روزشمــــار
جمعه
28 اردیبهشت 1358
21 جمادي الثاني 1399
18 مه 1979
133
در خرمشهر براي تخليهاماكن دولتي ، انحلال سازمانهاي مسلح و خلع سلاح عمومي ، در پي مخالفت گروههاي مسلح ، تحركي مشاهده نميشود . به نوشته روزنامه اطلاعات ، عليرغم تصميم مقامات مسئول به خلع سلاح عمومي در خوزستان ، افراد مسلح سلاحهاي خود را همچنان در دست دارند . مقامات دولتي در خرمشهر و استان خوزستان در جريان مذاكره با افراد و گروههاي مختلف كوشيدند آرامش منطقه به قوت خود باقي باشد . در حال حاضر فعاليتهاي سياسي كه به چشم ميخورد ، تنها اعلام مواضع و اعلاميههاي مختلفي است كه تشكيلات گوناگون منتشر ميكنند . ( 1 )
“ سازمان مجاهدين خلق عرب “ انحلال سازمانها و گروهها در خوزستان را رد كرد . شاكر شكوري سخنگوي اين سازمان در اين باره گفت : « انحلال تشكيلات سالم سياسي در خوزستان مغاير اصول دمكراسي است . » وي هشدار داد كه سياستهاي نژادپرستانه بي بازتاب نخواهدماند و دولت بايد دستهاي پيروان چنين سياستهايي را كه با نفاق افكني ، عرب و عجم را رو در روي هم قرار ميدهند ، قطع كند . ( 2 )
134
در يك گزارش نه چندان دقيق كه از اهواز براي دفتر هماهنگي مناطق ( از ارگانهاي ستاد فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ) ارسال شد ، درباره جريانهاي قومي فعال در خوزستان چنين آمده است :
« شش گروه تجزيه طلب در خوزستان فعاليت ميكنند . اين گروههاي تجزيه طلب عبارتند از : 1 ـ سران “ جبهه تحرير خوزستان “ كه حدود 30 ـ 20 نفر افراد دوره ديده داراي قدرت سياسي و نظامي قوي هستند و در سوريه ، عراق و فلسطين دوره ديدهاند و وارد ايران شدهاند . 2 ـ دار و دسته حزب بعث عراق كه تحت نامهاي مختلف از جمله “ معلم “ وارد مدارس عربي زبان خوزستان شده و ميشوند . 3 ـ بخشي از ماركسيستهاي داخلي و بخشي از گروه
ماركسيستهاي خارج كه به تازگي به آنها ملحق شدهاند . 4 ـ باقي ماندگان افسران “ گارد جاويدان “ ، افسران “ ساواك “ شهرباني و ارتشيهاي شاه دوست . 5 ـ بخشي از بختياريهاي خوزستان و فراماسونها كه اقدامات ضد دولتي را شروع كردهاند و تا به حال 5 اعلاميه عليه دولت دادهاند . 6 ـ “ جبهه سياسي خلق عرب “ و كساني كه تحت نام طرفداري از “ شيخ محمد طاهرآل شبير “ فعاليت ميكنند …
لازم به توضيح است كه حدود 30 نفر ساواكي و كمونيست شناخته شده اطراف حضرت آيت الله را گرفتهاند . همچنين شيوخ و ثروتمندان كه موقعيت خود را در خطر ميبينند و خود را زير نام شيخ محمد طاهر مخفي كردهاند و شيخ را تحريك ميكنند و آنچه را ميخواهند بر ايشان فشار ميآورند و از زبان ايشان شنيده ميشود . ( اينها ) تحت نامهاي مختلف به شرح زير ( شناخته ميشوند ) : 1 ـ جامعه روحانيون مسلمان عرب . 2 ـ كميته تداركات كنگره خلق عرب ايران . 3 ـ جمعيت روشنفكران عرب ايران / اهواز . 4 ـ كانون فرهنگي عرب / خرمشهر . 5 ـ كانون فرهنگي عرب ايران / اهواز . 6 ـ سازمان سياسي خلق عرب مسلمان ايران / خرمشهر . 7 ـ عشاير عرب فلاحيه ، آبادان ، اهواز ، هويزه ، خفاجيه ، خرمشهر و شوش . 8 ـ كانون فرهنگي عرب ايران / آبادان . 9 ـ سازمان مجاهدين خلق عرب ايران / خرمشهر . 10 ـ جبهه سياسي خلق عرب مسلمان ايران . 11 ـ كانون فرهنگي خلق عرب ايران / تهران . 12 ـ جنبش مردميخلق عرب ايران . اين گروهها متفق عليه دولت و دكتر مدني استاندار خوزستان اعلاميه ميدهند .
اين جبههها و سازمانها بيشتر از خارج كشور از جمله از شيخ نشينهاي خليج فارس تا مصر و عراق و ديگر كشورهاي مرتجع عربي گرفته تا امريكا و شوروي و شاه مخلوع و همچنين دشمنان داخلي تقويت ميشوند . » ( 3 )
135
به دنبال بروز ناآرامي در چند شهر خوزستان ، دكتر مدني استاندار اين استان در يك گفت وگوي اختصاصي با خبرنگار روزنامه اطلاعات چنين گفت : « نغمههاي توطئه گران در شهرهاي خوزستان كه مدتي است به گوش ميرسد و برخوردهايي كه در خرمشهر ، شوشتر و مسجدسليمان طي روزهاي گذشته روي داد نشانگر اين است كه پادوهاي حكومت خودكامه سابق و استعمارگران جهاني اين بار چشم به خوزستان دوختهاند تا اين استان را ـ كه قلب ايران به شمار ميرود و شايد قلب جهان باشد ـ با توطئه ، نقشههاي پليد خود را به مورد اجرا درآورند . » مدني اضافه كرد : « به دنبال وقايع شوشتر و مسجدسليمان و برخوردهايي كه صورت گرفت ، بلافاصله جهت آرامش اين دو منطقه و پيش گيري از حوادث بعدي در نقاط ديگر ، اقداماتي به عمل آمد و پاسداران انقلاب و نيروهاي انتظاميتقويت شدند . تا كنون چند تن از ضدانقلابيون و كساني كه مخل نظم عمومي بودند دستگير شدند . » استاندار خوزستان در مورد خلع سلاح عمومي گفت : « كار جمع آوري اسلحههايي كه در اختيار افراد غيرمسئول است شروع شده و اين برنامه با دقت و سرعت تمام تا به دست آوردن نتيجه مطلوب دنبال خواهدشد . » وي در مورد
كميتهها گفت : « با برنامه ريزيهاي اصولي ، كميتههاي استان در پاسداران انقلاب ادغام خواهند شد و در حال حاضر تشكيلات پاسداران انقلاب در خوزستان در حال شكل گرفتن است . » ( 4 )
136
امروز در مراسميكه با شركت جمعيت كردهاي مقيم مركز ، در دانشگاه صنعتي شريف برپا شد ، عزالدين حسيني ضمن يك سخنراني طولاني دو ساعته ، در گزارشي از ملاقاتها و نتايج حاصله از سفر به تهران و قم تلويح اعتراف كرد كه وي و همراهانش موفقيتي در كسب امتياز از دولت و امام خميني براي جريانهاي محارب كردستان نداشتهاند . به گزارش كيهان ، وي درباره ملاقات با شخصيتهاي دولتي گفت : « تاكنون نتوانستهايم در يك جمع تصميمگيرنده از مقامات دولتي به بحث و نظرخواهي بنشينيم . من با علاقه دنبال تشكيل جلسهاي هستم كه در آن به داد و ستد فكري بنشينيم . » او همچنين درباره ملاقات با امام خميني گفت : « من در قم به حضور آيت اللهامام خميني رهبر انقلاب رسيدم و سخنان ايشان را در زمينه خودمختاري مردم كردستان شنيدم و به عرض ايشان رسانيدم كه در كردستان بايد به لهجه اقشار با توجه به هرگونه ايدئولوژي سياسي يا عقيده مذهبي با نظر احترام و تحسين نگريست و نبايد دست به كاري زد كه اقشار ملت به نام مذهب مقابل هم قرار گيرند . » ( 5 )
امروز همچنين در چند شهر كردنشين به علت پخش نشدن اخبار مربوط به ملاقات عزالدين حسيني امام جمعه مهاباد با امام خميني از صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران ، تحركات و اقدامات اعتراض آميز انجام گرفت ؛ از جمله در بانه مردم اين شهر 4 ساعت راهپيمايي كردند . همچنين به گزارش روزنامه اطلاعات قريب 10 هزار نفر از اهالي “ اشنويه “ در تظاهراتي پشتيباني خود را از هيئت اعزامي به تهران و قم به رياست سيدعزالدين حسيني اعلام كردند و با راهپيمايي خواستار آزادي مطبوعات و رفع هرگونه سانسور شدند . راهپيمايان خواستند كه جريان مذاكرات هيئت اعزامي از مهاباد با امام خميني جهت روشن نمودن اذهان عمومي از راديو تلويزيون پخش شود . ( 6 )
137
“ سازمان مجاهدين خلق ايران “ در چارچوب مشي خاص خود كه از سويي در افكار عمومي به نظام و رهبري آن احترام ميگذارد و از سوي ديگر با جريانهاي مخالف نظام صراحتا يا تلويحا ابراز همبستگي و همراهي مينمايد ، در پيامي “ به سنديكاي نويسندگان و خبرنگاران و عموم زحمتكشان مطبوعات “ درباره تصفيهها و مسائل اخير مطبوعات كشور ( كيهان ، آيندگان ) به نحو زير به اعلام مواضع پرداخت :
« … اولا ، هيچ انقلابي به طور اعم و به ويژه انقلاب نوپاي ما به طور اخص ، بدون همكاري و وحدت عموم طبقات و اقشار و اصناف مردم به انجام نميرسد . در اين ميان مطبوعات آزاد و مردمي واجد نقش بسيار حساس هستند كه هرگز نميتوان در مسير پيروزي نسبت به آنها
احساس بي نيازي نمود . در اهميت وجودي مطبوعات آزاد براي پيش برد اهداف انقلابي همين بس كه ما معتقديم كه به گواهي تمام تجارب تاريخي ، شكستن سر و دست مقدمت با شكستن قلمهاي مسئول و بيدار آغاز شده است .
ثانيا ، پاكسازي و تصفيه در صفوف مطبوعات اكيد بايستي به همان شدت ساير نهادهاي سياسي و نظامي رژيم پيشين صورت گيرد تا نخالههاي ننگين رژيم پهلوي و دست نشاندگان استعمار خارجي براي هميشه از صفوف مطبوعات مردمي ما ريشه كن شود .
ليكن بايد تاكيد كنيم كه ذي صلاحترين مرجع براي چنين پاكسازي انقلابي ، خود نويسندگان و ديگر زحمتكشان شريف جامعه مطبوعاتند .
ثالثا ، تا آن جا كه ما با نظرگاههاي رهبر انقلاب آشنايي داريم تكدر خاطر ايشان از يك يا چند نمونه خاص هرگز نبايد به روا داشتن تعرض و حمله و مواجهه قهرآميز با احدي از مردم ( به استثناي جنايتكاران و نيروهاي ضدانقلابي ) و يا ممانعت از انتشار آزاد مطبوعات تعبير شود ، به ويژه در موقعيت حساس كنوني كهامپرياليستها از هر جهت در كمين انقلاب ما نشسته و به انحاي طرق در تجزيه و تفرقه صفوف آن و ايجاد انواع دشمنيها توطئه ميكنند . بنابراين از موارد فوق ميتوان نتيجه گرفت و از شما تقاضا نمود كه در جهت حل بحران كنوني مطبوعات با مراجعه به محضر “ حضرت آيت الله العظمي امام خميني “ و همچنين “ حضرت آيت الله العظمي طالقاني “ مسائل مربوطه را مطرح و اسباب ممانعت از گروههاي فشاري را كه به آنها اشاره كردهايد فراهم نموده و آزادي كامل كليه وسائل ارتباط جمعي را به گونهاي انقلابي تامين نماييد .
با اين همه بديهي است كه ما نيز دولت را مسئول مستقيم رسيدگي به اين مسائل دانسته و دخالت قاطع آن را در جهت احقاق حقوق قانوني همگان طلب ميكنيم . » ( 7 )
138
عدهاي از عشاير “ جوانرود “ و “ اورامانات “ در قم با امام خميني ملاقات كردند . امام با يادآوري اين مطلب كه در رژيم سابق ، هم مناطق مرزي و هم مركزي مورد ستم و تعدي قرار داشته است و اكنون تحت لواي اسلام همه مجتمع و آزاد شدند و چپاولگران آرام نخواهند نشست ، فرمودند : « حالا ما آزاد شديم و مملكتمان را از دست ديگران گرفتيم ، آنها آرام نمينشينند ، آنها الان درصدد هستند كه توطئههايي بكنند . يك اشخاصي را مامور كردند كه در اطراف مملكت طرف شما بيايند يك چيزي بگويند ؛ در تهران يك طور ، در خوزستان يك طور ، در كردستان يك طور ، در بلوچستان يك طور ، در خراسان ، در كرمان ، اينها مامورهايي هستند كه از طرف اجانب منتشرند الان و يك ريشههايي از همان رژيم سابقند و يك مقدار هم از همين منحرفين با اسمهاي مختلف . اينها مامورند كه نگذارند مملكت آرام باشد ، اختلاف ايجاد كنند ، هر جا به صورتي : طرف مرزها ـ كه برادرهاي ما در آن جا هستند ـ به صورت اين مذهب و آن مذهب اختلاف ايجاد ميكنند ؛ در آنهايي كه لسانشان ترك است با آنهايي كه لسانشان كرد است با آنهايي كه لسانشان فارس است به عنوان عشيرهاي ، به عنوان اين كه اين گروه با آن گروه دو زبان دارند ، دو فرهنگ
دارند ؛ از اين راه ، كردستان علي حده ، آذربايجان علي حده ، خراسان علي حده ، به اين اسباب مختلف و تشبثات مختلفه ميخواهند كه بين برادرها را به هم بريزند … چه اشخاصي اينها هستند ؟ از كجا الهام ميگيرند ؟ از كجا آمدند ؟ از آن طرف مرز . بسياري از اينها در آن وقتي كه شلوغ شد و جلو افتادند مسلمين و ريشه اينها را خواستند بكنند . اين اشخاصي كه تهيه شده بودند براي آشوب ، هي از آن طرف مرز با تذكرههاي ساختگي و امثال ذالك ، خيلي شان اين جوري آمدند . يك اقشاري بودند كه در خود آن جاها بودند و از تتمه همان دستگاه بودند و جيره خوار آنها بودند ، ديدند كه الان خطر برايشان هست ، وقتي دست ارباب ها كوتاه شد ، نوكرها هم محروم ميشوند . اينها هستند كه افتادند توي جمعيت ، بين شما ميآيند يك حرف رامي زنند ، كردستان يك جور حرف ميزنند ، هر جا يك جور . ماها اگر تحت تاثير اينها واقع بشويم كه دنبال آني را كه آنها ميخواهند كه همه به هم بريزيد و برادرها بريزند به جان هم ، اگر يك همچو چيزي بشود ، آنها قدرت پيدا ميكنند و از پشت خنجر ميزنند به ما . ما بايد همه با هم توجه به اين بكنيم كه همان طوري كه اسلام فرموده است : “ واعتصموا بحبل الله جميع ولا تفرقوا “ ؛ از تفرقه بترسيم همه مان … . آنچه ما را پيش برد وحدت كلمه بود ، تفرقه اين وحدت كلمه را از بين ميبرد ؛ وقتي كه از بين برد ، اين رمزي كه رمز پيروزي ما بود از دستمان گرفته ميشود ؛ گرفته كه شد ، شكست ميخوريم ؛ اگر خداي نخواسته ما در اين نهضت شكست بخوريم ديگر ايران به حال استقلال برنخواهد گشت ، به حال آزادي برنخواهد گشت … بايد آن وقت ما تن به اسارت بدهيم تا آخر … . اسلام فرموده است كه همه با هم برادريم ؛ “ انما المومنون اخوه “ ؛ برادرند همه . همان طور كه اسلام دستور داده است با هم بايد به برادري رفتار كنيد ؛ يعني اگر دو تا برادر را يك كسي به او حمله بكند ، دوتايي با هم آن را دفع و نابود ميكنند .
الان ما مورد حمله اين قشر قليلي كه از اينها مانده است هستيم ، حمله شان يك حمله سياسي است كه بريزند و نگذارند ما مجتمع شويم … از خدا ميخواهم كه اين برادرهاي ايراني ما را ، هم هوشيار و هم توجه به ايشان بدهد . و آن جا در سرحدات شما ، در مرزهايي كه شما هستيد مسئوليت در مرز خيلي زيادتر هست چنان كه در مركز هم زياد است . » ( 8 )
139
“ سريال گيلمور “ يكي از وزيران مشاور در امورخارجه انگليس ، در مجلس “ عوام “ محاكمات سياسي و اعدامها در ايران را مورد نكوهش قرار داد و اظهار اميدواري كرد كه دولت ايران يك سياست معتدل در پيش بگيرد و راه خود را به سوي اجراي اصولي قانوني باز يابد . ( 9 )
وي گفت : « ما اميدواريم كه دولت ايران وفاداري خود را به روح عدالت و حقوق بشر ـ كه انقلاب در جهت آن صورت گرفته است ـ ثابت كند . گيلمور اضافه كرد : « من بايستي بگويم كه مردم انگليس از ادامه محاكمات و اعدامهاي سياسي در ايران تكان خوردهاند و دولت انگليس نيز در اين احساسات خود را شريك ميداند . » ( 10 )
140
آيت الله شريعتمداري در مصاحبهاي با خانم ليبزترگود خبرنگار روزنامه انگليسي زبان گاردين به سوالات وي از جمله درباره ضعف دولت موقت و نقش روحانيت در اداره كشور به نحو زير پاسخ گفت :
آيت الله شريعتمداري در پاسخ اين سوال كه قبلا انتقاد ميشد كه دولت موقت دولت ضعيفي است ، به نظر حضرت آيت الله اين ضعف از چيست ؟ گفت : « خود دولت معتقد است كه يكي از موجبات ضعف او دخالت ديگران از قبيل دخالتهاي بي رويه پارهاي از كميتهها و تشكيل دادگاههاي خارج از حيطه دولت است كه عملا قسمتي از نيروي دولت را در اختيار گرفتهاند و گاهي اوقات موجب اصطكاكهايي هم ميشود . يكي ديگر از علل ضعف ، وضع بخصوص مملكت است كه اعتصابات طولاني و انقلاب گذشته به همان گونه كه منافعي در پيروزي جنبش و نابودي طاغوت داشته ، آثاري هم در به هم خوردگي نظم و نظام كارها و ضعيف شدن ارتش و تحليل رفتن كارآيي قواي انتظامي و موجبات بيكاري گروهي از مردم را به دنبال داشته است . »
سوال شد : به نظر حضرت آيت الله آيا روحانيت بايد در رهبري دولت نقش داشته باشد ؟ اگر چنين است , اين رهبري تا چه زمان خواهد بود ؟
وي جواب داد : « در اسلام شرط نيست كه حتما روحانيت بايد در كارها دخالت كند و حضور افراد روحاني در كارها مانند حضور و شركت ديگر طبقات مملكت است و هيچ فرقي ندارد ، منتها مراجع در دو مورد ميتوانند اقدام كنند : يكي اين كه اگر در مملكت عملي و قانوني برخلاف مباني اسلام در جريان باشد و يا تصميمي برخلاف قانون اساسي مملكت و برخلاف مصالح ملت در شرف اتخاذ و تكوين باشد ، مرجع دخالت ميكند و مانع اين اعمال و رفتار ميگردد . و مورد ديگر كه مرجع حق دخالت دارد ، درجايي كه كاري بايد انجام گيرد ولي مباشر و مسئول ندارد ، مانند سقوط طاغوت و لزوم تشكيل يك دولت كه مجلسي نبود ، رئيس جمهوري نبود ، قانوني نبود ، وضع مملكت را نميشد بدون سرپرست و اداره كننده گذاشت ، لذا مرجع در اين مورد دخالت ميكند و دولتي را براي اداره مملكت تشكيل ميدهد ولي در مواردي ديگر شرط نيست كه حتما خود مرجع متصدي كارها باشد بلكه بر اجراي صحيح قوانين نظارت خواهد داشت ولي بايد بدانيد كه در مذهب شيعه مقام مرجعيت بالاتر از مقام دولتها يا رياست جمهوري و حتي شرط رسمي و قانوني بودن يك دولت اسلامي اين است كه مرجع تقليد از لحاظ اسلامي آن را تاييد كند ، البته اين ويژگي خواست مذهب شيعه است و در ديگر مذاهب اسلامي چنين نيست . و موضوع ديگر اين است كه از جامعه روحانيت غير از مراجع اگر افرادي داراي شرايط احراز مقامي در كارهاي اداري و اجتماعي و سياسي و حتي رهبري دولت اسلاميباشند ، ميتوان از وجود آنان استفاده كرد . »
سوال شد : در حال حاضر مراجع چه نقشي در دولت و رهبري آن دارند ؟
جواب : « شخص اين جانب هيچ گونه مداخلهاي در كارهاي دولت ندارم ، البته گاهي اوقات از باب ارشاد و راهنمايي مطالبي را متذكر ميشوم . »
آيت الله درباره اعدامها گفت : « الان در مملكت افرادي اعدام ميشوند و ممكن است خيلي بيش از اينها يافت شوند كه مستحق اعدام باشند ولي بايد در طريق تشخيص جرميكه موجب اعدام است دقت زيادتري به عمل آيد . قاضي بايد صلاحيت كافي داشته باشد . بايد به محكومين و مجرمين حق دفاع داده شود و چه بسا خود محكوم در وضعي است كه نميتواند از خود دفاع كند ، بايد به او امكان داد تا اگر مايل باشد براي خود وكيل بگيرد البته در هر كجا كه اين موارد تاكنون مراعات شده باشد ، خوب است و حرفي درباره آنها نيست ولي هركجا كه مراعات نشده ، خوب نيست اما ريختن شبانه به منزل مردم و يا مصادرهاموال با قانون اسلام تطبيق نميكند ، مگر اموالي كه مال ملت است كه پس از ثبوت بايد به دولت اسلامي منتقل شود و اموالي كه غصب شده ، بايد به صاحبانش بازگردد ولي مسئلهاي به نام قانون مصادرهاموال به هيچ وجه در اسلام نداريم ؛ مجرم اگر صدبار هم محكوم به اعدام باشد ، اموال او را نميتوان مصادره كرد بلكه مربوط به ورثه است ، مگر در مواردي كه در فوق به آنها اشاره شد . » ( 14 )
منابع و ماخذ روزشمار 28/2/1358
1 ـ روزنامه اطلاعات 29/2/1358 ، ص 3 .
2 ـ پيشين .
3 ـ سند شماره 090305 ، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ، گزارش دفتر تحقيق و بازرسي سپاه اهواز .
4 ـ ماخذ شماره 1 ، ص 2 .
5 ـ روزنامه كيهان ، 29/2/1358 ، ص 8 .
6 ـ ماخذ شماره 1 ، ص 3 .
7 ـ سازمان مجاهدين خلق ايران ، مجموعه اعلاميهها و موضع گيري سياسي مجاهدين خلق ايران جلد1 ، از 21/10/57 تا 18/4/58 ( تهران : انتشارات سازمان مجاهدين خلق ، 1358 ) ص ص 14 ـ 146 .
8 ـ مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي ، صحيفه نور ، مجموعه رهنمودهاي امام جلد6 ( تهران : وزارت ارشاد اسلامي ، ) ص ص 197 تا 199 .
9 ـ خبرگزاري پارس ، “ گزارشهاي ويژه “ ، نشريه شماره 56 ، 29/2/1358 ، ص 3 ، راديو كلن .
10 ـ ماخذ شماره 1 ، ص 8 ، لندن ، خبرگزاري رويتر .
11 ـ خبرگزاري پارس ، “ گزارشهاي ويژه “ ، نشريه شماره 56 ، 29/2/1358 ، ص ص 1 و 2 ، راديو لندن بخش فارسي و روزنامه كيهان ، 29/2/58 ، ص 4 .