روزشمــــار

يكشنبه

30 اردیبهشت 1358

23 جمادي الثاني 1399

20 مه 1979

148

امروز جلسه‌اي با حضور فرماندار خرمشهر ، فرماندهان نيروهاي نظامي و انتظامي ، نمايندگان  پاسداران اعزامي از تهران و نمايندگان جريان‌هاي مختلف شهر تشكيل شد تا بر آخرين مهلتي كه  براي تخليه‌اماكن دولتي و خلع سلاح عمومي در خرمشهر ، تعيين شده است ، تاكيد شود . طبق  اعلاميه‌هاي فرمانداري و پس از صدها ساعت بحث و گفت وگو ، قرار شده است كه در روز دوشنبه 31/2/58 ( آخرين مهلت ) كليه ساختمان‌هايي كه كميته‌ها ، شوراها ، كانون‌ها و سازمان‌ها جهت فعاليت‌هاي سياسي تصرف كرده‌اند به شهرداري تحويل شود و تا جمعه  4/3/1358 همه گروه‌ها و مردم اسلحه غيرمجاز خود را به ارتش تحويل دهند .

در جلسه يادشده - كه چهار ساعت طول كشيد - محمدرضا علوي فرماندار خرمشهر گفت :  عده‌اي نفاق افكن جهت پيشبرد اهداف پليد خود مسئله عرب و عجم را ساز كردند به خيال آن كه  از آشوب و درگيري مردم در اين نقطه حساس همچون زمان طاغوت سود ببرند . من عناصر تفرقه افكن را شديد محكوم مي‌كنم و يقين دارم اين افراد دير يا زود در محكمه عدل اسلامي  محاكمه و مجازات خواهند شد . فرماندار خرمشهر لزوم تخليه ساختمان‌ها را يادآور شد و بر اجراي مفاد سه اعلاميه صادره از فرمانداري تاكيد كرد و آن را به نفع همه دانست .

بعد از جلسه مزبور ، “ سازمان سياسي خلق عرب “ اطلاعيه‌اي با مضمون رد مطالب يادشده  منتشر كرد . در اين اطلاعيه‌امده است : اصولا در خوزستان هيچ گونه پادگاني متصرف نشده است  و اسلحه ارتشي كه در دست بعضي از افراد است از طرف خود ارتش در اختيار مردم قرار داده  شده است و مابقي اسلحه كه بيشتر كمري است توسط خود مردم خريداري شده است . چنانچه  دستورالعمل دولت در سراسر كشور اجرا نشود ، ما حاضر به تحويل سلاح نخواهيم بود . در مورد تخليه‌اماكن ، شديد مورد اعتراض ماست چون باز هم اين دستورالعمل دولت ، اول بايد در مركز اجرا شود . ما دستورالعمل ها و اعلاميه‌هاي دولتي را كه ساير كانون‌ها و كميته‌ها حاضر به اجراي  مواد آن نشده‌اند ، نمي‌پذيريم . در پايان اطلاعيه سازمان سياسي خلق عرب ، از كليه گروه‌هاي
خلق مسلمان عرب دعوت شده است كه روز دوشنبه 31/2/58 در محل سازمان سياسي حضور يابند .

علي‌رغم مواضع فوق ، مسولان شهر مصمم به اجراي مواد يادشده هستند . در همين  چارچوب ، شب هنگام فرماندار خرمشهر در پاسخ به سوال خبرنگار كيهان تاكيد كرد : پاسداران  انقلاب ، گروه‌هاي ضربتي افراد ورزيده ارتش از كليه نقاط شهر و مراكز حساس و منطقه در تمام  مدت 24 ساعت پاسداري مي‌دهند . نفاق افكني و لجبازي به نفع كسي نخواهد بود . ( 1 ) استاندار خوزستان نيز در اين باره گفت : نيروهاي دولتي دستور دارند هر كسي را كه از تحويل سلاح  خودداري كند ، بازداشت كنند . وي افزود : كساني كه از تحويل سلاح‌هاي خود ، خودداري كنند مي‌بايد مجازات شوند . دريادار مدني اضافه كرد : ما عليه‌امپرياليسم مبارزه مي‌كنيم و واكنش  امپرياليسم امري طبيعي است . وي گفت : خوزستان براي از سر گرفتن برنامه عمراني خود به امنيت نياز دارد . ( 2 ) 

149

به گزارش مطبوعات ، درحالي كه اعتصاب كارگران شركت “ ايران ترمينال “ خرمشهر و تعطيلي  كار بندر وارد پانزدهمين روز خود شده است ، دكتر “ مدني “ استاندار خوزستان در گفت وگويي با نمايندگان كارگران حقانيت آنان را در مورد خواسته‌هايشان مسلم دانست و قرار شد يكي از معاونان استانداري جهت رفع مشكلات كارگران به تهران اعزام گردد . از طرفي قرارداد شركت  ايران ترمينال خرمشهر - كه پيمانكار بخش خصوصي اداره بندر خرمشهر مي‌باشد - در تاريخ اول  خرداد امسال به اتمام مي‌رسد . به نوشته كيهان ، خواسته كارگران ابتدا اين است كه زيرپوشش  اداره بندر قرار گيرند تا به سرنوشت 1800 نفر و خانواده آنان لطمه وارد نگردد . درحال حاضر به  علت اعتصاب اين كارگران صدها دستگاه كاميون به مدت 20 روز است در خرمشهر به انتظار بارگيري ايستاده‌اند و كالا از بندر خارج نمي‌شود . ( 3 ) 

150

در گزارشي كه‌امروز نماينده دفتر هماهنگي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در اهواز براي اين دفتر ارسال كرده است ، ضمن بررسي سه عامل موثر در وضعيت كنوني خرمشهر ، نوع رابطه بين  جريان‌هاي قومي و شيخ شبيرخاقاني و اهداف آنها از به راه‌اندازي جريان قومي عرب در منطقه ،  مورد بررسي قرار گرفته و راه حل‌هايي براي جلوگيري از بحراني تر شدن اوضاع شهر پيشنهاد شده است . در گزارش آمده است : عوامل موثر در خرمشهر به ترتيب ذيل هستند :

الف - “ شيخ محمد طاهر آل شبيرخاقاني “ : اين فرد از نظر علمي از علماي ديگر خرمشهر بالاتر است ، ولي آدمي است كه به دليل اين كه خود را بالاتر از همه علماي قم و نجف مي‌داند از جمله‌امام خميني ، لذا رهبري جنبش را شايسته خود مي‌داند و نيز نسبت به‌امام خميني  حسادت دارد . نكته مهم آن است كه گرفتار قدرت طلبي و رهبري طلبي شده است و به يك امتياز يا يك حدي از قدرت ارضا نمي‌شود و هر امتيازي حكم پله‌اي براي دسترسي به‌امتياز ديگر
دارد ، از اين نظر دادن هر امتياز به وي اشتباه محض است .

شيخ خود را مخالف تجزيه طلبي مي‌داند و در برخورد چنان از اين موضع خود سخن  مي‌گويد كه آدم باور مي‌كند كه واقع در برابر تجزيه طلبي ايستادگي كرده است ، در صورتي كه با حرف زدن خود با تجزيه طلبان مسئله تجزيه طلبي را به حق طلبي آنان تبديل كرده ؛ يعني اگر اين  افراد تجزيه را عنوان مي‌كردند توسط خود مردم سركوب مي‌شدند . ولي الان در لباس حق طلبي ،  مردم به ويژه عشاير را تحت نفوذ مذهبي شيخ ، به دنبال خود مي‌كشانند ؛ به عبارت ديگر شيخ  آلت دست تجزيه طلبان شده است .

شيخ در مردم شهر خرمشهر چه عرب و چه عجم نفوذ زيادي ندارد تنها نفوذ وي در عشاير خرمشهر - نه خوزستان - [ است ] كه اين نفوذ هنوز فعال نيست ولي واقعه 23/2/58 [ حمله به  كانون نظامي - فرهنگي جوانان مسلمان خرمشهر ] مخالفت اكثر مردم خرمشهر اعم از عرب و عجم را برانگيخته ، همچنان كه در تحصن فرمانداري و اعتصاب محصلين مدارس و اجتماعات  مساجد كاملا بارز و آشكار است و موقعيت اجتماعي نامبرده به نحو چشم گيري تضعيف  شده است .

ب - يكي ديگر از عواملي كه باعث به وجود آمدن وضعيت جديد خرمشهر شده ، سازمان  سياسي خلق عرب خوزستان يا “ منظمه السياسيه الشعب العرب الخوزستان “ است كه اخير به  سازمان سياسي خلق عرب مسلمان خوزستان مبدل شده است . اين سازمان از تيپ‌هاي مختلفي  ساخته شده كه عبارتند از : 1 ـ شيوخ عشاير عرب ؛ 2 ـ تجزيه طلبان ؛ 3 ـ لات‌ها ( لومپن‌ها ) ؛ 4 ـ كمونيست‌ها ( كه ضعيف هستند ) .

شيوخ عرب - كه رهبران عشاير هستند - عمدت ساواكي بوده و در خدمت رژيم طاغوتي  بودند . يكي از آنها “ مكي فيصلي “ چند دوره [ پيش از انقلاب ] به اصطلاح نماينده خرمشهر در مجلس شورا و رهبر چماق به دستان خرمشهر بوده است . اينان - كه رهبران 4 يا 5 عشيره بيشتر نيستند - براي گريز از مجازات و نيز حفظ منافع و موقعيت اعطايي در زمان طاغوت و به  دست آوردن امتيازات جديد ، دست به تشكيل اين سازمان زده‌اند . همكاران اصلي آنان  تجزيه طلبان هستند كه اغلب آنها از خارج به ويژه عراق ، سوريه و لبنان آمده‌اند . اين گروه قصد دارد از طريق گرفتن خودمختاري در نتيجه تضعيف دولت در اين منطقه و نيز زنده كردن  احساسات قومي عربي ، مقدمات تجزيه را در آينده فراهم كنند . اين دسته اخير - كه بعثي نيز هستند - علي‌رغم تضادشان با شيوخ عرب ، در رابطه با هدف مرحله‌اي خود با آنها به وحدت  رسيده‌اند . چون بيشتر امكانات مردمي و مالي و اعتباري آنها از آن شيوخ است در نتيجه فعلا رهبري در دست آنهاست . در كنار اين دو دسته ، عده‌اي لات و چاقوكش و لومپن به طور ثابت در سازمان سياسي هستند كه بي شعور و كور و متعصب به عربيت و وحشي هستند كه پاسداري و كارهاي عملي و اجرايي بر عهده آنهاست . سازمان سياسي در مردم عرب شهري به دليل اين  ساختش نفوذي ندارد و مردم به آنها خوشبين نيستند و تكيه آنها بر عشاير است كه البته از
پشتيباني اميدوار كننده‌اي براي خود آنها ، برخوردار نيستند و اگر دولت به فوريت به وضع  عشاير رسيدگي نكند ، سازمان سياسي با زنده كردن حس قوميت و سپس بدبيني به دولت -با توجه به فقر آنها- و با كمك شيخ محمد طاهر در آنها نفوذ مي‌كنند و هرگونه‌امتيازي كه به  سازمان سياسي داده شود ، باعث تثبيت هرچه بيشتر آنها ميان عشاير عرب است .

ج ـ يكي ديگر از عوامل ، “ المركز الثقافي العربي “ يا كانون فرهنگي عرب است كه مركزيت  آن را ماركسيست‌ها تشكيل داده‌اند و گفته مي‌شود كه سه تن بعثي وارد مركزيت آن شده‌اند . اين  مركز پايگاه توده‌اي ندارد و اتفاق ماركسيست بودن ، نقطه ضعف آن در ميان مردم است ، حتي  دانش آموزان عرب را نيز نتوانسته جذب كند با اين كه يك مركز به اصطلاح روشنفكري است .  نقطه ضعف ديگر آن ، توافق با سازمان سياسي است كه از شيوخ عرب ( ساواكي و اشراف ) است .  اهداف اصلي اين مركز ، تضعيف دولت در منطقه ، نفوذ در مردم و تبليغ ماركسيسم است وتكيه  بر فرهنگ عرب و زنده كردن اين حس قومي و پشتيباني از خودمختاري ، همه در جهت اهداف  اصلي آنهاست .

اين دو گروه ( سازمان سياسي و كانون فرهنگي خلق عرب ) در جهت اهداف مرحله‌اي خود ،  شيخ را چماق و سنگري قرار داده‌اند و شيخ هم در جهت ارضاي حس قدرت طلبي خود با آنها كنار آمده است . نكته مهم آن است كه برخلاف ظاهر ، رهبر اين گروه‌ها شيخ محمد طاهر نيست و قادر به كنترل آنها نمي‌باشد . يك بار هنگامي‌كه از عملكردهاي سياسي المركزالثقافي العربي به  شيخ شكايت برديم ، شيخ گفت : “ لا راي لمن لا يطاع “ ( كسي كه اطاعت نمي‌شود چه سياست و فرماني دارد ) . اطاعت ظاهري اين مراكز از شيخ به خاطر اهداف مرحله‌اي شان است .

يكي ديگر از مسائل مهم ، مسئله باز بودن مرزها تحت پاسداري از مرزها توسط عشايراست  [ يعني همين گروههاي ضدانقلاب به اسم عشاير عرب پاسداري از مرزهاي منطقه را به  عهده گرفته‌اند تا براي كارهاي ضدانقلابي شان باز باشد . ] و اين به معني سيل ورود اسلحه ،  قاچاق و وسايل ديگر است و نيز روابط باز رفت و آمد مردم و نيروهاي انساني به ويژه  نيروهايي در رابطه با مسائل سياسي منطقه است . البته چون مسائل منطقه براي دولت عراق نيز حائز اهميت و مطلوب است ، از اين نظر كنترل مرزها اهميت اساسي دارد . اخير در مورد آموزش نظامي افراد سازمان سياسي اخباري به گوش رسيده است .

بالاخره بايد توجه نمود كه آنچه در خرمشهر مي‌گذرد مربوط به خلق عرب نيست بلكه  مربوط به توطئه گري دو مركز سازمان سياسي و كانون فرهنگي خلق عرب با همكاري شيخ  است در جهت منافع خود .

پيشنهادات :

1 ـ گرفتن مرزها از دست عشاير و جايگزين كردن ارتش در مرزها .

2 ـ خلع سلاح عمومي و انحلال و تعطيل كردن كليه مراكز سياسي ـ نظامي ـ فرهنگي  موجود در خرمشهر . دولت بايد آنچه را كه در خرمشهر اتفاق افتاده بهانه قرار دهد و روي اين 
موضوع پافشاري كند .

3 ـ رسيدگي فوري در جهت پياده كردن طرح‌هاي رفاهي سريع و كوتاه مدت و دراز مدت در روستاها و عشاير .

4 ـ قدرت نمايي دولت از طريق دستگيري عده‌اي از مفسدين في الارض عرب و عجم  خرمشهر كه چهره‌هاي شناخته شده‌اي هستند و نيز در جهت تضعيف شيخ .

5 ـ منزوي ساختن شيخ از كليه جناح ها به ويژه جناح‌هاي سياسي غيراسلامي و به ويژه از طريق آوردن شيخ به قم .

6 ـ از هرگونه بزرگ سازي شيخ در افكار عمومي و نيز در ذهن خود شيخ جلوگيري شود .

7 ـ جلوگيري از طرح خواسته‌هاي خلق عرب از دهان افراد غيرصالح و اشتباه نگرفتن خلق  عرب با اقليت فرصت طلب . »

در ادامه گزارش ، درباره “ كانون فرهنگي و نظامي انقلابيون مسلمان خرمشهر “ نيز مطالب و اطلاعاتي نوشته شده است ، از جمله :

 « اين كانون توسط گروهي از جوانان عرب و عجم خرمشهر كه داراي سابقه مبارزاتي  ضدطاغوتي هستند تشكيل شده است و حدود 60 الي 70 درصد افراد كانون را جوانان عرب  تشكيل مي‌دهند . كانون در چهار بعد فعاليت مي‌كند :

1 ـ سياسي : كانون در جهت روشنگري مردم و تضعيف پايگاه‌هاي عناصر ضدانقلاب و فرصت طلب برنامه‌هايي نظير سخنراني‌ها يا دادن اعلاميه ، راهپيمايي در تاييد رهبري امام و تقويت دولت موقت و اخير پشتيباني از “ تيمسار مدني “ و “ امامزاده “ رئيس آموزش و پرورش  خرمشهر ترتيب داده است . اعلاميه‌هاي خود را به زبان عربي و فارسي و شعارهاي خود را نيز به  زبان فارسي و عربي منتشر نموده است .

در اين اواخر كانون بخش عربي به نام “ المركز الثقافي العسكري للنوار المسلمين “ كه همان  ترجمه ( كانون فرهنگي … ) است را تشكيل داد كه از برنامه‌هاي آن تهيه يك برنامه تاتر به زبان  عربي و نيز ترجمه متن اسلايد سير انقلاب اسلامي ايران به زبان عربي بود ؛ كاري موثر كه حتي  مراكز عربي نظير سازمان سياسي “ المركز الثقافي العربي “ چنين اقدامي نكرده بودند .

2 ـ ايدئولوژيك : تكيه اصولي كانون بر ايدئولوژي اسلامي است ، از اين رو در كليه  برنامه‌هاي آن ، تكيه بر محتواي اسلام است و كوچك‌ترين گرايش قومي مبتني بر عربي يا عجمي و يا دال بر تحقير يا تعظيم هيچ كدم در ميان نيست .

3 ـ برنامه اقتصادي : كانون در جهت ايجاد گرايش و خوش بيني نسبت به دولت موقت  انقلاب اسلامي در نتيجه تضعيف پايگاه‌هاي ضدانقلاب - كه طبع مي‌كوشند بدبختي فقر مردم را  نيز انگيزه گرايش به ضدانقلاب و گرايشات ضددولتي قرار دهند - اقداماتي را انجام داده است ؛ از  جمله مسئوليت اجرايي ، دادن وام بيكاري در منطقه را عهده دار شده است و نيز اخير با تهيه  ليستي از مستضعفين و تهيه پول براي اين كار از طريق باز كردن يك شماره حساب و تماس با
روحانيون و بازاريان و تجار مومن و توانا و بالاخره تماس فعال با دولت انقلاب ، اقداماتي در اين مورد كرده است .

4 ـ برنامه نظامي : كانون فرهنگي ـ نظامي با توجه و آگاهي از توطئه‌هاي ضدانقلاب به ويژه  در مناطق مرزي و با توجه به وضعيت رواني ارتش ، وظيفه خود دانست كه براي دفاع از ميهن  انقلاب اسلامي آمادگي‌هاي نظامي را كسب كند و در همين رابطه هم با دولت و هم در رابطه با سپاه پاسداران بوده‌اند ( اگرچه در اين رابطه مستقيم امكاناتي در اختيار كانون ننهاده بود ) . كانون  براساس مسئوليت اسلامي‌خود امكاناتي تهيه و آموزش‌هايي به اعضا خود داده است .

در مجموع ، كانون به عنوان پايگاهي براساس اعتقادات اسلامي ، بزرگترين مانع رشد و توسعه طلبي و توطئه گري ضدانقلاب در منطقه خرمشهر بوده و دشمني ضدانقلاب با آن ، نشانه  آن است كه وظيفه خود را به خوبي انجام مي‌دهد . كانون در اين راه توانسته است پشتيباني مردم  مسلمان خرمشهر اعم از عرب و عجم و نيز دانش آموزان دبيرستان و دانشجويان دانشكده  خليج فارس خرمشهر را در جهت اهداف خدايي خود جلب نمايد . » ( 4 ) 

151

شيخ عزالدين حسيني امام جمعه مهاباد در سر راه خود از تهران به مهاباد وارد سنندج شد و براي  مردم سخنراني كرد . وي گفت : « اساس دين در نظر ما محكم است و در مقابل هيچ قدرتي دين را از دست نمي‌دهيم اما چون خودمختاري نداريم ، آن را طلب مي‌كنيم . » پس از سخنان عزالدين  حسيني اجتماع حاضر به صورت راهپيمايي و دادن شعار به نفع وي درآمد . درپي اين  راهپيمايي ، گروه انبوهي از طرف‌داران “ علامه مفتي‌زاده “ كه شاهد راهپيمايي بودند به عنوان  اعتراض با برافراشتن پرچم سبز لااله الاالله دست به راهپيمايي زدند و شعارهايي به نفع اسلام و مفتي‌زاده و نيز شعار مرگ بر كمونيزم سردادند . طرف‌داران مفتي‌زاده درحالي كه همچنان شعار مي‌دادند خواستار خروج شيخ عزالدين حسيني از سنندج شدند و صداي شليك چند گلوله نيز شنيده شد . درحالي كه هر لحظه‌امكان برخورد دو گروه وجود داشت ، فواد روحاني يكي از اعضاي شوراي يازده نفري شهر سنندج به ميان مردم رفت و با سخنان خود طرف‌داران مفتي‌زاده  را به آرامش دعوت كرد . درپي سخنان عضو شوراي يازده نفري ، طرف‌داران مفتي‌زاده و عزالدين  حسيني به اجتماع خود پايان دادند . عزالدين حسيني پس از خروج از سنندج وارد سقز شد و در استاديوم ورزشي اين شهر در اجتماع مردم گفت : « اگر وعده‌ها عملي شود ما به حق خودمختاري  خود خواهيم رسيد … براي رسيدن به خودمختاري بايد متحد باشيم و از اختلافات و بدگويي  پرهيز كنيم . » ( 5 ) 

گزارش كيهان در اين باره حاكي است كه عزالدين حسيني از طرف مردم سقز و بانه وحومه - كه بيش از 50 هزار نفر برآورد شده‌اند - مورد استقبال باشكوه قرار گرفت . استقبالگران تا چهار كيلومتري مسير ورود عزالدين حسيني را با گل‌هاي رنگارنگ و فرش تزيين كرده بودند . عزالدين  حسيني در استاديوم شهر سقز در مورد تعيين حق سرنوشت توسط كردها سخناني ايراد كرد و از
قول امام خميني و دولت موقت انقلاب اسلامي ايران به كردستاني‌ها وعده داد كه بزودي حق  تعيين سرنوشت داخلي به اهالي كردستان داده خواهدشد . ( 6 ) 

152

درپي تصفيه عناصري از روزنامه كيهان ، نيروهاي مومن به انقلاب اسلامي در اين روزنامه ، اقدام  به افشاگري در مورد عناصر مزبور كردند ؛ از جمله در اين روز مطلبي تحت عنوان “ از مطالب  سانسورشده در وقايع سنندج “ به چاپ رسيد كه در آن آمده است : « در شماره‌هاي 28 و 29 اسفندماه 57 روزنامه كيهان درباره شهادت “ محمد رحمان پور “ و فرزندش “ حشمت رحمانپور “  [ مطالبي چاپ شد ] كه متاسفانه به علت وجود افرادي در روزنامه كيهان حقايق به صورت  وارونه جلوه داده شده بود كه همان روز چاپ اين مطلب مورد اعتراض گروه كثيري از مردم  مسلمان و مبارز سنندج و كرمانشاه قرار گرفت . با اين كه روزنامه كيهان در شماره‌هاي بعدي خود در اين مورد توضيحي هم چاپ كرد اما اين مسئله عذر بدتر از گناه بود چرا كه بار ديگر خوانندگان را نسبت به اين روزنامه بدبين كرد . اينك كه محيط روزنامه كيهان پاكسازي شده است  اكنون اين مسئله براي كاركنان اين روزنامه روشن شد كه حقايق به گونه ديگري بوده است .

 “ شاطرمحمد رحمانپور “ و پاسداران انقلاب كميته‌امام در روز 27/12/57 مورد محاصره  ضدانقلابيون قرارگرفتند و عوامل رژيم [ شاه ] كه در “ ژيان زرد رنگ “ بودند به طرف مردم  تيراندازي و موجبات اغتشاش را فراهم نمودند . نتيجت در ساعت 2 بعداز نيمه شب تيري به  كتف و در ساعت 6 صبح تير ديگري به دهان شاطرمحمد اصابت كرد كه پاسداران انقلاب او را راهي بيمارستان نمودند . ضدانقلابيون در مقابل كميته يك نفر پاسدار را به ضرب گلوله و حشمت رحمانپور را با ضربات ساطور و قمه به شهادت مي‌رسانند و به اين هم اكتفا ننموده و به بيمارستان هجوم برده و در اتاق عمل شاطرمحمد را به رگبار مي‌بندند . اين مجاهد شهيد به  نظر مردم متدين و مبارز سنندج از سي سال پيش فعاليت‌هاي مذهبي در بزرگداشت شعائر اسلامي‌داشته و در جريان انقلاب به همراهي مردم مسلمان سنندج از فعالاني بوده كه براي  پيروزي انقلاب از هيچ كوششي مضايقه نداشته و كرار مورد آزار مقامات ساواك قرار گرفته و به  دفعات زنداني شده و مغازه اش [ راه همراه ] با حسينيه سنندج - كه بارگاه‌اميد او بود - در ششم  بهمن 57 به آتش كشيدند . شاطر محمد از مردان متدين و با ايماني بود كه مورد توجه خاص  آيات عظام و مراجع تقليد بود . در مجالس ختم متعددي كه در كرمانشاه براي اين دو شهيد بزرگوار برگزار گرديد پاسداران انقلاب فرياد مي‌زدند : “ محمد رحمانپور مجاهد شهيد ، ياسر عرفات منطقه خود بوده است . ما راه او را ادامه مي‌دهيم . “ و كيهان نيز گرامي مي‌دارد ياد اين دو  شهيد مبارز را كه با نثار خون خود نهال آزادي را بارور كردند . » ( 7 ) 

از ديگر موارد سانسور شوراي سردبيري بركنار شده كيهان ، كاريكاتورهاي مذهبي ـ انقلابي  آقاي جواد عليزاده بوده است ؛ از جمله : كاريكاتور استاد شهيد مطهري با مضمون “ معلم شهيدم  راهت ادامه دارد . “ ، كاريكاتور “ وحدت مردم حول محور الله اكبر “ و نيز كاريكاتور “ طلوع فجر
انقلاب با الله اكبر و فرار شاه “ .

جواد عليزاده در اطلاعيه‌اي كه در روزنامه كيهان به چاپ رسيد در مورد سانسور كاريكاتورهاي مذهبي ـ انقلابي خود نوشت : « اين جانب جواد عليزاده طراح و كاريكاتوريست  كيهان با ارائه كارهاي زير قصد دارم خط مشي شوراي سردبيري را كه هميشه دم از بي طرفي  مي‌زند و خود را حامي انقلاب اسلامي ايران مي‌داند مشخص كنم و تاكيد مي‌كنم كه اين عمل  هيچ ربطي به وضع فعلي و اخراج 20 نفر مذكور ندارد . شوراي سردبيري كيهان از بعد از انقلاب  تنها طرح‌هاي غيرمذهبي و ضدامپرياليستي مرا به چاپ رسانده است و اين عمل آنها باعث شده  كه من مجبور شوم طرح‌هاي مذهبي خود را در نشريات ديگر به چاپ برسانم و گويي شوراي  سردبيري اين موضوع را دست آويز قرار داد و قصد داشت كه ضمن خارج كردن من از دور ، يكي  از كاريكاتوريست‌هاي چلنگر را به جاي من بگمارد . » ( 8 ) 

153

آيت الله “ صادق روحاني “ در يك مصاحبه مطبوعاتي با خبرنگاران داخلي و خارجي به  سوالات مختلف آنان پاسخ داد . وي كه قبلا عبارت “ سكوت “ را درباره رفتار خود به كار برده بود  در اين خصوص نيز توضيحاتي داد و در پاسخ به اين سوال كه علت سكوت شما در اين برهه از  زمان چيست ؟ گفت : « پس از رفتن شاه و آمدن آقاي خميني و تصدي ايشان به مقام حكومت ، ديگر نيازي به اين  كه ما به صورت قبل اقدامي‌داشته باشيم ، نيست چون واقع اين است كه من به آقاي خميني  اطمينان كامل دارم و كارهاي ايشان را تاييد مي‌كنم ، بنا هم بر اين است كه ما ساكت باشيم و هرجا كه خطا ديديم به ايشان بگوييم ، چون  انصاف خوب رفتار مي‌كنند . واقعيت اين است  كه ايشان وارث يك مملكت فقير و آشفته و پر  هرج و مرجي است . به نظر ما خوب رفتار  مي‌كنند ، دارند كار و خدمت مي‌كنند ، بنابراين  بايد دست ايشان را باز بگذاريم ، نهايت هرجا كه  ديديم -خداي نكرده - خطايي ، اشتباهي ،  قصوري شد ، تذكر مي‌دهيم .

نظر من از بيان كلمه “ سكوت “ اين بود كه  فعاليت ظاهري در حالي كه‌امام درحال  پيشروي هستند ، نداريم ؛ مثلا وقتي ايشان  دولتي انتخاب كردند ديگر معني ندارد كه ما هم  دولتي تشكيل بدهيم ، اين كار صحيح نيست .  وقتي ايشان دولتي تشكيل دادند ، به نظر ما تشخيص شان هم درست بوده و ما هم آن دولت را تاييد مي‌كنيم . مراد ما از سكوت اين نيست كه  بكلي از كار كناركشيده باشيم . »

 

 

آيت الله سيد صادق روحاني

 

آيت الله روحاني در پاسخ به سوال خبرنگاري درباره روابط خارجي ايران ، به سفر جلود به  ايران اشاره كرد و گفت : « سفر جلود نخست وزير ليبي به ايران برخلاف ميل ما بود و در نظر داشتيم وي را تا زماني كه ليبي امام موسي صدر را زنده يا مرده تحويل ندهد ، به عنوان گروگان  نگه‌داريم . » ( 9 ) 

154

استانداران كشور پس از شركت در كنفرانس چند روزه كه براي بررسي مسائل و مشكلات  موجود در استان‌ها در وزارت كشور تشكيل شده بود ( خبر ضميمه دارد ) ، عصر امروز با امام خميني ديدار كردند . در اين ديدار وزير كشور تقاضا و خواست استانداران را درباره كميته‌ها ،  كشت و كار كشاورزي ، تملك اراضي باير و كشاورزي و مواد مخدر بيان كرد . وي در خصوص  كميته‌ها گفت : « آقايان استانداران وجود كميته‌ها را لازم و ضروري تشخيص دادند چون در شرايط فعلي براي حفظ نظام و تعقيب مسائلي كه مربوط به رژيم قبلي است ، كميته‌ها بهتر مي‌توانند عمل كنند ، ولي از طرفي به علت عدم وجود هماهنگي بين اعضا و نيز نبودن اصول و مقرراتي كه طبق آن عمل نمايند ، مزاحمت براي كار آقايان به وجود مي‌آورند و در پاره‌اي از موارد دچار اشكالات زيادي مي‌گردند كه بيان انواع اشكالات تضييع وقت خواهدبود . »

امام خميني در پاسخ وزير كشور فرمودند : « راجع به كميته‌ها كه در حقيقت سنگرهايي براي مملكت به شمار مي‌روند ، به وسيله همين‌ها  بود كه آن سد بزرگ را شكستيم ، مورد تاييد ما هستند . لكن تصفيه آن لازم و ضروري است . من  هم متاسفم كه در پاره‌اي از موارد كميته‌ها آن  طور كه بايد مفيد نيستند و ضرر دارند ، اما اين  موجب نمي‌شود كه ما دست از اين كميته‌ها برداريم . ما علاوه بر ارتش ، اين سربازان ملي و  پاسداران ملي را در مملكت لازم داريم ، بنابراين  كميته‌ها را بايد اصلاح نمود و اين با افراد حوزه  علميه و شوراي انقلاب و آقايان است كه طرح  بريزند و با فرستادن اشخاصي به نقاط مختلف  مملكت ، كميته‌ها را اصلاح و تصفيه  نمايند . » ( 10 ) 

155

حجت الاسلام سيدمحمود دعايي - كه

 

 

حجت الاسلام سيد محمود دعايي

اولين سفير جمهوري اسلامي ايران در عراق

 

 

زماني از عراق برنامه راديويي “ روحانيون مبارز “ را عليه رژيم شاه اجرا مي‌كرد - به عنوان اولين  سفير جمهوري اسلامي ايران در عراق منصوب شد . به نوشته روزنامه اطلاعات ، درحالي كه  هنوز عده‌اي از سفراي ايران در خارج از كشور بي توجه به احضار رسمي وزارت امورخارجه  ايران به كشور باز نگشته‌اند ، وزارت امورخارجه 15 سفير و10 سركنسول را انتخاب كرد كه پس  از تصويب شوراي انقلاب بزودي عازم محل ماموريت خودخواهندشد . در ميان اين 35 نفر تنها  يك نفر خارج از كادر وزارت امورخارجه انتخاب شده كه وي نيز يك روحاني است و به عنوان  سفير ايران در بغداد منصوب شده است . برخي ازكشورهايي كه وزارت امورخارجه براي آنها سفير يا سركنسول انتخاب كرده عبارتند از : هند ، پاكستان ، اندونزي ، فيليپين ، آلمان غربي ، امريكا  و انگلستان . ( 11 ) 

156

دكتر “ مبشري “ وزير دادگستري جمهوري اسلامي ايران در مصاحبه‌اي با خبرنگار صدا و سيماي  ايران به تشريح روابط سناتور “ جاكوب جاويتس “ سناتور جمهوري خواه و صهيونيست معروف  با رژيم گذشته پرداخت . سناتور مذكور ازجمله شخصيت‌هاي امريكايي است كه عليه نظام  جديد ايران فعالانه مي‌كوشد . مبشري گفت :

براساس اسناد موجود ، خانم “ جاويتس “ كه تحت عنوان برنامه‌هاي روابط عمومي  هواپيمايي ملي ايران قرارداد يك ساله‌اي به مبلغ 507500 دلار امريكايي با مقامات ايراني  منعقد كرده بود ، نقش واسطه مقامات ايراني و شوهرش جاكوب جاويتس را ايفا مي‌كرد . نامه‌اي  وجود دارد كه نشان مي‌دهد قراردادي با خانم جاويتس امضا شده است . در حاشيه اين نامه ،  “ راجي “ به “ هويدا| “ نخست وزير سابق مي‌نويسد : « طرح تبليغاتي همكاري خانم جاويتس تقديم  مي‌گردد تا به شرف عرض ملوكانه برسد . به نظر بنده انجام اين طرح يعني طرحي كه ميليون‌ها  تومان به اين شخص بدهند كه در اروپا و خارج تبليغ كند كه شاه خيلي خردمند است وصلح  جهان را اين فرد نگاه داشته است . آقاي “ راجي “ بابت اين كار به نخست وزير نوشته كه به نظر بنده  انجام اين طرح به صلاح است حتي اگر تنها نتيجه آن ريختن پولي به جيب خانم جاويتس باشد .  استدعا مي‌كنم در مورد دو رقمي‌كه پيشنهاد شده ، يكي 795000 دلار و ديگري يك ميليون و  دو هزار دلار نيز اوامرتان را ابلاغ فرماييد . »

دكتر مبشري افزود : خيلي بامزه است كه مي‌نويسند همين كه اين پول به جيب اين خانم  ريخته شد اين سعادتي است براي ايران ! همچنين سپهبد “ دكتر ايادي “ به هويدا مي‌نويسد :  « اعلي حضرت همايون شاهنشاه آريامهر در مورد همكاري خانم جاويتس با دولت شاهنشاهي  فرمودند چون اينها يهودي هستند بايد محرمانه باقي بمانند . » اين كسي است كه مي‌گفت ما با يهود بد هستيم و به نفع اعراب كار مي‌كنيم . تيمسار سپهبد دكتر ايادي در نامه ديگري به هويدا مي نويسد : « پيرو نامه‌اي كه درباره پيشنهاد خانم جاويتس همسر سناتور جاويتس داير بر همكاري شركت روابط عمومي با دولت شاهنشاهي به پيشگاه همايوني تقديم شده بود ، اكنون 
والاحضرت شاهدخت “ اشرف پهلوي “ مي‌فرمايند كه معظم له در اين باره به پيشگاه مبارك  شاهنشاه آريامهر مرقومه‌اي تقديم داشتند مبني بر اين كه اجازه فرمايند اين همكاري با شركت  پيشنهادي مستقيم از تهران انجام پذيرد تا نه فقط جواب گويي در مقابل اظهارات و تعبيرات  مخالفين در امريكا باشد بلكه در موقعي كه خود والاحضرت نيز در نيويورك تشريف دارند بتوان  با تماس‌هاي شخصي كه دارند براي استفاده‌هاي تبليغاتي به نفع كشور از او استفاده شود . »

دكتر مبشري در ادامه مصاحبه خود گفت : باز نامه ديگري كه خيلي مهم است و هويدا به  پيشگاه مبارك نوشته است كه همه آن جالب است : « خانم جاويتس همسر سناتور جاويتس  سناتور ارشد ايالت نيويورك نامه‌اي به چاكر [ يعني به هويدا| ] نوشته كه طي آن پيشنهاد نمود ايران براي شناساندن بيشتر و بهتر تحولات همه جانبه اخير خود ( يعني سوزاندن مردم و بردن  تمام مخازن تحت الارض و سطح الارضي و غيره به مردم امريكا ) ، روشن ساختن اذهان عمومي  نسبت به هدف‌هاي واقعي سياست خارجي و اقتصاد ايران ، عرضه داشتن امكانات بازرگاني و جهانگردي ايران به مردم آن كشور ، با يك شركت روابط عمومي‌كه خود خانم جاويتس نيز با آن  همكاري دارند مذاكراتي در جهت امضا قرارداد انجام گردد . به نظر چاكر پيشنهاد خانم جاويتس  داراي محاسني است و درصورتي كه اراده ملوكانه تعلق گيرد مي‌توان از آن بهره برداري‌هاي  موثري نمود . خاطر خطير شاهانه مستحضر است از زماني كه قيمت نفت افزايش يافته ، جرايد و وسائط ارتباط جمعي در جهان توجه خيلي بيشتري به كشورهاي توليدكننده نفت مي‌نمايند و در خيلي از كشورها و بخصوص در امريكا كوشش شده تا كليه گرفتاري‌هاي مالي دنياي غرب و حتي تورم جهاني را صرف به اين افزايش قيمت نفت نسبت دهند . اخير هم راجع به خريدهاي  نظامي ايران در بعضي از روزنامه‌ها تعبيراتي شده و اظهارات مخالف عده‌اي از سناتورها نقل  گرديده . وجود يك سازمان مجهز و مطلع در امريكا كه بتواند بدون هيچ گونه ارتباطي با ايران به  زبان و به نحوي كه براي مردم امريكا محبوبيت بيشتري داشته باشد نظرات ايران را به طور صحيح منعكس سازد و راس در رفع شبهه‌ها و تعبيراتي كه ممكن است بر اشاعه اخبار پيش آيد فورا اقدام نمايد ، داراي ارزش است . خيلي روشن [ وابستگي اش ] به ايران معلوم نباشد ولي  هدفش نشان دادن ترقيات ايران و عظمت شاهنشاه باشد . » ( 12 ) 

157

جمهوري اسلامي ايران در واكنش به قطع‌نامه 17 ماه مه سناي امريكا كه در محكوميت ايران و دادگاه‌هاي انقلاب صادر شده بود ، از اين كشور خواست تا اعزام “ كاتلر “ سفير جديد خود به تهران  را كه عليه جمهوري اسلامي موضع گيري كرده بود ، به تاخير اندازد . در اطلاعيه وزارت  امورخارجه جمهوري اسلامي ايران آمده است : « دولت موقت جمهوري اسلامي ايران در جلسه  فوق العاده مورخ 29 ارديبهشت ماه 1358 بعد از استماع گزارش وزير امورخارجه در مورد رويدادهايي در روابط دولت امريكا با ايران و بررسي پيام مورخ بيستم ماه مه 1979 آقاي  “ سايروس ونس “ وزير امورخارجه‌امريكا كه توسط كاردار سفارت امريكا در 25 ارديبهشت ماه 
1358 به وزير امورخارجه جمهوري اسلامي ايران تقديم شده و با توجه به قطع‌نامه‌اي كه در 17 ماه مه 1979 در سناي امريكا به تصويب رسيده است ، مقرر داشت كه اين مراتب توسط وزير امورخارجه جمهوري اسلامي ايران اعلام گردد : قطع‌نامه هفدهم ماه مه 1979 سناي  امريكا درباره ايران دخالت آشكار و غيرقابل انكار مقامات حاكمه‌امريكا در امور داخلي ايران  محسوب مي‌شود و دولت ايران به اين رويه سناي امريكا شديد اعتراض مي‌نمايد . قطع‌نامه  سناي امريكا تناقض آشكار با روابط دوستانه ميان دو ملت ايران و امريكا دارد و با مفاد نامه  وزير امورخارجه‌امريكا مبني بر تمايل دولت امريكا به حفظ روابط دوستي ميان دولتين ايران و امريكا مغايرت كامل دارد . » در يادداشت وزارت امورخارجه ايران همچنين تاكيد شده است :  « ادامه چنين رويه خصمانه‌اي از جانب مقامات مسئول امريكا باعث شد دولت ايران زير فشار افكار عمومي‌خلق ستمديده مجبور شود روابط خود را با امريكا در جهت محدود نمودن آن  تجديد نظر نمايد . » به نوشته روزنامه كيهان ، وزارت امورخارجه جمهوري اسلامي ايران  همچنين به طور شفاهي به كاردار سفارت امريكا اطلاع داد كه نظر دولت ايران است كه آقاي  سفير كبير امريكا مسافرت خود را تا روشن شدن جو سياسي به تعويق بيندازد . ( 13 ) 

158

دكتر ابراهيم يزدي وزير امورخارجه ايران در پاسخ به نامه سايروس ونس وزير امورخارجه‌ امريكا نامه‌اي خطاب به وي فرستاد . متن كامل نامه به شرح زير است :

بسمه تعالي

جناب آقاي وزير امورخارجه

دريافت نامه مورخ سيزدهم مه 1979 ( يكشنبه 23/2/1358 ) آن جناب موجب  خوش وقتي گرديد . از تبريكات و آروزهايي كه به مناسبت انتخاب اين جانب به سمت وزير امورخارجه دولت موقت جمهوري اسلامي ايران ابراز فرموده‌ايد ، سپاسگزارم و مايلم متقابلا به  شما اطمينان بدهم كه جمهوري اسلامي نيز در مسائل و مصالح مشترك دو كشور آماده همكاري  مي‌باشد .

از خبري كه در مورد انتصاب آقاي “ كاتلر “ به سمت سفير ايالات متحده‌امريكا در تهران به  من داده‌ايد متشكرم و اميدوارم به محض مساعد شدن فضاي روابط ديپلماتيك دو كشور ، ايشان  بتوانند به ايران آمده وظايف خود را شروع كنند . من از عقيده شما مبني بر لزوم تبادل نظر كامل و صادقانه ، خواه به طور مستقيم و خواه به وسيله نمايندگان دو كشور ، استقبال مي‌كنم و در چارچوب اين فكر مايلم مطلب زير را با شما در ميان بگذارم و توجه خاصتان را نسبت به آن  جلب نمايم .

جناب آقاي وزير امورخارجه ! شما در نامه خودتان نوشته‌ايد كه دولت متبوعتان قصد دارد به هيچ گونه در امور داخلي ايران مداخله ننمايد . من از اين تصريح متشكرم ، اما ناگزيرم بگويم كه 
به نظر دولت موقت جمهوري اسلامي ايران قطع‌نامه مورخ 17 مه 1979 ( پنج شنبه  27/2/1358 ) سناي كشور شما در مورد مجازات جنايتكاران رژيم سابق به هيچ وجه از اصل  فوق پيروي نمي‌كند و از مصاديق بارز مداخله در امور داخلي كشور ما مي‌باشد و ناگزير دولت  ايران نسبت به اين رويه قطع‌نامه سناي امريكا شديد اعتراض مي‌نمايد . براي ملت ايران مايه  تعجب است كه چگونه سناي امريكا هنگامي‌كه رژيم گذشته جوانان ما را بي پروا به خاك و خون مي‌غلتاند ، ساكت مي‌ماند و احساس نمي‌كرد كه حقوق بشر در ايران نقض شده است ، اما اكنون كه انقلاب پيروز شده و جنايتكاران ، بدون درنظر گرفتن وابستگي‌هاي مذهبي آنان ، به  سزاي اعمالشان مي‌رسند ، فرياد نقض حقوق بشر را در كشور ايران بلند كرده و از كساني كه براي  بيش از نيم قرن شرم آورترين جنايت را مرتكب شده‌اند پشتيباني نمايد !

جناب آقاي وزير امورخارجه ! يقين دارم كه جناب عالي به خوبي وقوف داريد كه يكي از هدف‌هاي اصلي و مستمر انقلاب مردم ايران پايان دادن به هرگونه دخالت بيگانگان در امور داخلي كشورشان است . در چنين شرايطي بايد با نگراني اظهار كنم كه اقدام سناي كشور شما نه  تنها به ايجاد تفاهم مشترك و مبنايي براي همكاري ثمربخش ـ كه شما در نامه خودتان بدان  اشاره كرده‌ايد ـ كمك نمي‌كند بلكه دولت ايران را مجبور مي‌سازد كه زير فشار شديد افكار عمومي ملت در روابط خود با دولت امريكا در جهت محدود نمودن آن تجديدنظر نمايد .

به شما اطمينان مي‌دهم كه دولت متبوع من نيز مايل است با ايالات متحده‌امريكا روابط نزديك دوستي و همكاري را براساس حفظ استقلال مملكت و منافع ملي و احترام متقابل  برقرار نمايد ولي اين روابط همان طوري كه جناب عالي نيز متذكر شده‌ايد بايد بر مبناي جديدي  پايه گذاري شود . اين مبنا ، به نظر دولت من ، توجه و احترام به احساسات و خواسته‌هاي مردم  ايران و قبول واقعيات ملهم از انقلاب قهرمانانه آنان مي‌باشد .

به شما اطمينان مي‌دهم كه چنانچه روابط جديد دو كشور ما براساس مباني فوق بنا شود ،  زمينه براي همكاري‌هايي كه جناب عالي در نامه خودتان بدان اشاره فرموده‌ايد مساعد خواهد شد . متقابلا آرزومندم در آينده فرصتي پيش آيد كه شما را ملاقات كنم . ( 14 ) 

159

سفارت امريكا در تهران در گزارشي به وزارت امورخارجه آن كشور به‌امضاي “ ناس “ با طبقه بندي محرمانه و موضوع “ ملاقات با دكتر يدالله سحابي “ نوشت : « كاردار و كفيل صبح  بيستم مه ( سي ام ارديبهشت ) با دكتر يدالله سحابي وزير مشاور در امور انقلاب ديدار كرد .  سحابي ، امريكايي‌ها را با خوش رويي و رفتار موقرانه قديمي فارسي پذيرفت و در تمام مدت ،  مذاكرات دوستانه انجام شد . نكات ذيل اهم مطالب است : پس از اين كه كاردار علاقه‌امريكا را در مورد روابط حسنه با دولت موقت ايران ابراز داشت و گفت كه دولت امريكا درصدد مداخله در امور ايران نيست ، سحابي بلافاصله و با رفتار قابل فهمي از حملات رسانه‌هاي عمومي به دولت  امريكا كه منجر به ارائه طرح “ جاويتس “ در مورد ايران گرديد ، اظهار تاسف كرد . سحابي گفت كه 
ايران دوره انقلابي را مي‌گذراند و دوباره تاكيد نمود كه دولت “ بازرگان “ خواهان روابط حسنه با امريكا است . لكن خاطر نشان كرد كه مسائل متعددي است كه بايد ميان ايران و امريكا حل شود و بسيار اظهار تاسف نمود كه سوءتفاهمات باعث تيرگي صحنه عمومي شده است . ( گفته شده )  كه وزير خارجه ايران با كاردار در مورد اين مشكل مذاكره خواهد كرد ( يزدي صحبت كرد . رجوع  شود به تلگرام ماه سپتامبر در ملاقات بعدي ) . وي گفت بسياري از آنچه كه در طرح ( جاويتس )  آمده ، درست است و مقداري از آنچه در مطبوعات ايران درج شده نيز صحيح است .

ايران در موقعيت انقلابي است و حتي مسئله ساده‌اي چون گذرنامه جديد هنوز حل  نشده است . نقش دادگاه‌هاي انقلاب ، تظاهرات جمعي و ساير جنبش‌ها تمام در حال تغيير است . مشكلات ايران رسيدگي خواهدشد ، ولي زمان لازم دارد . كاردار اظهار داشت كه اعدام‌ها و محاكمه‌هاي بدون استانداردهاي پذيرفته شده بين‌المللي سبب شده است كه‌امريكا و ديگران  راجع به انقلاب ايران بدتر از آنچه كه بايد ، فكر كنند . سحابي با رنج آشكاري در چهره گفت : شما راست مي‌گوييد ، ما خودمان در مورد اين اعدام‌ها خوشحال نيستيم ، اما چه انتظاري مي‌توانيد داشته باشيد ؟ اگر دولت بازرگان در حكومت نباشد ، اميدي براي ثبات نيست . ( تفسير : فكر مي‌كنيم كه او احتمالا حق دارد . ) سحابي گفت كه اين دادگاه‌ها يك پديده كوتاه مدتي است كه  دوام نخواهدداشت . دولت موقت مي‌خواست كه آنها را هرچه زودتر برچيند اما قدري وقت  مي‌خواهد . كاردار در مورد بافت جديد دولت سوال كرد . سحابي جواب داد كه پيش نويس  قانون اساسي طي دو هفته منتشر خواهدشد . مجلس موسسان طي 30 تا 60 روز تشكيل  خواهد شد . دولت موقت انتظار دارد كه مجلس موسسان حداكثر 4 ماه طول بكشد و به دنبال آن ،  انتخابات رياست جمهوري و مجلس تا پايان سال انجام مي‌گيرد . سحابي در مورد ارتباط  پاسداران انقلاب با دولت جديد حكومتي گفت اين امر حتي اعضاي دولت را گيج كرده است .  فعلا دكتر چمران ( مصطفي ) در راس سپاه است اما معاون نخست وزير نيست .

معاون نخست وزير “ بني اسدي “ ارتباطي با پاسداران انقلاب ندارد . سحابي گفت دفتر خودش ، امور انقلاب ، مسئول بررسي همه قوانين و هماهنگي آنها با سيستم جديد حكومت  خواهدبود . در اين رابطه از كفيل به خاطر ارسال نسخه‌اي از قانون اساسي فدرال ايالات متحده ،  تشكر كرد . پس از صحبت درباره سيستم فدرال ، من جمله درباره خط دوگانه بافت‌هاي دولتي و ايالتي و ماليات فدرال ، سحابي گفت كه اگر مطلب ديگري در مورد بافت فدرال داشته باشيم ،  خواهان دريافتش است . دولت موقت درنظر دارد كه ايران را به صورت سيستم فدراسيون دولتي  درآورد تا كمكي بشود به تسهيل مشكلات قومي و ساير مسائل عدم تمركز . كاردار گفت كه  دولت امريكا با كمال ميل اطلاعات ديگري خواهد داد . » ( 15 ) 

ضميمه خبر شماره 154

نخستين كنفرانس استانداران كشور بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در حضور مهندس مهدي  بازرگان نخست وزير ، چند تن از وزيران و با شركت 21 استاندار و 2 معاون استاندار در تالار
وزارت كشور در روزهاي 25 تا 30 ارديبهشت ماه 1358 برگزار شد . در اولين جلسه اين كنفرانس  كه در ساعت 8 صبح روز 25/2/58 تشكيل شد ، “ احمد صدرحاج سيدجوادي “ وزير كشور سخناني ايراد كرد و با برشمردن نيازهاي مالي ، اداري ، سياسي و بهداشتي استان‌ها ، ضمن  تشريح هدف كنفرانس ، در جهت يافتن راه حل مشكلات موجود ، چنين پيشنهاد نمود :

پس از اعلام خطوط اساسي طرح ها و پيشنهادات و مشكلات و نارسايي‌هاي هر استان ،  اقدام به تشكيل كميسيون‌هاي رسيدگي و تقسيم كار گردد تا با ادامه بحث در اين كميسيون ،  ارجاع امور به اين جلسات كه بيشتر جنبه تخصصي خواهدداشت به نتايج موثر و سريع تري  دست يابيم و اين برنامه را تا صدور قطع‌نامه و اختتام كنفرانس دنبال كنيم . كميسيون‌ها به اين  شرح پيشنهاد مي‌شود : كميسيون ارائه حقوقي ، كميسيون برنامه ريزي و بودجه ، كميسيون  سياسي و انتظامي ، كميسيون فرهنگي و اجتماعي و كميسيون كشاورزي و اقتصادي .

سپس مهندس بازرگان نخست وزير دولت موقت آغاز به سخن كرد و با اشاره به مشكلات  موجود و تشكيل عجولانه دولت و تفويض اختيارات و وظايف روساي سازمان‌ها و استانداران ، گفت :

در مورد افرادي كه مامور تحويل گرفتن ادارات مي‌كردم ، پيش خودم و پس از آن در حضور آقايان وزرا اين كار را به عملي كه يك ناخداي كشتي درحال غرق نسبت به مسافران انجام  مي‌دهد تشريح مي‌كردم . اغلب ماموريت‌هايي كه ما به اشخاص مي‌داديم به اين صورت بوده ؛  يعني آنان را به‌امان خدا و به‌اميد احساس وظيفه ، ايمان ، علاقه و ميل خدمتگزاري به  خلق ، به حوزه‌هاي ماموريت فرستاديم ، بدون اين كه ماموريت دهنده از كم و كيف مشكلات حوزه  ماموريت باخبر باشد . بايد خدا را شكر كرد كه در اين درياي پرتلاطم و در اين امواج بي نهايت ،  آقايان تشريف بردند و غرق نشدند ، مملكت هم غرق نشد و بحمدالله آقايان استانداران  توانستند الان در اين جا حضور يابند و گزارش مشكلات و نارسايي‌هاي حوزه ماموريت خود را مطرح كنند .

پس از سخنان نخست وزير نوبت به مهندس “ رحمت الله مقدم مراغه‌اي “ استاندار آذربايجان شرقي رسيد كه طي سخناني با اشاره به تغيير شرايط سياسي و اجتماعي پس از پيروزي انقلاب اسلامي و ضرورت اتخاذ روش‌هاي متناسب با اين تغييرات ، گفت : ما در عين  حال كه انقلاب كرده‌ايم متاسفانه بعضي از روش‌هاي ما انقلابي نيست . روش كار بايد انقلابي  باشد ، نه اين كه همه چيز را به هم بريزيم . وي با اشاره به يكي دو نمونه از كارهاي غيرانقلابي  گفت : مثلا ميليون‌ها ريال پول تغذيه رايگان بلاتكليف مانده ، وقتي مي‌خواهيم از آن استفاده  كنيم مي‌گويند از اين ماده به آن ماده نمي‌شود .

آن گاه دكتر “ حبيب داوران “ استاندار گيلان طي سخناني با اشاره به وضعيت نابسامان  مديريت كارخانه‌ها گفت : احتمال اين مي‌رود كه كارخانه‌هايي كه با هزار مكافات به راه افتاده‌اند بار ديگر متوقف شوند ، زيرا مسئله مديريت در كارخانه‌ها در حال از بين رفتن است .

 

 “ طاهر احمد زاده “ استاندار خراسان نيز در حاشيه كنفرانس در گفت وگويي با خبرنگار روزنامه اطلاعات در مورد نحوه عملكرد دولت موقت گفت : دولت تاكنون كوشش كرده كه  محتواي انقلاب را در پوشش خشك و بدون تحرك و پوسيده دوران طاغوت نگاه دارد ، ولي اين  پوسته بايد شكسته شود و با اتكاء به نيروي خلق ايران برنامه‌هاي انقلابي به سرعت به مورد اجرا گذارده شود . ( 16 ) 

دومين روز برنامه كار كنفرانس استانداران سراسر كشور با حضور روساي شهرباني و ژاندارمري در ساعت 8 صبح روز 26 ارديبهشت انجام شد و مسائل مربوط به نيروهاي انتظامي  و چگونگي انتقال قدرت به آنها ، مبارزه با مواد مخدر و بيكاري مورد بحث قرار گرفت .

اولين سخنران جلسه‌امروز كنفرانس استانداران ، مهندس مقدم مراغه‌اي استاندار آذربايجان شرقي بود كه درباره ارتباط دستگاه‌هاي دولتي با مردم ، صحبت كرد و گفت : بنده اجازه  مي‌خواهم به طور مقدمه در يك مورد اعتراض و گله كنم . اعتراض من به راديو ـ تلويزيون است ،  اعتراض و يا گله من از جهت پخش اخبار مربوط به كنفرانس استانداران است . وي گفت : چون  بنده به عنوان يكي از استانداران از طرف همكاران صحبت كردم ، راديو ـ تلويزيون سخنان بنده را سانسور كرده است . ( 17 ) 

تيمسار “ مجللي “ رئيس شهرباني كل كشور در اين جلسه درباره وضعيت نيروهاي شهرباني  گفت : بر اثر انقلاب ، پرسنل شهرباني متلاشي شد ، درحال حاضر ما با 70 درصد پرسنل مشغول  به كاريم ، بقيه تحت تعقيب مي‌باشند . شهرباني درنظر دارد براي تكميل كادر خود عده‌اي  جوانمرد استخدام كند ؛ اين گروه - كه براي هيجده ماه به استخدام شهرباني در مي‌آيند - امور انتظامي شهرها را به عهده خواهند داشت . علاوه بر آن درنظر داريم گروهي پاسدار ديپلمه با حقوق و مزاياي مكفي استخدام كنيم .

دكتر “ حميد بهرامي “ استاندار كرمان ناطق بعدي جلسه بود كه با اشاره به ضعف نيروهاي  انتظامي در منطقه ، گفت : من معتقدم كه بايد پاسداران و افراد نيروي انتظامي با يكديگر همكاري  كنند . اسلحه را نبايد به افراد غير مسئول بدهيم . ( 18 ) 

دكتر “ ابراهيم يونسي “ استاندار كردستان نيز طي سخناني گفت : در اين استان ، ما كارخانه  نداريم ولي با اجراي طرح‌هاي ضربتي توانسته‌ايم مقداري از كارها را راه بيندازيم و كارگران را در راه‌ها و جاده‌ها به كار گرفته‌ايم .

تيمسار مدني استاندار خوزستان نيز گفت : مشكل بيكاري استان خوزستان زاييده توقف  فعاليت‌هاي كشاورزي ، صنعتي و بازرگاني است كه از توقف تلاش‌هاي ملي و يا دولتي  سرچشمه مي‌گيرد .

 “ طاهر احمدزاده “ استاندار خراسان خطاب به وزير كار و امور اجتماعي گفت : اگر اختيارات  لازم را به استانداران بدهيد ، برايتان هيچ مشكل بيكاري به وجود نخواهيم آورد . با بررسي‌هايي  كه در مورد علل مهاجرت روستاييان صورت گرفته ، معلوم شده كه روستاهاي ما بيش از حد
تصور به كار احتياج دارند . ( 19 ) 

دكتر “ عالي “ استاندار لرستان نيز با اشاره به مشكلات استان خود ، گفت : در لرستان اكثرا اسلحه دست مردم است و به چند مسئله بايد توجه شود كه عبارتند از : مسئله بازرسي ، مسئله  ارتباطي ، مسئله كمبود هلي‌كوپتر و نفربرهاي ارتشي . وي در ادامه سخنانش گفت : بايد به نفرات  تعليمات ديني و ايماني آموخت چه به وسيله روحانيون و چه كسان ديگري كه صلاحيت داشته  باشند ؛ اين كار روحيه پرسنل را تقويت مي‌كند . وي گفت : با افزايش بيمارستان‌ها براي مبارزه با اعتياد كاري از پيش نمي‌رود ؛ براي جلوگيري از اين بلاي خانمان سوز بايد از آيات عظام ياري  جست و مصرف مواد مخدر بايد تحريم شود ، اين تحريم به عنوان وظيفه شرعي بايد مورد توجه قرارگيرد ؛ ديگري تدريس مضرات آن به طور كلاسيك به وسيله‌اموزش و پرورش ؛ سوم  مبارزه با قاچاق [ كه منظورش هروئين بود ] از طرف مامورين انتظامي . وي افزود : در سال‌هاي  آينده بايد كشت مواد مخدر بشدت محدود گردد . ( 20 ) 

سومين روز برنامه كار كنفرانس استانداران سراسر كشور ، در خصوص موضوعات محوري  خلع سلاح عمومي و مسائل مربوط به پاكسازي ادارات ، در صبح روز 27 ارديبهشت ادامه  يافت . در ارتباط با موضوع خلع سلاح عمومي‌كه در جلسه محرمانه مورد بحث قرارگرفت ،  مهندس احمد مدرسي زاده استاندار بوشهر به خبرنگار اطلاعات گفت : در اولين فرصت ممكن  طرح خلع سلاح را در استان بوشهر به مورد اجرا مي‌گذاريم و افراد غيرمسئول در اولين فرصت  خلع سلاح مي‌شوند . ( 21 ) 

چهارمين روز كنفرانس استانداران كشور در صبح و بعدازظهر روز 8/2/58 برگزار شد . در نشست صبح كه با حضور “ معين فر “ وزير مشاور و سرپرست سازمان برنامه وبودجه انجام شد ،  مشكلات مناطق مختلف كشور مورد بررسي قرارگرفت و هر يك از استانداران به تشريح نيازها و برنامه‌هاي خود پرداختند و براي پيشبرد اهداف و برنامه‌هاي خود درخواست‌هايي را اعلام  نمودند كه سرپرست سازمان برنامه وبودجه پاسخ‌هاي لازم را به آنها داد . در نشست بعدازظهر ،  مسائل مربوط به سازمان زنان و اهداف و روش‌هاي آن و مسئله پيشاهنگي و نحوه سازمان دهي  آن در استان‌ها بررسي شد . ( 22 ) 

پنجمين و آخرين روز كنفرانس سراسري استانداران كشور صبح روز 29/2/58 برگزار شد .  در اين نشست ، استانداران پس از پنج روز بحث و گفت وگو با صدور قطع‌نامه‌اي نظريات خود را در خصوص مسائلي از قبيل بيكاري ، كشاورزي ، صنايع و معادن ، مسكن و شهرسازي ، عمراني ،  پليس و ژاندارمري ، مواد مخدر ، شهرداري‌ها ، كميته‌هاي انقلاب ، خلع سلاح عمومي و پاكسازي ، به دولت توصيه كردند . در مورد خلع سلاح ضمن تاكيد بر لزوم تشكيل و تقويت  سپاه پاسداران انقلاب و ايجاد كادرهاي ثابت و افتخاري براي سپاه مزبور ، اعلام شد كه چنانچه  در استاني خلع سلاح عناصر بي صلاحيت ضروري تشخيص داده شود ، به دعوت و تحت نظر استاندار يا فرماندار محل كميسيوني تشكيل و نسبت به خلع سلاح فرد يا افراد مورد نظر اتخاذ
تصميم گردد . درباره كميته‌هاي انقلاب نيز خواسته شد : نسبت به تعيين حدود اختيارات  كميته‌هاي انقلاب اسلامي‌تا زمان انحلال آنها اقدام گردد . ( 23 ) 

 

منابع و ماخذ روز شمار 30/2/1358

 

1 ـ روزنامه كيهان 31/2/1358 ، ص 2 .

2 ـ ماخذ شماره 1 ، ص 7 ، خبرگزاري يونايتدپرس .

3 ـ ماخذ شماره 1 ، ص 6 .

4 ـ سند شماره 090307 مركز مطالعات و تحقيقات  جنگ ، گزارش مامور دفتر هماهنگي مناطق سپاه به  مركز .

5 ـ روزنامه اطلاعات ، 1/3/1358 ، ص 3 .

6 ـ روزنامه كيهان ، 3/3/1358 ، ص 2 .

7 ـ روزنامه كيهان ، 30/2/1358 ، ص 7 .

8 ـ روزنامه كيهان ، 29/2/1358 ، ص 11 .

9 ـ روزنامه كيهان ، 1/3/1358 ، ص 8 ، روزنامه  اطلاعات 31/2/1358 ، ص 1 .

10 ـ ماخذ شماره 1 ، ص ص 1 تا 8 .

11 ـ روزنامه اطلاعات ، 30/2/1358 ، ص 1 .

12 ـ ماخذ شماره 1 ، ص 3 .

13 ـ ماخذ شماره 1 ، ص 2 .

14 ـ دانشجويان پيروخطامام ، اسناد لانه جاسوسي  امريكا ، جلد63 ( تهران : نشر لانه ، بي تا ) ص ص  98ـ96 .

15 ـ دانشجويان پيروخطامام ، اسناد لانه جاسوسي  امريكا ، جلد18 ( تهران : نشر لانه ، بي تا ) ص ص  98ـ97 .

16 ـ روزنامه اطلاعات ، 25/2/1358 ، ص 2 .

17 ـ روزنامه اطلاعات ، 26/2/1358 ، ص 2 .

18 ـ روزنامه كيهان ، 27/2/1358 ، ص 2 .

19 ـ ماخذ شماره 17 ، ص 2 .

20 ـ ماخذ شماره 18 ، ص 2 .

21 ـ روزنامه اطلاعات ، 27/2/1358 ، ص 2 .

22 ـ ماخذ شماره 11 ، ص 3 .

23 ـ روزنامه اطلاعات ، 1/3/1358 ، ص 4 .



لینک کوتاه :
کد خبر : 3330

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال
  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245