روزشمــــار
پنجشنبه
24 خرداد 1358
19 رجب 1399
14 ژوئن 1979
421
روزنامه الثوره ارگان حزب بعث عراق در مقالهاي تحت عنوان “ معذور است آن كه هشدار داد “ درباره حوادث خوزستان مطالبي نوشت كه با توجه به عبارات و مفاهيم مندرج در آن ، در واقع تا اين زمان صريحترين اعلام مواضع و علنيترين ابراز مطامع رژيم عراق محسوب ميشود . در اين مقاله آمده است :
هنگامي كه انقلاب ايران صورت گرفت ، طبيعي بود كه تمام ملل ايران كه در خلال دوران شاه مورد ستم قرارگرفته بودند ، قيام كنند و خواستار آزادي و حقوق خود شوند . كردها ،تركمنها و بلوچها قيام كردند و سپس نوبت اعراب شد . آنچه اعراب در “ عربستان “ خواستار شدند ، از حقوق فرهنگي و اداري تجاوز نكرده است و بسيار كمتر از آن بود كه ساير اقليتها خواستار شدند . روشهاي آنها در بازگو كردن خواستههاي خود مسالمت آميز بود در حالي كه ديگران اسلحه به دست گرفتند و عصيان كردند ولي شگفت آور است كه مقامات ايراني خواستههاي ساده و مشروع اعراب و همچنين روشهاي مسالمت آميز آنها را با خشونت و حمام خون و تعصب نژادي و برافروختگي پاسخ دادند و صدها تن را كشته و مجروح ساختند و هرگونه حقي از حقوقي كه خواستار آن شدند ، انكار كردند .
تعجبآور آن است كه ارتكاب به چنين كشتارهاي وحشيانهاي و چنين تعصب نژادي در رفتار با اعراب در پيش گرفته ميشود بدون آن كه صدايي از افراد ديني حاكم عليه مقامات محلي در “ عربستان “ برخيزد و موضوع طبيعي و مطلوب به نظر برسد . اين امر در سايه انقلابي به وقوع پيوسته كه صبح و شب ميگويد كه بخاطر عدالت و احقاق حق و برابري ميان مسلمانان به وجود آمده است .
طبيعي است كه عراق از نظر فكري و سياسي با ملت عرب “ عربستان “ همدردي كند ؛ آنها برادران و صاحبان مسئله عادلانهاي هستند و در معرض خشونت و ظلم قرارگرفتهاند . ما با اين روش ، خود به نحوي منطقي رفتار ميكنيم كه با اصول و تجارب ما هماهنگي دارد . اضافه بر
رابطه قومي كه ما را به ملت عرب عربستان پيوند ميدهد ، ديدگاههاي ويژهاي درباره مسئله اقليتها در چارچوب ميهن واحد داريم و بالفعل آن را به مرحله اجرا گذاردهايم . انقلاب عراق به ملت كرد خودمختاري اعطا نمود و به ساير اقليتها نيز حقوق فرهنگي داده است و بدين وسيله نمونه راستين و چگونگي حل مسئله اقليتها را با روح عدالت و انساني و نه با روح تعصب و كينه ارائه داده است . ما در اين جا سياست دو رو در پيش نميگيريم ، بلكه از يك روش اصولي هماهنگ پيروي ميكنيم و اگر حكام ايران طعمه كينه و غرور پوچ نميشدند ، اولين بار به همسايه خود ، عراق رو ميآوردند تا از تجارب آن در اين زمينه استفاده كنند .
برخي از هيئتهاي عربي براي تبريك انقلاب جديد ، به صف رهسپار ايران شدند ولي به نظر ميرسد كه مدح و ثنايي كه رهبران ايراني آنها را از برخي محافل عربي شنيدهاند ، به عللي كه نميخواهيم هم اكنون وارد آن شويم غرور آنها را افزايش داده و بر آنها كاخهايي از شن ساختند ، لذا ميبينيم كه آنها پيش از آن كه حداقل شرايط بقا و دفاع از خود را تامين كنند ، به سوي سربه سر گذاردن اعراب نزديك روي ميآورند و اين غرور محض است .
ارتشي كه به دست امپراتور و مستشاران آمريكايي و يهودي پرورش يافته ، نميتواند بدون مقدمه در صحنه بيايد ، آن است كه يك دشمن خيالي براي آن بوجود آورده شود و صبح و شب با تمام وسايل بر آن تكيه شود ؛ به نظر ميرسد كهاين دشمن خيالي از ميان تمام همسايههاي ايران ، عراق انتخاب شده است و با اينترتيب با يك سنگ چند گنجشك ميزنند . آنها مقدمات وارد ساختن ارتش به صحنه سياست ايران را به بهانه دفاع از وحدت و مرزها و ثروتهاي كشور فراهم ميسازند و چيزي كه بايد رخ كند ، رخ ميدهد : “ عراق را مشغول و نقش قومي آن را در رويارويي با صهيونيسم و امپرياليسم متوقف ميسازند . “ و اين طرحي است كه جز آمريكاييها و يهود و آنهايي كه كينه سياه به اعراب دارند ، از آن استفاده نميكنند . به تحريك برخي عقدههاي شخصي نزد عدهاي از رهبران ايراني چيز ديگري اضافه نميكنيم .
محافل حاكم در ايران نيروهاي نظامي ايران را در حمله به شهروندان عرب به كار بردهاند و پاسدار كشور در منطقه ، مرد روحاني و سياستمدار نبوده بلكه از افراد ارتش بوده .
امروز به حاكمان ايران هم در خصوص تكرار بازي شاه و ماجراجوييهاي وي عليه عراق ، هشدار و نصيحت و حتي اخطار ميكنيم كه هر كس اين چنين بازي كند ، حتم بهاي سنگيني را پرداخت خواهد كرد ، زيرا انقلاب عراق بازوي نيرومندتر و درازتر از آنچه فكر ميكنيد و منافقان براي آنها تصور ميكنند ، دارد ، با وجود اين هنوز آن شكيبايي وجود دارد تا به برخي محافل ايراني فرصت ديگري براي تدبير امور داده شود . ( 1 )
422
در حالي كه جنگ تبليغاتي و رواني شديدي بين ايران و عراق درگرفته است ، روزنامهايندگان - كه سخنگوي طيفي از گروههاي سياسي مدعي و مخالف حاكميت جديد است - ضمن تفسيري كه در آن تلويح به محكوميت سياستهاي جناح انقلابي نظام جديد پرداخته است ، نوشت : با
همه سردرگمي خبري كه پيرامون اوضاع داخلي عراق و درگيريهاي مرزي هست ، ميتوان انتظار داشت كه عراق بكوشد هر خطري از جانب ايران را با ايجاد آشوبي در داخل آن كاهش دهد . اگرچه تاكنون مدركي قاطع بر دخالت عراق در جنوب و غرب ايران به دست نيامده است اما مسائلي كه روحانيون شيعهايراني ساكن عراق با دولت بعث آن كشور دارند ، در نهايت ميتواند براي توجيه ضربه عراق كافي باشد . ( 2 )
اما هفته نامه سروش اقدامات خصمانه دولت عراق عليه انقلاب اسلامي را با استناد به واقعيتها ، به گونهاي ديگر تحليل كرده است : مقامات عراقي هرگز از تلاشها و مبارزات اسلامي ما براي رسيدن به پيروزي خشنود نبوده و حتي در بررسي نتايج پيروزي بزرگي كه به دست آوردهايم با نوعي بدبيني و بي انصافي و دشمنانه نظر دادهاند ؛ به عنوان مثال چندي پيش در گردهمايي رهبران عرب ، آقاي صدام حسين معاون رئيس جمهور عراق درباره انقلاب ما چنين اظهار نظر كرد : « دولت عراق قيام ملت مسلمان ايران را تاييد نميكند . » ( 3 )
423
آقاي “ ميان طفيل محمد “ رئيس “ جماعت اسلامي پاكستان “ با انتشار بيانيهاي درباره حوادث خوزستان كه در روزنامههاي پاكستاني “ وفاق “ ، “ مغربي پاكستان “ و روزنامه اردو زبان “ امروز “ به چاپ رسيد ، اعلام كرد : اين خبر براي هر مسلمان حساس ، اسفناك است كه در خرمشهر عربهاي ايراني عليه حكومت ايراني تظاهرات برپا كردهاند و حدود 50 نفر در اين اغتشاش كشته شدهاند . گرچه بعد از انقلاب در برخي نقاط ايران اطلاعات ناگوار و غيرموثق شنيده ميشود ليكن ممكن است شورشهاي خرمشهر در نتيجه توطئه چيني دقيق وترسناك باشد و بيترديد از هنگامي كه انقلاب اسلامي ايران به ثمر رسيده است ، دشمنان اسلام در ناكامي آن تلاش ميكنند و با برانگيختن تعصبات مذهبي و منطقهاي درصدد خراب كردن اوضاع و احوال بر ميآيند و با استفاده از تعصبات زبان و نژاد مردم خرمشهر ، به اغتشاش و اخلال دامن ميزنند .
ما از برادران اصيل ايراني خود ، كرد ،تركمن ، بلوچ و عرب و غيره درخواست ميكنيم كه مواظب دسيسه دشمنان خود باشند . شما براي مدت مديدي آماج گاه ظلم و ستم حكومت مستبدانه بودهايد ، خداوند متعال به شما حكومت اسلامي عطا كرده است كه در سايه نظام اسلامي به مظلومان كمك شود ، حكومت اسلامي ايران فقط با همكاري مردم ايران ميتواند به اين مقصود نائل گردد . بنابراين وظيفه هر ايراني است كه با حكومت همكاري كند تا دشمنان اسلام با برانگيختن تعصبات جاهلانه موفق به اجراي نيت مذموم تجزيهايران نگردند . ( 4 )
424
به گزارش يونايتدپرس ، تعدادي از روزنامههاي عربي از رهبران كشورهاي عربي خواستند اقدامي فوري در راه جلوگيري از ادامه مناقشات ايران و عراق به عمل آورند . اين روزنامهها در عين حال نوشتند : « ايران در اشتباه است اگر ميانديشد كه مناقشهاين كشور با عراق ديگر كشورهاي عربي را نگران و مضطرب نميكند . » اين خبرگزاري ذكر ميكند كه روزنامه الوحده
چاپ ابوظبي نوشت : كشورهاي عربي براي متوقف كردن مناقشات ايران و عراق بايد به اقدامي فوري و در عين حال گسترده دست بزنند تا ابرهاي سياهي كه آسمان روابط تاريخي دو كشور را تيره و تار ساخته است برطرف شود . ( 5 )
در همين حال بنابه گزارش خبرگزاري فرانسه از واشنگتن ، وزير خارجهامريكا با اشاره به بحراني كه در مرزهاي ايران و عراق به وجود آمده است ، گفت : « هيچگونه نشانهاي كه حاكي از مداخله مستقيم عراق در امور همسايهاش ايران باشد ، فعلا در دست نيست . » وي تاكيد كرد كه اوضاع ايران بسيار حساس است اما تا آن جا كه معلوم است هيچ كشوري درصدد مداخله مستقيم در امور ايران نيست . ( 6 )
425
به دعوت “ حركت انقلاب اسلامي عراق “ و به منظور اعتراض به دستگيري حضرت آيت الله سيد محمد باقر صدر و تجاوز دولت بعث عراق به خاك ايران و بمباران دهكدههاي مرزي ، امروز تظاهرات عظيمي در شهر قم صورت گرفت .
در اين تظاهرات هزاران نفر شركت داشتند كه در ميان آنان شمار بسياري از برادران مسلمان عراقي نيز به چشم ميخوردند . تظاهر كنندگان پلاكاردهايي به زبانهاي عربي و فارسي حمل ميكردند كه در ميان آنها پلاكاردهايي چون : “ اتحاد ننگين بعث و صهيونيسم و امپرياليسم را محكوم ميكنيم “ نيز ديده ميشد . تظاهركنندگان با دادن شعارهاي شديداللحني چون : “ بعثيان ، كافران ، نقش شما بر آب است / دين ما ، دين ما ، مكتب انقلاب است “ “ اي آيت الله صدر ، خدا نگهدار تو / بميرد ، بميرد ، دشمن خونخوار تو “ “ در نجف و كربلا غرش انقلاب است / خون شهيدان ما منتظر جواب است | “ و “ تخريب در خوزستان ، توطئه صدام است / وحدت ملت ما ، فرموده امام است “ راهپيمايي خود را از خيابان چهارمردان به سوي منزل امام شروع كردند .
امام از تظاهركنندگان به گرمي استقبال كردند ، سپس در پيشگاهايشان قطعنامه راهپيمايي قرائت شد كه متن آن چنين است :
ما پس از محكوم كردن رفتار ناپسند حكومت بغداد ، نفرت و انزجار خود را از آن مزدوران بيگانه اظهار ميداريم . در حال حاضر از دولت بعث عراق مصرانه انجام امور زير را سريعاً خواستاريم :
1 ـ عدم تعرض بهايت الله سيد محمد باقر صدر و آزادي بدون قيد و شرط همه زندانيان سياسي .
2 ـ رفع هرگونه فشار و تضييق از مسلمانان عراق و آزاد گذاشتن همه فعاليتهاي اسلامي و واگذاري همه آزاديهاي مشروع سياسي و اجتماعي .
3 ـ اجراي كامل احكام و حدود اسلامي در عراق .
و نيز اعلام ميداريم :
الف ـ ما همه انقلابهاي اسلامي را در همه سرزمينهاي اسلامي به ويژه فلسطين ،
افغانستان ، فيليپين و اريتره تاييد كرده و از آنها پشتيباني ميكنيم .
ب ـ نهضت اسلامي عراق از انقلاب مقدس اسلامي ايران نيرو گرفته و تا رسيدن به پيروزي كامل ، چشم اميد به ياري ملت قهرمان ايران و رهنمودهاي قاطع و بيدارگر رهبر مسلمانان جهان و مرجع بزرگ ، امام خميني ( دام ظله ) دارد . و در پايان از ملت به پاخاسته عراق خواستاريم تا قطع ريشههاي استعمار از آن سرزمين مقدس ، به نهضت خود ادامه داده و تا پيروزي كامل از پاي ننشينند .
و لا تهنوا ولا تحزنوا و انتم الاعلون ، ان كنتم مومنين . ( 7 )
426
دفتر امام خميني اطلاع داد كهامام براي آيت الله سيد محمد باقر صدر رهبر شيعيان عراق - كه روز گذشته از بازداشت مامورين عراق آزاد شدند - تلگرافي فرستادند . در اين تلگراف آمده است : بسم الله الرحمن الرحيم . حضرت آيت الله آقاي حاج سيد محمد باقر صدر - دامت بركاته - ، نجف اشرف . پيش آمدهاي اخير يكي پس از ديگري موجب تاسف است . انتظار آن نبود كه با جناب عالي ، شخصيت علمي و اسلامي چنين رفتار شود ، چنان كه انتظار نبود و نيست كه مامورين دولت عراق در سرحدات رفتاري كنند كه مخالف حسن همجواري است . ملت ايران كه با نهضت اسلاميخود اميد دارد دست اجانب را از جميع ممالك اسلامي كوتاه كند و استقلال را به آنها برگرداند ، همچنين انتظار دارد كه همان نحو كه ملتها با نهضت عظيم اسلامي ايران موافق و پشتيبان آن هستند ، دولتها نيز پشتيبان آن باشند . حوزه علميه نجف اشرف كه در خدمت اسلام و مسلمين است ، در طول تاريخ حافظ استقلال عراق بلكه ساير كشورهاي اسلامي بوده است ، انتظار ندارد كه مورد اهانت واقع شود و يكي از شاخصترين بزرگان آن مورد تهاجم واقع شود . من به دولت عراق نصيحت ميكنم كهاين دژ محكم را كه حافظ كيان مصالح كشور است ، حفظ كند . اين نصيحتي بود كه من در دوران گذشته به شاه مخلوع و دولت ايران كردم . از خداوند تعالي عظمت اسلام و استقلال كشورهاي اسلامي را خواهانم . ( 8 )
در اين حال ، روزنامه اطلاعات ضمن اعلام خبر آزادي آيت الله صدر نوشت : « احتمال اآيت الله سيد محمد باقر صدر رهبر شيعيان عراق تا اواخر هفتهاينده بهايران خواهد آمد . » اين روزنامه افزود : اگر آيت الله صدر بهايران بيايد ، بيترديد با امام خميني ملاقات و مذاكره خواهد داشت . آگاهان معتقدند كهاين ديدار بسيار مهم و با اهميت تلقي ميشود و احتمالا در آينده سرنوشت ايران و عراق تاثير خواهد گذاشت . ( 9 )
427
عليرغم تكذيبهاي قبلي مقامات عراقي در خصوص تحريكات مرزي و اتفاقي خواندن تجاوزات اخير ، در پايان يك روز پر سر و صدا و پرمسئله در روابط دو كشور ، شب هنگام دو فروند هواپيماي عراقي به حريم هوايي ايران تجاوز كردند و بر فراز پاسگاههاي مرزي “ انجيره “ ، “ هلاله | “ و “ ني خزر “ ( تابع گروهان ژاندارمري صالح آباد استان ايلام ) به پرواز درآمدند .
هواپيماهاي عراقي پس از شناسايي منطقه به سوي پاسگاه مرزي ني خزر آتش گشودند . فرمانده هنگ ژاندارمري ايلام در اين باره گفت : دو فروند هواپيماي عراقي ساعت 10 پنجشنبه شب بر فراز پاسگاههاي مرزي به پرواز درآمدند و پس از شناسايي ، به طرف پاسگاههاي مرزي ايران تيراندازي كردند و همزمان با اين حمله هوايي شبانه ، ماموران مرزي عراق نيز به سوي يكي از پاسگاههاي مرزي تيراندازي كردند . به دنبال اين حمله ، بي درنگ به همراه عدهاي از ماموران انتظامي و پاسداران ، با تجهيزات كامل به محل عزيمت و مشاهده كرديم كه ماموران مهاجم عراقي عقبنشيني كردهاند .
با اين حال ، وي اعلام كرد كه آرامش در نوار مرزي برقرار است و به فرمانده گروهان ژاندارمري صالح آباد كه جانشين مرزبان است دستورهاي لازم براي بررسي علت تجاوز هواپيماهاي عراقي به خاك ايران ، داده شده است . ( 10 )
428
شيخ عزالدين حسيني ضمن صدور اطلاعيهاي از اقدامات خراب كارانه حزب بعث عراق و حمله به روستاهاي مرزي ايران به شدت ابراز انزجار و تنفر كرد و از دولت خواست به هيچ وجه از تعقيب اين خيانتها صرفه نظر نكند و پوزش دولت عراق را نپذيرد . در اين اطلاعيه ، شيخ عزالدين حسيني از هدفها و معتقدات حزب جمهوري خلق مسلمان ايران پشتيباني كرده است : حزب جمهوري خلق مسلمان ايران مورد پشتيباني خلق مسلمان كرد است .
وي يادآور شده است : به كشاورزان اعلام شد كه با مالكين زمينهاي كشاورزي برادروار رفتار كرده و اين رفتار بايد مطابق دين مبين اسلام باشد ، ضمن به مالكين نيز هشدار داده شد كه هيچ گاه فكر تجاوز به حقوق كشاورزان را نكنند و با آنها مانند يك برادر ديني رفتار نمايند . ( 11 )
429
گروهي كه در مهاباد با عنوان “ كميته آوارگان نقده “ دست به فعاليت زده است ، امروز تلگرافي براي مهندس بازرگان نخست وزير ، استاندار آذربايجان غربي و آيت الله العظمي شريعتمداري فرستاد و رونوشت آن را نيز در مطبوعات چاپ كرد . در اين تلگراف آمده است : نزديك به دو ماه است بيش از يازده هزار كرد نقده با كمال مشقت به زندگي اسفبار مشغول هستند ؛ در اين مدت هيچگونه اقدامي در جهت بازگشت آوارگان صورت نگرفته ، لذا چنانچه ظرف ده روز دولت موقت جمهوري اسلامي در اين زمينه اقدام ننمايد ، ناچار ازترك تبعيت بوده و به يكي از كشورهاي همجوار كه پناهندگي ما را بپذيرد ، عزيمت خواهيم كرد . ( 12 )
از سوي ديگر ، آيت الله رباني شيرازي نمايندهامام خميني در فارس كه بهامر امام به مدت 27 روز به منطقه اروميه براي رسيدگي به كارها و به خصوص مسئله نقده ، رفته بود ، پس از بازگشت به شيراز در يك مصاحبه مطبوعاتي گفت : « در آذربايجان غربي مردم را روشن كرديم كه اين انقلاب مربوط به مستضعفين است و آنها دريافتند كه عدهاي چپ گرا و پيروان مكتبهاي مادي و ساواكيها همه دست به دست هم داده بر اين اميد كه بتوانند بر نقده تسلط پيدا كنند و
سپس ساير جاها را بگيرند و يا بتوانند كردستاني جدا از ايران تشكيل دهند . اما خوشبختانه در نقده دستشان رو شد و دنبال كار خودشان رفتند و مردم آن جا و خصوص عشاير اظهار وفاداري به جمهوري اسلامي نموده و اعلام كردند : “ با آشوبگران به شدت مبارزه ميكنيم . “ قرار شد هرچه زودتر شوراي تامين امنيت منطقه فراهم شود و امنيت را به منطقه بازگرداند كهاين عمل تا حدودي انجام شده . »
آيت الله رباني اضافه كرد : در جلسهاي كه در مورد آمار كشته شدگان نقده داشتيم ، كردها تعداد كشته شدگان خود را 120 نفر وتركها 45 نفر عنوان كردند و حتي قبرشان را هم نشان دادند ، ولي آقاي حسيني در مصاحبهاي عنوان كرده بود كه 10 تا 12 هزار نفر كشته شدند . براي اين كه اذهان مردم را نسبت به پاسداران و نظاميان “ بد “ كنند ، اين موضوع را اين طور عنوان ميكنند . ( 13 )
430
در جلسه جمعيت كردهاي مقيم مركز ، حجت الاسلام ملا جلال الدين شافعي رئيس “ شوراي هماهنگي روحانيون منطقه سقز “ كه در اختلاف جناح مفتي زاده و جناح عزالدين حسيني از دومي حمايت ميكند ، اعلام كرد : « در كنفرانس سنندج بهاين دليل شركت نكرديم كه نمايندگان واقعي خلق كرد در آن شركت نداشتند . » وي گفت : « تبليغات مسموم كنندهاي در روستاهاي كردستان ميشود كه به ما روحانيون برچسبهايي چون كمونيست ، لامذهب و دهري ميزنند در حالي كه ما روحانيون منطقه كردستان چيزي جز خودمختاري كه حق طبيعي و شرعي خلق كرد است ، نميخواهيم . ما روحانيون سقز بالاتفاق رهبري امام خميني در انقلاب ايران و آيت الله سيدعزالدين حسيني امام جمعه مهاباد را براساس اعلاميه هشت مادهاي مهاباد كه مورد تاييد تمامي اقشار خلق كرد قرارگرفت ، پذيرفتهايم و جز او كسي را صالح براي مذاكره در مورد مسائل ملي و مذهبي كردستان نميشناسيم . »
در جلسه مذكور ، جمعيت كردهاي مقيم مركز با صدور بيانيهاي اظهارات آيت الله رباني شيرازي در جرايد را مبني براين كه “ پادگان مهاباد غارت شده و كردستان نزديك بود از دست برود “ ، پاسخ داد در قسمتي از بيانيهامده : « در مسافرت اخير ، مرتجعين محلي ذهن آيت الله رباني را منحرف كردهاند و وي بدون توجه به خواست عموم خلق كرد مطالبي اظهار داشته كه خارج از واقعيت بوده است . » ( 14 )
لازم به يادآوري است كه جمعيت مزبور از گروههاي چپ غيرمذهبي و جريانهاي مخالف نظام در كردستان ، حمايت ميكند و در جناح بندي ميان مفتي زاده و عزالدين حسيني نيز از متحدان عزالدين حسيني محسوب ميشود . دبير اين جمعيت روز گذشته در تماسي با روزنامه اطلاعات اعلام كرده بود : « در اجتماع سنندج هيچ كس از جانب اين جمعيت در كنفرانس شركت نكرده است و جمعيت از پيش ، اجتماع سنندج را تحريم كرده بود . » به نوشته روزنامه اطلاعات وي افزود : ما معتقديم هر اجتماعي كه در مورد سرنوشت خلق كرد تشكيل ميشود بايد با شركت نمايندگان تمام مردم كرد ايران و از جمله نمايندگان جمعيت كردهاي مقيم مركز
باشد . ( 15 )
431
در حالي كه شهرهاي كردستان جولان گاه گروههاي سياسي مخالف نظام جديد از جمله سازمان چريكهاي فدايي است ، اين گروهها تلاش ميكنند تا از طريق تهديد ،ترور شخصيت و رو در روي هم قرار دادن مردم با نيروهاي انقلابي و دولت و به طور كلي با استفاده از هر نوع بهانه ، محل و وسيله قابل استفاده ، از استقرار حاكميت دولت ممانعت نمايند ؛ از جمله سازمان يادشده در شماره اخير نشريه “ كار “ ( ارگان اين سازمان ) ، در تحليلي با عنوان “ پيرانشهر در ورطه فاجعه است . “ با فضاسازيها و ارزش گذاريهاي مطلوب سازمان ، در جهت تحقق هدف فوق كوشيده است . در اين نوشته چنين آمده : توطئهها و زمينه چينيهاي عناصر مرتجع ، فئودالها ، قياده موقت ، همراه با بي اعتنايي و سكوت تاييدآميز دولت در قبال تجاوزات و جنايات آنها در پيرانشهر ، اين منطقه را به سوي فاجعهاي ميبرد كه مسئوليت آن مستقيم به عهده دولت و هيئت حاكمه خواهدبود .
بعد از وقايع نقده ، اكثر اهالي پيرانشهر به خاطر وحشت از پيش آمدن فاجعهاي نظير نقده ، شهر را براي مدتيترك كردند ؛ هيئت حاكمهاين موقعيت را براي استقرار پليس و ژاندارمري مساعد تشخيص داد و استاندار آذربايجان شرقي را به همين منظور به پيرانشهر فرستاد . استاندار ابتدا به “ گزكسك “ نزد سيدكمال كمالي زاده ( شيخ گزكسك ) ميرود . سيد كمال كمالي زاده … از سوي دولت و هيئت حاكمه پشتيباني ميشود . استاندار بعد از ملاقات با شيخ ، موضوع استقرار ژاندارمري را اعلام ميكند ، مردم پيرانشهر به شدت مخالفت ميكنند ، در نتيجه موضوع ژاندارمري پس از مذاكره با شوراي شهر … بهاين صورت اعلام ميشود كه افراد آن از مردم بومي انتخاب خواهندشد . در پي آن ، آيت الله رباني شيرازي نماينده قم وارد منطقه ميشود و به گزكسك ميرود و در آن جا توافق نامهاي بين او ، شيخ مذكور ، سرپرست اعزامي ژاندارمري پيرانشهر و فرمانده تيپ محل بهامضا ميرسد كه بر طبق آن ايجاد ژاندارمري بلامانع و لازم تشخيص داده ميشود . مردم در مقابل اين توافق نامه به شدت عكس العمل نشان ميدهند ، ولي عليرغم مخالفت مردم ، فرمانده لشكر به فرماندهي تيپ دستور استخدام افراد بومي را براي ژاندارمري ميدهد و تشخيص صلاحيت براي افراد را به عهده دو نفر وامي گذارند …
هم اكنون گروهي از ايادي قياده موقت به سرپرستي “ ملا طم محمد “ در گزكسك حاضرند ( حتي در نگهباني از منزل شيخ شركت دارند ) و توسط پسران شيخ با فرمانده لشكر و نيز با ملاحسني تماسهاي مداومي به منظور ايجاد ژاندارمري برقرار است .
ما براي آگاهي تودههاي مردم و هشدار به دولت ، شرايط بحراني منطقه را در معرض افكار عمومي قرار ميدهيم :
1 ـ اكنون مردم در مقابل شيخ گزكسك قاطعانه موضع گرفتهاند . 2 ـ نظاميان و دار و دسته به اصطلاح مجاهد مستقر در پادگان جلديان از يكي دو ماه پيش ، مرتب به حمله مسلحانه ، قتل و جرح و غارت مسافرين و دهقانان اطراف پادگان دست ميزنند . به نظر ميرسد كه افراد پادگان عملا ميخواهند مردم را جري كرده و به مقابله مسلحانه وادار كنند تا آتش يك جنگ دامنهدار را در منطقه شعله ور سازند . 3 ـ اكنون كه فصل درو نزديك است ، احتمال بروز درگيري مسلحانه بين فئودالها و دهقانها و گسترش آن در سطح منطقه بسيار زياد است . 4 ـ اعضاي شوراي شهر - كه مردم در تظاهرات گسترده روز 28 فروردين خود انحلال آن را خواستند - دست از اعمال قدرت برنداشته و همچنان در مقابل مردم قرار دارد به طوري كه اكنون شوراي شهر خود به عنوان يك عامل تشنج زا عمل ميكند . 5 ـ مسلم در چنين شرايط بحراني كه شهر دچار آن است ، هرگونه نمايش يا مانور مسلحانه و قدرت نمايي غيرمسئولانه ميتواند موجبات بروز فاجعه دامنهداري را فراهم آورد . هم اكنون وجود سنگرهاي زياد در اطراف شهر و اطراف پادگان ميتواند بهانه خوبي براي دخالت ارتش و كشتار مردم باشد . ( 16 )
در گزارشي ديگر از نشريه كار ( همين شماره ) با عنوان “ كارشكني در تشكيل شوراي شهر بوكان | “ همين تمايل به عدم استقرار حاكميت دولت ، در قالبي ديگر بروز يافته است . در اين گزارش آمده : « به دنبال دعوت نامه ستاد انقلاب اسلامي بوكان ، جهت مذاكره درباره نحوه انتخابات و ايجاد شوراي واقعي شهر بوكان جلسهاي در تاريخ 5/3/58 با حضور نمايندگان اتحاديه كارگران شوراي مشترك محلات فقيرنشين ، دفتر هواداران سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران ، جمعيت دفاع از زحمتكشان و حقوق ملي خلق كرد و نيز امام جمعه ، رئيس دادگاه ، مكتب قرآن ، نمايندگان اصناف ، حزب دمكرات و اتحاديه جوانان و معتمدين شهر در محل شهرداري تشكيل شد . پس از مشاوره تصميم گرفته شد به دليل اهميت مسئلهامنيت و اداره شهر در جهت منافع مردم ، تمام گروهها و دسته جات سياسي ـ صنفي طرحهاي خود را براي انتخابات شورا ارائه دهند كه پس از بررسي و انتخاب يكي از اين طرحها ، مقدمات انتخاب نمايندگان واقعي مردم فراهم گردد .
ولي عدهاي از گروهها در روز مقرر ( 12/3/58 ) در محل حاضر نشدند و بعد معلوم شد كه عليرغم خواست مردم و قول و قرار خودشان ، زمينه استقرار مجدد شهرباني را فراهم كردهاند . امام جمعه هم از خود سلب مسئوليت كرد و فقط اظهار داشت كه وي و نمايندگان مكتب قرآن ، حزب دمكرات و اتحاديه جوانان ، در جلسه مشاوره حاضر نخواهند شد .
در اعلاميهاي كه در اين زمينه بهامضاي چهار جمعيت و گروه : “ شوراي محلات كارگرنشين بوكان “ ، “ دفتر هواداران … “ ، “ جمعيت دفاع از حقوق زحمتكشان و حقوق ملي خلق كرد “ و “ اتحاديه كارگران بوكان “ در اين زمينه صادر شده ، ضمن توضيح مسائل بالا و محكوم كردن اين عمل ، به اهالي بوكان هشدار دادهاند كه از اين حركت بوي توطئه و تباني بر عليه منافع مردم شهر به مشام ميرسد و دستهاي پنهاني ديده ميشود كه ميخواهند بهاين بهانهها دوباره سلطه پليس و ژاندارمري منفور را در لباس ظاهرالصلاح به ما تحميل كنند . ( 17 )
بد نيست يادآوري شود كه سازمان چريكهاي فدايي خلق در كنار ابراز مخالفت با استقرار
نيروهاي نظامي و انتظامي در حوزه ماموريتها و وظايف خود در مناطق ايران ، تضعيف بنيه نظامي و دفاعي ايران را به بهانههاي مختلف دنبال ميكند . در نشريه مزبور همچنين مقالهاي با عنوان “ چرا جنگ افزارهاي پيشرفته را نميفروشيد ؟ “ درج شده است كه در آن با اشاره به سخنان دكتر يزدي در مورد سلاحهاي خريداري شده از آمريكا چنين آمده است : ما فقط به ذكر اين حقيقت اكتفا ميكنيم كه اگر دولت حاضر ميشد اين سلاحها را در بازار جهاني براي فروش به مزايده بگذارد ، خود امپرياليزم آمريكا ازترس آن كهاين سلاحهاي پيشرفته و نيز اسرار آنها به دست دولتهاي رقيب نيفتد ، حاضر بود همه را از ما بخرد .
بله آقاي يزدي ما به آساني ميتوانيم بسياري از اين سلاحهاي پيشرفته تهاجمي را كه شاه براي حفظ منافع امپرياليزم امريكا و سركوب خلقهاي ايران و خاورميانه از جيب كارگران و زحمتكشان ايران خريداري كرده است ، بفروشيم و اين جنگ افزارها را وسيلهاي براي غارت بيشتر مردم ايران قرار ندهيم .
نگهداري سلاحهاي پيشرفته به بهانهاين كهاين ثروتها را نميتوان به دريا ريخت ، نه تنها تاييد خريدهاي كلان رژيم نظامي گذشته است ، بلكه به مفهوم ادامه وابستگي نظامي نيز هست ؛ حالا مهم نيست شما اين ابزار يدكي را از كدام كشور امپرياليستي ميخريد ، خود شما اين را خوب ميدانيد . ( 18 )
432
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در اطلاعيه شماره 19 خود كه تحت عنوان “ مدارك پروندههاي حماد شيباني و محمدرضا سعادتي “ منتشر شده است ، اعلام كرد : « بازداشت حمادشيباني از سازمان چريكهاي فدايي خلق و محمدرضا سعادتي از سازمان مجاهدين خلق بترتيب به اتهام قاچاق اسلحه و كوشش براي خروج بدون گذرنامه دو كرد عراقي براي اولي ( شيباني ) و جاسوسي شوروي براي دومي ( سعادتي ) بوده است . » براساس اين اطلاعيه ، حمادشيباني معروف به “ ابوالعباس “ رئيس دفتر سازمان چريكهاي فدايي خلق در بيروت ، چمداني محتوي اسلحه قاچاق از طريق لبنان وارد ايران كرده است و همچنين قصد داشته است دوكمونيست عراقي را كه به طور قاچاق و بدون ويزا وارد ايران شده بودند به همراه اسقف كاپوچي از كشور خارج كند .
محمدرضا سعادتي
عضو كادر مركزي سازمان مجاهدين خلق
در مورد شخص دوم ، در اطلاعيه فوق چنين آمده است : « شخصي به نام مهندس محمدرضا سعادتي شيرازي معروف به “ سيكو “ عضو كادر مركزي سازمان مجاهدين خلق ايران در ارتباط با دبير اول سفارت شوروي بازداشت ميگردد . شكل عمليات بدين گونه بوده است كه ضمن مراقبت از اتومبيل سياسي سفارت شوروي ، شخصي به نام “ ولاديمير فنسينكو “ كه دبير اول سفارت شوروي در ايران است ، در محل شركت “ نولكو “ با آقاي محمدرضا سعادتي تماس برقرار مينمايد . به دنبال مراقبتهاي شديدتر از طريق سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ، پنج دقيقه قبل از يكي از ملاقاتهاي حضوري ، آقاي سعادتي بازداشت گشته و مدارك همراه نام برده در محل شركت ضبط ميگردد . در بازجوييهاي اوليه از نام برده مشخص ميگردد كه وي - كه از سال 47 به عضويت سازمان مجاهدين خلق درآمده است - در تظاهراتي كه در اسفندماه 57 در دانشگاه تهران برپا شده بود با دبير اول سفارت شوروي كه به عنوان خبرنگار در مراسم شركت جسته بود ، تماس برقرار مينمايد و ملاقاتهاي بعدي به دنبال اين تماس به وجود آمده است . » براساس اين اطلاعيه ، در تحقيقات بعدي از نامبرده ، مداركي دال بر مبادلات اطلاعاتي وسيع و تقاضاهاي بسيار از شوروي در مورد رفع نيازمنديهاي سازمان مجاهدين خلق ، كشف گرديده است . ( 19 )
در اين حال ، روزنامه اطلاعات نيز نوشت سعادتي اعتراف كرده است كه بنا به اظهار فنسينكو ، اطرافيان امام خميني و هيئت دولت وابسته بهامريكا ميباشند و حتي ملاقات سفير شوروي با امام خميني با زحمات زياد صورت گرفته و اطرافيان امام از ايجاد روابط نزديك سفير شوروي با امام خميني جلوگيري مينمايند . ( 20 ) .
گفتني است كه بازداشت هر دو نفر اعتراض سازمانهاي آنها را در پي داشت . حاميان حماد شيباني مدعي بودند كه وي به دليل سابقه چريكي و مبارزاتي حق داشته است سلاح وارد كشور كند و نيز دو فرد عراقي بدون گذرنامه را عصر همان روز افراد سپاه از كشور خارج كردهاند ، بنابراين ، دستگيري وي معنا ندارد . ( 21 )
سعادتي نيز عليرغم فشار سياسي - تبليغاتي شديد سازمان مجاهدين خلق همچنان در بازداشت به سر ميبرد . دست نوشتههايي كه براي مذاكره با فنسينكو روسي آماده كرده بود ، از جمله مواردي است كه عليه سعادتي مورد استفاده قرار گرفته و در صفحات 14 و 15 اطلاعيه مذكور كليشه شده است . متن اين دست نوشتهها چنين است :
1 ـ نيازهايي كه ما داريم :
الف : به لحاظ من :
1 ـ ضبط صوت همراه با فرستنده
2 ـ دوربين كوچك و يا دوربين ميكروفيلم
3 ـ گيرنده و فرستندههاي خيلي كوچك و ريز
4 ـ دستگاههاي استراق سمع از فواصل دور ( 50 متري )
5 ـ تجربيات لازم در مورد بايگاني و طبقهبندي پروندهها
6 ـ دستگاههاي كنترل تلفن با مشخص كننده
7 ـ دستگاههاي رمز كننده تلفن
8 ـ تجربيات لازم در امر اطلاعاتي و ضداطلاعاتي
9 ـ اطلاعات در مورد فعاليتهاي سيا و …
10 ـ مشخص شدن دورهها و ويژگيهاي افرادي كهاين دورهها را ميبينند .
11 ـ افسران سيا را كه ميشناسيد به ما معرفي كنيد .
12 ـ از شبكه سيا در ايران در صورتيكه اطلاعاتي داريد ، ميتوانيد با كمك ما آنرا رد كنيد بدين صورت كه اطلاعات را به ما بدهيد ، ما به روي آن عمل ميكنيم و سپس بعد از عمل آن را به طور مفصل تشريح ميكنيم .
قسمت 2
مقدمه
1 ـ در مورد تماس تلفني و اشكالات اين تماس و ضرورت بررسي .
2 ـ پيشنهاد در مورد اين كه از اين به بعد تماسهايمان را تنظيم كنيم و حداقل 10 دقيقه را در مورد تماسها و مسائل امنيتي ، اشكالات و … صحبت كنيم و سعي كنيم آن را برطرف كنيم . يا نمونه مشكوكي اگر ديده شد ، در هر مورد مطرح شود تا بتوانيم در مورد آن تحقيق [ كنيم ] و مطمئن شويم .
3 ـ در مورد تماسها و اين گونه تماسها چه تجربياتي داريد ؟ هرگونه تجربهاي موجود است ، به طور دقيق و روشن بگوييد .
4 ـ در اين جا به هيچ وجه چنين مداركي را تحويل نميدهم و در اينجا صرف مدارك از سازمان را تحويل ميدهم و لذا بايد قراري را گذاشت در جاي ديگر به صورت متحرك تا اين مدارك داده شود كه براي اين كار هم بايد كاملا دقيق و حساب شده و با محمل عمل نمود .
5 ـ روشن كردن محل تماس ما و اين كه اگر داخل ساختمان ريختند ، چه گفته شود .
قسمت 3
ابتدا صحبت در مورد مسائل سياسي روز :
1 ـ سوال در مورد افغانستان و اين كه چه اطلاعي از وضع داريد ؟
2 ـ سوال در مورد عراق و مسئله كردستان و گروههايي كه آن جا فعاليت ميكنند .
3 ـ سوال در مورد ايران و اينكه چه حدسي ميزنيد ؟ تظاهرات به نفع شريعتمداري را چگونه بررسي ميكنيد ؟
4 ـ در مورد ليبي و نزديكي او بهايران چه فكر ميكنيد ؟
5 ـ شما در چه زمينههايي به اطلاعات نياز داريد ؟
قسمت 4
توصيه به جناح چپ فتح
درخواستها :
1 ـ تجربيات شما را به صورت مدون شده در مورد شوراهاي خلقي خواستاريم ؛ در صورتي كه ميتوانيد به ما بدهيد .
2 ـ توصيه در مورد خميني ؛ صحبت حميد با رياحي وزير دفاع .
3 ـ توصيه در مورد هديه كردن بدهيها و تاسيسات صنعتي به انقلاب ايران و توصيه در مورد دادن طرحهايي مانند مسكن ،ترافيك ، بيمارستان ، تلفن ، كشاورزي ، از طريق ما و فرستادن مهندسين مسلمان انقلابي بهايران ( تهيه مواد غذايي و امور بهداشتي ) .
4 ـ ضرورت برخورد فعالتر با خميني و مشورت كردن با ما . ( 22 )
همچنين در ادامه اطلاعيه سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در چندين صفحه ، كپي بازجوييهايي كه سعادتي امضا كرده است ، ارائه گرديده ، اما در آخر ، كپي نامه مورخه 22/2/58 نام برده به دادستان كل انقلاب اسلامي در تكذيب بازجوييهاي فوق به شرح زير درج شده است .
بسمه تعالي
حضور محترم دادستان كل انقلاب اسلامي ايران
به عرض ميرساند اينجانب سيد محمدرضا سعادتي كه از تاريخ 6/2/1358 دستگير و در حال بازداشت بسر ميبرم و تاكنون در دو مرحله مورد بازجويي قرار گرفتهام ، از آنجا كه شرايط در من تمايل به افشاي كل حقيقت را ايجاد نميكرده است لذا كليه موارد بازجوييهاي قبلي را تكذيب نموده و اعلام ميدارم كه تنها در حضور نمايندهاي از جنبش ملي مجاهدين به طور مشروح و كامل به بيان حقايق ميپردازم . اميدوارم كه با پذيرش اين درخواست من كه فعلا در حال بازداشت هستم و هيچ اقدامي را جز اين نميتوانم انجام دهم ، واقعيت مسئله روشن و امكان قضاوت عادلانه فراهم گردد . والله بصير بالعباد ( 23 )
433
جنبش مسلمانان مبارز با انتشار بيانيهاي تحت عنوان “ بيانيه جنبش در رابطه با شرايط حاد كنوني “ در برابر جهت گيري و حركت نظام و هيئت حاكمه جديد ، به اعلام مواضع پرداخت . بيانيه با طرح اين دو سوال آغاز شده است : آيا ما درست در جهت وصال به اهداف انقلاب پيش ميرويم ؟ آيا دست آوردهاي انقلاب تا اين لحظه مطلوب و اميدبخشند يا كمتر از انتظار و يا به كلي برخلاف انتظارند ؟ در ادامه بيانيه چنين آمده است :
پس از سه ماه كه از انقلاب پيروزمند خلق مسلمان ما ميگذرد ، روند حوادث و تحولات به گونهاي است كه براي بسياري از مبارزان آگاه نگرانيهايي نسبت به سرنوشت و جهت حركت انقلاب به وجود آورده است . از دو ديدگاه به انقلاب نگريستهاند : دستهاي آن را يك انقلاب دمكراتيك و صرف ضداستبدادي و ضداستعماري تفسير ميكنند و دستهاي آن را انقلاب مكتبي . هر يك از دو نگرش ، توقعات خاصي به دنبال ميآورد :
از ديدگاه دسته اول ، انقلاب در سركوبي استبداد و محاكمه و اعدام سران و گردانندگان رژيم استبدادي پيروز شده و اكنون گامهاي كم و بيش موثري در جهت استعمارزدايي برميدارد . از اين ديدگاه ، انقلاب وظيفه ديگري هم دارد و آن تامين آزاديهاي دمكراتيك براي تمام گروهها و دسته جات و لغو هر نوع محدوديت براي نوشتن ، گفتن و تشكيل اجتماعات و شركت دادن همه نيروها و احزاب در تصميم گيريها و اداره مملكت صرف نظر از عقايد ، مذهب و ايدئولوژي آنهاست . چون انقلاب دمكراتيك است نبايد عقيده و نظام فكري خاصي را تحميل و حاكم سازد .
بر طبق نگرش دوم ، مردم نه فقط عليه استبداد و استعمار كه در عين حال براي تغيير كلي نظام و استقرار يك نظام اسلامي مبارزه كردند و انقلاب از ابتدا داراي ايدئولوژي بوده است … از اين رو ، انقلاب بعد از پيروزي نميبايد تنها به زدودن آثار نظام استبدادي و سلطه استعماري اكتفا كند ، بلكه بايد همه نظام كهنه را در هم بريزد و نظمينوين براساس جهان بيني توحيدي و ايدئولوژي اسلامي پايه گذاري كند …
اكنون از مقامات مسئول در مواضع تصميم گيري و اجرايي شوراي انقلاب و دولت سوال ميكنيم : شما از كدام ديدگاه به انقلاب مينگريد و برنامه شما به طور روشن و صريح چيست ؟
اگر انقلاب ، دمكراتيك است پس بايد هرگونه محدوديت در برابر آزاديهاي فردي و اجتماعي ، در چهارچوب قانون لغو شود . به همه نيروها ، احزاب با عقايد مختلف اجازه دهيد آزادانه فعاليت كنند و نظر دهند ، در مجالس شورايي و اجرايي و تصميم گيري و از جمله در شوراي انقلاب و در دولت شركت جويند ؛ در اين رابطه هيچ نوع انحصارگرايي و تحميل عقيده و نظر و اعمال محدوديت جز براي ضدانقلاب ( توطئه گران وابسته به رژيم سابق و استعمار ) قابل قبول نيست .
اگر انقلاب مكتبي است و هدف تغيير تمامي نظام گذشته و استقرار يك نظام اسلامي است پس بايد مشخص كنيد كه بر طبق ايدئولوژي اسلامي چه تغييراتي بايد در نظام اقتصادي ، اجتماعي و سياسي و فرهنگ جامعه رخ دهد و برنامه شما براي بازسازي جامعه انقلابي اسلامي چيست ؟ و بلافاصله علاوه بر زدودن آثار استبدادي و نابودي عناصر وابسته به رژيم سابق و عمال استعمار و امپرياليسم ، همراه با آن ، تغييرات اساسي در جهت تغيير ساخت سياسي ـ اقتصادي و فرهنگي كشور به عمل آوريد ؛ دست متجاوزان به حقوق و اموال را قطع و به روابط استثمار در مناسبات اقتصادي پايان دهيد ؛ به تسلط سرمايه داران وابسته و غيروابسته بر اقتصاد كشور خاتمه داده ، چنان كه موازين اسلامي ايجاب ميكند حاكميت و مالكيت بر كشور و توليدات و منابع و روابط را به مردم باز گردانيد .
ما به صراحت اعلام ميكنيم كه در حال حاضر سياستهاي شوراي انقلاب و دولت در زمينههاي فوق كاملا مبهم است ، خط مشخص و صريحي اعلام نشده است و چندگانگي در فكر سيستم رهبري و اجرايي به چشم ميخورد و نابسامانيهاي موجود عمدت از اين وضعيت مبهم
ناشي ميشود . ( 24 )
434
سرتيپ اميررحيمي فرمانده دژبان مركز اعلام كرد كه من با شركت پرسنل ارتش با لباس و بدون لباس در هر نوع حزب و دستهاي همانطور كه سخنگوي دولت اعلام كرد ، شديد مخالف هستم و معتقدم كه لباس مسئلهاي را تغيير نميدهد و هيچ رابطهاي نميتوان بين فكر و لباس اشخاص جست وجو كرد ؛ زيرا در صورت وابستگي افراد به احزاب و ايجاد رقابتهاي حزبي و كشاندن اين رقابتها به محيط ارتش ، با قوانين ارتش در هيچ جاي دنيا وفق ندارد ، لذا به دادستاني ارتش و ساير مقامات ارتش نيز اعلام كردهام اگر پرسنل ارتش به هر شكل و لباس در احزاب شركت كنند ، مسلم توسط پرسنل دژبان بازداشت و تسليم مقامات قضايي ارتش خواهند شد تا براساس مقررات قضايي ارتش با آنها رفتار شود . وي افزود : توقيف پرسنل ارتشي كه به عضويت احزاب ميپيوندند براساس قوانين و مقررات ارتش خواهدبود . تبصره 3 ماده 15 قانون دادرسي و كيفري ارتش ، مجازات عضويت پرسنل ارتش را در احزاب ، اخراج دانسته است و تا زماني كهاين مقررات فسخ نشده است ، به قوت خود باقي است .
وي تاكيد كرد : « شركت با لباس نظامي يا بدون لباس ارتشيان در احزاب مسئله را تغيير نميدهد » . ( 25 )
بنابه نوشته روزنامه اطلاعات ، اين در حالي است كه چند روز پيش سرلشكر فربد رئيس ستاد ارتش در يك گفت وگو اعلام كرده بود كه شركت نظاميان در اجتماعات و تظاهرات خارج از پادگان با لباس غيرنظامي و در ساعات غيركار منعي ندارد و ارتشيها بيرون از سربازخانهها ميتوانند به احزاب بپيوندند و ايدئولوژي خود و نهادشان را حفظ كنند . روزنامه اطلاعات همچنين به نقل از منبعي كه آن را “ مقام آگاه در ستاد ارتش | “ خواند ، نوشت : با در نظر گرفتن حقوق فردي پرسنل ارتشي و با توجه به خطراتي كه شركت آنان در احزاب سياسي براي كشور در بر خواهد داشت ، تصميم گرفته شد شركت پرسنل نظامي در احزاب و دسته جات مختلف سياسي اكيد ممنوع شود ، لكن حق مربوط به شركت در رفراندومها و انتخابات مختلف مجالس قانون گذاري براي آنان منظور شود . ( 26 )
435
سخنگوي دولت ، عباس اميرانتظام ، در مصاحبهامروز خود ، در مورد روابط ايران و امريكا گفت : اعتراضات شديدي كه در كنگرهامريكا نسبت به انقلاب و نتايج انقلاب شده بود مقداري روابط را تيره كرده ، ولي من اميدوار هستم كه گردانندگان سياست دولت آمريكا ، نه اعضاي كنگرهامريكا ، بهاين مسائل توجه داشته باشند و اجازه ندهند كه روابط بين ملت ايران و ملت آمريكابيش از اين تيره بشود و احساس خود من اين است كه در چند ماهايندهاين مسائل حل خواهدشد . ( 27 )
در اين حال ، سايروس ونس وزير امورخارجهامريكا در مورد اوضاع ايران گفت : اين كشور با كوهي از دشواريها روبهرو است و مهدي بازرگان نخست وزير دولت موقت براي حل اين
مشكلات كوششي بسيار از خود نشان ميدهد . ( 28 )
436
اينگلن وابسته نظامي سفارت آمريكا در تهران در گزارشي از دفتر دفاعي و مستشاري آمريكا از تهران ، به فرمانده تجهيزات نيروي دريايي آمريكا ـ جونز ـ نوشته است : ما در حال حاضر دو هدف داريم : اول ؛ برقراري ارتباط با نيروي دريايي جديد اسلامي كه سعي ميكند تا پس از انقلاب هماهنگ شوند . قصد ما نه تنها شناسايي مهرههاي اصلي است بلكه ميخواهيم گفت وگو را با آنها شروع كنيم تا سرانجام اين گفت وگوها منجر به حمايت تداركاتي براي نيروي دريايي اسلاميشود .
هدف دوم آن است كه به دفتر كار روساي نيروي دريايي دوباره وارد شويم و پروندهها و وسايل انتشارات و غيره را كه در دوره تخليه كردن مانده بود ، پس بگيريم ، پيشرفت ما در اين مورد تاكنون خيلي آرام و آهسته انجام شده .
ما اغلب رئيس موقت نيروي دريايي اسلامي ايران را ملاقات ميكنيم ولي حتي رئيس آنها هم تا كنون قادر نبوده ما را به جاي قديميخودمان ببرد . نيروي دريايي اسلامي ايران هنوز يك سازمان ارتشي مشخص دائمي ندارد ( همينطور درباره نيروي زميني و نيروي هوايي تا موقعي كه بهاين صورت عمل شود خيلي كم ميتوان از آنها در جهت تصميم گيري انتظار داشت . )
اين نيروها هنوز تحت تاثير نفوذ كميتهها هستند و براي هر كار اجرايي عاجز و ضعيفند .
سرانجام ماهيئت روابط آينده مستشاري نيروي دريايي آمريكا با نيروي دريايي اسلامي ايران احتمالا همان ماهيئت يك Fms-logestics خواهد بود ؛ يعني مشاوره پيشنهاد قطعات لجستيكي از خودمان است . ( 29 )
437
آلن ميكن نون ، وزير دفاع كانادا در يك مصاحبه مطبوعاتي گفت : با توجه به كندي گفت وگو ميان ايالات متحده و ايران ، دولت كانادا در واقع اميد خود به دريافت حدود 77 فروند جنگنده اف ـ 14 متعلق بهايران را از دست داده است . وي اضافه كرد در تماسهايي كه ما در اين زمينه داشتيم ، هيچگونه پيشرفتي حاصل نگرديد و اميدهاي ما براي دريافت تعدادي جنگنده اف ـ 14 تامكت با وساطت ايالات متحده گفت وگوهايي به عمل آورده است . وزير دفاع كانادا تاكيد كرد : من فكر نميكنم ايران يك سطل ماسه هم به ما بفروشد چه رسد به فروش جنگندههاي اف ـ 14 آن هم با قيمتي سرسام آور . وي در عين حال باز هم اظهار اميدواري كرد كه بابت قيمت جنگندههاي مزبور بتواند يك سوم هزينهاي را كهايران پرداخت كرده است ، بپردازد . ( 30 )
438
“ صادق المهدي “ نخست وزير اسبق سودان در مقالهاي كه در مجله لبناني الحوادث به چاپ رسيد ، از بيانيه علماي الازهر كه توجيه گر قرارداد صلح كمپ ديويد بين مصر و اسرائيل است ، به شدت انتقاد كرده است . وي در اين مقاله چنين نوشت :
« چهار تن از علماي دانشگاه الازهر به نمايندگي از طرف تمام هيئتهاي آن دانشگاه بيانيهاي انتشار دادهاند كه خلاصه آن چنين است :
1 ـ دانشگاه الازهر پيوسته خواهان وحدت مسلمانان بوده و هست .
2 ـ در پي امضاي معاهدهاي كه اخير بين مصر و اسرائيل منعقد گرديده شايعاتي رواج يافت كه علماي الازهر بر خود واجب ديدند عقيده خود را در اين باره اعلام نمايند .
3 ـ مصر كشوري است اسلامي و فرمانرواي آن موظف است موجوديت آن را از هر خطري مصون دارد و تنها اوست كه مقرر ميدارد جنگ يا صلح بهتر ميتواند حافظ منافع كشور باشد .
4 ـ عقد معاهدات بين مسلمين و دشمنان اسلام مشمول نظام اسلامي به شرح زير ميباشد :
الف ـ قرآن به ما دستور داده است كه اگر امام تشخيص دهد مصلحت مسلمين اقتضا ميكند كه با دشمنان خود از در صلح درآيند ، معاهده صلح با دشمن ببنديم .
ب ـ معاهده صلح “ الحديبيه “ كه پيامبراسلام ( ص ) در ماه مارس سال 628 ميلادي با دشمنان نيرومند خود منعقد كرد يك سابقه تاريخي است كه ميتوان در مورد معاهده كنوني مصر و اسرائيل به آن استناد كرد و اقدام انورسادات را در مورد صلح با اسرائيل در ماه مارس 1979 ميلادي ، ميتوان با آن منطبق دانست به ويژه كه در هر دو مورد مسلمين از موضع قدرت مبادرت بهاين كار كردهاند .
ج ـ معاهده صلح مصر و اسرائيل نتايج زير را در بر داشت : تسلط مصر را بر صحراي سينا باز گردانيد . اين مطلب را روشن ساخت كه مصر شهر بيت المقدس را يك شهر عربي و اسلامي ميشناسد و بنابر آنچه گذشت علماي الازهر از مسلمين ميخواهند كه با هم متحد شده و وظيفه خود را در برابر خدا فراموش نكنند . »
صادق المهدي سپس به نحو زير به رد و انتقاد از نظريات مزبور پرداخته است :
« دلايل ابلهانه بودن اين بيانيه :
1 ـ رهبران عرب به نمايندگي از تمام ملل عرب در كنفرانس الرباط - كه خود انورسادات از شركت كنندگان و تشكيل دهندگان آن بود - به اتفاق آرا طرحي براي صلحترسيم و تصويب نمودند ولي سادات به پيروي از تصورات واهي خود ناگهان وحدت اعراب را نقض كرد و رهسپار پايتخت غصبي دشمن اعراب شد و بدينترتيب براي اولين بار در تاريخ شناسايي ضمني براي موجوديت اسرائيل از نظر اعراب به وجود آورد .
بنابراين اگر اين علما آنطور كه فرمودهاند خواهان وحدت مسلمانان هستند ، نخستين وظيفه آنها اين است كهاين رفتار اهانت آميز و اين تكروي رهبر خود را محكوم نمايند ، زيرا طبق مثل معروف عربي “ آن كه از قافله جدا شد ، هرگز به سرمنزل مقصود نميرسد . “
2 ـ درست است كه مصر كشور اسلامي است ، ولي كشورهاي مسلمان ديگري وجود دارند كه موضوع اين معاهده صلح به آنها صدمه ميرساند . چگونه ميتوان به يكي از آنها چنين اجازهاي داد كه توافق همگاني را ناديده گرفته ، به حساب ديگران صلح جداگانهاي با دشمن آنها
منعقد نمايد ! آيا اين همان سياست تشتت و تفرقه نيست ؟
3 ـ بين معاهده صلح “ الحديبيه “ كه در مارس 628 پيامبر اسلام ( ص ) آن را با دشمنان خود منعقد نمود و معاهده تسليم شدن سادات در برابر اسرائيل فرق از زمين تا آسمان است . زيرا در نتيجه معاهده صلح “ الحديبيه “ صفوف لشكريان اسلام يك دل و يك جان و با رهبري واحد به طور مسالمت آميز سرتاسر شبه جزيره العرب را در نورديدند ، در حالي كه معاهده كمپ ديويد كه سادات با دشمن اسرائيل منعقد ساخت يك جانبه و به حساب تمام كشورهاي اسلامي است و نتيجه آن ، اين شد كه اسرائيل در تمام شئون سياسي ، فرهنگي و اجتماعي مصر رخنه كرد . به علاوه نميتوان اقدام سادات را از موضع قدرت تلقي نمود .
البته خداوند فرموده است : « هرگاه دشمنان خواهان صلح شدند با آنان از در مسالمت وارد شويد . » همچنين خداوند فرموده است : « شما را از صلح كردن با آنان كه با دين شما مبارزه نكردهاند و شما را از سرزمينهايتان خارج نساختند منع نميكند و ميتوانيد با آنها به نيكي و عدل رفتار نماييد . »
ولي حضرات علماي الازهه ! اگر به بيانات نخست وزير اسرائيل چه هنگام عقد معاهده صلح و چه قبل و يا بعد از آن گوش فرا ميداديد ، درمي يافتيد كه اسرائيل هرگز خواهان صلح نبوده است و فقط از شكافي كه سادات براي آن [ اسرائيل ] در صفوف اعراب و مسلمين بوجود آورد به قلب جهان عرب رخنه كرد .
با كمال تاسف ، نه حرمت الازهر و نه وقار لباس علم كه به تن كردهاند علماي الازهر را از تعلق و تاييد باطل و پشتيباني از فرمانروايي خودكامه و خيره سر باز نداشته است ! پيامبر اسلام ( ص ) فرمود « اللهم اني اعوذبك من علم لاينفع » ( پروردگارا به تو پناه ميبرم از دانشي كه سودي نميبخشد ) .
درباره مصر امروز گروهي معتقدند مصر يك كشور عربي ـ اسلامي است و گروه ديگر را عقيده بر آن است كه مصر داراي تمدن كهن وابسته به پيش از اسلام است و قطعهاي از اروپا ميباشد كهاين سوي درياي مديترانه قرارگرفته است . اين گروه كه سردمداران آن طه حسين و توفيق الحكيم و تني چند از نويسندگان مصري هستند مدعي است كه با احياي تمدن فرعوني ميتوان شكوه ديرينه مصر را باز گردانيد ! بديهي است استعمار غرب نيز ياوه سراييهاي اين مزدوران را تبليغ ميكند .
جنبش صهيونيستي ، جنبشي سياسي و دنيوي است كه فقط در حد بسيار محدودي با ديانت يهودي در ارتباط است و اگرچه تاسيس اسرائيل در قلب جهان عرب به ظاهر به منظور ايجاد ميهني براي يهوديان جهان است ، ولي در واقع هدف بزرگتر از تشكيل اين دولت ساختگي ، نگهباني از منافع امپرياليسم بينالمللي در اين منطقه ثروتمند است و اكنون اقدام آيندهامپرياليسم اين است كه با جدا ساختن مصر از جهان عرب و جهان اسلام و احياي تمدن پوسيده و در اعماق تاريخ فراموش شده فرعوني در آن كشور و سپس ايجاد همبستگي بين دو
تمدن به اصطلاح ديرينه شرق ( مصر و اسرائيل ) ، جبههاي عليه اسلام و ناسيوناليسم عرب به وجود آورد . اين است نتيجه درخشاني كه معاهده سادات با اسرائيل به ارمغان آورد ! آيا علماي الازهر واقع اين جنايت را در حق اسلام ميپذيرند ؟
ما از كليه استادان آزاده الازهر ميخواهيم فرياد خود را عليه روساي دست نشانده دانشكدهها كه بنام آنان اين بيانيه ننگين را صادر كرده و حفظ مقام اداري را برحرمت دين و مسئوليت تاريخي خود مقدم داشتهاند ، با صداي رسا به گوش همگان برسانند . ما اطمينان داريم كه آزادي خواهان مصر نه جدايي مصر را از اسلام و اعراب تحمل ميكنند و نه قبول ميكنند ارتش مصر براي حفظ منافع امپرياليسم در آفريقا و حتي جهان عرب ، با برادران آفريقايي و عرب خود وارد جنگ شود . ( 31 )
منابع و ماخذ روزشمار 24/3/1358
1 - خبرگزاري پارس ، “ گزارشهاي ويژه “ ، نشريه شماره 83 ، 25/3/1358 ، ص ص 13 ـ 8 راديو صوت الجماهير .
2 ـ روزنامهايندگان ، 24/3/1358 ، ص 2 .
3 ـ هفته نامه سروش ، سال اول شماره 7 ، تاريخ 24/3/1358 ، ص 18 .
4 ـ روزنامه كيهان ، 24/3/1358 ، ص 3 .
5 ـ روزنامه اطلاعات ، 24/3/58 ، ص 12 ، كويت ، يونايتدپرس .
6 ـ ماخذ شماره 5 ، خبرگزاري فرانسه .
7 ـ ماخذ شماره 4 ، ص 8 .
8 ـ ماخذ شماره 4 ، ص 1 .
9 ـ ماخذ شماره 5 ، ص 1 .
10 ـ روزنامه كيهان ، 26/3/1358 ، ص 2 .
11 ـ ماخذ شماره 5 ، ص 3 .
12 ـ روزنامهايندگان ، 26/3/1358 ، ص 3 .
13 ـ ماخذ شماره 4 ، ص 7 .
14 ـ ماخذ شماره 7 ، ص 2 .
15 ـ روزنامه اطلاعات ، 23/3/1358 ، ص 8 .
16 ـ نشريه “ كار “ ( ارگان سازمان چريكهاي فدايي خلق ) ، شماره 15 ، 24/3/1358 ، ص 6 .
17 ـ ماخذ شماره 16 ، ص 6 .
18 ـ ماخذ شماره 16 ، ص 1 .
19 ـ اطلاعيه شماره 18 ، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ، 24/3/58 .
20 ـ ماخذ شماره 7 ، ص 2 .
21 ـ روزنامه اطلاعات 29/3/1358 ، ص 12 .
22 ـ ماخذ شماره 19 ، ص ص 23 ـ 17 .
23 ـ ماخذ شماره 19 ، ص 41 .
24 ـ هفته نامه “ امت “ ( ارگان جنبش مسلمانان مبارز ، سال اول ) ، شماره 6 ، 2/3/1358 ، ص ص 1 و 3 .
25 ـ ماخذ شماره 5 ، ص 2 .
26 ـ ماخذ شماره 5 ، ص 2 .
27 ـ ماخذ شماره 7 ، ص 1 .
28 ـ ماخذ شماره 5 ، ص 12 ، خبرگزاري فرانسه .
29 ـ دانشجويان پيرو خط امام ، اسناد لانه جاسوسي آمريكا ، جلد 6 - 1 ( تهران : نشر لانه ، بي تا ) ص ص 231 ـ 231 .
30 ـ ماخذ شماره 1 ، ص 14 ، يونايتدپرس .
31 ـ ماخذ شماره 4 ، ص 6 .