همه تشنه بودند. یکی از همرزمان، چون تشنگی بسیار زیاد دوستان را شاهد بود، آب را نمیخورد و به دیگران تعارف میکند. بچهها ردیف به روی زمین نشسته بودند.
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، حوالی ظهر روز دوشنبه ۱۶/۴/۱۳۶۵ (روز هفتم عملیات) بار دیگر مواضع لشكر ۲۷ زیر آتش شدید دشمن قرار میگیرد و متعاقب آن، نیروهای پیادهی عراق كه به نظر میرسد به استعداد یك تیپ باشند، تظاهر به تك میکنند.
لشكر ۲۷ كه بار دیگر در یك عمل انجامشده قرارگرفته است، تمام انرژی خود را برای مقابله و دفع پاتك دشمن به كار میبرد. رزمندگان گردان كمیل بااستعداد ۷۰ رزمنده درنهایت ایثارگری مقاومت میکنند.
از جنگ دو طرف در سختترین و طاقتفرساترین موقعیت زمانی به لحاظ گرمای شدید هوا و تشنگی، دو ساعت و نیم است كه میگذرد. فضای منطقه را دود و آتش و هیاهوی مداوم گلولههای تیربارها و مسلسلها و بهخصوص انفجار گلولههای توپ پرکرده است. هر چه عملیات به طول میانجامد، رمق دو طرف بیشتر كاهش مییابد.
باگذشت ۳ ساعت، اكنون بیشتر صدای انفجار مهیب گلولههای توپ و خمپاره است كه به گوش میرسد. در این هنگام فرماندهی تیپ ۷۱ عراق به پشتیبانی گردان توپخانهی خود رفته و به ستاد اعلام میکند تا تكلیف را برای جلو رفتن یا عقبنشینی مشخص كنند، چراکه تعداد زیادی از نیروها كشته و یا زخمی شدهاند و فرماندهان گروهانها و دستهها پیدرپی تقاضای آب و آذوقه دارند.
آنها بهشدت در سختی و تنگنا به سر میبرند. البته تلاشهایی برای رفع این مشكل انجام میشود، اما خودروهای حامل آب و آذوقه بر اثر آتش سنگین نیروهای ایرانی منهدم شدهاند و شدت عطش و تشنگی نیروها به حدی رسیده كه برخی فرماندهان به مقام ارشد خود در قرارگاه اعلام كردهاند در صورت تأخیر در ارسال نیازها، ناچار عقبنشینی میکنند.
فداکاری در نهایت درجه خود
در جبههی خودی نیز وضع بهتر از این نیست. تنها وجه تمایز رزمندگان با نیروهای عراقی، ریشههای اعتقادیشان در مبارزه با نیروهای اشغالگر و روحیهی فداكاری و ایثارشان در برابر دشمن است. جلوهی این فداكاری در زمان نبرد و هنگامیکه رزمندگان عطش شدید دارند، كاملاً مشهود است. یعنی زمانی كه قمقمههای آنان خالی است و همه تشنهاند؛ فقط یكی از رزمندگان در قمقمهاش كمی آب هست كه آن را به دیگری میدهد و او نیز به دیگری و ...
عباس پورمحمدی (از رزمندگان حاضر در این عملیات) در تشریح این وضعیت میگوید:
همه تشنه بودند. یکی از همرزمان، چون تشنگی بسیار زیاد دوستان را شاهد بود، آب را نمیخورد و به دیگران تعارف میکند. بچهها ردیف به روی زمین نشسته بودند.
اولی قمقمه را از دست او گرفت، اما نیاشامید. آن را به همرزم دیگر تعارف كرد او هم آب نخورد و به دوست دیگرش كه كنار او قرار داشت، داد.
باورم نمیشد در این هوای گرم و با شدت عطش، كسی در فكر خود نیست. قرار بر این شد هر كس جرعهای آب بیاشامد و آن را به نفر بعدی بدهد.
باور كنید از ترس اینكه مبادا آب به همهی بچهها نرسد، قمقمه به دست هرکسی كه میرسید، فقط لبان خود را تر میکرد؛ اندكی آب میچشید و بعد به نفر بعدی میداد.
قمقمهی آب به آخرین نفر رسید، اما هنوز آب بهاندازهی چند نفر دیگر در داخل آن بود. آب اندك قمقمه را ۱۰ تا ۱۵ نفر از بچهها میخوردند، ولی آنقدر بااحتیاط كه از مقدار آن كم نمیشد.
در این زمان بهخوبی مشاهده کردم كه ایثار در اوج قلهی امكان ایستاده است و فداكاری در نهایت درجهی خود میان دوستان میدرخشید.
سرانجام این تهاجمِ متجاوزان كه پنج ساعت ادامه یافته است، براثر جسارت و مقاومت سرسختانهی رزمندگان به شكست انجامید.
منبع:
حاجی خداوردی خان، مهدی، مهران در تحولات جنگ ایران و عراق، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۸۹، صفحات ۶۲۱، ۶۲۲