روزشمار
جمعه
24 فروردين 1358
15 جماديالاول 1399
13 آوريل 1979
702
انتخابات شوراي شهر سنندج با شركت 66 داوطلب نمايندگي از چهار گروه با گرايشهاي چپ ( غيرمذهبي ) ، مذهبي ، منفرد و وابستگان به حزب دمكرات كردستان برگزار شد . آنچه انتخابات را جهت ميداد ، تقلبهاا ، تسلط سازماندهي شده و اعمال نفود گروههاي غيرمذهبي در بيشتر حوزههاي رأيگيري و در هنگام نوشتن اراء بود كه اين امر اعتراض رأيدهندگان مذهبي كُرد را باعث شد طوري كه شماري از آنها انتخابات را تحريم كردند . گزارش روزنامههاي عصر تهران - كه جهتگيري آشكار در حمايت از گروههاي ضدنظام در منطقه كردنشين را دارند - در اين باره چنين است :
روزنامه اطلاعات گزارش داد : « عدهاي از طرفداران داوطلبان مذهبي سنندج ، انتخابات شوراي شهر را تحريم و از رأيدادن خودداري كردند . بر اساس اين گزارش ، طرفداران داوطلبان چپ ، اسلاميها را متهم كردند كه شب قبل از رأيگيري با توزيع خواروبار و قند و شكر در محلههاي فقيرنشين ، ساكنان محلههاي مذكور را ترغيب كردند كه به نامزدهاي خود راي دهند و طرفداران داوطلبان مذهبي نيز متقابلاً گفتند كه طرفداران جناح چپ با پرداخت 70 تومان به هر كارگر سعي در جلب آراي آنان كردهاند . طرفداران كانديداهاي مذهبي همچنين چپها را متهم به تيراندازي هوايي در چند حوزه رأيگيري كردند و گفتند كه كمك به محلههاي فقيرنشين را از يك سال پيش نيكوكاران و بازاريان سنندج انجام ميدادند . در نتيجه حدود 700 تن از اعضاي انجمنهاي اسلاميجوانان ، دانشآموزان ، زنان و كاركنان بخش دولتي و خصوص سنندج از ساعت 9 صبح انتخابات را تحريم و شكاياتي تسليم استانداري كردستان كردند . » ( 1 )
در پي اين امر جلسهاي را هيأت 5 نفري شوراي موقت شهر با حضور استاندار تشكل داد و پس از دو ساعت شور و تبادل نظر قرار شد به دليل كافي نبودن دلايل معترضان براي باطل اعلام كردن انتخابات ، يك همهپرسي از مردم به عمل آيد . در اين جلسه اعلام شد ساعت 10 صبح روز 25 فروردين 1358 كليه معترضان در ميدان آزادي اجتماع كنند و اگر اكثريت را تشكيل دادند ، انتخابات لغو ميشود در غير اين صورت انتخابات به قوت خود باقي خواهد بود و شمارش آراء كه
مسكوت مانده است ، شروع ميشود . ( 2 )
گزارش روزنامه كيهان نيز چنين است : « به دنبال اعتراض هواداران ائتلاف اسلامي، شمارش آراء انتخابات شواري شهر سنندج به حالت تعليق درآمد . رأيگيري در 68 حوزه انجام شد و مجموعا 34600 نفر زن و مرد آراء خود را به صندوقها ريختند. رأيگيري از [ ساعت ] 7 بامداد آغاز شد و تا ساعت 8 شب ادامه داشت . براي جلوگيري از هرگونه تخلف ، كميته 5 نفري نظارت بر امر انتخابات پيشبينيهاي لازم را كرده بود و جز مسأله بيسوادان - كه احتمالاً اشخاص باسواد براي نوشتن برگه رأي آنان اعمال نفوذ [ نظر ] ميكردند - راه ديگري براي اعمال نظر در انتخابات به نظر نميرسيد . در هر حوزه رأيگيري بين 500 تا 1000 نفر از اهالي سنندج مراجعه كرده بودند و به دليل كنترل شديد و تطبيق شناسنامه با ليست ثبتنامشدگان ، صفهاي طولاني در برابر حوزههاي رأيگيري به چشم ميخورد . گروهي در پاي صندوقهاي رأي به نفع گروههاي رقيب در انتخابات تبليغ ميكردند كه اين مسأله باعث اعتراض طرفداران گروه ائتلافي انجمنها و جمعيتهاي اسلامي قرار گرفت و اين گروه ضمن مراجعه به كميته 5 نفري نظارت بر امر انتخابات ، خواستار جلوگيري از تبليغ در پاي صندوق رأي شدند . از طرفي انجمن دانشآموزان مسلمان نيز انتخابات را تحريم كرد . بعد از اين واقعه ، مفتيزاده ( رهبر مذهبي سنندج ) هرگونه تحريميرا تكذيب كرد و از مردم خواست همچنان رأي خود را به صندوق بريزند .
با وجود رد تحريم انتخابات از سوي احمد مفتيزاده ، عدهاي از هواداران گروه ائتلافي انجمنها و جمعيتهاي اسلاميدر استانداري اجتماع و به نحوه برگزاري انتخابات اعتراض كردند . اعضاي كميته 5 نفري براي جوابگويي به اعتراض مردم به استانداري رفتند و بعد از حدود 5 ساعت بحث و مذاكره با معترضان به نحوه انتخابات ، با نظارت استاندار كردستان صورت جلسهاي با امضاي سه نفر از اعضاي كميته تنظيم شد كه براساس آن مقرر شد از شمارش آراء خودداري شود … از سوي ديگر قرار شد گروه ائتلافي انجمنها و جمعيتهاي اسلامياجتماعي در ميدان آزادي سنندج بر پا كنند و چنانچه عده اين افراد به 17301 نفر برسد ، انتخابات شوراي شهر از نو تجديد خواهد شد . اما گروهي از مردم سنندج اعتقاد دارند بر طبق مفاد آييننامه انتخاب شوراي [شهر] سنندج ، شمارش آراء بايد بلافاصله بعد از رأيگيري انجام شود و چنانچه اعتراض به نحوه انتخابات مطرح باشد ، با گذشت يك هفته از زمان رأيگيري ميتوان به اين اعتراضات رسيدگي كرد . » ( 3 )
703
در تفسير راديو بيبيسي از اوضاع كردستان ايران گفته شد : « در ايران چنين به نظر ميرسد كه دولت بيشتر ترجيح ميدهد با احمد مفتيزاده ( رهبر ميانهروي سنندجي ) كنار بيايد تا اينكه با گروه مبارزان مهابادي به رهبري شيخعزالدين حسيني و شاخه ايراني حزب دمكرات كردستان روبهرو گردد . آقاي مفتيزاده يك رهبر مسلمان و سني مذهب است و قرار است طبق دعوت دولت در آينده نزديك وارد تهران شود تا دربارة مسأله خودمختاري كردها وارد مذاكره شود . صرف نظر از يك مورد زد و خورد كه در يكشنبه گذشته در سنندج روي داد و طي آن 5 نفر كشته شدند ، اوضاع در كردستان ايران در سه هفته اخير نسبتاً آرام بوده است . اوضاع به سبب رقابت سه گروه جداگانه كُرد ايراني پيچيده شده است . يكي از اين گروهها كه سابقاً پيرو بارزاني بود و از پشتيباني عشاير و ساير نيروهاي محافظهكار برخوردار است ، روز سهشنبه اخير گردهمايي بزرگي ترتيب داد . » ( 4 )
704
به گزارش راديو لندن ، دولت عراق از چريكها و اعضاي حزب دمكراتيك كردستان ( بارزانيها ) درخواست كرده است كه مذاكراتي را به منظور پايان بخشيدن به زد و خوردها و نيز حل و فصل نهايي مسأله كردهاي مقيم عراق با دولت اين كشور آغاز نمايد . راديو لندن با اعلام اين خبر اضافه كرد : « اكنون بيش از سه سال است كه زد و خوردهايي در مناطق كوهستاني واقع در شمال عراق ادامه دارد . يك هيأت صلح عراقي در تاريخ سوم مارس گذشته وارد دهكده كردنشين " سيوهكان " واقع در نزديكي مرز ايران شد و در آنجا ملاقاتي با رهبر موقت حزب انجام داد كه نامبرده در حال مطالعه وضع منطقه است . » راديو لندن در بخش ديگري از گزارش خود افزود : « چون بيم آن ميرود كه قصد كردهاي ايراني مبني بر كسب استقلال داخلي ، احساسات كردهاي عراقي را تحريك كند ، دولت عراق كوشش فراوان ميكند كه پيشنهادي سخاوتمندانه در برابر كردها قرار دهد و اين نكته كه كردهاي شورشي عراق حاضر به مذاكره شدهاند خود مويد اين واقعيت است . » ( 5 )
705
كنعان اورن ( فرمانده ستاد ارتش تركيه ) در چند روز آينده به عراق سفر خواهد كرد . قرار است وزير امور خارجه تركيه نيز روز سهشنبه ( 28/1/58 ) عازم ايران شد . براساس گزارش راديو كلن ، هدف از اين سفرها مذاكراتي دربارة هماهنگ نمودن سياست سه كشور تركيه ، ايران و عراق در مقابل كردهاست كه خواستار خودمختاري شدهاند . ( 6 )
706
روزنامه كيهان در نقل خبري با عنوان " گزارش نماينده اعزاميامام خميني به سيستان و بلوچستان " چنين نوشت :
« دولت بايد در برنامههاي خود براي بازسازي استان سيستان و بلوچستان اولويت قائل شود . » اين خلاصهاي از اظهار نظر حجتالاسلام خامنهاي است كه از سوي امام خميني براي بررسي مشكلات استان سيستان و بلوچستان به اين منطقه عزيمت كرده بود .
حجتالاسلام خامنهاي در راس هيأتي طي چند روز اقامت در اين استان از شهرستانهاي تابع بازديد و با نمايندگان طبقات مختلف مردم ملاقات كرد . حجتالاسلام خامنهاي قبل از ترك زاهدان و عزيمت به قم طي گزارشي نتايج ديدار خود را در اختيار خبرگزاري پارس نهاد . در اين گزارش نوشته شده است :
« استان سيستان و بلوچستان كه از لحاظ اوضاع و احوال طبيعي در شمار غنيترين مناطق ايران و داراي استعداد كشاورزي كمنظيري است ، بر اثر سلطه رژيم جبار و ستمگر پيشين با مشكلات اقتصادي ، فرهنگي و بهداشتي فراواني دست به گريبان است ، زيرا فقر و بيكاري و عوارض ناشي از فقدان بهداشت و فرهنگ ، مرارتبارترين و سياهترين نوع زندگي را بر اكثر مردم اين استان تحميل كرده است . سياستهاي استعماري و اقتصاد وابسته رژيم پهلوي اين منطقه را به صورت عضو كاملاً فلجي در پيكر ايران عزيز درآورده است كه دولت بايد در برنامههاي خود براي بازسازي استان سيستان و بلوچستان اولويت قائل شود .
عمال ارتجاع و استعمار و پسماندههاي رژيم پيشين در پي آنند كه با استفاده از اختلافات مذهبي و قوميمنطقه را پايگاه عمليات ضدانقلاب قرار دهند و مردم بيگناه را به صفآرايي در برابر يكديگر وادار سازند . خوشبختانه هوشمندي رهبران مذهبي سني و شيعه از بروز اختلافات مذهبي جلوگيري كرده است ، ولي هنوز عوامل ضدانقلابي با استفاده از تعصبات عشيرهاي و گاه در نقاب شعارهاي فريبنده و شبه انقلابي ميكوشند ناآراميهايي ايجاد كنند ، ولي ايمان و صداقت مردم بومياز به ثمر رسيدن اين تلاش جلوگيري كرده است .
برخلاف تبليغات سوء و مغرضانه دشمنان هيچگونه انگيزه تجزيهطلبي در سطح استان وجود ندارد و عوامل بدنام و بدسابقهاي كه تا ديروز وفادارترين نوكران رژيم گذشته به حساب ميآمدند ، سعي ميكنند مردم را تحريك كنند ليكن رهبران مذهبي و ملي و عناصر انقلابي هرگز جز به ايران و اسلام نميانديشند . » ( 7 )
707
امروز كليه دفاتر آيتالله طالقاني در تهران و شهرستانها تعطيل شد و خود ايشان نيز به عنوان اعتراض به دستگيري فرزندان خود ، تهران را به مقصد نامعلوميترك كردند . ماجرا چنين بود كه روز گذشته گروه ضربت سپاه پاسداران انقلاب اسلاميمستقر در پادگان سلطنتآباد براساس حكم دادستاني و پيام راديويي ( 8 ) محمد غرضي ( معاون فرمانده واحد مربوطه ) ، مجتبي طالقاني ( از اعضاي فعال سازمان پيكار در راه آزادي طبقه كارگر ) ( 9 ) را به " اتهام نقش داشتن در ماجراي گنبد " ( 10 ) دستگير كردند . آنها در ساعت 30 : 10 صبح پس از تعقيب اتومبيل حامل فرزندان آيتاللهطالقاني - كه از دفتر فلسطين خارج شده بود - آن را در خيابان فلسطين متوقف و مجتبي را بازداشت كردند . برادر و همسر وي نيز داوطلبانه با او همراه شدند . ( 11 )
در پي اين ماجرا ، آقاي محمد غرضي به منزل آيتالله طالقاني احضار شد كه به دستور دكتر يزدي - كه از طرف دولت موقت مأمور رسيدگي به ماجرا شده بود - سرهنگ امير رحيمي( فرمانده دژبان كل ) او را بازداشت كرد ، اما پس از ساعتي آزاد شد . در همين حال ، مذاكره بين آيتالله طالقاني ، دكتر يزدي و دانش ( فرمانده سپاه پاسداران مستقر در پادگان سلطنتآباد ) ادامه يافت كه نتيجه آن آزادي فرزندان آيتالله طالقاني در ساعت 5/3 بامداد روز 24/1/58 بود . ( 12 )
از سوي ديگر به نوشته مطبوعات ، دفتر آيتالله طالقاني طي اطلاعيهاي - كه بطور وسيع در سراسر شهر نيز پخش شد - علت و چگونگي واقعه را به اين شرح توضيح داد :
بسمه تعالي ؛ خاطر جميع برادران ايماني را كه تاكنون به انحاء مختلف در مورد سفر حضرت آيتالله و تعطيل دفاتر ايشان ابراز نگراني كردهاند بدين وسيله مستحضر ميدارد كه حوالي ظهر پنجشنبه 23 فروردين ماه جاري فرزندان ايشان را به هنگام بازگشت از دفتر فلسطين ، طبق نقشه قبلي چند اتومبيل مسلح توقيف و همراه با ضرب و شتم و توهين ميربايند . البته اعتراضات فرزندان حضرت آيتالله به هيچوجه موثر واقع نشده و مهاجمان از دادن كمترين اطلاعي در اين باره به منزل يا دفاتر حضرت آيتالله نيز خودداري كردند .
ابتدا گمان ميرفت كه مهاجمان مزبور از بقاياي ضدانقلاب باشند ، لكن مهاجمان مزبور با ارائه كارتهاي پاسداراي انقلاب اعلام نمودند كه قصد دارند فرزندان حضرت آيتالله را به عنوان متهم از سر انتقامجوييهاي واهي و نامربوط بربايند . در اين هنگام يكي از شاهدان عيني كه از دور متوجه جريان بوده ، ماوقع را به دفتر حضرت آيتالله و منزل ايشان اطلاع ميدهد . از اين لحظه به بعد مراجعات مكرري كه به كميتهها و مراكز پاسداري صورت گرفت در همه جا با اظهار بياطلاعي و انكار مواجه شدند تا آنكه در ساعت 7 شب همان روز فرزند ديگر ايشان - كه از پاسداران انقلاب صريحاً پاسخ منفي دريافت كرده بود - شخصاً و البته بطور ناشناس در داخل ستاد پاسداران انقلاب به جستجو پرداخته و تصادفاً به اتومبيل مفقود برادرانشان برخورد ميكنند . سپس به سرپرست گروه ضربت پاسداران به نام محمد غرضي مراجعه و از او توضيح ميخواهند و نامبرده را با خود به خدمت حضرت آيتالله ميآورند . فرد مزبور اعتراف به دستگيري فرزندان آيتالله ميكند ، اما متاسفانه باز هم از آزاد كردن فرزندان حضرت آيتالله استنكاف ميشود و دخالتهاي مؤكد دولت نيز بينتيجه ميماند .
از آنجا كه حضرت آيتالله به خاطر تامين جاني تمام فرزندان اين آب و خاك كه دقيقاً در شمار فرزندان خود ايشان هستند از مبادله غرضي با فرزندانشان خودداري ميكنند ، سرانجام نزديك صبح جمعه فرزندان ايشان به منزل تحويل ميگردند . البته اين تحويل دادن به صورتي انجام گرفته است كه هرگز با شؤونات رهبران ديني ما متناسب نبوده و مملو از بياحتراميو توهين بوده است . از طرف ديگر فرزندان زنداني ايشان طي اين مدت در سلولهاي انفرادي زندان مخصوص در بند بوده و در حال اعتصاب غذا و در معرض انواع توهينات - كه در مورد ساير زندانيان نيز كاملاً رايج بوده است - قرار داشتند . به دنبال اين جريانات كه باعث آزردگي فوقالعاده جسميو روحي حضرت آيتالله گرديد ، ايشان به عنوان اعتراض به وجود چنين عناصر غيرمسئوول و وجود زندانهاي غيرقانوني ، دفاتر را تعطيل و خود آن حضرت نيز قصد سفر كردند . بديهي است كه اقدام به تعطيل دفاتر دقيقاً در ارتباط با حقوق لگدمال شده تمام مردم مستضعف ايران در قبال اقدامات و افراد غيرمسؤول و خودسري است كه به نام اسلام و مسلمين از هيچ اقدام غيرانساني و غيراسلاميابا ندارند و لاجرم با اعمال خود به انقلاب شكوهمند اسلاميملت مسلمان ايران لطمه ميزنند . در خاتمه از كليه خواهران و برادران ديني و علاقهمند به اسلام تقاضا ميشود با حفظ آرامش و متانت اسلامي و انقلابي ، زمينه مساعد براي رسيدگي از طرف دولت و عناصر مسؤول را فراهم نمايند . ما عميقاً اعتقاد داريم كه اين اقدامات صرفاً از طرف برخي عناصر انجام ميشود و كليه پاسداران انقلاب اسلاميكه با فداكاري از سنگر اسلام دفاع ميكنند با اينگونه عمليات ناصحيح مخالف ميباشند .
دفتر آيتالله طالقاني ( 13 )
در پي اين ماجرا ، بعضي گروهها و سازمانها به فضاسازي و بزرگنمايي حادثه پرداخته و نوك تيز حملات خود را متوجه پاسداران انقلاب كردند . از جمله سازمان مجاهدين خلق با انتشار اطلاعيهاي ضمن تشريح چگونگي ماجرا نوشت : « … اين نخستين هجوم عناصر غيرمسؤول و مرتجع افراطي عليه تماميحقوق و آزاديهاي مردم ايران نيست و از اين پيشتر نيز ما در اين موارد هشدار داده بوديم . هشدار نسبت به عملكرد گروههاي ناشناخته و غيرمسؤول كه متأسفانه تحت نقاب اسلام و با يك سري سوء استفاده از نام رهبري انقلاب خودسرانه هرچه ميخواهند ميكنند . » ( 14 )
سازمان چريكهاي فدايي نيز در اطلاعيهاي ضمن محكوم كردن ماجرا و اعلام اينكه ربايندگان فرزندان آيتالله طالقاني خود را پاسداران انقلاب اسلاميمعرفي كردهاند ، افزود : « ما يك بار ديگر ضمن محكوم كردن اينگونه اعمال تروريستي ، از دولت خواستاريم : 1 - هرچه زودتر مسببان اين عمل جنايتكارانه را دستگير و به مردم معرفي و مجازات كنند ؛ 2 - ضمن تكذيب خبر جعلي راديو تلويزيون ، تمام حقايق را در مورد واقعه به اطلاع عموم مردم برسانند ، 3 - در شرايطي كه حضور آيتالله طالقاني سازندهترين تاثيرات را در حل و فصل مسائل و مشكلات جاري دارد ، دولت موظف است به هر اقدام كه زمينه بازگشت آيتالله طالقاني را فراهم آورد ، توسل جويد ؛ 4 - دولت موظف است با تمام توان خويش جلوي تكرار اين عمليات تروريستي را كه هيچ مقاميحاضر نيست مسؤوليتش را بپذيرد ، بگيرد . ميپرسيم چطور ممكن است اجازه داد تحت عنوان " پاسداري از انقلاب " با رهبري انقلاب چنين رفتار شود ؟ ! 5 - دولت موظف است مردم را از هويت سرپرستي و فرماندهي اين افراد كه خود را " پاسداران انقلاب اسلامي " مينامند مطلع سازد . بطوري كه مشاهده ميشود برخي از پاسداران انقلاب هيچگونه حد و مرزي براي خود نشناخته و به هر عمل ضدانقلابي مبادرت ميورزند ؛ ديروز گروهي از آنان در گوشهاي از ميهن آتش جنگ برافروختند و امروز به خود اجازه چنين توهيني به انقلاب و رهبران انقلاب دادهاند . » ( 15 )
جبهه ملي ايران در اعلاميهاي با اشاره به آنچه " بازداشت غيرقانوني اعضاي خانواده حضرت آيتالله طالقاني " خواند ، تاكيد كرد : « اكنون آزاديهاي فردي و اجتماعي ملت بر اثر اين قبيل اعمال بشدت تهديد ميشود . » ( 16 )
سازمان اسلاميشورا ( ساش ) نيز در اين باره بيانيهاي انتشار داد . در اين بيانيه ضمن بيان اين امر كه « اين حادثة اسفبار باعث شد كه ما در اعلام نظر خودمان تسريع به عمل بياوريم » آمده است : « ما از دولت انقلابي درخواست داريم قبل از اينكه دير شود و آه سرد از دل و خون سرخ از رگهاي انقلابيون بيرون ريزد ، بطور قاطع مواضعشان را درباره 1 - آزادي افراد ( بيان و قلم ) 2 - آزادي سازمانها 3 - منابع و عوامل امپرياليسم اعلام دارند . ما انتظار داريم كه ارگانهاي رهبري ، خلق مبارزمان را بروشني در جريانها و بخصوص حادثه تاسفبار اخير قرار دهند تا خلق انقلابي ايران دستاويز امپرياليسم و ارتجاع نگردد . ( 17 )
708
روزنامه اطلاعات از به هم خوردن ميتينگ گروه " مائوئيستي سازمان انقلابي" در پاركشهر و ميتينگ گروهي ديگر موسوم به " حزب جمهوريخواه " در پارك ملت خبر داد و در بخشي از گزارش خود نوشت : « ميتينگ سازمان انقلابي كه صبح امروز در پارك شهر برپا شده بود با دخالت گروههاي مخالف به جنجال كشيد و با تيراندازي به هم خورد . » روزنامه اطلاعات در مورد ميتينگ پارك ملت نيز نوشت : « در حالي كه اعضاي حزب جمهوريخواه آماده برپايي ميتينگ و ايراد سخنراني شده بودند ، عده كثيري از مخالفان آنها به پارك رفتند و با دادن شعار مانع از برپايي ميتينگ آنان شدند . » ( 18 )
خبرگزاري آسوشيتدپرس وقايع فوق را چنين گزارش داد : « تظاهرات پراكندهاي در مركز شهر تهران به نشانه حمايت و مخالفت با تغيير رژيم كشور به جمهوري اسلاميصورت گرفت لكن از بروز خشونت در اين تظاهرات گزارش نرسيده است . » آسوشيتدپرس با اعلام اين خبر افزود : « تظاهراتي كه عليه برقراري جمهوري اسلاميترتيب يافته بود ، با دخالت گروهي كه از طبل براي اخلال در سخنرانيها استفاده ميكردند ، برهم خورد .
صدها تن از حاميان برقراري جمهوري غيراسلاميدر پارك ملي ( پاركشهر ) تهران اجتماع كرده بودند . اين اجتماع را گروه كوچكي به نام جمهوريخواهان ترتيب داده بود . آنها ( برهم زنندگان اجتماع مزبور ) ميگفتند كه شركتكنندگان در اجتماع شامل اعضاي گروهي هستند كه با عنوان " طرفداران قانون اساسي " چندي پيش سازمان يافت تا از شاپور بختيار ( نخستوزير منصوب و حامي شاه ) عليه آيتالله خميني حمايت كنند . » ( 19 )
709
جلالالدين فارسي در يك سخنراني در ورزشگاه ميدان 17 شهريور تحت عنوان " انترناسيونال اسلامي " اصول سياست خارجي جمهوري اسلاميرا بررسي كرد و عملكرد دولت موقت را در زمينه سياست خارجي مورد انتقاد قرار داد . وي گفت : « انترناسيوناليستي بودن انقلاب يعني اينكه انقلاب ما تنها متعلق به ملت ايران نيست ، بلكه بايد در مهين اسلامي و هرجا كه مسلماني زندگي ميكند امتداد پيدا كند . علاوه بر اين ، ما به عنوان مؤمن و مسلمان نسبت به غيرمسلمانهايي كه ستمديدهاند ، مسؤوليت داريم … بنابراين آن وزارت خارجه ( زمان طاغوت ) براي اينكه سياست انترناسيوناليستي اسلاميرا پياده كند ، صالح نيست ؛ براي اين كار بايد وزارت ديگري با كادرهاي جديد و انسانهاي تازه تأسيس كرد ؛ انسانهايي كه به اين كه ملت ايران و همه ملتهاي مسلمان يك امت را تشكيل ميدهند ، مؤمن باشند . نام اين وزارت خارجه ميتواند وزارت امت باشد .
چرا ميگوييم وزارت امت ؟ براي اينكه وزارت خارجه ميگويد : امور افغانستان ، عراق ، مصر ، سعودي ، فلسطين و غيره ، خارج از امور ايران است ؛ يعني هرچه خارج از مرزهاي ايران باشد ، " خارجه " است ؛ در حالي كه اين فكر ، ضداسلامياست . در منطق اسلام و در نظام فكري اسلام ، دارالاسلام و دارالكفر داريم ؛ يعني خانه امت اسلام و خانه كفار ؛ ميهن اسلامي و ميهن كفار ، لذا بايد يك وزارت به نام وزارت امت متعلق به تمام ملتهاي مسلماني كه در دارالاسلام زندگي ميكنند ، درست شود .
وزير وزارت امت و حتي وزير وزارت خارجه ، بايد فردي باشد كه مؤمن به سرمايهداري غربي نباشد . اگر مثل وزراي خارجه شاه باشد ، در خدمت انترناسيونال امپرياليستي خواهد بود و نميتواند در نظام جمهوري اسلاميانجام وظيفه كند . يك كمونيست هم نميتواند وزير خارجه باشد ، زيرا فكر ميكند كه پرولتارياي ايران - و نه ملت ايران - جزيي از پرولتارياي كشور انگليس و آمريكا و اسرائيل است و متحد با اتحاد شوروي يا با چنين است ؛ پس نميتواند وزير خارجه انقلاب اسلاميباشد . همچنين يك فاشيست يا كسي كه معتقد است قوم ايراني متمايز از بقيه اقوام است - و مصالح و دوستان و دشمنانش از بقيه امت اسلام جداست - نميتواند وزير خارجه انقلاب اسلاميو ملت مسلمان باشد ، چون دستخوش تفكرات قوميو قومگراست . متاسفانه كادرهاي وزارت خارجه همانقدر منحط هستند كه ارتش سابق . همانطور كه عدهاي را از ارتش بيرون ريختهاند ، بايد از وزارت خارجه نيز جمع كثيري بيرون ريخته شوند . انسانهاي جديد مؤمن به انقلاب اسلامي، مؤمن به امت اسلام مصدر كار شوند تا چنان وزارت خارجهاي به وجود آيد كه اسلامي باشد .
… برنامه عربي ما كه از راديو اهواز يا تهران پخش ميشود ، بايد در سراسر جهان عرب پخش شود و ما منادي آزادي ، عدالت ، برابري و منادي شركت در جهاد مسلحانه براي آزادي فلسطين ، براي سرنگون كردن رژيمهاي طاغوتي در مصر و در سعودي و در هركجا كه هستند ، باشيم ( حضار : صحيح است ) . ضدانقلاب در سياست خارجي به اين شكل تظاهر ميكند كه انقلاب اسلاميرا در مرزهاي ايران محدود ميكند و نميگذارد و در سرتاسر ميهن اسلاميو در جهان انتشار و تشعشع داشته باشد و نور بپراكند . ميگويند : " بايد به فكر خودمان باشيم . " بله بايد به فكر خودمان باشيم ؛ بايد اقتصاد مختل متلاشي شده را احيا كنيم ، ارتش را بايد احيا كنيم و از آن ارتش اسلامي بسازيم ، وزارت خارجه و تمام دستگاهها را بايد احياء كرد .
قبل از همه بايد حاكميت سياسي ملت را در يك انتخابات برقرار كنيم ؛ اين مقدم بر هركاري است . بايد وزارتي به نام وزارت امت به وجود بياوريم . بايد كادر وزارت خارجه با رهبري وزارت خارجه و سياست و برنامهاش تغيير بنيادي و كيفي كند . بايد دولتي دائميو منتخب پارلمان و مجلس منتخب مردم به وجود بيايد . اما اينها به هيچوجه نميتواند بهانه اين شود كه در انجام [ دادن ] آنچه كه يك روز هم تأخيربردار نيست سستي يا كوتاهي نشان بدهند يا عوضي عمل بكنند . وزير خارجه ( دكتر كريم سنجابي ) در مصاحبهاي ميگويد : " ما حاضريم " به مردم فلسطين كمك كنيم ، ولي آنها هنوز تقاضا نكردهاند " ( ! ) اين خداوند است كه ميفرمايد : شما بايد به سراغ ستمزدهها برويد ، نه اينكه آنها از شما تقاضا بكنند . و كارت دعوت بفرستند !
… اين حرف وزير خارجه دولت موقت دليل بر چيست ؟ دليل بر آن است كه دولت موقت يك دولت اسلاميكامل عيار نيست .
يكي از كارمندان دولت ( دكتر ابراهيم يزدي معاون نخستوزير در امور انقلاب ) مدتي پيش گفته بود : " ما ميخواهيم يك دولت اسلاميبسازيم ، اما نه مثل ليبي ، نه مثل عربستان سعودي و نه مثل پاكستان " اين آرمان همه مردم مسلمان از صدر اسلام تاكنون است كه دولتي بسازيم كه بينظير و شايسته شيعه يعني مسلمانان انقلابي باشد ، لذا بايد دولتي بسازيم كه در قضايايي مثل قضيه فلسطين قبل از پاكستان و عربستان سعودي وارد عمل شود و با رژيم خائن سادات قطع رابطه كند و بايد بيش از عربستان سعودي پرتقال غره را بخرد … » . ( 20 )
710
مهندس مهدي بازرگان ( نخستوزير دولت موقت ) در يك پيام راديو - تلويزيوني با اشاره به جوسازي برخي مطبوعات داخلي و خارجي عليه مقامات دولتي گفت : « … بعضيها يك كمي دست از دلسرد كردن و اشاعه اتهامات و حرفهايي كه اثر روحي بدي دارد ، بردارند ؛ فوقالعاده مضر است و حتماً هم از منشاء و ناحيه دشمنان است . از كساني كه ميگويند و مقاله مينويسند خواهش [ مي ] كنيم كه كمتر پيرامون اين قضايا بگردند . حتماً به خاطرتان هست يك ماه يا يك ماه و نيم قبل چه جنجال چه بساطي عليه سرهنگ توكلي به راهانداخته بودند ! در صورتي كه از افسران بسيار شرافتمند ، درس خوانده و مسلمان و پاك مملكت بود . مطبوعات ما و مسموعات ما اسباب كار و آلت دست يك مامور و جاسوس بينالمللي شده بود . بعد چه چيزها و چه تهمتها و چه مزخرفاتي عليه تيمسار قرهني به راهانداختند ! حالا مدتي است كه مطالبي درباره آقايان و همكاران مستقيم و درجه اول من ، آقايان معاونان نخستوزير به راهانداختهاند . من بطور صريح ميگويم اگر افراد شناختهشدهاي مطمئنتر و مناسبتر و پاكتر از اين سه نفر - يعني دكتر يزدي و مهندس صباغيان و مهندس اميرانتظام - پيدا كرده بودم ، آنها را به عنوان معاونت در نخستوزيري ميآوردم . بسيار هم فداكاري ميكنند و با دو تا از آنها از زمان نهضت مقاومت همكاري داشتهايم و با سومي ( يكي ديگر از سران جبهه ملي ) هم در زندان بوده ايم ، هم زندگي كردهايم . خدمات شايسته كردهاند ، خود من عرق شرمم مينشيند وقتي به اينها اتهام آمريكايي بودن ميزنند . » ( 21 )
711
دولت ايران تصميم گرفته است هفتصد تن از نظاميان ايراني را كه رژيم سابق شاه براي گذراندن تعليمات نظاميبه آمريكا فرستاده بود ، از آنجا فراخواند . راديو مسكو با اعلام اين خبر اضافه كرد: « اين تصميم با تجديد نظر اساسي در هدفهاي سياست نظاميايران بطور كلي و امتناع ايران از ايفاي نقش ژاندارم مدافع منافع استراتژيك امپرياليستهاي بينالمللي و بخصوص امپرياليسم آمريكا در خاورنزديك و خاورميانه ارتباط دارد و چنانكه ميدانيم دولت ايران هماكنون يك سلسله قرارداد تحويل واحدهاي بزرگ اسلحه و ساز و برگ جنگي كشورهاي غربي به ايران را - كه در دوران زمامداري شاه منعقد شده بود - نقض كرده است ؛ از آن جمله سفارش درباره تحويل اسلحه
آمريكايي به مبلغ هفت ميليارد دلار است . » ( 22 )
از سوي ديگر خبرگزاري آسوشيتدپرس نيز گزارش داد كه « دولت ايران برنامه رژيم پيشين را در مورد آموزش ديدن ناويان ايران در نيروي دريايي آمريكا لغو كرد . » بنابراين گزارش ، توماسراس ( سخنگوي پنتاگون ) ضمن اعلام اين مطلب افزوده است : « هشتصد ناوي ايراني كه اكنون در آمريكا به سرميبرند احتمالاً ماه آينده به وطن خود باز ميگردند . » آسوشيتدپرس ادامه داد : « شاه مخلوع ميخواست ايران يك قدرت عظيم دريايي در اقيانوس هند و خليجفارس باشد ، اما دولت اسلاميفعلي چنين هدفي را دنبال نميكند ، بدين جهت سفارش چهار ناوشكن - كه رژيم سابق به آمريكا داده بود - نيز لغو شده است . رژيم اسلاميتاكيد كرده است كه همة قراردادهاي خريد اسلحه از آمريكا ، انگليستان و آلمانغربي را لغو ميكند ، ولي توماس راس گفته است آمريكا جز لغو هفت ميليارد دلار سفارش اسلحه ، هنوز از دولت ايران درخواست رسميمبني بر لغو ديگر قراردادهاي فروش اسلحه را دريافت نكرده است . بنابراين يك قرارداد پنج ميليارد دلاري هنوز به فوت خود باقي است . راس گفت هنوز در مورد بازخريد سلاحهاي فروخته شده به ايران مذاكرهاي بين آمريكا و ايران صورت نگرفته است . دولت آمريكا اظهار تمايل كرده است كه 78 جنگنده اف - 14 و موشكهاي پيچيده فونيكس را كه به تجهيزات بسيار پيچيده و سري الكترونيك مجهزند و قبلاً به ايران فروختهاند ، از اين كشور بازخريد كند . » ( 23 )
712
درياسالار ترنر ( رئيس سازمان جاسوسي آمريكا - سيا ) گفت : زيان ايالات متحده آمريكا از بابت از دست دادن ايستگاههاي كنترل و استراق سمع در ايران به حدي زياد است كه اعتماد آمريكا را در حصول اطمينان نسبت به كنترل اجراي كاهش ميزان سلاحهاي استراتژيكي كم كرده است . وي افزود : از دست رفتن پايگاههاي خبري آمريكا در ايران ، ممكن است سبب شود كه آمريكا نتواند از چگونگي وفاداري شوروي به پيمان محدوديت سلاحهاي استراتژيك آگاهي يابد. به گزارش راديو لندن ، رئيس سازمان سيا در واشنگتن به اين سؤال كه آمريكا براي جبران از دست دادن اين ايستگاههاي خبرگيري در ايران ، چه اقداميكرده است ؟ پاسخي نداد . ( 24 )
اين در حالي است كه آسوشيتدپرس به نقل از روزنامه پراودا ( ارگان حزب كمونيست شوروي ) گزارش داد : اكنون كه آمريكا پستهاي استراق سمع خود را كه براي جاسوسي در امور شوروي به كار ميبرد در ايران از دست داده است ، تركيه را به عنوان يك انبار استراتژيك اسلحه تلقي ميكند. اين گزارش ميافزايد : آمريكا در مقابل بخششهايي كه كرده ، ميخواهد موافقت تركيه را در مورد تمديد مدت استفاده از پايگاههايي جلب كند كه موقتاً از آنها بهرهبرداري ميكند . ( 25 )
713
هادينگ كارتر ( سخنگوي وزارت خارجه آمريكا ) با ابراز نگراني عميق از اعدام سران رژيم شاه در ايران گفت : ايالات متحده از اعدام كساني كه ظاهراً ضوابط پذيرفته شده جهاني عدالت از آنها دريغ شده است، عميقا ناراحت است . دنيا در مورد مجرميت يا بيگناهي متهمان قضاوت نميكند ، ولي آنها بايد در دادگاههايي عادلانه و علني محاكمه ميشوند . ما صميمانه اميدواريم ضابطة عدالت و حقوق بشر كه هدف انقلاب ايران بود در سراسر ايران بدرستي به كار گرفته شود . ( 26 )
منابع و مآخذ 24/11/1358
1 - روزنامه اطلاعات ، 25/1/1358 ، ص 3 .
2 - مآخذ شماره 1 ، ص 2 .
3 - روزنامه كيهان ، 25/1/1358 ، ص 2 .
4 - سند شماره 18800 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : نوار شماره 3 ، راديو بي . بي . سي .
5 - نشريه ويژه خبرگزاري پارس ، 25/1/1358 ، راديو لندن .
6 - مآخذ شماره 5 ، راديو كلن ( بخش فارسي ) .
7 - مآخذ شماره 3 ، ص 3 .
8 - روزنامه اطلاعات ، 26/1/1358 ، ص1 .
9 - مآخذ شماره 8 ، ص 8 .
10 - روزنامه كيهان ، 26/2/1358 ، ص 8 .
11 - سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، " بيانيه شماره 3 ، " 28/1/1358 .
12 - مآخذ شماره 1 ، ص2 .
13 - روزنامه كيهان ، 26/1/1358 ، ص 8 .
14 - سازمان مجاهدين خلق ايران ، مجموعه اعلاميهها و موضعگيريهاي سياسي مجاهدين خلق ايران ( تهران ، انتشارات سازمان مجاهدين خلق ايران ، سال 1358 ) ، ص 108 .
15 - مآخذ شماره 1 ، ص 2 .
16 - مآخذ شماره 8 ، ص 8 .
17 - مآخذ شماره 8 ، ص 8 .
18 - مآخذ شماره 1 ، ص 8 .
19 - مآخذ شماره 5 ، آسوشيتدپرس .
20 - جلالالدين فارسي ، زواياي تاريك ( تهران : انتشارات حديث ، چاپ اول ، سال 1373 ) ، ص ص 494 - 487 .
21 - عبدالعلي بازرگان ، مشكلات و مسائل اولين سال انقلاب از زبان مهندس بازرگان ( تهران ، دفتر نهضت آزادي ايران ، سال 1362 ) ، ص ص 127 - 126 .
22 - مآخذ شماره 5 ، راديو مسكو .
23 - مآخذ شماره 5 ، آسوشيتدپرس .
24 - مآخذ شماره 5 ، راديو لندن .
25 - مآخذ شماره 3 ، ص 3 ، آسوشيتدپرس .
26 - مآخذ شماره 5 ، رويتر .