روزشــــمار
شنبه
21 بهمن 1357
12 ربيعالاول 1399
10 فوريه 1979
1
از شب گذشته با وقوع حوادثي غيرمنتظره ، در موازنه قدرت بين انقلاب و رژيم وضعيتي به وجود آمد كه ميتوان آن را آخرين مرحله از مراحل فروپاشي نظام سلطنتي در ايران محسوب كرد . مرحلهاي كه طي آن آخرين سنگرهاي حياتي اين رژيم يعني ارتش شاهنشاهي در مواجهه با انقلاب اسلامي سقوط كرد ( خبر ضميمه دارد ) .
ماجرا با پيگيري مجموعه اخبار و بررسي و تحليل رويدادهاي دو ساله اخير قابل درك است ، اما آنچه به تناسب حوصله و مقام بحث قابل ذكر است اينكه : جوي كه انقلاب در طول سالها ، به خصوص ماههاي گذشته ، آن را آماده انفجار كرده بود ، به يك چاشني مناسب نياز داشت . حادثه شب گذشته كه در قياس با حوادث جاري و ابعاد عظيم انقلاب ناچيز بود و ميتوانست در حد يك اتفاق ساده باقي بماند ، به دليل شدت قابليت انفجار محيط ، تأثيرات آن در محدوده حادثه باقي نماند و در واقع همان چاشني مناسب بود .
در وضعيت ملتهب ناشي از پيشروي مهيب و روزافزون انقلاب و رهبري و نيروهاي آن در همه عرصههاي حيات سياسي رژيم شاه ، فضاي انقلابي ايجاد شده اين قابليت را پديد آورده بود كه يك درگيري محدود ناگهان بسرعت به نبردي مسلحانه و گسترده بين مردم انقلابي و ارتش شاه تبديل گردد . درگيري محدودي در حاشيه ارتش شاه آن هم توسط عدهاي هنرجو و همافر ، قشري كه شأن دانشجويي و فني و حرفهاي آنان بر شأن نظاميشان ميچربيد و داراي نقش و جايگاه چندان واجد حساسيتي نبودند . زمينه درگيري نيز نه يك اقدام تاكتيكي يا استراتژيك نظامي بلكه انجام يك سنت عرفي مردمي يعني فرستادن صلوات براي امام خميني توسط هنرجويان مزبور و انجام يك سنت عرفي مردمي يعني فرستادن صلوات براي امام خميني توسط هنرجويان مزبور و برخورد كينهتوزانه نيروهاي گارد مستقر در محل بود . كنش و واكنشي عيناً شبيه آنچه از ماهها قبل هر روز در سراسر كشور به دفعات روي ميداد .
اما اين اتفاق ساده ، در عمل ، به دليل وجود شرايط از قبل آماده شده توسط انقلاب ، به انفجاري عظيم منتهي شد كه شدت و قوت آن اركان حكومت طاغوت را در هم شكست و آخرين مرحله فروپاشي و تخريب رژيم سلطنتي كه از دوازدهم بهمن با ورود امام خميني شدت گرفته بود را از نظر سرعت و گستردگي دستاوردها ، فرجامي غيرمنتظره و مبارك بخشيد . سرانجامي كه آن را ميتوان عطيهاي الهي به امام و نيروهاي مخلص انقلاب محسوب كرد .
دو گزارش جداگانه زير از دو موضع متفاوت ، اين درگيري و تبعات اوليه آن را نشان ميدهد . گزارش اول كه در مطبوعات امروز درج شد ، چنين است : شب گذشته ناگهان شهر تهران حالت عادي خود را از دست داد و اضطراب و نگراني بر ساكنان پايتخت حكمفرما شد . حدود ساعت 9 شب ناگهان در شرق تهران تيراندازيهايي مكرر به گوش رسيد و مردم از خانهها بيرون ريختند و بار ديگر بانك اللهاكبر تهران را فراگرفت . حوادث در دو منطقة شرق تهران به وقوع پيوست . حدود ساعت 10 شب يك دسته از افراد گارد جاويدان با حمله به پادگان دوشانتپه به طرف سربازان داخل پادگان تيراندازي ميكنند كه سربازان با فرياد اللهاكبر از مردم تقاضاي كمك ميكنند . اين درگيري زماني شروعشد كه افراد نيروي هوايي در داخل پادگان ضمن مشاهده مراسم استقبال مردم از حضرت آيتالله امام خميني از تلويزيون ، با فرستادن صلوات نسبت به امام خميني ابراز احساسات ميكردند و همين موجب درگيري ميان افراد نيروي هوايي و سربازان گارد گرديد . ( 1 )
گزارش دوّم از ارتشبد قرهباغي آخرين رئيس "ستاد بزرگ ارتشتاران" رژيم شاه است كه بعدها درباره چگونگي آغاز درگيري در واحدهاي ارتش در تهران چنين نوشت : «ساعت حدود يك صبح روز شنبه 21 بهمن 57 بود كه مركز فرماندهي ستاد بزرگ ، تلفني چنين گزارش داد : هنگامي كه در مركز آموزش هوايي دوشانتپه پرسنل مركز آموزش فيلم مراسم مراجعت آقاي خميني را كه از تلويزيون نشان داده ميشد تماشا ميكردند ، بين هنرجويان نيروي هوايي ـ كه شديداً نسبت به مشاراليه ابراز احساسات مينمودند ـ و افراد گارد شاهنشاهي مأمور به نيروي هوايي ايجاد درگيري و منجر به تيراندازي شده است» .
قرهباغي ادامه حادثه را از صبح روز 21 بهمن ماه چنين نقل ميكند: به محض رسيدن به ستاد بزرگ ، وضع نيروي هوايي را سئوال كردم ؛ جواب دادند كه در تعقيب درگيري ديشب ، بين پرسنل نيروي هواي و افراد لشكر گارد مامور به نيروي هوايي ، تيراندازي شده و در حدود ساعت 30 : 8 به دنبال تظاهرات همافران در مركز آموزش هوايي دوشانتپه ، مخالفان نيز وارد محوطه مركز آموزش شده با كمك پرسنل نيروي هوايي در اسلحهخانه را باز كردهاند و مقاديري اسلحه به دست آنها افتاده است . ساعتي بعد نخست وزير تلفن زده ، جريان مركز آموزش نيروي هوايي را سئوال كرد ، من ماوقع را گفتم و سئوالكردم چرا ديشب تلويزيون براي چندمين بار فيلم مربوط به مراجعت آقاي خميني را پخش نموده است ؟ جواب داد : من دستور دادم . منظورم اين بود كه مردم مجدداً جواب سئوال خبرنگار را در داخل هواپيما از آيتالله خميني بشنوند كه بعد از 15 سال كه به ايران برميگردد ، وقتي سؤال ميكنند چه احساسي داريد ، ميگويد : هيچ! گفتم: به هر حال به طوري كه گزارش ميدهند واقعه مركز آموزش هوايي ناشي از مشاهده فيلم ورود آقاي خميني در تلويزيون بوده است .
قرهباغي براي جلوگيري از سقوط مركز آموزش نيروي هوايي از فرمانداري نظامي تهران ميخواهد تا نيروي كمكي به دوشانتپه اعزام كند ، اما اوضاع نيروهاي نظامي و انتظامي به حدي آشفته است كه توفيقي نمييابد . وي در اين باره مينويسد : «به سپهبد رحيمي تلفن زده ، اظهار كردم : نيروي هوايي ميگويد كه احتياج به كمك شما دارد ، با سپهبد ربيعي ( فرمانده نيروي هوايي ) مذاكره و ترتيب كار را بدهيد . اظهار نمود : به علت اغتشاشات در نقاط مختلف ، يگانهاي فرمانداري نظامي در سطح شهر تقسيم شدهاند و عدهاي مأمور به منطقه نيروي هوايي در نيروي هوايي درگير جمعيتي هستند كه در اطراف مركز آموزش هوايي جمع شدهاند . ما عدة اضافه نداريم به داخل مركز آموزش بفرستيم . " ( 2 )
2
همزمان با وقوع درگيري در مركز آموزش نيروي هوايي در دوشانتپه به مركز فرماندهي ستاد بزرگ ارتشتاران گزارشرسيد كه در بعضي از مساجد اسلحه بين مردم تقسيم ميكنند . قرباغي قضيه را پيگيري كرد وي در اين مورد از مقامات امنيتي توضيح خواست . وي در اين باره مينويسد :« به سپهبد رحيمي ( فرماندار نظامي تهران و رئيس شهرباني ) تلفن زده و در مورد تقسيم اسلحه در داخل مساجد سئوال كردم . جواب داد : به ما هم خبر رسيده كه گويا در بعضي از مساجد اسلحه تقسيم ميكنند . گفتم : پس فرمانداري نظامي چه كار ميكند ؟ جواب داد : تيمسار ! اطلاع داريد كه ورود به مساجد براي ماموران فرمانداري نظامي و انتظامي ممنوع است . ما حق نداريم وارد مساجد شويم . گفتم : به نخست وزير گزارش كردهايد ؟ گفت : بلي در تماس هستم . ايشان در جريان ميباشند ولي اجازه ندادهاند كه وارد مساجد شويم . » قرهباغي در بخش ديگري از خاطرات خود مينويسد : «مركز فرماندهي ستاد بزرگ ، گزارش داد : برابر اطلاعي كه تاييد شده ، علاوه بر مساجد در تقاط مختلف شهر نيز اسلحه بين مردم تقسيم ميكنند . » ( 3 )
3
با تداوم و گسترش درگيري مردم با واحدهاي گارد ، هر دم بر وخامت اوضاع افزوده ميشود . هجوم نيروهاي گارد شاهنشاهي به نيروي هوايي براي سركوب شورش اين نيرو ، با دخالت رو به افزايش مردم به شكست انجاميد . روزنامه اطلاعات اخبار مربوط به اين درگيريها را همان روز چنين گزارش كرده است : «مدافعان آموزشگاه هوايي 5 دستگاه تانك را از كار انداختند و 3 دستگاه تانك نيز به دست مردم افتاد . گروهي از افراد گارد خلع سلاح شدند . سيل جمعيت از نقاط مختلف تهران براي كمك به مدافعان پايگاه هوايي سرازير شده است . تا ظهر امروز 63 كشته به 2 بيمارستان جرجاني و بوعلي انتقال داده شد . عده كشتهها و زخميها را از نظر كثرت هنوز نميتوان تعيين كرد . » ( 4 )
4
آيتالله طالقاني در ارتباط با درگيري مركز آموزش دوشانتپه ، طي پيامي به طور ضمني پيدايش درگيري در ارتش را مشكوك خواند و طرفين را به پايان دادن به ستيز و خصومت دعوت كرد و ملت را از مداخله در اين امر پرهيز داد . در اين پيام آمده بود : «واقعة ديشب و امروز صبح پادگان
نيروي هوايي توطئهاي است كه مسلماً از ناحيه بعضي از مسؤولين جزء براي تدارك برادركشي و ايجاد خصومت و دشمني بين فرزندان ارتش ما به وجود آمده ، انتظار ميرود كه پاسداران استقلال و سعادت كشور صلح و دوستي فيمابين خود را به تحريك چند نفر از عناصر مشكوك يا عصباني ، به دشمني و برادركشي تهديد نكنند . اينك نيز از طرفين قضيه به عنوان يك پدر روحاني تقاضا دارم براي پيشبرد و تحقق هدفهاي انساني و نجاتبخش رهبر ملت ، امام خميني ، به ستيزهجويي و درگيري خاتمه داده ، همه به سربازخانههاي خود بر گردند و از متصديان و مقامات بالاي ارتش نيز جداً و قوياً خواستارم مسؤول يا مسؤولين تهاجم شبانه به پايگاه هوايي فرحآباد را تعيين و به مجازات حقه تسليم نمايند و عموم ملت نيز با تسلط بر اعصاب خود از مداخلهجويي و مقابلههاي فردي سخت پرهيز نمايند » . ( 5 ) ( خبر ضميمه دارد )
آتشسوزي ، سنگرسازي و راهبندان در خيابانهاي تهران
تحرك گسترده خياباني مردم مانع تحرك و نتيجهگيري نيروهاي گارد عليه همافران نيروي هوايي گرديد
5
با تشديد درگيريها در سطح شهر تهران ، فرمانداري نظامي با صدور اعلاميه شماره 40 خود كه در ساعت 14 از راديو پخش شد ، ساعات منع عبور و مرور را افزايش داد . به موجب اين اعلاميه از ساعت 30 :16 تا 5 بامداد رفت و آمد در تهران و حومه ممنوع شد . ( 6 ) به گزارش خبرنگاران مطبوعات ، در اندك زماني پس از انتشار اين اعلاميه شايع شد كه اقدام مذكور به منظور جدائي انداختن بين مردم و آن گروه از پرسنل نيروي هوايي است كه از شنبه شب با گروهي از واحدهاي گارد جاويدان درگيرند . اعلاميه فرمانداري نظامي تهران نه تنها مردم را غافلگير كرد بلكه خبرنگاران نيز كه معمولاً قبل از ديگران در متن خبرها قرار ميگيرند ، حيرتزده شدند . همزمان چهره شهر شتابزده و هيجانآلود شد . سرنشينان صدها اتومبيل با روشن كردن چراغهاي خود و نصب اعلاميه بر پشت شيشهها ، ساعت جديد آغاز ممنوعيت رفت و آمد را به اطلاع ديگران ميرساندند . ( 7 ) كاركنان شركتهاي خصوصي و گروههاي مختلف مردم از محل كار خود بيرون ريختند . ( 8 ) تا قبل از سپري شدن مهلت بتوانند به منزل برسند .
6
در ساعت 4 بعدازظهر روز21/11/57يعني 30 دقيقه پيش از آغاز زمان اعلام شده براي منع عبور و مرور و برقراري حكومت نظامي ، امام خميني با انتشار اعلاميهاي خطاب به مردم اعلام داشتند : «من از مردم شجاع تهران ميخواهم كه در صورتي كه قواي متجاوز عقبنشيني كردند ، با حفظ آمادگي و هوشياري از خدعة دشمن ، آرامش و نظم را حفظ كنند ولي مجهز و مهيا براي دفاع از اسلام و نواميس مسلمين باشند و اعلاميه امروز حكومت نظامي خدعه و خلاف شرع است و مردم به هيچ وجه به آن اعتنا نكنند . » ( 9 )
امام خميني 21/11/57 : اعلاميه امروز حكومتنظامي خدعه و خلافشرع است و مردم به هيچوجه به آن اعتنا نكنند .
مهندسي بازرگان ( نخستوزير دولت موقت ) نيز طي اطلاعيهاي اعلام كرد : «خبري كه ساعت 14 امروز در راديو ايران دائر بر ممنوعيت عبور و مرور در شهر تهران از ساعت 30 :4 بعدازظهر پخش شده است توطئهاي عليه پيروزي انقلاب اسلامي مردم ميباشد و پذيرفتني نيست . » ( 10 )
در پي انتشار پيام امام خميني در مورد خلاف شرع بودن اعلاميه فرمانداري نظامي ، مردم كه ابتدا قصد داشتند بر اساس اطلاعيه آيتالله طالقاني از درگيري خودداري و حتيالمقدور از آن جلوگيري كنند ، با جمعآوري شن و كيسه در خيابانها راهبندان ايجاد كردند و به سنگربندي پرداختند . ( 11 ) اهالي هر محل آتش افروخته بودند و جمع شده شعار ميدادند . مردم روي كاغذ نوشته بودند: حكومت نظامي به دستور امام لغو شد . ( 12 )
ايجاد راهبندان خياباني با هر وسيله ممكن / تبادل اخبار ، تصميم ، انتظار
حضور اقشار مختلف مردم در سطح شهر تهران ، نزديك نقاط درگيري يا دورتر ، همه جا
7
پس از اينكه امام خميني اعلاميه فرماندار نظامي تهران ( در مورد ممنوعيت عبور و مرور ) را غيرقانوني اعلام كردند و مردم نيز در تاييد پيام امام ، هيچگونه توجهي به مقررات منع رفت و آمد نشان نميدادند ، جلسه شوراي امنيت ملي در ساعت 18 ( روز 21/11/57 ) تشكيل شد . حاضران در جلسه عبارت بودند از : شاپور بختيار نخست وزير ، احمد ميرفندرسكي وزير امور خارجه ، ارتشبد جعفر شفقت وزير جنگ ، سپهبد ناصر مقدم معاون نخست وزير و رئيس ساواك ، سهپبد عبدالعلي بدرهاي فرمانده نيروي زميني ، سپهبد اميرحسين ربيعي فرمانده نيروي هوايي ، درياسالار كمال حبيبالهي فرمانده نيروي دريايي ، سپهبد احمد علي محقق فرمانده ژاندارمري . كشور ، سپهبد مهدي رحيمي رئيس شهرباني كشور و فرماندار نظامي تهران ، سپهبد خواجهنوري رئيس اداره سوم ستاد بزرگ ، سرلشكر پرويز امينيافشار رئيس ادارة دوم ستاد بزرگ و ارتشبد قرهباغي رئيس ستاد مشترك ارتش .گزارش قرهباغي از اين جلسه چنين است : نخستوزير كه برعكس آنچه تا چند ساعت پيش تلفني صحبت ميكرد ، پريشان خاطر به نظر ميرسيد و برحسب معمول عجله هم داشت ، اظهار نمود : «بايد در هيأت دولت شركت نمايد» ! اولين موضوعي كه در اين جلسه مطرح كرد ، عبارت بود از موضوع تغيير ساعت ممنوعيت عبور و مرور فرمانداري نظامي … ابتدا سپهبد بدرهاي و سپس سپهبد ربيعي اظهار كردند : «نه تنها مقررات رفت و آمد به هيچ وجه رعايت نشده ، بلكه سبب آشوب بيشتر نيزگرديده است و مخالفان در خبايانها مشغول تظاهرات و اغتشاشات هستند ، ماموران فرمانداري نظامي هم نتوانستهاند از رفت و آمد آنها جلوگيري نمايند . » سپهبد ربيعي اضافه نمود : «چون مركز آموزش هوايي از خيابانهاي اطراف به وسيله جمعيت زيادي از تظاهركنندگان محاصره شده ، نيروي هوايي بدون كمك فرمانداري نظامي يا نيروي زميني قادر به جلوگيري نيست . سپهبد رحيمي اظهار نمود : «به طوري كه اطلاع داريد فرمانداري نظامي از ديشب درگير تظاهرات اطراف مركز آموزش هوايي است و تا آنجا كه مقدور بود يگانهاي مأمور به اين منطقه را تقويت نموده است ، بقيه يگانهاي فرمانداري نظامي به علت توسعه و شدت تظاهرات و اغتشاشات از امروز صبح در نقاط مختلف بين مناطق شهر تقسيم شدهاند و فرمانداري نظامي عده اضافي و احتياط ندارد كه به مركز آموزش هوايي دوشانتپه اعزام نمايد . بايد فرمانده نيروي زميني عدهاي [ را ] براي اين منظور در اختيار فرمانداري نظامي قرار دهد . » سپهبد بدرهاي اظهار كرد : «كليه عدههاي موجود نيروي زميني در تهران ، در اختيار فرمانداري نظامي هستند ، نيروي زميني يگان احتياط ندارد كه در اختيار ايشان بگذارد . »
سپهبد رحيمي در مورد تقسيم اسلحه بين مردم اظهار داشت : «اين فعل و انفعالات در داخل مساجد صورت ميگيرد كه ماموران فرمانداري نظامي اجازة داخل شدن به آنها را ندارند . البته اگر هم مقرر گردد داخل شوند ، مسلماً خونريزي خواهد شد كه دستور داده شده بايد احتراز شود . » نخست وزير اظهار نمود : «تا به حال من صبر كردم ، بيش از اين نميشود تحمل نمود . » و به سپهبد رحيمي ( فرماندار نظامي ) دستور داد : «از اين ساعت ( حدود ساعت 19 ) مقررات حكومت نظامي را در تهران بموقع به اجرا گذشته ، تظاهركنندگان را متفرق ( كرده ) و از اجتماعات جلوگيري نمايند . » همچنين اضافه كرد : «با گرفتن كمك از نيروي زميني ، جمعيتي را كه در اطراف مركز آموزش هوايي دوشانتپه هستند ، متفرق كنيد . » درمورد اختلاف بين سپهبد رحيمي و سپهبد بدرهاي ( در خصوص كمبود عدههاي نظامي ) اظهار نمود : «تيمسار رئيس ستاد به اين موضوع رسيدگي نمائيد . » سپس رو به سپهبد مقدم رئيس ساواك نموده ، ضمن اشارهاي دستور داد : «تيمسار شما هم آن طرح خودنان را به موقع اجرا گذاشته و آن عده را كه با هم بررسي كردهايم ، دستگير نماييد . » سپهبد مقدم اظهار داشت : « تيمسار بدهاي براي انجام ماموريت بايد ماموران گارد را در اختيار ساواك قرار دهند . » ( 13 ) ( خبر ضميمه دارد )
8
در ساعت 8 شب فرمانداري نظامي طي اعلاميه تهديدآميز شماره 41 خود اعلام كرد : « فرمانداري نظامي تهران و حومه به حكم وظيفه و مسئوليت سنگيني كه به عهده دارد ، نميتواند در
مقابل عمليات ضدانساني و وحشيانه عناصر اخلالگر و فريب خورده بيتفاوت بماند ، عليهذا بدين وسيله ساعات منع عبور و مرور شبانه را تا ساعت 12 ظهر روز يكشنبه 22 بهمن 1357 تمديد مينمايد . » ( 14 )
9
يكي از خبرنگاران روزنامه اطلاعات در گزارش لحظه به لحظه از اقامتگاه امام در مورد اعلام حكومت نظامي و عكسالعمل مردم مينويسد : « در ستاد روحانيت صحبت از يك كودتا بود كه ظاهراً قرار است بر اساس نقشه آن ، ساعت 9 شب از چهار طرف تهران نيروهاي مسلح به طرف تهران سرازير شوند . در ستاد گفته ميشد فرماندة نيروي زميني در اين كار دست دارد و قرار است طرح كودتا به رهبري او به اجرا درآيد … در ساعت 10 شب خبر شبه كودتا را تني چند از آگاهان تاييد كردند . بر اساس اين اخبار ، شبه كودتا قرار بود از ساعت 9 شب با كمك نيروهاي موجود در اطراف تهران و احتمالاً نيروهاي مستقر در قزوين و حمله آنان به شهر انجام گيرد … » ( 15 )
در اين باره ، بعدها سرهنگ كيخسرو نصرتي ( آخرين رئيس ستاد پليس تهران ) گفت : بعدازظهر روز شنبه 21 بهمن ماه سپهبد رحيمي ( فرماندار نظامي و رئيس شهرباني ) به پليس تهران دستور داد كه در كليه ساختمانهاي مشرف به ميدانها و مراكز عمومي شهر سنگربندي نمايند و آماده باشند تا نيروهاي ارتشي به آنها ملحق گردند . … دستور رحيمي آن بود كه پس از اعلام حكومت نظامي در ساعت 30 :4 بعدازظهر روز شنبه 21 بهمن ماه ، نيروي پليس اقدام به سنگربندي كنند . از دستورها و قرائن آشكار بود كه كودتايي در شرف تكوين است و اين كودتا قرار بود نيمههاي شب يكشنبه 22 بهمن ماه انجام پذيرد . دستور رحيمي به پليس تهران آن بود كه نيروهاي پليس و ارتش هر جنبندهاي را در روزيكشنبه 22 بهمن درخيابان مشاهدهكردند به گلوله ببندند . ( 16 ) ( خبرضميمهدارد )
10
برخلاف آنچه نظاميان در سر داشتند ، روند حوادث در جهت خلاف انتظار آنان پيش ميرفت . هر دم به خشونت تظاهركنندگان افزوده ميشد و مراكز نظامي و انتظامي تهران مورد تهديد قرار ميگرفت و يا سقوط ميكرد . تا آخرين ساعات شب ، چند كلانتري از جمله كلانتري 10 در خيابان ايرانمهر ، كلانتري نارمك و كلانتري تهراننو سقوط كردند و مراكز ديگر همچون كلانتري 6 ميدان ثريا ، تسليحات ارتش در فرحآباد و پادگان لويزان به محاصره مردم درآمد . ( 17 ) به اين ترتيب حكومت نظامي در تهران اجرا نشد تا آنچه ميتوانست در پي داشته باشد ، محقق گردد .
همزمان با حوادث تهران ، در شهرستانها نيز تهديد و تصرف پادگانها و مراكز نظامي شروع شد ، از جمله گروهي از همافران مبارز پايگاههوايي نوژه به دستور آيتالله مدني عمليات خلعسلاح پايگاه را آغازكردند كه در اولين عمليات ، اسلحهخانه پايگاه تصرف شد ، سپس گردان خلبانان به همافران پيوست و سرانجام در آخرين ساعات شب كليهفرماندهان دستگير شدند و پايگاه هوايي نوژة همدان تسخير شد . ( 18 ) ازسويديگر گروههايمختلف مردم به دستور آيتالله مدني جاده همدان به تهران را بستند و از حركت ستوننظامي ارتش كه براي سركوب مردم تهران به راه افتاده بود، جلوگيري كردند . ( 19 ) مردم ساوه نيز جاده همدان به ساوه را كه به تهران منتهي ميشود ، بستند تا مانع حركت احتمالي نيروهاي نظامي از كرمانشاه به تهران شوند . ( 20 )
آيتالله مدني از علماي با نفوذ همدان وي قبلاً از تبريز به همدان تبعيد و در آنجا ماندگار شده است .
ضميمه خبر شماره 1
ارتش از درون در حال فروپاشي بود ، اما سران آن اميدوارانه به بقاي آن ميانديشيدند . گزارش ارتشبد قرهباغي از آخرين روزهاي عادي اين ارتش نشان دهندة اين امر است . وي چنين مينويسد : … روحيه پرسنل نيروهاي مسلح شاهنشاهي از مسافرت اعلي حضرت ، تحت تاثير جنگهاي رواني و براندازي مخالفين ضعيف شده بود و فرماندهان نيرو [ ها ] قادر به جلوگيري از افزايش غيبت و فرار در يگانهاي خود نبوده و اظهار نگراني ميكردند . … سپهبد بدرهاي به علت ماموريت يگانهاي نيروي زميني در فرمانداريهاي نظامي ، بيش از ساير فرماندهان نيروها از ضعف روحيه و بيانضباطي يگانهاي نيروي زميني شكايت ميكرد ، لذا براي بالا بردن روحيه پرسنل يگانها پيشنهاد نمود كه من از پادگانهاي نيروي زميني بازديد و براي پرسنل سخنراني نمايم … ولي پس از چند روز ضمن بررسي وضع پادگانها اظهار كرد : «چون يگانهاي نيروي زميني به علت ازدياد غيبت و فرار و بيانضباطي در قسمتها ، به هيچ وجه آمادگي براي بازديد تيمسار ندارند ! لذا اين بازديد از سربازخانههاي گارد شاهنشاهي شروع شود تا در اين فرصت بلكه فرماندهان يگانها بتوانند قسمتهاي خود را براي بازديد آماده كنند . … اولين بازديد از سربازخانه گارد جاويدان در لويزان پيشبيني شده بود كه در صبحگاه روز پنجشنبه 19 بهمن ماه صورت گرفت و بعد از مراسم صبحگاه و انجام رژه ، براي پرسنل پادگان سخنراني ايراد گرديد . روز شنبه 21 بهمن ماه نيز بازديد از سربازخانه تيپ سوم لشكر گارد منظور گرديده بود . … صبح روز شنبه 21 بهمن ماه 1357 برابر برنامه پيشبيني شده با حضور سپهبد بدره اي و سرلشكر بيگلري ( معاون گارد شاهنشاهي ) در مراسم صبحگاه سربازخانه تيپ سوم لشكر گارد شركت نموده ، پس از پايان مراسم رژه براي يگانهاي حاضر در سربازخانه سخنراني نمودم و علاوه بر يادآوري مجدد سوگند وفاداري نيروهاي مسلح به حفظ قانون اساسي ، پشتيباني ارتش از دولت قانوني را نيز متذكر گرديدم . در مراجعت به ستاد بزرگ از داخل هليكوپتر خيابانها و كوچههاي شهر را كه نگاه ميكردم مملو از جمعيت بود ؛ دستجاتي در حركت بودند و در بعضي نقاط هم از طريق ايجاد آتش سوزي راهبندان كرده بودند . ( 21 )
ضميمه خبر شماره 4
اينگونه تلقي مرحوم آيتالله طالقاني كه اميدواري جدي به حل مسالمتآميز مسائل را نشان ميدهد ، احتمالاً ناشي از اطلاعاتي بود كه از توافقات با بعضي از سران ارتش به ايشان داده شده بود ، براي همين ، اينگونه درگيريها خلاف مسير مزبور و نتيجتاً ناشي از اقدامات فرماندهان جزء تلقي ميگرديد . برخي از مطالبي كه ديگران مطرح كردند ، اين احتمال را قوت ميبخشد ، ارتشبد حسين فردوست در اين باره ميگويد : « بعدازظهر 21 بهمن بود و من در دفتر بودم ، تلفن زنگ زد و قرهباغي با من تماس گرفت . او گفت: من در خانهاي در لويزان هستم و دو شخصيت محترم جناب آقاي مهندس بازرگان و جناب آقاي دكتر سحابي در اينجا تشريف دارند . او افزود : آقايان با توجه به درگيريها در سطح شهر از من خواستهاند كه فردا صبح كميسيوني در ستاد ارتش و با شركت افسران عالي مقام تشكيل شود و اعلام نمايد كه ارتش از بختيار پشتيباني نميكند . خواستم نظر شما را بدانم . من پاسخ دادم: بگوييد من كاملاً موافقم. كميسيون را حتماً فردا تشكيل دهيد و عدم پشتيباني خود را از بختيار اعلام كنيد . پس از چند ثانيه قرهباغي گفت: آقايان تشكر ميكنند و فردا كميسيون را تشكيل خواهم داد . » ( 22 )
ضميمه خبر شماره 7
قرهباغي دربارة سرانجام طرح كودتا ميگويد : … ( فرداي آن روز ) از سپهبد مقدم سؤال كردم: طرحي كه نخستوزير ديشب در شوراي امنيت دستور داد، اجرا شد؟ گفت: نخير . اظهار نمودم: چطور ؟ جواب داد: براي اجراي طرح خيلي دير شده بود . مگر در آن آشوب ديشب شهر و وضع تخليه كلانتريها مقدور بود كه بشود كسي را دستگير كرد! به هيچوجه عملي نبود . ديشب جريان را به نخستوزير گفتم ، سپس اضافه كرد : به طوري كه تيمسار اطلاع داريد ، ساواك در واقع منحل شده است. ضمناً من ديشب بعد از پايان شورا هر چه تلاش كردم نتوانستم هيچ كدام از ماموران ساواك را پيدا كنم . گارد هم ماموراني را كه قرار بود در اختيار ساواك بگذارد ، ديشب نداد. ( 23 )
ضميمه خبر شماره 9
در يكي از اسناد به دست آمده از ساواك به امضاي سپهبد رحيمي ( فرماندار نظامي وقت تهران و حومه ) در اين باره آمده است : « … با توجه به جريانات اخير كشور و افزايش روزافزون طرفداران رهبر گروههاي مخالف و اقدامات خلاف قانون آنان در سطح تهران ، آزادي زندانيان ضدامنيتي و پيوستن آنها به گروههاي در حال فعاليت و تحريكات همه روزة جرايد بويژه روزنامه اطلاعات ، كيهان و آيندگان ، لزوم دستگيري تعدادي از رهبران و سركردگان گروههاي مخالف را طبق صورت اسامي پيوست ايجاد مينمايد … اكيپهاي عملياتي ركن دو فرماندار نظامي تهران و حومه ماموريت دارند كه مقامات محرك و عاملين بلوار و آشوب را دستگير و به مبادي مربوطه تحويل دهند . . . . . . اكيپهاي عملياتي شمارة يك ركن دوم فرمانداري نظامي تهران و حومه در ساعت ( س ) روز ( ر ) براي دستگيري عوامل آشوبگر مندرج در ضمايم يك و دو در دو موج با سرعت و قاطعيت عمل كرده و دستگير شدگان را به پادگان باغشاه اعزام و از آنجا در گروههاي نود نفري به نمايندگان نيروي هوايي شاهنشاهي در فرودگاه مهرآباد و دوشانتپه تحويل نمايند … به محض دريافت دستور بلادرنگ براي دستگيري مقامات و عوامل مندرج در ضميمه يك اقدام نمايند … دستگير شدگان را با رعايت ملاحظات امنيتي و حفاظتي لازم به پادگان باغشاه تخليه نمايند…دستگير شدگان را به صورت گروههاي نود نفري در داخل خودروهاي مخصوص به فرودگاه مهرآباد يا دوشانتپه تخليه كنيد… . دستگير شدگان را در فرودگاه دوشان تپه يا مهرآباد به نمايندگان نيروي هوايي شاهنشاهي تحويل نماييد… پس از اتمام دستگيري و تخليه افراد موج اول ، نسبت به دستگيري و تخليه افراد موج دوم اقدام كنيد… افراد موج دوم را پس از دستگيري به زندان قصر تخليه و تحويل نمايند… پليس هوايي ن ـ ه ـ ش [ نيروي هوايي شاهنشاهي ] آماده باشد تا افراد دستگير شدة موج اول را در فرودگاههاي نظامي مهرآباد و دوشان تپه تحويل گرفته و مراقبت آنان را تا لحظة تحويل آنان به مسؤولين امر در فرودگاه مقصد ( جزيره سيري ) به عهده بگيرد … پيشبينيهاي لازم براي مراقبت از فرودگاههاي نظامي مهرآباد و دوشان تپه از لحظة تحويل زندانيان تا لحظة ورود به فرودگاه مقصد ( جزيره سيري ) با نگرش به شرايط جوي به عمل آورد … سه فروند هواپيماي مناسب جهت انتقال دستگيرشدگان همواره در فرودگاه مهرآباد يا دوشانتپه آماده باشد .
(برخي از دستگيرشدگان با دستبند و برخي ديگر با دستبند و پابند خواهند بود ) …ارودگاه صحرايي را در جزيرة سيري براي پذيرش دستگيرشدگان آماده نمايند… اقدامات حفاظتي لازم را براي حفاظت از جزيره به عمل آوريد… پرنل كافي در فرودگاه جزيره سيري آماده باشند تا دستگيرشدگان را به بازداشتگاه هدايت نمايند … اين طرح به محض وصول براي طرحريزي و بنا به دستور براي اجرا معتبر است… آيتالله خميني ، طالقاني ، نخست وزير و هيأت دولت غيرقانوني به وسيله يگانهاي رزمي ويژه دستگير ميشوند… افسران رابط اعزامي به ستاد عملياتي از افسران متخصص و مجرببوده و اختيارات كافي به آنان واگذار شود . ( 24 )
ضميمه روزشمار 21/11/1357 : مهمترين عناوين روزنامههاي كيهان و اطلاعات
الف ) عناوين روزنامه كيهان 21/11/1357
ـ گزارش لحظه به لحظه از جنگ خونين امروز
ـ جنگ خونين لشكر گارد با نيروي هوايي
ـ خيابانهاي شرق تهران در تدارك نبرد
ـ مردم مسلح به ياري افراد نيروهاي هوايي رفتند .
- دهها نفر كشته و صدها نفر به شدت مجروح شدند . .
ـ افراد نيروي هوايي با كمك گروههاي مسلح مردم ، حلقه محاصره گارد را شكسته و آنها را عقب راندند .
ـ مردم با كيسههاي شن در اطراف پادگان نيروي هوايي سنگربندي ميكنند .
ـ امام خميني عكس رژه نظاميان ( مربوط به ديدار پرسنل نيروي هوايي با امام با لباس فرم ) را تاييد كردند .
ـ بختيار : با مونتاژ بچگانه عكس ، رژه نظامي ترتيب دادهاند .
ـ بازرگان برنامة دولت موقت را اعلام كرد .
ب ) عناوين روزنامه اطلاعات 21/11/1357
ـ نبردهاي خونين ميان واحدهاي مسلح در تهران
ـ افراد نيروي هوايي در خيابانهاي ، پشتبامها و كوچهها سنگر گرفتهاند .
ـ سيل جمعيت ازنقاط مختلف تهران برايكمك به مدافعان پايگاههوايي سرازير شدهاست .
ـ بختيار : جمهوري قابل قبول است .
ـ پيام تشكر امام خميني از ملت ايران
ـ آيتالله طالقاني : ايران و فلسطينيها سرنوشت مشترك دارند .
_ امور شهر دزفول بوسيله مردم اداره ميشود .
ـ گرگان 6 ساعت صحنه يك جنگخونين بود .
ـ راهپيمايي بزرگ مسلحانه در فيروزآباد
ـ يك ميليون تبريزي به طرفداري از بازرگان راهپيمايي كردند .
ـ استادان دانشگاهها : سياهكل جزئي از هستي انقلاب است .
ـ مسعود رجوي : حقوق دمكراتيك هيچ گروهي را ضايع نميكنيم .
ـ رهبر حزب توده : خطر كودتاي خائنانه را نبايد ناچيز شمرد .
ـ صداي تيراندازي بين افراد هوايي و گارد لحظهاي قطع نميشود .
ـ چند تن از فرماندهان واحدهاي هوايي به افراد [ مردم ] پيوستند و در اسلحهخانه را براي آنها بازكردند .
ـ گروهي از افراد گارد ، خلع سلاح شدند .
ـ منطقه فرحآباد تا تهراننو به اشغال همافران مسلح درآمد .
ـ پيام فوري آيتالله طالقاني به طرفين نبرد : به سربازخانهها بازگرديد .
ـ همافران به منزل امام پناهنده شدند .
ـ چريكهاي فدايي خلق در تظاهرات خود بشدت اخطاركردند .
ـ ميليونها شهرستاني ، بازرگان را تاييد كردند .
ـ طرفداران قانون اساسي ، شهر خوي را به آتش و خون كشيدند .
ـ بازرگان : شاه رفت و ديگر بازنميگردد .
ـ پيام امام خميني: موافقت با دولت بازرگان تكليف شرعي است .
ـ امام خميني : من هيچ سخنگويي ندارم .
ـ پشتيباني شيعيان پاكستان از امام خميني
ـ كيسينجر : بيتصميمي كارتر باعث سقوط شاه شد .
ـ راديو كلن : بازگشت شاه ايران غيرممكن است .
ـ بانكهاي امريكا نگران سرمايههاي خود در ايران
ـ اخبار مسكو : در مبارزه امام خميني و بختيار ارتش راساً تصميم ميگيرد .
_ كيانوري دبيركل حزب توده: نيروهاي انقلابي در ارتش رخنه كردهاند .
ـ بختيار : وزيران كابينه موقت را بازداشت ميكنم .
منابع و مآخذ 21/11/1357
1ـ روزنامه اطلاعات ، 21/11/57 ، ص 2
2ـ عباس قرهباغي ، اعترافات ژنرال ( تهران ، نشر ني ، چاپ هفتم ، سال 1366 ) ص ص 320ـ 313
3ـ مأخد شماره 3 ، ص 317 .
4ـ مأخذ شماره 1 ، صفحه 1 .
5ـ روزنامه كيهان ، 21/11/57 ، ص 8 .
6ـ روزنامه كيهان ، 22/11/57 ، ص 8 .
7ـ روزنامه اطلاعات ، 22/11/57 ، ص 8 .
8ـ مأخذ شماره 6 ، ص 8 .
9ـ مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي ، صحيفه نور ، مجموعه رهنودهاي امام خميني ( تهران : وزارت ارشاد اسلامي ، جلد پنجم ، بهمن ماه 1361 ) ص 69 .
10ـ عبدالعي : بازرگان ، مشكلات و مسائل اولين سال انقلاب ، ( تهران : دفتر نهضت آزادي ، سال 1362 ) ص 9 .
11ـ مأخذ شماره 6 ، ص 8 .
12ـ مأخذ شماره6 ، ص 8 .
13ـ مأخذ شماره2 ، ص ص 335ـ 323 .
14ـ مأخذ شماره 7 ، ص 8 .
15ـ مأخذ شماره 7 ، ص 8 .
16ـ روزنامه اطلاعات ، 2/12/57 ، ص 2 .
17ـ مأخذ شماره 6 ، ص 2 .
18ـ روزنامه اطلاعات ، 14/12/1364 ، ص 6 .
19ـ گروه تحقيق انتشارات سروش ، تقويم تاريخ انقلاب اسلامي ايران ( تهران : سروش ، سال 1369 ) ص 227 .
20ـ رزونامه آيندگان ، 22/11/57 ، ص 1 .
21ـ مأخذ شماره2 ، ص ص 315ـ 314 .
22ـ حسين فردوست ، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي ( تهران: انتشارات اطلاعات ، سال 1370 ) ص 624 .
23ـ مأخذ شماره 2 ، ص 327 .
24ـ وزارت اطلاعات ، اسناد منتشره ساواك ( تهران : وزارت اطلاعات ، بهمن 1367 ) صفحه 325 .