روزشمــــار
دوشنبه
24 اردیبهشت 1358
17 جمادي الثاني 1399
14 مه 1979
84
در ادامه جلسه شب گذشته فرمانداري خرمشهر كه با شركت روساي سازمانهاي انتظامي و ساير مسئولان شهر و سران جمعيتها و جريانهاي مختلف شهر اعم از عشاير و غير آن تشكيل شده بود ، به دنبال 8 ساعت مذاكره و تبادل نظر با طرفهاي درگير در حادثه كانون فرهنگي ـ نظامي ، در ساعت چهار بامداد امروز افرادي كه سازمان موسوم به خلق عرب دستگير كرده بود ، آزاد شدند و مجروحان به بيمارستان انتقال يافتند . ( 1 ) در مورد اين جلسه و دلايل تشكيل و نتايج آن ، آقاي علوي فرماندار خرمشهر گفت : « در پاسخ به اعلاميهاي كه در آن به آيت الله آل شبيرخاقاني اهانت شده است ، عصر ديروز يك راهپيمايي به پشتيباني از آيت الله خاقاني انجام شد و راهپيمايان خلق عرب پس از خاتمه راهپيمايي هنگاميكه از مقابل ساختمان كانون فرهنگي ـ نظامي و كميته انتظامات ميگذشتند ، مبادرت به شليك گلوله كردند و با حمله به ساختمانها ، اعضاي اين كانون و كميته انتظامات را خلع سلاح و ساختمانها را به آتش كشيدند . اين گروه مانع مهار آتش توسط آتش نشانان شدند و حتي به سرگرد “ حجازي “ رئيس شهرباني خرمشهر اجازه بررسي و رايزني در خصوص اين واقعه را ندادند . در اين واقعه 12 نفر مجروح شدهاند كه حال يكي از آنها وخيم گزارش شده است . همچنين اعضاي سازمان خلق عرب 16 تن از اعضاي كانون فرهنگي ـ نظامي را دستگير و در سازمان خود به گروگان گرفتهاند . من پس از ورود به خرمشهر در جلسهاي با حضور ناخدانوايي فرمانده پايگاه دريايي ، سرگرد ترابي فرمانده پادگان دژ ، سرگرد حجازي رئيس شهرباني ، ناخدا خوشنام ، بازرس استانداري و جمعي از روحانيون و سران عشاير عرب شركت كردم . در اين جلسه توافقهايي صورت گرفت كه براساس آن ، گروگانهاي مذكور آزاد شدند . در مورد عاملين واقعه نيز فعلا نميتوانم اظهارنظر دقيق كنم . » ( 2 )
از سوي ديگر ، صرف آنچه از جلسه مزبور حاصل شد ( آزادي كساني كه سازمان سياسي خلق عرب دستگير كرده بود ، از جمله محمد جهان آرا از مسئولان كانون فرهنگي ـ نظامي )
نميتوانست براي نيروهاي مذهبي و مردم مسلمان خرمشهر راضي كننده باشد . از نظر نيروهاي مذهبي ميبايست اقداماتي اساسي در حل ريشهاي مسئله صورت ميگرفت . بنابراين از صبح امروز عدهاي از مردم مسلمان خرمشهر در فرمانداري متحصن شدند و اينان با انتشار قطعنامهاي چنين اعلام كردند : 1 ـ ما حمله وحشيانه گروهي تحريك شده را به كانون فرهنگي ـ نظامي و ستاد و همچنين تعرض به جان و مال مردم بي سلاح خرمشهر را شديد محكوم ميكنيم . 2 ـ ما خواستار مجازات كليه مسببين واقعه ديروز هستيم . 3 ـ ما از مقام مسئول فرمانداري خرمشهر مصر خواستاريم تا نسبت به اين گونه اعمال واكنش نشان دهد . 4 ـ ما ضمن تاييد مبارزات بر حق برادران عرب خود ، مصر از آنها ميخواهيم كه كليه عناصر منافق و كمونيستهاي خائن را از خود دور كنند . 5 ـ ما از دولت جمهوري اسلامي ميخواهيم براي جمع آوري تمام |اسلحههايي كه در دست افراد غيرمسئول است ، اقدام قاطع به عمل آورد . 6 ـ ما ضمن تاييد تمام منتخبات امام خميني ، تنفر خود را از كساني كه در هر لباسي به اين گونه اشخاص حمله ميكنند ، اعلام ميكنيم . 7 ـ ما هرگونه تهمت به كانون فرهنگي ـ نظاميخرمشهر كه از افرادي خالص و با ايمان تشكيل شده را محكوم ميكنيم . 8 ـ ما از مقام مسئول فرمانداري ميخواهيم كه تا هر چه زودتر تمام كميتهها اعم از عرب و عجم را منحل كند . 9 ـ ما از مقام مسئول فرمانداري ميخواهيم كهامنيت شهر را به دست ماموران انتظامي دولت جمهوري اسلامي بسپارند . 10 ـ از آن جا كه شهر ما خرمشهر فاقد يك مقام مسئول مذهبي است ، از مقام رهبر انقلاب امام خميني مصر تقاضامنديم كه نسبت به اعزام يك مرجع مسئول مذهبي در خرمشهر اقدام عاجل به عمل آورند . » ( 3 )
85
در پي حوادث خرمشهر ، مدني استاندار خوزستان پيش ازظهر امروز وارد خرمشهر شد و در جلسه تامين فوق العاده اين شهر شركت كرد . در اين جلسه كه با حضور علوي فرماندار ، جمعي از روحانيان و فرماندهان ارتش و … تشكيل شد ، ابتدا گودرزي بازپرس انقلاب اسلاميخرمشهر از استاندار تقاضا كرد به ماجراجويي محركان وقايع اين شهر خاتمه داده شود . سپس يكي از روحانيان شادگان گفت : « عدهاي معلوم الحال در خرمشهر دست به تحريكاتي زدهاند و به اين شهر اسلحه و پول به ميزان قابل توجه وارد ميشود و در يك شب در خرمشهر 14 ميليون تومان روي يك محموله اسلحه معامله ميشود . پريشب در خرمشهر با كلاشينكف تيراندازي شد و اين وظيفه دولت است كه در شهر امنيت برقرار كند . » پس از آن مدني طي سخناني گفت : همه اقوام ايران در لواي پرچم جمهوري اسلامي يكسان هستند . ما بارها به عواملي كه در خوزستان تحريك ميكنند هشدار دادهايم كه متاسفانه هنوز به راه خود ادامه ميدهند . من در همين جا اعلام ميكنم كه از امروز همه كانونها و كميتههاي خرمشهر منحل شده و ديگر وجود نخواهند داشت و كميتههاي ديگر شهرهاي استان نيز بزودي منحل خواهد شد . مدني ضمن حمله به تجزيه طلبان گفت : اجازه نخواهيم داد استعمار قدرت خود را در خوزستان اعمال كند و
ما هرگونه تجزيه طلبي را بشدت درهم ميكوبيم . وي افزود : اگر شهرباني ما ضعيف است ، مردم بايد داوطلبانه آن را حمايت كنند . من از هيچ تهديدي واهمه ندارم و برخلاف آنچه كه عدهاي شايع ميكنند ، ضد عرب نيستم . ما هر نوع تجاوز به مرزهاي ايران و يا نغمههاي شوم تجزيه طلبي را شديد نيست و نابود خواهيم كرد . وي افزود : در مورد انحلال كانونها و كميتههاي خرمشهر و خوزستان با آيت الله شبيرخاقاني مذاكراتي انجام خواهم داد و با دولت نيز در اين زمينه صحبت خواهدشد . ( 4 )
پس از خاتمه جلسه شوراي تامين شهر ، تيمسار مدني با آيت الله شبيرخاقاني در اقامتگاه وي ملاقات كرد . در اين ملاقات ، بين استاندار و شبيرخاقاني در مورد حمله به كانون فرهنگي ـنظاميخرمشهر و ساختمان كميته انتظامات و نيز درباره انحلال كانونها و كميتههاي خوزستان مذاكره شد و توافقهايي صورت گرفت . فرزند شيخ شبير در اين باره گفت : « طي اين مذاكرات مقرر گرديد حقوق تمام طبقات اعم از فارس و عرب بر طبق ضوابط شرعي و اسلامي مراعات و تامين گردد . همچنين توافق شد كه دولت ، خلق عرب را در ادارهامور خوزستان مشاركت دهد . سپس موافقت شد كه كليهامور انتظامي و غيره زير نظر دولت و توسط سازمانهاي دولتي و انتظامي انجام گيرد و افراد غير مسئول حق دخالت در كارها را نداشته باشند . توافق شد كه افراد سازمان سياسي خلق مسلمان عرب اسلحههاي خود را تحويل دهند . همچنين در مورد نحوه عمل دادگاههاي خوزستان كه بايستي طبق ضوابط شرعي و موازين اسلامي انجام شود ، مذاكراتي شد . » سخنگوي شبيرخاقاني افزود : « تنها ، سازمان سياسي خلق مسلمان عرب همچنان به فعاليت و وظايف خود ادامه خواهد داد و كليه كانونهاي عربي و غيرعربي خوزستان منحل ميشود … در توافق بين استاندار و آيت الله قرار شد از سه شنبه 25/2/58 كانونهاي نظامي و فرهنگي خرمشهر و كانون فرهنگي خلق عرب و ساير كانونها در شادگان ، سوسنگرد ، دشت آزادگان و اهواز منحل گردد . » به نوشته روزنامه اطلاعات در پايان شبيرخاقاني خواستار انتقال افرادي شد كه باعث نارضايتي مردم شدهاند كه استاندار با اين موضوع موافقت كرد . ( 5 )
86
در ساعت 8 شب ، زماني كه استاندار و همراهان در منزل آيت الله شبيرخاقاني در حال مذاكره بودند ، شهرباني خرمشهر مورد حمله قرار گرفت و خلع سلاح شد . حمله كنندگان به شهرباني از افسر نگهبان خواستند اسلحهها را به آنها تحويل دهد ولي چون وي از اين كار خودداري كرد . وي را خلع سلاح كردند و 12 قبضه اسلحه كمري و مقداري فشنگ را با خود بردند . جريان بلافاصله به سرگرد حجازي رئيس شهرباني ـ كه در معيت استاندار بود ـ اطلاع داده شد و وي موضوع را با شبيرخاقاني درميان گذاشت و او دستورهايي را براي پي گيري علل حادثه داد . در پي اين جريان ، همان شب عدهاي به شهرباني مراجعه كردند و 4 قبضه از سلاح ها را با خود آوردند اما رئيس شهرباني از تحويل گرفتن آنها خودداري كرد و گفت همه اسلحهها را يكجا بايد بياوريد و به
علاوه مسببان اين واقعه نيز بايد تحويل شهرباني شوند . ( 6 )
87
كانون فرهنگي ـ نظامي انقلابيون مسلمان خرمشهر با صدور اعلاميهاي از شيخ شبيرخاقاني خواست تا موضع خود را در مورد مندرجات روزنامه كيهان و اطلاعات به نقل از ايشان مبني بر اين كه كانون فرهنگي ـ نظامي متشكل از افرادي است كه وابسته به بيگانگان هستند و مردم را تحريك ميكنند و يا اين كه اعضاي كانون نفاق افكن ، تحريك كننده مردم ، ايجادكننده بلوا ، عمال خودفروخته و نوكران استعمار هستند ، مشخص سازد . ( 7 )
علاوه بر اين ، كانون مذكور دو بيانيه نيز در ارتباط با حوادث خرمشهر و انعكاس آن در مطبوعات انتشار داد . در بيانيه شماره 1 آمده است :
« بسم الله القاصم المتكبرين . مردم دلير و بيدار خرمشهر ، توطئهها را كشف و عاملان آنها را افشا كنيم . مردم خرمشهر و نيز مردم خوزستان از خود ميپرسند چه كساني يا چه كسي ميخواهد اتحاد مقدس و لايزال مردم مسلمان عرب و عجم اين شهر را به تفرقه و نفاق بكشاند . ما سالهاي زيادي را در اين شهر در كنار هم زندگي كرديم ، با يكديگر معامله نموديم ، ازدواج كرديم و … تا كنون سخني از عرب يا عجم نشنيده بوديم ، اين نغمههاي شوم كه به گوش ميرسد از كجاست ؟
چه كسي ميفريبد ؟ چه كسي تحريك ميكند و دستور حمله به كانون مردمي و تنها مدافع حقوق مردم را صادر ميكند ؟ كانون چيست ، چه ميكند يا چه ميكرد ، اعضاي آن چه كساني بودند ، مردم در مورد آنها چه ميگويند و … ؟ كانون را بايد مردم بگويند چيست ؛ از مردم ، از آناني كه اعضاي آن را از 5 الي 10 سال پيش در اين شهر ميشناسند ، بايد پرسيد ؛ از آناني كه در سياهترين سالهاي اختناق شاهد فعاليت پي گير اعضاي كانون در گروهها ، سازمانهاي مخفي انقلابي چون منصورون ، ارتش انقلابي خلق مسلمان ، و … بودند . مردم فرزندان راستين خود را بخوبي ميشناسند ، ميشناسند و ميدانند كه چگونه ساواكيها ، مزدوران و استثمارگران را دستگير كردند ، به دهات و روستاها رفتند ، به خرابهها و بيغولههاي شهر رفتند و براي مستضعفين و ياريشان ، از مردم كمك خواستند . محصلين ، كانون و اعضاي آن را ميشناسند ، آنان با نمونه كارهاي فكري اسلاميكانون آشنايند و در كلاس هايش شركت نمودند و … . »
در بيانيه ، تحت عنوان “ خلاصهاي از آنچه كه ديروز ( 23/3/58 ) گذشت “ ، “ زمينههاي تحريكات قبلي “ به تفصيل بازگو شده است كه مهمترين نكات مورد اشاره به قرار زيراست :
ـ سخنرانيهاي آقاي شيخ محمد طاهر آل شبيرخاقاني كه طي آن به كانون و كميته و دولت و مسئولان و مدني صريح حمله كرده و همه را با هم به عنوان دشمنان حقوق از دست رفته مردم تلقي نمود .
ـ امريكايي خواندن مدني و مسئولان در سخنراني تحريك آميز قبل از يورش و نيز ذكر اين كه تمام ناراحتيها و تشنج ها و اختلاف افكنيها زير سر كانون است .
در بيانيه اضافه شده است كه شايد ناراحتي ايشان از كانون به دلايل زير ميباشد :
ـ دفاع هميشگي كانون به همراه مردم مسلمان خرمشهر از انتصابات امام خميني ( از آن جمله مدني ) .
ـ انعكاس خواست مردم از طرف كانون در مورد تشكيل مجدد دادگاههاي انقلاب كه با نقطه نظرات ايشان مبني بر عفو ، مغايرت دارد .
ـ تلاش پي گير و فعال اعضاي كانون و مردم شهر در مورد رسيدگي به وضع مستضعفين از طريق امكانات دولت و تاكيد هميشگي بر اتحاد و جذب بيشترين عناصر صديق عرب و عجم .
ـ ايشان هر نوع اعتراض مردم حتي سوال كردن آنها را به عنوان توطئه كانون ميبيند يا شايد براي ايشان چنين وانمود ميكنند .
در ادامه بيانيه درباره يورش ، چنين آمده است : « پس از سخنراني 25 دقيقهاي آقاي شيخ محمد طاهر آل شبيرخاقاني كه دقيق 15 دقيقه آن صريح يا به كنايه در مورد توطئههاي كانون و اين كه « كانون اجازه نميدهد حقوق از دست رفتهتان را به شما بدهند » بود ، عدهاي تقريب 30 الي 50 نفر از عمال شناخته شده ـ كه ما در فرصتهاي آينده آنان را افشا خواهيم كرد ـ به طرف كانون و ستاد پاسداران انقلاب آمدند . در آن جا به ستاد پاسداران حمله ور شدند و رگبار مسلسل را به سوي پاسداران گشودند . پاسداران از درگيري خودداري كردند و به بالاي ساختمان ستاد رفتند . آنان پس از مضروب كردن چند پاسدار ـ كه حال يك نفر آنان وخيم است ـ ستاد را از پايين با وسايل آتش زا كه از قبل تهيه ديده بودند به آتش كشيدند . پاسداران كه بالاي ساختمان مستقر بودند تنها براي رو شدن دست توطئه گران ، اسلحهها را زمين گذاشته تسليم شدند و ساختمان ستاد پاسداران فروريخت . زندانيان آن جا را كه سه ساواكي بودند با احترام خاصي پذيرايي كردند و پاسداران دستگيرشده را طي 5 ساعت زير شديدترين ضرب و جرح ها قرار دادند ! آنها همچنين به ساختمان كانون فرهنگي ـ نظامي يورش برده ، پروندهها را سوزاندند ـ كه در ميان آنها صدها پرونده وام بيكاران بود ـ و ساختمان فرو ريخت كه پس از فرو ريختن با كف زدن و هورا كشيدن ، فتح خود را به هم شادباش گفتند ! از زندانيان ـ كه 15 نفر از برادران پاسدار و اعضاي كانون بودند ـ پس از بازجويي و گرفتن تعهد مبني بر اين كه ديگر در فعاليتهاي كميته يا كانوني شركت نكنند ، آزاد شدند ، بجز دو نفر از برادران كه تنها به علت عجم بودن ، ساعتها به گروگان گرفتند وحتي محل آنان را نيز نگفتند ، ديگر برادران زنداني شده همه عرب بودند و اصولا تمام پاسداران و 70% اعضاي كانون ، عرب بودند و اين نشان دهنده وحدت راستين و هميشگي عرب و عجم است . ( 8 )
بيانيه شماره 2 نيز به قرار زير است :
« بسم الله رب المستضعفين . اصلاح خبر درج شده در كيهان : روزنامه كيهان شماره 10706 منتشره در تاريخ 24/3/58 در صفحه 8 خبري با عنوان “ زد و خورد در خرمشهر “ چاپ كرد . ما ( كانون فرهنگي ـ نظامي ) طي اين بيانيه مواردي از خبر منتشره را اصلاح كرده و خبرنگار اين
روزنامه را نسبت به درج خبر اصلاح شده موظف ميدانيم .
1ـ در عنوان ، نوشته بوديد : “ زد و خورد مسلحانه در خرمشهر “ و نيز در آغاز گزارش خبر از درگيري و برخورد داده و در متن خبر آورده بوديد : « قصد راهپيمايان رفتن به سازمان سياسي خلق عرب بوده است و هنگاميكه از كنار ستاد پاسداران و كانون فرهنگي ـ نظامي ميگذشتند ، درگيري پيش آمده است . » در زمان واقعه شما كجا بوديد ؟ آيا در مسجد امام صادق بوديد و بعد از سخنراني آقاي شيخ محمد طاهر آل شبيرخاقاني فرمودههاي ايشان مبني بر وابسته بودن اعضاي كانون به بيگانگان و اين كه كانون مردم را تحريك ميكند را شما در گزارشتان آوردهايد ؟ آيا نديديد و نشنيديد كه عدهاي شناخته شده در مسجد يكصدا نعره ميزدند : “ فليسقط الكانون “ ( پس كانون را بايد نابود و ساقط كرد ) ؟ آيا نديديد كه همان عده سوار بر ماشينهايشان با رگبار مسلسل بسرعت خود را به طرف ستاد پاسداران و كانون فرهنگي ـ نظاميرساندند ؟ آيا چگونه آنچه كه مردم خرمشهر خود شاهد و ناظرش بودند و به خاطر آن متحصن شدند ، بازار و ادارات را تعطيل نمودند ، انكار كرديد ؟ شما حتي عكس آن را گزارش دادهايد ! در كانون فرهنگي ـ نظامي تنها سه نفر نگهبان غير مسلح بودند ، زيرا كه اعضا و برادران بخوبي آگاه از توطئه تكرار وقايع گذشته خرمشهر و وقايعي همچون نقده و گنبد و سنندج بودند . از اين رو برادران سلاحهاي خود را قبلا از كانون خارج كرده و اكثر از محل مورد يورش مرتجعين وابسته به سازمان به اصطلاح سياسي خلق عرب خود را دور ساختند . اما برادران پاسدار مستقر در سپاه پاسداران تصور كردند كه قصد مهاجمين تحريك شده تنها يورش به كانون است زيرا كه از مسجد امام صادق تا خيابان امام خميني يكصدا شعار كانون بايد نابود گردد ، ميدادند . از طرفي با وجود 3 تن از مزدوران ساواك ( بحري ، گودرزيان ، فرامرزي ) در زندان ستاد پاسداران ، چند تن از پاسداران مسلح مامور نگهباني از زندانيان بودند ، آنها نيز در موقع يورش باز براي نشان دادن صداقت و آگاهي شان به بالاي ستاد رفته تا بهانهاي به دست مرتجعين تحريك شده سازمان به اصطلاح سياسي خلق عرب خوزستان ندهند . جيپ سواران كه يكصدا نعره ميكشيدند : « كانون بايد نابود شود . كانون عجمها بايد نابود شود . » به ساختمان ستاد پاسداران و سپس به كانون يورش بردند . آيا اين يك زد و خورد مسلحانه متقابل بود . ؟ ! آيا از كنار ساختمانهاي ستاد و كانون ميگذشتند ؟ ! با يورش وحشيانه ؟ ! ! !
2 ـ روزنامه محترم كيهان ! خبرنگار شما در گزارش آورده كه آقاي شيخ به دستگيري دو تن از بازرگانان معروف خرمشهر اعتراض كردهاند . اما چرا نام آنها يا گوشهاي از جناياتي كه سالهاي متمادي به مردم مستضعف و كارگران محروم كردهاند ذكري به ميان نياورده است . آقاي كارون را خبرنگار شما بايد بخوبي بشناسند و آقاي هريرام بود ، اين استثمارگري كه از خون مردم اين شهر خود را رنگين ميساخت ( و ميسازد ) ، دستگيري اين دو تن يكي از صدها فعاليت و اقدام كانون در جهت بهبود وضع كارگران و تصفيه عناصر ضدانقلابي بود .
3 ـ در خبر منتشرهامده است كه « درگيري مسلحانه آغاز شده ، به طوري كه در زمان كوتاه دو
ساختمان مقر سازمانهاي مزبور ( كانون و ستاد ) طعمه حريق شد و اثاثيه و اموال ضبط شده عمال رژيم سابق كه در اين ساختمانها نگهداري ميشد بكلي سوخت . » شما روزنامه محترم و نيز خبرنگاران از خود نميپرسيد چگونه دو ساختمان طعمه حريق شد ؟ شايد جرقهاي آسماني به ساختمانها اصابت كرده و يا اتصال برق و يا … ! و آيا مواد آتش زا و نارنجكهاي روسي را نديديد ؟ و نيز شما سخني از ضرب و جرح ها و شكنجههايي كه از ساعت 15 : 30 الي 1 نيمه شب و در مورد دو تن از برادران تا ساعت 3 نيمه شب [ اعمال شد ] سخني به ميان نياورديد ؛ از فحاشيها و …
4 ـ اما در آخرين پاراگراف آوردهايد كه « اين گروه ( متحصنين ) سپس در منزل آيت الله خاقاني اجتماع كردند و خواهان اعلام نظر ايشان … » آيا چنين بوده است ! ! ؟ … آيا ماده 10 قطعنامه مردم متحصن را نخوانديد يا در دهها بار قرائت حضور نداشتيد كه مردم از امام به علت عدم وجود مرجعي مذهبي مسئول خواستار فرستادن يك مرجع مسئول مذهبي شدهاند ؟ ( 9 )
88
سازمان سياسي خلق عرب در يك اقدام سياسي ـ تبليغاتي براي خنثي كردن فشارهاي موجود ، دخالت در حمله به كانون فرهنگي ـ نظامي را به طور تلويحي رد كرد . عبدالصاحب موسوي اصيل سخنگوي اين سازمان در اين باره گفت : « ما نيز سرگرم بررسي علل اين واقعه هستيم و معتقديم كه عاملين ماجرا بايد مجازات شوند . » ( 10 )
89
سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي حمله به كانون فرهنگي ـ نظامي را محكوم كرد . سازمان مذكور با انتشار اطلاعيه شماره 9 خود اعلام كرد : « يورش خصمانه به كانون فرهنگي ـ نظامي خرمشهر و ستاد كميته را كه با آتشسوزي و تخريب همراه بود و عدهاي زخمي در پي آورده ، بشدت محكوم ميكنيم و از ارگانهاي اجرايي امام خواستار رسيدگي فوري و شناسايي دستهاي پنهان پشت پرده اين حادثه ضدانقلابي هستيم . » ( 11 )
90
آيت الله لاهوتي كه با عدهاي از مسئولان سپاه به خوزستان سفر كرده است اعلام كرد كه سپاه در خوزستان تشكيل خواهد شد و او و همراهانش براي همين امر به اهواز آمدهاند . او همچنين بر اين كه وظيفه سپاه حفظ و نگهداري دستاوردهاي انقلاب است ، تاكيد كرد . ( 12 )
91
عزالدين حسيني در تهران طي يك مصاحبه مطبوعاتي ضمن بيان علت سفر خود به تهران و اهداف آن ، درباره آوارگان حوادث نقده نيز مطالبي عنوان كرد . وي گفت : اصولا مسافرت ما به دعوت وزير كشور بوده و براي ملاقات با امام خميني و آيت الله طالقاني و بعضي مقامات دولتي به تهران آمدهايم . هدف از اين مسافرت تفاهم بيشتر ميان جامعه روحانيت اهل تسنن و تشيع در سطح اعلاي روحانيت با حضرت امام خميني است . بحث و تبادل نظر در سطح كلي خواهد بود و البته مقدمهاي خواهد بود براي مذاكرات بعدي .
عزالدين حسيني ـ هنگام مصاحبه مطبوعاتي در تهران
وي افزود مسئله خودمختاري مسئلهاي است براي ملت كرد كه سالهاي متمادي است در پي به دست آوردن آن مبارزه ميكند و شهداي بسياري در اين راه داده است . تكرار ميكنم اين مسئله مربوط به خلق كرد در چارچوب ايران است و همه ملت كرد با ايدئولوژيهاي متفاوت خواستار اين حق مشروع و طبيعي است و اين تنها من نيستم ، اين تمام ملت كرد است كه خواستار اين حق مشروع و طبيعي خود ميباشد و بايد در سطح وسيعي پيرامون آن مذاكره بشود و از راه بحث و گفت وگو حل بشود و هدف اين مسافرت هم باز نمودن بيشتر راه مذاكره و تفاهم ميباشد . اين مسئله به هيچ وجه بوي تجزيه يا جدايي از ايران نميدهد بلكه ما در چارچوب ايران حق مشروع خود را ميخواهيم .
شيخ عزالدين حسيني درباره رقم 50000 آواره در حوادث نقده و زندگي آنها گفت : اين رقم كمي اغراق است ولي واقعيت اين است كه آوارگان وضع بغرنجي دارند ، در زير چادر زندگي ميكنند . جماعتي در اشنويه ، جماعتي در نقده و ديگر نقاط كردنشين و مردم زندگي اينها را تامين ميكنند ، ولي نميدانم روي چه اصلي دولت تا كنون به آنها توجهي نكرده است . ما تلاش ميكنيم آنها را به جاهاي اول خود بازگردانيم ولي به خاطر تشنج و ناامني كه در نقده موجود است هنوز موفق نشدهايم . اصولا بايد بگويم اين جنگ تحميلي بين كرد و ترك در نقده محكوم است . به طور كلي جنگ زشت است آن هم بين دو برادر كه سالها در كنار هم بودهاند ما يك
هيئت حسن نيت فرستاديم اروميه ولي به واسطه اين كه جماعت ضدانقلاب برهم زني ميكردند ، كارمان زياد به ثمر نرسيد . ( 13 )
گفتني است كه وي در مصاحبهاي ديگر با خبرگزاري فرانسه با اشاره به مسئله خودمختاري اذعان كرد : « دولت ايران هنوز هيچ پاسخ جدي و نهايي به اين گونه خواستههاي اقليت كرد نداده است . » ( 14 )
92
سازمان پيكار در راه آزادي طبقه كارگر مطابق مشي عموميگروههاي ضدنظام مرتبط با مسائل كردستان ، خواستار اخراج “ قياده موقت “ ( گروه بارزاني ) از ايران شد . اين سازمان اعلام كرد : « باند قياده موقت دست در دست مرتجعين محل با ترور و ارعاب روستاييان كرد را به تنگ آوردهاند . اين ميكروبهاي ويرانگر كه در فاجعه نقده نيز بخوبي از عهده وظايف ضدانقلابي خود برآمدند ، به پشتيباني عناصر مرتجع از جمله علامه مفتيزاده چندي است كه عمليات ايذايي عليه خلق كرد به راهانداختهاند . » ( 15 )
93
روزنامه مردم ارگان حزب توده ايران با تاكيد بر تصفيه ارتش ، نوشت : « دوباره سازي ارتش ضدمردمي و ضد دمكراتيك به يك ارتش ملي و دمكراتيك از مهمترين وظايفي است كه در برابر دولت جمهوري اسلامي قرار دارد … مقدم بر همه ، تصفيه ارتش از عناصري كه از سقوط رژيم دست نشانده پهلوي ناراضي اند ، ميباشد . » اين روزنامه در ادامه موضع حمايت و تاييد ( از اقدامات نظام جديد درباره ارتش ) به نقل از ابراهيم يزدي نوشت : « وزارت دفاع ملي به شدت مشغول بررسي كليه قراردادهاي نظامي است تا آنهايي را كه به نفع ما نيست ، تدريج لغو كند . » ( 16 )
94
امروز درباره وظايف و ماموريتهاي اصلي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اعلام شد كه اين سپاه با حركتهاي ضدانقلابي داخل و خارج كشور حتي اگر از طرف ارتش و دولت باشد مقابله خواهد كرد . آيت الله حسن لاهوتي در اين باره گفت : « وظيفه سپاه پاسداران انقلاب خنثي كردن هرگونه دسيسه و تحريك و حركت ضدانقلابي ولو از داخل ارتش و دولت است . » وي افزود : « براي اين كه از اين پس سرنوشت ما را در آن سوي اقيانوس ها تعيين نكنند ، سپاه پاسداران انقلاب به وجود آمد . » لاهوتي در بخش ديگري از سخنان خود گفت : « اين امكان وجود دارد كه در آينده و در صورت اجراي صحيح وظايف و هدفهاي پيشبيني شده ، گروهي از مشمولان در سپاه انقلاب خدمت كنند ، بدين معني كه عدهاي به جاي خدمت سربازي وارد سپاه انقلاب ميشوند و بعد از پايان اين دوران ، گروه تحقيق افراد واجد شرايط را از ميان آنان دعوت به ادامه خدمت در سپاه انقلاب اسلامي ميكنند . » وي اضافه كرد : « افراد سپاه پاسداران به هيچ وجه تفتيش عقايد و سانسور نخواهند كرد ولي در مقابل هر عقيدهاي كه منجر به حركت ضدانقلابي باشد ساكت
نخواهند نشست . اين سپاه از دو قسمت حرفهاي و آماتور تشكيل ميشود و حرفهاي تمام وقت و آماتورها ساعات بي كاري را در خدمت سپاه خواهند بود . داشتن حداقل سيكل و صداقت و درستكاري و ايمان و نداشتن سابقه سوء ، از واجبترين شرايط عضويت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران است . » لاهوتي افزود : « با فراگير شدن سپاه پاسداران انقلاب كه مجزا از ارتش ، شهرباني ، ژاندارمري و به صورت مستقل زير نظر شوراي انقلاب فعاليت ميكنند ، گروهي از افراد كميتههاي موجود جذب اين سپاه ميشوند و كميتهها منحل خواهند شد . » ( 17 )
95
با شكل گيري سياست خارجي جمهوري اسلامي ، يكي از مسائل عمده مطروحه اين است كه ايران به جنبش عدم تعهد ميپيوندد . دكتر يزدي وزير امورخارجه ايران در اين باره گفت : « دولت موقت ايران در حال حاضر مسئله پيوستن ايران به جنبش عدم تعهد و شركت هيئت نمايندگي ايران در كنفرانس سران كشورها و روساي غيرمتعهد در “ هاوانا “ را مورد بررسي قرار ميدهد . » ( 18 ) همچنين محمد مكري سفير ايران در مسكو در اين باره گفت : « ما هرگز اجازه نخواهيم داد كه كشور ما در آينده دوباره به پايگاه نظامي و جاسوسي عليه اتحاد شوروي مبدل شود . ما ميخواهيم غيرمتعهد باشيم و در اتحادهاي نظاميكه بر ضد كشور ديگري باشد ، شركت نخواهيم كرد . » ( 19 )
96
سرهنگ سيدابوالقاسم محمدحسيني دادستان ارتش جمهوري اسلامي ايران در بخشنامهاي به كليه دادستانهاي ارتش و واحدهاي نظامي اعلام كرد : « نظامياني كه از اين پس تحت تعقيب دادسراي انقلاب اسلامي ايران قرار ميگيرند ، فقط با برگ جلب از سوي دادسراي انقلاب و با حضور نماينده دادستان ارتش ، به وسيله ماموران دژبان مركز يا پادگانها دستگير خواهندشد و در زندانهاي دژبان نيز نگهداري ميشوند . »
دادستان ارتش جمهوري اسلامي ايران امروز در اين زمينه گفت : « با توجه به اين كه حضرت آيت الله العظمي امام خميني در فرماني تاكيد كردهاند كه ارتش ملي شده و به دامن اسلام برگشته است ، لذا ارتش لشكر اسلام محسوب ميشود و تعرض به لشكر اسلام نيز تعرض به اسلام است . با توجه به اين فرمان امام ، دادستاني ارتش با هماهنگي دادسراي انقلاب اسلامي ايران در مورد اتهامات نظاميان و دستگيري افراد ارتش ، نيروي دريايي ، نيروي هوايي ، نيروي زميني ، شهرباني و ژاندارمري تصميمات جديدي اتخاذ كردهاند كه از اين پس به موقع اجرا گذاشته ميشود . با توجه به اين هماهنگي ، مراتب طي بخشنامهاي به كليه دادستانهاي نظامي و واحدهاي نظامي ابلاغ شده است كه دقيق به مورد اجرا گذاشته شود . »
دادستان ارتش اضافه كرد : « آن دسته از نظامياني كه از سوي دادسراي انقلاب اسلامي ايران تحت تعقيب قرارميگيرند ، در صورت لزوم براي دستگيري آنها و يا بازرسي منازلشان ، از ماموران دژبان استفاده خواهد شد . برادران پاسدار و اعضاي كميتهها نبايد مستقيم متعرض نظاميان بشوند .
چون ديده شده در برخي موارد افراد مشكوك در مجاورت پادگانها به شناسايي نظاميان ميايستند و بعد آنها را تعقيب ميكنند و به صورتهاي مختلف حتي به شكل ربودن آنها مشكلاتي ايجاد ميكنند كه موجبات ناراحتي افراد نظامي و خانواده آنها و مسئولان پادگانها ميشود ، لذا براي جلوگيري از چنين مسائلي دادستاني ارتش با هماهنگي دادسراي انقلاب اسلامي ايران و دژبان پادگان مركز تصميم گرفت كه هيچ فرد نظامي را پادگانها به كساني كه براي دستگيري آنها مراجعه ميكنند تحويل ندهند ، مگر آن كه براي دستگيري آنها برگ جلب دادسراي انقلاب اسلامي صادر شده باشد و دستگيري نيز بايستي با حضور نماينده دادستان ارتش به وسيله ماموران دژبان صورت گيرد . »
به نوشته كيهان ، ضمن سرتيپ امير رحيمي فرمانده دژبان مركز كه در تصميمات جديد دادسراي انقلاب اسلامي و دادستاني ارتش هماهنگي داشته است ، طي نامه ايي پيشنهاد كرد كه هنگام محاكمه افسران و پرسنل نظامي ، يك افسر قضايي مطلع كه مورد تاييد شوراي عالي انقلاب باشد ، در دادگاههاي انقلاب حضور يابد . ( 20 )
97
حسن نزيه مديرعامل شركت ملي نفت ايران در يك گفت وگوي مطبوعاتي اعلام كرد : « اگر فكرعاجلي براي پارهاي مداخلات در جريانات روز مملكت نشود ، مشكلات روزبه روز بيشتر و نتيجه كار بدتر خواهد شد . » نزيه با تاكيد بر ضرورت صدور دستور امام خميني مبني بر “ ترك تعقيب عمومي “ ، گفت : به موازات اعلام ترك تعقيب عمومي ، تشكيل هيئت منصفه پيشنهادي به نظر من بايد كليه قواي اجرايي خصوص از لحاظ قوه قضائيه و نيروهاي انتظامي ، در دولت متمركز گردد و جميع كميتهها و پاسداران انقلاب به نحوي تحت نظر دولت ـ مثلا نخست وزير ، وزارت كشور و يا وزارت دفاع و يا شهرباني ـ قرار بگيرند تا بدين طريق ضابطه و انضباطي درتمركز قدرت و همچنين اعمال قدرت از جانب دولت پيدا شود و نگرانيهايي كه بر اثر تشتت فعلي در
حسن نزيه مدير عامل شركت ملي نفت ايران
زمينه اختيارات و قوا در مملكت پيدا شده است ، مرتفع شود . بدين ترتيب با ايجادتمركز و وحدت قوا زمينه مساعدتري براي پيشبرد هدفهاي انقلاب و پياده كردن برنامههاي اساسي
مملكت فراهم آيد .
در نيل سريع به اين مقصود مناسب خواهد بود كه از حضور امام خميني تقاضا شود كه ضمن اعلان ترك تعقيب عمومي ، از ناحيه رهبري انقلاب و دولت ـ طي بيانيهاي كليه كارفرمايان صنعت و تجارت و كشاورزي به كار دعوت شوند و به آنان اطمينان داده شود كه بدون تاييد و تصويب هيئت منصفه پيشنهادي احدي در معرض تعقيب شتاب زده نخواهد بود و همچنين از كليه كميتهها درخواست شود كه در امور اجرايي مداخله ننمايند و در حد مشاوره و همفكري ـ كه از جانب افراد صالح و مومن به انقلاب همواره ارزنده و محترم خواهد بود ـ با دولت همكاري كنند ، بديهي است زحمات و فداكاريهاي اعضاي كميتههاي انقلاب هرگز از خاطر ملت ايران فراموش نشده و نخواهد شد ولي نبايد انكار كرد در هيچ سيستم حكومتي نميتواند مسئوليت و اختيارات متشتت و متفرق و آشفته باشد . » ( 21 )
98
ابوالفتح بني صدر دادستان كل كشور در يك مصاحبه مطبوعاتي درباره لايحه عفو عمومي ، نحوه كار پاسداران و كميتههاي انقلاب و قوانين جاري كشور اعلام نظر كرد . وي درباره لايحه عفو عمومي گفت : « اين لايحه زير نظر كارشناسان قضايي تهيه شده كه تسليم دولت شد تا پس از تصويب هيئت دولت با فرمان امام خميني به اجرا گذاشته شود . در اين لايحه تصريح شده كه عفو عمومي شامل عاملين قتل و كشتار و كساني كه با شكنجه موجب قتل آزادي خواهان شدهاند و همچنين اقدام كنندگان عليه استقلال كشور و توطئه گران عليه انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ايران نخواهد شد . »
دادستان كل كشور درباره كميتهها و نحوه كار پاسداران نيز گفت : « اكثر افرادي كه در كميتهها مشغول كار هستند ، مردماني فداكار ، با ايمان و ميهن پرست هستند و در ميان آنها افراد معدودي دست به اقدامات خودسرانه ميزنند و يا باعث ناراحتي مردم ميگردند . با توجه به اقداماتي كه از سوي دادگاهها و دادسراها و مسئولان كميتهها به عمل آمده است ، كميتهها از افراد ناباب تصفيه خواهند شد . البته ناگفته نماند مادام كه نيروهاي شهرباني و ژاندارمري به طور كامل مستقر نشدهاند ، از وجود پاسداران براي حفظ امنيت شهرها استفاده خواهدشد و قرار است كميتهها تحت نظر مستقيم دولت فعاليت داشته باشند . »
وي در مورد قوانين جاري مملكت گفت : « مادام كه اين قوانين از سوي شوراي عالي انقلاب منسوخ نشده ، به قوت خود باقي است و مورد استفاده قرار ميگيرد ، اما در مواردي كه برخي از مواد آن با منافع و مصالح كشور منطبق نباشد ، تغيير خواهد كرد . » ( 22 )
99
سفارت امريكا در تهران در گزارشي تحت عنوان “ كردها و مسكو “ با قيد خيلي محرمانه و به شماره گزارش 1179 به تجزيه و تحليل ناآراميهاي كردستان ايران و نيز منافع و مواضع تركيه ، عراق و بخصوص شوروي در اين مورد ، پرداخته است . در اين گزارش ميخوانيم : « سقوط شاه از
اريكه قدرت ، توازن سياسي و نظامي را در ايران و خليج از اساس تغيير داد و با اين امر اميد خودمختاري ملي بيشتر اگر نه استقلال را در ميان كردهاي ايران بارور ساخت . با بالا گرفتن بحران ، آنها به طور فزايندهاي در تقاضاهايشان براي خودمختاري فعال و صريح شدند . انبارهاي قابل توجه اسلحه و مهمات به دستشان افتاد و در واقع نيروهاي امنيتي و ارتشي در مناطق كردنشين از فعاليت باز ماندند . در ماه مارس و آوريل [ اسفند ، فروردين و اريبهشت ] در زد و خورد با حكومت مركزي ، كردها نشان دادند كه دولت ايران هنوز آن قدر ضعيف است كه قادر به اعمال قدرت واقعي بر كردهاي ايران نيست و احتمالا مجبور خواهد بود كهامتيازاتي را در نظر بگيرد . مع هذا تاكنون كردها مدعي بودند كه تنها طالب خودمختاري فرهنگي و مشاركت در امور روزانه خودشان هستند و استقلال نميخواهند ليكن در عين حال ممكن است به انبار كردن اسلحه و مهمات بپردازند تا در صورتي كه مقامات سياسي به تقاضاهايشان پاسخ مثبت ندهند ، يك جنگ چريكي گسترده را آغاز نمايند ، مع هذا به علت نداشتن يك رهبر برجسته از فعاليت باز ماندند .
به سبب رويدادهاي ايران ، دولتهاي تركيه و عراق نگران احياء فعاليت كردها در كشورشان هستند . بعضي از تركها ادعا ميكنند كه كردهاي تركيه از جانب شوروي حمايت و مسلح ميشوند و تلاش ميكنند به منظور برپايي يك كردستان مستقل به رفقايشان در ايران بپيوندند . مع هذا كردهاي تركيه جز در چند مورد ماجراجويي فردي نسبت به جنبش بارزاني در عراق حتي در خلال دورههاي خودمختاري وسيع ترش واكنش نشان ندادند .
خط مشي رسمي عراق اين است كه مسئله كردها كهنه شده ، زيرا با سياست دولت بغداد مبني بر استقرار و اعطاي امتيازات اقتصادي به كردها ، از بحران اوضاع كاسته شده است . سفارت امريكا ( دفتر حفاظت منافع امريكا در بغداد ) معتقد است كه عراقيها صرف مشكلات را بهاميد از بين رفتن آن ناديده ميگيرند . اخير دولت بغداد سربازان بيشتري را به مناطق كردنشين اعزام داشته تا مرز با ايران را بسته و بر جريان امور نظارت دقيق داشته باشند .
اگر دولت ايران در اعمال كنترل بر مناطق دورافتاده ايران شكست بخورد و يا اين كه كشور به دامن يك جنگ داخلي و يا هرج و مرج سقوط كند ، احتمالا شورويها مايل به ارائه نوعي كمك مخفيانه خواهند بود ، مع هذا اين كار را صرف به خاطر افزايش نفوذشان در ايران به عنوان يك كل نه به عنوان ايجاد يك كردستان مستقل انجام خواهند داد ؛ همان طور كه در روزهاي قبل از سقوط شاه ظاهر مسكو تشخيص ميدهد سرمايه اصلي اش ، حزب توده بسيار كوچك و ضعيف تر از آن است كه بتواند به خودي خود يك نيروي عمده به شمار رود و اتحاد تاكتيكي با بعضي از گروههاي ملي گرا از جمله كردها ممكن است معقول به نظر آيد . » ( 23 )
100
تحركات ديپلماتيك عراق نشان دهنده آن است كه اين رژيم ، سياست نزديكي به كشورهاي عرب منطقه را در پيش گرفته است ؛ از جمله ، خبرگزاريها گزارش دادند : « طه ياسين رمضان نماينده
“ احمد حسن البكر “ رئيس جمهوري عراق و عضو شوراي انقلاب اين كشور براي ديداري از امارات متحده وارد ابوظبي شد . او خاطرنشان ساخت كه براي مذاكره درباره آخرين تحولات منطقه به كشورهاي عربي حوزه خليج فارس سفر كرده است . نماينده ويژه البكر قبلا از كويت ، عربستان ، بحرين و قطر ديدن كرده بود . » ( 24 )
منابع و ماخذ روزشمار 24/2/58
1 ـ روزنامه كيهان ، 26/2/58 ص 7 .
2 ـ روزنامه اطلاعات ، 25/2/58 ص 3 .
3 ـ سند شماره 209898 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ، قطعنامه مردم مسلمان خرمشهر ، 24/2/58 .
4 ـ ماخذ شماره 2 ، ص 3 .
5 ـ ماخذ شماره 2 ، ص 12 .
6 ـ روزنامه اطلاعات 26/2/58 ، ص 7 .
7 ـ م . احمدي ، امپرياليسم و خلق مستضعف خوزستان ( بي جا ، بي نا ، بي تا ) ص 19 .
8 ـ سند شماره 131184 ، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ، بيانيه شماره 1 ، كانون فرهنگي نظامي خرمشهر .
9 ـ سند شماره 209895 ، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ، بيانيه شماره 2 ، كانون فرهنگي نظامي خرمشهر .
10 ـ ماخذ شماره 2 ، ص 3 .
11 ـ اطلاعيه شماره 9 ، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ، 24/2/58 .
12 ـ روزنامه كيهان 24/2/58 ، ص 2 .
13 ـ ماخذ شماره 2 ، ص 2 .
14 ـ خبرگزاري پارس ، “ گزارشهاي ويژه “ نشريه شماره 52 ، 25/2/58 ، ص 6 ، خبرگزاري فرانسه .
15 ـ نشريه پيكار 24/2/58 ، ص 4 .
16 ـ روزنامه مردم ، ارگان حزب توده ايران ، شماره 13 ، 24/2/58 ، ص 6 .
17 ـ ماخذ شماره 12 ، ص 2 و روزنامه اطلاعات 24/2/58 ، ص 3 .
18 ـ ماخذ شماره 14 ، ص ص 16 ـ 15 ، راديو مسكو .
19 ـ ماخذ شماره 14 ، ص 15 ، راديو مسكو .
20 ـ ماخذ شماره 12 ، ص 2 .
21 ـ ماخذ شماره 12 ، ص 4 .
22 ـ ماخذ شماره 12 ، ص 8 .
23 ـ دانشجويان پيرو خط امام ، اسناد لانه جاسوسي ، جلد 31 كردستان 1 ( تهران : نشر لانه ، جلد 31 ، بي تا ) ص ص 145ـ140 .
24 ـ ماخذ شماره 17 ، ص 8 ، خبرگزاري رويتر .