طی یک سال گذشته، از حاج قاسم و شخصیتش سخن بسیار به میان آمده و سخنان بسیاری ناگفته مانده است. برای شناخت شخصیتهایی در تراز حاج قاسم تلاش زیادی از سوی فرهیختگانِ عرصههای مختلف لازم است.
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس،بخش اول یادداشت اختصاصی «حسن علایی فعال» که به مناسبت اولین سالگرد شهادت سردار رشید اسلام سپهبد حاج قاسم سلیمانی با موضوع اهمیت شناخت شخصیت حاج قاسم و تحت عنوان «حاج قاسم را چگونه باید شناخت؟» روز گذشته منتشر شد؛ بخش دوم و پایانی این یادداشت را در ادامه میخوانید؛
پ-حاج قاسم در ساحت و زمانهی دفاع مقدس
جنگ تحمیلی که جهت شکست و نابودی انقلاب اسلامی و نهضت خمینی طراحی شده بود، با وجود همهی حمایتها و پشتیبانیهای منطقهای و بینالمللی، بستری شد برای تثبیت هرچه بیشتر نظام نوپای جمهوری اسلامی و جهانیشدن آوازه و پیام انقلاب اسلامی. اما این، همهی ثمرات جنگ نبود بلکه در هنگامهی پرخطر هشت سال دفاع مقدس یکی از الطاف و برکات الهی که رشد، بلوغ و بالندگی نیروهای انقلابی و پیرو امام بود، خود را نمایان کرد. هم آنان که به ندای امام در عصر آغاز انقلاب لبیک گفته بودند با آغاز جنگ کولهبار خود را برای صیانت از انقلاب و دستاوردهایش بستند و راهی جبهههای جنگ در غرب و جنوب کشور شدند. حاج قاسم یکی از رویشهای بیبدیل دفاع مقدس است که تاریخ این سرزمین نمونهاش را به خود ندیده است.
«با شروع جنگ تحمیلی، رزمندگان استانهای کرمان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان (استانهای جنوب شرق کشور) ابتدا بهصورت انفرادی و سپس در گروههای کوچک عازم جبهههای نبرد شدند. منطقه عمومی بستان و سوسنگرد در اولین روزهای مهر ۱۳۵۹ شاهد حضور این نیروها بود. رزمندگان استان کرمان که قبل از سقوط خرمشهر در جنگهای خیابانی آن شهر با دشمن میجنگیدند بیشترین حضور را در بستان، سوسنگرد، آبادان، دهلاویه و جبهههای غرب داشتند. حسین مختارآبادی نخستین شهید سپاه کرمان، در نزدیکی پل سابله به شهادت رسید.
رزمندگان استانهای جنوب شرق در عملیات نصر (۱۵ دی ۱۳۵۹) خطوط پدافندی آبادان (۱۲ اسفند ۱۳۵۹) و عملیات امام مهدی (عج) (۲۶ اسفند ۱۳۵۹) حضور داشتند.
عملیات شهید چمران که در ۵ مرداد ۱۳۶۰ انجام شد مهمترین نبرد رزمندگان منطقه جنوب شرق تا آن تاریخ در منطقه دشت آزادگان محسوب میشد. حضور پراکنده این رزمندگان در جبهههای جنوب همچنان ادامه داشت تا اینکه در ۹ شهریور ۱۳۶۰ یک گردان از نیروهای سپاه و بسیج از سه استان یادشده به فرماندهی محمدمهدی کازرونی وارد آبادان شد. این افراد به سپاه آبادان پیوستند و سپاه آبادان آنها را در خطوط پدافندی مستقر کرد.
دومین گردان منطقه جنوب شرق در ۲۸ شهریور ۱۳۶۰ به آبادان رسید. منصور همایونفر فرماندهی این گردان را که نسبت به گردان قبلی کاملتر بود، بر عهده داشت. رزمندگان این گردان نیز به سپاه آبادان مأمور شدند تا در نبرد شکست حصر آبادان شرکت کنند. بعد از تشکیل سپاه منطقه ۶ در نیمه دوم سال ۱۳۶۰، درحالیکه گروههایی از رزمندگان منطقه در خطوط پدافندی دشت آزادگان حضور داشتند، رزمندگان دیگری برای شرکت در نبرد طریقالقدس آماده شدند.
قاسم سلیمانی فرماندهی دو گردان منطقه ۶ را که در عملیات آزادسازی بستان حضور داشتند، بر عهده داشت. این دو گردان به تیپ کربلا مأمور شدند. سلیمانی از پاسداران سپاه کرمان و مربی پادگان آموزشی قدس بود و مدتها قبل از نبرد طریقالقدس، اندیشه تشکیل یگان رزم مستقل جنوب شرق کشور را در سر داشت. این فرصت چندی بعد، همزمان با طراحی عملیات فتحالمبین به دست آمد. وی تیپ ۴۱ ثارالله (ع) را بدون هماهنگی با فرمانده منطقه ۶ سپاه تشکیل داد. تیپ ۴۱ ثارالله (ع) در عملیاتهای فتحالمبین، بیتالمقدس و رمضان حضوری موفق داشت. اگرچه نیروها در عملیات رمضان به تمام اهداف از پیش تعیینشده دست نیافتند، تیپ ۴۱ ثارالله (ع) در این عملیات، خط دشمن را شکست.
بعد از عملیات رمضان، تیپ ۴۱ ثارالله (ع) با گسترش سازمان رزم به لشکر تبدیل شد و قاسم سلیمانی با وجود مخالفت فرمانده منطقه ۶ همچنان فرمانده آن باقی ماند. لشکر ۴۱ ثارالله (ع) بهتدریج به یکی از لشکرهای قدرتمند سپاه تبدیل شد. عملیات والفجر ۸ و کربلای ۵ نقطه اوج عملکرد رزمندگان این لشکر بود. سلیمانی تا پایان جنگ لشکر ۴۱ ثارالله (ع) را هدایت و فرماندهی کرد. (شناسنامه یگانی لشکر 41 ثارالله، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس)
قدر مسلم حاج قاسم سلیمانی در کنار سایر فرماندهان از رویشهای بلند انقلاب اسلامی است که استعداد شگرفشان در صحنه و عرصهی دفاع مقدس بروز و ظهور تام و تمام یافته است که کمتر نظیری میتوان برای آن جست. مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در بیانات اخیرشان در ارتباط تصویری با فرماندهان و پیشکسوتان دوران دفاع مقدس به این نکته مهم اشاره فرمودند: «... بعد، در این حرکت دستهجمعی (حضور در جبهههای جنگ) چه استعدادهایی ناگهان پیدا بشود. فرض کنید فلان جوان از روستایی در فلان نقطهی کشور - مثلاً روستایی در کرمان - بیاید داخل شهر و بپیوندد به اینها، بعد بشود مثلاً حاج قاسم سلیمانی؛ یعنی یک چنین حرکت عظیمی [بوده]. فلان جوان دانشجو بدون اینکه حتّی یکبار تفنگ به دست گرفته باشد، داوطلبانه برود جبهه، در کوران حوادث جبهه، مثلاً در طول یک سال و نیم، بشود عضو برجسته و موثّر یک قرارگاه نظامی سطح بالا. فرض بفرمایید که جوانی از مجموعهی یک روزنامه، که مشغول فعالیت مطبوعاتی است، برود جبهه و بعد از مدّت کوتاهی بشود مثلاً شهید حسن باقری، نابغهی اطلاعات جنگ؛ و از این قبیل موارد عجیبی و بروز [چنین] استعدادهایی مشاهده شد و چهرههای ماندگار جنگ و شهدای بزرگی از جنگ از این قبیلاند.»
ج- حاج قاسم در ساحت و زمانهی مقاومت اسلامی
همزمان با حماسهآفرینی رزمندگان اسلام و مردم مقاوم ایران اسلامی در دوران هشتساله جنگ، جریان مقاومت اسلامی متأثر از فرهنگ دفاع مقدس در برخی کشورهای غرب آسیا ازجمله لبنان که پایگاه استعماری کشورهای غربی شده بود نضج گرفت. مجاهدین و مبارزین مسلمان با الگوگیری از رزمندگان اسلام حرکت جهادی خود علیه اشغالگران را آغاز کردند. پس از پایان پیروزمندانه جنگ هشتساله، امید زایدالوصفی در اردوگاه جریان مقاومت در کشورهای اسلامی پدید آمد. آنان بهعینه دیدند که در صورت ایستادگی و مقاومت میتوان بر اردوگاه پرهیمنه استکبار فائق آمد. شکلگیری کامل جریان مقاومت در سه دههی گذشته استکبار را به این صرافت انداخت که جهت تضمین و تأمین امنیت کامل رژیم صهیونیستی و استیلای کامل بر منطقه و مقابله با نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی تلاش کند تا نقشه جغرافیایی منطقه غرب آسیا آنچنانکه میخواهد تغییر و ترسیم شود. بدین منظور نقشهراههای متعددی طراحی و درصدد اجرا درآمد که ازجملهی این نقشهها طرح تجزیه کشورهای منطقه بود. در این میان سد محکم و خللناپذیر جمهوری اسلامی بود که تمامقد در برابر ترفندهای مختلف آنها ایستاده و قاطعانه با نقشهها و راهکارهای آنان مخالفت میکرد. استکبار جهانی پس از ناامیدی از راهکارهای سیاسی به راهکار تحریم و فشار اقتصادی، ایجاد تنش، جنگ داخلی و تجاوز روی آورد. تحریم و فشار اقتصادی حداکثری و مسابقه علیه جمهوری اسلامی به بهانه تلاش ایران برای دست یافتن به سلاح هستهای، تجاوز متعدد به غزه، جنوب لبنان، اشغال کامل عراق پس از تجاوز صدام به کویت، حضور نظامی در افغانستان به بهانه مبارزه با تروریسم، به آشوب کشیدن کشور سوریه و عراق و حاکمیت گروههای تکفیری و حملهی همهجانبه ائتلاف به سرکردگی عربستان سعودی به یمن ازایندست برخوردهای خشن و جنگ سخت بود. در این وانفسا سپاه قدس به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی عزم خود را جزم کرده بود که به هر قیمتی شده با اقدامات جنایتکارانهی استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا، کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی مقابله کند. اینچنین بود که نقش بینظیر و تاریخی سپاه قدس به فرماندهی سردار حاج قاسم سلیمانی موجب سرخوردگی و شکست ترفندهای دشمنان مردم مسلمان منطقه شد. حاج قاسم سلیمانی بهعنوان یک استراتژیست تراز اول جهانی، با تجربه ارزشمندی که از دوران هشت سال دفاع مقدس و پسازآن در تأمین امنیت شرق کشور اندوخته بود، با استعانت از امداد الهی و قدرت بسیج نیروهای مردمی کشورهای منطقه، همزمان فرماندهی جبهههای مقاومت در عراق و سوریه و لبنان و غزه و یمن را بر عهده داشت. فرماندهی که ژنرالهای پنج ستاره تجاوزگران را با همه یال و کوپالشان و سیاستمداران کهنهکار را با همه تجربهشان به استیصال و درماندگی واداشته بود. نتیجهی این درماندگی و شکست این بود که بالاترین مقام کشوری که داعیه مبارزه علیه تروریسم داشت و سایر کشورها را با این حربه مورد تاختوتاز قرار میداد، دستور ترور و حذف فیزیکی حاج قاسم را صادر کند تا نامش بهعنوان یک دولت تروریست و جنایتکار برای همیشه در تاریخ ثبت و ضبط شود.
حاج قاسم سلیمانی؛ پرورشیافته انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و حامی، پشتیبان و فرمانده تمامعیار جبهه مقاومت اسلامی در اقصی نقاط کره خاکی، نمونهی عینی انسان تراز اسلام ناب محمدی (ص) بود که با روحیه و عشق و علاقه و آرزوی غیرقابلتصور شهادتطلبی که داشت، سحرگاه جمعه سیزدهم دیماه سال هزار و سیصد و نودوهشت، همراه با مجاهد بزرگ؛ ابومهدی المهندس و جمعی از همراهان، به دستور مستقیم رئیسجمهور آمریکا؛ دونالد ترامپ، ترور و به فیض بزرگ شهادت نائل و به دوستان و یاران شهیدش همچون شهیدان همت، خرازی، باکری، زینالدین، کاظمی، عماد مغنیه و... پیوست.
د- حاج قاسم در ساحت و زمانه حکومت آخرالزمانی
وقتی به مجموعهی روایات و اخباری که درباره ویژگیها و شرایط حکومت آخرالزمان و یاران امام زمان (عج) نقلشده است مراجعه میشود و به موضوع مسلم رجعت که از ضروریات فقه و فرهنگ شیعی است توجه میشود، درمییابیم که افرادی با مشخصات و ویژگیهای حاج قاسم ظرفیت و شایستگی رجعت و نقشآفرینی در حکومت جهانی امام مهدی (عج) را دارند.
«ایمان، طهارت و تقوی، علم و معرفت، معرفت الهی، معنویت، بصیرت، قدرت روحی و صبر و شکیب، روحیه شهادتطلبی، سادگی و بیپیرایگی، جدیت در کار و تلاش روزانه، سادهزیستی، ولایتمداری، انضباط و روحیه تشکیلاتی، اتحاد و انسجام و برادری، روحیه حماسی و سلحشوری، عدالتپیشگی و دادگری» (این صفات و خصلتها از مجموعه روایتهایی که در باب ویژگیهای یاران امام مهدی (عج) بیانشده است استخراجشده است. برای دسترسی به متن روایات به کتب روایی مراجعه شود.) مجموعهای از خصلتها و صفات یاران امام مهدی (عج) است که آن حضرت را در پیشبرد اهداف نهضت جهانی و حکومت آخرالزمانی کمک خواهند کرد.
کافی است این صفات و خصلتها که مرور میشود چهرهی درخشان، نورانی و باصفای حاج قاسم به تصور درآید. قطعاً اذعان خواهد شد که حاج قاسم عزیز بیکموکاست و کاست دارای همهی این ویژگیها بود لذا امید واثق داریم که حاج قاسم سلیمانی از آن دسته مؤمنینی خواهد بود که در آخرالزمان رجعت کرده و پایدررکاب امام مهدی (عج) دوباره یاریرسان دین خدا خواهد بود.
از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده و حضرت یک اصل کلی را بیان فرمودند: «لیس أحد من المومنین قتل إلا سیرجع حتی یموت» هیچ مؤمنی نیست که کشته بشود مگر اینکه بهزودی در دوران رجعت برمیگردد تا با مرگ طبیعی از دنیا برود و برعکس.
از این روایت فهمیده میشود کسانی که در راه خدا به شهادت میرسند، قطعاً در دوران رجعت برمیگردند تا با مرگ طبیعی از دنیا بروند البته قید مؤمن در اینجا قابلتوجه است. کلمه مؤمن بار مفهومی عمیقی دارد که به آن نمیپردازیم، ولی در روایات دارد که هیچیک از مؤمنین نیستند که کشته میشوند مگر اینکه برمیگردند تا دوباره در دوران رجعت با مرگ طبیعی از دنیا بروند.
بر اساس مفهوم این روایت شهدایی که در جنگ تحمیلی یا در جاهای دیگر به شهادت رسیدند اگر در زمره مؤمنین باشند در دوران رجعت برمیگردند. (سایت تبیان در موضوع رجعت شهدا)
همچنین از امام صادق (ع) روایتشده که فرمود: «هـر کـس خـدای را، چـهـل بـامـداد بـا ایـن واژههـا و جـمـلات [دعای عهد] نیایش کند و با این دعای عهد، خـالصـانـه و صـادقانه با خدای خویش عهد بندد، از یاران قائم ما خواهد بود. پس اگر پـیش از ظهور آن گرامی از دنیا برود خداوند او را از آرامشگاهش برانگیخته و به هر واژهای از دعـایـش، هـزار پـاداش بـه او ارزانـی داشـتـه و هـزار لغـزش را از پـرونـده عمل او پاک خواهد ساخت.» (سیمای جهان در عصر امام زمان (عج)، ج ۲، ص ۹۴ به نقل از معجم أحادیث امام المهدی: ۳۳۲/۳ ح ۸۷۶)
جمله پایانی اینکه برای شناخت شخصیت ذو ابعاد شهید والامقام حاج قاسم سلیمانی، ضمن اینکه کلیدواژههایی، چون زندگی جهادی، ولایتمداری، اخلاص، شهادتطلبی و عشق خدمت به مردم که شهید عزیز عینیت و تجسم آنها بود باید موردتوجه جدی قرار گیرد، باید به چهار مقطع زندگی ایشان که به گذشته و حال و آینده تعلق دارد مراجعه کرد. آغاز و پیروزی انقلاب اسلامی، آغاز و پایان جنگ، پیدایش و رشد جریان مقاومت اسلامی و حکومت آخرالزمانی چهار مقطعی است که باید در شناخت شخصیت حاج قاسم سلیمانی موردتوجه قرار گیرد. به امید برخورداری از حق شفاعت شهیدان بهویژه سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی (رضوانالله تعالی علیه).