روزشمار
دوشنبه
28 اسفند 1357
20 ربيع الثاني 1399
19 مارس 1979
424
درگيري مسلحانه در سنندج كه از عصر ديروز آغاز شده بود ، امروز نيز با شدت هرچه بيشتر ادامه يافت . نيروهاي مهاجم ، حلقه محاصره مقر كميته حجتالاسلام صفدري و پادگان سنندج را تنگتر كردند . با تشديد تيراندازي به طرف مقر كميته انقلاباسلامي ، محمد رحمانپور ـ شاطرمحمد معاون اين كميته ـ در ساعت 2 بامداد از ناحيه كتف مورد اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شد . با ادامه مقاومت كميته و تداوم درگيري ، حدود ساعت 6 صبح تير ديگري ، به دهان شاطرمحمد اصابت كرد كه ناچار به بيمارستان سنندج انتقال داده شد و تحت عمل جراحي قرار گرفت ، امّا در بيمارستان مورد هجوم دور از انتظار و بيرحمانه واقع شد و به طرز فجيع به قتل رسيد . ( 1 ) ( خبر ضميمهدارد ) .
از سوي ديگر ، جريان ائتلافي غيرمذهبي ( سابق الذكر ) كه به نحوي غيرمنتظره و برقآسا بر شهر سيطره يافته است به تثبيت مواضع و توسعه نفوذ پرداخت و در ساعت 4 بامداد از راديو تحت اشغال سنندج تشكيل " شوراي موقت انقلاب " و " كميته نظامي شوراي موقت انقلابي سنندج را " را اعلام كرد . ( 2 ) در اولين اعلاميه شوراي مذكور ، در اين باره چنين آمده است : « نظر به اين كه ستادهاي مستقر در شهر سنندج با مسؤوليت آقايان مفتيزاده و صفدري از ابتداي تشكليشان ، بدون مشورت با مردم عملاً در مقابل مردم ايستادگي نموده و عوامل غيرصالح و منحرف را در سطح شهر گماردند و از همان ابتدا ، موجبات نارضايتي شديد گروههاي مردم را در سطح شهر و دهات و بين نظاميان فراهم نموده و حتي دو ستاد فوق از همان ابتدا با هم هماهنگ نبودند و تضاد بين خود آنها كه ناشي از قدرتطلبي و انحصار طلبي و فراموش كردن مردم بود ، در روز يكشنبه 27/12/57 منجر به برخورد مسلحانه بين عوامل دو ستاد فوق ـ صفدري و مفتيزاده ـ گرديد كه با نهايت تاسف منجر به كشته و زخمي شدن عدهاي از مردم بيگناه و بيسلاح گرديد ، لذا نيروهاي ملي و دمكراتيك شهر تصميم به جلوگيري از تشديد هرچه بيشتر اوضاع و گسترش فاجعه گرفته و شورايي متشكل از كليه نيروهاي ملي شهر تا تشكيل شوراي واقعي انقلاب ، شامل نمايندگان منتخب مردم به وجود آوردند . » ( 3 )
در اطلاعيه ديگري كه لحظه به لحظه از راديو سنندج پخش ميشد ، شوراي مذكور از گروههاي مسلح براي پيوستن به مهاجمين به پادگان سنندج ، اين چنين استمداد ميكند :
« نيروهاي ارتجاعي با مردم تسليم فرماندهي پادگان هنوز در پادگان به ماجراجويي و تيراندازي ادامه ميدهند ، از همه مردم مسلح شهر تقاضا داريم براي تكميل انقلاب و براي به ثمر رسانيدن خون شهيدان به كمك براران رزمنده خود كه پادگان را در محاصره دارند ، بشتابند . » ( 4 )
كميته نظامي شوراي موقت انقلابي سابقالذكر نيز در پيام مكرر راديويي از عناصر مسلح درخواست ميكند به كمك مهاجمين به پادگان لشكر 28 سنندج بپيوندند . كميته مذكور طي پيام شماره 1 خود خطاب به " همه رزمندگان خلق " درخواست ميكرد : « 1 ـ جادههاي شهر را ببنديد ؛ 2 ـ در خيابانها و محلها سنگربندي كنيد ؛ 3 ـ با سلاح خود به كميته نظامي واقع در خيابان 22 بهمن ( شاهپور سابق ) ستاد لشكر 28 سنندج مراجعه كنيد ؛ 4 ـ گروههاي مسلح تشكيل دهيد و در نهايت نظم و انضباط انقلابي عمل كنيد ؛ 5 ـ براي اهداي خون به بيمارستان شهدا و بيمارستان 200 تختخوابي سريعاً مراجعه فرماييد ؛ 6 ـ هوشيار و آگاه باشيد و از انقلاب ، همه جانبه دفاع كنيد ؛ 7 ـ مكانهاي اختفاي عناصر خودفروخته را معرفي كنيد ؛ 8 ـ نيروهاي روستايي و خارج از شهر ، همه جانبه به شوراي موقت انقلاب ياري رسانده و مراقب جادهها باشيد . » ( 5 )
به دنبال اين استمدادها ، به گزارش گروههاي درگير در شهر ، امروز گروههاي مسلح از مهاباد ، بوكان ، سقز ، مريوان ، بانه ، ديواندره ، كامياران و نقده پيدر پي و با سرعت وارد سنندج شدند . به اعتراف سازمان چريكهاي فدايي خلق اين نيروها به گروههاي مختلف از جمله به سازمان زحمتكشان كردستان ( كومهله ) ، جمعيتهاي دفاع از آزادي ، نيروهاي منفرد و يا گروههايي كه چندان شناخته شده نبودند و نيروهاي هوادار سازمان چريكهاي فدايي خلق وابستگي و تعلق داشتند . ( 6 )
در نتيجه با فرارسيدن صبح ، درگيري مسلحانه در سنندج با ورود عناصر مسلح ضدانقلاب اسلامي از ساير شهرها از يك درگيري محدود بين گروهي به يك درگيري مسلحانه وسيع عليه حاكميت نظام و انقلاب تبديل شد . جنگ در اطراف پادگان لشكر 28 سنندج شدت ميگيرد و نيروهاي مهاجم با رسيدن نيروهاي كمكي ، هر لحظه حلقه محاصره را تنگتر ميكنند و حملات خود را شدت ميبخشند و در طرف مقابل نيروهاي مستقر در پادگان بشدت مقاومت ميكنند . ( 7 )
در اين ميان ، راديو سنندج مكرر پيام سرهنگ صفري را پخش ميكرد كه در آن آمده بود : « به كليه پادگانها دستور ميدهم از مقاومت خودداري كنند . بنا به مصلحت محلي دستور ميدهم از ادامه مقاومت خودداري و لشكر 28 بدون قيد و شرط به شوراي موقت انقلاب سنندج تسليم گردند . » ( 8 )
از سوي ديگر ، ستاد ارتش طي اعلاميهاي مهاجمين به پادگان لشكر 28 سنندج و اشغالگران راديو و تلويزيون اين شهر را ضدانقلاب خواند و تأكيد كرد : « مسلمانان غيور ايراني كرد شهرستان سنندج! برابر اطلاع واصله ، تعدادي افراد فرصتطلب و ضدانقلابي در شهرستان سنندج دست به آشوب زد و از راديوي آن شهرستان به نام فرمانده لشكر خود را نماينده امام خميني و پشتيبان
دولت مهندس بازرگان معرفي نمودهاند . آگاه باشيد فصل ويرانگري انقلاب به پايان رسيده و زمان نوسازي آغاز شده و هركس در هر نقطه از كشور اقدام به آشوب و تحريك نمايد ، ضدانقلابي بوده و با انقلاباسلامي هيچگونه رابطهاي ندارد . پرسنل ارتش و پاسداران انقلاب در سراسر كشور با برادران غيور ارتشي خود همكاري نموده و فرصت آشوب به ضدانقلابيون ندهيد . بديهي است ضدانقلابيون شديداً به كيفر اعمال خود خواهند رسيد . » ( 9 )
در پي آن ، از ساعت 30 : 6 صبح هواپيماهاي فانتوم بر فراز شهر در ارتفاع كم به پرواز در آمدند ( 10 ) و به دستور سرلشكر قرهني عدهاي از نيروهاي رزمنده مذهبي و پاسداران و سربازان از كرمانشاه با هليكوپتر به داخل پادگان سنندج گسيل شدند تا از سقوط آن به دست ضدانقلاب جلوگيري كنند . ( 11 ) با ورود اين نيروها كه با فداكاري خلبان هليكوپتر ، احمد كشوري و در زير باران گلوله صورت گرفت ( 12 ) افراد پادگان سنندج شديداً به مقاومت خود ادامه دادند و دو فروند هليكوپتر با تيراندازي از هوا به كمك پرسنل نظامي پرداختند . ( 13 )
در كنار جنگ مسلحانه در سنندج ، يك جنگ تبليغاتي و راديويي شديد نيز در جريان است . راديو سنندج مكرراً پيام شماره 2 گروه موسوم به شوراي موقت انقلاب سنندج را پخش ميكند : « همشهريان مبارز ! اگر چه فرمانده لشكر 28 مراتب پشتيباني خود را از شوراي موقت انقلاب سنندج اعلام داشته و به كليه فرماندهان پادگان دستور داده است كه به نيروهاي انقلابي تسليم شده و از هرگونه مقاومتي خودداري نمايند . ولي متأسفانه عناصر مرتجع و ضدانقلاب با اين ادعا كه گويا پادگان مورد حمله ضدانقلابيون قرار گرفته است ، همچنان به تيراندازي و كشتار برادران ما ادامه ميدهند . در حالي كه همه ميدانيم كه جنگي كه درگير است ، به مردم ستمديده و مبارز شهرمان تحميل شده است ؛ ولي همشهريان عزيز به شما توصيه مينماييم خونسردي خود را از دست ندهيد ، در سنگرهاي ساخته شده در محلهها و كوچهها به دفاع از شهر بپردازيد . مردم سنندج! نيروهاي ارتجاعي با وجود تسليم فرماندهي پادگان هنوز در پادگان به ماجراجويي و تيراندازي ادامه ميدهند ؛ از همه مردم مسلح شهر تقاضا داريم براي تكميل انقلاب و براي به ثمر رسيدن خون شهيدان به كمك برادران رزمنده خود كه پادگان را در محاصره دارند ، بشتابيد . در مساجد و محلهها شوراي محله تشكيل دهيد و شهر را سنگربندي كنيد . » ( 14 )
از سوي ديگر ، راديو ايران ( شبكه سراسري كه صداي آن در سنندج پخش ميشود ) به دفعات مختلف اعلام ميكند : « مشتي ضدانقلاب راديو سنندج را در تصرف خود گرفتهاند و به محاصره پادگان لشكر 28 سنندج پرداختهاند . » ( 15 )
425
به منظور ايجاد ابهام و عدم افشاي فوري اهداف و عوامل اصلي درگيريهاي سنندج و به تاخير انداختن اقدامات متقابل احتمالي از سوي هواداران نظام و يا تشكيلات دولتي شهر و نيز مشروعيت بخشيدن به اقدامات انجام شده ، تدابيري اتخاذ و اقداماتي صورت گرفت . از جمله در يك اعلاميه كه از راديو سنندج پخش شد ، تأكيد گرديد : « شوراي موقت انقلاب طبق دعوت كتبي جناب سرهنگ صفري ، فرمانده لشكر 28 كه اصل نسخه آن موجود است ، تشكيل شد و منظور از آن فقط جلوگيري از عمق و گسترش بينظمي و سوءاستفاده عوامل ضدانقلاب ميباشد.»(16)
همچنين در همين روز شوراي موقت انقلاب سنندج كه از عناصري چون صديق كمانگر ، چهره شناخته شده سازمان انقلابي زحمتكشان كردستان ـ كومهله ـ تشكيل شده است در يك اقدام سياسي ـ تبليغاتي نامه سرگشادهاي خطاب به امام خميني نوشت . اين نامه كه با مهارت تمام براي جهت دادن به افكار عمومي و كسب زمان لازم براي تثبيت و تكميل اقدامات انجام شده و نيز براي اعلام موجوديت رسمي شوراي مزبور تنظيم شده است ، همين امروز در روزنامه كيهان با عنوان " استمداد شوراي موقت انقلاب سنندج از امام خميني " درج گرديد . متن كامل نامه به قرار زير است :
« حضرت آيتاللهالعظمي امام خميني ، رهبرعاليقدر انقلاباسلامي ايران ؛ رونوشت : جناب مهندس بازرگان نخستوزير ؛ رونوشت : تيمسار سرلشكر قرهني
با درود و سلام در توضيح جريانات ديروز و ديشب سنندج به استحضار ميرساند اين درگيري مسلحانه به مردم تحميل شده است . جريان از اين قرار است كه بر سر تقسيم فشنگ بين كميتههاي انقلاباسلامي شماره 1 و 2 ، تحت رياست آقايان صفدري و مفتيزاده اختلافهايي پيش آمده كه منجر به درگيري شده و چند عابر بيسلاح از طرف آقاي صفدري مورد اصابت گلوله قرار گرفتهاند و دو نفر به شهادت رسيدهاند . آنچه در پادگان موجب تأسف است ، اين بود كه پادگان ژاندارمري ، اسلحه خود را به مردم داد تا از شهر و محله در برابر عوامل ضدانقلاب كه در مناطق ، از طريق افسران و ژنرالهاي فراري مسلح شدهاند ، دفاع كنند و يا كاري كنند كه ديگر واقعه تاسفبار ديروز تكرار نشود . در اين اثنا كه مردم اسلحه را تحويل ميگرفتند ، از طرف پادگان لشكر مورد تيراندازي قرار گرفتند و عدهاي شهيد شدند . اين بود كه فرمانده لشكر پيشنهاد تسليم بدون قيد و شرط نمود تا اين كه عوامل ناآگاه يا ماجراجو در پادگان مزاحم مردم نشوند و در واقع ضدانقلاب آن كساني هستند كه بدون هيچ دليل مردم بيدفاع را در خيابانها كشتند ، نه انقلابيوني كه در برابر توطئههاي ضدانقلاب ايستادگي مينمايند . لذا بدين وسيله به آن جناب اطمينان ميدهم كه نيت اصلي مردم سنندج و جوانان مبارزش ، تنها پاسداري از انقلاب است. مردم كُرد بطور كلي و اهالي سنندج بالاخص به اصول انقلاب ايران وفادار بوده و رهبري امامخميني و نخستوزيري مهندس بازرگان را قبول كردهاند . لذا استدعاي ما اين است كه دستور فرماييد كه مسؤولين و فرمانده لشكر بيش از اين موجبات كشتار را فراهم ننمايند . » ( 17 )
426
همزمان با گسترش درگيريهاي مسلحانه امروز در سنندج ، تلاشهايي از سوي مسؤولين شهر براي ختم زد و خوردها و برقراري آرامش انجام گرفت . در همين چارچوب براساس برخي گزارشهاي غيررسمي استاندار كرمانشاه و قرهني رئيس ستاد ارتش به " شوراي موقت انقلابي " پيشنهاد مذاكره داد . به دنبال آغاز مذاكرات طرفين ، شرايط آتشبس از سوي معاون استاندار چنين اعلام شد : « تخليه ستاد لشكر 28 سنندج از طرف نيروهاي خلقي و تحويل دادن راديو و تلويزيون و آزاد كردن فرمانده لشكر . » از سوي ديگر ، شوراي موقت انقلابي نيز اين شروط را مطرح كرد: «عدم دخالت پادگان در امور شهر و مجازات مسؤولين اين واقعه و آزادي كساني كه در پادگان زنداني و در گروگان هستند . » با حصول توافق برسر شروط مطرح شده ، شوراي موقت انقلابي ، پيشنهاد آتشبس را بلافاصله پذيرفت. (18) به دنبال پذيرش آتشبس ، شوراي موقت انقلابي اطلاعيه شماره 3 خود راكه در ساعت 10 صبح از راديو و تلويزيون سنندج پخش شد ، صادر كرد . در اين اطلاعيه آمده بود : « همشهريان عزيز ! چنانكه ميدانيد آتشبس مورد موافقت قرار گرفته و بايد طرفين دست از تيراندازي بردارند . لذا به خاطر حفظ شهر و جلوگيري از هرگونه برادركشي استدعا داريم كه به هيچوجه به طرف پادگان تيراندازي نكنيد و همچنين از برادران نظامي ميخواهيم كه دست از تيراندازي به طرف شهر بردارند . مطمئن باشيد مانند افراد خانوادة خود از شما و خانوادهتان محافظت خواهيم كرد . بار ديگر استدعايمان را تكرار ميكنيم كه به هيچوجه در محوطه و اطراف پادگان ، هيچگونه احتمالي وجود نداشته باشد و به هيچعنوان به سوي برادران ارتشي تيراندازي نشود ، مطمئن باشيد اتحاد و همبستگي شما با شوراي موقت انقلاب ضامن پيروزي ماست . با ماندن در سنگرهاي كوچهها و محلات شهر ، آماده دفاع از شهر باشيد . » ( 19 )
ساعتي بعد ، بيانيه شماره 4 شوراي موقت نيز در همين خصوص از راديوي سنندج خطاب به " رزمندگان مسلح " پخش گرديد : « با مذاكراتي كه ما بين معاون استانداري و اعضاي شوراي موقت انقلاب سنندج صورت گرفته ، آتشبس برقرار و از تيراندازي به طرف پادگان خودداري نمايند . متقابلاً آنها نيز از تيراندازي بر روي مردم خودداري مينمايند . شوراي محلات براي دفاع از محلهها لازم است تشكيل شود و از شهر دفاع كامل بنمايند . چون هيچگونه اطميناني براي عدم حمله به مردم وجود ندارد ، پس همانطور كه تاكنون دفاع كردهايد ، همچنان به دفاع از شهر بپردازيد و از هرگونه تيراندازي يا حمله به پادگان خودداري نماييد . » ( 20 )
اما در عمل ، تهاجم مسلحانه به پادگان همچنان ادامه يافت و صداي رگبار گلولهها بيوقفه به گوش ميرسيد . روزنامه اطلاعات در اين باره نوشت : « عليرغم صدور اعلاميه ترك مخاصمه ، برخوردهاي خونين بين گروههاي مسلح و نظاميان پادگان لشكر 28 كردستان تا شب ادامه داشت . صداي تيراندازي و حتي انفجار خمپاره همچنان به گوش ميرسد و شهر صحنه پيكار بيامان طرفين شده است . در اطراف پادگان سنندج عدة زيادي كشته شدهاند امّا هيچكس جرات نزديك شدن به محل و جمعآوري اجساد را ندارد . تعداد مجروحين تا ساعت 12 شب بيش از سيصد نفر بوده است . » اين روزنامه افزود : « در ادامه درگيريها ، پاسگاه ژاندارمري ديواندره نيز به تصرف [ نيروهاي ضدانقلاب ] در آمد و سلاحها و مهمات آن مورد استفاده قرار گرفت . از سوي ديگر ، ساعت 30 :6 بعدازظهر هفت هليكوپتر از كرمانشاه به سنندج پرواز كردند و در پادگان لشكر 28 به زمين نشستند . گفته ميشود اين هليكوپترها حامل مواد دارويي و مهمات بودهاند . همچنين چهار كاميوندارو و مواد غذايي از كرمانشاه به سنندج ارسال شد . » ( 21 )
گزارش ديگر روزنامه اطلاعات حاكي است كه درگيري مسلحانه در تمامي ساعات شب ادامه يافته است . ( 22 ) امّا يك گزارش جانبدارانه كيهان از شورشيان سنندج كه چند روز بعد ارائه شد ، حاكي از اين بود كه سرانجام با فرارسيدن شب ، آتشبس اجرا شده است . در اين گزارش آمده است :
« به دنبال مذاكراتي كه در مورد برقراري آتشبس به عمل آمد ، سرهنگ اميني فرماندار مريوان به عنوان رابط انتخاب گرديد و آتشبس پس از مذاكرات لازم در ساعت 6 بعدازظهر به مرحله اجرا گذاشته شد . نظاميان 4 شرط را كه عبارت بود از تخليه ستاد لشكر ، عقبنشيني گروههاي رزمنده از سنگرها ، آزاد كردن سرهنگ صفري فرمانده لشكر 28 و تخليه راديو و تلويزيون و حفاظت آن توسط مجاهدين كرمانشاه ، پيشنهاد كردند و متقابلاً شوراي موقت انقلاب سنندج شروط مبني بر آزادكردن گروگانها و زندانيان ، عدم دخالت نظاميان در امور شهر ، اداره و حفاظت شهر به دست خود مردم و تامين جاني و حفظ موقعيت شغلي نظامياني كه به طرفداري از مردم به پادگان تيراندازي كردهاند ، تعيين كردند . همچنين شوراي موقت در مورد يك شرط نظاميان براي حفظ ساختمان راديو و تلويزيون اعلام كرد كه افسران و سربازان كُرد ميتوانند نگهباني و حفاظت از ساختمان راديو و تلويزيون را به عهده بگيرند . به دنبال اين جريان ، شوراي موقت از رزمندگان خواست كه سنگرهاي خود را رهاكنند و بهشهر مراجعهنمايند و بهاينترتيب ، دراين روز سنگرها كاملاً تخليهگرديد . » ( 23 )
427
در توضيح و توجيه سقوط سريع پادگان ژاندارمري سنندج و نيز درباره پيامدهاي درگيري مسلحانه در اين شهر ، ژاندارمري كل كشور در برنامهاي به وزارت كشور با استناد به گزارش ناحيه ژاندارمري كردستان اعلام كرد :
1 ـ در تاريخ 28/12/57 دو نفر از درجهداران ناحيه … به هنگام رفتن به پادگان هنگ ژاندارمري سنندج كه فعلاً تخليه ميباشد ، بر اثر تيراندازي مهاجمين كشتهشدهاند . در داخل شهر ، به هيچوجه امنيت وجود ندارد و خانوادههاي اكثر افسران و درجهداران شهر سنندج را به علت عدم امنيت ترك مينمايند . وضع روحيه پرسنل ضعيف گرديده و به علت تيراندازي داخل شهر و عدم تامين ، 90 درصد از پرسنل ستاد در محل خدمت حاضر نميشوند . خودروهايي كه جهت آوردن پرسنل به منازل آنان اعزام ميگردند به وسيله مهاجمين توقيف ميگردند .
2 ـ در تاريخ 28/12/57 گروهان ديواندره به وسيله تعداد زيادي از مهاجمين خلع سلاح و تعداد 25 قبضه اسلحه ژ ـ 3 گروهان را تصرف و جهت كمك به مهاجمين سنندج عزيمت نمودهاند .
3 ـ هنگ سقز و بعضي از پاسگاهها تهديد به خلع سلاح ميشوند كه از نظر مقاومت ، دستورات كافي داده شده است و ناحيه ژاندارمري كه تا 48 ساعت قبل در تمام سطوح تا پاسگاه ، وضع طبيعي خود را باز يافته بود ، آشوب سنندج آنها را تحت تاثير قرار داده و روز به روز بر وسعت و شدت آن افزوده ميگردد . البتّه از نظر تقويت روحيه به فرماندهان دستورات لازم داده شده است .
4 ـ تيراندازي بين مهاجمين و لشكر ( 28 سنندج ) تا اين ساعت كه 45 :11 [ روز 28/12/57 ] ميباشد كماكان ادامه دارد ولي از شدت آن كاسته شده ، ليكن مهاجمين مواضع خود را ترك ننمودهاند . اينك كه يك روز به عيد مانده ، كليه مغازهها حتّي خواربار فروشيها تعطيل است . بانكها به علت عدم تأمين بسته ميباشند . اكثر پرسنل نظامي و كارمندان دولت حقوق دريافت ننمودهاند و خانوادههاي بعضي از اهالي به علت تعدادي كشته و مجروح ، در دو روز اخير ، عصباني و حالت انتقامجويي پيدا كرده و نظر نامساعدي نسبت به نظاميان پيدا كردهاند . يك راه حل فوري جهت جلوگيري از توسعه اين آشوب به ساير شهرها بسيار ضروري است و به استحضار ميرساند كه متنفذين محلي و مذهبي نفوذ قاطعي در رفع مشكلات ندارند . ( 24 )
428
در كتاب " جنگ خونين سنندج و دستاورد آن ، شوراي شهر " كه " دفتر هواداران سازمان چريكهاي فدايي خلق در سنندج " آن را منتشر كرد ، در مورد حوادث اين شهر چنين آمده است :
« در روز دوشنبه 28 اسفند ، چندبار از راديو ايران اعلام ميگردد كه مشتي ضدانقلابي راديو سنندج را در تصرف خود گرفتهاند و به محاصره پادگان پرداختهاند . قابل توجه است كه صداي انقلاباسلامي ايران ، مردم انقلابي را كه به خاطر خنثيكردن توطئههاي ضدانقلاب ، پادگان را محاصره كرده بودند ، عدهاي ضدانقلابي خواند ، ولي پادگان سنندج را كه بر روي مردم آتش گشود و صدها نفر را به شهادت رسانيد و آلت دستي مفتيزاده ، صفدري و قرهني بودند ، در جهت منافع ارتجاع ، چماقي برضدخلق بودند ، پادگان ملي و ارتش ملي قلمداد ميكند . گفتارهاي راديو تلويزيون در وخامت اوضاع منطقه نقش زيادي بازي كردهاند و اين خدمت بزرگ را بايد به آقاي قطبزاده تبريك گفت . » ( 25 )
سازمان چريكهاي فدايي خلق همچنين طي نامه سرگشادهاي به نخستوزير بدون اشاره مستقيم به شركت خويش در درگيريهاي مسلحانه سنندج ، تنها تاكيد كرد كه در آغاز درگيريها شركت نداشته است . در مقابل ، عامل بروز اين درگيريها را عوامل شناخته شده درون دولت اعلام كرد . در اين نامه آمده است : « چنانكه اطلاع داريد ، تحريكات عوامل شناخته شده ارتجاع مردم غيور سنندج را به درگيري مسلحانه كشانيده است . اين عوامل كه سود خود را در وقوع جنگ داخلي ديدند و متاسفانه در دستگاه دولت هم كم نيستند ، ميخواهند با تحريك نظاميان به شليك به سوي مردم و كشتار بيمحاباي خلق عملاً مردم را به جنگ ناخواسته بكشانند . آقاي بازرگان ، شما چگونه اجازه ميدهيد عوامل شناخته شدهاي كه اسباب كشتار مردم را فراهم كرده و سيل خون راه انداختند ، اعلاميههاي تحريكآميز صادر كنند ، آتش جنگ را برافروزند و خشم و نفرت مردم سنندج و خلق كرد را برانگيزند ؟ با توجه به اين حقايق ، سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران اعلام ميدارد كه به هيچوجه در آغاز درگيري خونين روزهاي اخير سنندج شركت نداشته است و ادامه كشتار مردم را كه از جانب عوامل ارتجاع دامن زده ميشود ، خيانت به خلق و خيانت به انقلاب ايران ميداند . از اين رو ، سازمان ما موكداً از دولت ميخواهد هرچه زودتر و به هر وسيله ممكن كه در اختيار دارد ،
دستور آتشبس ، قطع جنگ و قطع كشتار مردم شهر را صادر نمايد . لازم به تذكر است كه امروز صبح دوشنبه 28 اسفند ، چهار هليكوپتر با پرواز بر فراز شهر و پادگان به كشتار وسيع و بيرحمانة مردم پرداختهاند . كشتار تا اين لحظه به بهاي جان بيش از صد نفر از خواهران و برادران همميهن كرد تمام شده و صدها مجروح بر جاي نهاده است . دولت موظف است هرچه زودتر براي نجات قربانيان وقايع روزهاي اخير و كمكهاي فوري به آنها اقدام نمايد » ( 26 )
429
حزب دمكرات كردستان به مناسبت درگيري سنندج اطلاعيهاي منتشر كرد . در اين اطلاعيه كه گزارش تحليلي كاملاً قالببندي شده با خواستهاي حزب را به همراه دارد . با هدف حذف اقتدار دولت مركزي در منطقه ، ارتش آماج حملات حزب واقع شده و به بهانههاي مختلف ، تداوم حضور آن در كردستان محكوم شده است . پيشنهاد مذاكره امام خميني با نمايندگان مردم كرد براي رسيدن به خودمختاري نيز از نكات قابل توجه اطلاعيه است كه البته خيلي مختصر در ميان انبوهي از مطالب صرفاً محرك احساسات و سطحي ، طرح و از آن سريعاً عبور شده است . در اطلاعيه كميته مركزي اين حزب آمده است : « رويدادهاي سنندج ، نتيجه اقدامات عناصر ضدانقلابي است كه در داخل پادگانها باقي مانده و تصفيه نشدهاند و از خارج پادگانها كمك ميگيرند . اينها از احساسات ملي و مذهبي مردم سوء استفاده ميكنند . غيركردها را عليه كردها و اهل تشيع را عليه اهل تسنن تحريك ميكنند . كار به جايي رسيده كه براي كشتار مردم از فانتوم و هليكوپتر استفاده شده است ، كاري كه حتي رژيم طاغوتي به خود جرأت انجام آن را نميداد . همين افراد ، حداكثر كوشش را براي مشوش ساختن ذهن امامخميني و دولت به كار بردند ؛ بطوري كه اعلاميه ستاد ارتش درباره حوادث سنندج ما را به ياد اعلاميههاي ستاد ارتش شاهنشاهي مياندازد . جالب اين است در حالي كه افراد ضدانقلابي در داخل پادگان از دستور فرمانده سرپيچي كردهاند ، ستاد ارتش حاضر نشده است آنان را به عناصر متمرد مورد مؤاخذه قرار دهد . خواست مردم كردستان اين است كه پادگانها از عناصر مزدور رژيم سابق و ضدانقلابي تصفيه شود . تا اين كار انجام نگيرد ، خطر برخورد وجود خواهد داشت .
خواست مردم كردستان اين است كه يكبار براي هميشه به اين تبعيضها خاتمه داده شود . خواست مردم كردستان اين است كه دولت انقلابي مهندس بازرگان واقع بينانه با مسائل كردستان روبهرو شود و مشكلات را با شركت خود مردم كردستان حل كند . خواست مردم كردستان از امامخميني اين است كه بلافاصله با نمايندگان واقعي مردم كردستان به مذاكره بنشيند و هرچه زودتر حق خودمختاري براي مردم كردستان را اعلام دارند .
واضح است كه دولت بايد به خواستههاي مردم سنندج توجه كند و بويژه پادگان سنندج را در اختيار كميته مشتركي از مردم و سربازان و درجهداران و افسران انقلابي قرار دهد .
ما از همه انقلابيون و آزاديخواهان سراسر ايران ميخواهيم كه از خواستههاي عادلانه مردم كردستان و خلق سنندج پشتيباني كنند . اين خواستها عادلانه است و چيزي جز خواست ما نيست
كه از بخشهاي ديگر ايران صورت تحقق يافته است . » ( 27 )
از سوي ديگر ، حزب دمكرات در كنار اهداف اصلي و درازمدت ( حذف اقتدار دولت مركزي و ارتش از منطقه ) در سنندج كه اكنون ابتكار عمل و قدرت اصلي شهر در دست نيروي رقيب ـ كومهله ـ است ، جبران عقبماندگي از كومهله را نيز به عنوان يك هدف فرعي تعقيب ميكند . از اين رو ، عبدالرحمن قاسملو در ضمن موضعگيري راجع به حوادث سنندج ، بطور ضمني كومهله و رفتار آن را مورد انتقاد و سؤال قرار داد . وي از اجلاس سقز با شركت عزالدين حسيني و مفتيزاده تحت عنوان توافق رهبران مذهبي كردستان و وحدت عمل در حل مسأله كرد استقبال كرد و با اشاره به درگيريهاي سنندج گفت : « اميدوارم وقايع سنندج عكسالعملي در برابر شكلگرفتن اين وحدت نبوده باشد . » ( 28 ) ( قابل ذكر است كه حوادث سنندج در غيبت مفتيزاده و هنگامي كه وي در اجلاس سقز حضور يافته بود ، شروع شد و به سرعت توسعه يافت . )
قاسملو ، همچنين در يك تماس تلفني با كيهان اظهار داشت : « مهاباد و ديگر شهرهاي كردنشين ، به جز سنندج آرام است . » وي افزود : « آنچه مسلم است ، عدهاي به نامهاي مختلف و با ايجاد اغتشاش ميخواهند آرامش منطقه را به هم زده و مانع تفاهم كردها و دولت مركزي شوند. اخلالگران ميخواهند با ايجاد بلوا و آشوب ، مسأله كردستان را بزرگتر از آنچه هست ، جلوه دهند . » ( 29 )
430
در شرايطي كه توقع عمومي از سازمان مجاهدين خلق به عنوان يك سازمان چريكي ـ مذهبي اين است كه درباره درگيريهاي كردستان موضع حمايت از انقلاباسلامي داشته باشد ، اما از آنجا كه اين امر با نگرش واقعي و البته مكتوم سازمان مغاير است ، لذا براي اينكه فشار رواني و سياسي شديدي كه از اين ناحيه وارد ميشود ، حتيالمقدور خنثي گردد ، اين سازمان چارهكار را در مسكوت گذاردن قضايا يا اعلام موضع بينابيني يافته است . سازمان مجاهدين خلق راجع به حوادث سنندج تلاش كرد مواضعي كه به صراحت به نفع نيروهاي مهاجم كردستان و عليه نيروهاي هوادار انقلاباسلامي باشد ، اعلام نكند . با اين همه در اطلاعيه منتشره از سوي سازمان كفه مهاجمين سنگينتر است . در اعلاميه مزبور آمده است : « جنبش ملي مجاهدين ضمن ابراز تأسف شديد از درگيريها و خونريزيهاي اخير كردستان كه منجر به قتل تعدادي از برادران عزيز كرد نيز شده است ، اعلام ميدارد كه به هيچوجه در جريان اين درگيريها قرار نگرفته ، اصولاً هنوز هيچ دفتر يا نمايندهاي در منطقه ندارد . نقطهنظرهاي مجاهدين خلق ايران درباره مسأله كردستان مبني بر دفاع از حقوق حقه هم ميهنان كُرد و رفع ستم مضاعف از آنان در چارچوب وحدت ملي و ضدامپرياليستي تمام خلقهاي ايران نيز اعلام گرديده و اكنون اميدواريم كه با ترك هر نوع مخاصمه ، زمينه براي اعزام نمايندة ذيصلاح دولت آقاي مهندس بازرگان به منطقه فراهم شده و در اسرع وقت چارچوب انقلابي و مردمي مناسبي براي حل مسالمتآميز مسألهاي كه به خوبي ميتواند به بهانه مقابله با تجزيهطلبي مورد سوء استفاده دشمنان انقلاب قرار گيرد ، تدارك ديده شود.»(3)
431
امروز حدود ساعت يك بعدازظهر ، امام خميني درباره وقايع كردستان ، اطلاعيه زير را صادر كردند : ( 31 )
بسماللهالرحمنالرحيم ؛ به اهالي محترم مسلمان كردستان
شنيده شد كه عدهاي وضع كردستان عزيز را مغشوش كردهاند و نميخواهند بگذارند مسلمانان آسايش داشته باشند و برخلاف اسلام عمل ميكنند . اين عده به ارتش كه اكنون به سوي ملت مسلمان برگشته و از آن تبعيت ميكند ، حمله ميبرند و آنها را مورد توهين قرار ميدهند . اين قبيل كارها برخلاف اسلام و مصالح مردم مسلمان است . مردم كردستان و ساير نقاط بايد بدانند كه هرگونه حمله به ارتش و ژاندارمري از نظر ما مردود است و ما با برادران اهل سنت خود هيچ اختلافي نداريم . همه اهل ملت واحد و قرآن واحد هستيم . ارتش و ژاندارمري و پليس نيز بايد بدانند كه از اين به بعد آنها حافظ مصالح و استقلال مردم مسلمانند و اگر كسي به آنها حمله كند از مردم مسلمان نيست و عُمال اجانب است و بايد نيروهاي مسلح با قدرت از منافع و مصالح ملت مسلمان دفاع كنند و هرگونه حملهاي را به خود و به نواميس مردم با قدرت دفع نمايند . ( 32 )
432
خليل گاراني يكي از سخنگويان حزب دمكرات درباره وضعيت پادگان جلديان در مصاحبهاي در تهران گفت : « نقل و انتقال مشكوك نظامي ، حمل اسلحه و پرواز هليكوپترها در اطراف پادگانها احساسات مردم را تحريك ميكند و اين وضع به سود آرامش منطقه نيست . » . وي توضيح داد : « چندي پيش به دنبال وقايع پادگان جلديان ، نماينده دولت در آذربايجان غربي از حزب دمكرات كردستان ايران خواست كه عدهاي از پيشمرگان خود را جهت حفاظت از پادگان جلديان ( در پيرانشهر ) بفرستند . حزب ما اين دعوت را پاسخ گفت و نفرات خود را اعزام داشت . امّا بعد از دو روز ، صبح ديروز عده زيادي سرباز كه به احتمال زياد از رضاييه ( اروميه ) آمده بودند ، دست به محاصره پيشمرگان و پادگان جلديان زدند . پس از تيراندازيهايي ، سربازان عقب نشستند و به اروميه بازگشتند . مردم منطقه ميگويند قصد مهاجمان تسخير پادگان و هموار كردن راه نقل و انتقال نيرو از اروميه بوده است . » وي افزود : « قبلاً از وزير دفاع ملّي خواهش شده بود كه به منظور اجتناب از تحريك افكار عمومي از چنين اقدامات و نقل و انتقالات جلوگيري شود تا آرامش واقعي به خود آيد . در حالي كه در دو روز گذشته در دامنه كوههاي اطراف پادگان ، بويژه پادگان جلديان كه به هر حال زماني از سوي شاه و اويسي به صورت مسلخ آزادگان كرد در آمده بود ، سنگربندي ميكنند . »
گاراني اضافه كرد : « بعيد است برخوردها و عمليات يك هفته اخير در كردستان و بخشهايي از آذربايجانغربي خالي از دسيسههاي بعضي ايادي و بازماندگان رژيم سابق باشد . » وي افزود : «هيأتي از مهاباد براي مذاكره با فرماندهي لشكر اروميه به اين شهر اعزام شده است . » وي از وزير دفاع ملي و ساير مقامات مسؤول خواست كه مواظب بند و بستهاي ارتجاعي در منطقه كردستان باشند و جلوي تشنجات ناشي از تحركات اين عوامل را بگيرند .
از سوي ديگر ، دكتر عبدالرحمن قاسملو دبيركل حزب دمكرات كردستان اوضاع پادگان جلديان را آرام توصيف كرد . وي نيز هشدار داد كه عدهاي ميخواهند با نقل و انتقالهاي نظامي به راه انداختن تانكها در منطقه و سنگربندي دركوهها مردم را تحريككنند و آرامشمردم را برهمبزنند . ( 33 )
433
" كانون فرهنگي ـ سياسي خلق تركمن " كه به عنوان يك شاخه تشكيلاتي غيررسمي و منطقهاي سازمان چريكهاي فدايي خلق به تازگي فعّال شده ، مطرح است ، طي اعلاميهاي به تشريح مواضع ، اهداف و برنامههاي خود پرداخت . در اين اعلاميه آمده است : « ما كانون فرهنگي و سياسي خلق تركمن ، موجوديت خود را چند روزي است كه اعلام نمودهايم . شاخههاي وابسته به كانون ما در تركمنقلا ـ بندرشاه سابق ـ و آققلا و كلاله و گرگان شروع به كار نمودهاند . هدف ما خدمت به خلق ستمديده تركمن است .
در اعلاميه مذكور ضمن حمايت از تصرف زمينهاي وابستگان به رژيم سابق ، با بزرگنمايي در مورد كانون اضافه شده است : « هر روز هزاران نفر به كانون سر ميزنند . كانون خانه همه ستمديدگان است . كانون خانه كارگران ، دهقانان ، دانشآموزان ، فرهنگيان ، كارمندان ، پيشهوران ، بازاريان و روحانيون مترقي است . همه اين اقشار ، همبستگي خود را تاكنون با ما اعلام داشتهاند . ما از كمكهاي مادي ومعنوي مردم برخوردار بوده و نيروهاي مترقي را تاييد ميكنيم . با مصادره زمينها توسط دهقانان ، اين روزها همه سرمايهداران و مرتجعين به وحشت افتادهاند .
خواست مردم ، آزادي اقتصادي ، فرهنگي و سياسي است . آنها ميخواهند آزاد باشند ، با مذهب خويش ، زبان خويش و آداب و رسوم خويش . هرجا كه مردم براي حقخواهي بر ميخيزند و تصميم ميگيرند كه سرنوشت خودشان را خود تعيين كنند ، آنها را فرصتطلب و ضدانقلابي ميخوانند . در روزنامه ، اخبار روستاها را وارونه جلوه ميدهند . راديو گرگان ، مردم روستا را ساواكي و انقلابيون را ناآگاه قلمداد ميكند . لابد زميندارني چون انصاريها ، مزينها و هنرورها را انقلابي ميداند . تشكيل شورا خواست دانشآموزان ، كارمندان ، دهقانان و كارگران است . " انتصاب نابود باد ، انتخاب پيروز باد " اكنون شعار همة مردم است . " در پايان از مردم خواسته شده است : « هوشيار باشيد و اتحاد خود را حفظ كنيد . كاري نكنيد كه دوباره سرنيزهها بر سرتان فرود بيايد . اينها همه توطئه قلدران مزدور است . آنها نميخواهند مردم تركمنصحرا با هم متحد شوند . » ( 34 )
434
در اهواز عدهاي كه روزنامه كيهان تعداد آنها را هزاران نفر ذكر كرد ، دست به راهپيمايي زدند و در پايان راهپيمايي و اجتماع در ورزشگاه تختي ، قطعنامهاي در 22 ماده انتشار دادند كه مهمترين خواستههاي خود را در آن به شرح زير اعلام داشتند : « تدريس زبان عربي در دوره ابتدايي ؛ آزادي انتشار روزنامه به زبان عربي ؛ شركت در مجلس مؤسسان به نسبت جمعيت خلق عرب ؛ پخش برنامههاي راديو و تلويزيون به زبان عربي در منطقه جهت بالا بردن سطح فرهنگي مردم عرب و
شركت دادن مردم عرب در سازمانهاي ملي و ارتش منطقه مزبور ؛ اختصاص هزينههايي از درآمد نفت جهت پيشرفت و آباداني و برنامههاي بهداشتي و آموزشي . » ( 35 )
435
در پي اعلام قبلي ستاد كل ارتش ، امروز " يگانهاي ارتش ملي ـ اسلامي ايران " به نشانه " ابراز همبستگي با انقلاباسلامي و نماياندن وحدت و يكپارچگي ارتش با مردم " پس از برگزاري رژه در خيابانهاي تهران در ميدان آزادي گرد آمدند . در ميدان آزادي آيتالله طالقاني طي سخنان مشروحي از اين كه برادران ارتشي با درك موقعيت انقلاباسلامي و به نشانه ابراز همبستگي به تظاهرات پرشوري پرداختهاند ، ابراز امتنان كرد و در سخنان خود يادآور شد . : « آن نظام ارتش شاهنشاهي بود كه در برابر مبارزات مسلحانه تودههاي مردم از پاي درآمد ، زيرا آن ارتش توسط امپرياليسم و صهيونيسم و براي سركوبي مردم و جنبشهاي آزاديبخش پا گرفته بود . امّا افراد ارتشي كه خود قربانيان آن نظام به شمار ميآيند ، امروز متوجه واقعيت شده و دريافتهاند كه چگونه در يك سيستم فاسد ، در مقابل هموطنان مبارز و آزاديخواه خود قرار گرفته بودند . » آيتالله طالقاني خاطرنشان ساخت كه در همان ايامي كه ارتش در مقابل مردم قرار گرفته بود و گلوله نظاميان قلب ملت مسلمان را نشانه ميگرفت ، بسياري از افسران و درجهداران ارتش به منزل ايشان پناهنده ميشدند و حتي ميگريستند و راه چاره ميخواستند و صريحاً تأكيد ميكردند كه ميدانند دريك نظام فاسد و از روي ناچاري در مقابل ملت مسلمان ايران قرار گرفتهاند . آيتالله طالقاني ارتشيان را از اطاعت كوركورانه برحذر داشتند و تاكيد كردند ، اين اطاعت كوركورانه بود كه ارتش را در مقابل ملت مسلمان و حقطلب ايران قرار داد . در پادگانها بيشتر از تعاليم نظامي بايد آموزشهاي ديني و ملي به مورد اجرا درآيد . آيتالله خاطرنشان ساختند كه به قول عدهاي از نظاميان ، آنها هنوز از ظاهر شدن در خيابانها و معابر عمومي واهمه دارند . زيرا ميپندارند كه مردم به آنان روي خوش نشان ندهند ، اما حال كه برادران ارتشي با درك انقلاباسلامي ايران ، به صفوف ملت پيوستهاند ، اين ابهام بايد از ميان برود و برادري و همبستگي مردم و ارتش تحكيم يابد . ( 36 )
از سوي ديگر در شهرستانها نيز هزاران نفر از نيروهاي مسلح ارتشي همزمان با تهران راهمپيمايي كردند و بار ديگر حمايت خود را از انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني اعلام نمودند .
به گزارش روزنامه اطلاعات : « در آبادان ، پرسنل ژاندارمري ، نيروي دريايي ، شهرباني و نيروي زميني به همراه دختران دانشآموز و جمعي از زنان خانهدار پس از راهپيمايي در استاديوم تختي اجتماع و از جمهورياسلامي ايران پشتيباني كردند . در مسجد سليمان سيهزار نفر از مردم ، پرسنل ارتش و شهرباني را در راهپيمايي همراهي كردند و در سردشت آذربايجان نيز مردم به مأمورين ژاندارمري پيوستند و به حمايت از جمهورياسلامي ايران برخاستند . پانزدههزار نفر از پرسنل پايگاه هوايي حّر ( شاهرخي ) به طرفداري از جمهورياسلامي مسير پايگاه كبودرآهنگ را طي كردند . نظاميان پادگان مرزنآباد چالوس در راهپيمايي ديروز شعار ميدادند : " ما همه سرباز توييم خميني . " در گرگان ، افراد پادگان و هنگ ژاندارمري و شهرباني اين شهر ، پس از پيمودن خيابانها ،
درميدان امامخميني اجتماع كردند .
در سپيدان فارس ، بيش از شش هزار تن از مردم راهپيمايي پرسنل ژاندارمري را همراهي كردند . دركرمان سربازان ، همراه با هزاران نفر از مردم اين شهر فرياد زدند : " استقلال ، آزادي ، جمهوري اسلامي . " در اصفهان هزاران نفر از نظاميان مركز توپخانه و موشكها ، هوانيروز ، نيروي هوايي ، ژاندارمري و ارتش ملي در استاديوم سيهزار نفري مركز توپخانه و موشكها گرد آمدند و به سخنراني حجتالاسلام فلسفي گوش سپردند . مردم اصفهان سپس در راهپيمايي نظاميان با گُل و نقل و نبات از آن استقبال گرمي به عمل آوردند . در كرمانشاه ، پرسنل پادگانهاي بيستون ، صالحآباد ، هوانيروز ، شهرباني و ژاندارمري در خيابانهاي اين شهر راهپيمايي كردند و خواستار استحكام جمهورياسلامي شدند . افراد پايگاه ششم شكاري بوشهر به اتفاق پرسنل دريايي ، ژاندارمري و شهرباني اين شهر در ميان استقبال گرم مردم تظاهرات كردند . در برازجان درجهداران شهرباني و ژاندارمري به مدت دو ساعت راهپيمايي نمودند .
در دزفول همزمان با راهپيمايي پرسنل پايگاه هوايي مصدق ( وحدتي سابق ) و تيپ زرهي دزفول چند هليكوپتر و فانتوم به نشانه همبستگي ارتش با مردم در آسمان اين شهر پرواز كردند . نظاميان شيراز پس از اجتماع در مسجد شهدا ، به سخنراني حضرت آيتالله دستغيب و حجتالاسلام پيشوا گوش فرادادند . در اهواز افراد لشكر 92 زرهي راهپيمايي گستردهاي برپا كردند و پس از اجتماع در حسينيه اعظم قطعنامهاي صادر نمودند . در بيرجند سربازان ، درجهداران و افسران مركز آموزش با راهپيمايي در خيابانها از انقلاباسلامي ايران حمايت كردند . در بهبهان نيروهاي مسلح با راهپيمايي از جمهورياسلامي پشتيباني كردند .
همچنين گزارشهاي مشابهي از ديگر خبرنگاران روزنامه اطلاعات در شهرهاي اربيل ، ساري ، خرمدره ، كنگاور ، قائن ، خمينيشهر ( همايونشهر سابق ) ، شهرضا ، بجنورد ، شهرآباد ( حومه بجنورد ) ، اراك ، تبريز ، مراغه ، رشت ، كازرون و ساوه به دفتر اين روزنامه رسيده است كه همگي حكايت از راهپيمايي پرسنل نيروهاي مسلح ملي ايران به پشتيباني از برقراري جمهورياسلامي و رهبري قاطعانه امام خميني دارد . » ( 37 )
436
ستاد كل ارتش ملي ـ اسلامي ، طي اطلاعيهاي اعلام كرد : « كليه افسران ، درجهداران و كارمندان نظامي و غيرنظامي كه به هر طريق در مأموريتهاي فرمانداري نظامي رژيم گذشته و يا انجمنهاي كميتهها در وضع حاضر شركت داشتهاند و يا به خاطر پارهاي ماموريتهاي ويژه كه ايجاب مينمود وسايل ارتباطي و بيسيم داشته باشند ، ابلاغ ميگردد كه كليه وسايل ارتباطي نظامي و يا تجارتي از قبيل انواع بيسيمهاي ثابت و محمول و متحرك و يا تلفنهاي مختلف و دستگاههاي ويژه ارتباطي از قبيل تركيب يا سيم و بيسيم و نظاير آن در اختيار دارند ، حداكثر تا تاريخ اول فروردين ماه 58 به كميته انقلاب تحويل و رسيد دريافت دارند . ضمناً چنانچه از اين تاريخ وسايل مربوطه نزد كسي كشف گردد و يا مدارك تحويل آن بررسي و عدم عودت آن
مشخص گردد ، برابر مقررات و قوانين مربوط به اصول امر حفاظت و ارتباط فرستندهها با آنان رفتار خواهد شد . » ( 38 )
437
آقاي طلاچيان يكي از دستياران آيتالله محمدرضا مهدويكني سرپرست كميتههاي انقلاب در مصاحبه با كيهان اعلام كرد : « كميتههاي انقلاباسلامي به كلي دگرگون خواهد شد و تغييراتي بنيادي در شيوه كار ، انتخاب اعضا ، كارتهاي عضويت و ساير جنبههاي فعاليت اين كميتهها به وجود خواهد آمد . » وي كه در كيهان يكي از مسؤولين مهم كميتههاي انقلاب معرفي شد به خبرنگار اين روزنامه گفت : « وضعيت كميتههاي انقلاباسلامي در حال حاضر به هيچوجه مطلوب نيست و تا چندي ديگر ، فعاليتهاي اين كميتهها به نحو چشمگيري كاهش خواهد يافت و محدود ميشود . »
وي اضافه كرد : « افراد ضدانقلابي از ابتدا وارد كميتههاي امام شدند . اين افراد كه با نشان دادن چهره انقلابي و براي فرار از مجازات خود را در پوشش كميتهها مخفي كردهاند ، با قدرتي كه از اين راه به دست آوردهاند ، مشغول انجام عمليات توطئهآميز خود هستند و با جاسوسي و خرابكاري و خبرچيني به ضدانقلاب خدمت ميكنند . مدتي است كه مسؤولين به رخنه اين افراد مشكوك در كميتهها پي بردهاند و تا چند روز ديگر تغييراتي بنيادي در اصول كار كميتهها ، چگونگي عضوگيري و شرايط انتخاب اعضاي جديد و غيره به وجود خواهد آمد . براي مثال ، يكي از اعدامشدگان چند روز گذشته به نام حسين فرزين ، يكي از افراد شروري بود كه به كميتهها راه پيدا كرده و با گردآوردن چند تن از ياران سابقش در اين كميتهها ، مشغول خرابكاري و مزاحمت بودند كه پس از آگاهي از اين امر دستگير و تيرباران شد . از اين نمونهها در كميتههاي انقلاب زياد است و علاوهبر راهيابي اين افراد شرور ، بسياري از اعضاي سازمان منحله امنيت در كميتهها عضويت يافتهاند و مشغول خرابكاري و جاسوسي براي اربابان خود هستند . با توجه به تمام اين مسائل از چند روز ديگر تمام كارتهاي فعلي عضويت در كميتهها جمعآوري خواهد شد و مسؤولين به يك تصفيه و پاكسازي در كميتهها دست خواهند زد . كارتهاي جديدي با در نظر گرفتن ضوابط و معيارهاي زيادي براي افراد مورد اعتماد به صورت كامپيوتري صادر خواهد شد و در مورد تمام افرادي كه در حال حاضر مشغول فعاليت در كميتهها هستند ، بررسي دقيقي صورت خواهد گرفت و پس از بررسي ، افراد مشكوك و مورد ظن بازجويي ميشوند و در صورت اثبات محكوميت ، مجازات خواهند شد . »
طلاچيان در مورد رخنه عناصر ضدانقلابي در كميتهها به خبرنگار كيهان گفت : « اصولاً رخنهاي در اين مورد صورت نگرفته است و عناصر ضدانقلابي از هنگام تشكيل كمتيهها در آنها عضو شدهاند ، مسأله به اين صورت است كه چون كميتهها پس از پيروزي انقلاب در عرض نيم ساعت تشكيل شد ، مسلماً اشتباهاتي هم در اين مورد صورت گرفت و عوامل مشكوك و ضدانقلابي هم در اين كميتهها راه يافتند . اين كار در تمام دنيا بيسابقه بود و اصولاً در آن فرصت كم نميشد كه عناصر ضدانقلابي را تشخيص داد . ما پس از آرامش يافتن اوضاع به تدريج مشغول پاكسازي كميتهها شديم و افراد مشكوك و ضدانقلاب به تدريج شناسايي شدند و هماكنون نيز كار شناسايي افراد ادامه دارد . » ( 39 )
438
در پي ادعاي مقامات افغاني مبني بر دخالت ايران در ناآراميهاي آن كشور ، وزارت امورخارجه ايران بشدت دخالت در امور افغانستان را تكذيب كرد . سخنگوي وزارت امورخارجه ايران در اين باره گفته است : « دولت افغانستان اطلاعيهاي سراپا كذب در مورد مسائل آن كشور و دخالت ايران در آن جا انتشار داده و مدعي شده است كه در ميان هفتهزار نفر افغاني كه به علت ورود و اقامت غيرمجاز از ايران اخراج شده بودند ، چهارهزار نفر ايراني وجود داشته است . دولت انقلاباسلامي ايران كه با اين نوع اتهامات در گذشته آشنايي فراوان دارد و خوب ميداند كه با چه منظورهايي دولتها كوشش ميكنند مسائل داخلي خود را به ديگران مربوط كنند ؛ رسماً مطالب فوق را تكذيب مينمايد و نسبت به اين نوع جعل اكاذيب و اشاعه آن از جانب دولت افغانستان شديداً اعتراض مينمايد . » ( 40 )
ضميمه خبر شماره 424
محمد رحمانپور معروف به شاطرمحمد به عنوان يك انقلابي رزمنده شاخص شهر سنندج عليه رژيم گذشته و يكي از عناصر فعال انقلاباسلامي بعد از پيروزي انقلاب ، در اين شهر بود . وي از پيشگامان مبارزه مكتبي عليه رژيم گذشته بود كه در عين حال با جريانهاي قومي وابسته و يا الحادي نيز مرزبندي عقيدتي و تشكيلاتي لازم را حفظ كرده بود . شاطرمحمد با توجه به سابقه مبارزاتي قبل از انقلاب و موقعيت مناسب بعد از انقلاب در سنندج يك سد رواني ـ فيزيكي عليه توسعه قدرت جريانهاي الحادي معارض محسوب ميشد . از اين رو بشدت مورد بغض و كينه جريانهاي قومي ـ الحادي فعال در سنندج قرار داشت و هدف عمده هجوم شديد تبليغاتي آنان بود .
محمد رحمانپور از مسلمانان شيعه سنندج بود كه سالها قبل از پيروزي انقلاباسلامي از كرمانشاه به اين شهر آمده و به شعل نانوايي اشغال داشت . ( 41 ) وي در جريان انقلاباسلامي مكرر از سوي ساواك دستگير و زنداني گرديد و مغازهاش توسط عوامل رژيم شاه در ششم بهمن 57 به آتش كشيده شد . شاطرمحمد ، پس از پيروزي انقلاباسلامي به عنوان پاسدار انقلاب به عضويت كميته انقلاب سنندج به سرپرستي حجتالاسلام صفدري در آمد . ( 42 ) و به عنوان معاون وي ، مسؤوليت زندان شهر ( 43 ) و دستگيري عوامل رژيم گذشته ، برخورد با ضدانقلاب و ديگر مسؤوليتهاي مرسوم كميتههاي وقت را به عهده گرفت .
روز 27/12/57 در حمله به كميته انقلاب و محاصره آن ، شاطرمحمد به همراه ساير پاسداران به دفاع پرداختند و از سقوط كميته در آن روز جلوگيري كردند ، اما در ادامه درگيري در ساعت 2 بامداد 28/12/57 تيري كه به كتف وي اصابت كرد . اما او همچنان به مقاومت ادامه ميداد تا اين كه در ساعت 6 صبح تير ديگري به دهان وي خورد . در نتيجه شدت جراحتهاي وارده پاسداران كميته انقلاب او را به بيمارستان سنندج منتقل كردند و تحت عمل جراحي قرار گرفت . ( 44 ) عوامل گروههاي معارض و ضدنظام اسلامي كه از انتقال شاطرمحمد به بيمارستان اطلاع يافته بودند ، به بيمارستان هجوم آوردند و به زور وارد اتاق عمل شدند و بر روي تخت اتاق عمل يك خشاب گلوله را در بدن وي خالي كردند . ( 45 )
از سوي ديگر ، پسر شاطرمحمد به نام حشمت نيز پس از حركتكردن اتومبيل حامل پدرش به سوي بيمارستان ، در حالي كه دستهاي خود را به حال تسليم بالاي سرش گرفته بود ، مورد حمله افراد مسلح قرار گرفت و اين عده پس از شليك چند گلوله ، سرنيزهاي را در شكمش فرو بردند . ( 46 ) به نوشته روزنامه كيهان ، وي مقابل كميته انقلاب سنندج مورد حمله قرار گرفت و با ساطور و قمه به شهادت رسيد . ( 47 ) خبرشهادت شاطرمحمد و پسرش در روزنامههاي 28 و 29 اسفند 57 ، بطور ناجوانمردانهاي تحريف شد . از جمله روزنامه كيهان در روز 28 اسفند به وجود دو جسد در سردخانه اشاره كرد كه طبق گزارش ساختگي اين روزنامه ، گويا يكي از آنها شاطرمحمد است و دومي كه هويتش معلوم نيست ، كسي است كه به دست شاطر محمد كشته شده و البته ! مردم به حدّي از اين عمل شاطرمحمد عصباني شدند كه او را در بيمارستان به قتل رساندند . ( 48 )
روزهاي بعد با مشخص شدن نام حشمت رحمانپور معلوم شد كه كساني كه به عنوان قاتل و مقتول القاء شده بودند ، برادران مظلوم كميته سنندج و پدر و پسر بودهاند ، امّا باز هم فحاشيها به شاطر محمد ادامه يافت و حتي نامه اعتراضيه خانواده رحمانپور به كيهان نيز مورد اعتنا قرار نگرفت . بعد از تصفيه هيأت تحريريه و حاكم شدن اوضاع جديد در كيهان ( كه در اين كتاب خواهد آمد ) ، اين روزنامه ضمن انتقاد از خود و بيان برخي سانسورها و تحريفهاي اين دوران عليه نظام اسلامي ، مسأله شهادت مظلومانه شاطرمحمد و پسرش و نعل وارونه قاتلان وي را مورد اشاره قرار داد . ( 49 )
منابع و مآخذ 28/12/1357
1 ـ روزنامه كيهان ، 30/2/1358 ، ص 7 و سند شماره 3110/پ . ن . مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : مصاحبه آقاي بزرگي مسؤول جهادسازندگي كردستان با مركز ( نوار شماره 3803 ) ص 2 و 3 .
2 ـ سند شماره 209029 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ، آشنايي با مفتيزاده ، ص 45 .
3 ـ سند شماره 18799/پ . ن . مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : راديو سنندج ، 28/12/1357 ( نوار شماره 03 ) ص 4 .
4 ـ مأخذ شماره 2 .
5 ـ مأخذ شماره 3 .
6 ـ دفتر هواداران سازمان چريكهاي فدايي خلق ، جنگ خونين سنندج و دستاورد آن ( سنندج دفتر هواداران سازمان چريكهاي فدايي خلق ، سال 1358 ) ص 93 .
7 ـ روزنامه اطلاعات ، 28/12/1357 ، ص 2 .
8 ـ مأخذ شماره 7 ، ص 2 .
9 ـ مأخذ شماره 3 .
10 ـ مأخذ شماره 7 ، ص 2 .
11 ـ دكتر چمران ، كردستان ( تهران : بنياد شهيد چمران ، سال 1364 ) ص 38 .
12 ـ مأخذ شماره 2 ، ص 47 .
13 ـ مأخذ شماره 7 ، ص 2 .
14 ـ مأخذ شماره 3 .
15 ـ مأخذ شماره 6 ، ص 136 و 137 .
16 ـ مأخذ شماره 7 .
17 ـ روزنامه كيهان ، 28/12/1357 ، ص 2 .
18 ـ مأخذ شماره 6 ، ص 47 و 48 .
19 ـ پيشين .
20 ـ مأخذ شماره 6 .
21 ـ روزنامه اطلاعات ، 29/12/1357 ، ص 2 .
22 ـ مأخذ شماره 21 ، ص 2 .
23 ـ روزنامه كيهان ، 6/1/1358 ، ص 1 .
24 ـ سند شماره 1112554 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : نامه ژاندارمري كل كشور به وزارت كشور به شماره 310 ـ 29 ـ 1701 ـ 1/1/58 .
25 ـ مأخذ شماره 6 ، ص 137 ـ 136 .
26 ـ مأخذ شماره 21 ، ص 2 .
27 ـ سند شماره 209919 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : اطلاعيه حزب دمكرات كردستان ايران ، 28/12/57 .
28 ـ مأخذ شماره 17 ، ص 7 .
29 ـ پيشين .
30 ـ سازمان مجاهدين خلق ايران ، مجموعه اعلاميهها و موضعگيري سياسي مجاهدين خلق ايران ( 1 ) ، ( تهران : انتشارات سازمان مجاهدين خلق ايران ، چاپ اول ، بهمن 1358 ) ص 84.
31 ـ روزنامه كيهان ، 29/12/1357 ، ص 7 .
32 ـ مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي ، صحيفه نور ، مجموعه رهنمودهاي امام خميني ( تهران : وزارت ارشاد اسلامي ، جلد 5 ، سال 1361 ) ، ص 192 .
33 ـ مأخذ شماره 17 ، ص 7 .
34 ـ كانون فرهنگي ـ سياسي خلق تركمن ، زندگي و مبارزه خلق تركمن ( گنبد : كانون فرهنگي ـ سياسي خلق تركمن ، 1358 ) ص 199 ـ 198 .
35 ـ مأخذ شماره 17 ، ص 3 .
36 ـ مأخذ شماره 21 ، ص 1 و 8 .
37 ـ مأخذ شماره 7 ، ص 3 .
38 ـ مأخذ شماره 7 ، ص 3 .
39 ـ مأخذ شماره 17 ، ص 2 .
40 ـ مأخذ شماره 7 ، ص 2 .
41 ـ نشريه كار ، ارگان سازمان چريكهاي فدايي خلق ، شماره 3 ، فوقالعاده 15/1/1358 ، ص 3 .
42 ـ روزنامه كيهان ، 30/2/1358 ، ص 7 .
43 ـ مأخذ شماره 41 .
44 ـ مأخذ شماره 42 .
45 ـ مأخذ شماره 1 .
46 ـ روزنامه اطلاعات ، 16/1/1358 ، ص 3 . به نقل از نامه خانواده شاطرمحمد به مطبوعات .
47 ـ مأخذ شماره 42 .
48 ـ مأخذ شماره 17 ، ص 7 .
49 ـ مأخذ شماره 42 .