پیشکسوت دفاع مقدس عنوان کرد؛

مجتبی سعیدی گفت:نقش بعضی از یگان های تخصصی در جنگ همچون مهندسی جنگ،اطلاعات و عملیات و واحد تخریب مغفول مانده و باید بیشتر به آن پرداخته شود.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد، تحقیقات و نشر معارف دفاع مقدس و مجاهدت های سپاه؛ در بعدازظهر دومین روز برپایی سی و ششمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران،حضور مردی در برابر غرفه مرکز اسناد ،تحقیقات و نشر معارف دفاع مقدس و مجاهدت‌های سپاه،توجه ما را به خود جلب کرد.

حساسیت و وقت گذاری طولانی او برای بررسی آثار مرکز،نشان از شخصیتی علاقمند به فرهنگ دفاع مقدس می‌داد که سال‌ها مجاهدت در دفاع مقدس و البته پژوهش در آثار جنگ،گرد پیری را بر سر و صورت او نشانده بود.

این اوصاف وی ما را مصمم کرد تا ضمن دعوت از وی برای حضور در غرفه مرکز اسناد، مصاحبه‌ای را با ایشان انجام دهیم که متن آن منتشر می‌شود:

۱-لطفاً خودتان را معرفی و سوابق فرهنگی خود را تشریح کنید.

مجتبی سعیدی هستم از رزمندگان دفاع مقدس که سابقه حضور در جبهه و در عملیات مسلم بن عقیل(مهرماه ۱۳۶۱) را دارم و در بقیه عملیات‌ها ،در خط پدافندی عمل می‌کردم و بعد از جنگ هم تا پایان دوره خدمت در سپاه، در یگان مهندسی رزمی به فعالیت مشغول بودم.

خاطره‌ای از این عملیات دارم که مربوط به امدادهای غیبی و الهی بود که البته در خیلی از عملیات‌ها در طول هشت سال از جانب خداوند شامل حال رزمندگان اسلام می‌شد.

در این عملیات وقتی‌که ما شبانه به سمت خط مقدم حرکت می‌کردیم،چون از تپه‌ها می‌خواستیم بالا برویم و اتفاقاً آن شب نیز ،شبی مهتابی و ماه کامل بود؛بنابراین اگر با این وضعیت می‌خواستیم به بالا برویم،در معرض دید دشمن بودیم و آن‌ها کاملاً بر ما مسلط می‌شدند.ولی ساعاتی قبل از شروع عملیات، لطف خداوند آشکار شد و ابرهای تیره‌ای در آسمان ظاهر شدند که مرتباً روی ماه را می‌پوشاندند.

بعد از مدت کوتاهی ابرها کنار می‌رفتند و هوا روشن می‌شد و دوباره ابرها برای مدت طولانی‌تری روی ماه را می‌پوشاندند.یعنی کاملاً رزمندگان می‌توانستند از آن لحظه‌ای که ابرها کنار می‌رفتند به‌واسطه نور ماه، مسیر خود را تعیین کنند و دوباره تاریک که می‌شد از کنار و مقابل دشمن عبور کنند و آن‌یک معجزه کامل و آشکاری بود که ما دیدیم.

۲-نظر شما در خصوص آتار ارائه‌شده توسط مرکز اسناد در نمایشگاه بین‌المللی کتاب چیست؟

من آثار مرکز را از همان اوایل جنگ و زمانی که هنوز این مرکز در قالب دفتر سیاسی فعالیت می‌کرد،بررسی و مطالعه می‌کردم و تا امروز نیز که به نام مرکز اسناد ، تحقیقات و نشر معارف دفاع مقدس و مجاهدت‌های سپاه تغییر نام یافته ،همچنان ارتباط خود با آثار مرکز را حفظ کرده‌ام.

گاهی اوقات با خود می‌گویم ای‌کاش که یک فرصت یک‌ساله‌ای، وقت آزاد داشته باشم و آثار مرکز را به‌صورت کامل بخوانم و این به دلیل علاقه‌ای است که به آثار مرکز دارم.

۳-آیا مرکز در تبیین و ترویج فرهنگ دفاع مقدس و مجاهدت‌های رزمندگان موفق بوده است؟

کار مرکز کار ارزشمندی است که به‌خوبی دنبال می‌شود.به‌هرحال این کار ،کار تحقیقاتی و بعضاً خسته‌کننده و حوصله بری است که انسان بنشیند و این مباحث را جمع‌آوری و تدوین کند و از خداوند درخواست توفیق روزافزون برای دوستان دارم و انشاالله ثوابی برای آخرتشان باشد.

فقط یک نکته‌ای که هست این بود که من تبیین نقش مهندسی در جنگ را کم می‌دیدم ،الآن که کتاب‌ها را بررسی کردم،خیلی خوشحال شدم که آثاری هم در این زمینه توسط مرکز نگاشته شده که مهم‌ترین آن‌ها کتاب دوجلدی خاکریزهای خط مقدم می‌باشد.

نقش بعضی از یگان‌ها در جنگ مغفول واقع‌شده که از جمله آنها، همین مهندسی جنگ می‌باشد؛ نقش تخریب چی ها در جنگ که هنوز من چیزی ندیدم. ببینید خاطرات زیاد آمده ولی آن کار بنیانی که مربوط به تأسیس این یگان، افراد اثرگذار در آن، کارهای انجام‌شده توسط یگان، این‌ها را ندیدم.

یگان‌هایی مثل توپخانه و نقش آن در دفاع مقدس موردتوجه قرارگرفته که این خود ارزشمند است که در همین زمینه تدوین و چاپ کتاب دوجلدی تاریخ شفاهی سردار یعقوب زهدی؛ سومین فرمانده توپخانه سپاه پاسداران در زمان جنگ کار ارزشمندی است.

مثلاً واحد و یگان اطلاعات –عملیات از جمله رده‌های دیگری است که به نقش آن در دفاع مقدس به‌صورت مبسوط پرداخته نشده است.

بنابراین پرداختن به نقش این واحدها و افراد اثرگذار در آن مهم است و تا این عزیزان از دست نرفته‌اند باید خاطرات آن‌ها را جمع‌آوری کرد. یا مهندسی رزمی که یک کتاب مربوط به نقش لشکر مهندسی رزمی ۴۲ قدر که مربوط به تاریخ شفاهی سردار محمدرضا عیدی عطار زاده بود، مشاهده کردم.

کار خوبی بود، ولی تحلیل کلی مهم است؛ یعنی از ابتدای تشکیل یک یگان یا تیپ و اینکه افراد مؤسس و اداره‌کننده آنچه کسانی بودند و نقش این یگان تا پایان دفاع مقدس موردبررسی قرار گیرد.

باز تأکید می‌کنم تا بچه‌ها و فرماندهان از دست نرفته‌اند، کار مصاحبه و جمع‌آوری خاطرات آن‌ها انجام شود؛ حالا بعداً می‌توان تدوین آن‌ها را انجام داد، مشکلی ندارد ولی تا هستند مصاحبه‌ها گرفته شود و این خاطرات ارزشمند از دست نرود.

یک قسمت دیگر از کار هم که باید پی گیری شود، بحث شهرستان‌هاست، الآن در شهرستان‌ها بچه‌ها به‌صورت خودجوش دارند کارهایی را انجام می‌دهند؛ در فضای مجازی فعالیت‌هایی را دارند، خاطرات رزمندگان خود را جمع‌آوری می‌کنند.

باید یک بخش یا کارگروهی در استان‌ها شکل بگیرد تا بحث جمع‌آوری آثار و خاطرات رزمندگان شهرستان‌های خود را انجام دهند. حیف است که همه‌چیز در تهران خلاصه شود.

لینک کوتاه :
کد خبر : 4024

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال

  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245