیت ایشان است. اوج اینها مربوط به دوره دکتر اردستانی است. البته دوره ایشان طولانی و بیش از 10 سال بود. ایشان یک سری ایدههای خوب پژوهشی را پایهگذاری کردند.
ما همه ایدههای خوب را سرعت دادیم. ایدههای بسیار خوبی را که دوستان از گذشته تعریف کردند، با حمایت فرمانده محترم کل سپاه و دوستانی که بهعنوان هیئت مدیره و اعضای شورای راهبردی مرکز هستند (فرماندهان شاخص جنگ عضو این شورا هستند) ادامه دادیم. ما در هیئتمدیرهمان جانشین فرماندهکل سپاه، فرمانده نیروی زمینی سپاه، جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه، سردار نقدی و فرماندهانی مانند آقایان غلامپور، محرابی، ربانی عضو هستند. جهتگیریها و برنامههای کلان در آن هیئت مدیره مشخص میشود.
در شورای راهبردی نیز در خصوص پروژهها و موضوعات صحبت میشود. در مورد جاهایی که راوی نداشتیم یا اسناد محدود است، روایت درست در این شورا تولید میشود. در این شورا چند نفر از فرماندهان لشکر دوران دفاع مقدس حضور دارند. آقایان غلامحسین بشردوست، احمد غلامپور، محمد کوثری، امین شریعتی، یعقوب زهدی، نبی رودکی، فتحالله جعفری، اصغر کاظمی در شورای راهبردی حضور دارند. هر هفته سهشنبهها بهمدت سه چهار ساعت جلسه این شورا برگزار میشود.
درباره پایان جنگ اسناد کمتری داریم
یکی از مقاطعی که دستمان نسبت به سایر مقاطع در خصوص اسناد خالی است، تحولات ششماهه پایان جنگ است. در این مقطع تحولات زیادی رخ داد و سرعت تحولات زیاد بود. در سال جاری حدود 35 جلسه در خصوص حوادث پایان جنگ داشتیم. محقق و نویسندهای که قرار است روزشمارها، اطلسها و آثار این مقطع را تولید کند در این جلسات حضور داشتند. این جلسات در واقع تاریخ شفاهی جمعی است. فرماندهای که در منطقه سقوط فاو، شلمچه و جزایر بوده است در این جلسه حضور دارد.
همچنین حدود 16ـ15 فرمانده در عملیات مرصاد حضور جدی داشتند، همه اینها را دعوت کردیم و آمدند روایتهای میدانی خودشان را بیان کردند. اعضای شورا تحقیق و تدقیق کردند. نویسنده و محقق نیز در جلسه حضور داشت. اسناد نیز به کمک آمد. راوی آن عملیات هم در جلسه بود. راوی در ابتدای جلسه، روایت خودش را براساس اسناد، دستنوشتهها، دفاتر راوی، صوت جلسات بیان کرد، بنابراین روایت دقیق و مستندی شکل میگیرد.
گنجینهای که در اختیار مرکز است برای تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، منحصر به فرد است. در هیچ جنگی چنین تجربهای وجود ندارد. در تاریخ جنگهای ایران نیز چنین تجربهای وجود ندارد. ما خبرنگار جنگی داریم؛ در عملیات طوفان صحرا بهرهبری آمریکا در جریان جنگ اول خلیج فارس و پس از اشغال کویت توسط صدام، آنجا سیانان خبرنگار جنگی داشت.
جنس کار خبرنگار با راوی در جنگ تفاوت دارد
س: امری که در تمامی جنگها و برای تمامی رسانهها متداول است.
سردار نائینی: بله. اما این خبرنگار حوادث جنگ را روایت میکند و خبرنگاری میکند، فعالیتش بخشی از تبلیغات جنگ است. جنس کارش با عمل راویان در جنگ کاملاً تفاوت دارد. راوی در جنگ نگاهی به تاریخنگاری و جلوگیری از تحریف جنگ دارد.
س: در واقع راوی، اسناد و واقعیتها را ثبت کرده است.
سردار نائینی: بله. خبرنگاران عمدتاً براساس دستورالعملهایی که به آنها داده میشود و آنجا هم پنتاگون اینها را کنترل میکرد، روایتسازی میکنند، اما در جنگ ما روایت دقیق و مستدل را راویان تولید کردند.
از گروه چهل شاهد تا راویان جنگ
س: خبرنگاران حتی اگر روایتسازی هم نکنند، برمبنای شرایط و نیازهای آن زمان حوادث را روایت میکنند.
سردار نائینی: من خبرنگارهای پنتاگون را میگویم که در آن جنگ رویکردشان کانالیزه بود، جنس آن کار با کاری که راویان انجام دادند، کاملاً متفاوت است. گروهی بهنام «چهلشاهد» در دفاع مقدس وجود داشت که کارشان مستندسازی بود. یک کاری نیز برای ثبت خاطرات جنگ انجام دادیم. من آن زمان مسئول تبلیغات جنگ بودم. ما در آن دوره دفتری بهنام دفتر خاطرات جنگ تهیه کردیم و به همه رزمندگان دادیم، به هر نفر دو سه دفتر هم دادیم که یکی دو تای آن برگردد. رزمنده تعلق خاطری داشت و آن دفترچه برایش هویتی بود.
س: بعدها از درون آن دفترچهها کتابهای بسیاری منتشر شد.
سردار نائینی: این اقدام یک کار خلاقانه در جبههها بود که بچههای تبلیغات جبهه و جنگ انجام دادند. ثبت خاطرات جنگ و مستندسازی گروه چهلشاهد، ثبت و ضبط متن جنگ بود، اما کار راویان مربوط به هدایت فرماندهی و طرحریزی جنگ بود.
س: آنها با بدنه جنگ در تماس بودند و شما با مرکز و رأس جنگ ارتباط داشتید.
سردار نائینی: بله.
توصیف تاریخی جنگ از وظایف مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است
س: همچنین تفاوتی که بین عمل راویان و کاری که گروههای دیگر انجام میدادند، این بود که روایت شما یک روایت سیاسی ـ نظامی بود و روایت آنها بخشی از روایت مردمی جنگ است.
سردار نائینی: رویکردها نسبت به روایتگری در جنگ متفاوت است. روایتی که در حوزه تبلیغات جنگ است و روایتی که در حوزه ادبیات جنگ در قالب داستان، زندگینامه، خاطره و... صورت میگیرد، بسیار خواندنی است و در نوبتهای متعدد چاپ میشود. آن کتابها نسبت به آثار پژوهشی ما بیشتر به جنبههای حماسی و عاطفی و جلوههای اجتماعی و معنوی جنگ میپردازند.
اما کاری که در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس صورت میگیرد، توصیف تاریخی جنگ است؛ یعنی بیشتر روایت حادثه است تا روایت متن جنگ. جنگ از خط مقدم شروع میشد و تا عمق روستا و جامعه امتداد مییافت. بهتعداد رزمندگان، خانوادههایشان و دوستانشان روایت از جنگ وجود دارد، اینها جنبههای اجتماعی جنگ هستند.
روایت ما، روایت حادثه جنگ است؛ بهطور مثال والفجر8 چگونه طرحریزی شد؟ چرا در این منطقه عمل شد؟ آثار و پیامدهایش چه بود؟ سازمان رزمش چه بود؟ در چه شرایط سیاسی و نظامی تصمیم به اجرای عملیات گرفته شد؟ پاسخ به این سؤالات کار روایتگری یک رزمنده در میدان جنگ نیست، این کاری است که راویان و فرماندهان میتوانند انجام بدهند.
80 درصد کتابها سندی هستند
در مورد گونههای پژوهشی هم باید گفت همانطور که بخش اسناد جنگ بیبدیل و منحصربهفرد است، پژوهشهایی هم که انجام داده و آثار پژوهشی که تولید کرده است، منحصربهفرد است. شما اگر بهعنوان یک پژوهشگر به آثار مرکز اسناد ورود پیدا کنید، خواهید دید که بیش از 80 درصد این آثار، انتشار اسناد مرکز است. آثار پژوهشی، انتشار اسناد است. خیلیها سؤال میکنند؛ چرا مرکز اسنادش را منتشر نمیکند؟ من اینجا پاسخ میدهم که همه آثار پژوهشی ما، انتشار اسناد مرکز است. در کتابهای روزشمار برای هر روز بیست سی حادثه روایت شده است. در هر روایت خبر، تحلیل و نتیجهگیری ارائه شده و مبتنی بر اسناد است.
ما 12 گونه سند داریم که تمامی آنها منحصربهفرد هستند. روزشمارها، کتابهای اطلس، کتابهای کارنامه، کتابهای شناسنامه یگانها و تاریخهای شفاهی فرماندهان مبتنی بر اسناد تدوین شده است، پایه اصلی همه اینها یک نقشه جامع پژوهشی است.
س: تاکنون چند جلد از روزشمارها، اطلسها، کارنامهها، شناسنامهها و... منتشر شده است؟
سردار نائینی: سپاه در دوران دفاع مقدس 57 یگان اعم از یگانهای رزمی، پشتیبان رزمی و خدمات رزمی داشت که شامل قرارگاهها، لشکرها، تیپهای مستقل و تیپهای تخصصی میشود. برای هر کدام از یگانها کتاب شناسنامه، کتاب کارنامه که ممکن است چند جلد باشد و کتاب اطلس منتشر خواهد شد.
بهطور مثال کارنامه لشکر 27 محمد رسول الله(ص) در 10 جلد منتشر میشود. کتابهای همپای صاعقه، ضربت متقابل، شرارههای خورشید و کوهستان آتش منتشر شده است و کتاب زمینهای مسلح نیز بهزودی رونمایی میشود، این کتاب بهطور مشترک توسط مرکز و نشر بعثت آماده شده و درباره عملیات والفجر مقدماتی است. برای هر لشکر با توجه به نقشی که آن لشکر در دوران دفاع مقدس داشته، تعداد مجلداتش متفاوت است.
در کتابهای شناسنامه بهطور خلاصه نبردها، نقشها، مسئولیتها و ساختار سازمانی لشکرها در مقاطع مختلف بیان شده است، بهطور مثال در آن کتاب آمده است که نقش لشکر 31 عاشورا در عملیات خیبر چه بوده و چهکسانی فرمانده بودند، این اطلاعات بهصورت جزئی بیان شده است و احکام مسئولیتی نیز در این کتابها آمده است. تمامی اطلاعاتی که در این کتابها آمده دقیق و مستند است و هیچ کس این منابع را در اختیار ندارد.
در کتابهای اطلس ترکیبی از نقشه، کالک و متن کوتاه وجود دارد. این کتابها چون مصور هستند، جذاب میباشند. این کتابها نیز مستند هستند. کتاب نبردهای خاص نیز داریم. هر لشکری که در دو سه عملیات نقش ویژهای داشته است، مشخص و درباره آن کتاب نوشته میشود، بهطور مثال ما با حاج قاسم سلیمانی صحبت کردیم و قرار شد نقش لشکر 41 ثارالله در عملیاتهای والفجر8 و کربلای5 بررسی شود. عنوان این کتابها نیز این است: «لشکر 41 ثارالله در والفجر8» و «لشکر 41 ثارالله در کربلای5».
در تدوین این کتابها از یگانها و مراکز حفظ آثار دفاع مقدس استانها کمک گرفته میشود، اما کارشناسان مرکز بهلحاظ محتوای اسنادی کنترل میکنند، علاوه بر این گونههای پژوهشی، کتابهای تاریخ شفاهی فرماندهان نیز منتشر میشود.
تاریخ شفاهی 400 فرمانده شاخص منتشر میشود
س: چند فرمانده شاخص شناسایی کردید که قرار است با آنها گفتگو بگیرید و کتابشان را منتشر کنید؟
سردار نائینی: 400 فرمانده قرارگاه، لشکر، تیپ مستقل و واحدهای تخصصی در جنگ داریم که در قید حیات هستند. حدود 200 فرمانده نیز داریم که به شهادت رسیدند.
س: برای شهدای فرمانده چه برنامهای دارید؟
سردار نائینی: هرساله در هفته دفاع مقدس، برنامهای با عنوان «یادها و نامها» با حضور فرماندهکل سپاه برگزار میشود، امسال نیز این برنامه در روز دهم مهر ماه در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار خواهد شد. هر سال از شصت هفتاد نفر از فرماندهان که تاریخ شفاهیشان به پایان رسیده باشد، تجلیل خواهد شد. تاکنون جلسات تاریخ شفاهی 200 نفر از فرماندهان به اتمام رسیده یا در حال اجراست.
مصاحبههای تاریخ شفاهی آقای محسن رضایی در بیش از 160 جلسه برگزار شده است. جلسات تاریخ شفاهی آقای رحیم صفوی تاکنون به 80 جلسه رسیده است. حداقل تعداد جلسات گفتگو، 20 جلسه است. آن فرماندهانی که تعداد جلسات مصاحبههایشان زیاد باشد، کتابشان در چند جلد منتشر میشود. اکنون ثبت و ضبط تاریخ شفاهی فرماندهان برای ما اولویت دارد؛ چرا که هرچه از دفاع مقدس فاصله بگیریم بیشتر دچار آفت فراموشی خواهیم شد.
تاریخ شفاهی فرماندهان یک کار کاملاً علمی، پژوهشی و نوآورانه است
تاریخ شفاهی فرماندهان یک کار کاملاً علمی، پژوهشی و نوآورانه است. تاریخ شفاهی فرماندهان فقط ثبت خاطرات نیست. اسناد مربوط به نقش هریک از فرماندهان را از گنجینهمان استخراج میکنیم، یک انسان متبحر و محقق را هم مسئول قرار میدهیم تا اسناد را بررسی و طراحی سؤال کند و گفتگوها را انجام دهد. آن اسناد در اختیار مصاحبهشونده (فرمانده) نیز قرار میگیرد تا مصاحبه تخصصی صورت بگیرد، بنابراین منبع اصلی روایتگری در تاریخ شفاهی، اسناد است. این گفتگوها پیاده و آماده میشود و در قالب کتاب تاریخ شفاهی منتشر میگردد.
س: یکی از کارهای خوبی که در انجام گفتگوهای تاریخ شفاهی صورت میگیرد، این است آن کسانی که در مقطع تاریخی مورد بررسی با آن فرمانده همراه بودهاند در جلسه حضور دارند و به فرمانده در بیان حوادث و اتفاقات کمک میکنند، این کار در کمتر جایی انجام شده است.
سردار نائینی: برای تدقیق روایتها چند کار انجام دادهایم؛ نخست اینکه قبل از گفتگو، تحقیق و پژوهش صورت میگیرد. این کار توسط راوی یا محقق انجام میشود. (اکنون حدود 200 نفر محقق و پژوهشگر فعال در مرکز داریم) دوم اینکه راوی فرمانده عمدتاً در جلسات تاریخ شفاهی حضور پیدا میکند.
س: آن راوی که در زمان جنگ کنار فرمانده بوده است، در جلسات تاریخ شفاهی حضور پیدا میکند؟
سردار نائینی: بله. البته برخی از راویها به شهادت رسیدند، فوت کردند و یا بهدلایلی از مرکز جدا شدند، اما تلاش میشود اگر راوی وجود دارد، در جلسات حضور داشته باشد.
سوم اینکه مسئولان همکار و همرزم آن فرمانده نیز بهتناسب موضوع در جلسات حضور دارند، بهطور مثال وقتی آقای محسن رضایی در رابطه با نقش توپخانه در عملیات والفجر8 سخن میگوید، آقای یعقوب زهدی نیز در جلسه حضور دارد، یا وقتی در مورد نقش حفاظت صحبت میکند، آقای نجات نیز در جلسه است و یا وقتی در مورد تشکیل یگان دریایی در جنگ سخن میگوید، آقای حسین علایی یا رسول یاحی نیز حضور دارد.
اثر پس از تدوین توسط مجری در اختیار کارشناسان مرکز قرار میگیرد. کارشناسان روایتهای فرمانده را با روایتهای سایر فرماندهان و اسناد تطبیق میدهند. این کارشناسان تسلط بسیاری به مسائل جنگ دارند و تسلطشان از فرماندهان نیز بهمراتب بیشتر است.
تدوین روزشمارهای پس از جنگ
س: اگر در جایی فرمانده روایت خود را که در تناقض با روایتهای دیگران و اسناد است ارجح بداند، چه میکنید؟
سردار نائینی: فرماندهان معمولاً روایتهای معتبر و مستند مرکز را میپذیرند. مرکز خوشنام و بین راویان و فرماندهان بسیار معتبر است، اگر هم موردی پیش بیاید، خودم جلسه برگزار میکنم، تا آنجایی که ممکن است روایت را اصلاح و مستند میکنیم، نهایتاً در جایی که به روایت کلی جنگ خدشه وارد نشود، عبور میکنیم، اما در ابتدای هر کتاب در مقدمه ذکر کردهایم که این روایتها با اسناد تطبیق داده شده است، اما بدانید برخی جاها روایت فرمانده است که اجتنابناپذیر هم است.
در 5 سال اخیر تعداد کتابهای روزشمارِ منتشرشده، دو برابر شده است
مرکز علاوه بر گونههایی که ذکر کردم، کتابهای روزشمار نیز دارد. 8 مجلد روزشمار برای قبل از آغاز جنگ تحمیلی است، 67 مجلد برای دوران دفاع مقدس پیشبینی شده که اکنون 54 مجلد آن منتشر شده است. در 5 سال اخیر تعداد کتابهای روزشمارِ منتشرشده، دو برابر شده است.
ایده خلاقانه تاریخنگاری روزشمار به بعد از جنگ تعمیم داده شد. برای یکسوم سی سال بعد از جنگ، روزشمارهایش پروژه دارد. ما برای هر فصل از سال، یک مجلد روزشمار خواهیم داشت. اکنون چهارجلدیهای سالهای 68، 78 و 88 در حال آمادهسازی است.
س: این روزشمارها مبتنی بر چه اسنادی تدوین خواهند شد؟
سردار نائینی: روزشمارهای بعد از جنگ، تحت عنوان روزشمارهای «تحولات انقلاب اسلامی» منتشر خواهند شد. سبک و متدولوژی همان سبکی است که در تدوین روزشمارهای جنگ بهکار بردیم. بخش قابلتوجهی از روزشمارها مبتنی بر اسناد آشکار و بولتنهای ویژه است. بخش دیگر مبتنی بر اسناد مختلفی است که در سازمانهای مختلف سپاه وجود دارد. با تدبیر فرماندهکل سپاه اسناد امنیت در نیروی زمینی سپاه، اسناد جبهه مقاومت در نیروی قدس سپاه، اسناد تحولات سیاسی در سازمان اطلاعات سپاه و اسناد سازندگی و محرومیتزدایی که قابل انتشار هستند در اختیار مرکز اسناد قرار گرفته است.
ما در ادامه در چارچوب جدید سازمان اسناد و تحقیقات انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، جبهه مقاومت و مجموعه میدانهای مجاهدتهای سپاه فعالیت خواهیم کرد. تجربه تاریخنگاری به میدانهای جدید مجاهدت تعمیم پیدا کرده است. اکنون در حال کار کردن بهروی نظام جامع موضوعات هستیم. پژوهشهایی که باید در قالب گونههای مختلف انجام بگیرد، در حال بررسی است. کاری که ما شروع کردیم در دو حوزه است؛ برخی از آنها اکنون قابل انتشار هستند و برخی در آینده منتشر میشود.
آغاز تاریخ شفاهی فرماندهان جبهه مقاومت
س: پس باید منتظر باشیم که در آینده اسناد جدیدی از سوی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه منتشر شود.
سردار نائینی: این اهتمام در نیروها وجود دارد که مرکز در نیروها نیز رده داشته باشد و در آینده این اتفاق خواهد افتاد. در استانها نیز ردههای متناظر خواهیم داشت که کار ضبط و ثبت تاریخ و پژوهش را انجام خواهند داد. تاریخ شفاهی فرماندهان جبهه مقاومت و حوزه سازندگی و محرومیتزدایی در مرکز شروع شده است.
س: یعنی اکنون شما در حال گفتگو با فرماندهان جنگ سوریه و ضبط خاطرات آنها هستید؟
نائینی: بله. البته تعدادی از گفتگوها در نیروی قدس انجام شده است. بخش قابلتوجهی از فرماندهان نیروی زمینی سپاه که در جبهه مقاومت نقشآفرین بودند، تاریخ شفاهی آنها در مرکز اسناد گرفته شده است.
اسناد بینظیری از سردار سلیمانی وجود دارد
س: جلسات تاریخ شفاهی سردار سلیمانی نیز برگزار شده است؟
سردار نائینی: نه متأسفانه. اما اسناد بینظیر و منحصربهفردی در این زمینه است. یادداشتهای سردار سلیمانی وجود دارد و در زمانی که لازم باشد با تمهیدات فرماندهکل سپاه و فرمانده نیروی قدس سپاه منتشر خواهد شد.
علاوه بر روزشمارها، کارنامهها، اطلسها و شناسنامهها، کتاب تجزیه و تحلیل جنگ نیز بر اساس نظام موضوعات داریم. ما موضوعات و مقاطع مختلف جنگ را احصا کردهایم. دفاع مقدس 5 مقطع دارد، برای هر مقطع سؤالات و شبهات را استخراج کردهایم که در مجموع حدود 250 سؤال محوری و شبهه میشود.
در نظام موضوعات نیز بیش از یکهزار موضوع پژوهشی احصا شده است. 2500 عنوان کار پژوهشی و تحقیقاتی تعریف شده است. اکنون در مرکز 850 پروژه فعال داریم. مرکز قبل از شروع به کار من، 47 پروژه فعال داشت، اما اکنون به این رقم رسیده است. اکنون با حدود 300 ـ 400 نفر پژوهشگر قرارداد داریم، برخی از محققین و پژوهشگران سه چهار پروژه در مرکز دارند.
تاریخ شفاهی 2هزار فرمانده گردان انجام میشود
در حوزه تاریخ شفاهی نیز باید بگویم که علاوه بر آن 400 فرمانده، 2 هزار فرمانده گردان هم تحت عنوان قهرمانان خطشکن شناسایی شدهاند.
س: گفتگو با این فرماندهان را هم در مرکز انجام میدهید؟
سردار نائینی: ما در دوران دفاع مقدس در سپاه حدود 3 هزار فرمانده گردان داشتیم که در بیش از 3 عملیات بزرگ، گردان را فرماندهی کردند، متن جنگ با فرماندهان گردانهاست. حماسهها، رشادتها، پیروزیها و تلخیها در گردانها رقم میخورد. 960 فرمانده گردان شهید داریم. فرماندهان گردانی که شناسایی شدهاند، براساس اسناد هستند.
با کمک سپاههای استانی، سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس سپاه و بسیج و مراکز حفظ آثار استانی در تمامی استانها تیمهای تحقیق و پژوهش حضور مییابند و کلّیت کار را مدیریت میکنند و خودشان گفتگوها را انجام میدهند. در هر استان استودیویی آماده میشود، فرمانده هم حضور دارد و فرماندهان گردانها بهاعتبار آن فرمانده حضور پیدا میکنند. در هر استان دو سه ماه طول میکشد و تاکنون کار را در هشت استان به اتمام رساندهایم.
تصمیم داریم در سوم خرداد ماه سال آینده، خاطرات تاریخ شفاهی فرماندهان گردانها را به اتمام برسانیم و اجتماع گستردهای باحضور این فرماندهان، خانوادههای حدوداً یکهزار شهید و مقامات ارشد کشورمان برگزار کنیم.
هر هفته یک اثر رونمایی میشود
س: چه برنامهای دارید تا این آثار دیده شوند و به دست مردم و مخاطبان برسند؟
سردار نائینی: تاریخ شفاهی، آثار پژوهشی و تمام این چیزهایی که گفتم، زمان میبرد تا به خروجی برسد، البته خروجیهای مرکز اکنون قابل توجه است. تا پنج شش سال قبل، هر سال هفت هشت اثر از سوی مرکز تولید میشد، اما اکنون هر هفته یک اثر رونمایی میشود.
در سالهای گذشته در مراسم یادها و نامها، هر سال 50 اثر پژوهشی رونمایی میشد، اما امسال 200 اثر پژوهشی و اسنادی رونمایی خواهیم کرد. حجم آثار و تعداد پروژهها افزایش پیدا کرده است. مرکز در گذشته روابط عمومی نداشت، برای آن روابط ایجاد کردیم. در سامانههای مختلف برای معرفی آثار مرکز کار شده است. در چند سال اخیر تلاش کردیم هر اثری که چاپ میشود، همزمان نسخه الکترونیکی و گویای آن را هم منتشر کنیم. در یک سال اخیر حدود 60 اثر مرکز (کتاب گویا) در «ایران صدا» بارگذاری شده است.
آثار مرکز پایهای و پژوهشی است و این آثار برای محقق، فرمانده، راوی، مستندساز و دانشجویی که میخواهد در مقطع تحصیلات تکمیلی در حوزه دفاع مقدس کار کند، مفید است. از این آثار میتوان دهها اثر هنری و ادبی بیرون آورد، البته این کار کسانی است که در حوزه ترویج مسئولیت دارند، ما یک مرکز تحقیقاتی هستیم، فلسفه وجودی ما تولید روایت معتبر و مستند از دفاع مقدس است
س: نگاه بازرگانی به تولیداتتان ندارید؟
سردار نائینی: مطلقاً نداریم.
س: اما باید نگاهی مبتنی بر بازاریابی داشته باشید تا آثارتان را به دست مخاطبان برسانید.
سردار نائینی: در چند سال گذشته تلاش کردیم آثار مرکز را معرفی کنیم، برخی از آثار در چند نوبت چاپ شده است.
کتابهای پژوهشی مخاطبان خاص دارند
س: آثار پرفروش هم داشتید؟ آن ها را نام ببرید.
سردار نائینی: قطعاً. در دو سال اخیر، فروش ما سه برابر شده است. در حوزه اجتماعی که آثار داستانی و خاطرهای هستند، فروش خوبی داریم. ما در مرکز چهار پنج مرکز تحقیقاتی داریم. روزشمارها یک گروه تحقیقاتی است، مطالعات نظامی نیز یک گروه تحقیقاتی است، یک گروه تحقیقاتی بهنام مطالعات اجتماعی نیز داریم، این گروه حدود 200 پروژه فعال دارد.
پروژههایی که در حوزههای شهدا، نقش استان و شهرستان در جنگ، نقش اقشار در جنگ و سوژههای خاص دفاع مقدس است، کتابهایش نوبتهای چاپ متعدد داشته است، برخی از اینها به نوبت چاپ هفتم و هشتم نیز رسیده است، این کتابها بیشتر دیده میشوند چون مخاطب عمومی دارد، کتابهای پژوهشی مخاطبان خاصی دارند، آن کتابها مبنایی هستند و باید نگاه محققانه نسبت به آنها داشت.
س: گروه مطالعات اجتماعی در دوره مدیریت شما پایهگذاری شد و به وجود آمد. من با آقای مرتضی قاضی مدیر این گروه که صحبت میکردم، میگفت پس از فرمایش رهبر معظم انقلاب مبنی بر افزایش چندبرابری کتابهای خاطرات دفاع مقدس، تصمیم به ایجاد این گروه گرفته شد. کاری که این گروه در مرکز انجام میدهد، موازیکاری با انتشاراتیهایی که در این حوزه فعالیت دارند، نیست؟
سردار نائینی: اگر در مورد یک شهید، پنج شش اثر تولید شود، عیبی ندارد و ارزشمند است. بهقدری سوژه و مطلب وجود دارد که موازیکاری صورت نمیگیرد، قطعاً کاری را که انجام شده است تکرار نمیکنیم. آقای قاضی نیز نویسنده مجربی است که اشراف دارد و مراقبت خواهد کرد تا موازیکاری صورت نگیرد.
تمامی مراکز انتشاراتی با مرکز ارتباط دارند. ما در مرکز بخشی بهنام پشتیبانی اسنادی داریم. مراکز، نویسندگان، مستندسازها و کارگردانان از سوی این بخش پشتیبانی اسنادی میشوند.
بخش قابلتوجهی از آثاری که توسط گروه مطالعات اجتماعی منتشرمیشود، منحصربهفرد است. ما برای هر یک از فرماندهان شهید بهاندازه آن فرماندهای که در قید حیات است، اسناد داریم. اسناد مربوط به شهید احمد کاظمی کمتر از اسناد مرتضی قربانی نیست. اسنادی که در رابطه با شهید نورعلی شوشتری وجود دارد، بینظیر است، کسی هم کاری در این رابطه انجام نداده است.
تهیهکننده «موقعیت مهدی» هرچه خواست دراختیارش قرار دادیم
س: این اسناد فقط در اختیار شماست؟
سردار نائینی: بله. البته اگر کسی بخواهد به او میدهیم. ما با کسانی که میخواستند فیلم «موقعیت مهدی» را بسازند، در مرکز پنج شش جلسه برگزار کردیم و هرچه میخواستند به آنها دادیم.
ما راوی یا محقق متبحر انتخاب میکنیم و میگوییم "روی اسناد مربوط به شهید کاظمی کار کن و یک کار مستند تولید کن. هرجا هم اسناد کم بود، مصاحبه تکمیلی انجام بده."
اکنون پروژه نگارش زندگینامه و نقش 35 فرمانده شهید همچون شهیدان سیدمحمد حجازی، کوسهچی، استوار محمودآبادی، دقایقی، میثمی، محلاتی، شوشتری در حال نگارش است و تا یکی دو سال آینده منتشر خواهند شد، این آثار متفاوت خواهند بود.
موضوع بعد نقش واحدها و اقشار مختلف در دفاع مقدس است. مدیریت جنگ محدود به فرماندهان قرارگاهها و لشکرها نبود. واحدهای لجستیک، مخابرات، مهندسی و... نیز نقش داشتند، بنابراین فرماندهان بخشهای تخصصی جنگ بسیار مهم هستند.
بررسی نقش اقشار و استانها در جنگ بسیار مهم است که نیازمند کارهای پژوهشی دقیق است. 550 هزار دانشآموز در نوبتهای مختلف در جنگ حضور پیدا کردند و 36 هزار نفر از آنها به شهادت رسیدند، باید درباره نقش دانشآموزان نوشت، درباره نقشهای دانشجویان، اساتید، بازاریها و... در جنگ کار نشده است و باید کار کرد. گروه مطالعات اجتماعی مرکز با نگاه به اسناد فعالیتهایش را انجام میدهد.
س: در واقع مزیت نسبی آثار اجتماعی مرکز برخورداری از اسناد است.
سردار نائینی: برای اینکه مرکز دیده و آثار آن خوانده شود، تصمیم گرفتیم گروه مطالعات اجتماعی از کتابهای تاریخ شفاهی که گفتگوهای پژوهشی و تخصصی است، کتابی همچون «یحیی» را بیرون بیاورد.
حاج قاسم حوادث جبهه مقاومت را ثبت کرده است
س: شما به مأموریتهای جدید مرکز اشاره فرمودید، اما برخی اتفاقات مهم در سالها و دهههای گذشته رُخ داده است، آیا مرکز برای آنها هم برنامهای دارد؟ بهطور مثال ما پس از جنگ شاهد وقوع بحرانهای امنیتی و مقابله با اشرار و ضدانقلاب در جنوبشرق و شمالغرب کشور بودیم، یا اینکه در سالهای 78، 88، 96 و 98 حوادث و آشوبهایی در کشور رُخ داد، یا اینکه در سالهای گذشته درگیر بحران داعش و جنگ سوریه بودیم، چرا همچون دوران دفاع مقدس کنار فرماندهان جبهه مقاومت همچون شهیدان سلیمانی و همدانی و سردار اسدی، راوی نداشتیم تا خودمان جنگ را روایت کنیم؟
سردار نائینی: با نگاه آسیبشناسانه باید گفت که مرکز در هشت سال جنگ مانده بود. پیش از آنکه بنده مسئولیت بگیرم، تمامی آثار و کارهای مرکز با موضوع دفاع مقدس گره خورده بود و هیچ ورودی به عرصههای مجاهدتهای سپاه در سی سال پس از جنگ نداشته است.
این ایراد به سپاه نیز وارد است که از تجربه بیبدیل راویان کنار فرماندهان بعد از جنگ استفاده نکرد. بعد از جنگ آقای محسن رضایی، آقای رحیم صفوی و آقای عزیز جعفری که فرماندهی سپاه را بهعهده داشتند، درگیر میدانهای بسیار پیچیدهتری همچون فتنه سال 88، جنگ سوریه و... بودند، اما کنارشان راویانی نبود، معنای حرف من این نیست که ثبت و ضبط صورت نگرفته است، تاحدودی ثبت و ضبط شده است، اما نه مانند دوران دفاع مقدس.
سردار پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه، گروهی کنار خودش دارد که کار ثبت و ضبط را انجام میدهند، اما آیا در خصوص تمامی فرماندهان سطح تاکتیکی نیز این کار را انجام داده است؟ خیر. حاج قاسم در جبهه مقاومت حوادث و اتفاقات را بهصورت دقیق نوشته و موجود است،برخی از فرماندهان این کار را انجام دادهاند.
س: یعنی شهید سلیمانی خاطرات روزانه مبتنی بر اسناد دارد؟
سردار نائینی: بله، تمامی اتفاقات ثبت و ضبط شده است، اما زمان انتشارش هنوز نرسیده است. سازمان اطلاعات سپاه، اسناد حوادث سیاسی و امنیتی را در اختیار دارد، گنجینه بیبدیلی در اختیار این بخش از سپاه قرار دارد.
این اسناد را به مرکز داده است؟
سردار نائینی: بله، این مأموریت، جدید است. سردار سلامی فرماندهکل سپاه ابلاغ کردند که تمامی اسناد در میدانهای مختلف مجاهدت سپاه با هدف تاریخنگاری و تولید گونههای مختلف پژوهشی در آینده، مانند دفاع مقدس باید در اختیار مرکز قرار بگیرد.
ارتباطات و تعاملات با بخشهای مختلف شکل گرفته است، در ابتدای کار قرار داریم، این کار باید بعد از دفاع مقدس انجام میگرفت، متأسفانه غفلت صورت گرفت، تجربه بیبدیل و بسیار موفق باید تکرار میشد؛ راویان جدید و جوان باید آموزش میدیدند و کنار فرماندهان قرار میگرفتند. سپاه در حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله، با تمام ظرفیتهایش وارد میدان میشود، در بم و سرپلذهاب تمامی فرماندهان حضور داشتند، صبح روز نخست پس از وقوع زلزله بم، تمامی فرماندهان سپاه همچون سردار سلیمانی و شهید کاظمی با پرواز راهی بم شدند، بنده نیز در آن پرواز حضور داشتم، اما متأسفانه هیچ کدام از آن لحظات ثبت نشد، لحظه به لحظه آن اتفاق باید نوشته و روایت میشد، اکنون ابزارهای متنوع، روزآمد و جدیدی آمده است که کار را راحتتر کرده است.
س: اکنون برنامهریزی و هماهنگی شده است تا در اتفاقات و حوادث بعدی این کار انجام بگیرد؟
سردار نائینی: این موضوع به مرکز ابلاغ شده است، شیوهنامه آن آماده شده است و منتظر ابلاغ ساختار آن هستیم، ساختار که نهایی شود، سازماندهی جدیدی خواهیم داشت. ما در آینده در 5 نیروی سپاه و سپاههای استانی، مرکز اسناد خواهیم داشت. ردههای مختلف مرکز با جذب نیرو و سازماندهی راویان کنار فرماندهان این کارها را در آینده انجام خواهند داد.
نگاه راهبردی به جنگ داریم
س: چند اثر از سوی مرکز منتشر شده که با نگاه به جنگها و تهدیدات آینده تدوین شده است، این آثار عبارتند از «مسائل اساسی جنگ» و «نقبی بر درسها و دستاوردهای دفاع مقدس» که توسط آقای محمد درودیان و با هدایت سرلشکر رشید تدوین و تألیف شده است، آیا مرکز علاوه بر تاریخنگاری و روایت تاریخ، مأموریتی نسبت به آینده نیروهای مسلح و تهدیدات و جنگهای احتمالی دارد؟ همچنین نگاه سرلشکر رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء(ص)، که مسئول رصد تهدیدات است، به مرکز چیست؟
سردار نائینی: این دو اثری که نام بردید، ایده بنده به آقای درودیان بود؛ چون دیدم تنها کسی که میتواند این کار را انجام دهد، ایشان است. آقای درودیان از این کار خیلی استقبال کردند، با ایشان چند جلسه برگزار کردم، برای اتقان کار خودم با سرلشکر رشید صحبت کردم، ایشان هم نظارت بر این کار را پذیرفتند.
مرکز کنار دو رویکرد حماسی و عاطفی (اجتماعی) به جنگ و توصیف تاریخی (تاریخنگاری)، یک رویکرد دیگر هم دارد که آن نگاه راهبردی به جنگ است. دفاع مقدس پشتوانه قدرت ما و شالوده اصلی قدرت ملی در همه عرصههاست. ما باید از درون دفاع مقدس، درسها، نظریه و دکترین تولید کنیم و ببینیم که برای امروز و جنگهای آینده چه درسهایی دارد.
مرکز در این زمینه خیلی ورود پیدا نکرده است، البته کار بسیار سخت و پیچیدهای است. من اخیراً برای جلد دوم کتاب درسها و دستاوردها با آقای درودیان صحبت کردم. ایشان برای نگارش جلد اول خیلی اذیت شد، حاضر نشد جلد دوم این کتاب را کار کند. او میگفت "فرماندهان پای کار نمیآیند، یا بحثها بهگونهای نیست که از درون آن درسها و دستاوردها را بیرون کشید."
س: خودشان هم در مقدمه جلد نخست آوردهاند که آن چیزی که مدنظر بوده، بهخوبی محقق نشده است.
سردار نائینی: من خیلی با ایشان صحبت کردم، در نهایت قرار شد پس از آمادهسازی کاری که در اختیار ایشان قرار دارد، اثری پژوهشی و تألیفی در این رابطه خودمان آماده کنیم.
س: ارتباط سازمانی بین مرکز و قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء(ص) وجود دارد؟
سردار نائینی: بله، جلساتی در قرارگاه است که بنده عضو آن هستم و در آن شرکت میکنم. همه فرماندهان بهخصوص سرلشکر رشید اهتمام و نگاه جدی به مرکز دارند. برخی از آثار مرکز همچون تاریخ شفاهی فرماندهان شاخص را برایشان ارسال میکنیم و ایشان دقیق مطالعه میکنند.سرلشکر رشید نکات و ملاحظاتشان را به مرکز اعلام میکنند و بسیار به مرکز کمک میکنند. البته همه فرماندهان اینگونه هستند، آقای محسن رضایی نیز اینگونه هستند. فرماندهان قرارگاه و لشکرها نیز به ما بسیار کمک میکنند، همه بخشی از هویت خود را در مرکز اسناد جنگ میبینند.
بنابراین ما علاوه بر توصیف تاریخی در دو حوزه جدید ورود پیدا کردیم؛ یکی حوزه تبیین است که متناظر بر شبهات جنگ است، پروژههایی تعریف کردیم تا پاسخ این شبهات داده شود، شمارههای جدید فصلنامه نگین ایران در این رابطه (تبیین و روایتگری) است.
س: بله، سه چهار شماره اخیر این مجله با شمارههای گذشته کاملاً تفاوت دارد.
سردار نائینی: ما بهدنبال تولید محتوا برای تبیین هستیم، گروههایی را به یادمانهای دفاع مقدس در زمانی که کاروانهای راهیان نور حضور دارند، اعزام میکنیم، این گروهها تمامی روایتهای راویان را ضبط میکنند، این روایتها در اختیار راویان و محققین در مرکز قرار میگیرد، نقاط مثبتش مورد تجلیل قرار میگیرد، ضعفها نیز مورد اشاره قرار میگیرد، کنار این روایتها، روایت مستند و دقیق ذکر میشود.
حوزه دیگر درسها و دستاوردها و تولید تجربه از دفاع مقدس است، اخیراً جلسهای برگزار کردیم و تصمیم گرفته شد گروه مطالعات نظامی علاوه بر کتابهایی که برای یک یگان منتشر میکند، یک کتاب با عنوان درسها و دستاوردهای آن یگان نیز حتی اگر شده در حد 40 صفحه منتشر کند، در تاریخ شفاهی فرماندهان نیز فضای جدیدی تحت عنوان درسها و دستاوردها ایجاد کردیم.
س: پس کتابهای تاریخی شفاهی صرفاً خاطرات نخواهند بود و بحثهای تحلیلی نیز در آن صورت خواهد گرفت.
سردار نائینی: بله.
70درصد اسناد مرکز تا پنج سال آینده منتشر میشوند
س: در دوره مدیریت جنابعالی دسترسی به اسناد جنگ راحتتر شده است، اما اسناد همچنان در اختیار و انحصار خودتان است و اگر کسی بخواهد به این اسناد دسترسی پیدا کند، باید پروسهای را طی کند. آیا بنا دارید، فضایی ایجاد کنید تا پژوهشگران خارج از کشور نیز بهراحتی به این اسناد دسترسی پیدا کنند؟ و دوم اینکه؛ بالاخره چند درصد از اسناد جنگ همچنان دارای طبقهبندی است و ممکن نیست منتشر شوند؟ همچنین اگر بخواهیم نگاهی به آثار مرکز داشته باشیم، بیشتر آثار در خصوص عملیاتهای پیروز است و در خصوص عملیاتهایی که به پیروزی نرسیدیم، کمتر اثری تولید شده است، بهطور مثال شاید یکی دو کتاب در رابطه با عملیات کربلای چهار آماده یا منتشر شده باشد، یا در رابطه با کارنامه لشکر 27 محمد رسول الله(ص)، جلدهای اول، دوم، چهارم و پنجم منتشر شدند، اما جلد سوم که در خصوص عملیات ناکام والفجر مقدماتی است بهتازگی میخواهد منتشر شود، تأخیر در انتشار آثار و اسناد مربوط به عملیاتهای ناکام بهچهدلیل است؟ آیا ممکن است در آینده تمامی اسناد منتشر شود و هیچ سند منتشرنشدهای نداشته باشیم؟
سردار نائینی: بخش زیادی از اسناد جنگ در قالب کتابها، روزشمار، کارنامه، اطلس، کارنامه، تاریخ شفاهی فرماندهان و... منتشر شده است، درونمایه آثار مرکز بهخصوص آثار پژوهشی، انتشار اسناد است.
ما 12 گونه سند داریم؛ کالکها و نقشههای گسترش دشمن و وضعیت خودی، دستنوشتههای فرماندهان، مصاحبههای تکمیلی با فرماندهان در خصوص یک عملیات یا حادثه، برآوردهای اطلاعاتی، عملیاتی، لجستیک و نیروی انسانی، طرحهای عملیاتی، کتابچههای گزارش عملیاتها، بولتنها و نشریههای ویژه که در دوران جنگ از سوی خبرگزاری پارس، دفتر سیاسی سپاه، شورایعالی دفاع، روابط عمومی فرماندهیکل سپاه و ستاد تبلیغات جنگ بهصورت محدود منتشر میشد و نشریات سپاه در آن دوره از جمله این اسناد است. مطلق اینها هیچگونه طبقهبندی ندارد. هرکسی، هرکدام از اینها را که بخواهد در اختیارش قرار میدهیم.
س: راه دسترسی چگونه است؟
سردار نائینی: هفتاد هشتاد درصد اینها مورد استفاده محققان قرار گرفته است، بهطور مثال در کتاب طریقالقدس از تمامی اسناد مربوط به آن عملیات استفاده شده و حتی تعداد و اسامی شهدای عملیات در آن کتاب آمده است، بهطور دقیق مشخص است که برای عملیات طریقالقدس چند جلسه برگزار شده است، در هر جلسه کدامیک از فرماندهان حضور داشتند، جلسه چهمقدار طول کشیده و چه بحثهایی مطرح شده است، همین کار در مورد سایر عملیاتها نیز در حال انجام شدن است، حدود 60 درصد عملیاتها آثارش منتشر شده یا بهصورت پروژه تعریف شده و در حال کار شدن است.
کتابهای کارنامه و اطلس عملیاتها تقریباً کامل است، تاریخ شفاهیها هنوز تمام نشده است. اگر 2500 اثر تاریخی تا چهار ـ پنج سال آینده منتشر شود، تقریباً هفتاد ـ هشتاد درصد آثار قابل انتشار (فاقد طبقهبندی) مرکز منتشر خواهد شد. ما در طول هفته سه چهار مراجعه برای دریافت سند داریم.
س: اینها معرفیشده هستند یا بهصورت انفرادی مراجعه میکنند؟
سردار نائینی: فرد هستند؛ نویسنده، پژوهشگر، مستندساز، فیلمساز و... . حضرت آقا چندی پیش در خصوص عملیات فتحالمبین و اینکه ممکن بود صدام در آن عملیات اسیر شود، صحبت کردند. تاکنون سه چهار نفر با من صحبت کردند که "اسناد این موضوع را در اختیار ما قرار بدهید و ما میخواهیم کاری انجام بدهیم."، با دو نفر از آنها جلسه برگزار کردیم، 17ـ16 سند در روایتهای خودمان و عراقیها در این مورد داشتیم که اینها را تدوین کردیم و هم برای دفتر فرستادیم و هم در اختیار آنها قرار دادیم.
درباره موضوعات مختلفی به من مراجعه میکنند، چند روز پیش یک نفر به من زنگ زد و گفت "میخواهم مستندی در خصوص نقش بهداشت و درمان در دفاع مقدس بسازم". ما اطلس بهداری، تاریخ شفاهی پزشکان شاخص در جنگ و مسئولان واحد بهداری، اسناد بهداری و مراکز تعاون و... داریم، گفتیم "همه اینها را در اختیارت قرار میدهیم."، هرچه بخواهد در اختیارش قرار میدهیم و هیچ مانعی هم وجود ندارد.
در مورد اسنادی هم که هنوز منتشر نشده؛ یعنی تدوین شده، اما در قالب یک کتاب سندی (400 عنوان کتاب سندی در مرکز داریم) آمادهسازی نشده است، نیز آمادگی داریم در اختیار دیگران قرار بدهیم، بهطور مثال اگر کسی بخواهد در مورد شهید احمد کاظمی فیلم سینمایی بسازد یا کتاب تولید کند و بنویسد، هرچه داشته باشیم، میدهیم. تلفن بنده را همه دارند و در شبکههای مختلف اجتماعی نیز حضور دارم، ساختمان مرکز مشخص است، مدیران ما را نیز همه میشناسند، مراجعه کنند، حتماً در اختیارشان قرار خواهیم داد.
بخشی از اسناد نیازمند گویاسازی است، 40 هزار صوت جلسات طرحریزی و هدایت وجود دارد، هر صوت جلسه تقریباً یکی دو هفته طول میکشد تا پیاده و تایپ شود، مقابله صوتی صورت بگیرد، چک و کنترل شود؛ یعنی بهطور دقیق مشخص شود که این صدای کدام فرمانده است، در هر جلسه بهطور میانگین ده پانزده فرمانده حضور دارند، همه روی نقشه و کالک با یکدیگر حرف میزنند، صدای بیسیم و هدایت عملیات است، فرماندهای از خط مقدم میرسد و گزارش خط میدهد و روی نقشه میگوید؛ "الآن فلان یگان عراقی از آنجا و اینجا حمله کردند."، آنجا و اینجا را باید راوی و فرماندهانی که در جلسه بودند، مشخص کنند. برای این کار قرارگاه تشکیل دادیم و هفتاد نفر در آنجا مشغول به کار هستند، یک فرد جوان صوتها را پیادهسازی میکند. در یک پروسه 2ساله تقریباً تمامی نوارهای سطح قرارگاه پیاده، تایپ و مقابله صوتی شده است، اما بخش زیادی از اینها چک و کنترل نشده است، بسیاری از صداها قابل تشخیص نیستند و نمیتوان فهمید که صدای علی فضلی، عزیز جعفری یا احمد غلامپور است، این صداها را راویان و کسانی که در آن جلسات بودند، میشناسند، تعداد آنها هم انگشتشمار است.
هر نوار شناسنامهای دارد و مشخص است که مربوط به چه زمانی، چه عملیاتی و کجاست و چهکسانی حضور دارند و دستور جلسه چیست، این کار بسیار سخت و پیچیده است، این کار باید بعد از جنگ بلافاصله انجام میشد. زمانی که من به مرکز آمدم، حدود 40 درصد نوارها پیاده شده بود، بخش زیادی از نوارهای تیپها و لشکرها به آن یگانها داده نشده بود. من نسخه اصلی اسناد یگانها را در مرکز نگهداشتم، اما نسخه کپی (دیجیتالی) آنها را به خودشان دادم و گفتم "نوارهایتان را خودتان پیاده کنید."، وقتی در اختیار لشکر باشد، بهطور مثال آقای حسین بهزاد و آقای گلعلی بابایی میتوانند تاریخ جنگشان را بنویسند.
این اسناد در گذشته احتمالاً با نگاه حراست از اسناد فقط در اختیار راویان، محققان و پژوهشگران مرکز بوده است، اما اکنون گویاسازی و پیادهسازی را بهعنوان یک پروژه بزرگ تعریف کردیم، سطح قرارگاهها تمام شده است، سطح لشکرها نیز متفاوت است. برخی از لشکرها و یگانها محقق و پژوهشگر دارند، تاریخ جنگ را مینویسند و بسیار باانگیزه کار را جلو میبرند و از این اسناد بهعنوان منبع اصلی استفاده میکنند، برخی هم مشکلاتی دارند.
نگاه و نگرش ما مبتنی بر انتشار است، اما پژوهشگر و محقق در مورد یکی دو گونه سندی که پیچیدگی و سختی دارد باید صبر کند، چون گرهها و مشکلاتی دارد و باید سؤالها را برطرف کرد، صوتها باید به کتاب سندی تبدیل شوند تا در اختیار پژوهشگران و... قرار بگیرند، برخی از صوتهای جلسات را هرکسی نمیتواند استفاده کند.
اسناد عراقی جنگ توسط حاج قاسم به ایران آورده شد
س: بخشی از اسناد جنگ مربوط به عراقیهاست؛ یعنی اسناد جنگ فقط ایرانی نیست و عراقی هم است، آیا در سالهای اخیر تلاشی شده است تا به بخشی از آن اسناد دسترسی پیدا کنیم، البته گویا بعد از سقوط صدام بسیاری از اسناد بهغارت رفتند و در اختیار افراد سودجو و دلال قرار گرفت، آیا تلاش شده است از آنها هم این اسناد را دریافت کرد؟
سردار نائینی: کارهای خوبی انجام شده، اما کافی نبوده است، یک بخش از اسناد عراقیها، اسناد شنود است که در زمان جنگ جمعآوری شد.
س: اینها اسنادی است که شنود کردیم و در اینجا داریم، منظورم اسنادی است که ما در اینجا نداشتیم.
سردار نائینی: اسناد شنود به روایت عراقی جنگ خیلی کمک میکند، بخشی از اسناد عراقیها، اغتنامی است و ما در زمان جنگ از سنگرهای عراقیها جمعآوری کردیم، بخش سوم اسنادی است که بعد از سقوط صدام با تدبیر حاج قاسم جمعآوری شد و در اختیار ما قرار گرفت، این اسناد غنی و بیبدیل هستند، اما متأسفانه هنوز نتوانستهایم روی این اسناد کار کامل پژوهشی انجام بدهیم.
س: اثری مبتنی بر این اسناد منتشر شده است؟
سردار نائینی: هنوز نه. یک بخش از اسناد هم سندهایی است که توسط فرماندهان عراقی بهعنوان اثر تحقیقی انجام شده است، ما آنها را ترجمه کردیم.
س: مانند کتاب ویرانی دروازه شرقی نوشته وفیق السامرایی.
سردار نائینی: بله. حدود چهل پنجاه عنوان کتاب است که 20 عنوان آن درخور و در دستور کار برای ترجمه قرار دارد.
گفتگو با فرماندهان ارتش عراق
س: تعدادی از فرماندهان ارتش بعث عراق پس از سقوط صدام به کشورهای خارجی رفتند، آیا بهسراغ آنها رفتید تا گفتگویی داشته باشید؟
سردار نائینی: بهسراغ فرماندهان اصلی ارتش بعثی عراق رفتیم و با عمده آنها گفتگو گرفتیم، البته آنها بهراحتی حاضر به گفتگو نبودند، این گفتگوها بخش غنی از اسناد مرکز است.
مقایسه ارتش و سپاه غلط است
س: بالاخره مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، سپاه نیز یکی از سازمانهای درگیر جنگ بوده است؛ یعنی یک طرف جنگ قرار میگیرد، این سازمان که متعلق به سپاه و یکی از نهادهای ذینفع در جنگ است، قرار است جنگ را روایت بکند، اما جنگ را باید کسانی روایت کنند که بیطرف هستند یا اینکه بیطرفانه روایت کنند، شما چقدر تلاش میکنید روایت بیطرفانه و منصفانه داشته باشید؟ آیا تاکنون نگاه نقادانه به عملکرد سپاه در طول جنگ داشتهاید، بهطور مثال عملیات سپاه را در یک عملیات بهصورت جدی نقد کنید؟ حتی پا را فراتر بگذارید و عملکرد یک فرمانده را در طول دوران جنگ یا در یک عملیات نقد کنید، بهطور مثال فرماندهی آقایان رضایی، رشید، صفوی و شمخانی را نقد کنید؟
سردار نائینی: سپاه یک طرف جنگ نیست، سپاه مسئولیت و مأموریت سازماندهی مردمی جنگ را داشته است. جنگ ما نیز یک جنگ مردمی و انقلابی بود. مبدأ تحول و پیروزیها در جنگ نیز مردم بودند. این پیروزیها براساس طرحریزیهای خلاقانه و مردمی کردن جنگ به دست آمد.
در سال اول جنگ، فرمانده بنیصدر بود و او با استفاده از ظرفیتهای ارتش میخواست به پیروزی برسد، طرحهای مختلف با اصرار ایشان تهیه و عملیاتهایی اجرا شد، اما نتیجهای بههمراه نداشت.
معنای حرف من این نیست که نقش و مجاهدتهای ارتش، جهاد سازندگی، کمیتههای انقلاب اسلامی، ژاندارمری، شهربانی و... نادیده گرفته شود، همانطور که در صحبتهای اخیر سرلشکر باقری در بازدید از مرکز نیز بود، مقایسه غلط است، اینکه بگوییم یک طرف سپاه و یک طرف ارتش است و این روایت ارتش و دیگری روایت سپاه است، غلط است، خیلیها تلاش میکنند روایتهای متفاوت از یک حادثه را کنار هم بگذارند و از درون آن اختلاف، تنش و ناهماهنگی بیرون بیاورند.
بالاخره سازمان ارتش، نیروی انسانیای که در اختیار ارتش بود، تجربه و آموزشهایی که ارتش دیده بود کاملاً با سپاه متفاوت بود و مقایسه غلط است، روایتهای ارتش و سپاه نیز زمانی میتواند روایت هماهنگ باشد که نبردها مشترک هدایت شده باشد، تا یک جایی عملیاتها مشترک و سازمان رزم ترکیبی بوده است، بعد آقای هاشمی که فرمانده جنگ بوده تصمیم گرفته است سپاه و ارتش جداگانه طرحریزی و اجرا کنند، منطقه نبرد هم متفاوت بود.
س: بله، بالاخره ارتش و سپاه تفاوتهایی داشتند، ارتش نیروی هوایی داشت و سپاه نداشت، بهعوض سپاه نیروی مردمی و بسیج داشت، اما ارتش نداشت، بحث من این نیست.
سردار نائینی: توانایی ارتش و سپاه کاملاً متفاوت است، اما اینکه فرمودید "آیا سپاه را هم نقد کردید؟"، بله، به اثر سهجلدی آقای درودیان (مسائل اساسی جنگ) اگر نگاه کنید، خواهید دید؛ یک جلد آن مربوط به ارتش است، الباقی مربوط به سپاه است، نقد سپاه خیلی گستردهتر است.
س: این نقد شاید قائم به شخص آقای درودیان بوده است؛ چون ایشان شخصیت نقادانهای دارند.
سردار نائینی: نه. این اثر با تمهید و احساس ضرورت مرکز تولید شده است، هر اثری را که مرکز منتشر میکند، صاحب اثر مرکز است، مرکز نیز بهلحاظ حقوقی مسئول آن محتواست، اثر ابداع مرکز بوده است و آقای درودیان نیز یکی از محققین بسیار موفق و ممتاز مرکز است، ایشان هویتش متعلق به مرکز است، آقای درودیان از همان روزهای اول یکی از مشاورین بنده بودند و فکر میکنم ایشان هر مسئولیت و عنوانی هم که داشته باشد، با آنجا بیشتر از مرکز حال نمیکند، من ایشان را میشناسم و با هم رفاقت داریم، بقیه هم همینجور هستند.
س: سایر پژوهشگران مرکز نیز جرئت و جسارت نقد سپاه را دارند؟
سردار نائینی: هرکدام که چنین توانمندی داشته باشند و تلاششان به تولید اثر محققانه بینجامد، حمایت خواهیم کرد. اکنون در حوزه تاریخ شفاهی فرماندهان و آثاری که مرکز تولید میکند، کاری به گرایش و علایق سیاسی نداریم، تاریخ شفاهی که کار میشود، تاریخ شفاهی مطلق فرماندهان در جنگ است، کتاب دوجلدی تاریخ شفاهی آقای حسین علایی در حال آمادهسازی است، کتاب دوجلدی تاریخ تحلیلی جنگ را مرکز منتشر کرد.
س: انصافاً هم کتاب جامع و مستندی است.
سردار نائینی: سایر راویان هم که اثر تولید میکنند، علایق سیاسی متفاوتی دارند، کتاب جنگ شهرها را که نویسندهاش آقای محسن رشید است مرکز اسناد جنگ منتشر کرده است، کتاب عملیات بیتالمقدس را ما با ایشان قرارداد داریم، توانمندترین، مسلطترین و مجربترین فرد در این حوزه، ایشان است، کتابش در جایزه دوسالانه شهید سلیمانی نیز برتر شناخته شد و از سرلشکر باقری تندیس گرفت.
برای ما انتشار روایت مستند و معتبر ملاک است؛ بدون هیچ اغراق، دروغ و تعصب سازمانی، فلسفه وجودی مرکز مقابله با تحریف و دروغ است، ممکن است در روایت حادثهای خطایی هم باشد، بالاخره روایتهای یک حادثه متفاوت و متنوع است و ممکن است تناقض هم وجود داشته باشد، اینها ناشی از اغراض خاص هم نیست، برخی روایتهای بیرونی، روایتسازی و ناشی از اغراض خاص سیاسی است، روشن است که میخواهند جنگ را زیرسؤال ببرند، برخی از روایتسازیها هم ناشی از روحیه فرد است، فرد دچار فراموشی، اغراقگویی و... است، از این چیزها زیاد داریم، بالاخره چهل سال از جنگ فاصله گرفتیم و اسنادی که در مرکز است به تاریخ شفاهی کمک میکند، اگر اسناد نبودند، با تاریخ شفاهی نمیشد روایت جنگ را منتقل کرد.
وظیفه ما انتشار روایت مستند و معتبر است
س: در رابطه با ارتش و سپاه حرف من این است آن جاهایی که ارتش و سپاه با هم عملیات کردند؛ مانند عملیاتهای ثامنالائمه(ع)، طریقالقدس، فتحالمبین و بیتالمقدس، روایتهای متناقض و متضادی وجود دارد، بهطور مثال فرماندهان سپاه میگویند "طرح نهایی عملیات بیتالمقدس را سپاه ارائه داد"، اما ارتشیها میگویند "طرح نهایی را ارتش ارائه داد"، آیا بنا دارید این اختلافها را رفع کنید و روایتها یکی شود؟
سردار نائینی: وظیفه ما انتشار روایت مستند و معتبر است، ما وقتی میگوییم فلان فرمانده طراح بوده است، سندش را منتشر میکنیم، هر جا، هر روایتی که داشتیم، سندش را منتشر کردیم، ارتش هم اگر روایتی را مستند منتشر کرده است، قطعاً قابل اعتناست.
اسناد ملاک و مبنا هستند، ما کتاب طریقالقدس را نوشتهایم، کاستیهای آن کتاب در خصوص سازمان رزم و نقشها چیست؟ هر جا که ارتش نقشی داشته است، در کتابهای مرکز آمده است، اخیراً آقای محسن رشید در خصوص عملیات بیتالمقدس با من صحبت کرد. ما نشستهایی با فرماندهان وقت ارتش در استودیو مرکز برگزار کردیم. ما حتماً با امیر مفید و فرماندهان ارتشی که در عملیات بیتالمقدس فرمانده و جانشین فرمانده قرارگاه و فرمانده لشکر بودند، گفتگو خواهیم کرد و روایتهایشان گرفته میشود، اسنادش هم گرفته میشود.
بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس متولی راستیآزمایی اختلاف روایتها در ارتش و سپاه است
بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس متولی راستیآزمایی دو روایت متناقض و متضاد است، من در سپاه چنین مسئولیتی ندارم، وظیفه من انتشار روایت معتبر و مستند از نقش سپاه در دفاع مقدس است، درخصوص آن جاهایی هم که ارتش و... کنار سپاه جنگیدهاند، تلاش خواهم کرد روایت کاملی منتشر کنم، در این زمینه کار هم کردهایم، کتاب دوجلدی کارنامه نقش جهاد سازندگی در جنگ را منتشر خواهیم کرد.
س: در گذشته نیز یکی از شمارههای مجله نگین را هم به این موضوع اختصاص دادید.
سردار نائینی: بله، آمادگی کامل داریم. با برخی از فرماندهان ارتش نیز صحبت کردیم، اما آنها ملاحظات مرکز حفظ آثار خودشان را دارند. با سردار رضایی و سردار رشید نیز صحبت کردم تا تاریخ شفاهی تعدادی از فرماندهان ارتش را که نقش اساسی در دفاع مقدس داشتند آماده کنیم.
اگر جایی غفلت شده است، میپذیریم تا در بازنشر و چاپ جدید کتابها اصلاح شود. نباید نقش نیروی هوایی و هوانیروز ارتش را در عملیات والفجر8 که بسیار جدی است، نادیده بگیریم، طرحریزی، هدایت و اجرای عملیات والفجر8 با سپاه بود، اما هوانیروز و نیروی هوایی نقش جدی داشتند.
س: هوایی در آن عملیات قرارگاه رعد با فرماندهی شهید بابایی تشکیل داد.
سردار نائینی: ما تأکید و توصیه کردیم. در نهایت نیز کتابهای مرکز را به چند نفر از فرماندهان میدهیم و نظر میدهند، آثاری که مبنایی است حتماً مورد مطالعه و دقت فرماندهان قرار میگیرد. در جلسات تاریخ شفاهی فرماندهان شاخص همچون آقای محسن رضایی، فرماندهان ارتش نیز دعوت شدند.
نبردهای ناکام را روایت میکنیم
س: یا اینکه در برخی از جلسات تاریخ شفاهی سردار قربانی، مرحوم امیر لطفی نیز حضور داشت، اما نقدی که به یکی از کتابهای تاریخ شفاهی یکی از فرماندهان ارشد سپاه وارد میشود این است که ایشان چندین صفحه در مورد ارتش در سال نخست جنگ صحبت میکند و این سازمان را مورد نقد قرار میدهد، اما طرف ارتشی حضور ندارد که از خودش دفاع کند یا دیدگاه ارتش را بیان کند.
سردار نائینی: این موضوع روایت فرد است، بعد هم ذکر میشود که روایت فرد است، فرماندهان ارشدی که در ابتدای جنگ حضور داشتند و در آن فضا جلوی تهدید ایستادند، هم مجاهدتهای ارتش و هم مشکلاتی را که ارتش در پیشبینی تهدید، آرایش مناسب، مقابله با پیشروی دشمن و... داشته است روایت میکنند، این هم بخشی از تاریخ جنگ است، تاریخ جنگ مجموع اینهاست و نمیشود اینها را روایت نکرد.
تاریخ جنگ مجموعهای از شکستها، ناکامیها و پیروزیهاست، ما روایت جنگ را روایت کامل همه حوادث میدانیم، هیچ ملاحظه خاصی هم نداریم، تمام 67 روزشمار جنگ که شامل پیروزیها و ناکامیهاست، قرارداد شده است. فکر میکنم تا دو سه سال آینده این پروژه به پایان برسد.
روزشمار عملیات کربلای چهار آماده شده است، اما در تدقیق اسناد مشکلاتی دارد، آن هم آماده و منتشر میشود. در مورد مقطع پایان جنگ نیز 6ـ5 جلد روزشمار داریم. روزشمار عملیات والفجر10 منتشر شده است. سقوط فاو، سقوط شلمچه، سقوط جزایر و عملیات مرصاد سایر روزشمارها هستند. مجموع اتفاقات از 28 فروردین 67 تا پذیرش قطعنامه 598 در این کتابها آمده است.
کتابهای کارنامه تمامی عملیاتها نیز قرارداد دارد، مؤلف کتاب مرصاد مشخص شده است، مقطع پایان جنگ پروژه شده است و محققش نیز مشخص است، دو سال است که مشغول کار میباشد، تمام اسناد در اختیارش قرار گرفته است. ما در دوران دفاع مقدس موضوع و مقطعی نداریم که کتابی درباره آن نداشته باشیم، البته مقداری زمان نیاز دارد تا آماده و منتشر شود.