روزشمــــار

25 تا 30 تير 1358

21 تا 26 شعبان 1399

16 تا 21 ژوئيه 1979

 

روزشمار اختصاصي وقايع ، تبعات و سرانجام بحران خوزستان

اشاره

حوادث روز بيست و چهارم تير 1358 در خرمشهر ، بحران خوزستان را  دستخوش تحولي جدي كرد تا آن جا كه‌اين بحران را از مرحله كنوني عبور داد و  با سطح وگستره و ماهيتي به كلي متفاوت وارد مرحله تازه‌اي كرد . مهمترين  تبعات حوادث اين روز ، حذف آيت الله شيخ محمدطاهر آل شبيرخاقاني از  معادلات سياسي منطقه و در نتيجه محروم شدن جريان‌هاي موسوم به خلق  عرب از يك نقطه اتكاي مهم بومي و مردمي و روحاني بود ؛ نقطه اتكايي كه هر  چند في نفسه و در نيت و انگيزه از وابستگي به عراق و دارابودن تمايلات  تجزيه طلبانه مبرابود ، اما به صورت عاملي نيرومند براي رشد و تقويت و  گسترش اين گونه گرايش‌ها درآمده بود .

مي‌توان گفت حوادث اين روز و حذف شيخ ، به دوران حضور و فعاليت  علني ضدانقلاب وابسته به عراق در خرمشهر و به طور كلي در خوزستان پايان  داد . از اين پس سازمان‌ها و گروه‌هايي كه تاكنون محور عمده قضايا به شمار مي‌آمدند ، به كلي از صحنه خارج شدند و هيچ اثر اجتماعي از آنان برجاي نماند ،  هرچند از اين پس تحت عنوان گروه “ چهارشنبه سياه “ يا به طور مستقيم به  دست عوامل عراق خرابكاري‌هايي صورت مي‌گرفت .

همچنين اين ماجرا پايان يك مرحله مشخص از توطئه‌هاي عراق براي  دست يابي به اهداف و مطامع خود در خوزستان بود . عراق در اين مرحله از سويي در زمينه‌هاي سازمان دهي ، آموزش ، تسليح ، تدارك ، طرح و برنامه و تبليغات به طور مستقيم اقدام مي‌كرد و عده‌اي را هدايت و اداره مي‌نمود و از سوي ديگر ، سعي مي‌كرد انگيزه‌هاي قومي نژادپرستي را در توده‌هاي ساده عرب 
تزريق كند و براي رسيدن به‌اين اهداف ، از عناصري استفاده مي‌كرد كه به علت  خصلت‌هاي فردي و قدرت‌طلبي و سودجويي خويش ، آلت اجراي مطامع  عراق مي‌شدند .

اما به دليل توانايي و گستردگي انقلاب اسلامي و پايگاه مردمي آن در خرمشهر ( در بين عرب و غيرعرب ) و نيز حضور فعال نيروهاي انقلابي به  خصوص جوانان مذهبي كه صبورانه مسائل را تا آخر دنبال مي‌كردند ، سرانجام  اين سياست شكست خورد و در آخرين روزهاي تيرماه 1358 مشخص گرديد كه انقلاب اسلامي‌تواناتر از آن است كه عراق با چنين روش‌هايي بتواند به منافع  و مطامع مورد نظر خود دست يابد . ( 1 ) 

844

آيت الله شيخ شبيرخاقاني پس از نماز صبح امروز ( 25 تيرماه 1358 ) به اتفاق خانواده‌اش از  خرمشهر به اهواز منتقل شد . مطبوعات به نقل از دختر بزرگ شيخ نوشتند كه‌ايت الله به همراه  همسر ، دودختر ، پسر ، نوه و عروس خود با يك دستگاه ميني بوس به اهواز برده شد . ( 2 ) ناصر  جبروتي فرمانده پاسداران انقلاب اعزامي از تهران در خصوص انتقال شيخ به اهواز در  مصاحبه‌اي باخبرنگار روزنامه كيهان گفت : « من شخصا با حضرت آيت الله صحبت كردم و به‌ ايشان گفتم اگرمايليد شما را با مراقبت شديد اين جا نگه‌داريم . اول آيت الله قبول كردند ، بعد  مسئله را رد كردندو گفتند : من و خانواده‌ام مايليم به قم برويم زيرا اين جا به هيچ كس اعتماد  ندارم . حتي آن افرادي كه دلسوزي نسبت به من نشان مي‌دهند ، مي‌ترسم برنامه‌اي به وجود  بياورند كه مسبب آن راپاسداران و مردم شهر بدانند چون ضدانقلاب در هر لباسي مي‌كوشد كه  به انقلاب ما لطمه بزند . » وي ( جبروتي ) افزود : آيت الله خاقاني مرجع تقليد و مورد احترام همه  ما هستند . ما ايشان را به وسيله يك اتومبيل به اهواز رسانديم . » ( 3 ) 

مدني استاندار خوزستان نيز در خصوص علل خروج شيخ شبير از خرمشهر گفت : تيراندازي  ازسوي خانه حضرت آيت الله خاقاني و اطراف آن به طرف مردم موجب افزايش عصانيت و  خشم مردم شد . گروه‌هايي از مردم به طرف خانه‌ايت الله رفتند كه چون امكان مي‌رفت مردم  چشم زخمي به‌ايشان برسانند و موجبات ناراحتي گردند ، اقداماتي به عمل آمد و از آن جايي كه  جان آيت الله را در خطر مي‌ديديم ، من به مردمي كه در اطراف خانه‌ايشان اجتماع كرده بودند  پيام فرستادم و خاطرنشان ساختم كه‌امام مايل نيستند كوچك‌ترين چشم زخمي به آيت الله  خاقاني برسد . بدين‌ترتيب از هرگونه پيش آمدي عليه جان آيت الله جلوگيري به عمل آمد و  چون تشخيص داده شد كه حضور ايشان در خرمشهر امكان دارد ناراحتي‌هايي به بار آورد ، لذا  براي حفظ جانشان خرمشهر را‌ترك و به نقطه‌امني عزيمت كردند . ( 4 ) 

در اهواز ، ناصر جبروتي فرمانده پاسداران اعزامي از تهران طي تماس تلفني با دفتر  امام خميني در قم ، درباره شيخ شبيرخاقاني كسب تكليف كرد و امام دستور دادند كه وي به قم 
منتقل شود . ( 5 ) 

845

در ادامه محاكمه و مجازات عوامل فاجعه خرمشهر ، ابوالقاسم ستاريان دادستان دادسراي  انقلاب اسلامي‌خوزستان با انتشار اطلاعيه شماره 2 اين دادستاني در مورخه 25/4/1358 اعلام  كرد : دو نفرديگر از جنايتكاران و خيانتكاران به انقلاب اسلامي ايران ديشب در خرمشهر به اعدام  محكوم شده و حكم صادره درباره آنان به مرحله اجرا درآمد . اين دونفر بحراني پور و عواد بچاري  بودندكه از قاتلين دو نفر پاسدار شهيد و پنج نفر ديگر از مسلمان مومن به انقلاب اسلامي بودند .  توضيح اين كه‌اين هفت نفر در مسجد و خارج از مسجد به وسيله نارنجك و تيراندازي شهيد شدند . ( 6 ) 

846

در پي استعفاي محمدرضاعلوي فرماندار خرمشهر ، وي در تماس تلفني با روزنامه اطلاعات  درباره علل استعفاي خود گفت : « دخالت افراد غيرمسئول در منطقه ، وضع را متشنج كرده است .  من خطر رادر خوزستان نزديك مي‌بينم و افراد غيرمسئول و ناآگاه‌اين وضع را تشديد كرده‌اند . »  وي ضمن تمجيد از مدني استاندار خوزستان گفت : بايد از مدني قويا حمايت شود . ( 7 ) 

فرماندار خرمشهر در خصوص پذيرش يا رد استعفاي خود ، به روزنامه كيهان گفت : « هنوز پاسخي به استعفاي من از سوي تيمسار دكتر مدني داده نشده است اما با توضيحاتي كه پيرامون  مسايل جاري خوزستان به‌ايشان دادده‌ام ، تصور مي‌كنم كه متقاعد شده باشند . مع هذا اگر امام و تيمسار مدني با استعفاي من موافقت نكنند چون خود را يك سرباز انقلاب مي‌دانم ، ادامه  خدمت در خرمشهر يا هر نقطه ديگر از كشور را به عنوان يك تكليف شرعي خواهم پذيرفت . »  سيد محمدرضا علوي در پاسخ اين سوال كه براي پايان دادن به بحران‌هاي خرمشهر چه  راه‌حل‌هايي پيشنهاد مي‌كنيد ؟ گفت : « من طي چند روز آينده تمام حقايق و واقعيت‌هاي  خوزستان از جمله خرمشهر را با صدور بيانيه‌اي به اطلاع دولت و مطبوعات و رسانه‌هاي  گروهي خواهم رساند . به عقيده من ، بايد گروه‌هاي فالانژ و افراطي هر دو دسته يعني عرب و عجم را بگيرند و سركوب كنند ، در آن صورت مشكل خرمشهر بدون خشونت و اسلحه حل  خواهد شد ؛ در غير اين صورت همان‌طور كه در متن استعفاي خود نوشته‌ام ، در آينده خوزستان  به صورت “ باتلاق “ ايران درخواهد آمد . » ( 8 ) با اين حال استعفاي فرماندار خرمشهر پذيرفته نشد و مدني استاندار خوزستان به وي تكليف كرد همچنان به وظايف خود در خرمشهر ادامه دهد .  محمدرضا علوي در گفت وگويي با خبرنگار روزنامه اطلاعات در عصر روز 25/4/1358 در اين  باره گفت : چون استاندار منتخب امام و دولت است ، دستور ايشان يك تكليف شرعي و قانوني  است ، از اين رو به دستور استاندار خوزستان در پست خود باقي خواهيم بود . ( 9 ) 

847

روزنامه‌ايندگان در شماره‌امروز خود ( 25/4/1358 ) به نقل از شيخ عيسي خاقاني انفجار يك 
نارنجك در مسجد جامع خرمشهر را به پاسداران انقلاب نسبت داد و نوشت : « بنابر اخباري كه  دريافت شده ، بمب در شبستان مسجد نزديك محراب منفجر شده است و در دست يكي از  پاسداران بوده است . البته‌اين به آن معني نيست كه نام برده قصدي داشته ، چه بسا احتمال  مي‌رود كه به علت يك لحظه غفلت [ بمب ] از دست وي به زمين افتاده و چنين حادثه‌اي را به بار  آورده است . وي ادعا كرد : پس از انفجار ، اجتماع كنندگان به منزل آيت الله خاقاني حمله كردند . در  اين حمله [ مهاجمان ] دو تن از مريدان شيخ را - كه يكي از آنها عباس پورشجاعي نام داشت -  كشته وخانه را متصرف شدند و جمعي از مردم را دست‌گير كردند و به نقطه نامعلوم بردند ،  سپس منازل اعراب خرمشهر را مورد حمله قرار دادند . ( 10 ) 

از سوي ديگر ، در پي آمد اين نوع برخورد روزنامه‌ايندگان با حوادث جاري خرمشهر ، دفتر  اين روزنامه در اين شهر مورد حمله گروهي قرار گرفت و به آتش كشيده شد . به گزارش  مطبوعات ، عده‌اي از جوانان خرمشهر در خيابان‌هاي اين شهر دست به تظاهرات زدند ، آن گاه به  دفتر روزنامه‌ايندگان در اين شهر هجوم بردند و پس از خرد كردن در و پنجره و اثاثيه دفتر ، آن جا  را به آتش كشيدند . مهاجمان اعلام كردند كه روزنامه‌ايندگان واقعه تظاهرات روز يكشنبه  خرمشهر راتحريف كرده است ، اما خبرنگار آيندگان در خرمشهر طي اطلاعيه‌اي مسئوليت  مخابره و انتشارخبر مزبور را به عهده نگرفت . تظاهركنندگان همچنين به كتابفروشي‌هاي وابسته  به جريان‌هاي چپ غيرمذهبي و ديگر جريان‌هايي كه حاميان و متعهدان جريان قومي موسوم به  خلق عرب محسوب مي‌شدند ، حمله كردند . آنها كتابفروشي‌هاي نسيم ، 19 بهمن ، اتحاد و نيما را  به آتش كشيدند . ( 11 ) 

در اين حال ، گروهي با عنوان “ انقلابيون مسلمان نصر “ خرمشهر با انتشار اعلاميه‌اي  مسئوليت حمله به كتابفروشي‌ها و نمايندگي روزنامه كار ارگان سازمان چريك‌هاي فدايي خلق  و روزنامه‌ايندگان را به عهده گرفت . ( 12 ) 

848

به علت ماهيت تجزيه طلبانه جريان قومي در خوزستان و دخالت آشكار و نهان عراق در تشديد  آن ، حوادث اين بخش از كشور علاوه بر برانگيختن تعصب گروه‌هاي مذهبي انقلابي ، طبعا  واكنش منفي گروه‌ها و سازمان‌هاي سياسي مدعي وطن دوستي و ايران خواهي را نيز در پي  داشت . دراين ميان مواضع حزب توده جالب توجه است كه مي‌كوشد به نحوي ضدانقلابيون  موسوم به خلق عرب را محكوم كند كه به معناي تاييد نيروهاي مذهبي - انقلابي جبهه مقابل آن  نيز نباشد ، از اين رو علاوه بر آنان ، طرف مقابل را نيز تلويحا مورد سرزنش قرار مي‌دهد . در شماره ‌امروز ( 25/4/58 ) روزنامه مردم ارگان حزب توده‌ايران در گزارشي با عنوان “ توطئه در  خوزستان “ چنين آمده است : خبرهايي كه از خوزستان مي‌رسد حاكي از وضع بغرنج و خطرناكي  است كه نبايد آن را دست كم گرفت ، زيرا مستقيما عواقب آن دامن گير انقلاب ما خواهد شد .  انفجار مكررلوله‌هاي نفت به منظور قطع صدور آن و به ويژه قطع تصفيه آن در پالايشگاه و 
ايجاد كمبودسوخت ، ايجاد حريق به ابعادي كه گاه بيش از شش ساعت براي اطفاء آنها وقت  لازم بود ، منفجركردن پل‌ها براي قطع ارتباطات و ايجاد محيط ناامن رعب انگيز ، ادامه  تيراندازي‌هاي شديد ودرگيري‌هاي دائمي كه حكايت از يك وضع متشنج مزمن مي‌كند ، از كار ‌انداختن پمپ‌هاي آب كنار رودخانه كارون توسط متنفذين و ثروتمنداني كه دل خوني از انقلاب  دارند ، ادامه كشت وكشتار و تظاهرات خصمانه ، سوءاستفاده از احساسات ملي و به جان هم ‌انداختن عرب و عجم ، سوءاستفاده از وضع بد زندگي اعراب ـ كه به راستي هم در شرايط به كلي  غيرانساني ( ارث رژيم مخلوع ) زندگي مي‌كنند - براي تحريك آنها ، سوءاستفاده از ميهن دوستي و  علاقه به تماميت ارضي براي تحريك فارس‌ها ضمن به رخ كشيدن اقدامات مداخله گرانه  مقامات عراقي ، حملات مسلحانه به مركز نيروي دريايي و اداره بندر در خرمشهر ، حمله به  ساختمان شهرباني و انبارها وحمله و تيراندازي به نگهبانان از داخل پيكان و ده‌ها واقعه ديگر ،  گوشه‌اي از اين وضع بغرنج وخطرناك را نشان مي‌دهد .

ما همواره گفته‌ايم ، بارها هشدار داده‌ايم كه ضدانقلاب خواب نيست ، بي كار ننشسته است  مشغول توطئه است ، مي‌خواهد انقلاب ما و دست آوردهاي ضدامپرياليستي و دمكراتيك آن را از بين ببرد . ساده لوحي است اگر تصور كنيم كه ضدانقلابيون خواهند آمد و خواهند گفت كه “ ما ضدانقلاب هستيم ، خواستار بازگشت رژيم سابق يا چيزي شبيه آن ، خواستار بازگشت  امپرياليست‌ها و سلطه سياسي و اقتصادي و نظامي و فرهنگي آنها هستيم . “ چنين ضدانقلابي  صديقي ( ! ) هرگز پيدا نخواهد شد . ضدانقلاب به لباس‌هاي عوام فريب در مي‌آيد و قيافه مدافع  انقلاب و اسلام و خلق و مردم زحمت كش و نظاير اين‌ها را به خود مي‌گيرد . دشواري كار تنها در مقابله با فعاليت‌هاي آشكار نظامي و خرابكاري‌هاي اقتصادي ضدانقلاب نيست ، در اين هم  هست كه بايد چهره ضدانقلاب را در پشت نقابي كه به خود بسته ، تشخيص داد . اگر اين كار انجام  شود ، مردم خوزستان و كليه هموطنان ما ، اعم از عرب و فارس ، به دام توطئه‌ها و نقشه‌هايي كه  در عمل ضدانقلابي است ولي در ظاهر به خاطر دفاع از حق خلق عرب و خودمختاري يا دفاع از تماميت ارضي و حفظ نياخاك است ، نخواهد افتاد و خواهند دانست كه هر عمل پر سروصدايي  نظير انفجار پل و آتش زدن لوله‌هاي نفت و تيراندازي مداوم و اعلاميه‌هاي خشن و اتهامات  ناروشن ، هرگز يك عمل انقلابي نيست ، هرچند كه گاه با چپ روترين و انقلابي نماترين  عبارت پردازي همراه باشد .

اين لوله‌تركاندن‌ها و ايجاد حريق‌ها ، تيراندازي‌ها ، جلو آب كشتزارها را گرفتن ، تهديد به  گروگان گيري و تهديد به اعدام ، آتش‌سوزي انبارها و از سوي ديگر ، دسته بندي با ضدانقلابيون در لباس كميته و تظاهر به اسلام ، ايراني عرب را در مقابل ايراني فارس قرار دادن تا امپرياليست‌ها و سرمايه داران بزرگ وابسته و عناصر ضدخلقي سود ببرند و اوضاع را بر وفق مراد خويش بيابند ،  عملي است كه به هر بهانه و زير هر پرچم و به هر نام انجام شود ، به زيان انقلاب ما و پيش برد آن  تمام مي‌شود . مهم و عمده ، مبارزه ضدامپرياليستي و نجات انقلاب ايران است ، نه تضادهاي 
درون خلقي و مسائل غيرعمده . بازهم هشدار مي‌دهيم و مي‌گوييم كه موقعيت جدي است . همه  نيروها و كساني كه دست‌اندركار اوضاع خوزستانند ، مقامات مسئول دولتي و گروه‌ها و دسته جات مختلف بايد متوجه توطئه سازمان يافته‌امپرياليسم و ارتجاع باشند ، بايد بدانند و ببينند چرا و چگونه ، چه نيروها و چه كساني دارند آب را گل آلود مي‌كنند و محيط را انفجاري  مي‌سازند . در خوزستان منافع عظيمي - استراتژيك و نفتي - به هم گره خورده است . نبايد گذاشت از وضع بغرنج كنوني ، ضدانقلاب استفاده كند و منافع امپرياليستي را به كرسي بنشاند .  از انقلاب بايد هشيارانه دفاع كرد . ( 13 ) 

849

حدود صدتن از اعضاي “ جامعه مبلغين اعراب ايراني خوزستان “ كه براي اعلام وفاداري به  انقلاب اسلامي و رهبري امام خميني و حفظ مرزبندي با جريان‌هاي قوميت گرا ، به قم آمده‌اند ،  امروز ( 25 تيرماه ) با امام خميني ديدار كردند . امام در اين ديدار با اشاره به “ توطئه‌هايي “ كه در  مناطق مختلف كشور جريان دارد ، درباره‌ايجاد تفرقه در بين گروه‌هاي ملت ، هشدار دادند و  فرمودند : اين شلوغي‌هايي كه الان در كردستان هست ، در خوزستان هست ، اين اختلافاتي كه در  همه جاهاي مملكت هست و اين توطئه‌هايي كه براي ايجاد يك خلاف ، براي ايجاد و هياهو به  پاكردن هست ، معلوم نيست كه من باب اتفاق همين‌طور شده باشد ، اين يك نقشه‌اي است از آنهايي كه مي‌خواهند قانون اساسي نباشد . هم قشرهاي خارج و قدرت‌هاي خارج از اسلام  مي‌ترسند و هم قشرهاي داخل مي‌ترسند … اينها الان احساس شكست در خودشان كرده‌اند ، از اين احساس شكست دست و پا مي‌زنند كه جدا كنند گروه‌ها را از گروه ، پخش كنند بين مردم كه  كردها علي حده‌اند ، عرب‌ها علي حده‌اند ، بلوچ‌ها علي حده‌اند ، فارس‌ها علي حده‌اند ،‌ترك‌ها علي حده‌اند و اينها را گروه گروه كنند ، در صورتي كه اسلام براي هيچ كس امتيازي قائل نيست الا براي آن كه به طريقه اسلام رفتار كند و متقي باشد … مبادا اين اشخاص مفسده جو و توطئه گر كه  مي‌خواهند جدايي بيندازند ما بين عرب و عجم ، مابين كرد و‌ترك و ساير چيزها ، مبادا موفق  بشوند ؛ حيله‌ها اينها را خنثي كنيد . وقتي بنا شد كه همه خطباي عرب و عجم در منابر گفتند ما همه برادر هستيم و همه اهل قرآن هستيم و همه اهل اسلام هستيم ، ديگر حرفي باقي نمي‌ماند كه‌اينها توطئه بكنند ، بخواهند كه‌اين قانون اساسي تاسيس آن درست نشود .

 … اختلافات امروز بسيار مضر است ، از همه اوقات ، ضرر اختلاف الان بيشتر است . اگر يك  اشخاصي پيدا شدند و خواستند به تبليغات سوءشان اختلافي بين شما برادرها ايجاد كنند ، بين  برادرهاي عرب و عجم ، بين برادرهاي كرد و غيركرد ،‌ترك و غيرترك ، بدانيد كه توطئه است و مي‌خواهند همه تان را منحرف كنند از آن اساس و خداي نخواسته قانون اساسي ما را به طور انحرافي درست بكنند . ( 14 ) 

هيئت مذكور پس از ديدار با امام خميني ، در روز 27/4/58 با آيت الله منتظري در قم ديدار كردند . در اين مراسم ، پيام آيت الله منتظري خطاب به مردم خوزستان قرائت شد . در بخش‌هايي 
از اين پيام آمده است :

 … خبر ناگوار تهاجم عناصر بيگانه ضدانقلاب به مسجدجامع خرمشهر و كشتار مردم  بي گناه ، قلوب جامعه روحانيت و ملت مسلمان ايران را جريحه دار نمود ، ولي خوشبختانه خط  مشي قاطعانه استاندار دلير خوزستان تيمسار مدني و دادگاه انقلاب اسلامي و پاسداران جانباز  آن سامان ، مقام رهبري انقلاب و روحانيت مسئول و ملت قهرمان ايران را خرسند ساخت . آري  خطه خوزستان به دليل منابع نفتي و مزاياي استراتژيك آن ، در طول تاريخ مورد توجه محافل  استعماري غرب و شرق بوده و همواره مردم شجاع آن در معرض تهديدها و تهاجم و تحولات و مبارزات خونين قرار داشته‌اند … مقتضي است برادران عرب و غيرعرب خوزستان هوشيار بوده  و در اين مقطع حساس كه استعمار بين‌المللي با تمام قدرت مي‌كوشد چپ و ارتجاع را در يك  جبهه متحد سازد و شما برادران اسلامي را به بهانه قوميت و نژاد و تبار دچار اختلاف داخلي  گرداند و نظرتان را از مسائل اصلي انقلاب منحرف نمايد و بالنتيجه انقلاب اسلامي را در داخل  كشور محصور كند ، سعي كنيد وحدت اسلامي‌خويش را حفظ و نغمه‌هاي تفرقه انگيز را با مشت  آهنين پاسخ دهيد . ( 15 ) 

850

سازمان فرهنگي نظامي انقلابيون خرمشهر با انتشار اعلاميه‌اي كه در روز 27 تيرماه 1358 در  روزنامه جمهوري اسلامي درج شد به بررسي زمينه‌ها و عوامل حوادث خرمشهر پرداخت . در  اين اعلاميه “ زمينه‌هاي تحريك “ به سه دسته تقسيم شده‌اند :

1 - وجود گروه‌هاي اجتماعي بومي ( عرب و غيرعرب ) : قوميت در خوزستان انگيزه‌اي بود  براي تحريك و ايجاد درگيري . 2 - مسائل قبيلگي و فقر : مهمترين عامل تحريك در شكل‌گيري  توطئه‌امپرياليست‌ها كه نقش عمده‌اي را ايفا مي‌كند ، فقر شديد فرهنگي حاكم بر عشاير مستضعف است . نقش سنن قومي حاكم بر عشاير ، شيوخ مرتجع وابسته به ساواك و بيگانگان و جهل ، فقر و محروميت ، زمينه‌ها و عواملي بود براي رشد توطئه در خوزستان . -3 جو حاكم بر مسائل قومي : زمينه‌هاي وسيع تبليغاتي كه از درگيري‌هاي مناطق مختلف ايران توسط عوامل  ارتجاع و تبليغات فرصت طلبان ( يك سازمان چريكي چپ ) زمينه ذهني خوبي را براي به  اصطلاح عمده كردن مسائل خلق عرب ايجاد كرد .

اين سازمان در ادامه اعلاميه خود با اشاره به شكل‌گيري جريان‌هاي قومي در خرمشهر حول  محور شيوخ ، مرتجعين و عناصر خلق عرب در بدو پيروزي انقلاب اسلامي ، اقدامات آنها را در جهت سيطره بر خرمشهر و خوزستان دانسته و نوشته است :

1 - كنار زدن و از ميدان به در بردن كميته‌هاي انقلاب اسلامي امام در خرمشهر ( عوامل  ارتجاعي سازمان اعضاي كميته را مجبور به استعفاي دسته جمعي كرده و ساختمان كميته را  غارت كردند . 6/1/58 ) .

2 - تلاش براي جذب و بسيج نيروهاي توده‌اي ( عشاير مستضعف ) از طريق پنهان شدن در 
پس چهره مذهبي آيت الله خاقاني و فريب و وعده به فقرا و محرومان و سوءاستفاده از  گرايشات مذهبي ، سنتي و قبيلگي عشاير .

3 - تجهيز تسليحاتي : در رابطه با تكوين توطئه و نيز براي تسلط هر چه بيشتر بر منطقه ، به  دربردن دشمنان از صحنه و برخورد قهرآميز با مخالفان و تشكل يعني براي پياده كردن توطئه  بزرگ خود ، سران عشاير كه در كادر رهبري سازمان سياسي بودند ، انواع سلاح‌ها را با نازل‌ترين  قيمت و در اين اواخر بدون اخذ كمترين بها ، بين عشاير پخش كردند .

4 - ايجاد محيط رعب و وحشت براي متقاعد كردن مخالفين و مردم از طريق سلطه  زورگويانه ، دست به‌ايجاد جو رعب ، تهديد ، حمله‌هاي مكرر به كميته‌امام ، ساختمان كانون و  ستاد زدند . 5- بسيج نيروهاي فرصت طلب و تجزيه طلب : تلاش مذبوحانه شيوخ مرتجع به  همراهي سابقه مبارزاتي و تبليغاتي عناصر فرصت طلب در كنار طرح سياسي و درازمدت  تجزيه طلبان در رابطه با دولت‌هاي خارجي بود كه اتحاد نامقدسي بد آن گونه كه شاهد آثارش  بوديم به وجود آورد . ( 16 ) 

851

به دنبال انهدام پايگاه جريان تجزيه طلب در خرمشهر و فرار عده‌اي از عناصر آن به خاك عراق ،  اين جريان حمله از آن سوي مرزها به مراكز نظامي و غيرنظامي‌خوزستان را نيز در برنامه خود  قرارداد ؛ حملات روز 27 تيرماه 1358 نمونه‌اي از اين گونه حملات است . در اين روز ، در ساعت  2بامداد پاسگاه مومني ( دربند ) در نزديكي شلمچه از توابع خرمشهر مورد حمله عده‌اي مسلح  قرار گرفت . مهاجمان در اين حمله از موشك‌هاي آر . پي . جي . 7 استفاده كردند . ( 17 ) به گزارش  خبرگزاري پارس ، حمله از آن سوي مرز صورت گرفت و پاسداران مرزي پاسخ متقابل به  مهاجمان دادند و آنها را متواري كردند . علاوه بر اين ، دو موشك آر . پي . جي . 7 به قصد انهدام پل  جزيره مينو از خاك عراق پرتاب شد اما به هدف اصابت نكرد . ( 18 ) 

در پي وقوع اين گونه حوادث در خوزستان ، مدني استاندار اين استان در مصاحبه‌اي با  مطبوعات گفت : عوامل درون مرزي و برون مرزي يك مثلث خرابكاري را در خوزستان تشكيل  داده‌اند . كساني كه نمي‌توانند پيشرفت انقلابي ايران را تحمل كنند ، با بسيج خود اقدام به عمليات  ضدانقلابي مي‌كنند . يك راس مثلث خرابكاري بندر شاهپور ، يك راس خرمشهر و راس ديگر آن  اهواز است و افراد ضدانقلاب تا آن جا كه مي‌توانند در خوزستان خرابكاري مي‌كنند . ( 19 ) 

852

آيت الله شيخ شبيرخاقاني كه پس از واقعه مسجدجامع خرمشهر به اهواز منتقل شده بود ، صبح  روز 28تيرماه 1358 به همراه پسر و چهارتن ديگر از اعضاي خانواده‌اش عازم قم شد . ( 20 ) انتقال  شيخ به قم سازمان سياسي خلق عرب را از “ نقش محوري “ وي در پيش برد اهدافش محروم كرد  تا جايي كه در يكي از اسناد به دست آمده از كنسولگري عراق در خرمشهر ، آمده است : بعد از  بردن شيخ محمدطاهر به خارج از خرمشهر كار اين سازمان تماما متوقف شد ، خصوصا بعد از 
گرفتن عناصر موثر سازمان . ( 21 ) 

شيخ شبير پس از ورود به قم و دورشدن از كانون بحران ، در 30 تيرماه 1358 با انتشار  پيامي خطاب به ملت ايران از “ عناصر ضدانقلاب “ اعلام برائت كرد و به‌اين‌ترتيب مشروعيت  جريان‌هاي قومي در خوزستان را نفي كرد و بر اقدامات آنها مهر باطل زد . متن كامل اين پيام - كه  دفتر امام خميني آن را در قم منتشر كرد - چنين است :

بسم الله الرحمن الرحيم . درود و سلام بي كران بر ملت شريف ايران ، ملتي كه جهت تحقق  بخشيدن به عدالت الهي و دستورات آسماني از هيچ‌گونه سعي و كوششي دريغ ننموده و با اراده‌اي پولادين با طاغوت و طاغوتيان مبارزه كرد . با وجود اين كه همه در اين انقلاب سهيم  هستند ، مجاهدت‌ها و مبارزات آيت الله العظمي خميني را مي‌بايست چه قبل از پيروزي و چه  بعد از آن در راس تمام اين مبارزات برشمرد و اميد دارم كه بتوان با اتحاد و يگانگي هرچه تمام‌تر و با مساعدت‌هاي همه جانبه ملت ايران ، در تقويت حكومت جناب آقاي مهندس مهدي  بازرگان و ساختن ايراني بر پايه‌ها و موازين اسلام ، موفق گرديم . ضمنا متذكر مي‌گردد كه در اين  لحظات حساس و تاريخ ساز بر تمام ملت دلير ايران لازم است كه با اتحاد و يگانگي هر چه  تمام‌تر در مقابل توطئه‌هاي مخوف بيگانه كه خواه‌اين توطئه‌ها از وابستگان به رژيم سابق و يا وابسته به گروه‌هاي چپ و راست باشد ، ايستادگي نمايند و اگر شخصي و يا گروهي بخواهد در مقابل حكومت جمهوري اسلامي دست به تبليغات سوء زده ، بايستي شديدا با آن مبارزه نمايند و همان گونه كه‌اين جانب كرارا تذكر داده‌ام كشور ايران يك كشور مذهبي است نه يك كشور نژادپرست و به هيچ كس تحت هر شعار و يا لباسي اجازه نمي‌دهيم كه يك وجب از ايران را چه  در خوزستان و يا در هر نقطه ديگر ايران تجزيه نمايد و با چنين افرادي با شدت مقابله خواهيم  نمود .

به افرادي كه به‌اين جانب علاقه دارند اعلام مي‌دارم كه من از عناصر ضدانقلاب كه  نمي‌توانندتعالي اسلام و كشور اسلامي را ببينند و خود را به من منسوب مي‌كنند ، هر كس و يا  هر گروهي باشند ، چه مقلد من باشند و يا مقلد مرجع ديگر ، چه عرب و چه عجم ، چه  كمونيست باشند چه غيركمونيست ، شديدا تبري مي‌جويم . حال ، اين جانب در اثر كسالت و  خستگي ، براي استراحت در شهرستان مقدس قم مدتي اقامت مي‌نمايم و در خاتمه توفيق  دولت و ملت را جهت تحقق بخشيدن هرچه بيشتر به آرمان‌هاي اسلامي از خداوند متعال  مسئلت مي‌نمايم .

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

محمدطاهر آل شبيرخاقاني ـ 26شعبان 99 - 30 تيرماه 58 ( 22 ) 

 * * *

به‌اين‌ترتيب در پايان اين دوره از تحولات مرتبط با بحران قومي در خوزستان ، شكست  تجزيه‌طلبي در قالب جريان‌هاي موسوم به خلق عرب با همكاري نيروهاي حزب اللهي ، 
پاسداران انقلاب اسلامي ( بومي و غيربومي ) و تكاوران نيروي دريايي كاملا مشخص شد . با از بين رفتن امكان فعاليت سياسي - اجتماعي آشكار ضدانقلاب ، از اين پس اقدامات ايذايي و تخريبي حاد و شديدا خشونت بار در دستور كار عراق و عاملانش قرار گرفت . اين امر هر چند بعضا توانست اثر موضعي و مقطعي داشته باشد اما از نظر تبليغاتي و سياسي و اجتماعي كاملا به ضرر عاملانش بود و بر نفرت عمومي از آنان افزود و عراق و عاملان آن را افشا كرد .

از اين پس جنگ اعلام نشده عراق عليه انقلاب اسلامي در خوزستان وارد مرحله ديگري  مي‌شودو با شيوه‌اي ديگر ادامه مي‌يابد ؛ جنگي كه آن را جنگ انفجارات نام نهادند . ( 23 ) از سوي  ديگر ، ازاين پس مركز و محور اصلي بحران اقليت‌هاي قومي در خوزستان و خرمشهر نيست ،  حوادث 23 تير مريوان شروع يك سلسله حوادث است و مرحله‌اي از بحران اقليت‌هاي قومي  بعد ازپيروزي انقلاب اسلامي شكل مي‌گيرد كه مركز و محور اصلي آن مناطق كردنشين ايران  است كه در مجلد بعدي اين روزشمار پي گيري و بررسي خواهد شد .

 

منابع و ماخذ روزشمار 25 تا 30/4/1358

 

1 - مهدي انصاري ، محمد دروديان و‌هادي نخعي ،  خرمشهر در جنگ طولاني ( تهران : مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ، 1375 ) ص 78 .

2 - روزنامه اطلاعات ، 27/4/1358 ، ص 2 .

3 - روزنامه كيهان ، 26/4/1358 ، ص 2 .

4 - پيشين .

5 - ماخذ شماره 1 ، ص 77 .

6 - روزنامه كيهان ، 25/4/1358 ، ص 3 .

7 - روزنامه اطلاعات ، 26/4/1358 ، ص 6 .

8 - روزنامه كيهان ، 25/4/1358 ، ص 3 .

9 - ماخذ شماره 7 ، ص 3 .

10 - روزنامه‌ايندگان ، 25/4/1358 ، ص 2 .

11 - ماخذ شماره 3 ، ص 2 .

12 - ماخذ شماره 2 ، ص 11 .

13 - روزنامه مردم ، ارگان حزب توده‌ايران ، شماره  40 ، 25/4/1358 ، ص ص 1 و 2 و 7 .

14 - مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي ، صحيفه نور ،  مجموعه رهنمودهاي امام خميني ، جلد8 ، ( تهران :  وزارت ارشاد اسلامي ، سال 1361 ) ص ص 141 تا 143 .

15 - روزنامه كيهان ، 28/4/1358 ، ص 3 .

16 - روزنامه جمهوري اسلامي ، 27/4/1358 ، ص 4 .

17 - روزنامه اطلاعات ، 28/4/1358 ، ص 3 .

18 - ماخذ شماره 15 ، ص 12 .

19 - ماخذ شماره 2 .

20 - ماخذ شماره 17 ، ص 2 .

21 - سند شماره /000454گ مركز مطالعات و  تحقيقات جنگ ، سلسله تحقيقات تاريخي جنگ -  1 ، جنگ درخرمشهر ، 52 .

22 - روزنامه انقلاب اسلامي ، 31/4/1358 ، ص ص  1 تا2 .

23 ـ ماخذ شماره 1 ، ص 101 .



لینک کوتاه :
کد خبر : 3467

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال
  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245