روزشمــــار
سهشنبه
1 اسفند 1357
22 ربيعالاول 1399
20 فوريه 1979
101
سرلشكر قرهني رئيس ستاد ارتش در مصاحبه با خبرنگاران وضعيت ارتش را اسفناك توصيف كرده و گفت : « ما در ارتش وارث آشفتگيهايي هستيم اگردولت بختيار سه روز قبل از انحلال ارتش كنار رفته بود ، اين همه سلاح در دست مردم قرار نميگرفت . ارتش اينگونه از هم گسسته نميشد . معذالك ظرف يك هفته اخير بيش از 50 درصد از افراد ارتش در شهرستانها به محل كارشان بازگشتهاند و در تهران بزودي به اين هدف خواهيم رسيد . مسأله مهمي كه بايد تذكر بدهم اين است كه متاسفانه عدهاي يا از روي برنامه و يا به خاطر تحريك احساسات به افسران و يا ساير كاركنان ارتش توهين ميكنند.»
1/12/57 ـ تهران ـ ستاد كل ارتش
سرلشكر محمد وليالله قرهني رئيس ستاد ارتش در مصاحبه با خبرنگاران : " قصد داريم ارتش ملي ـ اسلامي بوجود آوريم . "
وي در مورد مستشاران خارجي گفت : «متأسفانه در گذشته چنين بود كه آنها هر چه را كه ميخواستند ، ديكته ميكردند و ارتش انجام ميداد . فعلاً به مستشاران خارجي هيچ كاري نداريم و اين از وظايف دولت است كه تكليف آنها را روشن كند . ولي قدر مسلم اين است كه ما ارتشي خودكفا نداريم و براي قطعات هواپيماها احتياج به كادرهاي فني خارجي داريم كه انشاءالله به تدريج كوشش ميكنيم اين وظيفه را نيز بر عهده بگيريم . »
رئيس ستاد كل ارتش ضمن تاكيد بر بازسازي ارتش گفت : «قصد داريم ارتشي ملي ـ اسلامي به وجود آوريم تا با حكومت آينده در ايران هماهنگي كامل داشته باشد . » قرهني در قسمت ديگري از مصاحبه خود اظهار داشت : »تجمع ضدانقلابيها هيچ خطري براي مملكت نخواهد داشت ولي تضعيفارتش به تماميتمملكت لطمه خواهدزد . » وي افزود : «ارتش هيچ زمان براي مقابله بامردم نبوده و براي حفظ مرزهاست . ژاندارمري وشهرباني بايد بهصورت مردمي حافظ امنيت شهرها و روستاها باشند و گاردملي بهطور جنبي آنان را تقويت خواهد كرد . » ( 1 )
102
با هدف پاكسازي ارتش ، به استناد ماده واحد بازنشستگي افسران و همرديف افسران مصوب 16 مهرماه 1343 از تاريخ 1/12/57 تعداد 45 نفر از امراي ارتش بازنشسته شدند . از سوي ديگر دادگاه انقلاب چهار ژنرال ديگر به نامهاي سرلشكر اميني افشار رئيس ستاد گارد شاهنشاهي ، سرلشكر معتمدي فرمانده لشكر زرهي قزوين و فرماندار نظامي اين شهر ، سرتيپ ملك معاون لشكر زرهي قزوين و سرتيپ همدانيان رئيس ساواك كرمانشاهان را به جرم كشتار مردم محكوم به اعدام كرد كه با تيرباران آنها حكم به اجرا در آمد . ( 2 )
103
ديويد اوئن وزير خارجه انگليس در پارلمان اين كشور گفت : «اخيراً دو تن از مقامات برجسته در تجارت اسلحه انگليس به طور مخفي به ايران سفر كردند . هدف اين سفر تلاش براي نجات قراردادهاي خريد اسلحه بود كه در زمان رژيم سابق بين ايران و انگليس به امضاء رسيده بود . اين دو مقام انگليسي دوشنبه گذشته به كشورمان بازگشتند . » آسوشيتدپرس در ادامه اين خبر تصريح كرد كه «ايران در زمان شاه سابق قرارداد خريد 3 ميليارد دلار اسلحه از انگليس را امضاء كرده بود كه اين قرارداد با سرنگون شدن شاه و روي كار آمدن دولت تازه در ايران به خطر افتاده است . » اين خبرگزاري افزود : «دولت انگليس از فاش شدن قراردادهايي كه لغو شده خودداري كرده است ، ولي ديويد اوئن گفت : وجه كليه قراردادهايي كه فسخ شده ، توسط دولت ايران پرداخت شده است . » ( 3 )
104
پادگان مهاباد كه از چند روز پيش در محاصره عناصر مسلح وابسته به حزب دمكرات كردستان ( ضميمه دارد ) قرار داشت ، سرانجام سقوط كرد و تمامي سلاحها و مهمات موجود در آن به غارت رفت . روزنامه كيهان در گزارش حمايتآميز از حركت مزبور نوشت : «افسران ، سربازان و درجهداران پادگان مهاباد ، افسران و سربازان مزدور و سرسپرده اين پادگان را خلع سلاح و زنداني كردند و تيمسار پزشكپور فرمانده پادگان كه قصد فرار داشت ، دستگير شد . پس از خلع سلاح ، افسران ، درجهداران و سربازان انقلابي از مردم كردستان خواستند كه پيشمرگان خود را به كمك آنها بفرستند ، شورايي مركب از افسران ميهنپرست و نمايندگان جامعه روحانيت مهاباد ، اداره پادگان مهاباد را به عهده گرفتند و وفاداري خود را نسبت به انقلاب ايران به رهبري امامخميني اعلام اشتند . » ( 4 )
اما بر اساس نوشته دكتر مصطفي چمران درباره واقعه سقوط پادگان مهاباد ، ماوقع چنين بوده است : "در تاريخ 1/12/57 يعني فقط هشت روز بعد از پيروزي انقلاب ، توطئهگران پادگان ارتشي مهاباد را محاصره ميكنند . در همان روز داريوش فروهر و بعضي مسؤولين ديگر دولتي براي مذاكره و جستجوي راه حلهاي مناسب به مهاباد آمده بودند و از داخل پادگان حتي يك گلوله به سمت خارج شليك نميشود . ولي توطئهگران عدهاي از افسران و سربازان را ميكشند يا مجروح ميكنند و يا به زندان مياندازند و همه سلاحهاي پادگان را به غارت ميبرند كه بين آنها 18 دستگاه تانك ، 36 قبضه توپ سنگين و هزاران قطعه سلاح بود . ( سپس ) همه پادگان را آتش ميزنند . در اين جنايت بزرگ همه مدعيان رهبري كُرد دخالت و مسؤوليت مستقيم داشتند . » ( 5 )
در كتاب "انقلاب اسلامي و كردستان" نويسنده ( علي بهجت ) مسؤوليت حمله به پادگان مهاباد را متوجه حزب دمكرات كردستان دانسته و مينويسد : «اين حزب همزمان با منهدم شدن رژيم جنايتكار سابق در 22 بهمن 57 به طور كاملاً فرصتطلبانه پادگان مهاباد را خلع سلاح كرد و تجهيزات آن را به جاي ديگر انتقال داد . » ( 6 )
با تصرف و غارت پادگان مهاباد توسط عناصر حزبدمكرات ، اين گروه خيليزود
( كمتر از 10 روز از عمر نظاماسلامي ) در صف محاربين انقلاباسلامي قرار گرفت .
در يكي از اسناد مركز مطالعات و تحقيقات جنگ درباره چگونگي سقوط پادگان مهاباد چنين آمده است : «در حادثه سقوط پادگان مهاباد برخي از پرسنل كرد به جاي مانده ار ارتش شاهنشاهي شركت داشتند . اينان در دوران انقلاب و پس از پيروزي انقلاب به دليل انگيزههاي قومي و سياسي با حزب دمكرات كردستان ايران ارتباط داشته در جهت برآوردن اهداف آن عمل ميكردند . حمله به پادگان مهاباد را حزب مذكور طرحريزي كرد ، در داخل پادگان برخي از پرسنل خيانت كردند و از خارج نيز عوامل حزب دمكرات با همراهي ساير ضدانقلابيون هجون آوردند و به اين ترتيب ، پادگان سقوط كرد . در اين حادثه عوامل گروههاي چپ كه از اقصي نقاط كشور به مهاباد آمده بودند نيز شركت داشتند و در غارت پادگان سهيم بودند . » ( 7 )
105
علامه احمد مفتيزاده كه روزنامه كيهان از وي تحت عنوان «يكي از رهبران طراز اول كردستان» نام برد ، طي پيامي به مردم هشدار داد كه فريب نيرنگهاي گوناگون دشمنان از جمله تفرقهافكني بين شيعه و سني را نخورند . در اين پيام آمده است : «موفقيت انقلابي ما در مقايسه با شرايط پيشرفت تدريجي انقلاب زودرس بود و لذا اگر نيروهاي نظامي و انتظامي خيلي زود اعلام همبستگي با ملت كردند و دست خود را با جنگ داخلي طولاني نيالودند ، در برابر ، مزدوران رژيم سابق اينجا و آنجا هستند كه چون حيات خود را رو به نابودي ميبينند با وسايل و عناوين مختلف ميخواهند درد سر براي مردم ايجاد كنند و اذهان را از مسير انقلاب منحرف سازند . يكي از اين افراد مزدور شخص سرشناس به نام شيخ هادي هاشمي است كه اسناد به دست آمده از ساواك سنندج نشان ميدهد وي پولهاي كلاني براي لشكركشي به شهرها و روستاهاي كردستان جهت سركوبي انقلاب از ساواك گرفته است . اين شخص سه بار به بخش كامياران و يك بار با افراد مزدورش به پاوه حمله كرد و اخيراً نيز كشتار فجيع قروه را به وجود آورد كه در توجيه آن اختلاف مذهبي را پيش كشيده است در حالي كه اين ادعا ياوهاي بيش نيست . دژ جنگي او توسط مبارزين قروه فتح شد و اكنون كه متواري است با نوشتن نامه به شهرها و روستاهاي استان كردستان ، استمداد ميكند كه چون او سنّي است اهل تشيع به او حمله كردهاند . هموطنان آگاه باشيد و فريب نيرنگهاي گوناگون دشمن را نخوريد . » مفتيزاده با اشاره به وقايع كردستان افزود : «مردم كردستان همراه با برادران اهل تشيع خود در راه پيروزي انقلاب شكوهمند ايران جان بركف تلاش خواهند كرد . » ( 8 )
مفتيزاده امروز در پيام ديگري كه به صورت اعلاميه منتشر شد ، خطاب به كشاورزان آورده است :
«كشاورزان عزيز ، برادران و خواهران زحمتكش دهات : پيروزي انقلاب با عظمت اسلامي ، به همه ملتهاي مسلمان ايران و خصوصاً به شما مبارك باد . اين پيروزي براي همه حياتبخش است ، و بيش از همه براي شما . زيرا شما از همه قشرها بيشتر تلاش ميكرديد و محروميت بيشتر ميديديد اسلام ، دين آزادسازي ستمكشان تحقير شده و به قدرت رسيدن آنان است ، چنانكه قرآن ميفرمايد : "و نريدُ ان نمن علي الذين استضعفوا فيالارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثين" يعني دين را
فرستاديم زيرا ميخواهيم ستمكشان تحقير شده در زمين را زير چتر رحمت خود آوريم و آنان را فرمانروا سازيم و قدرت پيشينيان را به آنان بخشيم و اميدواريم بر خائنان و مزدوراني كه در كار انقلاباسلامي ما كارشكني ميكنند ، غالب شويم و شما را از اين زندگي پر فشار مادي و معنوي رستگار سازيم ، چنانكه نه احترام و نه ثروت شما كمتر از ثروتمندان شهرها نباشد .
برادران! آنها كه از موفقيت انقلاباسلامي ميترسند ، با تبليغات عجيب و غريب كار ميكنند كه مردم را از راه اسلام برگردانند . اين افراد الآن هميشه به دهات ميروند و ميكوشند كه اختلافات مذهبي را زنده كنند ، تا ما با هم بجنگيم و دشمن بر ما چيره شود . موفقيتي بزرگ بود كه ارتش به ملت پيوست و ملت از خطر جنگ بيپايان نجات يافت ، اما اين جنايتكار ميكوشند تا مردم را با ارتش دشمن سازند و آن گاه برادران يكديگر را كشتار كنند و دوباره دشمن بر ما تسلط يابد . اينها در بعضي جاها خودشان را نماينده من معرفي ميكنند و به اين وسيله از مردم پول ميگيرند و يا آنان را از دين برميگردانند .
برادران عزيزم! دشمن متقلب هميشه در لباس دوست و با قيافه خندان و حرفهاي جذاب مردم را فريب ميدهد . او روشن و آشكار نميگويد كه من آمدهام تا سر شما كلاه بگذارم و شما را دچار جنگ و كشتار سازم و يا اينكه ميخواهم شما را از اسلام برگردانم و امثال اينها ، دشمن امروز شكست خورده و در لباس دوست كار ميكند .
برادران! مواظب باشيد كلاه دشمنِ دين و جان و مال شما به سر شما نرود و شما را از راهي كه قسمت مهم آن را طي كردهايد و به زندگي آسوده و مرفه و پراحترامي نزديك شدهايد ، بازنگردانند . بكوشيد در هر دهي از افراد با ايمان و خيرخواه ، شورايي تشكيل دهيد تا كارهاي شما مرتب شود و بتوانيد دشمنان متقلب و ضددين را از ده خود بيرون كنيد . بكوشيد كه پاسگاهها همكاري كنيد زيرا امروز اين پاسگاهها با علام همبستگي به ملت ، مدافع جان و مال ملت ميشوند و اگر كسي از آنان كاري مخالف اسلام انجام دهد و به كسي ستم كند ، شديداً مجازات ميشود . تا ميتوانيد با كمك پاسگاهها ، نظم و كشيك ده و جادهها را برقرار سازيد . مواظب باشيد كسي را بدون دليل قطعي و آشنايي قبلي به نام نماينده من قبول نكنيد . خداوند به همه ما توفيق دهد راه او را بگيريم و فريب دشمن دين را نخوريم . »
برادر شما احمد مفتيزاده ـ 1/12/57 ( 9 )
106
در سنندج بيش از 4 هزار نفر تحت عنوان اعضا و هواداران "جمعيت دفاع از آزادي و انقلاب" ( خبر ضميمه دارد ) اين شهر ، در خيابانها اقدام به راهپيمايي كردند و شعارهايي چون «شوراي انقلابي ـ نظامي فقط با انتخاب آزاد سربازان ، درجهداران و افسران تشكيل گردد . اسلحه در دست مردم تنها راه پاسداري از انقلاب است ، كشته نداديم كه آشتي كنيم ، ما از تشكيل شوراي انقلابي ـ نظامي پشتيباني ميكنيم ، درود بر همبستگي شهر و ده و زمين براي كشاورز است.» سردادند . ( 10 )
امروز در سنندج رئيس پليس توسط جوانان مسلح ربوده شد . همچنين راديويي تحت عنوان "راديوي كردستان آزاد" اقدام به پخش برنامه كرد و چند بيانيه از حزب دمكرات كردستان قرائت نمود كه در آن به هدف استقلال كردستان اشاره شد . اين راديو كه صدايش در سنندج هم شنيده ميشد سه ساعت برنامه پخش كرد . ( 11 )
امّا عبدالرحمن قاسملو دبير كل حزب دمكرات در تماسي با روزنامه كيهان اعلام كرد : وجود راديويي به نام صداي آزاد كردستان اكيداً تكذيب ميشود و راديو مهاباد تاكنون كليه پيامهاي امام خميني و شوراي انقلاب را براي مردم پخش كرده است . ( 12 )
107
"جمعيت دفاع از آزادي و انقلاب" كه در سنندج تشكيل شده است با صدور بيانيهاي تلاش كرد افكار عمومي را در جهت مواضع خويش سوق دهد و نيروهاي داخل درگير در حوادث كردستان را از زير سؤال خارج كند . در اين بيانيه هشدار داده شده است كه سازمان امنيت تركيه با همكاري سازمان جاسوسي آمريكا در حال توطئه براي به وجود آوردن اغتشاش هستند . حوادثي كه فعلاً در كردستان رخ ميدهد معلول يك توطئه بزرگ بينالمللي است كه ريشههاي گستردهاي دارد و اگر در كردستان به نتيجه برسد در چهار گوشه ايران زمزمه تجزيهطلبي را بلند خواهد كرد . در همين بيانيه ملامصطفي بارزاني به عنوان عامل اجراي توطئه تجزيه كردستان معرفي شده كه تصميم دارد با كمك هفتاد هزار جنگجوي ايل جاف ، بارزاني و ساير قبايل شمال عراق كردستان ايران را تجزيه كند . ( 13 )
108
صبح امروز سازمان چريكهاي فدايي خلق ، با انتشار اطلاعيهاي در تهران اعلام كرد كه «اين سازمان از همه همميهنان انقلابي و مبارز و همه آنهايي كه در راه ايران آزاد و دمكراتيك جنگيدهاند ، از همه آنهايي كه به وحدت و همبستگي خلق ، تشكيل ارتش خلق و شوراهاي انقلابي معتقدند و از اقدامات بر حق امام خميني پشتيباني ميكنند ، از همه آنهايي كه نگران بر باد رفتن خون شهيدان و از دست رفتن دستاوردهاي انقلابند دعوت مينمايد در راهپيمايي كه از خيابان بلوار محل ساختمان وزارت كشاورزي تا محل اقامت امام خميني در ساعت 10 صبح پنجشنبه 3 اسفند آغاز ميشود شركت نمايند.» ( 14 )
به دنبال انتشار اين اطلاعيه ، دفتر تبليغات امامخميني با صدور اطلاعيهاي اعلام كرد : « راهپيمايي اعلام شده براي روز پنجشنبه 3/12/57 از طرف كمونيستهاست و شركت خواهران و برادران مسلمان در آن جايز نيست و امام اين افراد را به حضور نخواهند پذيرفت و همانگونه كه فرمودهاند اكنون ديگر بايد ملت به بازسازي كشور بپردازد و هيچگونه اعتصابي نيز نبايد انجام گيرد . »
همچنين در بيانيهاي كه از راديو و تلويزيون پخش شد در اين باره آمده است : «امامخميني به سرپرست راديو تلويزيون ملي ايران توسط نمايندهاي پيغام دادهاند كه اخيراً ديده شده گروههاي با اسامي مختلف و فريبنده و با پخش اعلاميههايي با شعارهاي فريبنده آزاديخواهي و برابريطلبي كه جزء لايتجزايي از اصول اعتقادي اسلام است و محتواي اساسي برنامه دولت و جمهورياسلامي
را تشكيل خواهد داد ، دست به تفرقهگرايي و تشكيل اجتماعات و دعدت براي برگزاري راهپيماييها كردند ؛ از آن جمله است دعوت براي راهپيمايي روز پنجشنبه سوم اسفند و مقصد راهپيمايي را منزل اينجانب ذكر كردند . لازم است در سرويسهاي خبري راديو و تلويزيون از اين لحظه تا پسفردا ظهر دو نكته زير را به اطلاع عموم برسانيد :
1ـ اين برپا دارندگان افراد مسلمان نيستند و با مكتب اعتقادي اسلام در ستيزند . عموم طبقات مردم با آنها همكاري نكنند ؛ حتي ممكن است عكسهايي از اينجانب و ديگر رهبران مذهبي را حمل كنند . بايد بدانها اعتنا نكرد و بر مردم مسلمان است كه از همكاري با آنها سرباز زنند .
2ـ همچنين گفته شدهاست كه اين گروه كه گرايشهاي ضداسلامي دارند ، قصد آمدن به منزل اينجانب را دارند من به اين فرصتطلبان اجازه ورود به منزل را نميدهم . » ( 15 )
در پي انتشار اين اطلاعيهها ، سازمان چريكهاي فدايي خلق با صدور اعلاميهاي راهپيمايي مزبور را لغو كرد و اعلام داشت : نظر به عدم استقبال خلاف انتظاري كه از اقدام و ابتكار فداييان براي تحكيم صفوف متحد خلق و اعلام همبستگي از جانب كميته تبليغات انقلاباسلامي به عمل آمده است و نظر به اينكه كارگران ، دانشآموزان و فرهنگيان با مراجعات بسيار از ستاد خواستهاند برنامه پنجشنبه به روز جمعه موكول شود كه فرصت شركت براي همگان فراهم آيد و نظر به اينكه راهپيمايي روز پنجشنبه ميتوانست مانع جريان عادي امور تلقي شود ، سازمان چريكهاي فدايي خلق ايران برنامه راهپيمايي پنجشنبه سوم اسفند را لغو و همه هم ميهنان را به شركت در اجتماعي كه روز جمعه چهارم اسفندماه ، ساعت ده صبح ، در دانشگاه تهران تشكيل ميشود دعوت مينمايد . ( 16 )
109
امامخميني به مناسبت بازگشايي مدارس پيامي به اين شرح فرستادند :
بسم الله الرحمن الرحيم
اكنون كه مدارس كشور پس از يك مبارزه بزرگ اسلامي دوباره گشوده ميشود ، از دانشآموزان و دانشجويان و معلمان و دبير ان و استادان عزير ( وفقهم الله تعالي ) تشكر ميكنم و از كارمندان و كاركنان آموزش و پرورش سپاسگزارم . يادآوري اين نكته ضروري است كه اين انقلاب تا رسيدن به نتيجه نهايي كه قطع يد آمريكا ، شوروي ، انگلستان و ساير دول استعمارگر است ، ادامه دارد .
فرزندان عزيزم ! ديگر اين شماييد كه بايد هر چه سريعتر كوشش كنيد تا نهال آزادي و استقلال كشور را آبياري كنيد . فرداي شما فرداي دشواري است كه اگر مجهز به علم و تقوا و شعور انقلابي ـ اسلامي شديد ، پيروزيتان حتمي است و اگر خداي نكرده در اين مرحله كوتاهي كنيد ، مسؤوليت آن به عهدة خود شماست .
هرگز اجازه ندهيد كه عدهاي معدود چون گذشتة تلخ روزهاي استبداد بر شما حكومت كنند . اصل دمكراسي اسلامي را فراموش نكنيد . امروز ملت ايران بدون گرايش به چپ و راست قيام نمودهاست و موفقيتهايي را به دست آورده است كه تمام خائنين داخلي و خارجي را به لرزه انداخته است و آنان در كميناند تا هر آن ، چون گذشته شما را نابود گردانند . به همين جهت بايد سعي كنيد تا با اتحاد خويش جامعه اسلامي به وجود آوريد . جامعه اسلامي كه در آن همه آزادانه عقايد خود را ابراز دارند .
اكنون خوشوقتم كه شرايط به سود ملت ستمديده ما دگرگون شده است و همان مسؤوليت و تعهدي كه در ماههاي گذشته ايجاب ميكرد تا دست به اعتصابات و تظاهرات بزنيد ، امروز ايجاب ميكند تا كار تحصيلي خود را به كمال جديت و در محيطي آرام از سرگيريد . ديروز عوامل بيگانه در پي شكستن اعتصابات بودند و امروز كه ميبينند كه جريان كشور در جهت حكومت عدل اسلامي در حركت است با شعارهايي ظاهراً انقلابي رو در روي نهضت اصيل اسلامي ـ انقلابي قرار گرفتهاند . من از همة شما ميخواهم كه از امروز اول اسفند 1357 به كلاسها رفته و براي فرداي خود سربازاني انقلابي و اسلامي باشيد . خدا يار شما باد . لازم است تذكرات زير را بدهم :
1ـ رمز پيروزي ما وحدت كلمه بوده است ؛ اكنون با كمال خضوع ميخواهم تا از اختلافات دست برداشته و براي فرداي خود فكر اساسي كنيد و از هرگونه اختلاف بپرهيزيد كه چون موريانه خوب و بد را نابود ميكند .
2ـ كتابهاي درسي را چه دبستاني و چه دبير ستاني و چه دانشگاهي تغيير اساسي داده و آنچه از عكس و مطالبي كه به نفع استعمار و استبداد است ، تصفيه كنيد و دروس انقلابي ـ اسلامي كه بچههاي ما را بيدار و جوانان ما را مستقل و آزاده بار آورد ، جايگزين آن كنيم .
3ـ بايد در سراسر ايران با پاكسازي آموزش و پرورش از آثار فرهنگ استعماري ، محيطي به وجود اوريد كه اطفال ما را شيربچگاني كه هميشه پشت جبهه مقاومت عليه امريكا و صهيونيست و ساير چپاولگرهاي شرق و غرب نشستهاند ، تربيت كنيد و مطمئن باشيد كه خميني تا قطع ريشههاي استعماري چپ و راست همسنگر شماست و رسالت اسلامي هر فرد مسلمان تا مرگ ادامه دارد . من چشم اميدم به شماست .
والسلام عليكم و رحمهالله و بركاته ( 17 )
110
جيمي كارتر رئيسجمهور آمريكا ، ظهر امروز به وقت تهران فاش كرد كه در يك مكالمه تلفني به برژنف رهبر شوروي هشدار داده است كه در حوادث و اوضاع ايران مداخله نكند . كارتر گفت : «برژنف و ديگران بايد به اين مسأله توجه كنند كه مداخله مستقيم يا غيرمستقيم در ناآراميهاي ايران وضع وخيمي به وجود ميآورد و در روابط آمريكا با اين كشورها ، تاثير نامطلوب ميگذارد . » كارتر افزود كه علاوه بر برژنف ، شخصاً با معاون نخستوزير چين و ديگر رهبران جهان درباره اوضاع ايران مذاكره و تبادل نظر كرده است . كارتر خاطرنشان كرد آمريكا به يكپارچگي و استقلال ايران علاقمند است و به آن احترام ميگذارد و از ديگران نيز توقع و انتظار دارد كه چنين كنند .
يونايتدپرس در ادامه گزارش فوق خبر داد كه جيمي كارتر گفته است : «اوضاع ايران و آسياي جنوب شرقي مبين اين واقيعت است كه شوروي و آمريكا بايد هر چه زودتر يك معاهده جديد امضاء كنند . » ( 18 )
111
آسوشيتدپرس از انگليس خبر داد كه ديويد اوئن وزير خارجه اين كشور گفته است : «مردم ايران مصمماند تا خودشان ، آينده خود را تعيين كنند و ما به اين امر كه حق آنهاست احترام ميگذاريم» اوئن كه در پارلمان انگليس سخن ميگفت در اشاره به وحشت از سرايت انقلاب ايران به ديگر كشورهاي حوزه خليجفارس اظهار داشت : «ايران داراي آنچنان مشكلات داخلي است كه مجال قدرتنمايي و تهديد كشورهاي همسايه را ندارد . » اوئن افزود : «تحولات ايران دستيابي به توافق در خاورميانه را بيش از پيش ضروري كرده است . » وي همچنين اشاره كرد كه ناآراميهاي جاري ايران به تجارت انگليس با اين كشور آسيب رساندهاست ولي معاملات تجاري انگليس با ايران از بحرانهاي كنوني جان سالم بدر خواهد برد . ( 19 )
ضميمه خبر شماره 104
در مرور اجمالي "تاريخچه حزب دمكرات كردستان ايران" جهت آشنايي كلي با اين حزب بايد به سالهاي پس از جنگ جهاني اول و پيدايش جريانهاي ناسيوناليستي در آخرين سالهاي حكومت عثماني بازگرديم . زيرا رُشد احساسات قومي و قومگرايي در ميان كُردها و طرح ايجاد كردستان بزرگ در مناطق كردنشين سوريه ، عراق ، تركيه ، ايران و شوروي ( سابق ) از پيامدهاي تحولات مزبور ميباشد . در ايران در دروه رضاخاني ، جرياني بنام "هيوا" ـ اميد ـ كه سرمنشأ اصلي آن تعدادي از افسران ناراضي مليگراي كرد عراق بود ، بوجود آمد كه به طور مخفي فعاليتهايي را شروع كرد . بعد از جنگ جهاني دوم و سقوط رضا شاه و پيدايش فضاي باز سياسي پس از شهريور 1320 هستههاي "هيوا" تجديد سازمان شد و "كومله ژياني دي كورد" يا "كومله ژ ـ ك" را با مشي ناسيوناليستي بوجود آورد . عزالدين حسيي نيز زماني در اين سازمان فعاليت ميكرد . اين سازمان با بهرهبرداري از فضاي سياسي بعد از شهريور 1320 در كردستان ايران نسبتاً داراي نفوذ شد و طرفداراني دست و پا كرد تا اين كه ارتش سرخ وارد آذربايجان و كردستان شد و آنجا را به اشغال درآورد . ( 20 )
در سال 1322 باقر اُف رئيسجمهور آذربايجان شوروي طي دعوتي از سران ايلات غشاير و خوانين منطقه كُردستان از آنان خواست كه حزب دمكرات را تشكيل دهند . يكي از افراد دعوت شده "قاضي محمد" بود . وي يك روحاني كُرد با گرايشهاي قومي بود كه نفوذ زيادي در منطقه داشت . قاضيمحمد پس از ملاقات با باقراُف با استفاده از سازمان كومله ژ ـ ك در مرداد ماه 1324 "حزب دمكرات كردستان ايران" را با شعار "خودمختاري براي كردستان و دمكراسي براي ايران" تاسيس كرد . چند ماه بعد در دوم بعمن ماه 1324 در محمع عمومي حزب دمكرات ، قاضيمحمد به عنوان رئيسجمهور "حكومت خودمختار كردستان" جمهوري مهاباد را در زير حمايت ارتش سرخ پايهگذاري كرد ، اما اين جمهوري ديري نپاييد ؛ چرا كه به دنبال سفر قوامالسطنه نخستوزير وقت ايران به مسكو و ملاقات با استالين توافق شد كه ارتش سرخ خاك ايران را ترك كند و در مقابل عدهاي از عناصر كمونيست حزب توده وارد كابينه قوام شوند و در صورت تصويب مجلس امتياز نفت شمال به شوروي داده شود . به اين ترتيب با
خروج ارتش سرخ از خاك ايران ، ارتش ايران به سوي آدربايجان حركت كرد و پس از سركوب جريان پيشهوري ، به طرف كردستان رهسپار شد . قاضيمحمد به همراه نخستوزيرش حاجيبابا شيخ بدون هيچگونه مقاومت تسليم شد . در فروردين 1326 قاضيمحمد ، سيف قاضي پسرعمومي قاضيمحمد و وزير دفاع جمهوري مهاباد ، صدر قاضي برادر قاضي محمد و نماينده مجلس شوراي ملي دورة چهاردهم در مهاباد به دار آويخته شدند . به اين ترتيب مسئله جمهوري يازده ماهه مهاباد منتفي گرديد . ( 21 )
پس از يك دورة ركود ، حزب دمكرات كردستان ايران به صورت سازمان ايالتي حزب توده مجدداً شروع به فعاليت كرد اما بعد از كودتاي 28 مرداد 1332 و شكست كامل حزب توده ، حزب دمكرات نيز متلاشي شد و بسياري از سران آن دستگير و اعدام شدند . عدهاي نيز به عراق فرار كردند و به فعاليت خود ادامه دادند .
در سال 1346 پس از سازش و همدستي ملامصطفي بارزاني با شاه عدهاي از اين عناصر فراري مانند اسماعيل شريفزاده ، ملاآواره ، سلمان معيني ، قاسملو ، خسروي و … به كردستان ايران بازگشتند و "كميته انقلابي جهت مبارزه مسلحانه" را تشكيل دادند . اين گروه در واقع جناب چپ و ماركسيست حزب دمكرات محسوب ميشوند . در سال 1347 با همدستي خوانين و رؤساي عشاير كردستان با محمدرضا شاه ، تشكيلات اين كميته در روستاي دارتپة بانه مورد حمله چريكهاي دولتي قرار گرفت و رهبران آن دستگير و اعدام شدند . عده ديگري از عناصر آن نيز در بانه ، سردشت و بوكان به دست نيروهاي دولتي كشته شدند . به اين ترتيب حزب دمكرات كردستان ايران عملاً تا سال 1357 با ركود فعاليتها مواجه شد . پس از پيروزي انقلاباسلامي عبدالرحمن قاسملو وارد ايران شد و در فضايي آماده و مناسب فعاليت علني حزب را علام كرد . ( 22 )
حزب دمكرات بر اساس اساسنامهاش خواستار تشكيل جامعه سوسياليستي است و به تفكيك مذهب از دولت پايبند ميباشد . ازنظر تشكيلاتي بر پايه سانتراليسم دمكراتيك استوار است كه در آن تصميمات ارگانهاي مافوق بدون قيد و شرط از طرف ارگانهاي پايين اجرا ميگردد . حزب شعار خودمختاري براي كردستان را در حكومتي خودمختار براي كردستان قابل تحقق ميداند كه همه مناطق كردنشين ايران را شامل گردد . در اساسنامه حزب دمكرات پيشنهاد شده كه مرزهاي كردستان ايران به ترتيبي تعيين شود كه با شرايط تاريخي ، جغرافيايي و اقتصادي و خواست اكثريت خلق كرد مطابقت كند . در عين حال حزب معتقد است كه حكومت خودمختار كردستان از همه امكانات خود براي كمك به برادران كرد در بخشهاي ديگر كردستان ( واقع در ديگر كشورها ) استفاده خواهد كرد و پناهندگي سياسي به همه كردهاي ميهنپرست خواهد داد . ( 23 )
در مورد وضعيت و شرايط خزب دمكرات بعد از پيروزي انقلاباسلامي بزودي مشخص شد كه اين حزب از دو جناح عمده سياسي و نظامي تشكيل شده است . جناح سياسي كه در رأس آن غني بلوريان از زندانيان بنام حزب توده در دوران شاه قرار داشت و مورد حمايت شوروي ( سابق ) بود . اين جناح خواستار كسب موقعيت رسمي و تثبيت شده در منطقه كردستان بود . بلوريان تلاش داشت هر چه زودتر امتيازاتي از دولت ايران بگيرد و كردستان را به پايگاه كمونيسم روسي تبديل نمايد . اما جناح نظامي به رهبري عبدالرحمن قاسملو تحت حمايت دولت بعث عراق و آمريكا قرار داشت و بيشتر به دنبال تضعيف دولت مركزي و شكست انقلاب بود . عراق و آمريكا اميدوار بودند از طريق اين حزب از حالت تهاجمي انقلاب ايران كاسته و آن را به عقبنشيني وادار سازند . در اين راستا ، عناصر حزب دمكرات روابط محكمي با پاليزبان و انصاري و از طريق آنها با ناتو و دولت عراق برقرار كردند در نتيجه عراق اسلحه در اختيار حزب قرار ميداد و پاليزبان و ساير ايادي شاه بودجه مالي آن را تأمين ميكردند . ( 24 )
ضميمه خبر شماره 106
در اوايل پيروزي انقلاباسلامي ، "جمعيت دفاع از آزادي و انقلاب" در سنندج ، پوشش اجتماعي براي حضور سياسي نيمه رسمي و نه چندان غير علني "كومهله" بوده است . در اينجا معرفي كلي كومهله ضروريست تا مجبور نباشيم در هر خبر مربوط به اين سازمان يا شاخههاي پوششي آن ، خواننده را به ماهيت اين سازمان و معناي واقعي رفتار آن توجه دهيم . اين سازمان براي تعديل واكنش مسلمانان سنندج در قبال يك سازمان مسلح ماركسيستي ، ناگزير عنوان "جمعيت دفاع از آزادي و انقلاب"را براي فعاليت برگزيد . همانطور كه در مريوان و برخي ديگر از شهرهاي كردستان چنين كرد . البته اين استتار! چندان طول نكشيد . در شرايط بحراني گذار از نظام گذشته به نظام جديد ، براي تشكلهايي چون كومهله پس از آن كه مراحل كسب نفوذ اجتماعي پشت سرگذاشته شد ، بهانه و زمينه مناسب براي برخوردهاي حاد و قهرآميز گروههايمحارب با نظام جديد اسلامي ، ايجاد گرديد و با جذب نيرو و امكانات ناشي از وضع بحراني گذار ، قدرت تشكيلاتي لازم فراهم آمد ، ديگر نيازي به اينگونه پوششها و اينگونه تعديل مواضع باقي نماند و كومهله در شأن و نقش يك سازمان جنگجو و آشتيناپذير كه با كيان و اساس نظام جديد مخالف است و به براندازي آن كمربسته است ، قرار گرفت . در اين ضميمه معرفي مختصري از اين سازمان ارائه ميشود .
به نوشته اولين شماره نشريه "شورش" ارگان اين سازمان ، سازمان انقلابي زحمتكشان كردستان ايران ـ كومهله ـ در بهمن 1357 با اين نام اعلام موجوديت كرد ، اما در واقع حدود ده سال قبل از اين توسط چند تن از "رفقا" پايهريزي شده بود . ( 25 )
به اين ترتيب كه نطفه اوليه كومهله بهصورت محفل روشنفكري عدهاي از تحصيل كردهها و همشاگرديهاي دانشگاهي كرد بسته شد . اين گروه محفلي با "مشي چريكي" به يك مرز بندي با حزب دمكرات دست زد اما احساسات ناسيوناليستي كردي را حفظ كرد و نوعي التقاط از ناسيوناليسم و كمونيزم را پذيرفت . در ابتدا محفل فقط به مطالعه آثار مائو و يا بعضاً دستنويس كردن اين آثار ميپرداخت . در سالهاي 50 تا 53 همگي عناصر اين گروه به جز معدودي دستگير شدند و فعاليتهاي آنان تعطيل شد . با اوجگيري انقلاباسلامي عليه رژيم شاه كه زندانيان سياسي از زندانها آزاد شدند ، اين عده امكاني دوباره يافته و توانستند با تمركز برنامه در روستاها و اعزام نيروهايي تحت عنوان معلم به روستاهاي منطقه ، داراي نفوذ هر چند محدود بشوند . حتي چند ماه قبل از پيروزي انقلاباسلامي شروع به صدور اعلاميههايي نيز كردند كه محتواي اين اعلاميهها عمدتا در جهت برانگيختن احساسات ناسيوناليستي و قومي در مردم بود . اين اعلاميهها هيچ علامت مشخصهاي نداشت به جز اينكه با عنوان "هم ميهنان مبارز" شروع ميشد . ( 26 )
بعد از پيروزي انقلاب زمينه براي اعلام موجوديت و فعاليت گروه فراهم شد و عدهاي از عناصر آن از جمله : صلاحالدين مهتدي ، ملاسعيد رسولي ، احتشامي ، شعيب ذكريايي و يوسف اردلان سالروز كشته شدن محمدحسين كريمي ، از بنيانگذاران سازمان و به عبارت بهتر از همان افرادي كه در سال 48 در تشكيل گروه روشنفكري نقش داشت ، را براي اعلام موجوديت انتخاب و در 26 بهمن 1357 اعلام موجوديت كردند و نام "سازمان انقلابي زحمتكشان كردستان ايران" را برگزيدند . ( 27 )
همانگونه كه گفته شد ، در ابتداي انقلاب "كومهله" تحت پوشش جمعيتهاي دمكراتيك اقدام به فعاليت كرد در برخي شهرها به اسم جمعيت دفاع از حقوق زحمتكشان ، در سنندج با نام "حمعيت دفاع از آزادي و انقلاب" و در مريوان به اسم "اتحاديه دهفاني" شروع به فعاليت ، تبليغ و جذب نيرو نمود . عوامل مختلفي زمينه رشد اين سازمان را
در منطقه فراهم ساخت . از جمله در سنندج درگيري بين كميته مفتيزاده و كميته صفدري توسط اين گروهك دامن زده شد و سپس عناصر آن به پادگان ژاندارمري سنندج حمله كرده و اسلحه و مهمات آن را به غارت بردند و بدين وسيله تعداد زيادي سلاح به دست آنان افتاد و بلافاصله "صديق كمانگر" يكي از اعضاي سازمان به عنوان سخنگوي جمعيت آزادي و انقلاب و شوراي موقت پس از تسخير مركز راديو تلويزيون سنندج در اين تلويزيون ظاهر شد و فرمان حمله به پادگان لشكر 28 سنندج را صادر كرد . ( 28 )
از سوي ديگر ، اين سازمان با آگاهي از حساسيت مسأله زمين در كردستان از موضع حمايت از دهقانان ، مصادره زمين مالكان بزرگ را مطرح و ترويج ميكرد و در اين زمينه دست به اقدام عملي ميزد و با بعضي از خوانين از جمله در منطقه ديواندره و كوه فتو ( منطقه افشار ) درگير شد . اين مواضع و اقدامات براي جوانان سرگرداني كه به دنبال تشكيلاتي جهت فعاليت سازمان يافته سياسي ـ اجتماعي بودند ، جنبه تبليغاتي شديدي در ايجاد گرايش به آن سازمان داشت . ( 29 )
سازمان در اين امر سرمايهگذاري فراواني كرد طوري كه به ادعاي نشريه شورش ، تقربياً تمام اتحاديههاي دهقاني كه در كردستان بوجود آمدند به نحوي به كومهله مرتبط ميشد . ( 30 )
در مريوان با تحريك اتحاديه دهقانان وابسته به اين سازمان ماجراي كوچ بخشي از مردم به خارج از شهر پيش آمد و سپس همين سازمان ماجراي حركت هواداران از سنندج براي پشتيباني از كوچكنندگان مريوان را به راه انداخت . پس از راهپيمايي سنندج به طرف مريوان بلافاصله در سقز نيز همين جريان تكرار شد . اين راهپيماييها كه به گفته يكي از دستگيرشدگان كومهله دقيقاً الگوبرداري از حركات مائو بود و زماني كه مائو به عنوان الگوي سازمان شناخته ميشد ، صورت ميگرفت ، در رشد و مطرح شدن هر چه بيشتر كومهله تاثير زيادي داشت . ( 31 )
موضعگيري كومه له در برابر جمهورياسلامي ايران مبتني بر يك تضاد آشتيناپذير قرار داده شده بود . اين سازمان چنين مطرح ميكرد كه حكومت كنوني و در رأس آن (امام) خميني … رژيمي است ارتجاعي و ضدخلقي و طبيعي است كه اين رژيم را بايد سرنگون كرد . با اين حال در آموزشهاي درون گروهي اين سازمان نظرات متناقض مطرح ميشد . از جمله در يك جزوه درون گروهي چنين آمده بود : «ما هيچگاه نگفتهايم رژيم كنوني سرسپرده آمريكاست زيرا از طرفي قيام مردم ايران به دستگاههاي سركوب رژيم شاه ضربه زد ، از طرفي خميني دست نشاندة آمريكا نبود . » ( 32 )
تحليل كومهله از وضعيت سياسي ايران ، اين بود كه «دولت قادر به حل مسأله ملي ـ قومي نخواهد بود . » لذا تحريك احساسات و شورشهاي قومي ستون اصلي استراتژي سياسي ـ نظامي كومهله را تشكيل ميداد و با هرگونه حركتي كه آتش نزاعهاي قومي را در كشور خاموش سازد ، مخالفت ميكرد . از نظر كومهله «رژيم به هيچوجه توانايي حل مسأله ملي و كارگران و دهقانان را ندارد» ، براي همين «موج نوين مبارزه اجتنابناپذير است» و «بايد مبارزه كارگران مخصوصاً نفتگران جنوب و جنبش مقاومت عادلانه خلق كُرد و جنبش خلق آذربايجان را ادامه طبيعي انقلاب ايران دانست . » ( 32 )
كومهله برخلاف حزب دمكرات از نظر تئوريك ، اعتقادي به خُرده ناسيوناليسم و مليگرايي محدود كُردي نشان نميداد ، لكن از نظر استراتژي رهبري كومهله به بيانات مختلف اعلام كرد : «مسأله حقوق ملي تمام خلقهاي ايران را با مسأله كردستان پيوند ميدهيم . مبارزات ما و شرايط دشوار ما باعث فراهم آمدن شرايط مساعد براي مبارزه در ساير نقاط ايران ميشود . قبول مذاكرات از نظر ما به هيچوجه به معناي آتشبس نيست . در مورد بر زمينگذاشتن اسلحه يعني تندادن به خلعسلاح ، هرگز و تحتهيچ شرايطي تا تحققكامل انقلاب دمكراتيك ايران به رهبري طبقهكارگر ،
تن به خلعسلاح نخواهيم داد . » ( 34 )
كومهله بيش از هر گروه سياسي ديگر در كردستان از نظر رفتار جنگطلب و ستيزهجو بوده است . اما اين ستزهجويي مبتني بر يك بينش مشخص و منطقي و ايدئولوژيك نبود ؛ ماجراجويي و قدرتطلبي در آن از منش سياسي قويتر و پررنگتر بود . اين سازمان از نظر ايدئولوژي گيج و پرابهام بود . طوي كه در مقدمه "شورش" شماره يك آمده است : «ضعف مشخص سازمان ما در اينجاست كه ما نتوانستهايم بخوبي به استنتاج از تجربه تودهها بپردازيم . تجارب را جمعبندي كنيم و آن را در اختيار جنبش قرار دهيم . به علاوه آگاهي ما از ماركسيسم ـ لنينيسم و همچنين تجارب انقلاب در كشورهاي ديگر بسيار ناقص است . » ( 35 )
درباره روبه كومهله در كردستان در كتاب "كردستان ، امپرياليزم و گروههاي وابسته" چنين آمده است : «مجموعه اطلاعات ( سپاه ) در مورد روية كومهله در كردستان حاكي از آن است كه در بخشهايي از كردستان يك سازمان اطلاعاتي و نظامي بر مردم تحميل شده است كه آنان را حتي به اتهام شركت در جلسه قرائت قرآن دستگير نموده و شبانه تحت بازجويي و شكنجه ميبرد ؛ از مردم ماليات و يا بهتر بگوييم باج ميگيرد … تبليغات ضداسلامي كومهله مخصوصاً موضعگيريهاي افراطي آنها نسبت به اخلاقيات ديني موجب تنفر و انزجار مردم گرديده است اينان حتي در مساجد براي ديگران صحبت كرده سعي در نفي پروردگار مينمايند . »
دركتاب مزبور همچنين برخي اخلاقيات و فرهنگ غيرمذهبي ترويج شده توسط كومهله در كردستان به نحو زير گزارش شده است :
«رهبران كومهله روابط غيراسلامي بين دختران و پسران را تشويق ميكردند و حتي در انجام ماموريتها و تعيين پست نگهبانان تعمداً افراد طوري انتخاب ميشوند كه هر زوج دختر و پسر در يك سنگر با هم باشند . كومهله كتابي را در ميان هواداران خود توزيع نمود كه توسط حزب كارگران سوسياليست و آقاي بابك زهرايي تدوين و منتشر شده است . اين كتاب تحت عنوان "برنامه عمل زحمتكشان" براي رفع بحران كنوني به روستاييان كُرد و به زنان پاكدامن ملت ايران چنين خطاب ميكند : «زنان بايد بتوانند در صورت تمايل از امكان سقط جنين به طور رايگان برخوردار باشند . دولت بايد مراكز تعليم شيوههاي بيخطر و سالم براي جلوگيري از بارداري را در مدارس ، محلات ، كارخانهها و بيمارستانها داير كند و اطلاعات و وسايل لازم را در اختيار كليه زنان قرار دهد … ( صفحة 14 بند 2 ) ، ازدواج امري است داوطلبانه كه با يك ثبت مدني رسميت مييابد … كليه قوانين كه مجازاتهاي قانوني ، آزار جسماني و … را به خاطر به اصطلاح هتك ناموس مردان موجه جلوه ميدهد ، بايد لغو شوند … مفهوم فرزند نامشروع بايد ملغي شود و هرگونه تبعيض عليه مادران ازدواج نكرده پايان يابد . كليه قوانيني كه معيارهاي دوگانه را براي مردان و زنان در امور جنسي تقويت ميكند بايد لغو گردد . ( صفحه 14 بند 3 ) هرگونه اخراج محصلين و دانشجويان باردار يا مادران ازدواج نكرده بايد ملغي شود . ( صفحه 15 بند 5 ) » ( 36 )
كومهله براي ادامه حيات خود به كمكهاي مالي و تسليحاتي خارجي نياز داشت . در سالهاي 59ـ 58 با توجه به سفرهاي كه عراق براي گروهكها و سازمانهاي مخالف انقلاباسلامي گسترده بود ، از كومهله نيز دعوت بعمل آورد تا از پشتيباني آن كشور بر ضد جمهورياسلامي برخوردار شود اما كومهله براي حفظ پرستيژ خود اين دعوت را رسماً نپذيرفت ولي از طريق عزالدين حسيني چند فقره اسلحه و مهمات تحت نام اين كه اين تسليحات را عزالدين حسيني دريافت كرده است و ما از او گرفتهايم و نه از عراق ، دريافت كرد . تا اين كه از سال 1360 و از كنگره دوم به بعد اين مسأله در كميته مركزي مطرح شد كه بالاخزه ما بايد تكليفمان را با عراق روشن كنيم . از طريق عزالدين حسيني كمكها بسيار محدود و ناچيز است و با توجه به اوضاع به كمكهاي بيشتري نياز داريم . اين بود كه در يكي از
جلسات كنفرانس ششم در شهريورماه 1360 بحثي از جانب محسن رحيمي عضو كميته مركزي و مسئول تداركات فني سازمان مطرح شد كه « ما به مثابه سازماني كه داراي سياستي مستقل و طرفدار رهايي طبقه كارگر هستيم و براي كسب قدرت سياسي در حال مبارزهايم بايستي سياست خارجي خود را نيز تعيين كنيم . "»وي سپس وضعيت نابسامان تداركاتي و كمبودهاي مالي سازمان را برشمرد و گفت كه واقعاً در حال از بين رفتن هستيم و بايستي براي اين مسأله چارهاي انديشيد . كنفرانس در پي مسائل مطرح شده نتيجهگيري كرد كه: ما به عنوان نمايندة طبقه كارگر مجاز هستيم كه از تضاد ميان دو كشور بورژوازي و متخاصم به نفع طبقه كارگر بهرهبرداري نماييم . كنفرانس،عراق را تنها كشور متناسبي دانست كه كومهله بايد با آن ارتباط برقرار كند .
اين مسائل در نشريه مشعل شماره 14 به اطلاع اعضاء تشكيلات رسيد و تحت نام سياست خارجي مسأله استفاده از تضاد دو كشور بورژوازي متخاصم مطرح شد و توسط مسؤولين ذهن اعضاء ، تشكيلات جهت پذيرش مسأله و تبليغ آن با اسم يك سياست اصولي و درست در ميان مردم آماده گشت . در پي اين تصميم سيل كمكهاي مالي و تداركاتي عراق به مقرهاي گروهك سرازير شد و مقر روابط خارجي سازمان در منطقه آلان سردشت و دفتر آن در سليمانيه داير شد و روابط با استخبارات ( سازمان جاسوسي عراق ) برقرار گشت و نماينده كومهله در عراق به طور مداوم مستقر شد . ( 37 )
ضميمه روزشمار 1/12/57 : مهمترين عناوين خبري روزنامههاي اطلاعات و كيهان
الف ) عناوين روزنامه اطلاعات 1/12/57
ـ تيرباران چهار ژنرال ديگر به اتهام كشتار مردم
ـ راديويي به نام صداي كردستان آزاد برنامه پخش ميكند .
ـ معاون نخستوزير : طالباني در كردستان موجب ناراحتي شده است .
ـ كردها شعار ميدهند : دمكراسي براي ايران ، خودمختاري براي كردها روي نقشه ايران .
ـ دستگيري 7 فرمانده لشكر و ژاندارمري در رضاييه
ب ) عناوين روزنامه كيهان 1/12/57
ـ ارتش ملي ـ اسلامي تشكيل ميشود .
ـ فرمانده ستاد ارتش ملي : تيپ ويژه هوابرد بايد فعاليت خود را شروع كند .
ـ تشكيلكانونافسران ، درجهداران و كارمندانشهرباني .
ـ رئوس قانون اساسي اجتماعي جمهوري دمكراتيك اسلامي .
ـ بازرگان: نظام موجود را به هواي نظامي كه جانشينش نشده بر هم نزنيد .
ـ كنسولگري آمريكا در تبريز به آتش كشيده شد .
ـ 53 امير ديگر ارتش بازنشسته شدند .
ـ بازرگان: چوب لاي چرخ دولت نگذاريد .
ـ سرلشكر قرهني: گارد مل به طور جنبي خدمت خواهد كرد .
ـ داريوش فروهر : كردها خودمختاري ميخواهند .
ـ هفتهنامه لبناني : ياسرعرفات بين دولت اسلامي ايران و شوروي نقش واسطه داشت .
ـ خلبان ايراني ، هواپيماي شاه را با 15 سرنشين به تهران برگرداند .
ـ امامخميني در پيامبازگشايي مدارس : خميني تا قطع ريشههاي استعماري چپ و راست همسنگرشماست .
ـ اميرانتظام معاون نخستوزير : اعلام استقلال كردستان فقط شايعه است .
ـ اعلام موجوديت مبارزين خلق آستارا .
ـ دعوت چريكهاي فدايي خلق براي راهپيمايي تا محل اقامت امام خميني .
ـ مراكش از شاه خواست حرف نزند .
ـ توسط سازمان مجاهدين : آييننامه حمل و نگهداري سلاح منتشر شد .
ـ 3 نفر به اتهام تبليغ تجزيهطلبي ( دركردستان ) بازداشت شدند .
ـ جمعيت دفاع از آزادي و انقلاب سنندج : توطئهگران تجزيهطلبي بايد از ايران اخراج شوند .
ـ عرفات: آمريكا از اسرائيل خواست منافع امپرياليسم را حفظ كند .
ـ اسرائيل از تاثيرات نظامي قطع رابطه با ايران به شدت نگران است .
ـ علامه احمد مفتيزاده رهبر مذهبي كردستان: فريب نيرنگهاي سرسپردگان رژيم سابق را نخوريد .
منابع و مآخذ 1/12/1357
1ـ روزنامه كيهان ، 1/12/1357 ، ص 2 .
2ـ روزنامه اطلاعات ، 1/12/1357 ، ص 2 .
3ـ روزنامه كيهان ، 2/12/1357 ، ص 4 ، آسوشيتدپرس .
4ـ مأخذ شماره 3 ، صفحه 2 .
5ـ مصطفي چمران ، كردستان . ( تهران : انتشارات بنياد شهيد ، سال 1364 ) ص 30 .
6ـ علي بهجت ، انقلاباسلامي و كردستان ( تهران: بيجا ، بينا ، بيتا ) ص 99 .
7ـ سند شماره 132071 ، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ، استعلام از سرتيپ دوم پاسدار محسن رشيد .
8ـ مأخذ شماره1 ، صفحه 4 .
9ـ سند شماره 209904 ، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : اطلاعيه احمد مفتيزاده ، 1/12/1357 .
10ـ روزنامه اطلاعات ، 2/12/1357 ، ص 3 .
11ـ مأخذ شماره 10 ، ص 1 .
12ـ مأخذ شماره 3 ، ص 2 .
13ـ مأخذ شماره 10 ، ص 1 .
14ـ مأخذ شماره 1 ، ص 3 .
15ـ مأخذ شماره 3 ، ص 3 .
16ـ مأخذ شماره 10 ، ص 2 .
17ـ مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي ، صحيفه نور ، مجموعه رهنودهاي امام خميني ( تهران: وزارت ارشاد اسلامي ، جلد 5 ، سال 1361 ) ص 99ـ98 .
18ـ روزنامه آيندگان ، 3/12/1357 ، ص 12 ، يونايتدپرس .
19ـ مأخذ شماره 3 ، ص 4 ، آسوشيتدپرس .
20ـ سند شماره 25/11256 ، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : گزارش گروهفرهنگي جهاد دانشگاهي صنعتي شريف ، مروري بر كردستان رهآوردي از سفر هيأت
دانشگاه صنعتي شريف به كردستان در نوروز 1362 .
21ـ سند شماره 17/112550 : مركز مطالعات و تحقيقات جنگ ، بررسي اجمالي مسائل ضدانقلاب و جنگ در كردستان .
22ـ سند شماره24/112566 ، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : گزارش سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از اوضاع كردستان تحت عنوان تحليلي پيرامون اوضاع كلي كردستان .
23ـ دفتر سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ، كردستان ، امپرياليزم و گروههاي وابسته . ( 1 ) ( تهران : انتشارات دفتر سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ، بيتا ) صفحه 28ـ 27 .
24ـ سند شماره 209930 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : متن كامل بازجويي يكي از اعضاي سازمان كومهله .
25ـ مأخذ شماره 23 ، ص 81 .
26ـ مأخذ شماره 24 ، ص ص 8ـ 7 .
27ـ مأخذ شماره 20 ، ص 42 .
28ـ مأخذ شماره 26 ، ص 8 .
29ـ مأخذ شماره 26 ، ص ص 14ـ 13 .
30ـ مأخذ شماره 23 ، ص 81 .
31ـ مأخذ شماره 26 ، ص 14 .
32ـ مأخذ شماره 23 ، ص 82 .
33ـ مأخذ شماره 23 ، ص ص 83 ـ 82 .
34ـ مأخذ شماره 23 ، ص 84 .
35ـ مأخذ شماره 23 ، ص 85 .
36ـ مأخذ شماره 23 ، ص ص 87 ـ 86 .
37ـ مأخذ شماره 26 ، ص ص 33ـ 32 .