روزشمــــار
دوشنبه
7 خرداد 1358
2 رجب 1399
28 مه 1979
230
در ادامه مخالفت با دستور تخليه اماكن دولتي و خلع سلاح عمومي در خرمشهر ، تحصن هواداران كانون فرهنگي خلق عرب در ساختمان تحت اشغال وارد هشتمين روز خود شد . به نوشته روزنامه كيهان ، كانون مزبور اعلام كرد : ما هنوز دليل قانعكنندهاي جهت تخليه ساختمان و كانون فرهنگي خلق عرب از طرف فرمانداري شهر نديدهايم ، زيرا اين ساختمان دولتي است و ما هم كارمان جز بالا بردن فرهنگ چيز ديگري نميتواند باشد . كانون فرهنگي خلق عرب ادعا كرد : در حال حاضر در كانون حتي يك سلاح سرد وجود ندارد چه رسد به تفنگ و غيره … مسئله حمله به ستاد پاسداران و كانون فرهنگي ـ نظامي انقلابيون مسلمان خرمشهر باعث تأسف همگي ماست ، زيرا ما سالها با برادران عجم خويش در يك خطه و در كنار هم زندگي كردهايم و همگيمان چوب پنجاه سال اختناق و زجر و شكنجه را چشيدهايم . تنها منافقين مايلند ما از هم جدا شويم تا بتوانند از اين آب گل آلود ماهي بگيرند و تا زماني كه به خواستههاي ما نرسند ، به حال تحصن باقي خواهيم ماند . ( 1 )
از سوي ديگر ، در مقابل ، اعضاي كانون فرهنگي ـ نظامي انقلابيون مسلمان نيز ، همچنان به تحصن خود در مسجدجامع خرمشهر ادامه ميدهند . به نوشته روزنامه كيهان در حال حاضر بازار خرمشهر به علت حوادث اخير خرمشهر به حال تعطيل درآمده است و كسبه و بازاريان در مسجدجامع به تحصن نشستهاند . گويا اين تعطيل شدن بازار هفت روز به طول ميانجامد . ( 2 )
در همين حال ستاد نيروي دريايي جمهوري اسلامي ايران در تلفنگرامي به وزارت كشور اطلاع داد كه برابر گزارش پايگاه دريايي خرمشهر ، در مورخه 7/3/58 ساعت 6 صبح سه نفر مسلح بوسيله دژباني خلع سلاح شدند و اسلحههاي آنان كه شامل يك ژ ـ 3 و يك برنو و يك اسلحه روسي بود ، ضبط و يك نفر دستگير گرديد كه به دژباني آبادان اعزام شد . سازمان خلق عرب و برادر شبيرخاقاني مصراً تقاضاي اعاده سلاحها را نموده و اظهار ميدارد كه در حال مذاكره براي خلع سلاح ميباشد كه در اين مورد تذكر داده شد حمل سلاح غيرقانوني ميباشد . در
ضمن تعداد زيادي از جوانان عرب زبان هم اكنون جلو منزل شبيرخاقاني تجمع نمودهاند و اظهار ميدارند بايد شدت عمل به خرج داد . ( 3 )
231
با پايان يافتن سفر “ آيت الله شيخ شبيرخاقاني ” به تهران و قم و بازگشت وي به خوزستان ، به گزارش روزنامه كيهان هزاران نفر از وي در ايستگاه راه آهن خرمشهر استقبال كردند . در گزارش كيهان آمده است :
« در ايستگاه راه آهن و در “ مسجد امام جعفرصادق ( ص ) ” بيش از دهها رأس گوسفند جهت سلامتي آيت الله خاقاني سربريدند . آيت الله خاقاني به علت خستگي سفر ، تنها در مسجد امام جعفرصادق ( ص ) بار ديگر مردم را به برادري و مساوات راهنمايي فرمودند . در پايان سخنان آيت الله ، عشاير خلق عرب چند تيرهوايي به تأييد گفته ايشان شليك نمودند . در مصاحبه كوتاهي كه خبرنگار ما با فرزند آيت الله ( شيخ كاظم آل شبيرخاقاني ) بعد از سفرشان به قم انجام داد ، چنين اظهار داشتند : مطالبي كه در قم بين امام و آيت الله آل شبيرخاقاني مطرح شد ، كليه خواستهاي مربوط به منطقه بود كهامام گفتند ما سعي خواهيم كرد به مرور زمان آنها را انجام دهيم و خواستهاي مطروحه چنين بود :
1 ـ سعي و كوشش هرچه زودتر جهت تدوين قانون اساسي و تعيين رئيس جمهور و گذاشتن مذهب جعفري به عنوان دين رسمي و با درنظر گرفتن آزادي كامل براي تمام مذاهب و اديان ، احزاب و گروههاي مختلف ، تا آن جايي كه موجب تضعيف حكومت اسلامي و قدمي برخلاف مصالح عموميكشور و حكومت اسلاميبرداشته نشود .
2 ـ دقت هرچه بيشتر در انتخاب افراد مسئول دولتي و انتخاب آنان از افراد با ايمان .
3 ـ تجديدنظر در دادگاههاي موجود و اعدامهاي اين دادگاهها و قرار دادن دادگاههايي تحت نظر مراجع و مجتهدين تا اين كه برطبق موازين شرعي در آنها عمل شود .
4 ـ دادن آزادي بيشتر بر طبق موازين شرعي براي علماي اسلام و تمام ملت در راديو تلويزيونها و مجلات .
5 ـ زيرپوشش قرار دادن تمام كارگران و كارمندان غيررسمي جهت تامين حقوق و آينده آنان .
6 ـ مأموراني كه در خوزستان انتخاب ميشوند براي حفظ متعلقه لازم است كه از افراد با تدبير و با ايمان باشند نه افرادي كه بخواهند به جاي آن كه كارها را از راه سياست و تدبير حل كنند ، از زور و ارعاب استفاده كنند . ضمناً يادآور ميشود كه افرادي در آن منطقه موجبات نفاق افكني و دودستگي بين مردم شدهاند و لازم است جلو اين افراد گرفته شود . » ( 4 )
232
در حالي كه اوضاع در خرمشهر به دليل مخالفت گروههاي خلق عرب با تخليهاماكن دولتي و اعتصاب هشت روزه ناآرام است ، امروز دكتر ابراهيم يزدي وزير امورخارجه دولت موقت در
نامهاي به احمد صدرحاج سيد جوادي وزير كشور ، پيشبيني روزنامه كريستين ساينس مانيتور مبني بر بروز “ كُشت و كُشتار بزرگ ” در تهران و خوزستان و در نتيجه قطع صدور نفت ايران را به اطلاع وي رساند . متن كامل اين نامه به قرار زير است :
سفارت جمهوري اسلامي ايران طي تلگرامي اطلاع ميدهد روزنامه كريستين ساينس مانيتور در مقالهاي به قلم CUOLEY JOHN تحت عنوان “ جريان نفت ايران ممكن است دوباره قطع شود “ ، گزارش ميدهد كه ممكن است در تابستان امسال آشوبهاي سياسي تازهاي در ايران رخ دهد كه باعث قطع جريان نفت آن كشور به ايالات متحده گردد . از يك ماه پيش دوباره خبرهايي درباره احتمال انجام اعتصاب عمومي در سرزمينهاي نفت خيز خوزستان شنيده ميشود . مقاله ميافزايد لااقل سه گروه انقلابي عرب خواستار خودمختاري براي خوزستان ميباشند . قرار است كه در ماه جاري اين سه گروه موضوع خودمختاري اعراب در چهارچوب يك جمهوري فدرال اسلامي را طي اجتماعي در خرمشهر مورد بحث قرار دهند . اين خبر از سوي “ جبهه آزادي بخش اهواز ” منتشر شده است . قطع نفت ايران در زمستان گذشته باعث كمبودهايي در ايالات متحدهامريكا و ديگر ممالك صنعتي غربي گرديد . در نتيجه مسئولان انرژي آمريكا مشغول مطالعه در مورد اينكه نفت خود را از كجا وارد نمايند ميباشند . نويسنده ميافزايد بين ششصدهزار الي نهصدهزار تن از نژاد عرب در خرمشهر ، اهواز و آبادان زندگي ميكنند و حدود دويست هزار تن از كاركنان صنعت نفت اصلاً عرب ميباشند . رهبر جبهه اهواز سيد عباس الماهري به دولت آيت الله خميني هشدار داده است كه اگر به اعراب خوزستان خودمختاري داده نشود آنها مجبور به مبارزه مسلحانه و استفاده از قدرت نفت خواهند شد .
آژانس خبري ( S . P . A ) ( ARAb Press service كه مركز آن در قبرس است در روزدوم مه اعلام كرد كه براساس منابع نزديك به سازمان آزادي بخش فلسطين و گروههاي ماركسيستي ، كُشت و كشتار بزرگي در ماههاي ژوئيه و اوت ( تير و مرداد ) امسال در تهران انجام خواهد شد كه آغاز انقلابي ديگر در ايران است . آژانس خبري S . P . A افزوده است كه هم اكنون گروههاي تندرو عرب در خوزستان سرگرم سازمان دادن يك اعتصاب عمومي در سرزمينهاي نفت خيز به عنوان قسمتي از برنامههاي مبارزاتي خود براي كسب خودمختاري ميباشند . مراتب جهت استحضار اعلام گرديد . ( 5 )
233
نشريه “ كار ” ارگان سازمان چريكهاي فدايي خلق در دومين بخش از گزارش مفصل خود با عنوان “ گزارش چگونگي وقايع در خرمشهر ” كه در تاريخ 31/3/1358 به چاپ رساند ، نوشت : « صبح زود روز دوشنبه 7 خرداد 1358 سه نفر از اعضاي مسلح “ سازمان سياسي خلق عرب خوزستان ” كه براي خريد صبحانه از ستاد خود بيرون رفته بودند ، توسط پاسداران و كماندوهاي اعزامي از پادگانهاي ساير شهرها دستگير شده به مركز دژبان اعزام ميشوند . به دنبال اولتيماتوم سازمان سياسي خلق عرب مبني بر حمله به دژبان درصورت ادامه بازداشت افراد مذكور ،
بازداشت شدگان بعد از خلع سلاح آزاد ميشوند . در اين جريان تيراندازيهايي صورت ميگيرد ولي به كسي آسيب نميرسد .
در همين روز پاسگاه ژاندارمري “ ديري فارم ” واقع در منطقه عرب نشين غربي جزيره آبادان به تلافي ، مورد حمله انتقامي اعراب مسلح قرارگرفته ، پس از اشغال پاسگاه مأموران آن خلع سلاح ميشوند . گفته ميشود قريب 30 قبضه اسلحه در اين حمله به دست اعراب ميافتد .
ساعت 30 : 1 بعدازظهر شيخ محمد طاهر آل شبيرخاقاني كه براي مذاكره با امام خميني ، نخست وزير و آيت الله طالقاني به قم و تهران مسافرت كرده بود ، با قطار به خرمشهر مراجعت ميكند . در ايستگاه راه آهن از طرف هوادارانش به گرمي مورد استقبال قرارميگيرد .
شيخ بلافاصله در ملاقات با نزديكان خود اعلام ميدارد كه مركز با بسياري از خواستهها موافقت كرده است و متعهد شده است در مقابل قول خلع سلاح ـ كه من به آنها دادهام ـ مقامات شهر و استان ( يعني مدني استاندار و علوي فرماندار خرمشهر ) تغيير يابند و افرادي ديگر با صلاح ديد ما انتخاب شوند و اختيارات ديگري نيز به ما داده شده است .
شايعه تغيير استاندار و فرماندار به سرعت در شهر ميپيچد و بسياري از دست اندركاران و مسؤلين ادارات دولتي ، خود را براي تغيير و تحولات تازه آماده ميكنند و به تهيه طرحهايي براي پيشنهاد به شيخ در مورد ادارات خود ميپردازند .
جو سياسي شهر به نفع هواداران “ حاكميت عرب بر سرنوشت خود ” ( اعم از تجزيه طلبان ، برتريطلبان ، عناصر واقع بين ، پيشرو مترقي و محافظه كاران ) تغيير مييابد . اميدواري زيادي براي حل مسائل شهر و منطقه از راه گفت وگو و روشهاي سياسي ( كه مدت زماني بود از اين روشها مأيوس شده بودند ) در مردم ايجاد ميشود .
برعكس در كليه افرادي كه در آن زمان قدرت را در شهر به دست داشتند يعني كميته نوري ، سپاه پاسداران ، كانون فرهنگي ـ نظامي انقلابيون مسلمان خرمشهر ( شاخه سازمان فدائيان اسلام در خرمشهر ) ، هواداران سازمان امل ، اعضاي گروه “ النصر ” ( به رهبري روحاني تازه واردي از قم بنام “ علي اكبر محمودي شيرازي ” ) اعضاي گروه اباذر ( گروهي با مشخصاتي بيش و كم شبيه گروه النصر كه با هدف مبارزه با نيروهاي پيشرو و مترقي ايجاد شده است ) … خشم و يأس عارض ميشود .
تحصن اعضا و هواداران كانون فرهنگي عرب وارد هشتمين روز خود ميشود و نسبت به روزهاي قبل عده بيشتري از نيروهاي عرب از آن حمايت ميكنند .
همچنين تحصن اعضا و هواداران كانون فرهنگي ـ نظامي انقلابيون خرمشهر نيز وارد سومين روز خود ميشود و زمينه براي صف آرايي بيشتر و بيشتر نيروهاي سياسي و تودههاي عرب و غيرعرب فراهم ميشود . » ( 6 )
234
استاندار كردستان “ ابراهيم يونسي ” در مورد خلع سلاح اين استان گفت : اگر مردم امنيت خود را
درخطر ببينند ، اسلحه به دست ميگيرند زيرا در گذشته آزادي نبود ، فرد كرد يا بلوچ يا خراساني وخوزستاني اسلحه را در واقع به عنوان تجسم آزادي خود به دست ميگرفت ، اما اكنون اگر مردم مطمئن باشند كه نيروهاي دفاع و انتظامي از خود مردم است و شوراها و رؤسا و پاسداران و پاسبانان از خودشان هستند ، طبيعي است كه ديگر به اسلحه نيازي نخواهند داشت . وي افزود : به هرترتيب ، پس از استقرار نيروهاي نظامي و انتظامي ، اقدام به جمع آوري اسلحه خواهيم كرد . ( 7 )
235
احمد مفتيزاده طي مصاحبهاي با خبرنگار روزنامه كيهان به تشريح نظرهاي خود درباره انقلاب ، مسائل كردستان و … پرداخت كه به
ابراهيم يونسي استاندار كردستان
اختصار چنين است :
س ـ آيا اختلاف نظرهايي ميان شما و عزالدين حسيني وجود دارد ؟
ج ـ شايد بين من و ايشان به ذات ، اختلاف نظري وجود نداشته باشد . اختلافي كه هست اين است كه راهها متفاوتند . راهي كه من انتخاب كردم ، اسلاميخالص بدون سازش با هر چيزي كه بوي وابستگي به شرق و غرب را ميدهد ولي ايشان با خوش بيني نسبت به بعضي از نيروهاي موجود در داخل مملكت قضاوت ميكند و همين امر موجب شده كه برحسب ظاهر اختلافي بين من و ايشان به نظر برسد .
س ـ خواست “ ملت كرد ” در طرح تقاضاهايشان براي خودمختاري ؟
ج ـ عرض كنم خواست “ ملت كرد ” مثل باقي ملتهاي مسلمان ايران در يك كلمه ، رفع ستم ، برقراري عدالت اسلامي است . ستمهايي كه در مملكت وجود دارد ، نه تنها در كردستان ، مجموعاً سه نوع است و در بعضي جاها دو نوع و كمتر .
يكي ستم مذهبي است . همان طور كه اهل مطالعه هستيد از زمان صفويه اين ستم شروع شده و باعث كدورت مابين دو برادر كرد شيعي و سني شده و با شدت تمام و كشتارهايي كه ميكردند نسبت به اهل تسنن مشهود است و از آن زمان در قانون شاهنشاهي تسنن مثل اقليت محسوب ميشد مثل يك ديانت خارج از اسلام . يكي از خواستههاي اهل تسنن اين است وقتي كه اسلام مطرح است ، تسنن و تشيع هر دو مساويند و اقليت و اكثريت در دين واحد مطرح نيست .
ستم دوم ، ستمهاي ملي است و اين هم تنها شامل كردستان نيست ، بسياري از مردم مسلمان ايران از حقوق ملي و حق تعيين مسير و استفاده از فرهنگ خودشان و زندگي خاص خودشان نداشتند .
و ستميكه شامل تمام ملت ايران است ستم طبقاتي است كه اين طبيعت حكومتهاي طاغوتيگري است و نوع حكومت غيرتوحيدي كه معمولاً بالا و پايين امر جامعه درست ميكردند ، امتيازات به وجود ميآوردند ، چه مادي و چه معنوي .
خواسته ملت كرد اين است كه اين ستمها برطرف شود و اين خواستهها ، خواستههايي است اسلامي . در مورد كيفيت تحققش طبيعي است كه به آن صورت كه جناب عالي اشاره ميكنيد طرح نهايي تهيه نشده ، زيرا تهيه چنين طرحي در صلاحيت يك فرد يا چند فرد نيست . ما تلاش كردهايم براي اين مطلب از اواخر اسفند اجتماعي از صاحب نظران كرد در كردستان تشكيل شود و عدهاي به عنوان نماينده انتخاب بشوند كه اين عده تحت نظر آن ، كار كنند و با رهبري انقلاب و دولت در ميان بگذارد در رويش بحث شود و به تصويب برسد . ( 8 )
236
“ آيت الله رباني شيرازي ” كه در رأس هيئتي براي بررسي مشكلات مردم آذربايجان غربي به اين منطقهامده است ، به اتفاق “ عباسي “ استاندار آذربايجان غربي و عدهاي از روحانيان اروميه وارد مهاباد شد و مورد استقبال اهالي اين شهرستان قرارگرفت . آيت الله رباني شيرازي و همراهان ابتدا در گورستان مهاباد بر مزار شهدا اداي احترام كردند ، سپس در “ خا نه جوانان مهاباد ” از چادرهاي آوارگان واقعه شهرستان نقده ديدن كردند و در اجتماعي كه با شركت اهالي شهرستان مهاباد و آوارگان نقده تشكيل شد ، حاضر شدند .
در اين اجتماع ابتدا دكتر “ عزيز برزندي “ نماينده آوارگان طي سخناني گفت : « اميدوارم هيئتهايي كه از مركز براي بررسي مشكلات مردم ميآيند توفيق حاصل كنند كه به گرفتاريهاي منطقه رسيدگي كرده و ريشههاي فساد را چنان قطع كنند كه ديگر ايادي استعمار نتوانند جرأت و نيت خود را به مورد اجرا گذارند و ما دست اميد و توقع را به صورت يك نيازمند واقعي به سوي رهبر انقلاب ايران دراز ميكنيم . » وي سپس گفت : « آمار آوارگان نقده و حومه 12472 نفر است كه تعدادي از آنها در خانه جوانان شهرستان مهاباد و بقيه در نقاط ديگر اسكان داده شدهاند . »
آيت الله رباني شيرازي نيز طي سخناني گفت : « من با روحي سرشار از ناراحتي در برابر شما ايستادهام ؛ ناراحت و درهم كوفته از حوادثي كه اخلالگران به وجود ميآورند ، حوادثي كه هر انسان با وجداني را تحت تأثير قرار ميدهد . آنها كه حادثه نقده را به وجود آوردند ، توطئه آنها نفاق افكني در تمام ايران است و ميخواهند انقلاب ايران را خنثي كنند و اگر ما در مقابل اين توطئهها هشيار نباشيم ، فرصتطلبان و اخلالگران به حساب همه ما ميرسند و حكومتي بدتر از حكومت گذشته بر ما مسلط ميگردد . »
آيت الله رباني شيرازي در سخنان خود يادآورشد كه انقلاب سه مرحله دارد : مرحله تخريب ، مرحله پاكسازي و مرحله سازندگي كه ما دوران تخريب را پشت سر گذاشتيم ، ولي دوران پاكسازي هنوز خاتمه نيافته است . وي خطاب به آوارگان نقده گفت : « پاسداراني مورد اعتماد از افراد كرد و ترك تعيين خواهدشد تا امنيت منطقه را برقرار كنند و شما نيز اطمينان داشته باشيد عاملين حادثه نقده به دادگاه عدل اسلامي تحويل داده خواهندشد . » ( 9 )
237
چهل و دو تن از اعضا و هواداران سازمان چريكهاي فدايي خلق كه در 31/1/1358 در حمله به دفتر اين سازمان در آبادان دستگير شده بودند ، شب هنگام از زندان قصر آزاد شدند . دستگيرشدگان كه از 8 روز پيش دست به اعتصاب غذا زده بودند ، پس از آزادي عازم ساختمان دادگستري شدند تا با خانوادههايشان كه به همراه خانواده “ حماد شيباني ” در آن جا بست نشسته بودند ، ملاقات كنند .
خانوادههاي اين زندانيان در مدت سه روز تحصن خود با انتشار بيانيههايي دستگيري فرزندان خودرا غيرقانوني خواندند . آنها همچنين در اين خصوص نامهاي را مشتركاً به هيئت رئيسه كنگره سراسري وكلاي دادگستري ايران كه در وزارت دادگستري برگزار است ، تسليم كرده بودند . ( 10 )
238
روزنامه “ مردم ” ارگان حزب توده ايران در شماره امروز خود مطلبي با عنوان “ توضيح دبيرخانه كميته مركزي حزب توده ايران ” درج كرده كه در آن چنين آمده است : « اخيراً ليست گروهي از مأمورين و همكاران ساواك ، در مطبوعات ، گويا از سوي مقامات دولتي منتشر شده است . در اين ليست كه گفته ميشود انگيزه انتشار آن تصفيه و پاكسازي مطبوعات است ، از جمله يكي از رفقاي ما “ هوشنگ اسدي ” به عنوان مأمور ساواك معرفي شده است . دبيرخانه كميته مركزي حزب توده ايران بدين وسيله اعلام ميدارد كه هوشنگ اسدي عضو حزب توده ايران است و به دستور حزب توده و براي انجام مأموريت محوله از طريق شبكه مخفي حزب توده ايران به داخل ساواك رخنه كرده و در اين ارتباط موفق به خدمات مؤثري شده است . دبيرخانه حزب توده ايران ، اين توضيح را براي رفع هرگونه شبهه در مورد اين رفيق ، بسيار ضروري ميشمارد . » ( 11 )
در اين حال ، روزنامه كيهان كه هنوز درگير مسئله تصفيه حدود 20 تن اعضاي شوراي سردبيري و هيئت تحريريه اين روزنامه توسط كارگران و كاركنان مسلمان كيهان و مواجه با اعتصاب ساير ( حدود 133 ) اعضاي تحريريه است ، نوشت : « ما هنوز عناصر وابسته را در جمع خود داريم ، كمااين كه ديروز حزب توده ايران ، هوشنگ اسدي عضو شوراي سردبيري كيهان را نه تنها به عنوان عضو حزب بلكه مأمور حزب در ساواك مخوف معرفي كرد . ما هنوز نميدانيم
كه آيا اين عضو مؤثر تحريريه و يا اعضاي ديگر ، مأموريتهاي ديگري نيز داشتهاند يا نه . » ( 12 ) ( خبر ضميمه دارد . )
239
سپاه پاسداران انقلاب اسلاميخراسان با انتشار اطلاعيهاي اعلام موجوديت كرد . در اين اطلاعيه آمده است : « بسمه تعالي . رهبر عالي قدر انقلاب اسلامي ، حضرت آيت الله العظمي الخميني ؛ سپاه پاسداران انقلاب اسلاميخراسان مفتخر است بدين وسيله آغاز فعاليت خود را به عرض آن رهبر بزرگ برساند . اين سپاه با الهامگيري از اسلام راستين و نيروي انقلابيون مسلمان مصمم است كه به خواست خداي بزرگ همه امكانات و قدرت خود را فقط در خدمت اسلام و انديشههاي اصيل قرآن و راه و روش پيشوايان معصوم عليهم السلام قرار دهد و چنانچه در پيام آن رهبر بزرگ آمده است ، ملت ما فقط براي اسلام و استقلال و آزادي در پناه اسلام مبارزه كرده و بدان نيز رأي داده است . ما نيز هر سازمان ، گروه و حزبي را كه جز ايدئولوژي اسلام و اصل امامت و رهبري روحانيت ، انديشهاي داشته باشد ، مسلمان ندانسته و دشمن ملت ايران ميدانيم . ضمناً ما شديداً توطئه سوءقصد به برادر مجاهدمان آيت الله هاشمي رفسنجاني را كه به دست ارتجاع داخلي وابسته بهامپرياليسم شرق و غرب صورت گرفته است ، محكوم ميكنيم و تعقيب و مجازات فوري عاملان و محركين را خواستاريم . » ( 13 )
240
روزنامه كيهان با درج مقالهاي به قلم فردي به نام “ سروان علي درخشان “ در مورد نفوذ فكري گروهها در ارتش جمهوري اسلامي ، هشدار داد . در اين مقاله آمده است :
« تصميم وزيردفاع دولت موقت جمهوري اسلامي و رئيس ستاد در مورد ممنوعيت شركت نظاميان در احزاب و دسته بنديها و گروههاي سياسي عاقلانه و به موقع است و نگراني عمومي را برطرف نمود ، زيرا فرض اين كه ارتش در جبههگيريها و گروه بنديهاي سياسي مشاركت داشته باشد ، فكر امنيت عمومي را مختل ميسازد ، در آن صورت نه به دفاع مرزها ميتوان اميدوار بود و نه به پشتيباني ارتش از استقلال و حاكميت ملي و ما معتقديم كه دولت ، وزير دفاع و رئيس ستاد ارتش بايد با قاطعيت و هشياري اين تصميم را به موقع اجرا بگذارند .
هم اكنون كشور ما در نهايت آزادي صحنه مبارزات و تظاهرات احزاب و گروههاي سياسي است . روزنامهها و نشريات ناشر افكار اين احزاب و گروهها همه روزه به تعداد زيادي منتشر ميشود و در برخورد عقايد و آرا فراز و نشيبهايي وجود داشته و باز هم در پيش خواهدبود ولي ارتش بايد مستقل و جدا از همه اين برخوردها باشد . ارتش يك ناظر امين و نيروهاي ضامن صلح و امنيت و استقلال است و اين ممكن نيست مگر اين كه خود از همه اين تضادها و برخوردها بركنار نگه داشته شود و به عنوان پشتوانه محكم استقلال و آزادي و حافظ موجوديت مملكت در جايگاه خاص خود قرار گيرد .
كساني كه ضعف دولت را ميخواهند تا به آساني بشود بر او شوريد و يا مردم را شورانيد ، كساني كه ميخواهند ارتش در هر نقطه مملكت ابزار دست يك گروه سياسي باشد تا در صورت لزوم اساس انقلاب را درهم كوبيد ، موافق نيستند كه ارتش از شركت در احزاب و گروه بنديها ممنوع شود .
بد نيست به نظر بياوريم كه هم اكنون جبهه ملي ايران ، جبهه دمكراتيك ملي ايران ، حزب ايران ، حزب ملت ايران ، حزب توده ايران ، گروه پيكار ، سازمان چريكهاي فدايي خلق ، سازمان انقلابي ، سازمان مجاهدين خلق و چندين گروه و دسته سياسي ديگر كه همه نشريه خاص خودشان را دارند و در صحنه مبارزات ايران فعاليت ميكنند . حال مجسم كنيد كه فرمانده هنگ جزو گروه سوسياليستي طرفدار تروتسكي باشد و معاون هنگ عضو حزب توده و وفادار به مكتب ماركسيسم ـ لنينيسم استالين ، فرمانده لشكر آذربايجان جزو سازمان انقلابي و طرفدار مائوتسه تونگ و معاون هنگ اهواز جزو چريكهاي فدايي خلق و افسر زيردست اين آقاي معاون عضو فعال حزب ملت ايران و در چنين صورتي مسلم است كه سربازخانه و محيط ارتش محل اصطكاك عقايد و نظرات اين صاحبان عقايد مختلف ميشود و بايد همه روزه يك گروه ضربت براي جدا كردن اين متخاصمين آماده به خدمت نگهداشت به شرط آن كه خود آن گروه ضربت نيز تمايلات حزبي خاصي نداشته باشد و با همه اينها آيا با يك چنين قشوني ميشود از مرزها دفاع كرد ؟ اين چنين قشوني ميتواند به مردم آن امنيت و آسايش را بدهد كه در مزرعه و كارخانه و كوچه و خيابان و خانه زندگي كنند .
افسانه ارتش خلقي كه همه اين گروها ساز كردهاند ، افسانه خلع سلاح ملي است و البته به ملتي كه خلع سلاح شده بهتر شبيخون ميتوان زد و آنها كه به فكر شبيخون آيندهاند ، از حالا هر كدام ميخواهند يك لقمهاي از ارتش را در دست داشته باشند و الا كجاي دنيا ارتش يكپارچه نيست . مگر ارتش چين و شوروي و آمريكا و انگليس و فرانسه چه جور است ، ما هم همان جور ارتش لازم داريم كه فرمان بردار حكومت ملي باشد . فكر ممنوع ساختن نظاميان از شركت در احزاب و گروههاي سياسي بسيار فكر بجا و منطقي است ولي به همين حد نبايد اكتفا كرد ، بلكه از نفوذ احزاب و گروهها در ارتش نيز نبايد غافل بود ، چون وقتي علاقهمندان به در دست گرفتن ارتش متوجه شدند كه نظامي را نميشود به حزب و گروه و دسته كشاند و اين ممنوعيت وجود دارد ، كوشش در نفوذ در ارتش ميشود و اين وظيفه و مسئوليت ارتش است كه از هرگونه نفوذي جلوگيري نمايد .
امروز وضع ارتش دشوارتر است ؛ زمينههاي تبليغاتي بيگانگان دور و نزديك در داخل كشور فراهم شده و همه روزه صدها روزنامه و مجله و نشريه و بيانيه و اعلاميه منتشر ميكنند و براي به دام كشيدن و اسير كردن ملت نقشه ميكشند . درست است كه دانشگاهها و كارگاهها و مدارس بيشتر مورد توجه است كه بذر عقيده خود را در آنجاها بپاشند ، اما سربازخانه مقام و موقعيت استثنايي دارد ، آن جا منبع نيروي ملت است ، آن جا پشتيبان استقلال و آزادي مملكت است و از آن جاست كه ميشود شبيخون زد . » ( 14 )
241
مهندس بازرگان نخست وزير دولت موقت در يك مصاحبه مفصل راديو تلويزيوني به طرح مسائل و مشكلات جاري پرداخت ، از جمله در مورد ارتش گفت : « ارتش ما بيش از مسلسل و فشنگ احتياج به روحيه دارد و دادستان دادگاه انقلاب هم بخشنامهاي كه اخيراً صادر كرد داير بر اين كه هيچ پاسداري و كميتهاي حق بازداشت افسران و درجهداران و سربازان را ندارد [ در اين ارتباط بوده است ] . فكر كنيد وقتي در يك محلي بروند يك افسري را كه موقعيت و حيثيتي داشته به وضع فجيعي بازداشت كنند ، چه روحيهاي براي او ميماند و آن وقت چه انتظاري مملكت مخصوصاً در اين موقع و زمان بيش از هر جا به ارتش و نيروهاي انتظامي احتياج دارد ، چه روحيهاي براي آنها خواهدماند . »
مهندس بازرگان در مورد اين كه كميتهها و پاسداران از چه مقاميتمكين ميكنند ، گفت : « غالباً اينها نام امام روي خودشان ميگذارند و اسماً از امام و يا از شوراي انقلاب تمكين ميكنند ولي بيشترتابع كميتهها و مراجع و رهبريهاي محلي و روحاني و يا سياسي هستند كه از آنها تبعيت ميكنند و چه بسا تأسف آورتر اين است كه تازه در شهرستانها و در خارج هم وحدت قدرت و مركز قدرت ندارد و آن جا هم تعدد و اختلافات و اشكالاتي پيش ميآيد . خلاصه مملكت ما به صورت يك شهر صد كلانتر درآمده كه ممكن است از صد تاهم بيشتر باشد . »
بازرگان در مورد مراكز قدرت و تصميمگيري در كشور گفت : « قطب ها و مراكز تشخيص و تصميمگيري زيادي در مملكت است و كساني كه دستاندركار هستند يك حالت استقلال و استنباط شخصي به خودشان ميدهند ، [ لذا ] ارتباطهاي ميان بري از بالاي سر و خارج دولت صورت ميگيرد مثل كميتههاي امام ، سپاه پاسداران انقلاب و دادگاههاي انقلاب و خيلي چيزهاي ديگر . » ( 15 )
242
امروز رسماً اعلام شد كه مجلس مؤسسان براي تصويب قانون اساسي جديد آن گونه كه در اذهان عمومي وجود دارد و سازمانها و جريانهاي سياسي تبليغ ميكنند ، تشكيل نخواهد شد . در اين خصوص آيت الله دكتر محمد مفتح در مصاحبهاي با روزنامه كيهان گفت : « مجلس مؤسسان تشكيل خواهد شد منتها “ در سطح محدود “ . » وي اضافه كرد : « براي تصويب قانون اساسي جديد تنها به مجلس موسسان اكتفا نخواهدشد بلكه قانون جديد بعد از تدوين و تصويب مجلس به رأي عمومي گذاشته خواهدشد و در صورت تصويب در همه پرسي ، به صورت قانون اساسي جمهوري اسلامي اعلام خواهدشد . » وي افزود : « مجلس مؤسسان آن طور كه در حال حاضر در اذهان منعكس شده است شايد كه تشكيل نشود بلكه براساس آخرين تصميميكه از سوي رهبر انقلاب اتخاذ شده ، پس از انتشار متن پيشنهادي قانون اساسي ، نمايندگان استانها و اقليتهاي مذهبي ، درباره آن اظهارنظر خواهند كرد و اگر لازم بود اصلاح شود ، كه موارد مورد بحث اصلاح خواهد شد و پس از آن ، متن اصلاح شده به همه پرسي گذاشته ميشود و كليه افراد كشور ميتوانند به آن رأي بدهند . »
صادق طباطبايي معاون وزارت كشور گفت : « امام تأكيد داشتند بر اين كه قانون اساسي هرچه زودتر از تصويب ملت ايران بگذرد . علت سرعت عمل آن است كه يك سري اقدامات نميتواند انجام شود ، زيرا مبتني بر قوانيني كه از تصويب مردم گذشته باشد نيست ، مثلاً راه حل نهايي و بنيادي براي مشكل كار و كارگر و همچنين در زمينههاي صنعتي و كشاورزي ، از جمله تعيين حدود مالكيت بر ابزار و توليد و زمين و غيره ، بايد مبتني بر قوانيني كه از تصويب مردم گذشته است ، باشد . بنابراين دولت تا وقتي اين قانون وجود ندارد بايستي دست به عصا راه برود ، براي اصلاحات اداري و قوانين كشوري و لشكري به اين قانون احتياج
صادق طباطبايي
معاون وزير كشور دولت موقت
دارد و همچنين درزمينههاي ديگر . امام تأكيد داشتهاند براي اين كه دست دولت و قوه اجرائيه باز باشد ، طرح قانون اساسي از طريق همه پرسي به رأي نهايي مردم گذارده شود و قانون اساسي هرچه زودتر ازتصويب مردم بگذرد . » طباطبائي گفت : « مجلس مؤسسان كه قرار بود جهت طرح و بررسي و تصويب قانون اساسي تشكيل شود ، در شرايط موجود حداقل ماهها به طول خواهد انجاميد ، لذا امام در پيام خود به نخست وزير دستور دادند كه خيلي سريع يك مجلسي تشكيل شود كه از هراستان نمايندگاني باشند و تعداد نمايندگان به تناسب جمعيت و همچنين از اقليتهاي مذهبي نمايندگاني حضور داشته باشند . » وي اضافه كرد : « به نظر او اين هيئت حدود 40 نفر خواهند بودكه مجموعه پيشنهادهاي رسيده و نيز پيش نويس قانون اساسي موجود را مورد بررسي قرار داده و طرح نهايي را به يك شوراي انقلاب و از آن طريق به امام تسليم مينمايد . » طباطبايي در ادامه سخنان خود گفت : « من تصور ميكنم كه اگر دولت سريع عمل كند ، حداكثر تا دو ماه ديگر قانون اساسي مصوب ملت را در دست خواهيم داشت . بعد از تصويب قانون اساسي بلافاصله انتخابات رياست جمهوري صورت ميگيرد و بعد مقدمات انتخابات مجلس شوراي ملي فراهم ميشود و اميدواريم كه تا اوايل پاييز مجلس مقننه و هيئت اجرائيه منتخب مردم تأمين گردد وبدين وسيله دوره انتقالي پايان پذيرفته و مأموريت دولت موقت به رياست جمهوري و هيئت اجرايي منتخب ملت واگذار شود . » ( 16 )
243
سفارت آمريكا در جده در گزارشي بهامضاي “ وانيل “ به وزارت امورخارجه آن كشور با
طبقه بندي خيلي محرمانه و موضوع “ اعدامها در ايران “ كه رونوشت آن براي سفارت آمريكا در تهران ارسال شده است ، چنين گزارش داد : « در گفت وگوي روز 26 مه با مدير امور آسيايي وزارت خارجه عربستان ( احمد سراج ) وي به كنسول [ امريكا ] گفت كه به نظر او بهتر است كاركنان آمريكايي ( چه اجرايي و چه قانوني ) در مورد اعدامها در ايران سكوت اختيار كنند . او گفت كه سه نيروي فعال در ايران وجود دارند : روحانيت ، راديكال ها و توده مردم . دو نيروي اوليه سعي در كنترل توده مردم دارند . هرچه نيروي مردم بيشتر تحريك شود ، فرصت راديكالها براي نفوذ و كسب كنترل بيشتر ميگردد . صدور بيانيه درباره اعدامها ، بخصوص بيانيههاي عمومي ، مردم را تحريك ميكند ، بهتر است از فعاليتهايي كه باعث انگيزش مردم ميشود اجتناب شده و به نيروي مذهبي و دولت در خصوص ثبات كشور اجازه داده شود .
كنسول سياسي گفت كه منظور ايشان را فهميده است و چون دولت و ملت آمريكا احساس قوي در مورد حقوق بشر دارد ، مشكل است از عدم توافق خود نسبت به اين اعدامها در ايران كه بدون محاكمات منصفانه به عمل آمده ، اظهار نظري ننمايند ، بخصوص وقتي اين اظهارات از شعبه قانوني دولت يا مطبوعات بيان شده باشند . اميدواريم دولتهاي دوست كه پشتيبان حقوق بشر هستند مثل “ عربستان سعودي ” به ما كمك كنند تا ايران را وادار به رعايت اصول بينالمللي كنيم . به هرحال براي اسلام ماية بدنامي است . » ( 17 )
244
سفارت آمريكا در تهران در گزارشي بهامضاي “ ناس ” به وزارت امورخارجه آن كشور با طبقه بندي “ خيلي محرمانه “ و تحت موضوع “ وخامت اوضاع سياسي ” ايران نوشت :
« تا كنون پيشرفت كار قانون اساسي جديد توأم با اين خواسته كه دولت موقت سريعتر در جهت ارائه قانون اساسي بجنبد ، جريان سرعت بيشتري به خود گرفته است . شروع تمركز فعلي در مورد جريان قانون اساسي ، سخنراني خميني در تاريخ 23 مه ( دوم خرداد ) بود . او بالقوه تمام گروههاي جامعه ايران را كه از ايده جمهوري اسلامي حمايت نميكنند مورد حمله قرار داد . او چپيها ، جبهه ملي ، جبهه دمكراتيك ملي و گروههاي اسلامي راستگرا را مورد حمله قرار داد . همگي به غير از آخري متهم به ناديده گرفتن اسلام شدند . گروههاي راستگراي اسلامي به خاطر معتقد بودن به اين كه اسلام بدون روحانيت باشد ، مورد ملامت قرار گرفتند .
بنابه گزارش رسانههاي گروهي ، موضوع 27 مه ( ششم خرداد ) همراه با درخواست 26 مه ( پنجم خرداد ) خميني براي يك رفراندوم قانوني اسلامي ، در پيامي به مهندس بازرگان گفته شده است كه در طول مدت زماني كه به وسيله شما ( بازرگان ) مشخص ميشود ، به نمايندگان تمام گروههاي اجتماعي و اقليتهاي مذهبي بايد اجازه داده شود كه در مورد قانون اساسي قبل از اين كه به تصويب نهايي شوراي انقلاب و دولت برسد ، اظهار نظر بكنند . قسمتي از پيام كه منتشر نشد آن بود كه اشاره شده بود كه نمايندگان براي تدوين قانون اساسي از طريق انتخابات برگزيده نخواهند شد ، بلكه از عدهاي دعوت به عمل خواهد آمد . ما اين اظهارنظر را از چندين
طيف سياسي مختلف شنيدهايم ، از جمله كساني كه به خميني نزديك هستند ، كه مراحل قانون اساسي بوسيله جنبش اسلاميكنترل ميشود تا تفرقه و رقابت با ايدههاي اسلامي را به حداقل برساند .
عكس العمل نسبت به ابراز اين اطلاعات ، به غير از طرفداران خميني ، منفي بوده است . چپيهاي فدائيان خلق آن را به عنوان سندي كه جنبش اسلامي واقعاً دمكراتيك نيست ، تلقي ميكنند . جبهه مليها و طرفداران جبهه دمكراتيك ملي آن را به عنوان مدرك فاشيسم و ديكتاتوري روحانيون ميدانند .
همزمان با كم شدن گذشت خميني در مورد انحراف از جنبش اسلامي ، درخواستش براي اتحاد به گوش كسي فرو نميرود . تعدادي از منابع معتبر ما اينك احساسات قويتري نسبت به گذشته دارند ، در مورد اين كه خميني [ تند و تيزتر ميشود . ] و احساس فشار از جانب همكارانش ميكند ، حتي اشخاص اطراف او بر اين باورند كه انقلاب اسلامي راهي را كه همه فكر ميكردهاند بايد برود ، نميرود . اين رفتار نمايانگر مقدار زيادي ناپختگي است ولي همچنين نارضايتي مهميكه با بنيادگرايي اسلاميكه خميني را برمي انگيزد ، نشان ميدهد ، ولي نه بسياري از ايرانيان روشنفكر من جمله خيلي از حاميان خود او را .
رسانههاي گروهي در 27 مه ( ششم خرداد ) خبر دادند كه آيت الله خلخالي به عنوان رئيس فدائيان اسلام برگزيده شد . اين يك گروه زيرزميني افراطي است كه ريشههاي آن به دوران مصدق برميگردد . اين گروهي كه ظاهر شده ، يك اساسنامه به وجود آورده است و رهبر جديد آن ميگويد كه گروه خود را با اصول اسلامي مرتبط ميكند . اين گروه با ترور “ رزم آرا ” نخست وزير ، در سالهاي قبل و همچنين تلاشهايي براي ترور افرادي ديگر ، اعتبار يافت . مجادله عمومي بر سر خلخالي هنوز فروكش نكرده است ، يك روزنامه ميگويد كه او هنوز يك حاكم شرع است ، يكي ديگر ميگويد كه استعفاي او پذيرفته شد . عقايد افراطي اسلامي او مايه تسلي خاطر گروههاي ديگر كه آرزوي نقشي در مراحل سياسي جديد ايران را دارند ، نيست .
حمله بهامريكا در طول تظاهرات و همچنين سرزنش آمريكا براي ترور رفسنجاني ، ترديدها و نامطمئنيها را در مورد اين كه انقلاب اسلامي در چه جهتي چرخش پيدا ميكند ، در ميان خيليها باعث شده است . تعدادي از ايرانيان از مقامات سفارت سوال كردهاند كه چرا با وجود خصومت آشكار خميني و قادر نبودن دولت موقت براي تاثير گذاشتن در موقعيت ، هنوز اين جا است . روشن نيست كه آيا حركتهاي اخير خميني ـ كه در محدود كردن پايگاهش اثر داشته است ـ نيروهاي ميانهرو را براي همكاري برمي انگيزاند يا نه . اين حركتها ، چپ را به فعاليت زيرزميني متمايل ساخته است . عدم اطمينانهاي سياسي كه در 55 روز اخير افزايش زيادي پيدا كرده است ، منجر به وخامت موقعيت سياسي در زمينه همكاري ميان گروههاي سياسي و تمايل به آرام باقي ماندن و اجتناب از فرقه فرقه شدن ، شده است . » ( 18 )
245
“ آقا شاهي ” مشاور رياست جمهوري پاكستان در امور خارجي پس از يك ديدار دو روزه از عراق به پاكستان بازگشت . به گزارش آسوشيتدپرس سخنگوي هيئت پاكستاني به هنگام ورود به خبرنگاران گفت : ديدار مشاور پاكستان در امورخارجي از عراق دگرگوني شايستهاي را در روابط بين دو كشور منعكس كرد و اين امر به مناسبت تصميم تاريخي پاكستان به ترك “ سنتو “ و خواستار شدن عضويت تام در گروه كشورهاي غيرمتعهد پيش آمد . اين سخن گو افزود : آقا شاهي در مورد مسائل منطقهاي و بينالمللي با “ سعدون حمادي ” وزير خارجه عراق و “ طه محي الدين معروف ” معاون رياست جمهوري اين كشور مذاكرات جامعي به عمل آورد . بنابه گفته اين سخن گو ، رهبران عراقي نه تنها به گرمي از خروج پاكستان از سنتو استقبال كردند بلكه اطمينان دادند در گروه كشورهاي غيرمتعهد كاملاً از اين كشور حمايت كنند . ( 19 )
246
نشريه كويت تايمز ، چاپ كويت ، در مقالهاي با عنوان “ حقيقت انقلاب ايران ” نوشت : « ايران تا اين اواخر بهشت كارتل ها و سرمايه گذاران آمريكا محسوب ميشد . ايران جزو كشورهاي جهان سوم است و داراي منابعي براي استفاده غرب و شرق ميباشد . شرق ، برخلاف جنجال مطبوعات آمريكا ، هيچ گونه دليلي براي آشفته كردن اوضاع ايران به دست نداده است ولي انقلاب ايران منافع گروههاي زيادي را در غرب به خطر انداخته است و از اين رو مطبوعات آمريكا تلاش شديدي را براي منحرف كردن افكار عمومي عليه ايران آغاز كردهاند .
كارگردانان سناي آمريكا بايد احكام اعدامي را كه به حق در ايران به اجرا درآمده با بمباران مردم بيگناه و بي دفاع ويتنام توسط هواپيماهاي آمريكا مقايسه كنند . اين گروه سناتورها در آن زمان دم برنميآوردند تا اين كه مردم شجاع آمريكا ، كاخ سفيد را زير فشار گذاشتند و قبل از اين كه زندگي امريكاييان بيشتري نابود گردد ، نيروهاي نظامي آمريكا خاك ويتنام را ترك كردند . جالب اين كه محترم شمردن حقوق بشر درست زماني مطرح ميگردد كه منافع آمريكا در ايران به خطر افتاده است و زمامداران تازه ايران تلاش ميكنند برنامههاي رفاهي را در مورد تمام مردم اين كشور پياده كنند . » ( 20 )
247
هفته نامه الكفاح العربي چاپ لبنان نوشت : بين نمايندگان مسئول آمريكا و رهبران بلوچ ملاقاتي صورت گرفته است . در اين زمينه ، نام “ ميسارد ” دبير اول سفارت آمريكا در اسلام آباد برده ميشود . وي از مناطق بلوچ نشين ايران و پاكستان ديدن كرده است . هفته نامه مذكور ميافزايد : به احتمال قوي اين تماس ها در چارچوب نقشهامريكا مبني بر تأسيس كشور مستقل بلوچستان به
حساب ارضي á دو كشور نامبرده صورت ميگيرد . ناگفته نماند كه اراضي اين منطقه ، طبق پيشبيني كارشناسان آمريكايي از لحاظ ذخائر نفت و گاز ، فلزات و مواد معدني مختلف بسيار غني است . ( 21 )
ضميمه خبر شماره 238
گفتني است كه اين ماجرا باعث شد ، مخالفان حزب توده ، بخصوص مائوئيستها ، نيز دليل و بهانه مناسبي براي كوبيدن رقيب بيابند . آنها با نيشخند مطرح كردند كه معلوم شد دليل پافشاري قبلي حزب توده بر افشاي اساميكليه ساواكيها همين بوده است كه هر روز منتظر آبروريزي جديدي نباشند و تكليف خود را بدانند . آنها با تمسخر از حزب خواستند كه يك بار اساميكليه تودهايهاي مأمور به ساواك را اعلام كند تا اگر باز هم اسامي جديدي از ساواكيهاي تودهاي بيرون آمد ، ادعاي نفوذ نكند .
نكته ديگر اينكه بخش اصلي تحريريه و سردبيري كيهان كه در سالهاي اخير في الواقع ائتلافي از گروههاي چپ غيرمذهبي و نيز گرايشهاي مختلف مخالف اسلاميت نظام جديد بود ، تحت فشار افكار عمومي ، جنبههايي از تظاهر به ضديت با اسلاميت نظام و هواداري شديد از گروههاي مخالف را تعديل كرد و بتدريج و به آهستگي ، چارچوب تاكتيكي و سياست تبليغاتي حزب توده در آن غلبه مييافت . قبل از اين كه اين شيوه كاملا غلبه يابد و مواضع تندي را كه عليه كيهان در محافل مذهبي و مردمي پديد آمده بود اندكي ملايم مينمايد ، اسير تحريك كارگران و كاركنان مذهبي كيهان شد كه طبعاً بشدت مورد حمايت محافل مختلف سياسي مذهبي بيرون موسسة بودند . نكته ديگر اين كه ، بعد از گذشت 15 روز از تغييرات ذكر شده ، هنوز خط مشي حاكم بر كيهان دقيقاً مشخص نشده است ، ولي از سياق مطالب ميتوان گفت نوعي آميختگي از گرايشهاي خط امامي ، مجاهدين خلق ، گروههايي چون جنبش مسلمانان مبارز و جاما با محوريت گرايش فكري سياسي نهضت آزادي اما با رنگ راديكالي آن ، در حال شكل گيري و غلبه يافتن بر مشي كيهان است .
á اصطلاح " حساب ارضي " بر وزن " حساب ارزي " بكار گرفته شده و منظور از آن جدا كردن بخشهايي از قلمرو سرزمين دو كشور ايران و پاكستان است . ( مركز )
منابع و مآخذ روزشمار 7/3/1358
1 ـ روزنامه كيهان ، 7/3/1358 ، ص 4 .
2 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 4 .
3 ـ سند شماره 134354 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : تلفنگرام ستاد نيروي دريايي جمهوري اسلامي ايران به وزارت كشور .
4 ـ روزنامه كيهان ، 8/3/1358 ، ص 1 .
5 ـ سند شماره 8 ـ134354 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ، نامه دكتر يزدي به وزير كشور .
6 ـ نشريه كار ( ارگان سازمان چريكهاي فدايي خلق ) سال اول ، شماره 16 ، 31/3/1358 ، ص 5 .
7 ـ روزنامه اطلاعات ، 7/3/1358 ، ص 2 .
8 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 6 .
9 ـ مأخذ شماره 5 ، ص 2 .
10 ـ مأخذ شماره 5 ، ص 3 و روزنامه اطلاعات 8/3/1358 ، ص 1 .
11 ـ روزنامه مردم ، ارگان حزب توده ، شماره 19 ، 7/3/1358 ، ص 6 .
12 ـ مأخذ شماره 5 ، ص ص 1 و 8 .
13 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 7 .
14 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 6 .
15 ـ عبدالعلي بازرگان ، مشكلات و مسائل اولين سال انقلاب ( تهران : دفتر نهضت آزادي ايران ، 1362 ) ص ص 166 و 167 و 173 .
16 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 1 .
17 ـ دانشجويان پيرو خط امام ، اسناد لانه جاسوسي آمريكا ، جلد 15 ( تهران : نشر لانه ، بي تا ) ص ص 72 ـ71 .
18 ـ مأخذ شماره 17 ، ص ص 70 ـ 68 .
19 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 7 ، آسوشيتدپرس ، كراچي .
20 ـ نشريه هفتگي “ امت ” ( ارگان جنبش مسلمانان مبارز ) ، شماره 10 ، 30/3/1358 ، ص 11 ، به نقل از “ كويت تايمز ” .
21 ـ مأخذ شماره 11 ، ص 6 و هفته نامه الكفاح العربي چاپ لبنان .