روزشمار

دوشنبه

14 اسفند 1357

6 ربيع الثاني 1399

5 مارس 1979

254

دريادار مدني وزير دفاع ملي ايران ، طي يك مصاحبه كه از تلويزيون پخش شد ، درباره سقوط ارتش شاه در روزهاي 21 و 22 بهمن ، خط مشي و برنامه‌هاي آتي نيروهاي مسلح ، بازسازي و  تصفيه در ارتش و … سخن گفت . دريادار مدني در آغاز مصاحبه درباره خط مشي ارتش ،  برنامه‌هاي آينده نيروهاي مسلح ، علت تغيير نام وزارت جنگ به وزارت دفاع گفت : « اصولاً ارتش  ونيروهاي مسلح جمهوري‌اسلامي ايران بر عكس مأموريتهاي قبليش كه خدمت به استعمار بود ،  از اين پس رسالتي ميهني به عهده خواهد داشت و در كنار مردم ايران خواهد بود . در آغاز چنين  رسالتي ضرورت داشت كه نام وزارت جنگ به وزارت دفاع تبديل شود، زيرا ما با كسي جنگ  نداريم و فقط از ملت ايران دفاع مي‌كنيم ، نه از يك فرد بخصوص . اقداماتي شد كه افراد نظامي  بتوانند در دانشگاهها شركت كنند ، سخنرانيهايي در زمينه‌هاي سياسي، اقتصادي و فني برايشان  برگزار شود . تسهيلاتي براي كادر نيروهاي مسلح ملي قائل شديم و حتي پيش‌بيني شده كه در  فرصتهاي مناسب ، افراد نظامي در انتخابات شركت كنند . در نتيجه يك بُعدي انديشيدن و اطاعت  كوركورانه افراد نيروي مسلح به صورت گذشته به فرمانبرداريهاي آگاهانه تبديل بشود . از سوي  ديگر ، پس از آن كه زمينه‌هاي كافي فراهم شد ، افراد نيروهاي مسلح خواهند توانست مثل ساير  كشورهاي پيشرفته جهان در احزاب سياسي شركت وعضويت داشته باشند و منعي براي آنها  وجود نخواهد داشت.»

وي در مورد قراردادهاي خارجي گفت: « در كليه قراردادهاي وزارت دفاع و ساير وزارتخانه‌ها  با خارجيان ، بايد تجديد نظر بشود . اين قراردادها در وزارت دفاع و نيروهاي مسلح با شرايطي كه  منافع و مصالح مردم ايران را در برداشته باشد ، منطبق خواهد شد . »

مدني در مورد بازسازي ارتش و تصفيه وسيع آن و استفاده از نيروهاي جوان و در هم ريختن  نظاميان كهنه ارتش گفت: « در گذشته اگر فسادي وجود داشت ، اين منحصر به نظاميها نمي‌شد و  در هر سازمان و تشكيلاتي فساد وجود داشت ؛ بنابراين لبه تيغ تيز را متوجه نظامي‌ها كردن و آنها  را مورد حمله قرار دادن ، بي‌انصافي است . پس ارتش هم از اين واقعيت بركنار نبود ولي اگر بخواهيم بگوييم صد در صد گروهي خوب هستند يا بد ، يك داوري غلط است . بنابراين مردماني كه در طول زمان، صداقتشان را نشان داده‌اند و پاك هستند ، چرا بايد كنار گذاشته شوند ؟ از همين افراد ، ارتش  مردمي و انساني براي خدمت به ملت ايران خواهيم ساخت . »

وزير دفاع ملي درباره روزهاي 21 و 22 بهمن كه مبارزه دليرانه مردم تهران موجب سقوط  پادگانهاي نظامي و مآلاً سقوط رژيم شاهنشاهي و پيروزي ملت ايران گرديد و همچنين در مورد علت سقوط ارتش تا دندان مسلح و اسرار اين شكست گفت : « سران ارتش ودستگاه شاه سابق  برنامه‌هاي ضدمردمي وسيعي براي تخريب كشور داشتند و از كشتار ميليونها نفر هم اگر  مي‌توانستند ، مضايقه نداشتند . برنامه‌هايي داشتند براي از بين بردن منابع ثروت و درهم شكستن  قدرت مقاومت مردم ، اين برنامه‌ها را همان عناصر ملي و مردمي درون ارتش درهم شكستند و ارتشي  را كه ظاهراً ملت بيان مي‌كنند كه آن را شكست داده‌اند ، در حقيقت برادران و مجاهدان در صفوف  ارتش به هم پيوستند و سران فاسد ارتش را شكست دادند . ارتش شكست نخورد ، بلكه ارتش ملي در  كنار مردم قرار گرفت و رهبران فاسد آن زمان و نظام فاسد شاه خائن را از بين بردند و اين بود اصل  قضايا در روزهاي 21 و 22 بهمن و مسلماً ريز برنامه‌ها و نقشه‌هايي را در باره توطئه‌هايي كه  چيده شده بود ، در دست داريم كه در فرصتهاي ديگر به ملت عرضه خواهد شد . »

وزير دفاع درباره نقش ژنرال هايزر آمريكايي كه در بحبوحة ناآراميهاي ايران در تهران به سر  مي‌برد ، گفت : « ژنرال هايزر برنامه‌هايي را طرح‌ريزي كرده بود كه در صورت امكان كودتايي به سود  شاه به وجود آورد و يا كودتايي به سود غرب و ضدايراني و ضد مردم مبارز ملت ايران كه به رهبري  امام خميني با استبداد مي‌جنگيدند . ولي سرانجام متوجه شدند كه بناي استبداد و موريانه خورده  شاه ديگر به كارشان نمي‌آيد . »

مدني در مورد كاهش دوره نظام وظيفه گفت : « بطور كلي همه قوانين ضدمردمي ، چه در وزارت  دفاع و چه در سازمانهاي ديگر مملكتي ، لغو خواهد شد . ازجمله دوسال خدمت نظام وظيفه كه  براي ملت ايران خيلي زياد بود . به نظر من آموزش نظامي چهار ماه كافي است و هشت ماه هم  حداكثر تجربه عملي و سال دوم فقط اتلاف وقت بود كه به همين خاطر طرح تقليل مدت زمان  نظام وظيفه را دولت تصويب كرد كه اجرا مي‌شود . بنابراين معافي به شكل سابق در نظام وظيفه  نخواهد بود و كساني كه در حال خدمت هستند ، مشمول اين قانون نمي‌شوند ولي مشغول  بررسيهايي هستيم كه در موردشان تصميم بگيريم . »

مدني درباره پايگاه عظيم چاه‌بهار كه با همكاري امريكا ساخته شده و ساختمانهايي نظير آن  گفت : « در خليج‌فارس و اقيانوس هند به موازات بنادر نظامي بايستي بنادر اقتصادي داشته باشيم .  چون قدرت دريايي تنها قدرت نظامي نيست ، بلكه مهمتر از آن قدرت اقتصادي ، قدرت  دريانوردي ، قدرت ماهيگيري و آمادگي بنادر است ؛ در حالي كه در گذشته فقط به قدرت نظامي  اين مناطق مي‌پرداختند . اين برنامه‌ها و طرح چاه‌بهار كه بسيار ضدمردمي است ، تغيير خواهد كرد . با  بررسيهايي كه شده ، هزينه طرح چاه‌بهار تا چهار ميليارد دلار مي‌رسد كه به هيچ‌وجه انجام آن به  
صلاح و صرف ملت ايران نيست كه به همين جهت تعطيل شده و فعلاً مبلغي در حدود سيصد  ميليون دلار هزينه صرف و تاسيساتي خريده شده است و براي اينكه ضرر نكرده باشيم ، سعي  خواهيم كرد تاسيساتي بسازيم كه يا به كار شيلات بيايد و يا به عنوان پايگاه هوايي خودمان داشته  باشيم . » ( 1 ) 

255

در تداوم پاكسازي ارتش ، رئيس ستاد كل ارتش اعلام كرد كه از تاريخ 14/12/57 ، 32 نفر  ديگر از افسران ارتش بازنشسته مي‌گردند . ( 2 ) همچنين سرلشكر بازنشسته عبدالله خواجه‌نوري رئيس  سابق دادگاه نظامي ، سپهبد بازنشسته فخر مدرس رئيس سابق دادرسي ، سرتيپ بازنشسته علي‌اكبر  يزدجري فرماندار نظامي سابق مشهد ، سرلشكر بازنشسته احمد بيدآبادي فرماندار نظامي سابق  تبريز ( خبر ضميمه دارد ) ، سرهنگ منصور زماني رئيس سابق زندان سياسي قصر ، سالار جاف  نماينده سابق مجلس منحله شورا و عامل كشتار پاوه ، جهانگيري شكنجه‌گر ساواك و گروهبان‌دوم  ميرشكاري مأمور فرمانداري نظامي آبادان اعدام شدند . ( 3 ) 

256

به گزارش رويتر : « كليه اتباع انگليسي كه در پروژه‌هاي دفاعي ايران كار مي‌كردند ، در خلال  هفته گذشته به كشور خود بازگشتند . به گفته منابع انگليسي ، آخرين عده از انگليسي‌هايي كه در  ايران كار مي‌كردند ، از كارمندان اداره فروش وزارت دفاع انگليس و قسمت خدمات نظامي  بين‌المللي بوده‌اند . گفته مي‌شود چند صد انگليسي در اين قسمت در تهران مشغول به كار بوده‌اند .  اما اين تعداد در هفته گذشته به هفت تن رسيده بود كه دو نفر از آنها نيز توسط مقامات انقلابي  ايران بازداشت شدند و در يك زندان از آنها بازجويي شد . » ( 4 ) 

257

گروهي از درجه‌داران و افراد پادگان ژاندارمري ونك كه نام آن به پادگان دكتر علي شريعتي  تغيير يافته است در بيانيه‌اي خواسته‌هاي خود را به اين شرح اعلام كردند :

 « 1ـ تبديل ساختمان زندان به حمام براي استفاده پرسنل ؛ 2ـ شركت درجه‌داران در كليه  كميسيونها و تصميم‌گيريها از وضع مملكت و سرنوشت خود ؛ 3ـ تاسيس مسجد مناسب در  پادگان به منظور ارشاد درجه‌‌داران در امور مذهبي و سياسي ؛ 4ـ به هيچ عنوان فرماندهي با درجه  اميري در اين پادگان گمارده نشود ؛ 5ـ رسيدگي به نحوه پرداخت حق مسكن افسري و درجه‌داران كه  در حال حاضر عادلانه نمي‌باشد ؛ 6ـ حذف نام محلها و مكانهاي اختصاصي از قبيل  باشگاههاي افسران و ساير تاسيسات خصوصي و بخشهاي بيمارستاني كه فاصله طبقاتي را  فاحش مي‌سازد و استفاده از آنها بطور اعم براي درجه‌داران سازمان ژاندارمري ملي اسلامي . »

به نوشته روزنامه اطلاعات كليه پرسنل اين پادگان پشتيباني خود را از دولت بازرگان اعلام  كرده‌اند . ( 5 ) 

 

258

تلگرافي با امضاي جامعه دانش‌آموزان سنندج ، خطاب به صادق قطب‌زاده سرپرست راديو  تلويزيون در روزنامه اطلاعات درج شد كه در آن ضمن تقاضاي مبارزه با هر نوع سانسور آمده  است : « بدين وسيله اخطار مي‌كنيم كه اگر از اين تاريخ تا 48 ساعت ديگر سانسور جديدي كه  توسط شما به مراكز راديو و تلويزيوني كشور تحميل شده است و طي اعلاميه‌اي كه در روز  13/12/57 ساعت يك و سه چهارم از صداي كردستان پخش شد ، لغو نشود به نشانه اعتراض  ابتدا اقدام به راهپيمايي و در صورت عدم توجه ، اعتصاب نشسته خواهيم كرد . » ( 6 ) 

259

گروهي كه خود را " روشنفكران عرب خوزستان " مي‌خوانند ، طي جلسه‌اي در اهواز خواستار  شناسايي حقوق فرهنگي و ملي خلق عرب ايران شدند . در قطعنامه‌اي كه توسط اين گروه منتشر  شد ، خواسته‌هاي آنان به شرح زير آمده است :

 « 1ـ شناسايي حقوق فرهنگي و ملي خلق عرب ايران ؛ 2ـ مشاركت در مجلس مؤسسان به  نسبت جمعيت عرب ؛ 3ـ دمكراسي براي همه و از جمله خلق عرب ايران . »

گروه مذكور در پايان از رسانه‌هاي گروهي خواستند به جاي لفظ " عشاير عرب " لفظ " خلق  عرب " را به كار گيرند و جمعيت واقعي خلق عرب ايران را كه بيش از ارقام ذكر شده در  رسانه‌هاست ، ذكر كنند . ( 7 ) 

260

گروهي كه در روزنامه كيهان " حدود سيصد نفر از فرهنگيان منطقه سراوان " خوانده شدند ، با  انتشار قطعنامه شانزده ماده‌اي ، خواسته‌هاي خود را اعلام كردند . از جمله : حق تعيين سرنوشت مردم  بلوچ به دست خودشان با درنظر گرفتن اين كه هرگونه تجزيه‌طلبي محكوم است ؛ محاكمه تمام  مرتجعين كه به نحوي جلو رشد استعدادهاي منطقه را گرفته‌اند ؛ آزادي بيان ، عقيده ، مذهب و  اجتماعات براي همه گروهها ؛ برچيدن پايگاههاي نظامي در منطقه و صرف بودجه آن براي عمران  منطقه ؛ لغو كليه قراردادهاي خارجي و گرفتن غرامت قراردادهاي تحميلي گذشته ؛ انحلال ارتش  ضدخلقي و ايجاد ارتش مردمي . ( 8 ) 

261

سازمان مجاهدين خلق ، همچنان با سرعت به گسترش تشكيلات خود مي‌پردازد از جمله ،  شاخة جنبش ملي مجاهدين خلق در امام‌شهر ( شاهرود ) فعاليت خود را آغاز كرده است و طي  اطلاعيه‌اي از مردم دعوت كرد كه براي پاسخ به ضرورتهاي جامعه ، در اين مرحله از انقلاب به آنها  بپيوندند . علاوه بر اين جنبش ملي مجاهدين كاشان ، وابسته به مركز اعلام موجوديت كرد و در  سالن پرورشي كاشان مستقر شد .

در آمل نيز شعبه سازمان ، كار خود را در طبقه فوقاني ساختمان نوبنياد بانك رفاه كارگران اين  شهر شروع كرد . از سوي ديگر ، اولين شماره از روزنامه " پيام خلق " از طرف اين سازمان انتشار  
يافت . در سرمقاله اين روزنامه آمده است : « حال كه حصار جبرگونه فرهنگ سنتي به وسيله خون  پاك شهيدان پيشتاز سازمان مجاهدين خلق و معلم مجاهد ، شريعتي شكسته شده است و اسلام  بار ديگر با خون فرزندان راستين خلق ، حياتي دوباره يافته است و مي‌رود كه شكل بگيرد و نقش  تاريخي خود را ايفا نمايد تا ما بتوانيم بيانگر آن چيزي باشيم كه آنها مي‌خواستندومي‌خواهند … » ( 9 ) 

262

مراسم بزرگداشت دكتر محمد مصدق با شركت گروهها ، سازمانهاي سياسي و اقشار مختلف  مردم كه مطبوعات تعداد آنها را " يك ميليون نفر " عنوان كردند در آرامگاه وي در احمدآباد كرج  برگزار شد . به نوشته روزنامه كيهان بيش از هر گروه ديگر شعارها و عكسهاي شهيدان سازمانهاي  فدايي خلق ايران و مجاهدين خلق ايران به چشم مي‌خورد در حالي كه از جبهه ملي ايران كمتر  اثري بود . ( 10 ) همچنين به نوشته روزنامه اطلاعات روي بسياري از اتومبيلها و اتوبوسها ، شعارهايي  از سازمان مجاهدين خلق ، چريكهاي فدايي خلق ، جبهه ملي و حزب توده به چشم مي‌خورد . ( 11 ) 

در اين مراسم شخصيتها و گروههاي مختلف به اعلام موضع پرداختند . از جمله آيت‌الله  طالقاني ضمن دعوت همه گروهها و سازمانها به وحدت و حمايت از دولت موقت اظهار داشت :   « اين دولتي كه فعلاً مسؤوليت خطير را در پيش گرفته ، بارها گفته‌ام ، نه دولت ايده‌آل شما چپ‌گراها نه راست‌گراهاست و نه ايده‌آل من است . اما ايده‌آل غير از واقعيات است . » آيت‌الله طالقاني  ضمن تقبيح حمله به ارتش گفت : « ارتش ما متلاشي شده است ، اين‌قدر شعار متلاشي شدن ارتش  را ندهيد ، خدا مي‌داند كه اين شعار به مصلحت نيست . ارتش بايد باشد ، [ البته ] ارتش ملّي ، ارتش  تصفيه شده . ميليونها خرج اين ارتش شده است ، خرج اين وسايل شده است ، آيا اين را بايد توي  دريا بريزيم و بالاخره بايد متخصصيني باشند كه بشناسند . نظام ارتش بد بوده ، نه ارتش . مگر ما فراموش كرده‌ايم كه نظام هواپيمايي ( پرسنل نيروي هوايي ) چه خونها دادند ، چه حماسه‌ها ،  سربازاني كه شبها به منزل من مي‌آمدند ، افسراني كه مي‌آمدند ، چه گريه‌ها ، چه ناله‌ها! اينها برادران  من هستند ، اينها فرزندان من هستند . در يك نظام سراپا فساد ، بالاخره هركسي دامنش آلوده  مي‌شود … اين نظام و ارتش مال شماست ، ديگر در مقابل شما نيست و نخواهد بود ، تصفيه خواهد  شد ، با شدت هم تصفيه خواهد شد » . ( 12 ) 

پس از آن مسعود رجوي از رهبران مجاهدين خلق با اشاره به اين كه قرار بود امروز برنامة  مرحله‌اي و مواضع مجاهدين خلق ايران در قبال مسائل مختلف به تفصيل در اين جا بيان شود ، اما  به علت كمي وقت ، فعلاً از اعلام برنامه مرحله‌اي صرف‌نظر مي‌كنيم ؛ و با اشاره به كودتاي ارتش  عليه مصدق در 28 مرداد 1332 گفت : « نگراني اينست كه ارتش هنوز امپرياليستي است . » وي  ضمن " آمريكايي خواندن ارتش " افزود : « اگر ارتش ايران از ابزار و سلاحهاي آمريكايي جز در راه  منافع آمريكا به كار برد ، آمريكا مي‌تواند با قطع لوازم يدكي ، ارتش ايران بخصوص نيروي هوايي را  از كار بيندازد . توجه مي‌كنيد كه مسأله چيست و چقدر حساس و خطرناك است ؟ ديگر اين كه  معلوم نيست چرا بيهوده مي‌گويند ما [ سازمان مجاهدين خلق ] خواستار از بين بردن نفرات و پرسنل  
ارتش هستيم . هرگز اينطور نيست . » در ادامه وي تصريح كرد : « در زمان رژيم جنايتكار شاه ، ارتش  از وابسته‌ترين نهادها بود ، امپرياليسم تا اعماق وجودش رسوخ كرده بود ، با سلاحهاي آمريكايي  تجهيز شده بود و توسط مستشاران آنها تربيت و سازمان داده مي‌شد . خلاصه كنم ، ارتش به معناي  واقعي ضدخلقي بود . چه زخمها كه بر دل خلق به جا نگذاشت . در نظام جمهوري‌اسلامي ، براي  ارتش هيچ‌جايي در مسائل درون مرزي و حل تضادهاي درون خلق وجود ندارد . ارتش در اين  نظام ، حافظ خلق در برابر امپرياليستها و تجاوزكاران و غارتگران است . بايد در جنگهاي عادلانه  جنبشهاي انقلابي جهان شركت كند … تنها ارتشي كه پايگاه مردمي ندارد ، نيازمند سلاحهاي  پيچيده آن هم به ازاي تن دادن به قراردادهاي اسارت‌بار امپرياليستي است … وجود شوراها با  سيستم طاغوتي در ارتش در تعارض است . »

رجوي در مورد مواضع سازمان در قبال دولت موقت گفت : « ما نه تنها خواستار از هم پاشيدن  دولت شما نيستيم ، بلكه به هر طريقي خواستار تقويت آن ، ولي در جهت ايفاي نقش تاريخي مهم  و اسلامي هستيم . » وي تأكيد كرد : « ما در خطوط ضدامپرياليستي ، تمام و كمال همكاري و حتي  تبعيت خواهيم كرد . ملاحظه مي‌كنيد كه ما خطر و بلا نيستيم ، بلكه فكر مي‌كنيم … رحمت و  نعمتي بايد محسوب بشويم . » ( 13 ) 

 

14/12/57ـ احمدآباد كرج

آيت‌الله طالقاني درمراسم بزرگداشت مصدق :  « اين قدر شعار متلاشي‌شدن ارتش را ندهيد . خدا مي‌داند كه اين شعار مصلحت نيست . »  تريبون‌مراسم كاملاً در اختيار سازمان چريكهاي فدايي خلق و سازمان‌مجاهدين‌خلق است .


به نوشته روزنامه كيهان جمعيت سخنراني رجوي را چندين بار با دادن شعارهايي به نفع  بازرگان قطع كردند و در خلال سخنراني تيراندازي هوايي كه بي‌دليل از سوي عده‌اي شليك مي‌شد، موجب ناراحتي بسيار شد . اواسط سخنراني نيز صداي آژير يك آمبولانس شنيده شد كه  سخنراني را قطع كرد و بطور كلي سخنراني مسعود رجوي در ميان بي‌نظمي تمام جمعيت  ايراد شد. ( 14 ) 

سازمان چريكهاي فدايي خلق نيز طي پيامي كه توسط يكي از سخنگويان اين سازمان قرائت  شد ، با اشاره به مشي سياست دكتر مصدق و علل شكست وي اعلام كرد : « دكتر مصدق كه  ديدگاهي ناسيوناليستي داشت به مفهوم مبارزه طبقاتي و تقسيم ملت به طبقات عقيده نداشت …  برخوردهاي او با ارتش نمايانگر اين ديدگاه است . او تصور مي‌كرد مي‌تواند ارتش را تصاحب كند .  او غافل از آن بود كه اين ارتش ضدخلقي را بايد متلاشي كرد ، نه تصاحب . باز ديديم كه چگونه  سرانجام همين ارتش با كمك و دستور امپرياليستها ، كودتاي 28 مرداد را به وجود آورد و تمام  دستاوردهاي مردم را نقش بر آب كرد . لازم به يادآوري است كه هنوز همين درك نادرست از ارتش  ضدخلقي در بعضي از رهبران جنبش و در دولت موقت كنوني ديده مي‌شود . علي‌رغم تذكرات و  رهنمودهاي سازمانها و جريانهاي انقلابي از جمله سازمان چريكهاي فدايي خلق درباره انحلال  ارتش شاهنشاهي و ايجاد ارتش خلق ناديده گرفته مي‌شود و اصرار بر آن حمل بر آنارشيگري و  بي‌دفاع گذاردن كشور در مقابل هجوم بيگانگان از جانب دولت موقت تلقي مي‌شود . »

در بخش ديگري از اين پيام چنين قرائت شد : « انقلاب دمكراتيك بايد تا پيروزي نهايي ادامه  يابد و وظيفه همه نيروهاي انقلاب است كه اين بار را به دوش كشند . شوراهاي مختلف كارگري و  محلي و غيره بايد حاكميت خلق و نهادهاي دمكراتيك را به وجود آورند و مطبوعات و ديگر  وسايل ارتباطي جمعي به صورت آزاد و دمكراتيك اداره شوند … كليه مستشاران خارجي اخراج و  قراردادهاي خارجي مخصوصاً كنسرسيوم لغو و اموال آن مصادره شود . … »

حزب توده نيز طي پيامي ضمن دعوت گروههاي مختلف به وحدت اضافه كرد: « اتحاد  نيروهاي ضدامپرياليستي امري منطقي و ضامن پيروزي است و عدم تفاهم و تفرقه اين نيروها  غيرمنطقي و عامل شكست است . ما خاطره همكاري با مصدق و ياران او را همواره گرامي داشته‌ايم  و به نوبه خود آمادگي داريم كه اين همكاريها را در سطحي به مراتب وسيع‌تر ادامه داده و بر پايه  تفاهم عميق و بر مبناي استراتژيك و درازمدت استوار كنيم . »

در همين مراسم ، طاهر احمدزاده كه روزنامه كيهان از وي به عنوان " پدر مسعود و مجيد  احمدزاده " از شهداي سازمان فداييان خلق ياد كرد ، طي سخنان بحث‌انگيزي هشدار داد :   « امپرياليسم و صهيونيسم ديگر با شعارهاي زنده‌باد شاه ظاهر نخواهند شد ، بلكه آنان سعي خواهند  كرد در لباس مذهبي‌هاي افراطي و زير لواي امام خميني و پرچم انقلاب ايران ، باعث تفرقه در  ميان انقلابيون شوند . »

از سوي ديگر ، هدايت‌الله متين‌دفتري نوه دختري دكتر مصدق نيز طي سخناني با دعوت از عناصر و سازمانهاي ملي و انقلابي براي تشكيل جبهه دمكراتيك ملي يك طرح يازده ماده‌اي را  عنوان كرد كه اهم آن عبارت است از : « محو بنيادها و نهادهاي ضدانقلابي ارتش و اعتراض و  جلوگيري از بازسازي آن به طوري كه محلي براي سپاهگيري حرفه‌اي در فرهنگ انقلابي ايران باقي  نماند ؛ جلوگيري از خلع سلاح نيروهاي انقلابي و ايجاد ارتش خلقي به جاي هر نيرويي نظير  گارد ملّي و سپاه‌پاسداران انقلاب تحت نظارت شوراي هماهنگي انقلاب از طريق تشكّل كليه  افراد مسلح سازمانهاي انقلابي و افراد داوطلب ، قبول و تائيد حقوق فرهنگي و خودمختاري داخلي  خلقهاي ايران ؛ حمايت از حقوق فرهنگي و ديني و سنتي اقليتها و تضمين كامل براي حفظ اين  حقوق ؛ لغو قطعي و هميشگي سانسور و تامين آزادي كامل و استقلال مطبوعات و راديو  تلويزيون ؛ جلوگيري از دخالت عناصر و ارگانهاي محدود كننده آزادي به هر بهانه حتي به طور  موقت ؛ مشاركت كليه نيروهاي سياسي و مبارزه در تبليغ و ارشاد توده مردم در سراسر كشور از  طريق وسايل ارتباط‌جمعي بدون حصر و استثنا و نظارت بر كارِ آزادانه راديو تلويزيون توسط  نمايندگان شوراي هماهنگي انقلاب با همكاري نمايندگان اين دستگاه . »

متين‌دفتري در پايان ، دورنماي اين طرح را نابودي نظام سرمايه‌داري و بازسازي بنيادهاي  دمكراسي دانست . ( 15 ) 

14/12/57 ـ احمدآباد كرج ـ آيت‌الله طالقاني به ابراز احساسات حضار پاسخ مي‌دهد .

درمراسم عجيب احمدآباد مواضع عقيدتي وسياسي متضاد با نظرات  آيت‌الله طالقاني ، همراه با تكريم و تمجيد از ايشان ، اعلام مي‌گرديد .

 

علي‌رغم تنوع سخنان مطرح شده درمراسم ، روزنامه كيهان برگزاركنندگان را بطور تلويحي به  برقراري اعمال نوعي انحصارطلبي در مراسم متهم كرد و طي انتقاد رقيقي از بازي نگرفتن جريانهاي  فرعي وابسته به حزب توده نوشت : « در مراسم ديروز ، پيام تعدادي از احزاب و سازمانها [ از جمله  اتحاد‌دمكراتيك مردم ايران و … ] خوانده نشد كه اين خود با شعارهاي وحدت‌طلبي كه مدام  مطرح‌مي‌شد ، مغايرت‌داشت و خود‌سانسوري بود كه گردانندگان مراسم بي‌وقفه آن‌را  محكوم‌مي‌كردند . » ( 16 ) 

قابل ذكر است كه در گزارش كيهان ، غيبت بخش عمده نيروهاي مطرح در عرصه سياسي  كشور كه " مذهبي بودن " مشخصه اصلي آنان محسوب مي‌شود ، مورد توجه قرار نگرفت و حساسيت  ابراز شده راجع به انحصاري بودن تريبون ، صرفاً به حذف و غيبت جريانهاي وابسته به حزب توده  ارتباط پيدا مي‌كرد .

263

شيخ‌عزالدين حسيني طي پيامي براي شركت‌كنندگان در مراسم بزرگداشت دكتر مصدق كه در  اطلاعات امروز درج شد ، با آنان سنخيّت و همراهي قابل ملاحظه‌اي نشان داد . وي در اين پيام  كه با مطلع " از مهاباد ، قلب داغدار كردستان خونين به احمدآباد قلب سراسر ايران " آغاز شده  است ، اعلام داشت : « تجزيه‌طلبي اتهام ناجوانمردانه‌اي است كه دشمنان ما و شما به رزمندگان  خلق كرد وارد مي‌كنند . » ( 17 ) 

264

در حالي كه گروهها و سازمانها و جمعيتهاي متشكل ، اعم از قديمي‌ها يا جديدالتأسيس‌ها به  دنبال سازماندهي و كار تشكيلاتي ، از همان ابتداي پيروزي انقلاب با قدرت هر چه بيشتر به تبليغ  و ترويج عقايد سياسي خود پرداخته‌اند و همچنان در جهت جلب آراء و افكار عمومي تلاش  مي‌كنند ، در جبهه مقابل يعني اردوي مذهبيها چنين تحركي مشاهده نمي‌شود . علت اين امر اين  است كه جريانهاي مذهبي و انقلابي به دليل اشتراك عقيده با توده‌هاي وسيع مردم ( علاوه بر  وجود ناتوانيها و بي‌تجربگي‌هاي كار تشكيلاتي منظم ) نياز چنداني به تشريح و تبيين اهداف و  نوع تشكيلات نظام به صورت يك وظيفه تشكيلاتي و آموزشي احساس نمي‌كنند ، از اين‌رو اين  مسألة با اهميت مورد غفلت واقع شده است . در اين ميان ، امام بطور مشخص و نيز تعدادي از  شخصيتهاي مذهبي به صورت انفرادي در مجامع و مناسبتهاي مختلف ، درصدد تشريح اهداف و  نوع تشكيلات آينده نظام جديد برمي‌آيند . در كنار اين مسأله ، برخي جمع‌بنديها و تبيينها نيز  توسط وعاظ و سخنرانان سرشناس در مجامع بزرگ مذهبي ـ سنتي ارائه مي‌شود . سخنراني  حجت‌الاسلام محمدتقي فلسفي واعظ مشهور تهران در صحن حرم حضرت معصومه ( س ) در قم ،  نمونه‌اي از اين‌گونه موارد است . وي در اين سخنراني با اشاره به تبليغات وسيعي كه به عنوان وجود  ابهام در " مفهوم جمهوري‌اسلامي " عليه انجام رفراندوم آتي رايج است ، به پاسخگويي و روشنگري  پرداخت . مطالب مطروحه در اين سخنراني همچنين تا حدي فضاي سياسي و اجتماعي آن روز را  
منعكس مي‌كند . از اين‌رو بخشهايي نسبتاً مفصل از اين سخنراني به شرح زير درج مي‌گردد :

مملكت تا ديروز ، اسماً رژيم مشروطه سلطنتي بود ، اما رسماً رژيم استبداد و خودسري بود ؛  ولي الان بنا بر اين است كه رژيم مشروطه سلطنتي مبدل به رژيم جمهوري شود . جمهوري نوعي  رژيم است ، اما برنامه رژيم چگونه باشد ، در فلان مملكت جمهوري ، برنامه اشتراكي است و در  مملكت ديگري برنامه‌اش سرمايه‌داري است . در فلان مملكت سوسيال‌دمكرات است ، اما  جمهوري در اين مملكت ، جمهوري‌اسلامي است ، يعني در اين مملكت از نظر سياسي ، مردم  خواهان جمهوري هستند ؛ ولي مي‌خواهند برنامه جمهوري در چارچوب تعاليم عالي اسلام پياده  شود و اين خواست اكثر مردم اين مملكت است … .

چرا جمهوري ، اسلامي شود ؟ براي اين كه در جمهوري‌اسلامي ، جسم و جان ، ماده و معني  بدن و روح ، دنيا و آخرت با هم و دوش به دوش هم ارائه مي‌شود . در جمهوري‌اسلامي به دستور  پيامبر ، از كودكستان پايه خداپرستي ، ايمان و مسؤوليت در پيشگاه خدا در جان بچه‌ها پي‌ريزي  مي‌شود .

آقاي فلسفي با اشاره به اين كه دربارة شوراي جمهوري‌اسلامي بحثهاي زيادي در گوشه و كنار  مطرح است ، افزود : « با كمال تأسف بايد بگويم كه نمي‌دانم دستگاه راديو تلويزيون چه بيماري دارد  كه در طول مدت اين انقلاب ، هنوز بحث جمهوري‌اسلامي را نه در راديو براي مردم مطرح كرده نه  ميزگردي در تلويزيون گذاشته است من نمي‌دانم چه بيماري در تلويزيون است و چه دستي در  پشت پرده كار مي‌كند ، چرا مردم هنوز نمي‌دانند آن مطلبي را كه رهبر نيرومند انقلاب حضرت  آيت‌الله العظمي امام خميني گفته ؛ كه بايد جمهوري‌اسلامي باشد ، نه يك كلمه ديگر اضافه شود و  نه يك كلمه كم .

تمام هدف [ ما ] با جمهوري‌اسلامي تامين مي‌شود . آقا چرا در راديو و تلويزيون نگفتيد  جمهوري‌اسلامي چي هست ؟ چرا ؟ من از اين‌جا براي حضرت آيت‌الله پيام مي‌فرستم …  رئيس دولت را بخواهد ، وزير اطلاعات را بخواهد ، مسؤول و سرپرست راديو و تلويزيون را بخواهد ؛  بگويد چرا شما جمهوري‌اسلامي را براي مردم توضيح نداديد ؟ مردم فردا مي‌خواهند راي بدهند ، نه  تنها عوام ، بلكه بعضيها نمي‌فهمند ، نويسندگان [ هم ] نمي‌فهمند . در اين روزنامه‌ها دارند چرت و  پرت مي‌نويسند . با سوادها نمي‌فهمند . چرا نگفتيد ؟ سياست استتار براي چيست ؟ آيا دست  آمريكاييها انگشت مي‌زند ؟ آيا دستهاي خارجي چوب لاي چرخ مي‌گذارند ؟ آيا كمونيستها سد راه  پيشرفت انقلاب مردمند ؟ چرا اينطور است ؟ اين بايد بازرسي شود . اين امر خطرناكي است .  ملاحظه كنيد ، در يك روزنامه ديدم يك مردي … يك نفر ، يك فرد عالمي است ، درس خوانده‌اي  است ، قاضي دادگستري است ؛ ديدم مقاله نوشته ؛ نوشته است يا اسلامي بدون جمهوري يا  جمهوري بدون اسلامي . آن وقت برداشته در مقاله‌اش آورده كه شيعيان مي‌گويند بحث امامت ،  منصب الهي است و بايد خدا معين كند ، سني‌ها مي‌گويند خلافت منصب مردمي است و بايد  مردم انتخاب كنند . اما من حيث‌المجموع مسأله اكثريت در جمهوريها و بحث امامت و خلافت را  
مطرح كرده و مي‌گويد در اسلام سابقه حكومت اسلامي جمهوري وجود ندارد .

اين چرا اين حرف را مي‌زند ؟ آدم درس خوانده نمي‌داند ، چي است . بالاتر بگويم ، آقايي يك  مقاله ديگر نوشته است : آقايان‌! راست است كه مسلمانها اكثريت دارند در اين مملكت و دنيا به  رأي اكثريت اهميت مي‌دهد ؛ راست است ، اما اكثريت در كار دولت [ و ] براي امور سياسي ،  اقتصادي و اجتماعي است ، نه براي امور مذهبي . اين را ببينيد چه مي‌گويد ؟ اين خيال مي‌كند  آيات و مراجع مي‌گويند اكثريت مردم مسلمانند و جمهوري‌اسلامي مي‌خواهند . آن‌وقت  مي‌خواهند بگويند ، اي اقليت بي‌دين ، اي اقليت كمونيست ، شما بايد پيش از آفتاب به حكم  اكثريت بيايد مسجد [ و ] نماز جماعت بخوانيد . چرا اينها را مي‌گويند ؟ نمي‌فهمند ، نمي‌دانند …

در درجه اول بايد جمهوري‌اسلامي را به صورت مقالات مفصل ، مقالات كوتاه ، به صورت مناظره  و ميزگرد در راديو ، در تلويزيون به مردم گفت ، به مردم فهماند ؛ من نمي‌دانم چه بيماري پيدا شده  است ؛ برداشتند در روزنامه نوشتند ما از استبداد تاج خلاص شديم ، گرفتار استبداد نعلين مي‌شويم!

 … الان تلويزيون و راديو در ديكتاتوري را باز كرده ، خون مسلمانان برباد رفته ؛ كمونيستها و  يهوديها و ارمنيها عقيده‌شان را مي‌گويند [ و آنها ] پخش مي‌كنند . آنوقت مظلوم اكثريت مردم كه خون  جوانانشان هنوز خشك نشده ، حضرت آيت‌الله العظمي امام! بخواهيد دولت را . من در حضور اين  مردم مي‌بينم خطر سمپاشيها در مدارس ، دبستانها ، دبيرستانها ، توي بچه‌هاي دانشگاه و توي  كارخانه‌ها [ را ] ، اين چه رسوايي است ؟ اگر دولت مي‌تواند ، اداره كند ، اگر نمي‌تواند ، جوانهايي كه  خون داده‌اند ، باز هم خون مي‌دهند . اينجا بايد جمهوري اسلامي شود و بايد مردم به هدف نهايي  رهبر برسند … .

من سه شب در تهران منبر رفتم ، بحث من پيرامون آزادي در جمهوري‌اسلامي بود . يك شب  آزادي ملّي ، يك شب آزادي گروهي ، يك شب آزاديهاي فردي ، تمام درباره اخبار صحبت كردم .  داد مردم برآمده بود كه چرا راديو پخش نمي‌كند ؟ از پاي منبر فرياد زدم اين چه بدبختي است ؟ اين  چه بساطي است ؟ اصلاً پشت پرده چي هست ؟ چرا وقتي تلويزيون مي‌بيند دو تا شليك كردند ، كك  توي پاچه‌اش مي‌افتد . آن وقت گوينده تلويزيون مي‌گويد آقا ، تلويزيونتان مورد حمله واقع شد ،  بكوشيد ، بياييد جوانان مسلمان رفتند ، تلويزيون را از خطر نجات دادند [ و ] همين‌طور تا صبح  كشيك دادند . براي اين كشيك دادند كه دشمنان اسلام پر بگيرند ؟ اين چه حرفهايي است [ كه ] مي‌زند . مگر سرپرست نمي‌تواند تلويزيون را اداره كند ؛ مملكت تلويزيون نمي‌خواهد ، تلويزيون  مي‌خواهد چه كند ؟ روزي 2 ساعت اخبار راديو را پخش كنيد . خيرش به مسلمانها نرسد ، شرش  هم نرسد . اين چه وضعي است ؟ چرا اينطور است ؟ ( 18 ) 

265

نمايندگان اعزامي آيت‌الله سيد‌محمد‌باقر صدر در ديدار با امام‌خميني نامه وي را تسليم امام  كردند . به نوشته روزنامه اطلاعات در اين نامه آيت‌الله سيد‌محمد‌باقر صدر صميمانه‌ترين تبريكات  خويش را به حضور امام تقديم داشته و در پايان از خداوند متعال خواسته‌اند كه پيروزي نهضت مقدس اسلامي به رهبري امام خميني ، طليعه پيروزيهاي متوالي و متعاقب اسلام در جهان  باشد . ( 19 ) 

266

برونو كرايسكي صدراعظم اتريش گفت : انقلاب ايران موجبات تغييرات كلي در صحنه  سياسي خاورميانه را فراهم آورده است ولي اين انقلاب هنوز پايان نيافته است . به گزارش  خبرگزاري فرانسه ، كرايسكي افزود : « اين رويدادها بدون هيچ شك و ترديدي در روابط بين  كشورهاي عرب و اسرائيل تغييراتي به وجود آورده است . » صدراعظم اتريش ابراز عقيده كرد : « با  اين رويدادها در صورتي مي‌توان راه‌حلهايي در مذاكرات صلح بين مصر و اسرائيل به وجود آورد  كه مسأله فلسطين حل و فصل گردد .» وي اضافه كرد : «نه مصريها به تنهايي مي‌توانند اين مشكل را  بر طرف كنند ، نه اسرائيليها ، ديگر كشورهاي عرب بايد در جريان برقراري صلح شركت كنند . » ( 20 ) 

267

ابراهيم سوس نماينده سازمان آزاديبخش فلسطين در پاريس گفت : « نفت ايران بطور قاطع مانند حربه‌اي جهت پيشبرد مبارزات مردم فلسطين به كار گرفته خواهد شد . » ( 21 ) 

268

دولت سوئيس درخواست ايران مبني بر مسدود كردن حسابهاي بانكي شاه سابق و خانواده‌اش را در سوئيس رد كرد . به گزارش يونايتدپرس علي‌رغم اين تصميم ، دولت سوئيس دولت ايران را مختار كرد كه به دادگاههاي سوئيسي شكايت كند . ( 22 ) 

269

سفير مراكش در تهران كه سفارتخانه‌اش دوبار مورد حمله نيروهاي معترض به حضور شاه در مراكش قرار گرفته بود ، بدون سروصدا كشور را ترك كرده است . وي به همكارانش گفته بود كه  فداييان تهديد كرده بودند كه او را خواهند ربود تا شاه به ايران بازگردد و در برابر عدالت اسلامي محاكمه شود . ( 23 ) 

ضميمه خبرشماره 225

" سرلشكر احمد بيدآبادي " فرماندار نظامي و فرمانده لشكر تبريز بود كه پس از پيروزي انقلاب همچنان بر مصدر كار قرار داشت . در روز 26 بهمن 57 به دنبال وقوع درگيري مشكوك در تبريز از كار بركنار شد و بلافاصله به  همراه چند تن از افسران تحت فرماندهي به جرم توطئه عليه انقلاب باز داشت و به تهران اعزام شد . سرانجام در روز 14/12/57 به حكم دادگاه انقلاب‌اسلامي به جرم " كشتار مردم تبريز " مفسدفي‌الارض شناخته شد و محكوم به  اعدام گرديد . حكم اعدام در ساعت 30 :4 بامداد همين روز به وسيله جوخة آتش به اجرا درآمد . ( 24 )

 

منابع و مآخذ 14/12/1357

 

1 ـ روزنامه كيهان ، 15/12/1357 ، ص 7 .

2 ـ روزنامه اطلاعات ، 14/12/1357 ، ص 8 .

3 ـ روزنامه كيهان ، 14/12/1357 ، ص 3 .

4 ـ مأخذ شماره 3 ، ص 4 ، رويتر .

5 ـ مأخذ شماره 2 ، ص 8 .

6 ـ مأخذ شماره 2 ، ص 4 .

7 ـ مأخذ شماره 3 ، ص 4 .

8 ـ مأخذ شماره 3 ، ص 7 .

9 ـ مأخذ شماره 3 ، ص 8 .

10 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 3 .

11 ـ روزنامه اطلاعات ، 15/12/1357 ، ص 2 .

12 ـ مأخذ شماره 12 ، ص 8 .

13 ـ انجمن دانشجويان مسلمان دانشگاه صنعتي شريف ،  راه رهايي ( تهران : بي‌نا ، بي‌تا ) ، ص ص 55 ـ 54 .

14 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 3 .

15 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 3 .

16 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 3 .

17 ـ مأخذ شماره 1 ، ص 2 .

18 ـ مأخذ شماره 2 ، ص 8 .

19 ـ مأخذ شماره 12 ، ص 5 .

20 ـ مأخذ شماره 3 ، ص 3 ، خبرگزاري فرانسه .

21 ـ مأخذ شماره 12 ، ص8 ، خبرگزاري فرانسه .

22 ـ گروه تحقيق انتشارات سروش ، تقويم تاريخ انقلاب اسلامي ( تهران : انتشارات سروش ، سال 1369 ) ص 288 .

23 ـ دانشجويان پيرو خط امام ، از ظهور تا سقوط ،  مجموعه اسناد لانه جاسوسي امريكا ( تهران : مركز نشر لانه جاسوسي ، سال 1366 ) ، ص 381 .

24 ـ روزنامه كيهان ، 26/11/1357 ، ص 6 . كيهان ،  27/11/1357 ص 3 ، كيهان 14/12/1357 ، ص 2 ـ 1  و روزنامه اطلاعات ، 28/12/1357 ، ص 2 .



 

 

لینک کوتاه :
کد خبر : 2612

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال
  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245