روزشمار
چهارشنبه
9 اسفند 1357
1 ربيع الثاني 1399
28 فوريه 1979
192
كميتههاي انقلاباسلامي در شرايط كنوني ، نه تنها به عنوان بازوي نظامي انقلاب ، بلكه به صورت يك سازمان چند كاره ، با مشي غالباً انقلابي ، به فعاليت گستردهاي خارج از ديوانسالاري رسمي دولت موقت ميپردازند . اين امر تا حد زيادي ضعفها و كُنديهاي دولت رسمي را در محور نظام گذشته و تأسيس نظام جديد جبران ميكند و علاوه بر آن مانع از افتادن ابتكار عمل به دست گروههاي مخالف نظام ميشود . آنچه تنها در دو روزنامه عصر امروز انعكاس يافته است نشان دهنده حجم عظيم و تنوع اقدامهاي ياد شده در سراسر كشور ميباشد كه خلاصهاي از آن به نحو زير ارائه ميشود :
نيروهاي كميته انقلاب ، سرهنگ نوربخش رئيس شهرباني و ستوان نويد رئيس ضداطلاعات شهرباني دزفول ، سرگرد نيكبخت و سروان شفيعي از آمادگاه دزفول ، دو مامور شهرباني و شش غيرنظامي را به اتهام فعاليتهاي ضدانقلابي دستگير كردند . در مشهد ، سرلشكر ايماني رئيس سابق شهرباني خراسان و يزدگردي فرماندار نظامي سابق از طرف ماموران ستاد كميته امام خميني دستگير و به تهران اعزام شدند . در دزفول ، چهار نفر از سرنشينان يك اتومبيل كه در خيابان امام خميني به سوي يك منزل مسكوني آتش گشوده بودند ، توسط پاسداران انقلاب اين شهر دستگير شدند . در بندر عباس كاخ اختصاصي شاه سابق واقع در پايگاه نايبند نيروي هوايي توسط نيروهاي انقلابي تصرف شد . در همين شهر كاخ قوام شيرازي ( پدر زن عَلَم ) و زمينهاي زير كشت آن به تصرف مجاهدان كميته انقلاباسلامي درآمد . در اصفهان ، باغي به مساحت چهارصد و سي هزار مترمربع ، متعلق به بنياد پهلوي به تصرف افراد ستاد عمليات انقلاب نجفآباد درآمد . در تبريز ، سرهنگ احمد بصيريان از سوي آيتالله قاضي طباطبايي نماينده امام در تبريز و كميته انقلاب اين شهر به سمت سرپرست موقت شهرباني آذربايجان شرقي انتخاب شد . در كاشان ، از طرف مركز ستاد انقلاباسلامي اين شهر ، سرپرستهاي موقت چند سازمان انتخاب شدند . در خانببين ، كارخانه پنبه فندرسك ، متعلق به هژبر يزداني به تصرف افراد كميته انقلاب خانببين درآمد . در تبريز ، هزاران مترمربع زمين متعلق به رزا پهلوي توسط مبارزين كميته مركزي انقلاب تبريز
كشف و به نفع بيتالمال ضبط شد . ( 1 ) در بيرجند پاسداران كميته انقلاب اسلامي ، افراسيابي فرماندار و سرهنگ نجفي رئيس شهرباني اين شهر را به همراه گروهي ديگر ، دستگير و تحويل كميته امام خميني در مشهد دادند . در طبس كميته امام اين شهر ، انجمنهاي شهر و شهرستان و اتاق اصناف ، خانههاي اصناف ، شوراهاي داوري ، سازمان زنان و انجمنهاي عمران ملي را منحل كرد . در ميبد يزد ، كميته امام اين شهر ، دكتر محمد راجي را به سمت شهردار موقت انتخاب كرد . در شميران كميته انقلاباسلامي داووديه يكي از ساختمانهاي ساواك ( خيابان ظفر ، پلاك 104 ) را كشف و ضبط كرد . در آمل ، گروهي ديگر از سرسپردگان رژيم فاسد پهلوي دستگير و بازداشت شدند . در آبادان ، افسران شهرباني اين شهر در محل كميته انقلابي امام خميني اجتماع كردند . در اين اجتماع شوراي انقلاب آبادان به اتفاق افسران شهرباني سرگرد روحاني را به سرپرستي شهرباني اين شهر انتخاب كردند . در يزد ، دانشسراي عالي يزد با همكاري نماينده كميته انقلاباسلامي ، هيأت علمي ، كارمندان و دانشجويان شهر ، برنامه درسي خود را آغاز كرد . در گرگان كميته موقت انقلاباسلامي اعلام كرد كه به پيشنهاد اين كميته و تاييد ستاد كل ارتش ملي ايران ، سرهنگدوم عباس آستاني به سمت فرمانده پادگان گرگان تعيين و مشغول به كار شده است . در بروجرد ، كميته انقلاباسلامي ، سروان فروزان را به سمت موقت شهرباني اين شهر منصوب كرد . در اهواز ستاد عمليات انقلاباسلامي دانشگاه اهواز با انتشار اطلاعيهاي اعلام كرد كه از شنبه ، 12 اسفندماه جاري ، كلاسهاي اين دانشگاه تشكيل خواهد شد . در شيراز ، كميته تحقيق انقلاب استان فارس طي اطلاعيهاي از زندانيان عادلآباد شيراز خواست هرچه زودتر خود را به كميته مذكور در دادگاه استان معرفي كنند و از ارفاق اين كميته برخوردار شوند . در همين روز ، ماموران كميته انقلاب ، پرونده وام وكلاي مجلس شوراي ملي حوزه شيراز را از بانك كشاورزي دريافت داشتند . در پاوه ، كميته انقلاباسلامي اين شهر ، روزنامهها مبني بر زد و خورد در پاوه را تكذيبكرد و متذكرشد كه مردم پاوه از شش ماه پيش با انقلاب ايران به رهبري امامخميني اعلامهمبستگي كردهاند . ( 2 )
193
تكاوران نيروي دريايي ايران در پادگان منجيل در مورد يك برنامه خبري راديو و تلويزيون كه در آن پوشالي بودن ارتش مطرح شده بود ، طي نامهاي اعلام كردند : « ما تكاوران نيروي دريايي ملي ايران نه فقط اكنون اعلام همسبتگي مينماييم ، بلكه هميشه اين همبستگي در ما بوده و هست و خواهد بود . صداي ما صداي حقطلبي است . ما به پوشاليبودن ارتش معترض نيستيم ، ولي ما هرگز پوشالي نبودهايم . ملت ايران بايد بداند كه در ارتش پوشالي نيز كساني بودند كه با اعمال خود و پايين كشيدن تصوير فرعون زمان ، فرماندهان دژخيم را آگاه نمودند كه قدرت آنها در اختيار ملت است و آنها فرزندان ملت مبارز ايرانند و هرگز تسليم عقايد فاشيستي نميگردند . »
در مورد انتقاداتي كه از ارتش ميشود ، آيتالله سيد عبدالحسين دستغيب در پيامي كه در روزنامه كيهان درج شد ، گفت : « اگر اين روزها انتقادي از سوي مراجع و روحانيون از ارتش ميشود ، منظور افسران ، درجهداران و سربازان دلير و خلقي نيست ، بلكه هدف ، امراي فاسد وابسته
به رژيم سابق و در خدمت امپرياليسم است » . ( 3 )
در اين حال روزنامه اطلاعات از اعلام استعفاي سرهنگ ارود ، فرمانده پشتيباني منطقه 3 ( پادگان باغشاه ) خبر داد . وي با تسليم نامهاي به رئيس ستاد ارتش ملي اسلامي ايران مبني بر اين كه « چون در حال حاضر تعيين مشاغل و انتصاب افسران به وسيله كميتهاي از بوروكراتها و تكنوكراتهاي محافظهكار انجام ميشود و افسران انقلابي را در مواضع قدرت قرار نميدهند ، من كه خواستار تصفيه عميقي در نيروهاي مسلح كشور و تجديد سازمان آنها براساس استراتژي ملي هستم ، نميتوانم آنگونه كه ميخواهم عمل نمايم . » اعلام استعفا كرد . براساس اين گزارش در بخش ديگري از نامه وي آمده است : « به عقيده من ، افسراني كه در طول ماههاي گذشته در كمك به نهضت حقطلبانه مردم تلاش كرده و شناخته شده هستند در كنار رهبران گروههاي مختلفي كه در راه به ثمر رساندن انقلاب تلاش داشتهاند ، صرفنظر از مسائل عقيدتي و سياسي ، بايد در تصفيه و تجديد سازمان ارتش به كار گرفته شوند . » ( 4 )
194
داريوش فروهر ، وزير كار و امور اجتماعي و عضو هيأت اعزامي دولت به كردستان كه خوشبينانه با خواستههاي حزب دمكرات كردستان برخورد ميكند ، در يك ديدار عمومي با خبرنگاران داخلي و خارجي " گزارش ويژه هيأت " را قرائت كرد . در اين گزارش آمده است : «مسأله كُردستان كه بعضيها دانسته يا نادانسته آن را بيش از اندازه بزرگ كردهاند در حقيقت و به تقريب ، مسأله سراسر ايران است و آن ، نياز به لمس و حس كردن بيشترين آزاديهاي ممكن در چارچوب اصول و قوانيني است كه حاكم بر تماميت ارضي و وحدت سراسري مردم ايران باشد . … طبيعي است كه در زمان حاضر و پيش از تشكيل مجلس مؤسسان و تدوين قوانين بنيادي و قطعي ، مردم سراسر ايران خواستهها و نظرهايشان را به آگاهي رهبري انقلاب ، دولت موقت و ديگر مردم ايران برسانند و اين همان كاري است كه مردم كردستان ميكنند .
شكي نيست كه مسأله كردستان بسيار عميق است امّا خطرناك نيست و ما بايد به تفاوت اساسي ميان دو واژه توجه كنيم . عميق است و ميبايست عميق باشد ، چرا كه همين عميق بودن مسأله انگيزه انقلاب و كارمايه به ثمر رسيدن انقلاب بوده است . … پس اصلاً من نميتوانم مسأله كردستان را از مسائل و مشكلات كل ايران تفكيك كنم . گرچه مسائل منطقهاي و خصوصيات سنتي تيرههاي مختلف ملت ايران ايجاب ميكند كه مسألهنيازهاي خاص منطقهاي و مشخصات منطقهاي در سراسر ايران توجهي خاص بشود و نيازهاي مردم هر ايالت يا منطقه به دقت شناخته شود و در برآوردن اين نيازها اقدام شود . …
مسأله خودمختاري و حقوق مردم كرد ، مسأله تازهاي نيست و مسألهاي نيست كه در متن انقلاب اسلامي ملت ايران ابداع و اختراع شده باشد . … من در گفتگوهاي خود با كُردها به اين نتيجه رسيدهام كه اين واژه [ خودمختاري ] آن چنان كه طرح شده ، هيچ رابطهاي با تجزيهطلبي ندارد . اين واژه به طور دقيق ناظر بر جميع اختيارات ، امكانات و آزاديهايي است كه ميتوان به منطقه يا
ايالتي از ايران داد تا در راه پاسداري آداب و رسوم خود و پيشبُرد اقتصاد خود قدمهاي سريع و سازندهاي بردارد و براي آباداني ايالت خود ، حق نظارت كافي و اختيارات لازم را در خود منطقه داشته باشد . … خودمختاري عطف به گفتگوهاي طولاني به همة گروههاي اجتماعي مردم كرد و عطف به آشنايي دقيق با تاريخ اين بخش از ايران به طور دقيق همان چيزي است كه آزادي براي انتخاب ميناميم ، نه آزادي براي متلاشي كردن ايران . … البتّه انكار نميكنم كه من نيروهاي ضعيف و مخربي هم در كردستان ديدم كه به هيچوجه مورد تاييد مردم نيستند و مشابه اين نيروها در زمان كنوني در سراسر ايالات و مناطق ايران و حتي در خود تهران هم وجود دارد .
مرزها در همان حد از امنيت است كه در پيش از انقلاب بوده ، بلكه بيشتر ، با اين تفاوت كه اكنون پاسداري مرزها بر عهده ملت انقلابي ، در كنار ارتش ملي است و بر اساس اعتباري كه كشور ما به عنوان يك كشور مستقل دارد ، ما از بابت هيچ قسمت از مرزهايمان دچار نگراني نيستيم و اوضاع سياسي جهان نيز ايجاب نميكند كه دلهرهاي داشته باشيم . »
فروهر سپس طي يك مصاحبهمطبوعاتي در پاسخ به اين سؤال كه « شما روي خودمختاري صحه گذاشتهايد ؟ » گفت : « خواست و طرح مسأله خودمختاري و تعيين حدودي كه براي آن ميشناسيم از مسائلي است كه بايد مجلس مؤسسان آينده تصميم بگيرد و چگونگي آن در قانون اساسي آينده روشن شود ؛ من برداشتي را كه از چگونگي طرح اين درخواست داشتم ، بيان كردم . پذيرش و عدم پذيرش نياز با مجلس مؤسسان است و دولت موقت نميتواند درباره آن تصميمي بگيرد . فقط وظيفه دولت موقت اجازه طرح آزادانه اين نظرها است . وي در اين مورد كه آيا با دولت عراق بر سر مسأله كردستان تماسي گرفته شده است ؟ گفت : « دولت موقت هيچگونه تماسي با دولت عراق نداشته است و من به عنوان يك ايراني اميدوارم هرگز تماسي درباره مسأله كردستان با دولتي كه بزرگترين دشمنيها را با مردم كرد كرده است ، برقرار نشود . »
فروهر در مورد اختلاف شيعه و سني دركردستان گفت : كردستان ايران در يك بخش سني و در بخش ديگر شيعه هستند . من نه در ميان مردم سني و شيعه و نه در ميان روحانيون برخوردي احساس نكردم . اين دو گروه به انقلاباسلامي ملت ايران وفادارند . وي در اين باره كه آيا ارتش گروههايي را در مناطق كردنشين پياده كرده است ؟ گفت : « همه پادگانها بر جاي خود باقي هستند و پادگان مهاجم هم كه چند روزي وضع آشفتهاي داشت ، اكنون زير نظر فرماندهاي است كه ستاد ارتش ملي تعيين كرده است . » فروهر در پاسخ به اين كه آيا افراد مستقردر پادگانها بومي هستند ؟ گفت : « اكثر افسران ، درجهداران و سربازان از مردم ديگر بخشهاي ايران هستند . »
وي درباره درگيري بين كردهاي مسلح و ارتش گفت : « به هيچوجه [ درگيري نبوده است ] در بعضي نقاط مردم براي حفاظت خود اسلحه ميخواستند كه به آنها داده شد ، در برخي ديگر قسمتها در روزهاي نخست به ثمر رسيدن انقلاب نيروهاي شهرباني و ژاندارمري خلع سلاح شدند . » در مورد تردد در مرز ايران و عراق ، فروهر اظهار داشت : « اين رفت و آمدها در مرزهاي ايران ، بخصوص در مناطقي كه بين مردم دو سوي مرز همبستگيهاي گسستناپذير وجود داشته است ،
هميشه در كار بوده و هيچگاه خطري در برنداشته است .
فروهر در مورد ميزان نفوذ و كنترل دولت موقت در كردستان گفت : « اكنون مردم كردستان از همان حقوقي برخوردارند كه ساير مردم ايران به علت انقلاب به دست آوردهاند و ميزان حقوقي خاصي كه مردم هر منطقه در آينده بايد داشته باشند با مجلس مؤسسان است . وضع كردستان به هيچوجه از كنترل خارج نشده است و هيچ چيزي خلاف وحدت ايران ندارد . » ( 5 )
195
احمد مفتيزاده كه روزنامه كيهان از وي با عنوان « نماينده واقعي مردم كردستان و رهبر مذهبي سنندج » نام برد در گفتگويي با خبرنگار اين روزنامه در پاسخ به اين سؤال كه مسائل پيش آمده در كردستان پس از پيروزي انقلاب چيست ؟ گفت : « كردستان خواستار ابتداييترين حق انساني خود شده است . در ايران تنها زبان فارسي ، زبان رسمي است ، امّا غير از مردم فارسيزبان ، مردم ديگري هم در ايران هستند از جمله مردم كُرد . مجموعة اين ملتها با زبانها و فرهنگهاي مختلف ، ملت بزرگ ايران را تشكيل ميدهند . در نظام استبداد شاهنشاهي ، مردم غير از فارسيزبان از حق طبيعي و اسلاميشان كه زبان و فرهنگ خودشان بود ، محروم بودند و اكنون در اين بامداد آزادي ، كردستان حق طبيعي و خداداديش را ميخواهد . » پرسيده شد : « براي اين خودمختاري حدودي هم تعيين ميكنيد ؟ » مفتيزاده پاسخ داد : « رُكن اساسي خودمختاري ، آزادي فرهنگي و بخصوص آزاديزبان است . ، اما متناسب با نوع حكومت و اسلام ميتوان خودمختاري را شامل بسياري از مسائل ديگر دانست و از جمله جز در سياست بينالملل ، تمام اجزاي يك مملكت اسلامي ميتوانند از تمام جهات در امور داخلي اختيار داشته باشند . »
سؤال شد : « درخواستها به صورت مرحلهاي عمليتر است يا نه ؟ » مفتيزاده گفت : « به طور مسلم پياده شدن درخواستها مرحله به مرحله خواهد بود ولي قبول آن و اقرار به حق كردن ، نبايد مرحلهاي باشد ؛ بايد قاطع باشد . بنا به توافقهايي كه در اول همين سال كه هنوز امام خميني در نجف بودند و بعد كه به ايران آمدند و من خدمتشان رسيدم ، انجام شد ، مسؤولان مدارس سنندج را دعوت كردم و اعلام كردم كه از اين پس در سراسر كردستان زبان رسمي ، اول زبان كردي است و زبان فارسي به عنوان زبان واحد تمام ملت ايران ، هميشه در كنار زبان كردي خواهد بود و آن را تغذيه ميكند . » سؤال شد « براي اين رفرم فرهنگي آمادگي داريد ؟ » وي گفت : « وقتي كه در نظام سابق نوشتن و نيز چاپ كتاب از جرمهاي بزرگ سياسي به حساب ميآمد ، به طور مسلم جواب شما منفي است … اجراي اين هم مرحله به مرحله خواهد بود ، مهم اين است كه تا چه حد شرايط مساعد باشد و انقلاب بتواند خواستههاي ملت ما را تامين كند » .
خبرنگاري از نقش و موضع طالباني در اين قضيه جويا شد ؛ مفتيزاده جواب داد : « طالباني هم يكي از رهبران سياسي حركت ملي كردستان عراق است و منعكس كننده خواستهاي آنها . حدود يك قرن است كه كردها در عراق ، ايران و تركيه براي به دست آوردن حقوق ملي و فرهنگي خود مبارزه ميكنند . در عراق اين جريان شديدتر و تا حدودي مستمر و متوالي بوده است و مردم اخيراً
براي استرداد حقوق خود راهشان را با جلال طالباني پيش گرفتهاند . در تركيه حركتي قومي و مستمر آنچنان كه عراق هست ، وجود ندارد و نيز آن براي آزادي حكومتي كه در ايران به واسطه انقلاباسلامي پيش آمده ، در آن جا نيست . بدين سبب ، خواستهها هنوز بطور غيرمنظم و با صداي غير رسا اعلام ميشود . در ديدار با امام خميني درباره مسأله كردها و جلال طالباني با ايشان مذاكره كردم و خدمت ايشان عرض كردم كه ميتوانند جلال طالباني را به حضور بپذيرند و او را اميدوار كنند كه ايران مسلمان آزاد ميتواند پشتوانهاي براي تمام مستصعفين دنيا باشد . از جمله ملت مستصعف كُرد كه از حقوق ملي و فرهنگي خود محروم مانده است .
خبرنگار از وي پرسيد : « الگو و نمونهاي براي بيان نوع خودمختاري كه طالب آن هستيد ، ميشناسيد ؟ » وي پاسخ داد : « آمريكا از نظر بسياري از مسائل ، يا جماهيرمتحدشوروي و يا چكسلواكي كه در آنجا دو ملت چك و اسلاو هر كدام داراي خودمختاري كامل هستند و به هيچ جاي مملكت و به هيچ جاي استقلال آنها هم صدمه نميخورد . »
سؤال شد : « اگر خودمختاري خواست شما قبول نشود ؟ » مفتيزاده چنين پاسخ داد : « مسلمانان از جمله كردها اطمينان داشتند كه در حكومت اسلامي خواستههايشان تامين ميشود ، لذا بعيد به نظر ميرسد كه اين حكومت در برابر مردم مسلمان بيتفاوت بماند و موضعي نامشروع بگيرد . اگر اين فرض بعيد تحقيق يابد ، بيترديد هيچ ملتي حق ندارد از حقش صرفنظر كند ، زيرا در منطق اسلام مظلومي كه تن به ستم ميدهد ، منفورتر از ستمگر است » . ( 6 )
196
عزالدين حسيني ، امام جمعه مهاباد در مصاحبهاي با خبرگزاري پارس ، ضمن تكذيب شايعه تجزيهطلبي در كردستان ، در مورد دخالت عناصر خارجي در مسائل كردستان گفت : « هركس و هرگروهي به خود اجازه دهد كه در پوشش مسائل كردستان از خارج از مرز ، حتّي به عنوان كمك به كردستان ايران وارد كشور ما شود تا آخرين قطره خون با آن مبارزه خواهيم كرد . » وي در خصوص علل انحلال شوراي انقلاب مهاباد گفت : « ما ميخواستيم انتخاب اعضاي شوراي انقلاب ، صددرصد با دمكراسي انجام گيرد و اين شورا منحل شده است و از هماكنون انتخابات شوراي جديد نيز آغاز شده است . » عزالدين حسيني درباره وضع مهاباد گفت : وضع كردستان و به ويژه مهاباد آرام است و بين مردم و پادگان هيچگونه اختلافي نيست . عزالدين حسيني در مورد مذاكره با داريوش فروهر و نمايندگان امام خميني گفت : « در اين مذاكرات تفاهم كامل برقرار بود و ما نيز خواستهاي خود را در چارچوب يك ايراني مستقل مطرح كرديم و به استحضار گروههاي اعزامي رسانديم » . در همين حال ، روزنامه كيهان نوشت : « آيتالله عزالدين حسيني معتقد است خواستهاي خلق كُرد ، تنها با رسميشدن تدريس زبان كُردي در مدارس عملي نميشود » . ( 7 )
197
كميته تدارك ميتينگ حزب دمكرات كردستان ايران در بيانيهاي اعلام كرد كه پس از 32 سال مبارزه مخفي ، اولين ميتينگ آنان ساعت ده صبح روز جمعه يازده اسفند در استاديوم ورزشي
مهابادبرگزارميگردد . ( 8 ) بهنوشتهروزنامهكيهان ، حزب دمكرات كردستان اعلام كرده است : « به دنبال اعلام سياست دولت و اعلامنظر داريوش فروهر وزير كار كابينه مهندس بازرگان در مورد آزادي همه احزاب و گروههاي سياسي ، حزب دمكرات كردستان بعد از 32 سال فعاليت مخفي از روز جمعه به طور رسمي علني ميشود . اين حزب به عنوان نقطه آغاز مبارزات علني خود ، ميتينگي در مهاباد با شركت نمايندگان حزب از همه شهرهاي كردستان به راه مياندازد . » در اين باره غني بلوريان كه اين روزنامه از وي به عنوان " يكي از اعضاي برجسته حزب دمكرات " نام برد ، گفت : « پيشبيني ميشود محتواي برنامه حزب در اين مرحله در چارچوب همان 8 مادهاي ( قطعنامه 8 مادهاي نمايندگان كُرد مهاباد ) باشد كه قبل از اين اعلام شده است . » روزنامه كيهان افزود : « احتمال ميرود در اين ميتينگ مسائل مهمي در رابطه با مسأله خودمختاري كردستان مطرحشود » . ( 9 )
198
گروهي از نظاميان لشكر 28 سنندج كه از روز دوشنبه 7/12/57 در مسجدجامع سنندج متحصن شدهاند ، اعلام كردند كه همچنان به تحصن خود ادامه خواهند داد . آنها در يك قطعنامه 8 مادهاي خطاب به فرمانده لشكر 28 كردستان چنين اعلام نمودند :
1 ـ تشكيل شوراي انقلابي جهت اداره پادگان مركب از نمايندگان گردانها كه قدرت تصميمگيري و كنترل بر كار فرماندهان را داشته باشد . 2 ـ تصفيه هرچه زودتر عناصر ضداطلاعاتي و عواملي كه عليه مردم اقدام كردهاند با نظر شورا . 3 ـ از بين بردن حالت فوقالعاده در پادگان سنندج و اين تصور كه هنوز رو در روي مردم قرار دارند . 4 ـ انحلال دادگاههاي نظامي و محاكمه نظاميان در دادگاههاي عادي . 5 ـ آزادي بيان و عقيده در پادگان و جلوگيري از توهين به روشنفكران تحت هر عنوان و برچسبي و آزادي شركت در انتخابات . 6 ـ كمك لشكر به همه سازمانهاي مردمي و اسلامي در شهر و روستا در زمينههاي تاميني و اعزام افراد داوطلب به اين منظور .
در مواد 7 و 8 نظاميان متحصن خود را از وابستگيبه گروهها و سازمانها مبرا دانسته و گردهمايي نظاميان را در دانشگاه صنعتي تاييد كردند . ( 10 )
به نوشته روزنامه اطلاعات ، اين نظاميان اعتصابي ميگويند : « هيچ نوع اعتصاب از بالا را نميپذيرند . فرماندهان ارتش در زمان حكومت شاه ، بزرگترين جنايات را نسبت به ارتش مرتكب شدهاند و امروز بار ديگر به فرماندهي نيروهاي مسلح انتخاب ميشوند » . ( 11 )
199
به دنبال پرواز فانتومها در كردستان ، عناصر و گروههاي مختلف متناسب با اطلاعات و مواضع خويش به اظهار نظر درباره آن پرداختند . از جمله بسياري تلاش كردند ابتدا شايعه بمباران مناطق كردنشين را مطرح كنند و سپس با شيوههاي تبليغاتي آن را واقعيت جلوه دهند . در اين خصوص روزنامه كيهان نوشت : « پرواز فانتومها در آسمان كردستان كه در هفته گذشته به طور مرتب صورت ميگرفت ، قطع شده است امّا شايعه بمباران نواحي كردنشين نقده و پيرانشهر قوت
گرفته است » . اين روزنامه به نقل از شخصي كه وي را " منبع نزديك به حزب دمكرات كردستان ايران " خواند ، نوشت : « در مهاباد و اطراف نقده چند عدد گلوله منفجر نشده پيدا شده است » . كيهان افزود : « پرواز هواپيماهاي فانتوم از ارتفاع بسيار كم كه با شكستن ديوار صوتي همراه بود ، موجب اعتراض اهالي شده و تاكنون چند كانون فرهنگي و اجتماعي كردستان به اين مسأله اعتراض كردهاند » .
عزالدين حسيني در اين باره گفت : « اين كه هواپيماها آمدهاند و در شهرستان مهاباد ديوار صوتي را شكستهاند و مردم را به هراس انداختهاند و نيز بمبهايي منفجر شده است ، ما هم شنيدهايم و ما حتي به ياد روزهايي افتاديم كه عبدالكريم قاسم هواپيماهاي خود را از عراق به منطقه كردستان اعزام ميكرد . خوشبختانه چند روزي است كه ديگر از هواپيماها خبري نيست » . در همين حال ، آيتالله محمد فوزي رئيس شوراي انقلاب اروميه در مورد پرواز فانتومها گفت : « پرواز هواپيماهاي فانتوم به خاطر هشدار دادن به آنهايي است كه قصد حمله به پادگانها را دارند » . ( 12 ) داريوش فروهر ، سرپرست هيأت اعزامي دولت موقت به كردستان نيز در اين باره گفت : « در مدتي كه در كردستان بودم ، نيروي هوايي ايران براي نشان دادن حضور قدرت دفاعي از مرزهاي كشور ، در آن منطقه هر روز پروازهايي داشت كه چند بار نيز ديدم ديوار صوتي شكسته شد و بلافاصله برخي از مردم صحبت از بمباران به ميان آوردند . در مورد پرتاب دو بمب در مناطق مرزي ، تاكنون دولت هيچ گزارشي از انداختن بمب به وسيله هواپيماهاي ايراني دريافت نكرده است و خبرها هم حكايت از هواپيماهاي عراقي ميكرد كه نميتوانم صحت آن را تاييد كنم . » ( 13 )
200
كميته انقلاب مهاباد ، بدون اطلاع و هماهنگي مقامهاي محلي ، يك راهپيمايي در مريوان به راه انداخت . به نوشته روزنامه اطلاعات اين تظاهرات به پشتيباني از درخواستهاي مردم كردستان كه مهمترينش خودمختاري است ، برپا شد . اين تظاهرات كه در آغاز آرام بود به سبب رخنه بعضي از افراطيون كه فرياد ميزدند : « جمهوري دمكراتيك كردستان وطن ما است . » و « خميني حق ما را فراموش نكن . » به خشونت گرائيد . در اين ميان جمعي كه شعار : « مرگ بر كمونيسم » و « درود بر انقلاباسلامي » ميدادند ، روياروي تظاهركنندگان حركت كردند . وقتي شعارها بالا گرفت ، تظاهركنندگان با يكديگر درگير شدند كه در اين ميان عدهاي مجروح شدند . به توصيه شوراي انقلاب مريوان ، وقتي عدهاي از تظاهركنندگان خواستند به ستاد [ حفاظتي مريوان ] حمله كنند ، افراد مسلح جلو آنها را گرفتند ولي به آنها تيراندازي نكردند . ( 14 )
از سوي ديگر ، روزنامه كيهان نوشت : « اين راهپيمايي به دعوت شوراي اتقلاب مريوان صورت گرفت و اعضاي شوراي انقلاب پيشاپيش تظاهركنندگان در حركت بودند . به گفته يكي از اعضاي شوراي انقلاب مريوان ، در اين ميان عناصر ضدانقلابي و طرفداران قياده موقت اقدام به تيراندازي كردند . » به نوشته اين روزنامه ، بعد از حمله نيز تظاهرات ديگري برگزار شد ، ولي بازهم گروهي ديگر از همين عناصر به تظاهركنندگان حمله كردند .
جمعيت دفاع از آزادي و انقلاب ، در سنندج با انتشار اعلاميهاي ، مسؤوليت حوادث مريوان را متوجه يكي از فئودالهاي منطقه و افراد قياده موقت دانست . يكي از اعضاي شوراي انقلاب مريوان نيز گفت : « افراد مسلح قصد داشتند به ستاد حفاظتي مريوان يورش ببرند و انقلابيون مسلح را خلع سلاح كنند ، ولي مدافعان ستاد ، مهاجمان را به عقب راندند . » ( 15 )
در بانه نيز گروهي كه برخي مطبوعات آنها را " هزاران نفر از طبقات مختلف مردم " خواندند ، دست به تظاهرات زدند و قطعنامهاي در ده ماده به زبان فارسي و كردي صادر كردند ، در اين قطعنامه آمده است :
« 1 ـ تاييد و پشتيباني از حجتالاسلام سيدعزالدين حسيني به عنوان تنها نماينده خلق كُرد ، با اين اعتقاد كه با هر نوع سازشكاري مخالف است و شخصيتي قاطع است . 2 ـ پشتيباني از قطعنامه 8 مادهاي كه به وسيله نماينده كُردها به وزير كار داده شده است . 3 ـ پشتيباني از چريكهاي فدايي و مجاهدين كه در دوره اختناق ، دليرانه جنگيده و امروز نيز موضع آنان پشتيباني از خلق كُرد است . 4 ـ تاييد اعتصاب كارمندان راديو و تلويزيون بر ضدسانسور ؛ 5 ـ بشدت خواستار لغو سانسور از رسانههاي گروهي هستيم . 6 ـ بشدت اخبار مربوط به حمله افراد جلال طالباني به پاسگاههاي مرزي ايران را تكذيب ميكنيم . 7 ـ ما از حكومت موقت ايران ميخواهيم كه فوري پشتيباني خود را از دار و دسته قياده موقت وابسته به مصطفي بارزاني قطع و آنها را از ايران اخراج نمايند . 8 ـ ما با تمام قدرت از كارگران مبارزه بويژه برادران كارگر صنعت نفت حمايت مينماييم . 9 ـ موضعگيري يك طرفه راديو و تلويزيون در مورد اعلام رهبري احمد مفتيزاده را بشدت محكوم ميكنيم . 10 ـ قاطعانه به تمام خلقهاي ايران اعلام ميداريم كه تجزيهطلب نيستيم و تقاضاي تصفيه ارتش از عناصر ضدخلقي را داريم . » ( 16 )
در سنندج نيز گروهي كه تعداد آنها دركيهان " سيهزار تن " عنوان شد به دعوت " جمعيت دفاع از آزادي و انقلاب " دست به راهپيمايي زدند و بر " ضرورت خودمختاري براي مردم كردستان در چارچوب ايران " تاكيد كردند . تظاهركنندگان قطعنامهاي در 7 ماده صادر كردند كه رؤوس آن از اين قرار است : « پشتيباني از نظاميان متحصن در مسجدجامع سنندج ، ايجاد ارتشي خلقي ، رفع ستم ملي از خلقكُرد و همه خلقهاي ايران ، رد اتهام تجزيهطلبي ، تشكيل شوراهاي مردمي ، رفعسانسور در راديو تلويزيون ، محكومكردن چماقداراني كه درتظاهرات مريوان بهمردم حملهكردند » . ( 17 )
در سقز هم گروهي با شركت در يك راهپيمايي از قطعنامه 8 مادهاي مردم مهاباد حمايت كردند . ( 18 )
201
گزارشها و اخبار مندرج در مطبوعات ، حكايت از گسترش و پيشروي نظامي ضدانقلاب در كردستان دارد . از جمله روزنامه كيهان نوشت : « هماكنون كنترل سه پادگان عمدهآذربايجان غربي در شهرهاي مهاباد ، پسوه و پيرانشهر در دست افراد مسلح كُرد و نظاميان انقلابي است . افراد مسلح كُرد با ياري نظاميان طرفدار مردم ، اين سه پادگان را از نظاميان وابسته به ركن 2 ، ساواك و
ضداطلاعات پاكسازي و خود اداره پادگان را به عهده گرفتند . پادگانها به وسيله شوراي مشترك نظاميان انقلابي و چريكهاي كرد اداره ميشود . ستاد مشترك نظاميان و چريكهاي كرد با انتشار اطلاعيهاي خاطرنشان ساختهاند كه هدف ما فقط حفظ پادگانها است » . ( 19 )
در اين باره ، عبدالرحمن قاسملو گفت : « پادگانهاي مهاباد ، جلديان ، پيرانشهر و پسوه به وسيله كميته مشتركي از سربازان ، افسران ، درجهداران و انقلابيون مسلح اداره ميشود ولي هنوز پادگان سردشت تصفيه نشده است » . ( 20 )
202
روزنامه اطلاعات ادعا كرد : « امامخميني در سه روز گذشته برنامه و ديدارها و ملاقاتهاي خود را لغو كردهاند و توجه ويژهاي به گزارشهايي كه از كردستان ميرسد ، مبذول داشتهاند . » اين روزنامه به نقل از منبعي كه آن را " يكي از نزديكان امام " خواند ، خبرداد كه آيتالله مفتيزاده ، چند بار با امام و ستاد موقت انقلاب تماس گرفته است و به نظر ميرسد در رابطه با نظر موافق دولت مبني بر اعطاي خودمختاري داخلي به كُردها بوده است . اين روزنامهدر گزارش ديگري اعلام داشت : امام خميني ، شيخالاسلام كردستان را به حضور پذيرفتند و خطاب به ايشان فرمودند : « بر همه علماي دين واجب است كه در زمينه وحدت كلمه كوشا باشند ، چون از اختلاف فقط فرصتطلبان بهرهبرداري ميكنند . » براساس اين گزارش در اين ملاقات شيخالاسلام كردستان ضمن شايعه دانستن تجزيهطلبي اكراد مقيم ايران ، اطمينان داد كه اهالي كردستان و اهل سنت در ايران هميشه در كنار برادران اهل تشيع جزء پاسداران راستين انقلاب خواهند بود . ( 21 )
203
مهندس بازرگان نخستوزير موقت در سومين پيام تلويزيوني خود ، ضمن ترسيم وضعيت كنوني نيروهاي نظامي و انتظامي از جريانهاي مخالف دولت جديد و نيز از گزارشهاي انقلابي و راديكال موجود در حاكميت جديد با عنوان جرياني كه مستقل از دولت عمل ميكند ، انتقاد كرد و تهديد به كنارهگيري نمود . وي گفت : « بعد از سقوط رژيم ، پليس و تا حدودي ژاندارمري متلاشي شدند . ارتش هم غير از نيروي هوايي كه تا حدودي سر جايش مانده بود . بقيه قسمتهاي ديگر ، همه دچار آفتزدگي و گسيختگي فوقالعاده شدند . بنابراين زور نظامي و اسلحه نداريم در حالي كه مقدار زيادي اسلحه در دست مردم است . مجلس هم نيست كه از طريق قانون از ما حمايت و پشتيباني كند . شاهنشاه هم كه خودمان سايه شومش را از سرمان برداشتيم . بنابراين چيزي نمانده جز سايه و فضل خدا و آيتالله و بعد هم يك عده همكار و دوست . … امّا راجع به ارتش ، به بهانه اين كه ارتش امپرياليستي است ، بايد از بين برود … اگر بنا باشد ارتش ما به اين دليل كه قبل از اين فرماندهان آن در دستگاه استعمار و استبداد بودهاند ، بايد از ميان برود ، به ما بگوييد كدام يك از دستگاهها غير از اين است ؟ … چرا فقط ارتش را متهم ميكنند ؟ به علاوه ، همانطور كه امام فرمودند ، ارتش به ملت برگشته و براي ملت است ، چرا به آنها توهين و تحقير ميكنند ؟ آنها از ملتند و ملت از آنها . ارتش به قدر كافي مجهز و قوي بود كه اگر ميخواست به راحتي ميتوانست انقلاب
و مبارزه را سركوب كند ، امّا نخواست و نكرد ؛ براي اين كه در داخل آن ، چه وظيفه و چه غير از آن ، بخصوص در كادرهاي از سرتيپ به پايين ، كساني بودند كه صميمانه مثل ساير كارمندان و يا اساتيد كه با وجودي كه قبل از اين از غربال ساواك گذشته بودند ، معذالك به انقلاب و ملت پيوستند . به علاوه مگر حفاظت يك مملكت و سرحدات آن ، آن هم به گل و گشادي مملكت ما كه از هرطرف چشمها به آن دوخته شده ، بدون ارتش ممكن است ؟ پاسداران به اين زوديها ميتوانند كار يك ارتش مجهز و منظم را انجام دهند ؟ آيا ترتيب چنين كاري كه با ميلياردها دلار انجام شده به اين سادگي ميسر است ؟ آيا هيچ مملكتي در دنيا ، چه چپ و چه راست ، چه قديم و چه جديد ، بدون ارتش خود را حفظ كند ؟ … البتّه ارتش هم مثل همه قسمتهاي ديگر بايد پاكسازي شود و خواهد شد ، گو اين كه كار بسيار مشكلي است … روي همين افكار است كه مثلا كميتهاي به نام كميته امام ، پادگان مهاباد يعني يك تيپ را خلع سلاح ميكند و وسيلهاي ميشود براي تحريكات و افكار تجزيهطلبي و جدايي و رخنه خارجي . »
مهندس بازرگان در بخش ديگري از سخنان خود ضمن حمله شديد به كميتههاي انقلاب گفت : «بعضي با دستپاچگي و تندي كارهايي ميكنند كه جلوي دولت را ميگيرد ، اينها دو دسته هستند ، يكي كميتههاي مختلف ( به نام امام ) اعتصاب ، دوم گروهها و افراد افراطي و عجول . كميتهها همه جا هستند و هيچكس هم حساب و كتاب آنها را ندارد ، حتّي خود امام . با وجود اين
9/12/57 ـ تهران ـ سخنراني حسن نزيه مدير عامل شركت ملي نفت ايران در دفتر مركزي اين شركت
انتصابات و وضعيت جديد شركت نفت از جمله مواردي است كه از سوي گرايشهاي راديكال و انقلابي موجود در حاكميت جديد ، مورد انتقاد واقع شده است .
كه به نام ايشان و يا در بسياري از موارد با كاغذهاي ماركدار نخستوزيري اقدام ميكنند ؛ شناخته شده نيستند و هيچ دستوري نه از ايشان و نه از دولت ندارند . در مورد كميتهها بايد گفت كه در گذشته وجودشان بسيار بجا و بمورد و نجاتبخش براي انقلاب و پيروزي بود . جلوي حملات دشمن را گرفتند و حفاظتها كردند . اما در وضعيت فعلي ، هم كار خوب و بجا و هم بد و بيجا انجام ميدهند . كار بجاي آنها مثل كمك به راهنمايي و رانندگي و يا حفاظت از اماكن ، اما كار بيجا كه باز هم ممكن است با حسننيت باشد ، عبارت است از بازداشتها ، دستورالعملهاي صادره ، جلوگيري از جريان امور و دخالتهايي كه در ادارات و مؤسسات ميكنند و يا مخالفتها و مزاحمتهاي بسيار زياد كه غالباً عليرغم وظيفهشان است . اين قسمت اخير ، روز ما را شب سياه و چرخمان را پنجر كرده و اگر ادامه پيدا كند ، دولت قادر به هيچ كاري نخواهد بود و هيچ چاره و نتيجهاي جز كنارهگيري نخواهد داشت . » ( 22 ) ( خبر ضميمه دارد )
9/12/57 ـ تهران ـ نخستوزيري ، جلسه هيات دولت
تهديد به كنارهگيري دولت 20 روزه ، در مواجهه با گرايشاتي كه از موضع انقلابي و اسلامي دولت موقت را مورد انتقاد قرار ميدهند .
204
به گفته نخستوزير ، ايران از ناظران بينالمللي براي نظارت بر رفراندوم دعوت خواهد كرد . مهندس بازرگان در مصاحبه با روزنامه لوموند با اعلام اين مطلب ، در مورد مشكلات داخلي دولت گفت : « وجود چند كانون ديگر قدرت در ايران ، وظيفه دولت را براي بازسازي دشوار كرده است . »
وي در مورد همكاري دولت با حزب توده و گروههاي ماركسيستي اظهار داشت كه دولت وي هرگز با آنها همكاري نخواهد كرد ، زيرا آنان هميشه خيانت ميكنند . ( 23 )
205
امام خميني در آستانه ترك تهران به سمت قم ، با صدور اعلاميه14 مادهاي نكات مهمي را متذكر شدند . در بند اول اين اعلاميه امام فرمودند : « اگر چه استبداد داخلي فروريخت و مردم آزادي را لمس كردند ، ولي هنوز ريشههاي استعمار آمريكا ، شوروي و صهيونيسم و ساير دول چپاولگر از اين مرز و بوم كاملاً قطع نشده است . بايد همه بدون كوچكترين توقف و ركوردي در از بين بردن نفوذ كشورهاي اجنبي با هم متحد شويم . در بند دوم ، ضمن توصيه به حفظ " وحدت كلمه و وحدت مقصد " نسبت به شعارهاي فريبنده عناصر تفرقهافكن هشدار داده شد و از مردم خواسته شده است كه در اجتماع آنان شركت نكنند .
در بند سوم اعلاميه ، كارگران و كارمندان و طبقات مستضعف را مورد خطاب قرار داده و با بيان اين نكته كه « اسلام از بدو ظهور ، طرفدار طبقات مستضعف بوده و در حكومت عدل اسلامي به طبقات مستضعف اعم از كارگران كارخانهها و ديگر كارگران و كارمندان اجحاف نميشود آمده است : « كساني كه با دستور به ميل و نفع اجانب ، بين آنان ميروند و با پخش اكاذيب فريبنده ميخواهند آنان را از اسلام جدا كنند ، همانها هستند كه بعضي سران آنان در خدمت دربار محمدرضا پهلوي بودند و همه آنان آگاهانه يا ناخودآگاه در خدمت اجانب هستند . » در ادامه امام از كارگران و كارمندان خواستند كه عناصر مفسدهجو را در بين خودشان و در كارخانهها راه ندهند و از اجتماعات آن احتراز كنند .
امام خميني بند 4 پيام خود را به قواي نظامي و انتظامي اختصاص دادند و اظهار داشتند: « ارتش و شهرباني اكنون در خدمت اسلام هستند و از ملت هستند . بايد ملت از آنان پشتيباني كند و كاري كه موجب آزردگي و دلسردي آنان است ، انجام ندهند و بايد قواي انتظامي بدانند كه پس از تصفيه از عناصر فاسد ، تمام آنان در پناه اسلام و حكومت عدل با احترام و رفاه زندگي ميكنند . » امام فرمودند : « ما ميدانيم كه شكست دشمن مرهون پيوستن جناحهايي از نيروها و ساير مأمورين دولتي به ملت بود . شما نبايد احساس شكست كنيد ، بلكه بايد احساس پيروزي كنيد ، زيرا از ملتيد و در پيروزي آن سهيم هستيد و ما به شما احترام ميگذاريم و شما را برادران خود ميدانيم . من به ملت ايران اكيداً هشدار ميدهم كه دولت بايد ارتش ملي و قوي و با روحيه مقتدر داشته باشد تا قدرت بر حفظ كشور داشته باشد . ملت محترم بايد در تقويت روحي ارتش و افسران كوشش كنند و گويندگان و وعاظ محترم نيز در تقويت آنان كوشش نمايند و از حمله به پادگانهاي قواي انتظامي در سراسر كشور بايد جداً جلوگيري شود . امروز حمله به پادگانها ، مخالفت با انقلاباسلامي است و بايد از آن احتراز كرد و لازم است كميتههاي انقلاباسلامي در شهرستانها از فرماندهاني كه از جانب ستاد كل ارتش ملي ـ اسلامي تعيين ميشوند ، جداً پشتيباني كنند و نيز از رؤساي ديگر قواي انتظامي كه از طرف قواي دولتي تعيين ميشوند ، پشتيباني نمايند . »
امام خميني در بند 5 پيام خود در مورد كميتهها فرمودند : « كميتههاي انقلاباسلامي در تمام شهرستانها موظفند كه به مجرد مسلط شدن دولت بر اوضاع شهرها ، فعاليتهاي كميتهها را به قواي دولتي تسليم كنند و از دخالت در امور دولتي خودداري نمايند و بايد از همه كميتهها در مورد زحماتي كه در اين دوره انقلاب كشيدهاند ، تشكر كنم . شماها بوديد كه با همت خود آشفتگيها را سامان داديد . »
امام خميني بند 6 ، 7 و 8 پيام خود را به مسائلي چون رعايت حال زندانيان ، عدم حمله به منازل و احتراز از گرانفروشي اختصاص دادند و در بند 9 آن به حمايت و سفارش از روحانيت ولو آنان كه بهامام توهين ميكردند ، پرداختند . بندرا به مطبوعات اختصاص دادند و با اشاره به نارضايتي مردم از درج مطالب و مقالاتي در مطبوعات كشور كه برخلاف مسير انقلاباسلامي است ، خطالب به مطبوعات گفتند : « صلاح مطبوعات را در آن ميدانم كه تحت تأثير راست و چپ و شرق و غرب واقع نشده و خود را در مسير انقلاباسلامي قرار دهند.» امام تاكيد كردند : اميدوارم نصيحت اين دردچشيده را بشنويد … من خوف آن را دارم كه اين تفرقهاندازيها به ضرر ملت رنج ديده و به زيان خود آنان تمام شود . من از روزگار سياه اختناق و اسارت بيمناكم . من از اين گرايشهاي غربي و شرقي متأسفم . »
رهبر انقلاب در بند 11 اعلاميه در خصوص رفراندم تعيين شكل حكومت متذكر شدند : « آنچه اينجانب به آن راي ميدهم ، " جمهوري اسلامي " است ، نه يك كلمه زياد و نه يك كلمه كم . من از ملت شريف انتظار دارم كه به جمهورياسلامي رأي دهند كه تنها اين مسير انقلاباسلامي است و كساني كه مخالف هستند ، آزاد و مختارند كه اظهار مخالفت نمايند و علماي اعلام شهرستانها و قراء و قصبات و خود ملت مكلفند كه نگذارند كسي سلب آزادي از كسي بكند و مراقبت كنند آزادانه هركس راي خود را بدهد » .
در بند 12 پيام امام آمده است : « بايد هرچه سريعتر به وضع جنايتكاران رژيم فاسد رسيدگي شود و در دادگاههاي فوقالعاده انقلابي ـ مردمي علناً آنان را محاكمه كرده و به مجازات برسانند . » در بند 13 ضمن توصيه ادارات به پرهيز از « تجملپرستي » لزوم تغيير بنيادي ادارات و تغيير از " فرم غربي و سلطنتي به صورتي انساني و اسلامي " اشاره شده است . امام خميني در پايان اين اعلاميه ( بند 14 ) ضمن اظهار تشكر از كساني كه در ورود ايشان اظهار لطف و تفقد كردهاند ، از اينكه به واسطة " اشتغال جانفرسا و كمي وقت " نتوانستهاند جواب بدهند ، عذرخواهي ميكنند . ( 24 )
206
مقامهاي آمريكايي از جنبههاي مختلف درباره ايران نظر ميدهند كه در مجموع حاكي از نگراني آمريكا نسبت به آثار انقلاباسلامي و در عين حال پيچيده يا مبهم بودن برخوردهاي آن كشور است : از جمله جيمي كارتر رئيس جمهوري آمريكا گفته است : « دولت آمريكا بايد پيوندهاي بيشتري با دولت جديد اسلامي ايران كه هدف خصومت فزاينده چپگرايان قرار گرفته است ، برقرار كند . » ( 25 ) در همين حال رويتر گزارش داد : « يكي از بانكهاي مهم آمريكايي پيشبيني كرد ،
احتمالاً ناآراميهاي ايران در سال جاري براي آمريكا به قيمت 2 تا 3 ميليارد دلار جهت پرداخت بهاي نفت و از دست دادن صادرات ، تمام خواهد شد . » ( 26 )
جيمز شلزينگر وزير انرژي آمريكا كه متخصص امور ژئوپليتيك است ، با توجه به وضع ايران گفت : « يك تغيير چشمگير در توازن قدرت در منطقه به وجود آمده است و منافع حياتي آمريكا كه خيلي مهمتر از صدور نفت خاورميانه به غرب است ، در معرض خطر قرار گرفته است . » شلزينگر افزود : « حوادث ايران ، در صورتي كه سبب شود كنترل خليج فارس به دست دشمنان غرب بيفتد ، دگرگوني بزرگي در سياست جهان خواهد بود … . ژاپن و اروپاي باختري با توجه به وابستگيشان به منطقه خليجفارس بايد در سياست خود تجديدنظر كنند زيرا اگر دوستان آمريكا به طور يكپارچه با وضع جديد مواجهه [ مقابله ] نكنند ، يكايك آنها مجبورند با شوروي يا رژيمهاي ستيزهجويي اسلامي منطقه كنار آيند و در هر صورت نتنيجه آن ، سست شدن روابط اين كشورها با آمريكا خواهد شد ، در حالي كه آمريكا تاكنون ضامن جريان نفت به همه دوستان خود بوده است » . شلزينگر اضافه كرد : « اين احساس خطر سبب شده است كه دولت كارتر براي جلوگيري از فرسايش قدرت و نفوذ آمريكا در خاورميانه ، باز انديشي كند ، البته عليرغم آن دسته خردهگيران ستيزهجوي سياست كارتر در آمريكا كه طرفدار مداخله نظامي در منطقهاند . »
وزير انرژي آمريكا فاش كردكه « دولت كارتر معتقد است كه مداخله نظامي هم شاه را نجات نميداد . برعكس چنين مداخلهاي ، رژيم جانشين شاه را راديكالتر ميكرد و جهان اسلام را يكپارچه بر ضدآمريكا برميانگيخت » .
شلزينگر در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به اثرات انقلاب اسلامي دركشورهاي منطقه گفت : « هم اكنون نشانههاي نگراني در عربستان به چشم ميخورد و صدام حسين ( نايب رياست جمهوري عراق ) نيز انقلاب ايران را تهديد مستقيمي عليه عراق خوانده است » . وزير انرژي آمريكا در خصوص بحران انرژي در اين كشور گفت : « با قطع صدور نفت ايران ، آمريكا روزانه پانصد هزار بشكه نفت كمبود دارد و اگر اين وضع تا چند ماه ديگر ادامه يابد ، اين كمبود به هشتصد هزار بشكه در روز خواهد رسيد . به همين علت كارتر از كنگره خواسته است كه به دولت اجازه جيرهبندي مواد نفتي را بدهد » . ( 27 )
207
در پي اتخاذ سياست مبارزه با نژادپرستي ازسوي دولت ايران ، منع صدور نفت به افريقاي جنوبي رسمي شد . عباس اميرانتظام معاون نخستوزير و سخنگوي دولت در اين باره گفت : « هيأت دولت در جلسه 9/12/57 به پيشنهاد شركت ملي نفت ايران تصويب نمود كه فروش و تحويل نفت خام و فرآوردههاي نفتي به افريقاي جنوبي ممنوع است » . ( 28 ) از سوي ديگر خبرگزاري فرانسه گزارش داد كه روزنامه كويتي الوطن نوشته است : « دولت ايران تصميم دارد يك هيأت عاليرتبه به كليه كشورهاي عربي به استثناي مصر اعزام دارد تا سياست خارجي جديد ايران را براي اين كشورها تشريح كند . براساس اين گزارش ، اين هيأت " هيأت نمايندگي دوستي با جهان " نام دارد » . ( 29 )
208
به گزارش خبرگزاري فرانسه يك نظرخواهي كه توسط انستيتوي پژوهشهاي اجتماعي ـ علمي دانشگاه عبراني بيتالمقدس انجام گرفت ، نشان ميدهد كه اكثر مردم اسرائيل بشدت از به قدرت رسيدن آيتالله خميني در ايران نگرانند . ( 30 )
ضميمه خبرشماره 203
عليرغم سرو صداي بسيار گروههاي غيرمذهبي چپ و لائيك و تشكلهايي چون فداييان و مجاهدين خلق كه در مطبوعات و برخي تربيونهاي روشنفكري ، جدا از تحولات مربوط به انتقال قدرت ، تمام توانايي خود را در تبليغات و گسترش فعاليت سازماني به كار گرفتهاند و در مخالفت با روند محافظهكارانه موجود و اقدامات دولت موقت بشدت فعال بودند ، نظام جديد ، بدون اعتنا و نياز جدي به هيچ يك ازطرفين اين درگيري ، در حال شكلگيري است . در عمل ، يك جريان مذهبي ـ انقلابي نيرومند كه ماهيتاً جريان اصلي انقلاب را نمايندگي ميكند ، با داشتن مواضع و پتانسيل انقلابي و حمايت مردمي ، ابتكار عمل در همه عرصههاي فرهنگي ، سياسي و نظامي را در سطح كشور ، روز به روز بيشتر در دست ميگيرد . بنابراين تهديد اصلي عليه رفرميسم دولتموقت كه ميخواست جاي انقلاب بنشيند ، نه از سوي گروههاي مدعي و پرهياهو ، بلكه از سوي جريان اصلي انقلاب بود كه از جهتي مسؤوليت حفظ و انتقال قدرت به انقلاب را به عهده داشت و نميتوانست از موضع اپوزيسيون ، آزادانه نقادي و اعلام مواضع نمايد و از سوي ديگر با روند موجود و عملكرد رفرميستي حاكم مخالف بود و نميتوانست آن را تحمل كند . بنابراين مرتب از پوسته رفرميسم حاكم خارج ميشد و متناسب با شأن انقلاب عمل ميكرد . توجه به همين امر ، موجب شد كه نخستوزير ، به نحوي كه ذكر شد ، كمتر از 20 روز پس از انتصاب ، گلهگزاري از اين جريان را به تلويزيون ببرد و تهديد به استعفا كند .
منابع و مآخذ 9/12/57
1 ـ روزنامه كيهان ، 9/12/57 ، ص 7 .
2 ـ روزنامه اطلاعات ، 9/12/57 ، ص 3 .
3 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 7 .
4 ـ مأخذ شماره 2 ، ص 8 .
5 ـ روزنامه كيهان ، 10/12/57 ، ص 3 .
6 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 3 .
7 ـ پيشين .
8 ـ مأخذ شماره 2 ، ص 2 .
9 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 3 .
10 ـ پيشين .
11 ـ مأخذ شماره 2 ، ص 2 .
12 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 3 .
13 ـ روزنامه اطلاعات ، 10/12/57 ، ص 7 .
14 ـ مأخذ شماره 13 ، ص 7 .
15 ـ مأخذ شماره 5 ، ص 2 .
16 ـ مأخذ شماره 5 ، ص 3 .
17 ـ روزنامه كيهان ، 13/3/58 ، ص 8 .
18 ـ مأخذ شماره 13 ، ص 5 .
19 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 3 .
20 ـ مأخذ شماره 5 ، ص 3 .
21 ـ مأخذ شماره 2 ، ص 2 .
22 ـ دفتر نهضت آزادي ايران ، مشكلات و مسائل اولين سال انقلاب از زبان مهندس بازرگان ( تهران : دفتر نهضت آزادي ، چاپ دوم ، سال 1362 ) ص ص 95 ـ 88 .
23 ـ مأخذ شماره 2 ، ص 8 .
24 ـ مركز مدارك فرهنگي انقلاباسلامي ، صحيفه نور ، مجموعة رهنمودهاي امام خميني ( تهران : وزارت ارشاد اسلامي ، جلد پنجم ) ص ص 123 ـ 119 .
25 ـ مأخذ شماره 2 ، ص 2 ، يونايتدپرس .
26 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 8 ، رويتر .
27 ـ مأخذ شماره 2 ، ص 2 ، يونايتدپرس .
28 ـ روزنامه اطلاعات ، 13/12/75 ، ص 2 .
29 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 2 ، خبرگزاري فرانسه .
30 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 8 ، خبرگزاري فرانسه .