روزشمــــار
پنج شنبه
21 تير 1358
17 شعبان 1399
12 ژوئيه 1979
792
اصغر ابراهيمي فرماندار اهواز اعلام كرد براي اجراي خلع سلاح عمومي در 568 روستاي تابع اهواز به زودي سپاه پاسداران عشايري تشكيل ميشود . وي گفت : از هر روستا و منطقه عشايري حومه اهواز چند نفر از جوانان تحصيل كرده و مؤمن به انقلاب استخدام خواهند شد و پس از تعليمات كافي ، به نام پاسداران روستايي در امر خلع سلاح عمومي و حفظ امنيت روستاهاي اهواز انجام وظيفه خواهند كرد .
فرماندار اهواز افزود : « در اجراي اين هدف توجه به اين نكته كه سلاحهاي توزيع شده امنيت منطقه را به خطر انداخته است و عاملي است براي عناصر ضدانقلابي در راه نفاق افكني و برادركشي ، خوشبختانه عشاير روستاهاي تابع اهواز ، زودتر از اولتيماتومي كه داده شده بود ، سلاحهاي خود را تحويل و تسليم فرمانداري كردند .
براي تسريع در اجراي اين برنامه در جلسهاي كه با حضور 300 تن از سران عشاير ، شيوخ و كدخدايان 568 روستاي حومه اهواز در فرمانداري اين شهرستان تشكيل شده بود ، حضار قطعنامهاي در اين مورد امضا كردند و متعهد شدند كه در مدت پانزده روز آينده كليه سلاحهاي روستاييان را به فرمانداري اهواز تحويل دهند . » فرماندار اهواز خاطر نشان ساخت : چنانچه در ظرف مدت اعلام شده ، ديگر عشاير حوزه اهواز سلاحهاي خود را تحويل ندهند ، خيلي قاطعانه و جدي با آنها رفتار خواهد شد .
ابراهيمي گفت : به طور كلي [ با ] يك برنامه طرحريزي شده ، در مدت يك ماه آينده تمام روستاهاي اهواز پاكسازي و تمام مردم خلع سلاح خواهند شد . ( 1 )
793
فرزند يكي از شيوخ سرشناس خوزستان با رأي دادگاه انقلاب اسلامي دزفول به اعدام محكوم و تيرباران شد . دادگاه انقلاب اسلامي دزفول عبدالرضا آل كثير فرزند يكي از شيوخ خوزستان را به اتهام فعاليتهاي ضدانقلابي و شروع به ايجاد بلوا و آشوب در منطقه دزفول ، محاكمه كرد .
دادگاه پس از رسيدگي به اتهامات عبدالرضا آل كثير وي را به اعدام محكوم كرد و حكم صادره بعدازظهر ديروز اجرا شد . از منزل محكوم مقادير زيادي اسلحه و فشنگ و نارنجك كشف شد . ( 2 ) ( خبر ضميمه دارد . )
794
آيت الله شيخ محمدطاهر آل شبيرخاقاني در نامة سرگشادهاي خطاب به مهندس بازرگان نوشت : « پس از قريب به پنج ماه كه از پيروزي انقلاب اسلامي ايران ميگذرد ، متأسفانه تاكنون اقدامات مؤثري براي جامه عمل پوشانيدن به اهداف واقعي انقلاب به عمل نيامده و روزبه روز بر نارساييهاي اقتصادي و اجتماعي افزوده ميگردد ، لذا در مورد اين وضع هشدار ميدهم . » شبيرخاقاني اضافه كرد : « هدف اصلي انقلاب اجراي كامل قوانين اسلامي بوده و ميباشد و ملت از دولت خود انتظار داشته و دارند كه مشكلات اقتصادي كشور با برنامهريزيهاي صحيح در زمينههاي صنايع مادر ، امور بازرگاني ، پروژههاي عمراني و برنامههاي رفاهي مرتفع شود تا از موج بي كاري و فساد و تباهي جامعه جلوگيري شود كه در اين زمينه جز ركود اقتصادي و افزودن خيل بي كاران كه موجب گسترش فساد اجتماعي ميشود تاكنون نتيجة ديگري ديده نشده است . » در قسمت ديگري از اين نامه آمده است : عموم مردم انتظار مشاركت رسمي در امور مربوط به كسب آزاديهاي فردي و اجتماعي را ميكشند ، آن هم پس از نيم قرن ديكتاتوري و خفقان ، ولي متأسفانه دولت شما بدون توجه به اهداف انقلاب اسلامي ملت ايران نه تنها در حدود وعدههاي خود عمل ننموده بلكه نسبت به عدم رعايت حقوق اجتماعي و آزاديكُشيهاي جاري نيز سكوت غيرقابل توجيه نموده است . صراحتاً اعلام ميدارد كه عدم اقدام در مورد وعدههاي اوليه دولت موجب بروز نارساييهاي موجود شده و چنانچه اين رويه كه مغاير اصول اسلامي است ادامه يابد ، منجر به تشنج و از هم پاشيدگي جامعه ميگردد . ( 3 )
از سوي ديگر ، حجت الاسلام شيخ عيسي خاقاني نيز در مصاحبه مطبوعاتي كه پس از ديدار وي با امام و نخست وزير و عده ديگري از مسئولان كشوري صورت گرفت ، در مورد وقايع خوزستان ، قانون اساسي و خواستههاي اعراب به اظهارنظر پرداخت . وي گفت : من براي هفت مطلب مهم به ديدار امام خميني و مقامات مملكتي رفتم . البته از همه گله دارم زيرا حس ميكردم منطقه دارد از بين ميرود . مطالبي كه مطرح شد چنين بود :
1 ـ براي حفظ و امنيت منطقه 2 ـ حفظ تماميت ارضي كشور 3 ـ اثبات حقوق حقة قوم عرب 4 ـ ايجاد فعاليتهاي عمراني و اقتصادي 5 ـ محاكمه و خلع يد عناصر مخرب و ضدانقلابي 6 ـ به كار گرفتن نيروي سازنده قوم عرب و ساير اهالي خوزستان در فعاليتهاي دولتي و خصوصي 7 ـ منع اتهام حقيقي افراد عرب منطقه .
مذاكراتي كه انجام دادم بيشتر با حضرت آيت اللهامام خميني و نخست وزير و معاونين ايشان و وزير كشور ، وزير امورخارجه و دادستان انقلاب و همچنين شوراي انقلاب بود ، موارد گفته شده مورد بحث واقع شد و قرار شد همه موارد را به مورد اجرا بگذارند و در صورت تأخير
در تصميم خواستههاي به حق ذكرشده ، مسئوليت هر اتفاقي به عهده خود آنان خواهد بود …
از شيخ عيسي خاقاني سؤال شد : چه مسائلي بين شما و رئيس امورخارجه مطرح شد ؟ وي پاسخ داد : جلوگيري از ورود اسلحه غيرمجاز از مرزهاي خارجي به مرز ايران ، چون شايعاتي در اين زمينه وجود داشت . سؤال شد : آيا صحبتي با وزير كشور در مورد منطقه و وضع موجود آن كردهايد ؟ وي گفت : خواستههاي مهمي كه با صباغيان وزير كشور مطرح نمودم ، چنين است :
1 ـ هشت درصد از نمايندگان مجلس خبرگان از بين ايرانيان عرب باشد .
2 ـ لغو هرگونه سانسور در مورد درج اخبار صحيح توسط كليه رسانههاي گروهي .
3 ـ كمكهاي ملي لازم و همچنين پشتيباني از كشاورزان براي توسعه كشاورزي و زير كشت بردن زمينهاي باير خوزستان و آغاز برنامههاي عمراني ، راه سازي و ساختن خانههاي ارزان قيمت براي كشاورزان و غيره به منظور ايجاد كار براي رفاه اهالي منطقه .
4 ـ تأمين خودمختاري قوميتهاي ايراني در قانون اساسي و امور استانها و شهرستانها توسط شورا و با مشاركت مردم اداره شود .
سؤال شد : چه مسائلي بين شما و امام خميني مطرح شد ؟ پاسخ داد : « بيشتر پيرامون وضعيت منطقه بود و دو علت مرا به اين جا كشاند : 1 ـ وجود مرز 2 ـ وجود نفت در منطقه . » حجت الاسلام خاقاني در پايان به اين موضوع اشاره كرد كه بعد از جريانات اخير خرمشهر هيچ يك از مسئولين مملكتي حتي از آيات اعظام براي نمونه يك تلگراف همدردي به اين منطقه مخابره نكردهاند و مسلماً مردم منطقه بيشتر از اينها انتظار دارند . ( 4 )
وي در مصاحبه ديگري كه با هفته نامه بامشاد در تهران انجام داد ، در مورد نتايج سفر خود به پايتخت و مذاكره با مقامات دولت گفت : من و ديگر همراهانم آنچه لازم بود به مقامات مختلف گفتيم و اوضاع منطقه را روشن كرديم اما اگر دولت به خواستههاي مردم منطقه توجه نكند و اقدامات فوري به عمل نياورد ، بر هم خوردن وضع خوزستان قطعي است و اين مطلب را پيشاپيش به دولت گفتهام . در حال حاضر سعي ما اين است كه حتي المقدور از درگيريهاي گروههاي مختلف جلوگيري كنيم لكن اين وضع زياد نميتواند دوام داشته باشد . با توجه به تحريكات مستمري كه از داخل و خارج مرز جريان دارد و با توجه به كثرت اسلحهاي كه همه روزه در جنوب پخش ميشود ، چنانچه دولت به وعدههاي خود عمل نكند ، كنترل اوضاع از دست همه خارج خواهد شد . من با اين اميد به خوزستان برميگردم كه دولت توجه فوري و عاجل به وضع منطقه بنمايد و وعدههاي خود را از قوه به فعل درآورد و در غير اين صورت ما ديگر هيچگونه مسئوليتي نداريم زيرا آنچه شرط بلاغ بود ، گفتيم . ( 5 )
795
“ علي شمس اردكاني “ سفير دولت جمهوري اسلامي ايران در كويت ، فاش كرد كه با استفاده از مداركي كه از سفارت ايران در كويت به دست آمده ، جبهه التحرير اهواز با ساواك همكاريهاي مؤثري داشته كه اين مدارك در يك گفت وگوي راديو تلويزيوني و مطبوعاتي در اختيار
رسانههاي گروهي قرار خواهد گرفت . ( 6 )
796
استانداري خوزستان در نامة محرمانهاي خطاب به مهندس بازرگان نخست وزير دولت موقت ، اعلام كرد : مدتي است كه عراق در خاك خود ولي نزديك نوارهاي مرزي ايران به ويژه در ايلام با شتاب به حفر چاههاي نفتي پرداخته است . ( 7 )
هاشم صباغيان وزير كشور نيز امروز در گفت وگويي با خبرنگار روزنامه اطلاعات گفت : « ما در مرز مشترك خود با عراق دچار مشكلات و توطئههايي هستيم . » وزير كشور توضيح داد : در مرز كردستان مشكل ما گذشتن كردهاي عراقي از مرز ايران ميباشد ، ولي مشكل اصلي ما در مرز مشترك عراق با خوزستان است ؛ در اين منطقه توطئههائي صورت ميگيرد و از خاك عراق اسلحه قاچاق براي رساندن به عوامل ضدانقلاب به سمت خاك ايران فرستاده ميشود .
وزير كشور افزود : توطئههاي ديگري نيز عليه انقلاب ايران در اين منطقه صورت ميگيرد و ما با شدت هرچه بيشتر جلو اين توطئهها را خواهيم گرفت . ( 8 )
797
در ادامه فعاليتهاي عراق در شناسايي مراكز و پاسگاههاي مرزي ايران ، فرمانداري خرمشهر به استناد گزارش گروهان ژاندارمري شهرستان مذكور ، به وزارت كشور اعلام كرد : مقارن ساعت 45 : 12 دقيقه روز 21/4/58 مشاهده گرديد يك دستگاه رنجرور قهوهاي روشن به سرنشيني پنج نفر كه همراهان افسران ارشد كشور عراق بودهاند روي جاده مرزي روبهرو ي پاسگاه مستقر شده و شروع به فيلمبرداري و عكس برداري از پاسگاه نمودند كه با اقدام مأمور پاسگاه از محل دور ميشوند ولي بار ديگر در ساعت 15 : 13 با استفاده از پشت بام گمرك اين اعمال تكرار گرديده است . ( 9 )
798
در ادامه جنگ تبليغاتي موجود بين ايران و عراق ، روزنامههاي عصر تهران تقريباً به طور مرتب دربارة عراق مقاله و گزارش درج ميكنند كه حاوي مطالب متنوعي است . در اين جا به عنوان نمونه از هر كدام مطلبي ذكر ميشود :
روزنامه كيهان در يك گزارش تحليلي با عنوان “ شورش و عصيان در ارتش عراق “ درباره پناهندگي نظاميان عراقي به جمهوري اسلامي ايران نوشت : پناه آوردن افسران و سربازان عراقي به ايران انقلابي با پناه آوردن فرزندان مسلمان عراقي كه خواهان امنيت و عدالت و صلح هستند و از حاكميت و استبداد سياه بعث عراق فرار ميكنند ، فرق دارد زيرا پناهندگي نظاميان معني ديگري در بر دارد و پرونده اوضاع بحراني ارتش عراق را برملا ميسازد . علاوه بر آن كه آشوب و هرج ومرج در ارتش عراق حكم فرماست و سربازان مورد تحقير و آزار قرار گرفته و افسران غيرحزبي را مورد توهين قرار داده و آنها را منجمد كردهاند ؛ علاوه بر آن جوترس و اضطراب كه دستگاههاي اطلاعاتي ارتش در ميان واحدهاي نيروهاي مسلح به وجود آوردهاند و مقامها و
پستهاي ارتشي را در ميان دوستان و اقوام و هواداران تقسيم نمودهاند ؛ اينها مسائل و امور ظاهري مسئله است ولي مسائل اصولي و اساسي كه خطرآفرين است ، مسائل زير است : اولاً سلطه و ديكتاتوري فردي از طرف بعضي از افسران حزبي در ارتش عراق ؛ ثانياً سلطه و ديكتاتوري فردي از طرف همان افسران حزبي و به وسيله ارتش بر عموم مردم و براساس اين سيستم نظامي بر كشور عراق حاكم هستند و سرنوشت سياسي و اقتصادي و فرهنگي و نظامي كشور را مورد بازيچه قرار دادهاند .
در ادامهاين مقاله آمده است : ارتش امروز عراق در شرايط و محيطي به سر ميبرد كه بر ارتش ايران زمان شاهنشاهي ميگذشت كه تحت سلطه مطلقه و استبدادي شاه بود و اطلاعات ارتش و ساواك در آن نفوذ داشته و به نفع رژيم شاهنشاهي و امپرياليسم امريكايي جاسوسي ميكردند و لذا ارتش وسيلهاي براي كوبيدن انقلاب ظفار قرار ميگيرد و يا به خيابانها گسيل ميشده و هزاران نفر از فرزندان انقلابي ايران را به خاك و خون ميكشاند . ارتش عراق امروز همانند ارتش ايران در زمان ديكتاتوري شاه است كه دست آويزي براي امپرياليزم بر عليه انقلاب بحق مردم قرارگرفته بود و اينك در شرايط بحراني و غيرطبيعي به سر ميبرند و نظاميان از ظلم و ديكتاتوري و اختناق رنج ميبرند ، زيرا اين ديكتاتوري را در صفوف ارتش و مردم ميبيند . اين وضع غيرطبيعي دوام ندارد و امكان ندارد كه ارتش و نظاميان هميشه در حالت ذلت و مظلوميت به سر ببرند . ( 10 )
روزنامه اطلاعات نيز طي گزارشي تحت عنوان “ توطئههاي چندجانبه عليه انقلاب ايران “ نوشت : خبرهاي گوناگوني كه از منابع مختلف ميرسد حكايت از اجراي طرحهاي چندجانبهاي از سوي صهيونيسم ، امپرياليسم آمريكا و پس ماندههاي رژيم ساقط شده شاه مخلوع عليه انقلاب ايران دارد . به موجب اين خبرها چند كانون توطئه عليهايران در كشورهاي خارج تشكيل شده است . در اين كانونها نه تنها عوامل ضدانقلاب تعليمات نظامي و چريكي ميبينند ، بلكه طرحهاي خرابكاري براي از بين بردن منابع و صنايع حياتي ايران ريخته ميشود . هدف درجه اول اين توطئهها متوجه مناطق جنوبي و غربي كشور است و حوادثي كه در روزهاي اخير در اين مناطق رخ داده است ، مؤيد شكل گرفتن اين توطئههاست . از جمله كساني كه خبر از توطئه عليه انقلاب ايران ميدهند ، “ حامد بيك كلاشي “ است كه بعد از 21 سال پناهندگي سياسي در عراق ، به ايران بازگشته است و طي يك گفت وگوي اختصاصي با خبرنگار اطلاعات در كرمانشاه ، گفت : “ عواملي در عراق عليه حكومت اسلامي ايران توطئه ميكنند و در تدارك توطئه بزرگي هستند . ساواكيها را پناه ميدهند ، زندگي آنها را فراهم ميسازند و از آنها عليه حكومت ايران استفاده ميكنند . “
حامد بيك كلاشي مبارز كُرد ، در مورد پاليزبان گفت : پاليزبان در مرزهاي ايران به سر ميبرد . آنچه مسلم است او هم با عوامل عراقي مشغول توطئه چيني عليه ايران است . اطلاع دارم كه عوامل عراقي در داخل ايران بويژه مناطق غربي جاسوس دارند و هر ماه براي آنها حقوق
ميفرستند . از طريق غرب كشور پول زيادي براي جاسوسان فرستاده ميشود اما اسلحه و مهمات عراقيها از طريق جنوب ايران وارد ميشود . ( 11 )
799
بنابرگزارش روزنامه جمهوري اسلامي ، اخيراً پاليزبان با كمك عدهاي از عناصر ضدانقلابي جلسهاي در ده “ ديزج “ تشكيل داده و در آن جلسه حمله به “ قره تپه “ و “ قوشچي “ و سپس تسخير نقده و “ جلديان “ مورد بررسي قرار گرفته است . بنابر اطلاعات واصله ، يكي از كشورهاي خارجي كليه مخارج اين توطئه را تعهد كرده است . ( 12 )
800
همافران پايگاه هوايي ششم شكاري بوشهر طي اطلاعيهاي اعلام كردند كه روزانه به مدت 2 ساعت تحصن مشروط خواهند داشت . در اطلاعيه همافران آمده است : ما همافران پايگاه هوايي بوشهر همگام با ساير همافران پايگاههاي هوايي ايران ، تا تحقق بخشيدن به خواستههاي پنج مادهاي پيشنهادي از طرف نمايندگان همافران ، تحصن مشروط خود را از تاريخ 16 تيرماه به عمل آورده و روزانه به مدت 2 ساعت در حسينيه ارشاد پايگاه ، در تحصن ميباشيم . ما همافران به اطلاع ميرسانيم كه :
1 ـ تعدادي از عوامل ارتجاع مشغول توطئهاي هستند كه با تحريكات مغرضانه خود ، گروهي از برادران درجهدار و افسر ما را با حيله و نيرنگ و تاكتيك معكوس نمودن واقعيات ، رودرروي ما قرار دهند كه اين مغاير با همبستگي انقلابي و خواسته ما پاسداران اين مرزوبوم و جمهوري اسلامي ايران ميباشد ، لذا در صورت بروز هرگونه حادثه ، ما همافران اين پايگاه به حكم وظيفه ، دستاندركاران اين گونه توطئههاي ضدمردمي را كه براي ما شناخته شده هستند ، محكوم و به هموطنان عزيز و دولت موقت و شوراي انقلاب اسلامي ايران معرفي خواهيم كرد .
2 ـ قبل از تحصن مشروط ، تعداد كافي هواپيما جهت دفاع از مرزهاي ايران آماده نموده بوديم كه پرواز دادن اين هواپيماها جهت پروازهاي تمريني به دليل تعمير شدن تعدادي از آنها - كه بر طرف كردن عيب آنها فقط در سطح مهارت همافران است - روز به روز آمادگي پايگاه را كاهش خواهد داد .
3 ـ ما با تحصن مشروط خود تمام دستگاههاي حساس اين پايگاه را مانند رادار ، دستگاههاي ارتباطي و دستگاههاي تسهيلات پروازي كه به وسيله همافران اداره ميشوند ، كاملاً آماده و عملياتي نگاه خواهيم داشت و اعلام ميكنيم فقط مسئوليت هواپيماهاي مسلح را كه در پروازهاي اضطراري از آنها استفاده ميشود ، تقبل مينماييم و مسئوليت حادثهاي را در پروازهاي عادي نميپذيريم . ( 13 )
801
امام خميني در جمع گروهي از بازاريان تهران دو موضوع قانون اساسي و مجلس خبرگان و وضعيت بازار و اقتصاد كشور را مورد توجه قرار دادند و خطاب به بازاريان گفتند :
مطالب شما دو بخش بود : يكي راجع به امور بازرگاني و بازار و برگرداندن بازار را به يك بازار اسلامي كه اشخاصي كه بر خلاف موازين اعمالي ميكنند ، جلوگيري بشود ، يكي هم راجع به قانون اساسي و وضع قانون اساسي . من حالا اعتقادم اين است كه آن قسمت اول يك قدري ما صبر بكنيم و قسمت ثاني كه الان اولويت دارد ، در آن صحبت بكنيم و بعد مربوط به آن اقدام بكنيم .
الان چيزي كه مطرح است كه اساس اسلام و اساس مذهب مبتني بر آن است و آن قانون اساسي مملكت است .
… از اين جهت در اين وقت بايد همه توجه به آن دو تا مطلب باشد : يكي تدوين قانون اساسي يعني نظر در قانون اساسي كه شماها هر كس صاحب نظرند ، نظر بدهند و يكي هم انتخاب اشخاصي كه بايد بشود ؛ اشخاصي كه متدين باشند ، اشخاصي كه اهل نظر باشند ، شرقي و غربي نباشند ، مورد اطمينان جامعه باشند . اين چند نفري كه در تهران شده است ، بايد يك همچون اشخاصي باشند كه البته يك معرفي هم بعضي اشخاص صاحب نظر ميكنند . در هر صورت الان طرح همه چيزها - چون طرحهاي زيادي الان هي ميآيد- طرح همه چيزها الان يك قدري با مسير مخالفت دارد ، آن چيزها قدم قدم بايد پيش رفت ؛ يعني هرچي در هر وقتي كه موقعش هست ؛ يك مسائلي است كه حالا موقعش است ، يك مسائلي است كه بعد موقعش است ، يك مسائلي است كه متأخرتر .
آن كه الان مطرح است ، آنهايي است كه اساس حكومت ماست . اگر در اساس قانون اساسي ما يك خدشهاي بشود ، يك اشتباهي باشد يا عمدي يا خطئي ، اين سرنوشت يك مملكتي را عوض ميكند ، بنابراين الان راجع به اصناف و گرفتاريهايي كه در اصناف است و چيزهايي كه در بازار واقع ميشود ، الان طرح اين مسئله يك قدري زود است . اين ، طرح اين مسئله بايد بشود كه همه نظر بدهيد راجع به قانون اساسي ، قوايتان را صرف اين مطلب بكنيد ؛ الان ما احتياجمان به اين مسئله است ، نه احتياجمان به بازار . الان اگر - راجع - به ما همه احتياجات داريم ؛ خوب مدارس ما نواقص دارد ، بايد رفع بشود ؛ دانشگاه هم نواقص دارد ، دادگستري هم نواقص دارد ، همه اينها بايد رفع بشود ، اما اگر ما حالا از اين مطلبي كه الان اساسي است براي ما ، دست برداريم و برويم سراغ آن مسائل ، خداي نخواسته رخنه ميكنند در اين مسئله اساسي ما ، بعد هم اگر خداي نخواسته آنها غلبه بكنند ، ديگر نه بازاري براي شما ميماند و نه مدرسهاي براي ما .
… يكياش هم قضيه بازار است ، يكياش هم كه حالا هم خوب ، صحبتش هست قضيه گران فروشيهاي زياد . آخر فكر نميكنند اينهايي كه اجحاف اين قدر ميكنند ، گران فروشي اين قدر ميكنند كه اين برادرهايشان ، اين بيچارهها ، اين سر و پا برهنهها كه فرياد كردند توي اين خيابانها و خونشان را دادند ، حالا بايد اين طور باهاشان معامله كنند كه يك كس كه هيچ ندارد نتواند هندوانه بخرد و در تابستان يك فقيري كه چند تا بچه دارد نتواند هندوانه بخرد ، نتواند يك ميوهاي براي زن و بچهاش ببرد ، براي اين كه وضع گراني آن طور است ! و ما نميدانيم بايد چه
بكنيم . آيا ميشود كه در بازار يك خيرمنداني باشند يك دكانهايي باز كنند عمومي براي مردم با يك قيمت مناسبتري رويش بگذارند تا اين گران فروشي تمام بشود ؟ اين را ديگر نميدانم حالا . ( 14 )
802
سفارت امريكا در تهران در گزارشي به امضاي لينگن براي وزارت امورخارجه آن كشور با طبقهبندي سري و موضوع : “ تقاضاي راهنمايي جهت توسعه نيروي دريايي امريكا در اقيانوس هند ، درياي عمان و خليج فارس “ ، نوشت :
طي مذاكرات اخير با وزارت امورخارجه ( ايران ) ، از ما در مورد نقل و انتقالات نيروي دريايي آمريكا در منطقه سؤال شده است ، خصوصاً اين كه اخيراً فرماندهي نيروي خاورميانه ( گروه LASALIE ) فزوني يافتهاند . تلگراف مرجع حاكي از آن است كه تعداد مجموع به چهار واحد رسيده است . تقاضاي اطلاعات و راهنمايي درباره آن داريم كه اين مطلب را چگونه ارائه دهيم .
وزارت امور خارجه ( ايران ) ظاهراً بر سر شايعات و حدسيات نگران است و شبح يك نيروي ويژه ، آنها را دچار اضطراب كرده است . ( 15 )
ضميمه خبر شماره 793
سردار غلامعلي رشيد مسئول كنوني معاونت اطلاعات و عمليات ستاد فرماندهي كل قوا و مسئول اسبق واحد اطلاعات و عمليات سپاه پاسداران دزفول دربارة عملكرد و چگونگي دستگيري عبدالرضا آل كثير در حاشيه پيش نويس خبر مذكور چنين نوشت : عبدالرضا آل كثير پس از پيروزي انقلاب اسلامي به عمّارة عراق رفت و پس از گذراندن يك دورة آموزشي در آنجا ، با 500 قبضه سلاح از تيربار گرفته تا آرپي جي 7 و كلاشينكف و … به ايران برگشت و در روستاهاي اطراف هفت تپه در شرق شوش گروهي مسلح تشكيل داد و به اقدامات مسلحانه و خرابكاري عليه انقلاب اسلامي پرداخت . به منظور انهدام اين گروه و دستگيري اعضاي آن ، يك روز صبح زود همراه با 250 پاسدار سپاه و كميته ، روستاي محل استقرار وي را محاصره كرديم . درگيري براي دستگيري وي دو ساعت طول كشيد . آنها به شدت مقاومت ميكردند و با كلاش و نارنجك با ما ميجنگيدند . سرانجام عبدالرضا آل كثير را وادار به تسليم كرديم و به همراه 12 نفر از افرادش دستگير كرديم . 16
منابع و مآخذ روزشمار 21/4/1358
1 ـ روزنامه اطلاعات ، 21/4/1358 ، ص 3 .
2 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 12 .
3 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 12 .
4 ـ روزنامه كيهان ، 21/4/1358 ، ص 6 .
5 ـ هفته نامه بامشاد ، سال اول ، شماره 31 ، انتشارات سهامي سرشار 23 تا 30 تير 1358 ، ص 6 .
6 ـ روزنامه اطلاعات ، 23/4/1358 ، ص ص 1 تا 11 .
7 ـ سند شمارة 034674 ، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : نامه محرمانه مورخ 21/4/1358 ، استانداري خوزستان به نخست وزير .
8 ـ روزنامه اطلاعات ، 23/4/1358 ، ص 1 .
9 ـ سند شمارة 034677 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : گزارش فرماندار خرمشهر به وزارت كشور .
10 ـ روزنامه كيهان ، 20/4/1358 ، ص 11 .
11 ـ مأخذ شماره 8 ، ص 1 .
12 ـ روزنامه جمهوري اسلامي ، 21/4/1358 ، ص 2 .
13 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 11 .
14 ـ مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي ، صحيفه نور ، مجموعه رهنمودهاي امام خميني ، جلد8 ( تهران : وزارت ارشاد اسلامي ، چاپ اول ، 1361 ) ص ص 109 تا 111 .
15 ـ دانشجويان پيرو خط امام ، اسناد لانه جاسوسي امريكا ، جلد34 ( تهران : نشر لانه جاسوسي ، بي تا ) ص 154 .