سرلشکر رحیم صفوی گفت: ما در عملیات والفجر ۸، اوج خطرپذیری انقلابی و توکل بر خدا را دیدیم. درواقع به کار گرفتن دانش نظامی، راهبرد عملیاتی، شناساییهای دقیق و اشراف اطلاعاتی، آموزش نیروها و تمرین آنها، توکل بر خدا و به کار گرفتن همه توان برای عبور از اروندرود، در پیروزی عملیات نقش داشت.
به گزارشتارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، عملیات والفجر ۸ با طراحی و فرماندهی سپاه پاسداران اجرا شد. برای پشتیبانی از این عملیات، سپاه یک تک فریب در هور و یک تک پشتیبانی در امالرصاص انجام داد.
عملیات اصلی در فاو، درحالیکه دشمن غافل بود، با عبور نیروهای غواص از رودخانه عریض اروند آغاز شد و در زمانی کوتاه با گسترش سرپل گرفتهشده، رأس البیشه، کارخانه نمک، سایتهای موشکی و شهر فاو تصرف شد و نیروهای خودی آماده مقابله با پاتکهای دشمن شدند.
از سوی دیگر، دشمن که در آغاز عملیات با یگانهای موجود خود در منطقه به مقابله با رزمندگان برخاسته بود، پس از فروریختن مواضعش، یگانهای گارد را بهسرعت وارد نبرد کرد تا با ایجاد تأخیر، فرصت لازم را برای ورود یگانهای احتیاط ارتش عراق فراهم آورد.
اما یگانهای گارد نهتنها نتوانستند در تثبیت مواضع آزادشده تأخیر ایجاد کنند، بلکه سازمانشان نیز متلاشی شد و عقبنشینی کردند. ورود یگانهای احتیاط ارتش عراق به میدان نبرد نیز مؤثر نبود و ۷۵ روز پاتک آنها فقط بر آمار تلفات و خسارتهای دشمن افزود، چندانکه سرفرماندهی ارتش عراق بهیقین رسید که تلاش برای بازپسگیری فاو بهجایی نمیرسد و بهجز انهدام یگانهایش نتیجهای ندارد، لذا پاتکها را متوقف کرد. بدین ترتیب سواحل عراق در کنار خلیجفارس و هممرز باکویت، در تصرف رزمندگان ایران باقی ماند.
روایت سرلشکر رحیم صفوی؛ فرمانده وقت نیروی زمینی سپاه:
شناسایی منطقه عملیاتی
یکی از مهمترین اصول رزم ما، انتخاب سرزمین نبرد بود. باید سرزمینی را انتخاب میکردیم که خودمان بتوانیم با نیروی پیاده بهخوبی در آن بجنگیم و درعینحال عراقیها نتوانند با نیروی زرهیشان در آن مانور کنند. ما باید چنین زمینی را شناسایی میکردیم. در ضمن در عملیات فاو، چند نوع شیوه جنگیدن وجود داشت که مهمترین آن عبور از رودخانه بود. اگر ما از رودخانه عبور نمیکردیم، نمیتوانستیم بجنگیم.
در مرحله اول باید اطلاعاتمان را درباره جزر و مد کامل میکردیم و ساحل اروند را در طرف عراق شناسایی میکردیم. درباره اینکه نیروهای غواصمان چطور از نهرهایی که ایجادشده بود، عبور کنند و بعد، خط را چگونه بشکنند و اینکه نیروها چگونه نخلستان را پاکسازی کنند و بعد در دشت بجنگند و خاکریز احداث کنند، با جزئیات بحث شد.
خود این کارخانه نمک هم یک معضل بود، چون نمیشد در آن موضع ایجاد کرد و جنگیدن در آن برای ما خیلی سخت بود. بههرحال شناخت دقیق منطقه و توجیه فرماندهان و رزمندگان از مهمترین مراحل آمادگی نیروها برای اجرای عملیات بود که با جدیت پیگیری میشد.
ما جدول بیستساله جزر و مد اروندرود را از یک کشور خارجی گرفتیم. خودمان هم بیش از شش ماه، میله شاخصی کنار رودخانه گذاشتیم. میخواستیم ساعت مد راکد و جزر راکد را که سطح آب در آن بالا و پایین نمیرود، دربیاوریم تا ساعت عملیات را مشخص کنیم...این ساعت ۱۰: ۱۰ شب ۲۰ بهمن سال ۱۳۶۴ بود.
قبل از آن، غواصهای ما بهصورت انفرادی یا دو نفره از اروند عبور میکردند و نخلستانها را شناسایی میکردند. گاهی وقتها حتی دو روز در منطقه فاو میماندند برای سونداژ یا گمانهزنی خاک منطقه؛ مثلاً حدود یک تا یک و نیم متر از عمق زمین، خاک میآوردند تا ما در آزمایشگاه مکانیک خاک، آن را تجزیه کنیم و جنسش را بشناسیم.
این اطلاعات را برای این میخواستیم که مثلاً ببینیم یک تانک چهلوپنج تنی میتواند در این منطقه حرکت کند یا نه؟ یا اگر بارندگی شود چه اتفاقی میافتد؟
مهمان ناخوانده
خاطرم هست یکی از غواصها که از اروند عبور کرده بود و میخواست برگردد، خورده بود به طلوع آفتاب. این غواص عزیز میگفت: دیدم آفتاب طلوع کرده و اگر بخواهم از اروند عبور کنم، عراقیها با تیربار من را میزنند. با همان لباس غواصی در این نیزارها دراز کشیدم. عمق آب هم کم بود. یکدفعه یک گراز به سمت من آمد. مدام سرش به بدن من نزدیک میشد. با دست صورتم را پوشاندم که من را گاز نگیرد. هرچه دعا از مفاتیح و هرچه آیه قرآن حفظ بودم، خواندم. با خواندن این دعاها، گراز رفت و من در همانجا تا شب ماندم. شب که شد، از رودخانه عبور کردم و به مقرمان برگشتم.
شروع عملیات با رمز یا فاطمه الزهرا (س)
با ورود طوفان و متلاطم شدن رودخانه، شروع حمله خیلی سخت شد. بااینحال تصمیم گرفته شد که غواصها به حول و قوه الهی و با رمز یا فاطمه الزهرا (س) از اروند عبور و حمله را شروع کنند، چون اگر عملیات اجرا نمیشد، بهاحتمالزیاد بهوسیله ماهوارههای عراقی و جاسوسان داخلی کشف میشد و لو میرفت.
بههرحال ساعت ۱۰: ۱۰ شب ۲۰ بهمن سال ۱۳۶۴ عملیات شروع شد و یک ساعت بعد نیروهای رزمنده خط دشمن را شکستند.
اجرای آتش سنگین در شب و روز اول عملیات
با رسیدن غواصها به خط اول دشمن، با بیش از چهارصد قبضه خمپاره ۱۲۰، ۸۱ و ۶۰ میلیمتری، مینی کاتیوشا و پنجاه گردان توپخانه، در شب و روز اول عملیات، آتش تهیه ریختیم. حدود 14 هزار گلوله شلیک کردیم. این حجم از آتش از سوی ایران تا پیشازاین عملیات بیسابقه بود؛ بنابراین تلفات سنگینی به دشمن وارد شد و نیروهای ارتش عراق دچار رعب و وحشتی شدند که برایشان غیرقابلتصور بود.
عبور رزمندگان از اروند هم در شب اول خیلی خوب انجام شد. تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم (ع) و لشکر ۵ نصر باید نخلستان تا جاده البحار را پاکسازی میکردند و در آن مستقر میشدند. مأموریت تصرف خود شهر فاو به لشکر ۲۵ کربلا واگذار شد.
به دنبال این لشکرها، لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) از قرارگاه نوح وارد عمل شد و در همان شب اول، به سمت سایتهای موشکی و جاده امالقصر که هدفش بود، حرکت کرد. تیپ ۳۳ المهدی هم از اروند عبور کرد.
روز دوم عملیات
در روز دوم، لشکر ۸ نجف در امتداد لشکر ۳۱ عاشورا، روی جاده استراتژیک وارد عمل شد. لشکر ۱۴ امام حسین (ع) هم از روز دوم، با آنها وارد عمل شد. میتوان بگویم که تقریباً در روز دوم عملیات یعنی ۲۲ بهمن، ما توانستیم خط خودی را از کنار اروندرود به جاده البحار و جاده استراتژیک در ابتدای کارخانه نمک برسانیم و بعد به جاده امالقصر که لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) در آنجا مستقر بود، وصل کنیم.
غافلگیری دشمن در فاو /فریب ارتش بعث در هور
ما عملیات را بر مبنای اصل غافلگیری انجام دادیم. نیروی زمینی ارتش به فرماندهی صیاد شیرازی در منطقه زید و شلمچه وارد شد و قرارگاه نجف هم در جزیره امالرصاص عمل کرد و دشمن را درگیر کرد.
ما علاوه بر غافلگیری، دشمن را در منطقه هور، فریب هم دادیم. به نیروهایی که در جزیره مجنون مستقر بودند، گفتیم که شناساییها را شروع کنند.
سایتهای موشکی را در کنار هور العظیم راهاندازی کردیم و رادار سایت هاوک را فعال کردیم، طوری که خلبانهای هواپیماهای دشمن میگفتند که امواج این رادار را دریافت میکنند. زمین مناسب پدهای هلیکوپتر را در آنجا آماده کردیم و تعداد زیادی قایق را که بعضیشان آسیبدیده و شکسته بودند، در منطقه هور مستقر کردیم.
چند هزارتا چادر گروهی هم در منطقه زدیم ولی چادرها خالی بودند. برای عملیات فریب، زرهی هم به هور منتقل کردیم
قرارگاه تاکتیکی ستاد مشترک عراق که در شهر ناصریه مستقر بود، خبر حمله به فاو را دریافت کرد ولی مقابله با هجوم به شلمچه و امالرصاص را در اولویت قرار داد تا عملیات به سمت بصره را متوقف کند.
لشکر ۲۶ ارتش عراق در منطقه فاو مسئولیت داشت و بعد از سه روز، ارتشبد عدنان خیرالله که وزیر دفاع عراق و جانشین صدام در نیروهای مسلح بود، با سپاه هفتم وارد منطقه شد. او تمام نیروی هوایی و دریایی و باقیمانده نیروی زمینی عراق را بسیج کرد و خودش هم در منطقه مستقر شد تا فاو را باز پس گیرد.
احداث خاکریزها و تثبیت منطقه تصرفشده
ماچه کار کردیم؟ ما در این سه روز، اولاً سه رده خاکریز مستحکم ایجاد کردیم بهعنوان سه رده پدافند عمیق. خاکریز اصلیمان از جلوی کارخانه نمک بود تا خود نخلستانها؛ خاکریز دوممان از منطقه آزادشده تا شهر فاو بود و خاکریز سوم هم با کمترین فاصله، تقریباً در جنوب شهر فاو بود. اتفاقاً خودم هم در منطقه مستقر بودم و با فرماندهان لشکرها بحث میکردیم که خاکریزها را کجا بزنیم. فرماندهان میگفتند: تا میتوانیم برویم جلوتر خاکریز بزنیم و خاکریزها را مستحکمتر بکنیم.
فرماندهان ما از ناکامی در عملیات خیبر و بدر خیلی ناراحت بودند ولی در عوض تجارب ارزشمندی از این دو عملیات به دست آورده بودند که در فاو به کار گرفتند.
ما در عملیات والفجر ۸، اوج خطرپذیری انقلابی و توکل بر خدا را دیدیم. بعضی از فرماندهان نیروی زمینی و نیروی دریایی ارتش حتی این کار را غیرممکن میدانستند، اما با شناساییهای دقیقی که انجامشده بود و تمرینهای مکرر غواصها و عبور آنها از اروندرود، این عملیات بهخوبی انجام شد.
درواقع به کارگرفتن دانش نظامی، راهبرد عملیاتی، شناساییهای دقیق و اشراف اطلاعاتی، آموزش نیروها و تمرین آنها، توکل بر خدا و به کار گرفتن همه توان برای عبور از اروندرود، در پیروزی عملیات نقش داشت.
منابع:
۱-جمعی از نویسندگان، اطلس جنگ ایران و عراق (فشرده نبردهای زمینی)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ چهارم ۱۳۹۹، صفحه ۷۴
۲-اردستانی، حسین، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: از شرق بصره تا مهران: روایت: سید یحیی (رحیم) صفوی (جلد دوم) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۲۷۲، ۲۷۴، ۲۷۶، ۲۷۷، ۲۷۸، ۲۷۹، ۲۸۰، ۲۶۷، ۲۶۸