روزشمــــار

دوشنبه

28 خرداد 1358

23 رجب 1399

18 ژوئن 1979

477

سيد محمدرضا علوي فرماندار خرمشهر در نامه‌اي كه براي شيخ عيسي خاقاني ارسال كرد در مورد تشكيل كانون‌هاي جديد در خرمشهر پس از تخليه كانون‌هاي گذشته ، نوشت :

حضرت حجت الاسلام شيخ عيسي خاقاني ـ دامه بركاته ـ جناب آقاي استاندار فرمودند : « در اجراي نظريات حضرت مستطاب عالي فوراً كانون نشر فرهنگي اسلامي در خرمشهر زير نظر يكي از آيات عظام تشكيل شود . به شرط تأييد آيت الله شيخ محمدطاهرآل شبيرخاقاني فوراً كار خود را شروع نمايند و به عنوان ميمنت و تبرك بعد از چاپ يك قرآن مجيد ، يك دوره از كتاب‌هايي كه تا كنون از طرف آيت الله شيخ محمدطاهر آل شبيرخاقاني چاپ و منتشر شده ، مجدداً چاپ و منتشر شود و به تعداد كافي در اختيار علاقه‌مندان قرار گيرد و دورة كاملي از كتاب‌هاي منتشرة فوق به طور رايگان براي كتابخانه‌هاي بزرگ ايران و جهان ارسال گردد . هزينه  و بودجه تأمين است و فرصت مغتنم مي‌داند ، شخصاً حضورتان اداي احترام كنم . » ( 1 ) 

478

گروهي از مردم خرمشهر ضمن مراجعه به دفتر نمايندگي روزنامه كيهان خدمات سيد محمدرضا علوي فرماندار خرمشهر را ستودند و تقاضاي تشويق نام برده را از مقام محترم وزير كشور و استاندار محترم خوزستان داشتند . آنها مدعي بودند : « اگر فرماندار بيمار نمي‌شد ، در خرمشهر خوني ريخته نمي‌گرديد ما ديديم روزهاي قبل از واقعه را كه چگونه طي جلسات چند و چندين  ساعته با همه گروه‌ها چه عرب و چه عجم برادروار به گفت وگو نشست و با صبر و تحمل حتي  سخنان درشت و ناروا را با صبر شنيد و با سياست پاسخ داد . علوي در بدو ورودش به خرمشهر با مشكلات بزرگي رو‌به‌رو بود كه از جمله آنها ، اعتصاب كارگران بندر استيودورينگ ، فرار كارفرمايان از پرداخت حقوق كارگران زحمت كش و انحلال شركت‌هايي را كه صاحبانش  مي‌ديدند ديگر زمان چپاول به پايان رسيده است را مي‌توان نام برد . علوي در يك گفت وگوي  كوتاه ولي انقلابي به كارفرمايان انقلاب را تفهيم نمود . »

مراجعه كنندگان افزودند : « اعتصاب‌ها با زور و قلدري شكسته نشد بلكه به اعتصاب كنندگان  گفته شد كه ضدانقلاب از اعتصاب شما كارگران بهره مي‌برد . و چون گفته‌ها صادقانه بود ،  اعتصابيون نيز پذيرا شدند و خلاصه خرمشهر ـ بندر بزرگ ايران ـ بار ديگر فعاليت شبانه روزي  خود را از سرگرفت و بيش از ده هزار كارگر به كار مشغول شدند . » علوي خود عقيده دارد كه هنوز نتوانسته حتي يك قدم براي مردم بردارد . وي مي‌گويد : « با كمك مسئولان ، به خصوص تيمسار مدني استاندار محبوب خوزستان ، به زودي كارهاي عمراني و اساسي را در اين شهر آغاز خواهيم كرد ؛ تا آن جا كه خرمشهر همچون اسمش واقعاً خرم شود . » ( 2 ) 

479

روزنامه كيهان گزارش داد مدارك مستندي در اهواز به معرض نمايش گذاشته شده است كه  نشان دهنده دخالت عوامل حكومت بعثي عراق ، ساواك منحله و چپ‌ها در حوادث اخير خوزستان مي‌باشد . در اين نمايش ، مسلسل‌هاي ساخت عراق به همراه فشنگ‌هايي با آرم ارتش  اين كشور به معرض نمايش گذاشته شده است . ( 3 ) روزنامه اطلاعات نيز در اين باره نوشت :  « نمونه‌هايي از اسلحه‌هايي كه دولت عراق در ايران توزيع مي‌كند و نيز اسناد و مدارك مربوط به  توطئه عليه انقلاب اسلامي ايران در مركز فرهنگي اهواز نشان داده شده است . » براساس اين  گزارش ، چند تن از جوانان عضو مركز فرهنگي اسلامي فاش ساختند كه سيل اسلحه همچنان از سوي عراق به‌ايران سرازير است و از طريق مرزهاي آبي و زميني در نواحي مرزي ايران ـ بيشتر در نقاط خرمشهر ، سوسنگرد ، بستان و هويزه ـ به صورت رايگان در اختيار مردم قرار مي‌گيرد كه  در كار توزيع اسلحه ، افسران عراقي نيز شركت دارند و اغلب مردم مرزنشين مراجعه مي‌كنند و مي‌گويند كه عراقي‌ها ضمن سخن‌راني آنان را به شورش عليه حكومت جمهوري اسلامي ايران  دعوت مي‌كنند و براي تجزيه خوزستان ـ يا به قول عراقي‌ها “ عربستان “ ـ آموزش‌هايي مي‌دهند .  اين گزارش مي‌افزايد : گروهي از مرزنشينان وفادار به جمهوري اسلامي ايران اسلحه‌هايي را كه  عراقي‌ها به آنها داده‌اند در اختيار مقامات ايراني گذاشته‌اند . در اين مورد چندين نمونه  كلاشينكف ، سيمونوف و نمونه‌هايي از فشنگ‌هايي كه آرم ارتش عراق بر آن حك شده به  بازديدكنندگان نشان داده شد . اعضاي مركز فرهنگي اسلامي اهواز فاش كردند كه گروهي از مرزنشينان چند بار جرج حبش و نيز فرستادة صدام حسين ، معاون رئيس جمهوري عراق را به  هنگام توزيع پول و اسلحه بين مردم مرزنشين ايران ديده‌اند . ( 4 ) 

480

دكتر صادق طباطبايي معاون سياسي وزارت كشور ، در مصاحبه مطبوعاتي امروز خود به مسئله  خوزستان اشاره كرد و گفت : « در خوزستان گروه‌هايي بودند كه به تعبير خود مردم خوزستان و آيت الله شبيرخاقاني و تيمسار مدني ، جنبه‌هاي ملي ندارند و گروه‌هاي ضدانقلابي هستند .  منفجركردن ريل آهن و يا منفجركردن پالايشگاه آبادان يا انفجار و آتش‌سوزي در بندر گمرك  خرمشهر ، طبيعي است توسط كساني صورت مي‌گيرد كه انگيزه‌هاي ضدانقلابي دارند . آنان بلوا و
ناامني را در منطقه‌ايجاد مي‌كنند و از آن طرف نيز اسلحه‌هاي عراقي وارد ايران مي‌شوند و خلاصه تمام اقدامات در جهت تضعيف دولت مركزي صورت مي‌گيرد و اين را هر كسي خوب  مي‌داند كه تضعيف دولت مركزي و ايجاد درگيري روزمره براي دولت مركزي مانع از آن مي‌شود كه دولت بتواند فرصت يا امكاني داشته باشد تا امكانات خود را براي طرح‌هاي درازمدت بسيج  كند . » معاون وزارت كشور به همكاري عراق با عناصر رژيم گذشته ، نقش عراق در تجهيز و سازمان دهي وتعليمات افرادي كه در نوار مرزي عليه ايران فعاليت تخريبي مي‌كنند ، استقرار نيرو در مرزها و ديگر اقدامات تحريك آميز عراق عليه دولت ايران اشاره كرد و گفت : « تحريكات  ديگري نيز از طريق راديوهاي خارجي صورت مي‌گيرد ؛ راديو بي . بي . سي نوعي خبر تحريك آميز پخش مي‌كند و راديو كويت نيز تبليغات تحريك آميزي دارد . »

طباطبايي افزود : « اين كه هنوز راديو كويت تحريكاتي را عليه ايران مي‌كند يا نمي‌كند ، در اين يكي دو روز گذشته اطلاعي ندارم ، ولي از قرار تماس‌هايي از طريق وزارت امورخارجه با دولت كويت گرفته شده كه آنان دست از اين تحريكات بردارند و از چاپ مطالبي كه در روزنامه‌هاي كويت نوشته مي‌شود و تحريك آميز است خودداري كنند . البته در كويت  روزنامه‌هايي منتشر مي‌شود كه از خارج از كويت سرچشمه مي‌گيرد ، يعني مخارج آنان از خارج  از كويت تأمين و تضمين مي‌شود و تا آن جا كه من اطلاع دارم تماس‌هايي با وزارت خارجه  كويت گرفته شده تا از اين گونه تحريكات جلوگيري شود . » ( 5 ) 

481

نشريه پيكار ، ارگان سازمان “ پيكار در راه آزادي طبقه كارگر “ ، در گزارشي كاملاً جانبدارانه از جريان‌هاي قومي در خوزستان نوشت : خلق عرب همانند خلق‌هاي كرد ،‌تركمن ، بلوچ و … در رژيم شاه خائن تحت استثمار و ستم دوگانه سرمايه داران و فئودال‌ها و … قرار داشتند … روز چهارشنبه 9/3/1358 نيروهاي ارتجاعي به كمك پاسداران به اصطلاح انقلاب و كماندوهاي  ارتش هجوم خود را به خلق عرب و از جمله به كانون فرهنگي عرب در خرمشهر شروع كردند و مردم بي گناه را هدف رگبارهاي خود قرار دادند و صدها تن از مردم بي گناه ( و به قول خودشان  تجزيه طلب ) را از زن و مرد و كودك و پير كشته و مجروح و يا دست‌گير كردند . ما ضمن اين كه  كشتار وحشيانه خلق عرب را شديداً محكوم مي‌كنيم و خواستار محاكمه و مجازات مسببين  كشتار وحشيانه خلق عرب و در رأس آن ژنرال مدني هستيم ، پشتيباني كامل خود را از توده‌هاي  زحمت كش خلق عرب اعلام مي‌داريم . ( 6 ) 

482

شيخ عزالدين حسيني با ارسال نامه سرگشاده‌اي به مطبوعات ، گزارش آيت الله رباني شيرازي را در مورد كردستان غرض ورزانه خواند . در اين نامه آمده است : پس از انقلاب شكوه‌مند ، مخصوصاً پس از اعلام اسلامي بودن آن ، خلق‌هاي تحت ستم ايران انتظار داشتند كه صداقت و عدالت اسلام ، بار سنگين و انگ ننگين رژيم‌هاي طاغوتي را از دوش آنها بردارد . اما بيم آن
 مي‌رود كه‌اين اميدهاي عالي به تحقق نپيوندد و هنگامي كه برخي از روحانيون غيرصالح و غيروارد جهت حل وفصل امور به مناطق مي‌روند ، به ياد اروپاي قرون وسطي مي‌افتم كه  استعمارگران همراه با نيروهاي اشغالگر خود به ميان مردم ستم ديده چند كشيش مي‌فرستادند و پولي در اختيارشان گذاشته تا همگام با استثمار جسمي ، به وسيله آنان به استثمار روحي اين  مردم نيز اقدام نمايند ، ولي چون از سياست و شناخت اوضاع اجتماعي بي بهره بودند نتايج  نامطلوب و غيرقابل جبران به بار مي‌آوردند ، زيرا با عناصر مرتجع و ضدخلقي تماس مي‌گرفتند و اوضاع منطقه را از آنها جويا شده و ملاك شناخت قرار مي‌دادند . گويند تاريخ تكرار نمي‌شود .  ولي به گمان ما هم اكنون در ايران دارد وضع اروپاي قرون وسطي تكرار مي‌شود ؛ نمونه‌اين تكرار تاريخ ، فرستادن روحانيون به كردستان است كه در حين بازديد ، از احترام و استقبال فراوان  برخوردار مي‌شوند ولي هنگام بازگشت ، وضع منطقه را چنان توصيف مي‌كنند كه هيچ دشمن  قسم خورده خلق چنين كاري نمي‌كند ! نمونه‌اش مسافرت آيت الله رباني به مناطق كردستان  شمالي ، اروميه ، نقده ، مهاباد و بوكان است كه پس از بازگشت ، نتايج غرض ورزانه خود را در اختيار راديو و تلويزيون گذاشته و آنها نيز طبق وظيفه ضدمردمي خويش گزارش آقا را مبني بر تجزيه‌طلبي و چگونگي تسخير پادگان مهاباد و جنگ فاشيستي و تحميلي نقده ، از ناحيه خلق كُرد مرتباً اعلام مي‌كنند . پرسش اين است كه پس از سوزاندن و منهدم ساختن پادگان‌ها ، صدها هزار اسلحه‌اي كه در تهران و ساير شهرستان‌ها پس از انقلاب به دست مردم افتاد و فروخته شد ،  كاخ‌ها و سازمان‌هاي دولتي ويران و تاراج گرديد ، چرا آنها را تجزيه طلب و آتش افروز به حساب  نياوردند ولي يك هزارم اين كار در كردستان سند تجزيه‌طلبي آنان محسوب مي‌شود ؟ ( 7 ) [ سخنان  آيت الله رباني در روزشمار 27/2/1358 درج شده است . ]

483

احمد مفتي زاده طي تلگرافي به‌امام خميني ، در مورد درج مذهب رسمي كشور در پيش نويس  قانون اساسي جديد ، اعتراض كرد . در اين تلگراف آمده است :

 « اخيرا پيش نويس قانون اساسي انتشار يافته و در ماده 13 آن مانند قانون تفرقه‌انداز گذشته  فقط مذهب جعفري به رسميت شناخته شده است . مفاد اين جمله با اين كه حكومت ايران  اسلامي است ـ نه مذهبي ـ سازگار نيست . اكنون در اين مرحله حساس تاريخ ساز ، ما نه تنها در برابر امروز و ايران بلكه در برابر عالم اسلام و بشريت و تاريخ آينده مسئوليت داريم .

من مشكلات امام را درك مي‌كنم . مي‌دانم كه گروهي خواستار امتيازدادن به مذهب جعفري  هستند و استدلال مي‌كنند كه اكثريت مسلمانان ايران جعفري مذهب مي‌باشند . يا اين كه  مي‌گويند روحانيون اهل تشيع در راه اسلام و عليه طاغوت جان فشاني كردند ، اما گروهي به نام  علماي اهل سنت در همان سال‌ها ثناخوان رژيم بودند و امثال اين استدلال‌ها ؛ اما امام بايد اين  برادران را متوجه سازد كه :

اولاً جهاد عبارت است از ايثار و گذشتن از خود ، نه گرفتن آفرين و امتياز .

ثانياً اسلام نامي است خدايي و تشيع و تسنن اسمايي است كه خود ساخته‌ايم و اگر افتخاري باشد در نام خدايي است نه در تشيع و تسنن .

ثالثاً استقرار نظام شاهنشاهي ، اموي و اخلاف آن با گرفتن قدرت شورا و جمع كردن نيروي  حكومت و دولت در سلطنت ، موجب تفرق امت واحد گرديد و اين تفرق قرن‌ها مسلمانان را به جان هم انداخت و برادران را با دست برادران چه در ايران عهد “ صفويه “ و چه در عهد ستمگران  ديگر ، در ايران و نقاط ديگر قتل عام كرد و اكنون نوبت آن است كه مسير انحرافي تاريخ را تصحيح كنيم و از تفرق خصومت آور به سوي وحدت و برادري اسلامي بازگرديم و اين خود بزرگترين “ ماصدق “ وحدت كلمه است كه رمز پيروزي بوده و امام هميشه بر آن تكيه مي‌كند .

رابعاً نيروهاي اهريمني شكست خورده استعمار ، چه داخلي و چه خارجي ، هميشه در پي  يافتن حربه‌هاي تفرقه و ايجاد آشوبند تا بر انقلاب ما چيره شوند و سلطه خود را باز يابند و اين  امتياز مذهبي در واقع امتيازي است بسيار خطرناك كه به دست اين نيروها داده مي‌شود و براي  مسلمانان چه شيعه و چه سني كمترين مزيت عملي در بر ندارد .

خامساً اگر در ايران اكثريت مسلمانان را اهل تشيع تشكيل مي‌دهند ، در ساير كشورهاي  اسلامي اهل تشيع يا اصلاً نيستند و يا در اقليت مي‌باشند و اقدام انقلاب اسلامي ايران اثري  قاطع در روابط اسلامي مسلمانان ديگر دارد و با دادن امتياز رسمي بودن به مذهب جعفري در ايران ، مسلمانان را در كشورهاي ديگر نيز به جان هم مي‌اندازد و باز آتش خصومت و برادركشي  را براي قرن‌ها روشن مي‌كند .

صرف نظر كردن از اين امتياز ، سرمشقي است براي استحكام و پيوند برادري اسلام در همه  جا و افتخاري است تاريخي كه به نام انقلاب اسلامي ايران به ثبت مي‌رسد و پاداش آن بالاتر از آن است كه به حساب آيد .

اميدواريم رهبر انقلاب بتوانند اين حقايق را ـ كه يقيناً اكثريت قاطع برادران آگاه مخلص  شيعه به آن اذعان دارند ـ به اقليتي كه بدان توجه ندارند تفهيم فرمايند تا اهليت خود را در برابر خدا و دين خدا و بندگان خدا به بهترين وجه به پايان برسانند و اگر جز اين باشد ، بي‌ترديد نه در ايران قابل قبول خواهد بود و نه عالم اسلام در برابر آن بي تفاوت خواهد ماند . » ( 8 ) 

484

روزنامه كيهان با درج مقاله‌اي با امضاي “ دكتر پرويز ورجاوند “ استاد دانشگاه تهران و با عنوان  “ توطئه استعمار براي تجزيه كشور در زير لواي شعار حفظ مليت‌ها و دادن حق خودمختاري به  خلق‌ها “ نوشت : طرح شعارهايي چون حفظ حقوق مليت‌هاي مختلف در ايران و لزوم دادن “ حق  خودمختاري “ به ملت‌ها و خلق‌هاي كُرد ، عرب ، بلوچ ،‌تركمن و غيره ، شعارهاي حساب شده‌اي  است كه به منظور ايجاد تشنج و دامن زدن به درگيري‌ها از طرف گروهي كوچك عنوان گرديد و در نهايت تأسف در چند مورد از سوي گروه‌هاي سياسي و حتي برخي از شخصيت‌هاي مورد احترام جامعه نيز تاييد گرديد . ما در اين جا بر آن نيستيم تا به توضيح و تجزيه و تحليل مفهوم 
ملت و مليت و استقلال و حاكميت ملي بپردازيم ، زيرا كه تا پيش از طرح اين شعارهاي مزوّرانه هيچ كُرد و بلوچ و‌تركمن و عرب زبان خوزستاني و آذربايجاني نبود كه در ايراني بودن خويش  شك كرده باشد ، براي يك كُرد مفهوم كُرد بودن همان است كه يك قشقايي ، يك بختياري و يك  سيستاني بدان مي‌انديشد .

اگر چگونگي تشنج‌هاي اخير بعد از انقلاب در نواحي مختلف با دقت كافي مورد بررسي  قرارگيرد ، چنان كه اشاره گرديد مشاهده خواهد شد كه همه اين حوادث بر اساس يك طرح كلي و يك رهبري اهريمنانه حساب شده در جهت ضعيف ساختن قدرت دولت و ناتوان ساختن حركت  انقلاب و جلوگيري از شروع برنامه‌هاي دوران سازندگي صورت مي‌پذيرد .

همچنين كوشش بر اين است تا موجبات درگيري ميان دولت و نيروهاي انتظامي را با مردم  اين نواحي فراهم سازند ، باشد كه امكان بهره برداري تبليغاتي در جهت متهم ساختن دولت در حمله به مردم را به دست آورند ، زيرا اگر دولت توفيق سازمان بخشيدن به نيروهاي انتظامي را به  دست آورد و هر توطئه‌اي را سركوب كند ، آنها به ياري حاميان بين‌المللي و برخي گروه‌هاي  سياسي كوچك جنجال برانگيز داخلي ، فرياد برخواهند آورد كه ارتش به كشتار مردم پرداخته و دولت به خواسته‌هاي بر حق ( ؟ ! ) خلق‌ها ( ؟ ! ) با گلوله پاسخ مي‌دهد .

در تعقيب همين سياست است كه با استفاده از بدترين شيوه‌ها كوشش مي‌شود تا امر بازسازي ارتش و سازمان دهي آن و بالا بردن روحيه برادران ارتش هر چه ممكن است به تأخير افتد .

از سوي ديگر ، اگر در يكي دو مورد واكنشي از سوي دولت نشان داده نشود ، آنها به نيّت  اهريمني خود كه ايجاد خودمختاري در گوشه و كنار مملكت است توفيق يافته‌اند .

شورش و جنجال در سنندج ، بلوا در گنبد ، فاجعه نقده و بالاخره حركت ضدانقلاب در خرمشهر ، همه و همه در جهت ضربه وارد ساختن بر انقلاب ملت ايران و مورد تهديد قرار دادن  استقلال و حاكميت ملي آن صورت مي‌پذيرد .

در مورد آنچه كه در خوزستان مي‌گذرد ، هر فردي كه مختصر آگاهي به اوضاع و احوال  منطقه و اهميت اقتصادي كم نظير اين بخش زرخيز داشته باشد ، به روشني حضور استعمار و دسيسه‌هاي خطرناك آن را در آنچه كه روي داده است لمس مي‌كند .

 … آنهايي كه دم از “ خلق عرب “ مي‌زنند ، دست كم به خود زحمت آن را بدهند و ببينند كه  عرب زبانان منطقه از چه زماني به آنجا آمده‌اند ، چند درصد مردم خوزستان را تشكيل مي‌دهند و چه تجاوزي از سوي هموطنان فارس منطقه ـ كه اكثريت عظيم ساكنان آن را تشكيل مي‌دهند ـ بر آنها رواگشته است . گفتم از سوي هموطنان ، زيرا كه شك نيست كه از جانب رژيم سابق به برادران  عرب زبان ما همان ستم رفته است كه بر فارسي زبانان منطقه .

 اين خطا خواهد بود اگر آنچه را كه در خوزستان مي‌گذرد به عنوان اعتراض اقليتي كه تحت  فشار قرار داشته است توجيه كنيم ، زيرا كه خوزستان با ذخاير سرشار از نفت خود چندين دهه 
ديگر مي‌تواند آزمندان استعمارگر غربي را از سرمايه‌هاي عظيم بهره‌مند سازد ، بنابراين  كوته فكري است اگر بينديشيم كه استعمارگران غربي با ضربه‌اي كه در پي انقلاب ملت ايران  خورده‌اند دست از توطئه بردارند و با تمام قوا نكوشند تا بار ديگر از اين ثروت عظيم استفاده  كنند .

افسوس آن كه وقتي مردي چون دريادار مدني با شهامت و قدرت در برابر اين تلاش‌هاي  مذبوحانه مي‌ايستد و دخالت‌هاي دولت‌هايي چون عراق و كويت را ـ كه از نظر ايفاي نقش در منطقه و داشتن روابط مشكوك با استعمارگران شرق و غرب گفتني درباره شان بسيار است ـ برملا مي‌سازد و مي‌كوشد تا ضدانقلاب را سركوب سازد ، با نق زدن‌ها و برخي دخالت‌هاي  معدود از سازمان‌هاي روشنفكر مواجه مي‌گردد .

بايد پرسيد كه در برابر گروهي مسلح ضدانقلاب و تجزيه طلب كه مي‌كوشند تا شهر و منطقه‌اي را به آتش بكشند ، جز آن كه با قدرت پاسخ گفته شود و به سرعت سركوب گردند چه  بايد كرد ؟ ( 9 ) 

485

سازمان مجاهدين خلق در پاسخ نامه دادستاني كل انقلاب اسلامي مبني بر اعزام نماينده جهت  جواب‌گويي به سوالاتي در مورد محمدرضا سعادتي ، به همان روش مرسوم سازمان يعني پرهيز از ورود به اصل مطلب با طرح دعاوي مختلف به گونه‌اي كه پرداختن به نفي و اثبات آن ، خود جايگزين مطلب اصلي گردد ، به برخورد از موضع برابر و حتي بالاتر با نهادهاي رسمي حكومتي  و تخريب و شكستن مشروعيت آنها پرداخت و طي نامة سرگشاده‌اي اعلام كرد : از آنجا كه  متأسفانه مراجعات حق طلبانه متعدد ما و همچنين همسر مجاهد اسير به آن دادستاني تاكنون  بي نتيجه مانده و حتي اعلام جرم مورخه 12 ارديبهشت ماه جاري در مورد شكنجه مجاهد مزبور و ضرورت بازديد پزشك قانوني از وي ( در روزهاي بعد از شكنجه ) بلاجواب مانده و با بي تفاوتي كامل برگزار شده است و از آنجا كه مدارك بي پايه‌اي ـ كه عمدتاً به خط مجاهد اسير نيست ـ در جهت بي اعتبار كردن او و سازمانش در سطح عموم منتشر گرديده كه علي القاعده  صدور و پخش آنها دواير مسئوليت شما است ، مقدمتاً خواستار آنيم كه تصريح فرماييد :

1ـ آيا دادستاني كل مسئوليت دست‌گيري و بازجويي و هرآنچه را به سر برادر ما آمده ،  مي‌پذيرد ؟

2ـ آيا اين اداره مسئوليت اقدامات و روابط و عملكردهاي دواير تحت حاكميت خود را به  عهده مي‌گيرد ؟

در صورت مثبت بودن پاسخ‌ها ، نمايندگان خلق ايران ـ كه اكنون نيز در پانزدهمين روز اعتصاب غذاي برادر اسيرشان به دنبال مرجع مسئولي هستند كه در رابطه با دست‌گيري و شكنجه و اتهامات وارده پاسخ گو باشد ـ براي هرگونه توضيح و تشريحي كماكان در خدمت آن  مقام خواهند بود ، و الاّ تصديق مي‌فرمايند كه هيچ‌گونه اعتمادي به عملكرد اسلامي و انقلابي 
چنين دوايري به جا نخواهد ماند . ( 10 ) 

486

امروز امام خميني در قم در سه سخن‌راني مختلف به مسئله قانون اساسي و تشكيل مجلس  خبرگان اشاره كردند كه نمايانگر آن است كه امام به طور جدي براي پيش برد مسئله زمينه سازي  مي‌كنند . در سخن‌راني نخست ، امام در جمع اعضاي انجمن نداي اسلام قم اظهار كردند : « … الان  قضيه قانون اساسي در كار است ، قضيه قانون اساسي ، اساس حكومت اسلام است . ما اساس  حكومت را بايد درست بكنيم و بعد برسيم سراغ اين كه كارهاي حكومت بايد چه باشد … از مسائل اصلي ما يكي‌اش تحقق پيدا كرده است و آن رفراندوم براي جمهوري اسلامي است ، اما قانون اساسي كه اساس يك مملكت است و بعد هم مجلس شورا كه بايد باشد در يك مملكتي ،  رئيس جمهور بايد باشد ، اين مرحله باز براي مان مانده است …

حالا آني كه به نظر من بسيار اهميت دارد و شياطين دارند كارشكني مي‌كنند اين است كه  همين جوري كه طرح كرده دولت ـ و صحيح هم هست ـ اين قانون اساسي را منتشر كنند ، بعد هم  يك عده 75 نفري را تعيين كردند كه مردم آنها را خودشان انتخاب كنند ، آنها هم بررسي كنند در قانون اساسي ، بعد هم به رفراندوم مردم بگذاريم و آنها هم رأي بدهند كه قانون اساسي مان درست  بشود ، چون اساس است . دنبال آن ، مجلس شورا درست بشود ، آن ديگر آسان مي‌شود كارها …  يك دسته الان افتادند تو دور كه نه ، مجلس بايد مجلس مؤسسان باشد ؛ چون در غرب مجلس  مؤسسان بوده ، آقايان هم ميل دارند مجلس مؤسسان باشد و اينها هم نه‌اين كه براي مجلس  مؤسسان دلشان سوخته ، اينها مي‌خواهند مطلب را به تعويق بيندازند ، معطل بكنند ، بلكه آن  ريشه‌هاي گنديده‌اي كه دارند به هم متصل مي‌شوند ، قوه پيدا كنند بيايند اساس را از كار بيندازند . » ( 11 ) 

امام در جمع گروهي از پاسداران مسجد نبي اكرم ( ص ) تهران نيز بار ديگر به مسئله  قانون اساسي اشاره كردند و فرمودند : « ما حالا بايد قانون اساسي را آن طوري كه براي اسلام  باشد ، تحكيم كنيم ، تصويب كنيم و اين هم بايد زود تصويب شود . اين طرحي است كه دولت  داده است ، همين طرح صحيح است و اگر بخواهد آن طوري كه اين غرب‌زده‌ها مي‌گويند مبني بر اين كه شما مطابق چيزهاي دنياپسند يك مجلسي درست كنيد با پانصد ششصد نفر آدم و پانصد هشتصد نفر آمدند يكي يكي بنشينند آن جا ، اين معاني‌اش آن است كه ما تا دو سه سال ديگر بنشينيم و عزا بگيريم و آنان قوت پيدا كنند . طرحي است كه يا از غرب ريخته شده است و يا از آن جايي كه شاه در آن جاست . اين طرح وارداتي است ، آيا اين طرح قبول است ؟ ! ما مي‌گوييم  زود كلك قضيه كنده شود و اسلامي بشود و الان همه ما بايد در دنبال همان معنا باشيم و همين  طرحي را كه دولت گفته است ، صحيح است . » ( 12 ) 

سرانجام در ديدار با بانوان مكتب الزهرا و اعضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي قم ، امام با تأكيد بر “ غربي بودن مجلس مؤسسان ” فرمودند : « اصل اين است كه الان مي‌خواهند
قانون اساسي درست بكنند ، شياطين افتادند كه نگذارند . همه بايستيم در مقابلشان كه ما ، نخير ،  مي‌خواهيم ، اين طرح خوبي است ، همين را مي‌خواهيم . ما مجلس مؤسساني كه غربي‌ها مي‌گويند ، نمي‌خواهيم . ما همين معنايي كه دولت گفته است و زود انجام مي‌گيرد ، نه آني كه يك  سال ، دو سال ، سه سال شايد طول بكشد كه خداي نخواسته يك وقت اين تزلزل اسباب اين  بشود كه به هم بخورد اينها . » ( 13 ) 

487

درباره وضعيت كنوني و آينده ارتش ديدگاه‌هاي مختلفي اعلام مي‌شود كه بعضاً قابل توجه است  و حاكي از بحراني است كه نيروهاي مسلح سنتي ايران در اين مرحله گذار با آن مواجه مي‌باشند .  دو نمونه متفاوت از اين ديدگاه‌ها كه مي‌تواند بخشي از مسائل مطرح شده در اين مرحله را توضيح بدهد ، ذيلاً ارائه مي‌شود .

اولين نمونه ، بيشتر در چارچوبي قرار مي‌گيرد كه به صورت يك موج تبليغاتي با محور تقاضاي تجديد قدرت ارتش قبل از تغييرات ضروري در آن ، برخاسته است . امروز مقاله‌اي با امضاي سرهنگ ستاد س . صاد در روزنامه اطلاعات به چاپ رسيد كه نويسنده آن صراحتاً اساس  برخورد انقلاب با ارتش و به طور كل ماشين نظامي و امنيتي شاه را زير سؤال برده و با عنوان  دلسوزي براي ارتشيان ، اساساً امكان هرگونه وفاداري ارتش به نظام جديد را مورد ترديد قرار داده است . نويسنده ـ كه معلوم نيست اصولاً نظامي هست يا نه ـ در اين مقاله نوشته است : « ما نظاميان زحمت‌كش در حالي كه سال‌ها ننگ شهريور 20 و كودتاي 28 مرداد را بدون اين كه  خود مقصر باشيم به دوش مي‌كشيديم ، چند سال ديگر بايد صبر كنيم تا فرصت مناسبي براي  اعاده حيثيت تازه پيدا كنيم . » وي اين پرسش را مطرح كرد كه “ فرق بين من كه مأموريتي در فرمانداري نظامي نداشتم و حالا بي گناه مشغول خدمتم با همدوره و همقطارم كه مأموريتي داشت و محاكمه و اعدام شد ، چيست ؟ آيا اين اختلاف سرنوشت فقط ناشي از دريافت مأموريت و عدم دريافت آن است ؟ » وي افزود : « از اين نوع سؤالات هر روز بين نظاميان مطرح  مي‌شود و هنوز هيچ مقام مسئول و ذي صلاحي در كشور حاضر نشده است به آنها جواب قانع كننده‌اي بدهد و هيچ كس هم متوجه عواقب وخيم طفره رفتن از جواب به اين پرسش مهم  نيست …

دو نمونه از عواقب وخيمي كه ارتش را تهديد مي‌كند از اين قرار است : من در ستاد كل و كانون ارتش خدمت مي‌كنم و خبر دارم كه بهترين ، صميمي‌ترين ، معتقدترين و حتي  انقلابي‌ترين پرسنل ارتش به سختي سرخورده‌اند و مترصد موقعيتي هستند كه خود را كنار بكشند و بيش از اين متحمل نگاه‌هاي سرزنش بار هموطنان عزيز خود نشوند . ممكن است اين  سؤال پيش بيايد كه چرا با ماندن و همراهي در بازسازي ارتش مردمي و اثبات حسن نيّت خود نمي‌خواهند نگاه‌هاي خشم و ملامت مردم را به نگاه‌هاي محبت و قدرداني تبديل كنند ؟ بسياري  از آنها به‌اين سؤال چنين پاسخ مي‌دهند : ما كه بيش از بيست سال بهترين سال‌هاي عمر خود را
در بدترين نقاط كشور وقف ارتش كرديم ، در حالي كه ننگ شهريور20 و كودتاي 28 مرداد را بدون اين كه خود مقصر باشيم به دوش مي‌كشيديم ، چند سال ديگر بايد صبر كنيم تا فرصت و موقعيت مناسبي براي اعاده حيثيت پيش بيايد ؟ تا آن موقع خدمت ما به سر رسيده است . شما فكري به حال پرسنل جواني بكنيد كه كمتر از نصف سال‌هاي خدمت خود را گذرانده‌اند .

دومين خطر ، همين روحيه پرسنل جوان ارتش است . اگر آنها طبق تربيت و طبيعت نظامي‌ خود مأموريت‌هاي سنندج و گنبد و نقده و خرمشهر را قبول مي‌كنند ، در درون خود با ترديد و عدم اطميناني كه مغاير روحيه مطمئن و قاطع نظامي است دست به گريبانند . شديدترين  شكنجه روحي و عذاب وجدان در روزهاي انقلاب متوجه نظاميان بود . غير نظاميان ، حتي افراد خانواده خود نظاميان مي‌توانستند از ظلم و ستم رژيم فرياد بكشند ، بنويسند ، راهپيمايي و تظاهرات كنند و حتي به سعادت شهادت هم برسند ، ولي نظاميان دائماً تحت فشار منگنه‌اي كه  يك طرف آن احساسات مذهبي و عواطف انساني و نوع دوستي و طرف ديگر آن روحيه نظامي  و اجراي دستورات مافوق بود ـ كه يك عمر به آن عادت كرده بودند ـ خرد مي‌شدند و دم  برنمي‌آوردند .

در بخش ديگري از اين مقاله آمده است : آنهايي كه معتقد به ايجاد شوراها در واحدهاي  نظامي هستند ، اصلاً به سازمان ارتش واقف نيستند و فكر مي‌كنند فرضاً يك گروهان 120 نفري  فقط داراي يك فرمانده است كه آن فرمانده بايستي در تصميمات خود از نمايندگان منتخب افراد  گروهان كمك فكري بگيرد ، غافل از اين كه در همين گروهان 120 نفري به جز فرمانده گروهان ،  بيش از 45 نفر فرمانده و سرگروهبان وجود دارد و اگر بخواهند يك شوراي چند نفري جايگزين  هر فرمانده در كليه رده‌ها بكنند ، بايد چندين برابر ارتش فعلي از بيرون براي شركت دادن در  شوراها استخدام كنند . [ بنابراين ] مسئوليت سنگيني كه به عهده فرماندهان نظامي گذاشته  مي‌شود قابل تفويض و واگذاري به افراد ديگر به عنوان شورا نمي‌باشد . » ( 14 ) 

در ديدگاه ديگري كه ذيلاً ارائه مي‌شود ، هر چند تجديد قدرت ارتش مدّ نظر است اما بكلي  با ديدگاه فوق متفاوت است . اين ديدگاه فاقد درك پيچيدگي‌هاي مربوط به ارتش در اين مرحله  انتقالي است و ساده‌انديشي در آن غلبه دارد ، اما به هر حال در مورد انقلاب و نظام جديد وفادارانه و دلسوزانه طرح مي‌شود . اين ديدگاه قدرت مندي ارتش را در خدمت به نظام جديد مي‌بيند و چنين مي‌خواهد . اظهارات سرتيپ علي اميررحيمي فرمانده دژبان مركز در اين باره چنين  است :

 « تا وقتي كه نظم در ارتش برقرار نشود ، هميشه بايد منتظر بود تجاوزات مرزي وجود داشته  باشد . ارتش دچار افسردگي شده است ، بايد سعي كرد اين بيماري معالجه شود . ارتش هيچ وقت  شكست نخورده بلكه ارتش خود مجاهد واقعي است . ارتش كه با تمام قدرت به روي مردم  تيراندازي نكرد ، اين ارتش مجاهد است و اين ارتش است كه شاه را بيرون كرد . فقط با تقويت  ارتش است كه مي‌شود جلو تجاوزات را گرفت . جلو ارتش دشمني را كه مجهز است بايد با
وسايل مشابه گرفت و ارتش ما همه گونه وسايل دارد . من از مردم استمداد مي‌كنم كه در اين  روزهاي حساس تاريخ ملت ايران كه انقلاب پيروز شده است بگذارند ارتش وظيفه ملي خود را انجام دهد و با قدرت در مقابل تجاوزات خارجي ايستادگي كند . در اين صورت است كه  صدام حسين نمي‌تواند اسلحه به ايران بفرستد و يا اين كه هواپيماهاي عراقي جرأت نخواهند كرد از مرز عبور كنند . هر هواپيمايي كه از مرز عبور كند بايد ساقط شود .

در حال حاضر ارتش نظام خود را از دست داده است ، قدرت وجود ندارد . بايد نظم را برقرار كرد . مرزهاي ما ، هم از طرف افغانستان و هم از طرف عراق در خطر است و هر روز از گوشه‌اي  نغمه‌اي شنيده مي‌شود ؛ يكي مي‌گويد خوزستان بايد عربستان شود و ديگري مي‌گويد جزاير بايد به ما برگردانده شود . چرا اين را مي‌گويند ؟ براي اين كه ضعيف هستيم . ارتش ما بايد قدرت  خود را به دست آورد و قوي باشد آن وقت مي‌توانيم تمام اين جواب‌ها را بدهيم . يك آدم  ضعيف هميشه دچار اين گونه گرفتاري‌ها است ، اين يك مسئله روشن است .

من واقعاً از تمام مردم ايران استمداد مي‌طلبم به ارتش كمك كنند . ارتش اگر نابود شود ،  ديگر هيچ چيز نخواهيم داشت . وقتي مملكت نباشد ، نه چپ گرايي وجود دارد نه مسلماني . فقط و فقط خائنين وطن مي‌خواهند ارتش را ضعيف كنند و در قدرت ارتش خلل وارد بياورند . ارتش  [ را ] با مقداري تفنگچي نمي‌شود نگه داشت ، ارتش وسايل مي‌خواهد . در مقابل ارتش‌هاي  مجهزي كه مجاور ما قرارگرفته‌اند ، فقط با تفنگچي نمي‌شود در مقابل آنها قرارگرفت . ارتش تانك  مي‌خواهد ، هواپيما مي‌خواهد ، خمپاره مي‌خواهد ، توپخانه مي‌خواهد . با اين افراد معمولي  نمي‌توانند جواب دشمن را بدهند ، اينها يك كار تخصصي است ، چون براي يك خلبان هواپيما يك ميليون تومان خرج مي‌شود تا بهترين و سالم‌ترين جوانان كشور بتوانند خلبان بشوند ؛  نمي‌توان اينها را از دست داد . چرا بايد خلبانان ما استعفا بدهند ؟ »

سرتيپ رحيمي درباره تجاوزات عراق گفت : « وقتي هواپيماي عراق از مرز عبور كند بايد سرنگون شود يا اخطار شود كه ارتش ايران تحمل اين تجاوز را نخواهد كرد و اين تجاوزات را با شدت پاسخ خواهد داد . آن وقت اگر پنج هواپيماي عراقي از مرز عبور كرد و سه هواپيماي آن  سرنگون شد ، ديگر متجاوز حمله نخواهد كرد ، اين راه درست است . حالا بياييم سي چهل  اعلاميه هم بدهيم ، آيا اثري دارد ؟ من معتقدم كه فرماندهاني بايد در رأس ارتش قرار بگيرند كه  قبول مسئوليت كنند . حالا كار فرماندهي مثل گذشته نيست ، آن وقت وضع عادي بود و هر كس  مي‌توانست فرماندهي كند ، اما فرماندهي حالا اعصاب بسيار قوي مي‌خواهد ، آنها بايد از خطر نترسند . اساس گرفتاري‌هاي ارتش تزلزل در انضباط است ؛ يعني قدرت ارتش فقط در انضباط آن  است و وقتي كه فرماندهان لايق در رأس كار قرار نگيرند ، امكان ندارد بتوانند انضباط در ارتش  برقرار كنند .

ارتش در مقابل اراده ملت و در مقابل نيروي مذهب اسلحه را زمين گذاشت و حالا نبايد ارتش را تحقير كرد ، بگذاريد ارتش كار خودش را بكند . اگر قرار است به كلانتري‌ها كمك شود ، 
بگذاريد ارتش اين كمك را بكند . چرا وقتي من حاضر هستم چندهزار نفر در اختيار شهرباني  بگذارم ، از من استفاده نمي‌شود و از كميته‌ها استفاده مي‌شود ؟ ما ارتش بسيار قوي داريم ، بسيار قوي با مدرن‌ترين اسلحه دنيا . اگر روحيه ارتش تقويت شود و انضباط در ارتش پياده شود ، ارتش  عراق در مقابل ارتش ايران مثل كرم در مقابل اژدها خواهد بود . » ( 15 ) 

در اين حال در كنار همه مباحث مطروحه در اين باب ، تيمسار فربد رئيس ستاد ارتش اعلام  كرد : « ستاد ارتش جمهوري اسلامي آمادگي اطمينان بخش دارد كه در صورت لزوم با هر نوع  حادثه اتفاقي يا غيراتفاقي مقابله مي‌كند . » وي افزود : « اوضاع مرزي ايران و عراق آرام است و ارتش جمهوري اسلامي‌براي هرگونه مقابله در مرز آمادگي كامل دارد . » ( 16 ) 

488

به دنبال انتشار خبر تحرك و نقل و انتقال نيروهاي عراق و نيز اعزام يگان‌هاي نظامي ايران به  مرزهاي جنوب ، برخي مسئولان سياسي و نظامي ايران در اين باره به پاسخ گويي به سؤالات  مطروحه پرداختند ؛ از جمله عباس اميرانتظام معاون نخست وزير و سخن‌گوي دولت خبر روزنامه “ القبس “ در مورد اعزام يك لشكر و 200 تانك “ چيفتن ” به خوزستان را تكذيب كرد و گفت : چنين مطلبي صحت ندارد و رسماً از سوي دولت تكذيب مي‌شود . وي افزود : آنچه كه از نظر تجهيزات و سلاح‌هاي نظامي ، كشورمان دارد ، معلوم و مشخص است و ارسال نيرو به  خوزستان نيز تكذيب مي‌شود .

تيمسار فربد رئيس ستاد ارتش جمهوري اسلامي ايران اعلام كرد كه اين خبر حقيقت ندارد و ستاد ارتش بشدت آن را تكذيب مي‌كند . فربد گفت نيازي به اعزام نيرو به مرزهاي عراق وجود ندارد و اين گونه اخبار و شايعات را معمولاً افراد غيرمسئول در اختيار رسانه‌هاي گروهي قرار مي‌دهند .

“ القبس ” نوشته بود نيروهاي مقدم ايران را 200 تانك چيفتن پشتيباني مي‌كنند . اما علي‌رغم  وسعت ، اين نيروها در موقعيت برابر با عراق قرار ندارند . روزنامه مزبور همچنين اعلام كرد :  « دولت عراق درپي معارضه جاري با ايران ، نيروهاي مسلح خود را به حالت بسيج درآورده و يك  لشكر تازه نفس خود را به خطوط مرزي عراق با ايران انتقال داده است . به نظر برخي از مقام‌هاي  واشنگتن تقويت نيروهاي نظامي عراق در مرز اين كشور با ايران را بايد مقدمه دخالت مستقيم عراق در مناقشات خوزستان تلقي كرد . عراق 213 هزار نيروي كاملاً مسلح ، 339 شكاري ـ بمب افكن و 1700 تانك در اختيار دارد ، در حالي كه پيش از سقوط شاه ارتش ايران 413 هزار نظامي مجهز در اختيار داشت كه اينك تعدادي از آنها ارتش را‌ترك كرده‌اند . » اين روزنامه كويتي  به نقل از منابع امريكايي در واشنگتن از يك تقويت نظامي در ايران خبر داد .

از سوي ديگر ، دريادار مدني رئيس ستاد نيروي دريايي در مورد آماده باش نيروهاي عراق در مرز ايران گفت : « البته در نظر داشته باشيم كه نيروها در عراق بسيج شده‌اند ولي اين صرفاً يك  مانور مي‌باشد و عراق توانايي اين را ندارد و نمي‌تواند به جاي ديگري حمله كند . درون عراق 
مردم اين كشور به ويژه شيعيان به شدت از دستگاه استبداد رنج مي‌برند و ناراضي هستند ،  بنابراين دستگاه حاكمه عراق درگير مسائل و مشكلات درون مرزي است و مانور كرانه‌اي و مرزي دولت عراق براي منحرف كردن جهت نيروهاي رزمنده عراق عليه هيئت حاكمه اين كشور است و دستگاه استبداد عراق مي‌خواهد به اين وسيله افكار عمومي را متوجه خارج از كشور كند . » ( 17 ) 

دكتر طباطبايي معاون وزارت كشور نيز گفت : « دولت عراق از پيروزي انقلاب ايران احساس  خطر كرده است . دولت بعثي عراق كه چند سال پيش بايك كودتا سركار آمد ، در تمامي مدتي كه  حكومت كرده است با شيوه‌هاي ترور ، اختناق و سركوبي آزادي خواهان و نفي هرگونه پايه‌هاي  دمكراسي و آزادي ، عمل كرده و جلو رفته است . اين دولت البته با زور سر نيزه توانسته است مردم  را تا به حال خفه نگه دارد . اقداماتي كه در مورد بيرون كردن ايرانيان و غيرعراقي‌ها در سال‌هاي  گذشته ما به ياد داريم ، نمونه شيوة رفتار حكومت بعث عراق است و طبيعي است كه زمينه  مقاومت در بين مردم مسلمان عراق به وجود بيايد و پيروزي انقلاب ايران يك حركتي را به  وجود آورد به خصوص بين شيعيان عراق كه اكثريت ساكنان را تشكيل مي‌دهند . » وي همچنين  در مورد تحريكات مرزي عراق گفت : اطلاعاتي به دست دولت رسيده كه پول‌هايي از طرف شاه  سابق به افراد وابسته خود در عراق داده شده و گفته مي‌شود صدام حسين به نوار مرزي مسافرت  كرده و از نزديك اين مناطق را بازديد نموده است و گفته مي‌شود پول‌هاي زيادي از طرف  محمدرضا و ايادي‌اش به عده‌اي از افراد وابسته به عراق يا عراقي‌ها و يا سياستمداران عراق داده  شده است و گفته مي‌شود كه پاليزبان در مرزهاي عراق افرادي را جمع‌آوري كرده و سرگرم دادن  تعليمات و پول به اين افراد است و باز گفته مي‌شود كه در ديگر نوارهاي مرزي ايران و عراق هم  اين نيروها را مستقر كرده‌اند تا درگيري براي دولت به وجود بياورند . ( 18 ) 

در ادامه تحركات و اقدامات تحريك آميز عراق و وابستگان آن در شهرهاي مرزي جنوب ،  روزنامه اطلاعات گزارش داد : امروز يك اتومبيل كرد . مرزبانان ايراني با شليك گلوله اتومبيل را متوقف كردند . در اين موقع سرنشينان اتومبيل عراقي بطرف مرزبانان ايراني تيراندازي كردند و پس از چند لحظه درگيري و تيراندازي ، اتومبيل مذكور به خاك عراق برگشت . ( 19 ) 

از سوي ديگر ، استانداري كردستان نيز طي نامه‌اي به وزارت كشور خبر دادكه عراقي‌ها پاسگاه تونمان ( در مرز مريوان ) را تا حد زيادي تقويت كرده‌اند و فعاليت نيروهاي عراقي در ناحيه بنا و صوته چشم گير است . ( 20 ) 

489

به گزارش مطبوعات ، منابع موثق داخل كشور عراق خبر دادند كه تعداد بازداشت شدگان به دست  دولت بعثي عراق ، روبه ازدياد است . همچنين اكثر علماي مناطق و شهرستان‌هاي عراق در زندان به سر مي‌برند ؛ از جمله در بغداد عده‌اي از علماي طراز اول زنداني هستند ؛ از جمله حضرت حجت الاسلام والمسلمين سيدحسن صدر ، آقاي شيخ ناظم بصري ، حجت الاسلام
شيخ عبدالجبار بصري ، حجت الاسلام شيخ عفيف نابلسي ، حجت الاسلام آقاشيخ عبدالعظيم و سيدجاسم مرقع و سيدقاسم مرقع . در اين باره مجله الثوره چاپ بغداد شش تن ديگر را نيز نام برده است .

همچنين در شهرستان دياله عراق پنج تن از علما دست‌گير شدند كه اسامي آنان به شرح زير است : سيدمحسن مرقع ، شيخ‌هادي حميدالسامر ، سيدعبدالرحيم ياسري ، سيدحسين شامي ، شيخ عبدالجليل مال الله .

در شهر كركوك ، عالم جليل القدر حجت الاسلام بشيري ؛ در شهر الانبار ، شيخ عبدالملك سعدي و برادرانش كه از علماي اهل تسنن مي‌باشند و همچنين از شهر موصل يكي از علماي مبرّز آن در زندان به سر مي‌برند .

در نجف اشرف نيز جمع كثيري از طلاب حوزه علميه در بازداشت به سر مي‌برند . گزارش  رسيده حاكي است كه اوضاع در شهرهاي عراق متشنج است . ( 21 ) 

در مورد همين موضوع ، جمعيت حركت انقلاب اسلامي عراق در قم نيز اطلاع داد كه تعداد بازداشت شدگان به دست دولت بعثي عراق ، روبه ازدياد است و تاكنون به سه هزار نفر رسيده است كه در ميان آنان زنان مبارز نيز به چشم مي‌خورند . درپي اين دست‌گيري‌ها ، حركت  انقلاب اسلامي عراق تلگرافي به عنوان كورت والدهايم ـ دبير كل سازمان ملل ـ فرستاد كه در آن  آمده است : « رياست محترم سازمان ملل متحد ، محترماً نظر شما را به وضع دردناك و غيرانساني  مردم عراق كه زير فشار حكومت بعث به سر مي‌برند جلب مي‌كنيم . همه آزادي‌هاي طبيعي و مشروع از اين ملت سلب شده و كسي جرأت اظهارنظر ندارد و فعاليت‌هاي ديني و علمي دچار انواع محدوديت‌هاست . ما به نام ملت عراق خواستار توجه كامل و اجراي قوانين مشروع  بين‌المللي در منطقه هستيم و تعميم اصول منتسب را به ساير ملل خواستاريم . » ( 22 ) 

از سوي ديگر ، دكتر صادق طباطبايي در مورد آيت الله سيد محمد باقر صدر رهبر شيعيان  عراق گفت : طبق آخرين اطلاعات ، ايشان از زندان آزاد شدند ولي تحت محاصره مأموران امنيتي  عراق هستند و افرادي كه به ايشان مراجعه مي‌كنند تحت تعقيب قرار مي‌گيرند . وي افزود : طلاب  ايراني هم در عراق تحت نظر هستند و فشارهايي روي آنان آورده مي‌شود و اين هم خيلي طبيعي  است چون حركت اسلامي و فكر اسلامي نشان داد آن اندازه پويايي و توانايي را دارد كه بتواند در مقابل عظيم‌ترين قدرت نظامي منطقه ياراي ايستادگي داشته باشد و همين وضع را هم در عراق ، حركت اسلامي مي‌تواند داشته باشد و طبيعي است كه دولت عراق به مراتب ضعيف‌تر از ارتش شاهنشاهي سابق ايران است و ياراي مقابله با اين حركت را ندارد .

معاون وزير كشور اضافه كرد : آيت الله سيد محمد باقر صدر يكي از متفكرين جهان اسلام  است و نوع تفكر ايشان از كتاب‌هايش و نوشته‌هايش و از بياناتش كاملاً مشهود است و دشمن  هم ايشان را شناخته و بنابراين احساس خطر مي‌كند ، ولي ما اميدواريم كه حركت مردم ايران به ‌اندازه كافي آن قدرت و پشتوانگي را به ملت عراق بدهد تا بتوانند خودشان را از يوغ سلطه رژيم 
بعثي آزاد كنند . ( 23 ) 

490

سفارت امريكا در تهران طي گزارشي در 18 ژوئن 1979 به امضاي “ ناس ” به وزارت خارجه آن  كشور با طبقه‌بندي خيلي محرمانه و موضوع “ تشنج بين ايران و عراق ” به تشريح گفت وگوهاي  كاردار وقت سفارت با آقاي يزدي وزير امورخارجه ايران پرداخت :

يزدي در پاسخ كاردار كه سؤال كرد : دولت موقت ايران نمي‌داند چه چيزي عراق را ناراحت  كرده است ؟ گفت : ما يقيناً كاري كه عراقي‌ها را تحريك كند ، نكرده‌ايم و آنچه كه ما مي‌توانيم انجام  دهيم اين است كه به مشكلات داخلي خود بپردازيم . او ادامه داد كه نگراني‌هاي عراق از اثرات  انقلاب ايران در شمال منطقه كردنشين عراق و جنوب شيعه نشين آن به احتمال قوي ارتباط بزرگي با روش جاري عراق نسبت به ايران دارد . او اين موضوع را كه دولت موقت ايران در اين دو منطقه دستي داشته يا دارد ، به نحو قاطعي رد كرد ولي پذيرفت كه فقدان اعتبار و نفوذ دولت  موقت ايران در كردستان ايران شايد در طرف مرز عراق ناآرامي‌هايي را برانگيخته است . او گفت :  ما اين نفوذ را قبول داريم ولي چنين نفوذي فراتر از قدرت كنترل ما است . همچنين انقلاب ايران  يك اثر ريزشي در ميان جمعيت شيعه عراق دارد ، ولي يزدي باز هم تكذيب كرد كه چنين اثري از سوي ايران تحريك شده يا مورد بهره برداري قرار گرفته باشد . او گفت : ايران علاقه قاطعي به حفظ مركز تشيع در نجف دارد و افزود كه اين مركز را حكومت عراق كوشيده است كه تعطيل كند .  او گفت : همين علاقه است كه باعث شد آيت الله خميني اعلاميه پشتيباني از آيت الله صدر را منتشر كند و ميل ايران به مداخله در امور داخلي عراق در ميان نبوده است .

يزدي گفت : سياست دولت موقت ايران اين است كه تا حداكثر ممكن مناسبات دوستانه با همه كشورهاي همجوار ايران داشته باشد و عراق هم يكي از اين كشورهاست و ايران از پذيرفتن  مسئوليت بمباران چندين دهكده ايراني در اوايل اين ماه از سوي عراق خشنود است . معذالك  ايران هنوز شكايات جدي عليه عراق از جمله ادامه حمايت عراق از چندين سازمان سياسي  مخالف در خوزستان را ندارد . يزدي مدعي شد كه اين حمايت از تاريخ رويارويي بين عراق و شاه منشأ مي‌گيرد ؛ يعني هنگامي كه اين سازمان‌ها ( به يكي از آنها به نام جبهه آزادي‌بخش ملي  عربستان اشاره كرد ) اجازه يافتند كه در بصره و بغداد دفترهايي داشته باشند . يزدي گفت كه دولت  موقت ايران مداركي دارد دال بر اين كه حمايت عراق از اين سازمان‌ها ادامه مي‌يابد و اين كه  مناسبات بين دو كشور تا زماني كه اين پشتيباني قطع نشود بهبود نخواهد يافت . سازمان  ماركسيستي چريك‌هاي فدايي خلق و ‌تروتسكيست‌هاي ايران از اين سازمان‌هاي سياسي در خوزستان ، پشتيباني مي‌كنند .

سفارت آمريكا اظهار كرده است : يزدي شايد درباره اين كه فعاليت‌هاي كردستان ايران داراي  اثرات ريزشي در عراق هستند ، حق داشته باشد . او يقيناً درباره فقدان توانايي براي اعمال نفوذ در اين فعاليت‌ها به نحوي از انحا حق دارد . گزارش‌هاي رسيده از اين منطقه تقريباً به طور يقين 
حاكي از آن است كه در تمامي مرز عراق حاكميت حكومت مركزي يا اصلاً وجود ندارد و يا بسيار كم است . به همين ترتيب انقلاب ايران شايد نفوذ قابل ملاحظه‌اي در ميان شيعيان عراق  داشته باشد ولي در اين مورد چنين به نظر نمي‌رسد كه دولت موقت ايران در به هم زدن اوضاع  چندان هم بي تقصير باشد ، به ويژه از زماني كه [ بر اثر ] آشوب‌هاي اخير در خرمشهر ، سرويس  عربي راديوي دولتي روش بسيار متعرضانه‌اي عليه رژيم بغداد در پيش گرفته است ، واكنش يزدي  به اين اظهارنظر كاردار كه اين سخن‌پراكني‌ها جنبه بسيار تحريك آميز داشته است ، اين بود كه  عراقي‌ها آن را آغاز كرده‌اند . همچنين اين روش نمونه‌اي از وضع ضعف و‌ترس از بيگانگان است  كه بر طرز فكر ايرانيان حكم فرماست . عملاً هر چيز بدي كه در ايران اتفاق مي‌افتد به طور خود به  خود تفسير مي‌شود كه كار بيگانگان است . تقريباً تنها وسيله ضربه زدن متقابل به اين حوادث  بد ، ناسزا گفتن است . ( 24 ) 

491

سخن‌گوي وزارت امورخارجه ايران اعلام كرد : آقاي “ ناس “ كاردار سفارت آمريكا به واشنگتن  فراخوانده شد و به جاي وي “ بروس لينگن “ به عنوان كاردار موقت به تهران اعزام گرديده  است . ( 25 ) 

492

وارن كريستوفر معاون وزير امورخارجه امريكا در 18 ژوئن 1979 در نامه‌اي به لينگن كاردار  [ جديد ] آن كشور در تهران با طبقه‌بندي “ سري فقط براي كاردار “ و تحت موضوع “ راهنمايي “ ،  راه‌حل‌هايي را براي رفع مشكلات موجود بر سر راه توسعه روابط واشنگتن ـ تهران به شرح زير پيشنهاد كرده است :

 … شكي نداريم كه مشكلاتي در توسعه روابط بهتر ما با دولت ايران موجود است و تا زماني كه دولت موقت ايران حاكميت بهتري بر سيستم‌هاي سياسي و اقتصادي نداشته باشد ،  دورنماي ضعيفي براي حل مؤثر مشكلات ما با رهبري وجود دارد .

 … تحت شرايط فعلي كشاندن ايرانيان “ سريع‌تر از آنچه آنها مي‌خواهند “ ، بي حاصل است .  برخورد ما بايستي صحيح بوده و بتوانيم براي پاسخ گويي آماده باشيم و بايد از موضع  علاقه‌مندي و توجه و دوستي برخورد شود ، ولي در دفاع از موقعيت‌هاي ايالت متحده ، مثلاً حقوق بشر يا تعيين سفرا ، كاملاً محكم و استوار باشد . ايراني‌ها بايد به وضوح درك كنند كه  مناسبات بهتر ، از طريق تلاش‌هاي متقابلي حاصل مي‌شود كه در آن هر دو طرف علاقه خود را در همكاري اثبات بنمايند و نيز احترام دوجانبه محفوظ باشد .

 … در حالي كه ما از هر عملي كه براي پرسنل آمريكايي ايجاد خطر كند بايد اجتناب ورزيم ،  نبايد احساس كنيم كه منعي درباره برقراري تماس‌ها يا آشكار ساختن نقطه نظرهاي مشترك  وجود دارد . بايد توجه داشته باشيم كه مسائلي كه به وخامت اوضاع مي‌انجامد را به وجود نياوريم و كوشش كنيم كه مشكلات موجود بين دو كشور را حل كرده و براي توسعه عملي نيز
تماس‌هايي را در سطوح بازرگاني و خصوصي گسترش دهيم .

 … اگر چه وظايف قانوني شما در ايران در اين مدت از نظر زماني كاملاً محدود است ولي  بايستي به عنوان گامي در جهت تحصيل روابط بهتر در نظر گرفته شود . شما موظفيد امور سفارت را به سوي اين هدف هدايت كرده و اقدامات يا توصيه‌هايي به واشنگتن بنماييد كه  سبب بهبود روابط شود .

در زمينه اقدامات مشخصي كه شما بايد در مدت اقامتتان در ايران انجام دهيد ، ما پيشنهادهاي زير را ارائه مي‌دهيم :

 … امنيت سفارت خانه :‌ترتيبات فعلي براي حفاظت سفارت خانه در مدت طولاني به  وضوح غيرقابل تحمل است . ما معتقديم بعد از مشورت با همكاران و در نظر گرفتن شرايط و اوضاع ، بايد گام‌هايي در جهت تنظيم حفاظت سفارت خانه و تعويض گاردهاي مجاهدين فعلي  با نيروهاي منظم برداشته شود .

 … مسائل بغرنج : پيشنهاد مي‌كنيم شما بررسي‌هايي براي تلاش‌هاي جامع به منظور حل  مشكلات خدشه داري كه ما قادر به حل آن نبوده‌ايم ، انجام دهيد ؛ به عنوان مثال ، بازداشت  كارمندان آژانس ارتباطات بين‌المللي (I C A ) ، خارج از دسترس بودن وسايل نظامي ، دريافت  وجوه مدرسه امريكايي تهران ، تأمين ويزاي خروج براي بعضي از اتباع آمريكا كه خروج آنها از ايران منع شده است .

 … تدارك نظامي : پس از مدت زماني كوتاه ما از ارزيابي شما مبني بر اين كه آيا بايد ارسال  محدود لوازم يدكي براي نيروي هوايي ايران يا احتمالاً نيروهاي ديگر را آغاز كنيم يا خير ،  استقبال خواهيم كرد .

 … كارهاي كنسولي : نظر شما در مورد پيش برد عمليات ويزا خواستاريم . از نظر ما در صورت فراهم آمدن امينت كافي ، بايد سعي كنيم تا كار صدور ويزاي غيرمهاجرتي در تهران از سر گرفته شود .

 … پرسنل : ما توصيه شما را درباره اعزام وابستگان ( كارمندان سفارت ) و هر تغيير پرسنل كه  شما احتياطاً براي سفارت لازم مي‌دانيد ، مي‌خواهيم .

 … اقليت‌ها : لطفاً به گزارش‌هاي مرتب خود درباره موقعيت يهودي‌ها و ديگر اقليت‌ها ادامه  دهيد .

 … امور عمومي : لطفاً نظرتان را در مورد طرح پيشرفته‌اي براي روابط عمومي كه شامل  توسعه برنامه فارسي در راديو صداي آمريكا كه ممكن است به تقويت موقعيت آمريكا كمك  كند ، اعلام كنيد .

 … تماس‌ها : اگر تماس با خميني پيشنهاد گردد ، شما بايد خواهان دستورات شويد . شما و ديگر كاركنان سفارت به هر حال بايستي تلاش خود را در جهت توسعه دايره تماس‌هاي سفارت  در اقشار مورد توجه جامعه‌ايران ادامه دهيد .

 

ما منتظر گزارش‌ها و نظريات شما در مورد راه‌هايي كه بتوانيم از آن راه‌ها موقعيت آمريكا را در ايران در طول هفته‌هايي كه سفارت تحت نظر شما است تقويت كنيم ، هستيم . ( 26 ) 

 

 

منابع و مآخذ روزشمار 28/3/1358

 

1ـ روزنامه كيهان ، 28/3/1358 ، ص 4 .

2ـ مأخذ شماره 1 ، س 7 .

3ـ مأخذ شماره 1 ، ص 7 .

4ـ روزنامه اطلاعات ، 28/3/1358 ، ص 2 .

5ـ روزنامه اطلاعات ، 29/3/1358 ، ص 4 .

6ـ نشريه “ پيكار “ ، ارگان سازمان “ پيكار در راه آزادي  طبقه كارگر “ ، شماره 8 ، تاريخ 28/3/1358 ، ص 3 .

7ـ مأخذ شماره 4 ، ص 8 .

8ـ روزنامه اطلاعات ، 30/3/1358 ، ص 8 .

9ـ مأخذ شماره 1 ، ص 12 .

10ـ سازمان مجاهدين خلق ايران ، مجموعه  اعلاميه‌هاو موضع گيري‌هاي سازمان مجاهدين خلق  ايران ( تهران : انتشارات سازمان مجاهدين خلق ،  22/11/1358 ) ، ص 166 .

11ـ مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي ، صحيفه  نور : مجموعه رهنمودهاي امام خميني ، جلد7 ( تهران  وزارت ارشاد اسلامي ، بهمن 1361 ) ص ص 139 و 140 .

12ـ مأخذ شماره 11 ، ص 146 .

13ـ مأخذ شماره 11 ، ص 150 .

14ـ مأخذ شماره 4 ، ص 5 .

15ـ روزنامه اطلاعات ، 27/3/1358 ، ص ص 1 و 2 .

16ـ روزنامه اطلاعات ، 26/3/1358 ، ص 2 .

17ـ مأخذ شماره 4 ، ص 2 .

18ـ مأخذ شماره 5 ، ص 4 .

19ـ مأخذ شماره 5 ، ص 10 .

20ـ سند شماره 43181 . مركز مطالعات و تحقيقات  جنگ : نامه استانداري كردستان به شماره 504/02 ،  مورخ 28/3/1358 .

21ـ مأخذ شماره 1 ، ص 1 .

22ـ مأخذ شماره 1 ، ص 1 .

23ـ مأخذ شماره 5 ، ص 4 .

24ـ دانشجويان پيرو خط امام ، اسناد لانه جاسوسي  آمريكا ، جلد 15 ( تهران : نشر لانه ، بي تا ) ص ص  118تا 120 .

25ـ مأخذ شماره 4 ، ص 2 .

26ـ مأخذ شماره 24 ، ص ص 115 تا117 .



لینک کوتاه :
کد خبر : 3438

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال
  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245