روزشمار
چهارشنبه
4 ارديبهشت 1358
26 جماديالاول 1399
24 آوريل 1979
850
اوضاع شهر نقده پس از چند روز زد و خورد خونين آرامتر شد و شهر تا حدودي حالت عادي خود را باز يافت . به گزارش روزنامه كيهان ، در حال حاضر بخشي از يگانهاي اعزاميارتش كه براي برقراري نظم به شهر نقده رفتهاند ، در خارج شهر و شماري ديگر از آنها در سهراه مهاباد به نقده مستقر هستند و تنها عده كميدر نقاط حساس شهر ديده ميشوند ، ولي به طور كلي انتظامات شهر برعهده پاسداران انقلاب اعزامياز تهران است و به منظور بررسي اوضاع و احوال روستاها ، روزنامه چندين بار هليكوپترهاي نظامي برفراز شهر نقده و روستاهاي اطراف به پرواز در ميآيند . براساس همين گزارش ، پس از اعلام آتشبس - كه توافقنامه آن را ديروز رهبران مذهبي دو طرف درگير امضاء كردند - برخورد جدي روي نداده و آتشبس اجرا شده است . ( 1 )
محمدمهدي عباسي ( استاندار آذربايجانغربي ) درباره آخرين وضعيت نقده به خبرنگار اطلاعات گفت : با ورود ارتش به شهر نقده آرامش نسبي در اين شهر برقرار شده است و اكنون آرامش شهر در دست ارتش است . وي افزود : با هيأت اعزامياز شهرستان مهاباد و رهبران كردها در استانداري آذربايجانغربي جلسهاي براي بررسي مسائل شهرستان نقده داشتيم و اعضاي هيات اعزامي مهاباد نيز تاكيد كردند كه ارتش بايد تا برقراري نظم و آرامش كامل در نقده مستقر باشد . ( 2 )
از سوي ديگر ، روزنامه اطلاعات به نقل از فردي كه وي را يك مقام آگاه در وزارت كشور خواند ، نوشت : « براساس گزارش استاندار آذربايجانغربي - كه ساعت يازده صبح فرستاده شد - از صبح امروز آرامش كامل در نقده برقرار شده است و ديگر صداي تيراندازي در شهر شنيده نميشود . در ضمن بتدريج با استقرار افراد ژاندارمري در شهر ، نيروهاي ارتش ملي شهر را تخليه خواهند كرد . » ( 3 )
ايرج تبريزي ( نماينده اعزاميوزارت كشور به نقده ) نيز در جمع خبرنگاران در اين شهر با اعلام اينكه " در شهر نقده اوضاع رضايت بخش است . “ گفت : " تاكنون گزارشي از برخوردهاي احتمالي از روستاها به ما نرسيده است . » وي افزود : « رهبران دو طرف درگيريهاي اخير نقده از اقدامهاي پاسداران انقلاب در حفظ بيطرفي و برقراري نظم ابراز رضايت كرده ، اقدامات آنان را
مورد تاييد قرار دادهاند . » ( 4 )
با برقراري آرامش نسبي در شهر نقده ، سرهنگ غلامحسن صادقي ( رئيس ستاد لشكر 64 اروميه ) در تماس با خبرنگاران اظهار داشت : در نقده با حضور فرماندهي لشكر 64 اروميه مذاكراتي در جريان است كه گروگانها را مبادله و مرخص كنند . وي افزود : پس از استقرار ژاندارمري در نقده ، ممكن است نسبت به مراجعت واحدهاي اعزامياز نقده - كه براي جداسازي به اين منطقه اعزام شدهاند - تصميمهايي گرفته شود . سرهنگ صادقي اضافه كرد : هم اكنون در نقده روحانيون سني و شيعه با بلندگو مردم را دعوت به آتشبس و رعايت آن ميكنند و تيراندازيها به طور كلي قطع شده است . در روستاهاي نقده نيز بتدريج آرامش برقراري ميشود . ديشب صداي تيراندازي به طور " تك تير " شنيده ميشد . ( 5 )
لز سوي ديگر ، شيخعزالدين حسيني در تماس تلفني با كيهان اظهار داشت : به دنبال ورود ارتش ، با آنكه گروههايي از مجاهدين - بويژه مجاهدين اعزامياز تهران - رفتار مناسب و بيطرفانهاي دارند ، عدهاي غيرنظاميمسلح - كه از اروميه آمدهاند - به مردم كُرد فشارهايي وارد ميكنند به طوري كه اكثر كردها به اشنويه و مهاباد مهاجرت كردهاند . وي اضافه كرد : چند روستا به اساميشريفيان ، زورگان ، شهرچيان و شريفالدين را گروههاي مسلح غارت كرده و تعدادي خانه را نيز به آتش كشيدهاند . وي افزود : ما از روز اول ، جنگ را محكوم كرديم . اين جنگ ناخواسته را عوامل وابسته به رژيم سابق و بعضي عناصر مرتجع و مسلح كه در كميتهها نفوذ كردهاند و تبليغات شديد و نفاقافكنانه درباره برادران ترك و كُرد به راهانداختهاند ، دامن زدهاند . من جنگ خلق با خلق را نادرست ميدانم . عزالدين اضافه كرد : حدود پانصد نفر از كردهاي مهاجر به مهاباد آمده و در خانههاي مردم ساكن شدهاند . از طرفي قرار است استاندار آذربايجان بيايد تا مذاكراتي انجام دهيم . عزالدين حسيني از ارتش خواست بيطرفي را در منطقه حفظ نمايد و نگذارد بعضي عناصر غيرمسؤول - كه از مدتها پيش در اروميه مسلح شدهاند - به جان مردم كرد در نقده بيفتد و به تشنج دامن بزنند . ( 6 )
همچنين به گزارش روزنامه اطلاعات ، نماينده حزب دمكرات كردستان در تهران در يك تماس تلفني با اين روزنامه گفته است كه عليرغم قرارداد آتشبس در نقده ، ارتش و عدهاي از پاسداران رضاييه به چند روستا حمله كرده ، مردم آنجا را مورد ضرب و شتم قرار دادند . فشار در نقده به حدي است كه فقط عدة معدودي از كردها در خانة امامجمعه تقريباً به صورت گروگان باقي ماندهاند . ( 7 )
روزنامه كيهان در مورد آوارگان نوشت : حدود 150 خانوار روستايي از روستاهاي نقده به مهاباد آمده و در خانه جوانان اين شهر مستقر شدهاند . اين عده علت مهاجرت خود را به مهاباد ، عدم امنيت در روستاهاي نقده ذكر كردند . ( 8 ) اين روزنامه در مورد تعداد تلفات واقعه نقده نوشت : امروز هيأتي از سوي استانداري آذربايجانغربي و لشكر 64 اروميه به منظور بررسي واقعه خونين نقده و تهيه آمارهايي از تلفات آن وارد اين شهر شد . اين هيأت در جريان رسيدگي به تلفات زد و خورد پنج روزه نقده ، تنها در سردخانه بيمارستان شيروخورشيد اين شهر به 40 كشته اشاره كرده است
150 زخمينيز در اين بيمارستان بستري شدهاند . اين هيأت همچنين به كار خود در اين زمينه ادامه ميدهد . كيهان افزود : با توجه به اينكه در جريان زد و خوردهاي پنج روزة نقده ، كردها معمولاً كشتهها و زخميهاي خود را به پيرانشهر ، مهاباد جاهاي ديگر منتقل ميكردند ، تعداد تلفات بايد سنگين باشد . ( 9 ) روزنامه اطلاعات نيز گفتة يكي از پاسداران اعزامياز اروميه به نقده را در اين مورد چنين آورده : حدود 150 جنازه از معابر شهر نقده جمعآوري شده و در محوطه بيمارستان شيروخورشيد سرخ نقده نگهداري ميشود تا بستگانشان آنان را شناسايي كنند . اين روزنامه با درج اسامي25 تن از مجروحان وقايع نقده اضافه كرد كه پنج نفر از مجاهدان اروميه نيز در حوادث خونين نقده شهيد شدهاند . ( 10 )
851
با وجود جوسازي تبليغاتي حزب دمكرات و متحدان منطقهاي آن و نيز تلاش مطبوعات براي تبرئة حزب مزبور از دست داشتن در حوادث نقده ، اخبار متعدد حكايت دارد كه سر نخ قضاياي اين شهر در مهاباد است . از جملة اين اخبار ، جلسه امروز مهاباد درباره حوادث نقده است . روزنامه اطلاعات - كه معمولاً گزارشهاي جانبدارانهاي در حمايت از تحريكات قوميو به نفع عاملان آن درج ميكند - از جمله امروز مهاباد چنين گزارش داده است : « به منظور بررسي موقعيت اسفناك نقده و پيشگيري از گسترش بيشتر دامنه اختلافات اين شهر ، ساعت نه بامداد جلسهاي با حضور عزالدين حسيني ، حجتالاسلام عباس آزرم ( امام مسجد شيعيان مهاباد ) ، عبدالرحمن قاسملو ( دبيركل حزب دمراتيك كردستان ) ، فرماندار مهاباد و جمعي از علما ، روحانيون و معتمدان شهر در سالن شهرداري مهاباد تشكيل شد . در اين نشست ، ابتدا فرماندار مهاباد گزارش كار هيأت اعزاميمهاباد را - كه براي مذاكره درباره آتشبس به نقده رفته بود - اعلام كرد و گفت : متاسفانه قبلاً تمهيداتي به دست عناصر و دستههاي مختلف در جهت عدم برقراري آتشبس انجام شده بود و برخي [ نيز ] با صحنه سازيهايي كه عدهاي از عومل آشوبگر انجام ميدادند ، نميگذاشتند كنفرانس به نتيجه مطلوب خود در مورد قطع برادركشي برسد . به عنوان نمونه ، اين عوامل اجازه نميدادند هيأت اعزاميبا كردهاي نقده ارتباط تلفني برقرار كند ؛ در مقابل ، برادران غيركرد از امكانات كافي برخوردار بودند . همچنين سلاحها و مهمات فراواني را كميته اروميه بين مردم تقسيم ميكرد . روي تانكهاي ارتش تصاويري از آيتالله عزالدين حسيني نصب شده بود كه همين موضوع باعث اغواي كردها شد ، زيرا آنها به گمان اينكه تانكها براي كمك به آنها آمدهاند ، از كمينگاههاي خود خارج گرديدند و هدف گلوله قرار گرفتند . وي افزود : در تمام اين مدت ما را در يك اتاق زنداني كردند و چندين بار قصد كشتن ما را داشتند كه گروهي مانع از اين كار شدند .
براساس همين گزارش ، در اين جلسه قرار شد از امروز علما در مساجد اعلام كنند كه هيچ اختلافي بين ترك و كرد وجود ندارد و همه مسلمان و ايراني هستند تا مفسدان امكان تشديد اختلافات را از دست بدهند . در همين جلسه با تلفن از ايت الله شريعتمداري تقاضا شد هيأتي براي رسيدگي به فاجعه نقده به اين شهر و مهاباد اعزام كند . ضمناً تصميم گرفته شد گروگانهاي هر دوطرف هر چه زودتر آزاد شدند . اعضاي جلسه همچنين خواستار شناسايي و مجازات مسببان وقايع خونين نقده شدند . » ( 11 )
خبرنگار كيهان در مهاباد نيز دربارة اين جلسه چنين گزارش داد : در مهاباد جلسهاي براي رسيدگي به وضع حدود 150 خانوار مهاجر از روستاهاي نقده كه به دنبال زد و خوردهاي خونين اين شهر به مهاباد مهاجرت كردهاند ، تشكيل شد . در اين جلسه با شركت شيخعزالدين حسيني ، ملاكريم شهركندي ، ملاعبدالله ماوراني ، فرماندار و شهردار مهاباد و دكتر قاسملو ( دبيركل حزب دمكرات كردستان ) و آيتالله آزرم تشكيل شده بود ، تصميم گرفته شد كه خانوادههاي مهابادي به طور موقت مواد غذايي مورد نياز خانوادههاي آوارگان را تامين كنند . همچنين تصميم گرفته شد كه به وسيله راديو و تلويزيون اروميه و مهاباد مردم دعوت به آرامش شوند و از آيتاللهالعظمي شريعتمداري نيز خواسته شود پياميبراي مردم منطقه بفرستند و آنان را دعوت به آرامش كنند . ( 12 )
852
حزب توده و سازمان چريكهاي فدايي خلق ترور سرلشكر قرهني را محكوم كردند . در اطلاعيه حزب توده با امضاي دبير خانه كميته مركزي اين حزب چنين آمده است : حزب توده ايران واقعه ترور سرلشكر قرهني را بشدت محكوم ميكند و اعتقاد دارد كه اقداماتي از اين نوع ، چيزي نيست جز توطئه بازماندگان ساواك و عوامل امپرياليزم . اين واقعه صحت هشدارهاي حزب ما را در زمينه خطر سيا و ضدانقلاب را گوشزد ميكند . ما جداً از دولت موقت انقلابي طلب ميكنيم كه عاملان اين جنايت را بشدت مجازات كرده ، ريشههاي توطئهاي را كه دست جنايتكار امپرياليزم در آن نمايان است ، قطع كند . ( 13 )
از سوي ديگر ، سخنگوي سازمان چريكهاي فدايي در مورد ترور سرلشكر قرهني در يك مصاحبه مطبوعاتي گفت : « سازمان ما استفاده از اينگونه روشها را به زبان انقلاب ميداند و آن را محكوم ميكند . در وضع فعلي توسل به اينگونه اعمال ميتواند خشونت را دامن زند و اين امر قطعا به سود جنبش ترقيخواه خلق نيست . ما توسل به خشونت خودسرانه را در هر مورد به طور كلي محكوم ميكنيم . » ( 14 )
853
حزب جمهوري اسلاميو سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در اطلاعيههاي جداگانهاي ترور سرلشكر محمد وليالله قرهني ( نخستين رئيس ستاد كل ارتش جمهوري اسلامي ايران ) را محكوم كردند . در اطلاعيه حزب جمهوري اسلاميآمده است :
بسمه تعالي ؛ بار ديگر ما شاهد تلاش جنايتكاراني هستيم كه به فرمان اربابان جهانخوارشان براي گلآلود كردن آب زلال خلق قهرمان و ماهي گرفتن از آن ، سرلشكر قرهني را ترور كردهاند ؛ بدين اميد واهي كه با ايجاد وحشت در ميان خلق قهرمان از يكسو و [ از سوي ديگر با ] برانگيختن خيالهاي خام در مغزهاي بيمار يك عده فراري رژيم سابق ، زمينه غارت اربابان امپرياليست خود را
4/2/58 - تهران تشييع جنازه شهيد سرلشكر قرهني
فراهم آورند . اين ابلهان جاني كه درصدد برهم زدن آزاديهاي وسيع اجتماعي ناشي از انقلاب هستند ، خيالهاي خام به سر پروردهاند . ملت قهرمان ما ، دستان تامرفق به خون آغشته قدرتطلبان بينالمللي را در اين ماجرا بخوبي ميبينند . همين مستضعفان و مغضوبان زمين - كه اينك در پي استقرار امامت خويش به روي زمينند - خود وظيفه پاسداري از اين انقلاب را به عهده دارند و با قدرت عظيم خود و با اتكال به خداي بزرگ هر حركت ضدانقلابي را سركوب خواهند كرد . حزب جمهوري اسلاميبشدت هر نوع عمل ضدانقلابي و تروريستي را محكوم كرده ؛ از امت مسلمان ايران ميخواهد كه در مقابل اين اعمال جنايتكارانه كاملاً هوشيار و بيدار باشند . ( 15 )
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامينيز در اطلاعيه خود يادآور شد : " ترور قرهني كار مفسدان است . " و اضافه كرد : اين بار جنايت منافقين چپنما به شكل ترور ظاهر گشت تا به توطئهها كه خواست امپرياليسم و ارتجاع است هرچه بيشتر دامن زند . ما اين عمل منافقانه و ضدانقلابي را بشدت محكوم كرده ، خواستار مجازات قاطعانه اين مفسدان ميباشيم . ( 16 )
854
در پي ابراز واكنشهاي منفي در مورد مقالة آقاي خلخالي كه با عنوان " بهانهها را از دست خائنان بگيريد " چاپ شده بود ، اطلاعيهاي از نامبرده انتشار يافت . اين اطلاعيه كه امروز در روزنامه كيهان به چاپ رسيد ، نوعي تكذيبيه به شرح زير بود :
بسمه تعالي ؛ اينجانب عنوان مقاله منتسب به حقير را كه در روزنامه اطلاعات يكشنبه 2/2/58 چاپ شده ، جداً تكذيب ميكنم . همه مراجع اسلاميمخصوصاً حضرت آيتاللهالعظمي شريعتمداري مورد احترام ميباشند . اگر احيانا سوء تفاهميشده است ، اينجانب جداً آن را تكذيب ميكنم و از ساحت مقدس معظمله كمال معذرت را دارم . ( 17 )
از سوي ديگر ، حزب جمهوري خلق مسلمان نيز با صدور اطلاعيهاي از همة آيات عظام و گروهها و احزاب خواست تا براي جلوگيري از سوء استفاده فرصتطلبان ، از هرگونه واكنشي ديگر نسبت به مقالة " بهانهها را از دست خائنان بايد گرفت " خودداري ورزند . متن اطلاعيه ( صادره در مورخه 4/2/58 ) به اين شرح است :
به نام خدا ؛ به دنبال نشر تهمتنامهاي در روزنامه اطلاعات به امضاي آقاي شيخصادق خلخالي بر ضد حزب جمهوري اسلاميخلق مسلمان ايران ، موج اعتراض در سراسر ايران برانگيخته شد و در شهرهاي مختلف با تشكيل مجالس و راهپيمايي ، اهانت و تهمتهاي ناجوانمردانة نويسنده مقاله بشدت محكوم گرديد . ما ضمن سپاسگذاري از قاطبه آياتعظام و علماياعلام و همة گروهها و احزاب اسلاميمردم مسلمان سراسر ايران - كه ابراز همدردي كردند - انتظار داريم كه براي جلوگيري از هرگونه سوء استفادة فرصتطلبان با توجه به تقبيح عمل از طرف همه مراجع عظام تقليد قم و مشهد ، از هرگونه عكسالعمل ديگري خودداري نمايند و با وحدت كلمه همچنان در راه تداوم انقلاب اسلامي ايران زير نظر مراجع تقليد پيش بروند . به خاطر توطئههاي ناجوانمردانه افراد غيرمسؤول نبايد اجازه دهيم كه ضدانقلاب در لباس انقلاب در
اين مقطع حساس زماني از پشت خنجر بزنند . هوشياري اسلاميخود را حفظ كنيم و همه با هم برادرانه در راه تحكيم پايههاي جمهوري اسلامي ايران بكوشيم . » ( 18 )
امروز اطلاعية ديگري از آيتالله خلخالي در روزنامه اطلاعات به چاپ رسيد كه متن آن از نظر سياق و جهتگيري با اطلاعيه مندرج در كيهان بكلي تفاوت داشت . متن اين اطلاعيه چنين است :
بسمه تعالي ؛ ملت شريف ايران ميداند كه اين روزها از طرف صهيونيزم بينالملل و امپرياليزم ، توطئههاي خائنانهاي در كار است . ما با همه احتراميكه براي مراجع دين قائل هستيم ، ولي نميتوانيم در روزهاي بحراني ، از افشاي حقايق خودداري كنيم . دستهاي پوسيدة استعمار يك روز آيتالله طالقاني را سد راه امامخميني معرفي ميكند و روز ديگر سرلشكر عزيزمان مرحوم محمدولي قرهني را در خانه خود به خاك و خون ميغلتاند و روز ديگر مقالهاي را در اطلاعات يكشنبه 2/2/58 به قلم حقير دستاويز مينمايد . طرفداران قانون اساسي ، جاويدشاهگويان و رستاخيزيان و ساواكيها دور هم جمع شده ، از ماوراء بحار به طرف انقلاب اسلامي ايران پارس مينمايند ! كيست كه نداند اينها همان طرفداران هويدا ، مقدم ، نصيري ، رحيميو ديگر جرثومههاي كثيفي هستند كه با اراده ملت از ميان برداشته شدهاند . انقلاب اصيل ايران و پاسداران مبارز و از جان گذشته آن، هرگونه توطئه خائنانه را به نابودي خواهند كشيد و هرگونه راه تهمت و افترا را به روي سياه آنها خواهند بست . همينهايي كه به عنوان طرفداري از مراجع مقاله ميدهند . اينها همانهايي هستند كه با دست ساواك و سيا ميخواستند نهضت ايران را به انحطاط بكشانند . خون شهيدان ما در ميدان شهدا و در تمام ميدانهاي بزرگشهر تهران و در سرتاسر ايران به زمين ريخته شد تا به دشمنان ايران بفهماند مجال خيانت ، افترا ، دروغپردازي و چاپلوسي به آخر رسيده است . همان رزمندگان در راه آرمان مقدس اسلامي جانبركف ايستادگي كردند و تا آخرين بقاياي ارتجاع را از ايران و از منطقه برندارند ، اسلحه گرم خود را بر زمين نخواهند گذاشت .
من با اينكه مقامات علميرا طي كردهام و از هيچكس تقليد نميكند ، با اين وصف گوش به فرمان قائد عظيمالشأنمان امامخميني هستم . من از آن روحانيها نيستم كه از اين بادها بلرزم و از اين توطئهها بترسم و از اين شانتاژها عقبگرد كنم . خون من فداي راه جمهوري اسلامياست و بايد خون ما قاطي خون رزمندگان بشود تا ملت ايران در كمال درايت خواستار انقلاب اصيل و جمهوري اسلاميباشد . ما و پسران ما ، دختران ما ، جوانان ما فداي اسلام و آزادي و انسانيت است . من به نوبه خود از همه دانشمندان و اهل قلم نسبت به موضوع مقالة درج شده در اطلاعات استمداد ميطلبم تا مقاله را بخوانند و به حقيقت قضاوت كنند كه در آن مقاله به هيچكس توهيني نشده است به غير از نوشتن حقايق كه بعد از پنج الي شش ماه فقط حالا گفته شده است . من از ملت مبارز و غيور آذربايجان بياندازه تشكر ميكنم ، چون مردم آذربايجان توطئهگران و ارتجاعيون و اخلالگران را كاملاً ميشناسند و حقيقت افراد ضدانقلاب را كاملاً ميدانند ، بنابراين هيچگاه مجالي به طرفداران ارتجاع و انحطاط نخواهند داد . ما در آتيه - به حول و قوه الهي - همه حقايق را آشكار خواهيم كرد تا ملت آزاده ايران قاطعانه ضدانقلابيها را تشخيص دهد .
والسلام علي من اتبع الهدي - صادق خلخالي ( 19 )
855
سرگرد عبدالسلام جلود ( نخستوزير و عضو شوراي انقلاب و دومين شخصيت ليبي ) همراه 55 تن از همراهان خود در قم به حضور امامخميني ( رهبر انقلاب اسلامي ايران ) رسيد و پيام كتبي معمر قذافي ( رهبر ليبي ) را به حضور ايشان تقديم كرد . به نوشته مطبوعات در ديدار يك ساعته جلود و امامخميني مهمترين مسألهاي كه مطرح شد مربوط به سرنوشت امام موسيصدر ( رهبر شيعيان لبنان ) بود . ( 20 )
در اين ديدار ، امام خطاب به جلود فرمودند : « قضيهاي كه براي ما و علماي ايران و ساير اقشار به طور معما درآمده است اين فاجعه آقاي صدر است . من و علماي ايران براي اين فاجعه بسيار متاثر هستيم و اين براي ما يك معمايي است كه اين حل نميشود الا به دست دولت ليبي . ما اين معما را ميخواهيم كه برادر ما معمّر و دولت حل كنند و ناراحتيهاي ما را به اتمام برسانند . من كراراً به وسائطي اين معنا را تذكر دادم ، لكن الان نيز اكيداً تذكر ميدهم كه اين معنا در شعب ما و در بين علماي ما انعكاس سوئي دارد و من ميل ندارم كه بين ملت ما و دولت شما يك سوء تفاهمي باشد . من از شما ميخواهم كه اين معما را حل كنيد و موجب راحتي ما را فراهم كنيد . » ( 21 )
سرگرد عبدالسلام جلود در پاسخ امام عرض كرد : « من ميخواهم تاكيد كنم كه تمام مدارك را به دولت لبنان تسليم نمودهايم كه بيانگر اين موضوع است كه آقاي موسيصدر از ليبي خارج و وارد رم شده و در هتلي اقامت نموده است و دولت ايتاليا به ما ابلاغ نموده كه ايشان وارد كشورش شده و ما مدارك را به حكومت لبنان دادهايم ، اما از بداقبالي ما اين است كه اين حادثه قبل از انقلاب ايران اتفاق افتاده است . كشور ما كشور امني است ؛ كشور خيانت نيست … ما از امام موسيصدر دعوت كرديم و بارها بعد از انقلاب ما ايشان به ديدار ما آمد . ايشان در كنار ما بود و هيچ دليلي با آقاي صدر در كار نبود تا كسي اين تهمت را به ما بزند . خبرگزاريها گزارش دادهاند كه آقاي صدر به فرودگاه رم وارد شده و ما بيانيهاي در اين زمينه صادر كرديم . به عقيده من ، امامخميني آخرين كسي است كه اين موضوع را به ما نسبت ميدهند . ما ميخواهيم كه شما به ما كمك كنيد . از تمام بيانيهها اين موضوع روشن ميشود كه آقاي صدر از ليبي خارج شدهاند . ما هماكنون در اين قضيه از مستضعفان هستيم . تمام دنيا كوشش ميكنند كه اين حادثه را به ما بچسبانند . فاجعه براي ما اين بود كه ايشان پيش ما بود و اين مشكلي براي ما شده است . ما به دولت ايتاليا فشار آورديم تا در اين مورد رسماً دخالت كند . آيا ممكن است كسي به يك كشور اروپايي با گذرنامه وارد شود و خود صاحب گذرنامه نباشد ؟ من ميگويم كه در اين موضوع ما جزو مستضعفان هستيم . » ( 22 )
امام خميني در اين موقع خطاب به سرگرد جلود فرمودند : « مقصود من اين نبود كه به شما يا به دولت شما تهمت بزنم ؛ مقصود من اين بود كه شما قدرت داريد كه در اين ممالكي كه نزديك شماست و ايشان رفتهاند در آنجا - به قول شما - در آنجا فعاليت بكنيد و اين معما را براي ما حل كنيد . ما هيچگاه به برادران خودمان تهمت نميزنيم و خلاف اسلام نميكنيم ، لكن از شما ميخواهيم حل اين قضيه را به اينكه شما اين قدرت را داريد كه مسأله را حل كنيد و از دولتهايي كه ايشان رفتهاند آنجا ، يك طور تحقيقاتي بكنيد و ما مطلع بشويم . » ( 23 )
سرگرد جلود در پاسخ امام عرض كرد : « ما به اعتباري كه آقاي موسيصدر ميهمان ما بود ملتزم هستيم . دولتهاي بزرگ كوشش ميكند تا از مسأله آقاي صدر براي جلوگيري از ديدار سرهنگ قذافي با امامخميني سوء استفاده كنند . آنان نزديكي اين دو انقلاب را خطري بزرگ براي ابرقدرتها و مستكبران ميدانند و لذا ديدار امام و برادر قذافي را به صلاح خود نميدانند . براي قدرتهاي دشمن ، ملت ايران و آقاي موسيصدر اهميت ندارد . حادثه آقاي صدر مسأله حقي است كه از آن باطل بهرهبرداري ميكنند . آنان نزديك شدن ما را با يكديگر نميخواهند ؛ اين ديدار استراتژيكي را نميخواهند . تكرار ميكنم كه قدرتهاي دشمن در ايران برايشان امام موسيصدر اهميت ندارد ؛ براي آنان حكومت به فرم غربي اهميت دارد ؛ آنان اين انقلاب را نميخواهند . آنگاه كه حضرت امام از جنبه حق در اين موضوع سخن ميگويند ، افراد زيادي هستند كه دشمن انقلاب اسلاميهستند و جريان آقاي صدر را مستمسكي جهت پيش برد اهداف شيطاني خود قرار ميدهند . » ( 24 )
امامخميني فرمودند : « بله ، من هم اين معنا را ميدانم ، لكن مهم اين است كه يك سوء تفاهمي بين ملتها و دولتهاي اسلامينباشد و وحدت اسلاميهميشه محفوظ باشد و همه مسلمين با هم برادر باشند و اينكه در اين معنا درك مردم براي اين بود كه همين سوء تفاهم به واسطه فعاليتي كه شما بكنيد براي تحقيق اين مطلب ، رفع بشود و بين دولتين و ملتين تفاهم صحيح بشود و اين تهمتها را اجانب كه ميخواهند بين دولتها و بين ملتها تفرقه بيندازند ، آنها را خنثي كنيد تبليغات آنها را . » ( 25 )
سرگرد جلود پيش از ديدار با امام در مصاحبهاي اختصاصي با روزنامه كيهان نيز دربارة سرنوشت امام موسيصدر گفته بود : « امام موسيصدر طبق دعوت رسميدولت ما چهار بار به ليبي سفر كرد . سادات و دستگاه جاسوسي سيا و اسرائيل و محافظهكاران لبنان با سوء استفاده از موقعيت ، روابط گروههاي مختلف مسلمان را تيره ميكنند و حتي در مورد مساله امام موسيصدر ، نيروهاي ترقيخواه و ملي لبنان را متهم كردند . ما كليه مدارك موجود در اين زمينه را تسليم سفارت و مسؤولان لبنان كرديم . براساس اين مدارك ، ايشان ليبي را ترك و به ايتاليا رفتند . مقامهاي ايتاليايي نيز تائيد كردند كه ايشان در آن كشور ديده شدهاند و بعضي محافل خبري نيز اين گزارش را مخابره كردند . » ( 26 )
از سوي ديگر، خواهر امام موسيصدر به اتفاق همسر و دختر رهبر شيعيان لبنان در يك مصاحبه تلويزيوني در مورد چگونگي ربودن امام موسيصدر گفت : « امام موسيصدر در تابستان سال گذشته به دعوت رسميدولت ليبي به اين كشور سفر كرد . در اين سفر محمد يعقوب - كه از روحانيون دانشمند است - و عباس بدرالدين - كه يكي از بزرگترين روزنامهنگاران لبناني است - او را همراهي ميكردند . مراسم بدرقه به طور رسميدر فرودگاه بيروت انجام شد و آنها عازم ليبي شدند . معمولاً امام موسيصدر به هر كجا سفر ميكرد خبرهاي سفرش را لحظه به لحظه گزارش ميداد و اغلب چون همراه يك خبرنگار ميرفت خبرها سريع منعكس ميشد ، اما از روزي كه آنها به ليبي رفتنند ديگر هيچ خبري از آنها نشد . برنامه رسمياين سفر پنج روز بود ؛ منتظر شديم تا برنامه رسميسفرشان تمام شود شايد خبري به ما برسد ، اما باز هم از آنها خبري نرسيد . وقتي ما مراجعه كرديم و از حال ايشان جويا شديم به ما گفتند كه از ليبي خارج شدهاند و به رم رفتهاند . ما از شركت هواپيمايي آليتاليا موضوع را پيگيري كرديم از مسافران تحقيق كرديم ، اما همه اظهار بياطلاعي كردند . در حالي كه دولت ليبي مدعي است كه ويزاي خروج ايشان را صادر كرده ، اما از ورود شخصي با اين نام به ايتاليا اثري ديده نميشود . شايعاتي هست كه شخصي را شبيه به امام موسي گريم كرده و در فرودگاه به اين وسيله مراسم بدرقه را انجام دادهاند . به هرحال در اين باره شايعات زيادي هست و بايد بگوييم كه موضوع ربودن امام موسيصدر نه تنها فراموش نشده ، بلكه روز به روز بزرگتر ميشود . كساني كه خيال ميكنند اين موضوع بتدريج از خاطرهها محو ميشود ، كاملاً اشتباه ميكنند . »
به نوشته روزنامه كيهان ، خواهر امامموسي صدر در تماسي با خبرنگار اين روزنامه گفته است كه امام خميني قول دادهاند در اين باره به ما كمك كنند . ايشان قبلاً آقاي قطبزاده را به ليبي براي مذاكره فرستادهاند . دو يا سه مرتبه نيز سفير ليبي به ايران آمده و مذاكرات مفصلي با او انجام گرفته و آنها هر بار گفتهاند كه امام موسيصدر از ليبي بيرون رفته است ، اما اختلافهايي هست كه احتمال ميرود ايشان در ليبي باشد . فرستاده حافظ اسد نيز بنا به اظهار تمايل خودشان به ايران آمده و مذاكراتي كرده است . خواهر امام موسي صدر در مورد بازگرداندن رهبر شيعيان لبنان گفت كه اميد زيادي به كمك امام خميني و ملت ايران دارد . ( 27 ) ( خبر ضميمه دارد . )
امام موسي صدر
خانم ربابه صدر در ايران
وي در پيگيري ماجراي برادرش ، امام موسي صدر از فعالين است .
تهران - ملاقات خواهران مجاهد وابسته به جنبش امل ( حركهالمحرومين لبنان ) با نخستوزير ؛ دكتر چمران از رهبران برجسته جنبشامل نيز حضور دارد .
856
مهندس بازرگان در يك مصاحبه راديو - تلويزيوني از اينكه نخبگاني كه دولت موقت معرفي كرده در افكار عموميو نيروهاي انقلابي پذيرفته نشده و نيز از وجود يك جريان راديكال در برابر دولت موقت به شكوه و گلهگذاري پرداخت و سعي كرد افكار عموميرا به نفع مشي دولت موقت جهت بدهد . وي اظهار كرد : « همه شما و همه ما هفتة گذشته هفته ناراحت و ناگواري را گذرانديم ؛ واقعهاي كه با دستگيري فرزند آيتالله طالقاني شروع شد و به اعتراض و قهر ايشان و همدردي و اعتراضهاي مردم منتهي شد و چند روزي همه را ناراحت كرد . همچنين واقعه ديروز ( ترور قرهني ) هم نهايت شدت و خشونت و تاثر را ايجاد كرد . يك حالت ناراحتي و نگراني در همه وجود دارد . اين بيگر و ببندها ، اين بزنها و بكشها ، اين سلب امنيت و اطميناني كه از مردم شده و هر روز در روزنامههايمان نمونهها و نشانههاي اعدامها و كشتارها و سختگيريهاي شديد را ميخوانيم ، يك حالت تزلزل و وحشت و ناراحتي و نگراني به وجود آورده است و ملت ايران يك حالت عدم تعادل پيدا كرده است . همه ميپرسند و ميترسند : اگر كميتهها و پاسداران و افرادي كه به نام كميته و پاسدار يا با نهايت بيحيايي و ناجوانمردي به نام امام عمل ميكنند و اسلحه هم دارند ، اين وضع اگر ادامه پيدا كند عاقبت اين ملك و ملت و مردم و از جمله دولت چه خواهد شد ؟
وقتي افراد باگناه و بيگناه روي حساب عدالتخواهي يا خصوصي و غرضورزي دستگير بشوند ، اصلاً زندگي ديگر وجود نخواهد داشت ، چه برسد به ترقي و رسيدن به محيط عدالت و وضع مطلوب .
از خصوصيات و ويژگيهاي انقلاب اسلاميما همين پديده كميتهها است . در كمتر سخنراني تلويزيوني بود كه يادي از كميتهها و پاسدارها و اين افراد نكنم . البته قسمت اعظم آنها حق خدمت و ارزش و فداكاريهايشان را ادا كردند ، اما تنها اين نبود ، مضار و صدمههايي هم بر آنها مترتب بوده كه آنها را هم بايد ذكر كرد و البته در جنب خدمتها و زحمتهايشان ، خيلي كمتر است . »
وي در ادامه سخنان خود در بخش " مشكلات دولت موقت " ، دو مشكل اصلي را مطرح كرد : اول ، " مشكل كميتهها و پاسداران و ساير خدمتگذاران آزاد " و دوم ، " مشكلات اختلاف و انتقام " . در تشريح مشكل نخست ، بازرگان ضمن انتقاد از كميتهها و پاسداران كه خارج از حيطه و اختيار دولت موقت عمل ميكنند ، گفت : « اين مشاركت و ورود همگان در انقلاب طبعاً به دنبال خودش چه چيز آورده ؟ دلسوزي و مسؤوليت و دخالت همگان ؛ يعني دخالت در مديريت و تعدد در حاكميت ؛ يعني عدم تمركز و لوث شدن مسؤوليت ؛ يعني به جاي قدرت ، هرج و مرج و خودسري و خودرايي … اين اوضاع - كه ممكن است با صددرصد حسننيت و قصد خدمت در پيش دادگاه عدالت حق باشد - در عمل يك نوع از هم گسيختگي و ناتواني و منازعه پيش آورده و دولت ما و جمهوري اسلاميرا مواجه با خطرها و مشكلات زيادي كرده ، تا آنجا كه به ما فرصت نميدهد به مسائل اساسي بپردازيم و آيندهسازي بكنيم . حالا چارهاش چيست ؟ در برابر مسألة كميتهها ، پاسدارها و افراد و گروههايي - كه بيشتر آنها هم مسلح هستند - فداكارانه و با حسننيت خدمت ميكنند ، ولي ضمناً هرج و مرج و از هم گسيختگي هم ايجاد شده است . چه بايد كرد ؟ آيا بايد اينها از بين بروند ؟ به هيچوجه منالوجوه ، بلكه با توجه به اوضاع روز و اينكه ميبينيد ضدانقلاب چطور روز به روز دندانش را تيزتر ميكند و نقشه هايش را ظريفتر و خطرناكتر ميكند ، بايد در اين جهت آنها تقويت بشوند ، ولي تنظيم شوند و از حالت بينظميخارج بشوند .
اميد ميرود و حق اين است كه تمام كميتههاي ايران اولاً يك اسم روي خودشان بگذارند و ثانياً ارتباط و اطاعت و هماهنگي با كميته مركزي امام داشته باشند .
… پاسدارها و كميتهها نبايد هيچ كار و عملي را برخلاف دولت و برخلاف سياست عمومي مملكت انجام دهند . سياستي كه با تصويب شوراي انقلاب و تاييد رهبري عموميانقلاب معين ميشود ، چه برسد به اينكه ممانعت و مزاحمت بكنند و دستور بدهند كارمند و مسؤولي را كه از طرف دولت معين شده و يا موقتاً جايش مانده ، بردارند و كس ديگري را بفرستند . توبيخنامه براي رؤسا و مسؤولان بفرستند و دخالت در اين كارها بكنند . نتيجه اين مزاحمتها و دستورالعملها اين است كه دولت نميتواند كارش را بكند و اصل و اساس همه چيز از بين ميرود . »
مهندس بازرگان در توضيح مشكل بعدي دولت موقت گفت : « … مسأله دوم ، مشكلات حاصله از اختلاف و انتقام است كه هم دولت دچار آن است ، هم بخش خصوصي و هم ملت . هركجا كه ما فردي را انتخاب ميكنيم و ميفرستيم يا عضو قبلي را سرجايش ميگذاريم ، بلافاصله تيرهاي اتهام و اعتراض و ايراد و انتقاد بلند ميشود ! اوايل ما فكر ميكرديم در سطح وزرا اگر ما آنها را كنار بگذاريم ( يا حداكثر معاونان ) مسأله حل ميشود ، بعد ديديم خير ، نسبت به مديركلها و استاندارها و رؤسا هم باز همين حرف است . آنها هم يا خودشان كنار رفتند و يا ما كنار زديم . ديديم همين طور سلسله مراتب تا پايينترين سطح دولت حالت اعتراض و ناراحتي وجود دارد ، ايراد ميگيرند كه مثلاً اين آقا فرمانش را از دستگاه طاغوتي گرفته و اين آقا يا اين خانم عكسش را نشان ميدهد كه دست بسته به دنبال مثلا شاه يا ملكه بوده ، يا سرسپرده بوده و از ساواك حقوق ميگرفته ، يا با يك ساواكي شيرقهوه خورده ، يا فلان سفري كه كرده ، مخارجش را فلان دستگاه درباري پرداخت كرده .
البته بسياري از اين نظريات و اتهامها تا آنجايي كه ما رسيدگي كرديم ، نادرست و ناشي از اغراض بوده ، اما گاهي هم صددرصد حقيقت داشته و نميتوان نميكرد كه خوشخدمتي در سابق بوده است . در هر حال اين حالت پيدا شده و كار مملكت رفته روي حالت بدبيني و قهر و اعتراض و انتقام و دودستگي و دشمني ؛ يعني باز هم همان روح تخريب به نام پاكسازي و از بين بردن و پس گرفتن سوءاستفادهها و پولهايي كه اينها مثلاً بلند كردهاند . يعني حالت انقلاب به گذشته كه حالت تعرض و تخريب است ادامه دارد ، در حالي كه برنامه دولت برنامه مثبت است . الان حالت انقلاب گذشته است و دوران سازندگي مثبت شروع شده است . جمع مثبت و منفي گاهي اوقات اگر مساوي باشند ، ميشود صفر ؛ يعني ماداميكه حالت دشمني ، دودستگي ، انتقام ، قهر و اعتراض وجود داشته باشد ، سازندگي نميتوان كرد . كار مثبت محتاج به دوستي و اعتماد و اطمينان است ؛ اين دو [ جمع بين مثبت و منفي ] با هم جور در نميآيند و يكي اثر ديگري را خنثي ميكند . » وي در پايان خواستار برقراري برادري و حسن ظن در اركان و عناصر نظام شد و گفت : « … اميدوارم كه رهبران عظيمالشان ديني و سياسي ما ، كميتهها و پاسداران و كليه گروهها و افرادي كه ذيعلاقه و حتي ذيحق و ذيحساب در اين انقلاب هستند ، صميمانه از جان و دل با دولت همكاري و تبعيت نمايند . وظيفه دارم بگويم ، خودخواهي نيست ؛ اين مسؤوليت به دولت داده شده و دولت هم وظيفه دارد اطاعت و تبعيت بخواهد ، اگر طرف ضدانقلاب نيستند ، علاقهمند به انقلاب هستند ، بايد از دولت تبعيت كنند . » ( 28 )
857
قرارگاه سيا در تهران با اسم رمز " تهران 52799 به كفالت گلگروف " در گزارشي به رئيس سيا در واشنگتن ، جزئيات بيشتري از ملاقات فرانك باروز ( رئيس اتاق بازرگان ايران و آمريكا ) با آيتالله شريعتمداري را شرح داد . در اين گزارش با اشاره به تلگرام 23 آوريل 1979 از قرارگاه سيا به واشنگتن آمده است : « به گفته كاردار ، آنچه از تلگرام مرجع عمداً حذف شده بود ، شكوه شريعتمداري به مخاطب آمريكايي خود بود درباره اينكه وي ( شريعتمداري ) به علت اينكه هميشه اطلاعات " موثقي " به دستش نميرسد ، گاهگاهي احساس ميكند كه براي سروكار داشتن با مسائل جاري سياسي آمادگي چنداني ندارد . او گفت كه كاملاً ميداند مردميكه دور و بر او را گرفتهاند ، احتمالاً سعي دارند از او براي مقاصد خودشان استفاده كنند و او بدون اينكه به طور مستمر در جريان حوادث قرار گرفته باشد ، آمادگي كافي براي پاسخگويي معقولانه ندارد . كاردار اين ( گفتة
شريعتمداري ) را دعوت ضمني شريعتمداري از دولت آمريكا براي تهية گزارشهايي از رويدادها و رساندن آنها به او تعبير كرد . به عقيده كاردار ، شريعتمداري اميد داشته كه مخاطب آمريكايي او نتايج ملاقات را به سفارتخانه گزارش دهد . »
سپس قرارگاه سيا در تهران چنين ارزيابي ميكند : « همانطور كه ستاد متوجه خواهد شد ، شريعتمداري همراه با طالقاني و خاقاني - كه آيتالله بلندمرتبه خوزستان است . - در بعضي مسائل بين خود و [ امام ] خميني هرچه بيشتر … قائل ميشوند . محبوبيت شريعتمداري ظاهراً رو به افزايش است ؛ تظاهركنندگان در تبريز در تاريخ سوم ارديبهشت برضد مقاله اخير اطلاعات - كه يك ملاّي طرفدار خميني در مخالفت با ايجاد " حزب جمهوري اسلاميخلق مسلمان شريعتمداري " نوشته شده بود اعتراض كردند . اعتراض كنندگان ظاهرا اصرار داشتند كه هركس به شريعتمداري توهين كند ، بايد در دادگاه اسلاميمحاكمه شود و اينها همه يادآور حملة ناشيانهاي است كه در دي ماه 1356 برضد [ امام ] خميني در روزنامه درج شد و جرقهاي بود كه نيروهايي را كه سرانجام شاه را سرنگون كردند ، به حركت آورد . رژيم اسلاميفعلي نيز به نوبة خود از دستياراني ناشي برخوردار است .
به خاطر ميآوريم هنگاميكه قرارگاه رابطة خود را با اس.دي.فورگيو/1 ( ضميمه دارد . ) را تجديد نمود ، پيشنهادهايي دربارة تماس با شريعتمداري ابراز شد ، خواهشمند است خلاصهاي از عمليات مربوط به تماسهاي قبلي - اعم از مستقيم يا غيره - را كه احتمالاً قرارگاه با شريعتمداري گرفته ، در اختيار بگذاريد . طبق گزارشهاي جرايد ، او در نظر دارد كشور را به قصد ديداري از مصر ترك كند ( اين خبر ممكن است مخدوش باشد ، چون محتمل به نظر نميآيد كه دولت موقت در اين موقع بخواهد چنين چهرة برجستهاي ، خود را نشان بدهد ) .
اس.دي.وليد/1 در نظر دارد در نهم ارديبهشت براي يادبود مرگ پدرش به قم برود و موافقت كرده است كه براي ما با شريعتمداري ملاقات كند ( مدعي است كه خانوادهاش او را بخوبي ميشناسد ) . ما ميل نداريم كه به و/1 ماموريت بدهيم تا مانند پلي بين قرارگاه و شريعتمداري عمل كند ؛ مطمئن نيستيم كه بتواند از عهده آن برآيد . فكر ميكنيم گزارش و/1 از مفاد مكالمهاي كه با شريعتمداري خواهد داشت و نوع استقبالي كه از او ميشود ، سرنخي دربارة امكان استفادة آينده از و/1 را در اين نقش به دست خواهد داد . » ( 29 )
858
سفارت آمريكا در تهران ، در گزارشي به تاريخ 24 آوريل 1979 و با تاكيد " خيلي محرمانه " براي وزارت امورخارجه آن كشور ، مذاكرات انجام شده بين كاردار سفارت با دكتر رضا صدر ( وزير بازرگاني ايران ) را چنين تشريح كرده است : كاردار اعتقاد حكومت ايالات متحده را دربارة اينكه علايق و منافع متقابل دو كشور ما ، مافوق حكومتهاي ويژه قرار گرفته است ، به وزير ابلاغ كرد . او گفت : مناسبات ما ممكن است همچنان براي ايران سودمند باشد و شايد براي هر دو كشور نافع باشد . او به نام وزير امورخارجه اظهار تعهد كرد كه ايالات متحده در امور داخلي ايران
مداخله نميكند و نخواهد كرد . او گفت كه ما آمدهايم تا با ايران در همان ميزان سرعتي كه ايران مايل است كار كنيم . او پذيرفت كه مناسبات ما اكنون متفاوت خواهد بود و ما ميتوانيم آن را بپذيريم . او گفت كه شركتهاي ايالات متحده هنوز هم ايران را يك بازار مهم تلقي خواهند كرد ؛ آنها تكنولوژي مهميبه ايران آوردهاند ، همچنين ميتوانند خود را با محيط جديد وفق داده تا بتوانند مناسبات خود را با ايران ادامه دهند . كاردار گفت او اميدوار است كه اختلافهاي مربوط به امور بازرگاني موجود بتواند بدون توسل به اقدامهاي حقوقي حل و فصل شود .
وزير صدر در پاسخ گفت كه پس از بيست سال مطالعه و كار و زندگي در ايالات متحده ، اعتقاد دارد كه آمريكاييها عملگراترين اشخاص در دنيا هستند و يك نفر آمريكايي ميتواند خود را با اوضاع جديد وفق دهد به همانگونه كه او ميتواند خود را با اوضاع ايران وفق دهد . او گفت : پشتيباني بدون قيد و شرط ايالات متحده از شاه ، جراحتهايي را باقي گذاشته ، ولي از آنجايي كه خود او هنگام انقلاب در ايالات متحده بوده است ، از مشكلاتي كه در وزارت امورخارجه آمريكا دربارة ايران وجود داشته ، كاملاً آگاه است و اعتقاد دارد كه اين انقلاب براي ايالات متحده و كشورهاي ديگر نيز نافع خواهد بود . او سپس دو مورد ترس و نگراني كه در روابط دو جانبه بين ايران و آمريكا وجود دارد ، ذكر كرد :
1 ) موقعيت منحصر به فرد روابط ايالات متحده با " پهلوي "
2 ) اعتقاد ايالات متحده به اينكه سقوط شاه به كمونيسم در ايران منجر خواهد شد .
وي معتقد است كه اين دو مفاهيم در ايران ديگر فرسوده شده ، ولي يك نوع رفتار خوب و گذشت از جانب ايالات متحده براي برطرف كردن آثار زخمهاي گذشته ، كمك خواهد كرد . او گفت كه اطلاعات و اولويتهاي گذشته دقيق نبوده و بايد اصلاح شود مناسبات ايران با ايالات متحده اعم از فرهنگي و تكنولوژيك و پيوندهاي خانوادگي ، به گونهاي است كه از تمايل ايران به حفظ مناسبات با ايالات متحده پشتيباني ميكند . وزير آنگاه افزود كه ايالات متحده ميتواند بهترين كوششهاي خود را براي بهبود مناسبات ، از طريق مطبوعات آمريكايي و درك اوضاع ايران و انقلاب آن به كار ببرد . كاردار اعتراف كرد كه افكار عموميآمريكا اطلاعات كميدربارة اسلام دارند ، ولي در اين مورد حكومت ايالات متحده كاري از دستش برنميآيد .
كفير رايزن اقتصادي توجه وزير را به فعاليتهاي محمد سوري و آقاي هاشميدر ايالات متحده جلب كرد و خاطرنشان ساخت كه اقدامهاي آنان - كه فاقد اعتبارنامههاي اصيل ميباشند - كوششهايي را كه براي حل مشكلات عقبافتادة بازرگاني و عادي كردن مناسبات بازرگاني انجام ميشود ، برهم خواهد زد . او همچنين به دعاوي شركت " كانتينانتال گرين " دربارة حق انبارداري و دعاوي ديگري كه به طور جزئي حل شده است ، اشاره كرد ( تلگرافهاي جداگانهاي دربارة اين موضوعها در پي خواهد آمد ) . او گفت كه ما در انتظار آن هستيم كه نمايندگي اقتصادي و بازرگاني ايران در سفارتايران در واشنگتن برقرار شود و اين نمايندگي هنگاميكه شركتهاي آمريكايي در كوششهاي خود براي برقراري ارتباط با محافل بازرگاني ايران سرخورده ميشوند ، بهطور مبرمي مورد نياز است .
وزير گفت كه براساس تجربه دوازده سالة او به عنوان بازرگان در ايالات متحده ، وي لزوم مذاكرات را دربارة مسائل معوق بازرگاني كاملاً درك ميكند . او معتقد است كه محيط براي مذاكره بهبود خوهد يافت . او پيشنهاد كرد كه ما نبايد هنوز دربارة بعضي از مسائل آنها را در مضيقه قرار دهيم و با اشارة ويژه به دعاوي مربوط به حق انبارداري گفت كه اينها سالهاست در وزارت خارجه نشسته و به حيثيت ايران لطمه زدهاند . او گفت كه به اين مسائل توجه كرده است ، ولي دقت لازم است و متاسفانه همه آنهايي كه در اين مسائل ذيعلاقه و ذينفع هستند ، بايد از خود صبر و حوصله به خرج دهند . ( 30 )
859
وزارت خارجه آمريكا در نامهاي به سفارت آن كشور در تهران با قيد " خيلي محرمانه " و با عنوان " اعلام نامزدي كاتلر به عنوان سفير " نوشت : « كاخ سفيد در نظر دارد قصد رييسجهمور براي نامزدي " والتر ال كاتلر " را به عنوان سفير در ايران در روز سهشنبه 24 آوريل در جلسه توجيه مطبوعات اعلام نمايد . زماني كه اعلان صورت گرفت ، با تلگرام فوري آن را تائيد ميكنيم . » ( 31 )
860
خبرگزاري فرانسه گزارش داد كه جيميكارتر ( رييسجمهور آمريكا ) ويليام كاتلر را به عنوان سفير تازه كشور خود در ايران معرفي كرد . به گزارش اين خبرگزاري ، تعيين كاتلر را ناظران سياسي تلاشي در جهت عادي كردن روابط دولت آمريكا با رژيم تازه ايران تلقي ميكنند . ( 32 )
861
روزنامه پراودا ( ارگان حزب كمونيست شوروي ) نوشت : اتهامات مبني بر دخالت شوروي در امور ايران بياساس است . اين اتهامات افترا است و افترا باقي خواهد ماند . برخي محافل غربي ميل دارند ديگران را متقاعد سازند كه شوروي در انقلاب ايران دسته داشته است . به گزارش يونايتدپرس ، پراودا نوشت : شايان توجه است كه اين اتهامات مربوط به خلاء قدرتي است كه در رابطه با انقلاب ايران به وجود آمده و اكنون اين خلاء بايد پُر شود . اين اتهامات ، آقايان آمريكايي را لو ميدهد . آنان بشدت ميل دارند كه اين خلاء را پر كنند و دوباره بر خاك ايران مسلط شوند . آيا اين امر دليل واقعي تلاش تازه آنان مبني بر پيش كشيدن موضوع تهديد از طرف شوروي نيست ؟ ( 33 )
ضميمه خبر 855
اخبار غيررسميكه توسط برخي ياران و شاگردان امام موسي صدر نقل شده است حاكي از آنست كه امام موسي صد دعوت " معمر قذافي " براي شركت در مراسم سالگرد انقلاب ليبي و به قدرت رسيدن قذافي را قبول ميكند و رهسپار ليبي ميشود . در اين كشور برخي علماء اسلاميليبي به ديدن وي ميآيند و عنوان ميكنند كه شركت ايشان سرپوش و توجيهي خواهد بود بر پارهاي اقدامات ضداسلاميو جناياتي كه رژيم قذافي عليه روحانيون و علماء اسلاميمرتكب شده است . امام موسي صدر تصميم به عدم شركت در مراسم و ترك ليبي ميگيرد و رژيم قذافي كه نميتواند مانع وي شود توطئهاي طرح ميكند و در فرودگاه به هنگام سوار شدن به هواپيما سرويسهاي امنيتي ليبي ، امام موسي صدر و همراه وي را ميربايند و با مدارك ايشان دو نفر از مأموران ليبيايي عازم ايتاليا ميشوند و پس از
طي مراسم قانوني و ثبت ورود آنان ، به نام موسي صدر در فرودگاه ، عازم هتلي كه از قبل توسط امام موسي صدر رزرو شده بود ، ميشوند . ورود آنان به هتل ثبت ميشود و سپس ناپديد ميشوند . ياران امام موسي صدر تأكيد ميكنند كه بنا بر تحقيق مفصل آنان در فرودگاه و هتل هيچكس چهره شاخصي مثل امام موسي صدر ( لباس روحاني ، قد بلند و قيافه مشخصي كه در ياد هر ملاقات كنندهاي ميماند ) را نديده است و تنها ورود وي روي كاغذ و در دفاتر فرودگاه و هتل ثبت شده است تا رژيم ليبي بدين وسيله بتواند دخالت خود در ماجراي مفقود شدن امام موسي صد را انكار كند .
ضميمه خبر شماره 857
اس.دي.فورگيو/ 1 نام مستعار روحاني نمائي به نام محمدتقي قميبود كه در خدمت سازمان جاسوسي آمريكا - سيا - قرار داشت . آمريكا كه تأثير رهبري روحانيت را در پيروزي انقلاب اسلاميبه عينه ديده بود ، قصد داشت در حركتهايي كه عليه انقلاب به راه مياندازد ، افرادي همچون قميرا بنام رهبران مذهبي مردم و حاميان اينگونه حركات معرفي كند تا شايد براي حركات ضدانقلابي مشروعيتي كسب نمايد . از اينرو تماس با افرادي همچون محمدتقي قمي، آيتالله شريعتمداري و امثال آنها در برنامه كار سيا قرار گرفت . در يكي از اسناد لانه جاسوسي آمريكا درباره محمدتقي قميآمده است : « اس.دي.فورگيو/ 1 … گفت : كه بنظر او وقت حرف گذشته و حالا ديگر وقت عمل است . او ميخواهد كه … جواب روشني [ بدست آورد . ] كه موضع آمريكا نسبت به رژيم [ امام ] خميني چيست . به نظر ميرسد كه اس.دي.فورگيو/ 1 مايل است در نهضت براندازي [ امام ] خميني نقش فعالي را ايفاء كند » . ( 34 )
منابع و مآخذ 4/2/1358
1 - روزنامه كيهان ، 5/2/1358 ، ص 7 .
2 - روزنامه اطلاعات ، 4/2/1358 ، ص 2 .
3 - مآخذ شماره 2 ، ص 2 .
4 - مآخذ شماره 1 ، ص 7 .
5 - روزنامه كيهان ، 4/2/1358 ، ص 8 .
6 - مآخذ شماره 5 ، ص 8 .
7 - روزنامه اطلاعات ، 5/2/1358 ، ص 2 .
8 - مآخذ شماره 1 ، ص 7 .
9 - مآخذ شماره 1 ، ص 7 .
10 - مآخذ شماره 7 ، ص 2 .
11 - مآخذ شماره 7 ، ص 2 .
12 - مآخذ شماره 1 ، ص 7 .
13 - مآخذ شماره 2 ، ص 8 .
14 - مآخذ شماره 5 ، ص 8 .
15 - مآخذ شماره 5 ، ص 3 .
16 - سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، اطلاعيه شماره 3 ، 4/2/1358 .
17 - مآخذ شماره 5 ، ص 8 .
18 - مآخذ شماره 1 ، ص 2 .
19 - مآخذ شماره 7 ، ص 8 .
20 - مآخذ شماره 1 ، ص 8 .
21 - مآخذ شماره 1 ، ص 5 .
22 - مآخذ شماره 1 ، ص 8 .
23 - مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، صحيفه نور - مجموعه رهمودهاي امامخميني ، ( تهران : وزارتارشاداسلامي، جلد 6 ، سال 1361 ) ، ص 72 .
24 - مآخذ شماره 1 ، ص 8 .
25 - پيشين .
26 - مآخذ شماره 1 ، ص 2 .
27 - مآخذ شماره 1 ، ص 8 .
28 - عبدالعلي بازرگان ، مشكلات و مسائل اولين سال انقلاب ( تهران : دفتر آزادي ، سال 1362 ) ص ص 136 -131 .
29 - دانشجويان پيرو خط امام ، اسناد لانه جاسوسي ، جلد 55 ( تهران : نشر لانه ، بيتا ) ، ص ص 35 -33 .
30 - دانشجويان پيرو خط امام ، اسناد لانه جاسوسي ، جلد 34 ( تهران : نشر لانه ، بيتا ) ، ص ص 83 . -79 .
31 - مآخذ شماره 30 ، ص 84 .
32 - مآخذ شماره 1 ، ص 3 ، خبرگزاري فرانسه .
33 - نشريه ويژه خبرگزاري پارس ، 5/2/1358 ، ص 2 ، يونايتدپرس .
34 - دانشجويان پيرو خط امام ، اسناد لانه جاسوسي ، جلد 38 ( تهران : نشر لانهجاسوسي ، بيتا ) ص ص 4 -3 .