متن زیر با هدف بیان گوشه‌ای از نقش لشكر8 نجف و فرمانده دلاورش (شهید احمد كاظمی) در عملیات كربلای5، از گزارش مذكور برگزیده شده است.

 

pdfمتن مقاله827.02 KB

 

اشاره:  پس از پايان عمليات كربلاي5، هنگام برنامه‌ريزي براي تهيه گزارش‌هاي اين عمليات، به دليل شهادت راوي قرارگاه قدس (علي فتحي) در روز ششم عمليات (24/10/1365) و شهادت راوي لشكر14 امام حسين (سيدمحمد اسحاقي) در روز يازدهم عمليات (29/10/1365)، از سه يگان اصلي قرارگاه قدس فقط راوي لشكر8 نجف (مهدي انصاري) حضور داشت (راوي تيپ44 قمر بني‌هاشم نيز در عمليات كربلاي‌‌4 شهيد شده بود.) لذا تهيه گزارش عمليات قرارگاه قدس و يگان‌هاي تابع آن به راوي لشكر8 واگذار شد كه وي با استفاده از يادداشت‌ها و نوارهاي صوتي كه خود و دو راوي شهيد تهيه كرده بودند، گزارش قرارگاه قدس را در 240 صفحه تدوين نمود. متن زير با هدف بيان گوشه‌اي از نقش لشكر8 نجف و فرمانده دلاورش (شهيد احمد كاظمي) در عمليات كربلاي5، از گزارش مذكور برگزيده شده است.

مقدمه‌

دو هفته پس از توقف عمليات كربلاي4 در منطقه ابوالخصيب (غرب خرمشهر)، عمليات گسترده ديگري در منطقه شلمچه آغاز گرديد كه كربلاي5 نام‌گذاري شد و به‌رغم نااميدي‌هاي قبل از عمليات و مشكلات و پيچيدگي‌هايي كه در اين منطقه وجود داشت، سپاه‌پاسداران به يكي از موفق‌ترين عمليات‌هاي گسترده خود در طول جنگ دست يافت.

لشكر8 نجف در عمليات كربلاي4 مأموريت خط‌شكني و پيشروي داشت و طي شب و روز اول عمليات دو گردان غواص و دو گردان پياده وارد عمليات كرد. اين عمليات كه با هدف پيشروي به سمت بصره طراحي شده بود، به‌رغم شكسته شدن خط دشمن در غالب محورها و تلاش بسيار و جانبازي رزمندگان غواص و خط‌شكن، به دليل هوشياري دشمن، موفقيتي در پي نداشت و پس از 24 ساعت متوقف شد. در موقعيت بسيار دشوار و پيچيدهِ پس از اين عدم‌الفتح، كار بررسي براي انتخاب منطقه‌اي ديگر و طرح‌ريزي عمليات گستردهِ ديگري از 5/10/1365 شروع شد و سرانجام در نيمه شب 11/10/1365، پس از بررسي‌ها و بحث‌هاي طولاني، منطقه شلمچه براي عمليات انتخاب شد و فرماندهي عالي جنگ (آقاي هاشمي رفسنجاني) دستور آمادگي براي عمليات طي يك هفته را صادر كرد و براي جلوگيري از ترديد و تزلزل، بر كار آماده‌سازي و عمليات در اين منطقه، به عنوان يك تكليف تأكيد نمود. *‌

1) مأموريت‌و طرح مانور

با‌قطعي‌شدن‌منطقه‌عملياتي‌،‌قرارگاه‌قدس‌مأموريت‌يافت‌كه‌در مرحله‌دوم‌عمليات‌ پس‌از اينكه‌قرارگاه‌كربلا جاي پايي‌در منطقه‌پنج‌ ضلعي‌گرفت‌ وارد عمل‌شده‌، به‌طرف‌جنوب‌و غرب‌پيشروي‌نمايد.‌منطقه‌مأموريت‌قرارگاه‌قدس‌از‌طرف‌غرب ‌به ‌كانال‌ زوجي‌، از جنوب ‌به ‌اروندرود، از شرق‌ به‌ نهر دوعيجي‌ و‌از‌شمال‌ به‌ اولين‌ دژ غربي‌ كانال  ‌پرورش‌ ماهي ‌محدود‌ مي‌گرديد. ‌يگان‌هاي ‌زير براي ‌انجام‌دادن ‌اين‌ مأموريت ‌تحت‌ امر قرارگاه ‌قدس‌قرار گرفتند:

"‌لشكرهاي 7 ‌ولي‌عصر ،‌ 8‌نجف‌ ، ‌14‌امام‌حسين ‌،‌ 27حضرت ‌رسول‌ ،  32  انصار الحسين‌و تيپ 44 قمربني‌هاشم‌."  ‌

اكثر‌فرماندهان ‌يگان‌هاي ‌مأمور ‌به ‌قرارگاه ‌قدس ‌موافق‌ عمليات‌ در‌اين ‌منطقه ‌نبودند ‌و ‌موفقيتي ‌را ‌‌براي‌ اين ‌عمليات ‌پيش‌بيني‌ نمي‌كردند ،‌ ولي ‌با ‌توجه ‌به ‌اينكه ‌فرماندهي‌ عالي‌جنگ‌، به اجراي اين عمليات به عنوان"تكليف" تأكيد نمود، خود را ملزم‌به‌آماده‌سازي‌و اجراي عمليات‌مي‌دانستند و اقدامات مناسبي در جهت آماده‌سازي نيرو، امكانات و منطقه عملياتي انجام دادند.

فرمانده ‌لشكر8 نجف‌ (احمد كاظمي) در صحبتي ‌با فرمانده‌ قرارگاه‌ قدس (عزيز جعفري)‌، گفت‌:  ‌

<‌من‌ديشب ‌مسئولين‌ لشكرمان ‌را جمع‌كردم ‌و به ‌آنها گفتم‌ برادران‌مي‌خواهيم ‌برويم ‌شهيد بشويم‌. به‌آنها گفتم‌كه ‌قرار شده‌ يك ‌عده ‌شهيد شوند و خونشان ‌ريخته ‌شود تا كار جنگ‌حل‌ شود؛ هر كس‌حاضر است‌بفرمايد، هر كس‌حاضر نيست‌نيايد بگويد. . . ما كه‌دليل‌نداريم‌.>

هنگامي كه فرمانده ‌قرارگاه‌ قدس‌از فرمانده ‌لشكر نجف ‌و فرمانده لشكر امام حسين تقاضا كرد كه در امر خط‌شكني در آغاز عمليات شركت كنند، برادر خرازي با بيان اينكه ما در كربلاي4 انهدامي زياد داشتيم،  نپذيرفت و برادر كاظمي ‌نيز گفت‌:  <‌ما ان‌شاءالله ‌به ‌حول ‌و قوه‌ الهي‌در اين‌ جهت‌ (مأموريت‌مشخص‌شده‌) كمك‌ مي‌كنيم‌ و در آن ‌جهت ‌(خط شكني‌) هم‌ كمك ‌فكري ‌و ذهني‌ و مسائلي ‌كه ‌از دستمان‌ برمي‌آيد انجام ‌مي‌دهيم‌. اگر تلفات‌ به ‌من ‌وارد  نشده ‌‌بود  و مشكلات ‌نداشتم‌، در امر خط‌شكني‌ ‌گردان ‌خط‌شكن من‌ منهدم ‌شده ‌است‌ خدا وكيلي ‌كمك ‌مي‌كردم‌. قلبم ‌هم ‌روشن ‌است‌ براي ‌اين ‌عمليات ‌و اين‌ مبنا كه ‌با يك ‌واسطه‌ از امام‌ گفته ‌شده‌، ديگر برايمان ‌روشن‌ است‌ كه ‌ديگر شهادت ‌مي‌خواهد باشد؛ هر چه‌ مي‌خواهد باشد. ما اصلاً براي‌ پيروزي قدم‌ برنمي‌داريم‌... الان‌ با اين ‌حالي ‌كه ‌دارم‌، اطمينان‌ ندارم ‌كه ‌بتوانم  خط را ‌بشكنم ‌ولي ‌با  اين ‌حالتي ‌كه ‌دارم ‌به ‌من ‌بگويند خط بشكن‌، خدا وكيلي‌ مي‌گويم ‌مي‌روم‌، ولي‌ من ‌گردان‌هاي ‌خط  شكنم ‌همه‌اش ‌را وارد عمل‌كردم‌، منهدم‌شدند.>

با‌ توجه ‌به ‌شروع ‌مأموريت‌ قرارگاه ‌قدس‌ در دومين‌ مرحله‌ عمليات، ‌تعيين ‌مأموريت‌ قطعي‌ يگان‌ها  ممكن‌ نبود  لذا  طي چند جلسه به بررسي طرح‌هاي مختلف پرداخته شد و در آخرين  روز  قبل  از  عمليات ‌(18/10/1365)  در جلسه‌اي ‌با حضور فرماندهان ‌دو لشكر نجف و امام حسين، فرمانده ‌قرارگاه ‌قدس ‌ضمن ‌پيش‌بيني‌ وضعيت‌هاي‌ مختلف‌،   مأموريت‌ اين ‌دو  يگان‌ را  چنين‌مشخص‌كرد:  ‌

<‌ در حالتي‌كه‌ لشكر عاشورا و لشكر كربلا آماده ‌هستند به طرف‌ گوشه ‌(نوك‌) كانال ‌ماهي‌گيري‌ بپيچند، ما هم ‌عبور مي‌‌كنيم‌ و خط  خودمان ‌را  تأمين ‌مي‌كنيم‌.  ‌

 در حالتي‌كه‌  يگان‌هاي ‌قرارگاه‌ كربلا  نتوانستند  عبور كنند  و آن‌ گوشه‌ را تأمين ‌كنند، تعداد پنج‌ (موضع‌) هلالي ‌شكل‌ اول‌ غرب‌ نهر دوعيجي را لشكر امام‌حسين‌ و پنج‌ (موضع‌) هلالي‌ شكل‌ادامه ‌آن ‌را  لشكر نجف ‌تصرف‌ كرده ‌و  پاك‌سازي كنند و پشت ‌آن ‌بايستند.  ‌

   در حالتي‌كه ‌يگان‌هاي‌ قرارگاه ‌كربلا تا كانال ‌(9 پل‌، جنوب‌پنج‌ضلعي‌) آمدند و نتوانستند ادامه ‌دهند،  لشكر كربلا مواضع ‌هلالي‌شكل‌اول‌و دوم‌غرب‌ نهر دوعيجي را بگيرد و لشكر امام ‌حسين‌ ‌هم‌ دو موضع ‌بعد را تصرف‌ نمايد؛  لشكر نجف‌ هم ‌جاده ‌آسفالت ‌شلمچه ‌را گرفته ‌و پدافند كند. در اين‌ حالت ‌باز هم ‌در ادامه ‌عمليات‌، پنج‌ موضع ‌هلالي ‌شكل ‌(غرب‌ نهر دوعيجي و پايين‌جاده‌ شلمچه‌) را  لشكر امام‌حسين و پنج ‌موضع‌ ادامه آن ‌را لشكر نجف‌ بايد تأمين ‌كنند كه‌ (بدين‌منظور) لشكر نجف ‌بايد دو فلش‌ بگذارد : <يكي‌در ادامه ‌حركت‌ لشكر امام‌ حسين و ديگري‌ از جلو (شرق‌) نهر دوعيجي؛ در  اين ‌حالت‌ قرارگاه ‌نجف‌ بايد  قبلاً  وارد  عمل‌شود تا  جناح‌ چپ  را  تأمين ‌نمايد.>

ضمناً در اولين‌ مرحله ‌عمليات ‌قرارگاه ‌قدس‌، تيپ قمربني‌هاشم‌ ‌در احتياط  اين ‌مرحله‌ قرار داشت‌.  ‌

همچنين با توجه به اينكه يگان‌هاي قرارگاه قدس بايد از محور دو لشكر فجر و عاشورا (از قرارگاه كربلا) وارد عمل مي‌شدند طي جلسه‌اي در روز قبل از عمليات، موضوع بررسي و مقرر شد كه لشكر امام حسين از لشكر عاشورا و لشكر نجف از لشكر فجر عبور نمايند.

2)‌آماده‌سازي‌

پس‌از قطعي‌ شدن ‌منطقه ‌شلمچه ‌به ‌عنوان‌ منطقه ‌عملياتي‌، فرصت‌ آماده‌سازي‌ ابتدا يك ‌هفته ‌و سپس‌ پنج ‌روز اعلام‌ گرديد؛  يعني ‌قرارگاه‌ها و يگان‌ها بايد روز 17/10/1365 براي‌ شروع ‌عمليات‌ اعلام‌ آمادگي‌ مي‌كردند. پنج‌ روز براي‌ آماده ‌سازي ‌يك‌ عمليات‌ گسترده‌، نسبت‌ به ‌فرصت‌هاي ‌چند ماهه‌اي‌ كه ‌معمولاً براي ‌اين‌گونه ‌عمليات‌‌ها در نظر گرفته ‌مي‌شود، زمان‌ ناچيزي ‌بود. البته‌ با توجه‌ به ‌نزديكي ‌اين ‌منطقه عملياتي به ‌منطقه عملياتي‌كربلاي‌4، و حتي محورهاي ‌مشتركي ‌نظير پنج‌‌ضلعي‌، بوارين‌و... بين‌اين‌دو منطقه ‌و حضور  نيروها و امكانات‌آماده‌عمليات‌در منطقه‌كربلاي4‌، تا حدود زيادي‌مشكل‌كمبود زمان‌را حل‌مي‌كرد. مبناي ‌اصلي ‌انتخاب ‌منطقه‌شلمچه‌و در نظرگرفتن‌اين‌فرصت‌محدود نيز همين‌نزديكي‌و آمادگي‌بود. علاوه‌براين‌، سه نكته اجراي هر چه ‌سريع‌تر عمليات‌را ضروري‌مي‌ساخت‌: لزوم ‌به‌ كارگيري ‌سريع ‌نيروهاي‌آمادهِ نبرد، لزوم‌غافلگيري‌دشمن‌ و ضرورت كاهش عواقب‌نامطلوب‌توقف‌عمليات‌ناموفق‌كربلاي‌4.

به‌هر صورت‌، علي‌رغم‌فرصت‌ محدود و اميدوار نبودن ‌عده‌اي‌از فرماندهان‌به‌موفقيت‌، و حتي‌ناباوري‌برخي در مورد اجراي‌عمليات‌در اين‌منطقه‌، اعلام‌شدن‌"تكليف‌" از زبان ‌فرمانده‌عالي‌جنگ‌(آقاي هاشمي رفسنجاني) و اقدامات‌پيگير فرماندهي‌كل‌سپاه‌، موجب‌تلاش‌هاي‌همه‌جانبه‌و بي‌سابقه ‌در زمينه‌آماده‌سازي‌شد.  ‌

به‌طور كلي‌آماده‌سازي‌در چهار زمينه‌بايد انجام‌مي‌گرفت‌: نيرو، امكانات و تسليحات، مهندسي و عبور.

الف-  نيرو  ‌

نيروهاي‌عمل‌كننده‌،همان‌نيروهاي‌آماده‌شده‌براي‌عمليات‌كربلاي4‌هستند. گردان‌هايي‌كه‌در اين‌عمليات‌وارد عمل نشده‌اند، آمادگي‌ كامل‌دارند. دستور داده ‌شده ‌كه‌ گردان‌هايي ‌كه‌وارد عمل ‌شده ‌و ضربات‌و تلفاتي‌به‌آنها واردشده‌، حتي‌المقدور با استفاده‌از نيروهاي‌اعزامي‌جديد بازسازي‌و تكميل‌گردند و سريع ‌آماده ‌عمليات‌شوند.  ‌

ب - امكانات‌و تسليحات‌

با قطعي‌شدن‌منطقه‌عملياتي‌، اقدام‌براي‌استقرار امكانات ‌لازم ‌به‌منظور پشتيباني‌عمليات‌اعم‌از يگان‌هاي‌آتش‌، ترابري‌، تداركاتي‌، اورژانس‌و... شروع‌گرديد. با توجه ‌به ‌آمادگي ‌اين ‌امكانات‌در منطقه‌عملياتي‌كربلاي4‌و دستور خارج ‌نكردن ‌اين ‌امكانات‌از منطقه‌پس‌از توقف‌اين‌عمليات‌، مشكل ‌چنداني ‌براي ‌انتقال‌امكانات ‌لازم‌به‌ منطقه‌عملياتي ‌شلمچه‌وجود نداشت ‌، ليكن مشكل‌اصلي‌كمبود محل ‌استقرار بود. منطقه ، وسعت‌لازم‌را براي استقرار همه ‌امكانات‌و تسليحات ‌ضروري‌به‌نحوي‌كه‌ پراكندگي ‌لازم ‌رعايت‌شود، نداشت‌.

ج-  مهندسي‌

يگان مهندسي‌مي‌بايستي‌در دو زمينه‌اقدام‌مي‌كرد: اول ، ‌آماده‌سازي‌مقدمات‌عمليات‌؛ مثل‌ايجاد مواضع‌توپخانه‌، سنگر و سوله‌سازي‌، جاده‌سازي عقبه‌و آماده‌سازي ‌جاده ‌اتصالي‌به‌خط دشمن. دوم،‌كسب‌آمادگي‌براي ورود به ‌منطقه ‌آزاد شده‌و منطقه‌درگيري‌براي پشتيباني مستقيم‌نيروهاي‌ رزمنده‌.  ‌

مهندسي‌علاوه‌بر مأموريت‌هايي‌كه‌قبل‌از شروع‌ عمليات ‌به‌ عهده‌داشت‌، قسمت‌مهم‌تر كارش ‌آمادگي ‌براي ‌پشتيباني ‌نيروهاي‌رزمنده‌در حين‌عمليات‌بود. پيچيدگي‌خطوط و زمين‌دشمن‌در منطقه‌شلمچه‌و استحكامات‌آن‌ايجاب‌مي‌كرد تا مهندسي‌سرمايه‌گذاري‌بيشتري‌در اين‌زمينه‌بنمايد. فرمانده ‌قرارگاه‌قدس‌بارها براهميت‌اين‌مسئله‌و لزوم ‌به ‌كارگيري ‌همه‌امكانات‌مهندسي‌و زرهي‌يگان‌ها تأكيد مي‌نمود؛ از جمله‌وي‌چند ساعت‌قبل‌از شروع ‌عمليات ‌به ‌فرماندهان ‌لشكرهاي‌نجف‌و امام‌حسين‌چنين تأكيد مي‌كند:  ‌

<‌خودتان‌مي‌دانيد كه‌جنگ‌بدون‌تانك‌و بولدوزر نمي‌شود. اينجا نمي‌توانيم‌بدون‌تانك‌و بولدوزر بجنگيم‌.>

به‌دليل‌چنين اهميتي‌بود كه‌واحدهاي‌مهندسي‌يگان‌ها آماده ‌شدند تا با كمك‌واحدهايي‌از مهندسي‌جهادسازندگي‌كه‌در اختيار آنها قرار مي‌گرفت،‌به‌پشتيباني‌نيروهاي‌رزمنده‌شتافته‌، اقدامات‌لازم‌از جمله‌ايجاد خاكريز و استحكامات‌را شروع ‌نمايند.  ‌

د - عبور  ‌

يكي‌از مهم‌ترين‌مراحل عمليات‌در منطقه‌شلمچه‌، عبور سريع ‌و بدون‌درگيري‌با دشمن‌از منطقه‌آب‌گرفتگي بود. اگر چه ‌اين ‌موضوع‌براي‌يگان‌هاي‌قرارگاه‌كربلا كه‌در اولين ‌مرحله ‌عمليات‌وارد مي‌شدند بسيار اهميت‌ داشت ‌(چون ‌شكستن ‌خط به‌توفيق‌در آن‌وابسته‌بود)، براي ‌يگان‌هاي‌ قرارگاه‌هاي ‌قدس‌و نجف‌هم‌كه‌در مرحله‌دوم‌وارد عمل‌مي‌شدند، خالي ‌از اهميت‌نبود، زيرا پيش‌بيني‌مي‌شد انتقال ‌سريع‌ گردان‌هاي ‌اوليه‌اين‌دو قرارگاه‌ براي ‌ادامه‌دادن ‌به‌ عمليات‌قرارگاه‌كربلا  در موفقيت ‌عمليات‌تأثير بسزايي ‌داشته‌ باشد.  ‌

از محور شرقي‌ كه‌طبق‌طرح‌مانور مي‌بايست‌ابتدا لشكر سيدالشهدا  وارد مي‌شد و پس‌از شكستن‌خط، سرپل‌را مي‌گرفت‌، سپس‌يگان‌هاي‌اوليه‌قرارگاه‌هاي‌نجف‌و قدس ‌وارد مي‌شدند  در اولين‌مرحله‌عمليات ‌ به دليل نبود راه خشكي قابل استفاده، تنها راه‌ممكن‌براي‌وارد شدن‌نيروها، عبور از آب‌و استفاده‌از قايق‌بود. براي مرحله دوم به دليل احتمال باقي نماندن قايق و خشايار، تلاش براي ترميم و گشودن جاده‌هاي عقبه قرارگاه‌هاي قدس و نجف بسيار ضروري مي‌نمود، خصوصاً اگر به دليل عدم موفقيت لشكر سيدالشهدا در تصرف سرپل، ديد و تير مستقيم دشمن از روي جاده برداشته نمي‌شد.

3 )‌حفاظت‌و غافلگيري‌

اعتقاد همه‌دست‌اندركاران‌جنگ‌بر اينكه ‌علت‌ اصلي‌ عدم‌ موفقيت‌كربلاي‌هوشياري‌دشمن‌بوده ‌است‌، ضرورت ‌فوق‌العاده غافلگيري‌دشمن‌را براي‌عمليات‌بعدي‌گوشزد مي‌نمود، اما بين‌آنچه‌طبق‌معمول غافلگيري‌عنوان‌مي‌شد و عجله‌و شتابي‌كه‌براي‌آمادگي‌و شروع‌عمليات‌وجود داشت‌، تناقضي‌آشكار بود.  ‌

با شروع‌اقدامات‌آماده‌سازي‌ منطقه‌بسيار شلوغ شد. جاده‌هاي‌اصلي‌مخصوصاً جاده‌اهواز - خرمشهر انبوهي‌از انواع‌خودروهاي‌سبك‌و سنگين‌و مهندسي‌و باري‌و... را بر روي‌خود تحمل‌كرد. در آخرين‌روزهاي‌قبل‌از عمليات‌، منطقه ‌عملياتي‌ به‌خصوص‌خط دوم‌ از فرط شلوغي‌به‌ گونه‌اي شد كه‌فرمانده‌لشكر نجف (احمد كاظمي)‌آن‌را به ‌بازارچه‌تشبيه‌كرده‌و گفت:  ‌

<‌اينكه‌خط نيست‌، بازارچه‌است‌! هر كجايش ‌دشمن ‌آتش ‌بريزد، هدف‌است‌.>

همچنين‌در آخرين‌جلسه‌هماهنگي‌، برادر كاظمي‌نظر خود را در مورد هوشياري‌دشمن‌چنين‌بيان‌كرد:  ‌

<‌خدا وكيلي‌همه‌چيزمان‌را عراقي‌ها مي‌فهمند. لوله‌توپ‌ها كه‌از اين‌طرف، جهت‌ماشين‌ها همه‌به‌ اين ‌طرف، خرمشهر هم‌كه‌ديگر خبري‌نيست‌. با اين‌[برج ديده‌باني كارخانه] پتروشيمي‌عراق  كه‌مثل‌اين‌است‌كه‌دشمن يك ‌كمين ‌توي ‌آسمان‌داشته‌باشد  اين‌براي‌من‌روشن ‌است‌كه‌دشمن‌ مي‌داند .>  ‌

فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌سعي‌مي‌كند كه‌در اين‌نظر ترديد ايجاد كند، لذا مي‌گويد:  ‌

<‌معلوم‌نيست‌، اين‌را نمي‌تواني‌بگويي‌>

با وجود همه‌ شواهدي‌كه ‌نشان‌دهنده هوشياري‌دشمن‌و در صد ناچيز غافلگيري‌او بود، دو موضوع‌در غافلگيري ‌دشمن‌اهميت‌زيادي‌داشت‌:  ‌

1‌- سرعت‌عمل‌: هرچند دشمن‌از طرق ‌مختلف ‌به ‌خوبي ‌متوجه‌اقدامات‌و تحركات‌خودي‌در منطقه‌شده‌بود، ولي‌در طول‌جنگ‌ به‌خصوص‌سه‌چهار ساله‌اخير  سابقه‌نداشته‌كه‌دو عمليات‌گسترده‌به‌فاصله‌زماني‌كوتاهي‌از يكديگر انجام‌شده ‌باشد، به‌ويژه‌پس‌از عمليات‌ناموفق‌كربلاي4‌، كه‌از نظر دشمن ‌ضربه‌سختي‌به‌اردوگاه‌خودي‌وارد شده‌و تا مدت‌ها توان‌و روحيه‌عمليات‌براي‌ما باقي‌نگذاشته‌است‌. دشمن‌اگر تحركات‌چند روز قبل‌از عمليات‌را نقل‌و انتقالات‌پس‌از عمليات‌كربلاي4‌تلقي‌نمي‌كرد، حداقل‌هرگز انتظار نداشت ‌ما در كمتر از دو هفته‌ آماده‌ عمليات ‌گسترده ‌ديگري ‌شويم‌. در نتيجه،‌هرچند امكان‌غافلگيري‌در مكان‌ميسر نگرديد، ولي ‌دشمن‌در زمان‌غافلگير شد.  ‌

 2- وضعيت‌جوّي‌مناسب‌: وضعيت‌جوّي‌در روزهاي‌دوم‌و سوم‌(16 و 17/10/1365) قبل‌از عمليات‌ كه‌از شلوغ‌ترين‌و فعال‌ترين‌ روزهاي‌قبل‌از عمليات‌محسوب‌مي‌شد  به ‌گونه‌اي ‌بود كه ‌دشمن‌هيچ‌گونه‌ديدي‌روي‌منطقه‌عملياتي‌نداشت‌. از اوايل‌روز 16/10/1365 آسمان‌نيمه‌ابري‌بود و براثر وزش‌شديد باد از جنوب‌به‌طرف‌شمال‌، غبار غليظي‌سطح‌زمين‌را تا ارتفاع ‌چند متري‌پوشاند به‌طوري‌كه‌منطقه‌از ديد دشمن‌در امان‌بود و همه‌برادران‌آرزو مي‌كردند اين‌وضعيت‌ادامه‌يابد. روز بعد هم با آنكه‌آسمان‌صاف‌بود، وجود غبار در سطح ‌زمين ‌همچنان‌تحركات‌خودي‌را از ديد دشمن ‌مي‌پوشاند. ‌

در آن‌دو روز هواپيماهاي ‌شناسايي‌دشمن‌امكان‌ هيچ‌ گونه‌ فعاليتي‌نداشتند و آتشي‌نيز اجرا نگرديد.

آخرين‌روز قبل‌از عمليات‌هوا كاملاً صاف‌و بدون‌غبار بود و دشمن‌با استفاده‌از ديد كاملي‌كه‌به‌منطقه‌داشت‌، از اوايل ‌صبح‌شروع‌ به‌اجراي‌آتش‌روي‌محل‌استقرار دستگاه‌هاي ‌زرهي‌، محورهاي‌كار مهندسي‌و محل‌استقرار گردان‌هاي ‌پياده‌و واحدهاي‌پشتيباني‌نمود.

4) زمان‌بندي‌عمليات‌

پس‌از قطعي‌شدن‌عمليات‌در منطقه‌شلمچه‌، ابتدا 19/10/1365 سپس‌17/10/1365 به‌عنوان‌زمان‌آغاز عمليات‌تعيين گرديد.  ‌

در شب‌17/10/1365 جلسه‌اي‌با حضور آقاي ‌هاشمي ‌رفسنجاني و همه‌فرماندهان‌سپاه‌تا رده‌قرارگاه‌ها و چند تن‌از فرماندهان‌ارتش‌و ديگر مسئولان ‌سپاه‌براي ‌بررسي ‌ساعت‌شروع‌حمله ‌برگزار شد كه ‌با توجه ‌به ‌پيچيدگي‌هاي‌اين‌موضوع‌، در بحثي‌طولاني‌، حتي‌آغاز عمليات‌در فردا شب ‌مورد ترديد قرار گرفت‌. مشكل‌اصلي‌بر سر راه‌تصميم‌قطعي‌، وضعيت‌ماه‌بود. فردا شب‌آغاز تاريكي‌و برطرف‌شدن‌مهتاب‌، ساعت2 بامداد بود و با توجه ‌به مسافت ‌طولاني‌كه‌بعضي‌از يگان‌هاي‌قرارگاه‌كربلا بايد تا خط دشمن ‌طي‌مي‌كردند، فرصت‌كمي‌تا آغاز روشنايي‌روز باقي‌مي‌ماند و نيروها قبل‌از رسيدن‌به‌يك‌جا پاي‌محكم‌با دشمني‌روبه‌رو مي‌شدند كه‌آمادگي‌خوبي‌براي‌جنگ‌در روز داشت‌؛ مسئله ‌مهم‌تر اينكه‌در اين‌صورت‌يگان‌هاي‌قرارگاه‌قدس ‌مي‌بايست ‌در روز با قوايي آماده‌و هوشيار روبه‌رو مي‌شدند و بدين‌ترتيب ‌موفقيت‌چنداني‌براي‌نيروهاي‌خودي‌متصور نبود.  ‌

   بالاخره‌پس‌از بحث‌بسيار و نظرخواهي‌آقاي‌هاشمي‌از فرماندهان‌در مورد تصميم‌گيري‌قطعي‌و عدم‌اعلام‌نظر قطعي ‌، آقاي‌هاشمي‌و برادر رضايي‌در يك‌بررسي‌دونفره‌، ساعت 2 بامداد روز 19/10/1365 را به‌عنوان‌زمان‌شروع‌عمليات‌ اعلام ‌كردند. آقاي‌هاشمي‌اين‌تصميم‌را چنين‌بيان‌كرد:  ‌

<‌ما با آقايان‌اينجا مشورت‌كرديم‌. با توجه ‌به‌همه ‌اظهاراتي ‌كه‌شده‌، نظرمان‌اين است كه‌ان‌شاءالله‌فردا شب‌انجام‌شود و فرماندهي‌ آقاي‌رضايي‌ كه‌حضور دارند اينجا تا لحظات‌آخر (قبل‌از عمليات‌) مسائل‌را زير نظر دارند. اگر وضع‌فوق‌العاده ‌پيش‌نيامد، همين‌طور كه‌دستور داده‌عمليات‌انجام‌مي‌شود. اگر ايشان‌تشخيص‌داد كه‌خواست‌متوقف‌كند، ايشان‌اين‌ حق ‌را دارند كه‌متوقف‌كنند ولي‌فقط ايشان‌اين‌حق‌را دارند؛ يعني ‌فرماندهان‌ديگر اين‌حق‌را ندارند...>

مقدمات ورود قرارگاه قدس به عمليات (19/10/1365)‌

1)‌شروع‌آتش‌دشمن‌قبل‌از آغاز عمليات‌

شروع‌درگيري‌با دشمن‌ساعت2 بامداد روز جمعه‌19/10/1365، تعيين شده بود، ليكن نيروهاي‌كمين‌و خط دشمن‌قبل‌از اين ‌ساعت‌مشكوك‌شده‌، با شليك‌گلوله‌هاي‌منور و رگبار تيربارها قبل از ساعت‌1، بامداد  جلو خطوط خود پوششي‌از آتش‌به‌وجود آوردند و به‌تدريج‌با فعال‌شدن‌توپخانه‌، كاتيوشا و خمپاره‌ها، حجم‌آتش‌دشمن‌بيشتر شد و از اروند تا كانال ‌ماهي‌گسترش‌پيدا كرد.  ‌

     با گذشت‌زمان‌، آتش‌دشمن‌شدت يافت و گسترده‌تر شد‌و علاوه‌بر پرتاب‌خمپاره‌هاي‌منور، هواپيماهاي‌دشمن‌پي‌در پي ‌منطقه‌عملياتي‌را با ريختن‌فلر روشن‌ مي‌كردند، اما با وجود همهِ‌اينها، ايستادگي‌و مقاومت‌رزمندگان‌خط شكن‌، ترديدها و دلهره‌ها را كنار زد و با اعلام‌باز شدن‌معابر لشكرهاي‌فجر، 31عاشورا و 41ثارالله‌و شكستن‌خط دشمن‌در اين‌محورها، فجر اميدي‌در دل‌ها پديدار شد و اطمينان‌نسبي‌بر ترديدها غلبه‌كرد. ضمناً قرارگاه‌قدس‌و لشكرهاي‌نجف‌و امام‌حسين از حدود ساعت‌ 30:1 بامداد به‌ادوات‌(خمپاره‌و ميني‌كاتيوشا) و توپخانه‌دستور اجراي‌آتش‌روي‌مناطق‌حساس‌دشمن ، ‌مخصوصاً جاده‌شلمچه‌و چهارراه‌هاي‌آن‌را دادند.

2)‌تلاش‌براي‌باز شدن‌جاده‌عقبه‌قرارگاه‌قدس‌

راهي‌كه‌به‌عنوان‌جاده‌اصلي‌عقبه‌قرارگاه‌قدس‌قبل از عمليات‌پيش‌بيني‌شده‌بود، ضلع‌سمت‌راست‌مثلثي‌بود كه ‌قاعده‌آن‌را قسمتي‌از دژ معروف‌به‌دژ ايران‌تشكيل‌مي‌داد و دو ضلع‌سمت‌راست‌و چپ آن ‌روي‌دژ عراق‌و در نزديكي ‌كانال ‌"هفت‌پل‌" با يكديگر تلاقي‌مي‌كردند.  ‌

مأموريت‌شكستن‌خط دشمن‌در اين‌محور به‌عهده‌لشكر سيدالشهدا بود و مهندسي‌و تخريب‌لشكر امام‌حسين‌و مهندسي‌لشكر نجف‌و تيپ قمربني‌هاشم و جهادسازندگي ‌اصفهان‌عهده‌دار احداث‌جاده‌در كنار دژ اتصالي‌از دژ ايران ‌به ‌دژ عراق‌و پاك‌سازي ميدان‌مين‌و ساير موانعي‌بودند كه‌از خط مقدم‌خودي‌تا خط دشمن‌وجود داشت‌. با فعاليت‌هاي ‌دستگاه‌هاي‌مهندسي‌از چهار شب‌قبل‌از عمليات‌، اين‌جاده‌تا حدود خط مقدم‌خودي‌رسيده‌بود. از اوايل‌شب‌عمليات‌، مهندسي‌لشكر14 با گرفتن‌اين‌تذكر كه‌آهسته‌فعاليت‌كند تا دشمن‌متوجه‌نشود، كار خود را شروع‌كرد و مهندسي‌لشكر نجف‌هم‌كار انتقال‌پل‌را به‌عهده‌گرفت‌. فرماندهي‌لشكر14 در ساعت‌23 به‌تانك‌هايش‌دستور استقرار در پشت ‌مواضع ‌مشخص شده‌در كنار دژ را داد و نزديك‌ساعت‌ 24 به ‌دستگاه ‌مين‌كوب‌دستور حركت‌داده‌شد تا به‌محض‌مناسب شدن ‌شرايط، كار خود را شروع‌كند.  ‌

اولين‌تيم‌تخريب‌لشكر امام‌حسين‌كار خود را از ساعت‌:30:1 بامداد با پاك‌سازي ميدان‌مين‌جلو خط خودي‌شروع‌كرد و تانك‌ها هم‌به‌پشتيباني‌آنها پرداختند و به‌مهندسي‌هم‌دستور سرعت‌بخشيدن‌به‌كار پاك‌سازي دژ و احداث‌جاده‌داده‌شد، در حالي‌كه‌تيربارهاي‌دشمن‌فعال‌بود و خمپاره‌هايش‌ آتش ‌مي‌ريختند.  ‌

فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌براي‌اطلاع‌از وضعيت‌عمليات‌، ‌ به ‌قرارگاه ‌كربلا رفت و فرمانده‌كل‌ سپاه‌كه ‌در اين‌قرارگاه ‌حضور دارد به‌وي‌تأكيد مي‌كند:  ‌

<‌آقاي ‌عزيز! اين‌جاده‌خيلي‌حياتي‌است‌؛ بچه‌ها سريع ‌پل ‌پي‌.ام‌.پي‌ بيندازند؛ لودر و بولدوزر بفرستيد جلو. آتش‌هايتان ‌را اينجا متمركز كنيد؛ اين‌سرپل‌براي‌ما مهم‌است‌.>

به‌دنبال‌اين‌تأكيد، عزيزجعفري‌ضمن‌تماسي‌به‌حسين خرازي ‌ مي‌گويد:  ‌

<‌جاده‌را چه‌كار كرديد؟ جاده‌را سريع‌باز كنيد؛ برادر محسن ‌خيلي ‌تأكيد مي‌كند.>

به‌دليل‌اهميت‌اين‌جاده‌كه‌پيش‌بيني‌مي‌شد سريع‌ترين‌و 

كوتاه‌ترين‌راه‌خشكي‌اتصال‌منطقه‌خودي‌به‌منطقه‌آزاد شده ، ‌باشد، بعد از چند دقيقه‌باز محسن‌رضايي‌دوباره‌اين‌ مطلب‌را تأكيد كرد:  ‌

<‌الان‌اين‌سرپل‌براي‌ما حياتي‌است‌.>  ‌

با گذشت‌زمان‌، گزارش‌هايي‌مبني‌بر پاك‌شدن‌كمين‌ها و شكسته‌شدن‌خط دشمن‌در محور لشكر سيدالشهدا (تابع قرارگاه كربلا) مي‌رسد كه‌به‌دنبال‌آن‌باز هم‌بر سرعت ‌بخشيدن‌به‌ترميم‌و باز شدن‌جاده‌تأكيد مي‌شود. البته ‌فرماندهان ‌لشكرامام‌حسين‌و لشكر نجف‌خودشان‌نيز لزوم ‌استفاده‌بيشتر از زمان‌و زودتر باز شدن‌جاده‌را در نظر داشتند و علاوه‌بر اينكه‌برادر خرازي‌با بي‌سيم‌به‌نيروهاي‌تخريب‌، مهندسي‌و زرهي‌تأكيد مي‌كند كه‌كار خود را سرعت‌دهند، پيكي‌مي‌فرستد تا از پيشرفت‌كار آنها با خبر شود. با توجه ‌به ‌گذشت‌زمان‌و موفق‌ نشدن‌لشكر سيدالشهدا در شكستن‌خط دشمن‌و كندي‌كار پاك‌سازي و ترميم‌جاده‌و تأكيد قرارگاه ‌بر اين‌مورد، فرماندهان‌لشكر امام‌حسين‌و لشكر نجف‌در ساعت 20‌:3 از همين‌جاده‌به‌طرف‌جلو حركت‌مي‌كنند تا از نزديك‌ نظارت‌كنند و كارها را سرعت‌بخشند. در اينجا به‌علت ‌كندي ‌كار برادران‌تخريب‌ كه‌مشغول‌پاك‌سازي ميدان‌مين‌بودند  به ‌دستور برادران‌خرازي‌و كاظمي‌دو دستگاه‌تانك‌شروع‌به ‌تيراندازي‌به‌سمت‌كمين‌هاي‌دشمن‌مي كنند كه‌بسيار مفيد واقع‌مي‌شود و همزمان ‌با فعاليت‌تانك‌ها، دستگاه ‌مين‌كوب ‌به‌طرف‌جلو حركت‌مي‌كند كه‌هدف‌تيرهاي‌دشمن‌قرار گرفته‌، از حركت‌باز مي‌ماند. به‌دستور فرمانده‌لشكر امام‌ حسين‌، يك‌دستگاه‌بولدوزر براي‌پاك‌كردن‌دژ و شكافتن‌ آن‌ شروع‌به‌حركت‌كرده‌و يك ‌دستگاه‌تانك ‌هم‌ به ‌فاصله ‌كمي‌پشت‌سر آن‌با اجراي آتش روي ‌تيربارها و كمين‌دشمن‌، پشتيباني‌آن‌را به‌عهده‌گرفت‌. برادر خرازي‌در اينجا به‌مسئول ‌تانك‌ و مهندسي‌مي‌گويد:  ‌

<‌سستي‌نكنيد؛ با تانك‌و بولدوزر بايد كمين‌دشمن‌را بشكنيد. كمين‌دشمن‌عقبه‌ندارد؛ نيروي‌محدودي‌است‌و سلاح ‌ضد تانك‌هم‌زياد ندارد.>

به‌دنبال‌آن‌، برادر كاظمي‌هم‌به‌زرهي‌لشكر نجف‌دستور مي‌دهد:  ‌

<‌يك‌دسته‌تانك‌حركت‌داده‌و با چراغ‌روشن‌از اين‌جاده‌جلو بيايند.>

با تلاش‌هاي‌زيادي‌كه‌نيروهاي‌تخريب‌و مهندسي‌و زرهي ‌انجام‌دادند، راه‌ترميم‌و تا حدودي‌پاك‌سازي و قابل‌عبور نيروي‌پياده‌شد و مهندسي‌لشكر14 هم‌پل‌نفررو آماده‌كرد تا روي‌كانال‌150 متري‌انداخته‌شود و اين‌جاده‌را به ‌خشكي ‌متصل‌نمايد، ولي‌به‌علت‌شكسته‌نشدن‌خط دشمن‌در اين ‌محور و باقي‌ماندن‌مواضع‌هلالي‌شكل‌رو به‌روي‌اين‌ جاده‌، آتش‌زيادي‌روي‌آن‌بود و از ظهر به‌بعد چند بار گردان‌هاي ‌لشكر8 و لشكر14 قصد عبور از آن‌را داشتند كه ‌شدت ‌آتش ‌دشمن‌اجازه‌عبور به‌آنها نداد و چند تانك‌هم‌از لشكر8 و لشكر 14 مورد اصابت‌آتش‌دشمن‌قرار گرفت‌. با گذشت‌زمان‌و امكان‌از دست‌رفتن‌فرصت‌، ابتدا يگان‌هاي ‌قرارگاه ‌نجف ‌(لشكر5 و لشكر17)  كه‌جاده‌عقبه‌آنها‌مجاور اين‌جاده‌بود و دچار همين‌مشكل‌شده‌بود  و به ‌دنبال ‌آن‌يگان‌هاي ‌قرارگاه ‌قدس‌با قايق‌از محور بالاي‌پنج‌ضلعي‌وارد منطقه ‌عملياتي ‌شدند.  ‌

3)‌پيشنهاد واردشدن‌يگان‌هاي‌قرارگاه‌قدس‌از محورهاي ‌قرارگاه‌كربلا  ‌

الف-  پيشنهاد ورود از شمال‌پنج‌ضلعي‌

در پي‌خبري‌كه‌فرمانده‌لشكر41 ثارالله‌(قاسم سليماني) در ساعت‌05:4 مبني‌بر رفتن‌نيروهاي‌اين‌لشكر به‌پشت ‌توپخانه ‌دشمن‌در غرب‌كانال‌ماهي‌و در حال‌سقوط بودن ‌اين ‌توپخانه ‌داد، محسن‌رضايي‌به‌عزيز جعفري‌گفت‌:  ‌

<‌بچه‌هاي‌لشكر امام‌حسين‌(ع‌) و لشكر نجف‌بروند پايين‌، چون‌دشمن‌فكرش‌به‌لشكر ثارالله‌مشغول‌است‌.>

همه‌تلاش‌فرماندهان‌لشكر14 و لشكر8 بر اين‌بود كه‌جاده‌باز شود و هنگامي‌كه‌در ساعت‌20:5 برادر خرازي‌خبر پاك‌سازي يكي‌از كمين‌هاي‌دشمن‌را مي‌دهد، برادر كاظمي ‌فوري ‌به‌ وي ‌پيشنهاد مي‌كند كه‌اگر وضع‌مناسب‌است‌، از روي‌جاده‌تا كانال‌150 متري‌(كنار دژ عراق‌) پيشروي‌كنند، مهندسي‌هم‌كار خود را تا آنجا ادامه‌دهد و زرهي‌پشتيباني‌كند تا لشكرهاي‌5 و 27 عبور كنند و بعد از آنها لشكر امام‌حسين و لشكر نجف‌وارد شوند. ولي‌با مشخص‌شدن‌اينكه‌كمين‌هاي‌ديگر دشمن‌در كنار دژ به‌قوت‌خود باقي‌هستند، اين‌موضوع‌منتفي‌مي‌شود.  ‌

در ساعت‌50:7 علي شمخاني ‌به‌فرمانده ‌قرارگاه ‌قدس ‌مي‌گويد:  ‌

<‌آقاي‌جعفري‌! فكر كرديد؟ ديگر حالا برو لشكر فجر را تحويل‌بگير. همين‌الان‌شما پشت‌سر لشكر فجر نيرو بگذاريد؛ براي‌تقويت‌اين‌حركت‌خيلي‌خوب‌است‌.>

برادر عزيز جعفري‌پاسخ‌مي‌دهد:  ‌

<‌جابه‌جايي‌عقبه‌شان‌(لشكر8 و لشكر14) خيلي‌مشكل‌است‌.>  ‌بعد از اينكه‌فرماندهي‌قرارگاه‌قدس‌به‌اين‌نتيجه‌رسيد كه‌وارد كردن‌نيرو از محور لشكر فجر (شمال‌پنج‌ضلعي‌) امكان‌پذير است‌و از طرف‌ديگر، احتمال‌طولاني‌شدن‌مدت‌پاك‌سازي و عبور از جاده‌عقبه‌داده مي شد، علاوه‌بر اين‌، فرمانده ‌نيروي ‌زميني‌و فرمانده‌قرارگاه‌كربلا بر وارد عمل شدن‌سريع‌تر لشكر امام حسين و لشكر نجف‌اصرار داشتند، تصميم ‌گرفت ‌كه ‌لشكر8 و لشكر14 را از محور لشكر فجر وارد كند. برادر جعفري ‌در ساعت‌30:8 صبح‌در تماسي‌با فرمانده‌لشكر امام‌حسين ضمن‌بيان‌وضعيت‌پنج‌ضلعي‌و يگان‌هاي‌عمل‌كننده‌در اين ‌محور، گفت‌:  ‌

<‌شايد جاده‌دير باز بشود، ما نبايد پشت‌آن‌جاده‌(جاده‌عقبه‌) گير كنيم‌.>  ‌

برادر خرازي‌باز بر وارد شدن‌از جاده‌پيش‌بيني‌شده‌نظر داشت‌ و لزوم‌وارد شدن‌يگان‌هاي‌قرارگاه‌نجف‌قبل‌از يگان‌هاي‌ قرارگاه‌قدس‌را يادآوري‌مي‌كند.

فرمانده‌نيروي‌زميني‌با بيان‌اين‌گله كه "شما چرا مي‌خواهيد اين‌قدر جنگ‌را به‌راحتي‌انجام دهيد." تأكيد كرد:  ‌

<‌محور اصلي‌كارتان‌از محور لشكر فجر است‌؛ ابوشهاب (جانشين لشكر14 امام حسين)‌و سيف‌الله(جانشين لشكر8 نجف) را بفرستيد تا از وضع‌آنجا مطلع‌شوند.>  ‌

فرمانده‌لشكر نجف‌با گفتن‌اين‌جمله‌: <حالا مي‌فرستيم‌ بروند .>  به‌اين‌گفت‌وگو پايان‌داد.

برادر جعفري‌نيز ضمن تأكيد بر رفتن‌جانشين‌دو لشكر براي ‌بررسي‌محور لشكر فجر، گفت‌:  ‌

<‌تعدادي‌بچه‌ها را بفرستيد توجيه‌شوند؛ بچه‌هاي‌زرهي‌و مهندسي ‌بروند مسير را ياد بگيرند. دستگاه‌سنگين‌و يكي‌دو تانك‌از اين‌محور بفرستيد كه‌آمادگي‌داشته‌باشند.>  ‌

در پايان‌اين‌تماس‌، فرمانده‌لشكر نجف‌پيشنهاد كرد كه‌خودش ‌به‌همراه‌فرمانده‌لشكر امام‌حسين براي‌بررسي‌محور لشكر فجر بروند كه‌فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌مخالفت‌كرد:  ‌

<‌نه‌، فعلاً سيف‌الله‌و ابوشهاب‌را بفرستيد.>  ‌

بالاخره‌بعد از اصرار فرمانده‌نيروي‌زميني‌و فرمانده‌ قرارگاه‌ قدس‌و گفت‌وگوهاي‌زياد، جانشين‌‌ فرماندهان‌لشكر14، لشكر8 و تيپ 44 قمر بني هاشم به‌همراه‌تعدادي‌از برادران ‌اطلاعات‌راهي‌محور لشكر فجر شدند (حدود ساعت‌9صبح).  هنوز به‌باز شدن‌جاده‌و عبور از آن‌اميد بود، به‌خصوص‌با گزارشي‌كه‌در تماس‌فوق‌برادر كاظمي‌دربارهِ‌جاده‌به‌برادر جعفري‌داد، نااميدي‌فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌از امكان ‌استفاده ‌سريع‌از اين‌ جاده‌كمتر شد و ضمن‌بيان‌وضعيت‌آن‌براي‌برادر رحيم‌صفوي‌، همان‌نظر فرماندهان‌لشكر8 و 14 را به‌وي ‌پيشنهاد كرد:  ‌

<‌اگر لشكر نصر بيايد كمك‌كند يك‌هلالي‌شكل‌را بگيرد، اينها (لشكر8 و لشكر14) مي‌آيند تو(وارد منطقه‌عملياتي‌مي‌شوند.) >

چند دقيقه‌بعد از اين‌پيشنهاد، برادر صفوي‌به‌برادر جعفري ‌گفت‌:  ‌

<‌بايد به‌احمد و حسين‌(لشكر8 و لشكر14) فشار بياوريم ‌كه ‌جاده‌را باز كنند؛ با تانك‌و ادوات‌، با هرچه‌مي‌توانند.>  ‌

ولي‌فرماندهان‌لشكر8 و لشكر14 نظرشان‌اين‌بود كه‌ اقدامات ‌ممكن‌را براي‌باز شدن‌اين‌جاده‌انجام‌داده‌اند و كار ديگري‌از طريق‌مستقيم‌(ازسمت‌دژخودي‌به‌سمت‌دژدشمن‌) نمي‌توان ‌انجام‌داد، بلكه‌بايد از پشت ‌مواضع ‌هلالي ‌شكلي ‌كه‌ دشمن‌از طريق‌آنها بر جاده‌ديد دارد‌و تيراندازي‌مي‌كند حل‌شود، كه ‌اين ‌كار را مأموريت لشكر سيدالشهدا و در صورت ‌نتوانستن ‌اين ‌لشكر، مأموريت لشكر نصر مي‌دانستند.

برادراني‌كه‌براي‌بررسي‌محور لشكر فجر رفته‌بودند، پس از بازگشت گزارش‌دادند كه <در شمال‌پنج‌ضلعي‌يك‌ قرارگاه ‌دايره‌اي‌شكل‌است‌كه‌دشمن‌در آن‌حدود چهل‌تانك‌دارد كه ‌از آنجا سمت‌چپ و دژ (شرق‌ پنج‌ضلعي‌) را تهديد مي‌كند كه ‌از رفتن‌بچه‌ها به‌طرف‌پايين‌و به‌سمت‌باز كردن‌جاده‌ها (عقبه ‌قرارگاه‌قدس‌ و قرارگاه‌نجف‌) جلوگيري‌مي‌كند.‌البته‌اين ‌تانك‌ها مانور ندارند، ولي‌بايد مسئله‌شان‌را با موشك‌، هلي‌كوپتر  و كاتيوشا حل‌كرد. بچه‌ها اسير هم‌گرفته‌اند كه ‌ريخته‌اند توي‌آب‌دارند مي‌آيند.>‌

ب - پيشنهاد ورود از محور كانال‌ماهي‌

در تماسي‌با برادر محسن‌رضايي‌گزارش‌فوق‌به‌وي‌داده‌شد. برادر رضايي‌پس‌از بيان‌اين‌مطلب كه‌:  ‌

<‌مرتضي‌مي‌گويد اينجا (محور كانال‌ماهي‌) مثل ‌فتح‌المبين ‌است‌. بگوييد بچه‌ها بيايند.>  ‌

گفت‌:  ‌

<‌لشكر8 و لشكر14 بروند پشت‌سر لشكر41 و لشكر25(يعني‌از محور كانال‌ماهي‌وارد شوند) و لشكر5 و لشكر17 بروند به‌كمك‌لشكر19 و لشكر10 و حل‌پنج‌ضلعي‌.>  ‌

به‌دنبال‌اين‌دستور فرمانده‌كل‌سپاه‌، برادر احمد كاظمي‌و برادر حسين‌خرازي‌از‌وي‌اجازه‌خواستند‌كه‌به‌همراه‌يكديگربروند  محور كانال‌ماهي‌را بررسي‌و شناسايي‌كرده‌، براي‌وارد كردن ‌نيرو، مانور مشخص‌كنند، اما برادر رضايي‌به‌علت‌آتش‌زياد دشمن‌در اين‌محور، موافق‌رفتن‌اين‌دو فرمانده‌نبود، ولي‌ اين ‌برادران‌با اصرار و با بيان‌اينكه‌اگر ما خودمان‌برويم‌همه‌را دنبالمان‌مي‌بريم‌، موافقت‌وي‌را جلب‌كردند.  ‌

برادر خرازي‌ضمن‌صحبت‌با برادر رضايي‌مسئله‌عقبه‌را مطرح‌كرد و برادر كاظمي‌گفت‌:  ‌

<‌اگر بخواهيم‌بمانيم‌تا جاده‌باز شود، دشمن‌ما را عقب‌زده‌و بيرونمان‌مي‌ريزد. بايد از قايق‌استفاده‌كنيم‌.>

به‌دنبال‌اين‌تماس‌تلفني ‌كه‌در آن‌محسن‌رضايي با همه ‌فرماندهان‌حاضر در جلسه‌مزبور (برادران‌ ايزدي‌، خرازي‌، كاظمي‌و قاليباف‌) صحبت‌كرد  روحيه‌برادران‌تقويت‌شد به ‌طوري‌كه‌فرماندهان‌لشكر8 و لشكر14 در تسريع‌كار و انجام ‌دادن‌اقدامات‌لازم‌براي‌وارد كردن‌نيرو مصمم‌شدند و فرمانده ‌لشكر5 نيز (كه‌تاكنون‌موافق‌وارد كردن‌نيرو از طريق‌محور لشكر  فجر نبود و تنها راه‌را باز شدن‌جاده‌مي‌دانست‌.) براي ‌شروع‌كار و وارد كردن‌نيرو اعلام‌آمادگي‌كرد.  ‌

در پي‌دستور جديد، فرماندهان‌لشكر8، لشكر14 و تيپ44 حركت‌كردند(حدود ساعت‌30:11) و با قايق‌خود را به كانال ‌ماهي‌رسانده‌، با عبور از پل اين‌كانال‌نزد فرماندهان‌لشكر25 و لشكر41 در غرب‌كانال‌رفتند (ساعت‌30:12). در اينجا فرماندهان‌لشكر25 و لشكر41 اصرار مي‌كردند كه‌يكي‌از لشكرهاي‌8 يا 14 و يا تيپ 44 با عبور از پل‌كانال‌ماهي‌(در منطقه ‌غرب‌كانال‌) براي‌كمك‌به‌آنها وارد عمل‌شود. آنان ‌به ‌پاتك ‌قريب‌الوقوع‌دشمن‌نيز اشاره‌مي‌كردند. برادران‌كاظمي‌و خرازي‌همان‌مشكلات‌وارد شدن‌از محور شمال‌پنج‌ضلعي‌را برشمردند و افزودند: <ما قايق‌و امكانات‌ترابري‌نداريم‌. اينجا عقبه‌نداريم‌(فاصله‌عقبه‌يگان‌هاي‌قرارگاه‌قدس‌تا اين‌محور به‌مراتب‌بيشتر از فاصله‌آن‌تا شمال‌پنج‌ضلعي‌است‌) ما از طريق‌پايين‌پنج‌ضلعي‌ يعني‌نوك‌كانال‌ وارد شده‌و به ‌طرف ‌شمال‌به‌كمك‌شما مي‌آييم‌.>  ‌

فرمانده لشكر25‌قبول‌كرد كه‌يك‌گردان‌آنها را منتقل‌كند، ولي‌اين‌برادران‌مشكلشان‌انتقال‌يك‌گردان‌نبود، بلكه ‌نظرشان ‌اين‌بود كه‌براي‌جنگيدن‌در اين‌محور بايد با همه‌تشكيلات‌و امكانات‌بيايند كه‌چنين‌چيزي‌هم‌غيرممكن‌بود. صحبت‌ها به ‌همين‌ترتيب‌ادامه‌يافت‌و بدون‌رسيدن‌به‌نتيجه‌خاتمه‌يافت‌.

در حالي‌كه‌فرماندهان‌ لشكر8 و لشكر14 و تيپ44 به‌ طرف ‌كانال‌ماهي‌مي رفتند برادر محسن‌رضايي‌در ساعت‌20:12 با جانشين‌لشكر14 تماس‌گرفته‌، ضمن‌اعلام‌باز شدن ‌جاده‌ لشكر فجر*‌و ‌عبور دستگاه‌هاي‌زرهي‌از اين‌جاده‌، به ‌وي ‌گفت‌:  ‌

<‌نيروها معطل‌نشوند؛ اگر محور لشكر عاشورا باز است‌، از آن‌طرف‌، وگرنه‌از سمت‌لشكر25 عبور كنيد.>

در پي بازگشت‌از كانال‌ماهي‌، فرماندهان لشكر نجف و امام حسين پس از اطلاع از وضعيت‌خط و منطقه ‌پنج‌ضلعي ‌تصميم‌گرفتند از محور لشكر عاشورا (غرب‌پنج‌ضلعي‌) وارد عمل‌شوند كه‌دستور داده‌شد اولين‌گردان‌هاي ‌عمل‌كننده ‌اين ‌دو لشكر از طريق‌آب‌با قايق‌به‌طرف‌پنج‌ضلعي‌حركت‌كنند.  ‌

در ساعت‌13 برادر رحيم صفوي آخرين‌وضعيت‌عمليات‌را چنين‌اعلام‌كرد:

<‌مقاومت‌دشمن‌شكسته‌شده‌. لشكر عاشورا و لشكر سيدالشهدا ضمن‌تصرف‌تعدادي‌از پل‌هاي‌كانال‌9 پل ‌(ضلع ‌جنوب‌پنج‌ضلعي‌)، به‌همراهي‌يگان‌زرهي‌قصد عبور از اين ‌كانال‌را دارند. وضع‌دشمن‌به‌هم‌ريخته‌و مسئله‌پنج‌ضلعي‌در حال‌اتمام‌است‌.>  ‌

4)‌محور ورود و مانور قطعي‌قرارگاه‌قدس‌

حل‌مسئله‌پنج‌ضلعي‌و پاك‌سازي دشمن‌از آن‌، امكان‌تردد سريع‌ هم‌از طريق‌آب‌، هم‌از جاده‌به‌اين‌ منطقه‌، دست ‌يابي ‌نسبي‌يگان‌هاي‌عمل‌كننده‌مرحله‌اول‌به‌اهداف‌خود ‌و نزديكي‌آنها به‌نقاطي‌كه در طرح‌به‌عنوان‌محل‌شروع ‌عمليات ‌قرارگاه‌قدس‌مشخص‌شده‌است‌، همچنين‌لزوم‌تسريع‌ورود يگان‌هاي‌قرارگاه‌قدس‌به‌عمليات‌قبل‌از اينكه‌دشمن‌خود را پيدا كند و نيز ضرورت‌كمك‌به‌يگان‌هايي‌كه‌از آغاز عمليات ‌تاكنون‌درگير بوده‌اند، همه‌و همه‌موجب‌شد كه‌علي‌رغم ‌دستورها و پيشنهادهاي‌مختلفي‌كه‌از چند ساعت‌قبل‌تا آن ‌لحظه‌به‌لشكرهاي‌نجف‌و امام ‌حسين در بارهِ‌چگونگي‌ورود به‌عمليات‌داده‌شده‌بود  و آنها هم‌در اين‌زمينه‌اقدام‌هايي ‌كرده‌بودند  فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌در مورد وارد شدن‌اين ‌قرارگاه‌به‌علميات‌و چگونگي‌آن‌، تصميم‌جدي‌بگيرد، لذا وقتي‌فرمانده‌كل‌سپاه‌در تماسي‌با فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌(در ساعت‌40:13) از اقدامات‌لشكر8 و لشكر14 جويا شد، برادر جعفري‌پاسخ‌داد:  ‌

<‌ما همان‌مانور سابقي‌را كه‌در طرح‌مشخص‌شده‌بود، انجام ‌مي‌دهيم‌.>  ‌

برادر رضايي‌هم‌اين‌را تائيد كرد:  ‌

<‌بله‌، همان‌را انجام‌دهيد. هيچ‌تغيير ندهيد، منتها‌شما به كمك ‌مرتضي‌و قاسم برسيد.>  ‌

بعد از اين‌صحبت‌، فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌به‌لشكر نجف‌و لشكر امام‌حسين‌دستور داد كه‌هر كدام‌يك‌گردان‌را با قايق‌ عبور داده‌، از كنار دژ عراق‌(ضلع‌شرقي‌پنج‌ضلعي‌) به‌طرف ‌جنوب‌حركت‌دهند. همچنين‌هر لشكر يك‌گردان‌از طريق جاده‌(جاده‌عقبه‌قرارگاه‌قدس‌كه‌خبررسيده‌بود باز شده ‌است)  وارد منطقه‌عملياتي‌كرده‌، خود را براي‌اجراي همان ‌مانور قبلي‌آماده‌كنند. به‌تيپ قمربني‌هاشم‌هم‌دستور داده‌شد كه‌با آوردن‌گردان‌هايش‌به‌منطقه‌، آماده‌باشد تا در صورت ‌لزوم ‌وارد عمل‌شود.  ‌

فرماندهان‌لشكرهاي‌امام‌حسين‌و نجف‌در بازگشت‌از منطقه ‌عملياتي‌براي‌بررسي‌جاده‌عقبه‌قرارگاه‌قدس‌ كه‌خبر باز شدن ‌آن‌را شنيده‌بودند  رفتند، ولي‌مشاهده‌كردند كه‌خبر باز شدن ‌جاده‌صحت‌نداشته‌، چون‌آتش‌نسبتاً دقيق‌دشمن ‌روي ‌جاده ‌اجرا مي‌شد، به‌طوري‌كه‌اين‌برادران‌براي‌برگشت‌از اين‌جاده ‌به‌عقب‌، مجبور شدند از جيپ پياده‌شده‌، با پناه‌گرفتن‌در كنار خاكريز اين ‌جاده‌، به‌عقب‌برگردند. در همين‌جا چند تن‌از خدمه‌تانك‌هايي‌كه‌در كنار اين‌ جاده‌مستقر بودند خبر دادند كه‌سه‌دستگاه‌تانك‌خودي‌روي‌همين‌جاده‌هدف‌دشمن‌قرار گرفته است. در همين‌زمان‌به‌اولين‌گردان‌از لشكر نجف ‌هم ‌كه ‌قصد عبور از جاده‌به‌سمت‌منطقه‌عملياتي‌را داشت، دستور برگشت و عبور از طريق‌آب‌داده شد.

با مشخص‌شدن‌چگونگي‌عبور و مانور لشكرهاي‌نجف‌و امام‌حسين، فرماندهان‌اين‌دو لشكر بدون‌درنگ ‌راهي‌منطقه ‌عملياتي‌شدند (درساعت‌42:14 سوار قايق‌شده‌، به‌طرف ‌پنج‌ ضلعي‌حركت‌كردند) و به‌اولين‌گردان‌هاي‌خود دستور دادند كه‌هرچه‌سريع‌تر از طريق‌آب‌منتقل‌شوند. بدين‌ترتيب‌، قرارگاه‌قدس‌براي‌شروع‌مأموريت‌عملياتي‌خود حركت‌كرد.

آغاز عمليات لشكرهاي نجف و امام حسين‌

 1‌)ورود به‌منطقه‌آزاد شده‌(19/10/1365)

بعد از مشخص‌شدن‌محور ورود يگان‌هاي‌قرارگاه‌قدس‌، فرماندهان‌لشكر8 و لشكر14 در ساعت‌32:14 به‌سرعت ‌راهي ‌پنج‌ضلعي‌شدند. آنها در حال‌رفتن ،‌برتسريع ‌انتقال‌اولين ‌گردان‌هاي‌عمل‌‌كننده‌تأكيد مي‌كردند.  ‌

دستور حركت‌اولين‌گردان‌هاي‌دو لشكر امام‌حسين و نجف ‌در ساعت‌14 داده‌شد كه‌گردان‌علي‌اصغر از لشكر8 و گردان ‌يازهرا از لشكر14 از طريق‌جاده‌(عقبه‌قرارگاه‌قدس‌) راهي ‌منطقه‌شدند، ولي‌هنوز مسيري‌را طي‌نكرده‌بودند كه‌به دليل اجراي آتش‌دقيق‌دشمن‌روي‌جاده‌، به‌طرف‌اسكله‌برگشتند، تا با قايق‌به‌منطقه‌آزاد شده‌، بروند. دو گردان‌مزبور  كه‌از شب ‌گذشته‌به‌منطقه‌عملياتي‌آمده‌و در سنگرهاي‌آماده‌شده‌(كنار دژ ايران‌) استقرار يافته‌بودند  از حدود ساعت‌30:14 در اسكله ‌سوار قايق‌ها شدند و حدود دو ساعت‌طول‌كشيد تا به‌طور كامل‌به‌پنج‌‌ضلعي‌رسيدند و در كانال‌احداثي‌دشمن‌در دژ عراق‌(ضلعي‌شرقي‌پنج‌ضلعي‌) پناه‌گرفته‌، منتظر دستور حركت‌ماندند.  ‌

گردان‌دوم‌لشكر8 (گردان‌امام‌سجاد) بعدازظهر امروز وارد منطقه‌شد و بعد از توقف‌يك‌ساعته‌، در ساعت‌16 براي‌ورود به‌منطقه‌آزاد شده‌به‌سوي‌اسكله‌رفت‌. نيروهاي‌اين ‌گردان‌ هنوز سوار قايق‌ نشده‌بودند كه‌با شايعه‌باز شدن‌جاده‌ براي‌ چندمين ‌بار  و از سوي‌ديگر، كاهش ‌واقعي ‌آتش‌ دشمن ‌روي ‌جاده‌و نيز به‌دليل طولاني‌بودن‌راه ‌آبي‌و مشكل‌ترابري‌با قايق‌، اين‌گردان‌بازگشت‌تا از طريق‌جاده‌برود، ولي‌بعد از پيمودن ‌نزديك‌به‌5/1 كيلومتر از جاده‌و زخمي‌شدن‌سه‌تن‌از نيروهاي ‌آن‌، فرمانده‌لشكر8 ضمن‌تماس‌با جانشين‌خود گفت‌:  ‌

<‌جاده‌هنوز مسئله‌دارد؛ زمان‌را از دست‌ندهيد، زودتر بچه‌ها بسيج‌شوند نيروها را به‌اسكله‌منتقل‌كنند.>  ‌

بالاخره‌نيروهاي‌اين‌گردان‌نيز‌با‌قايق‌عازم‌منطقه‌شدند،‌در

حالي  ‌كه‌براثر اين‌رفت‌و برگشت‌ها به‌سختي‌خسته‌شده بودند .    ‌

با استقرار فرماندهان‌لشكر8 و لشكر14 در يكي‌از سنگرهاي ‌دشمن‌در كنار دژ شرقي‌پنج‌ضلعي‌و حركت‌نيروهاي‌اين‌دو لشكر، فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌نيز در ساعت‌17 عازم ‌اين ‌منطقه ‌شد تا در سنگري‌از سنگرهاي‌آزاد شدهِ دشمن‌ كه ‌نيروهاي ‌اين‌قرارگاه‌قبلاً آنجا را آماده‌كرده‌و وسايل‌ارتباطي‌آن‌را نيز برپا كرده‌بودند  مستقر شود.

 2)‌طراحي‌شروع‌عمليات‌

فرمانده قرارگاه قدس در ساعت‌18 در سنگر فرماندهان‌لشكر8 و لشكر14 حضور يافت و به‌تشريح‌آخرين ‌وضعيت ‌عملياتي ‌پايين‌(جنوب‌) پنج‌ضلعي‌پرداخت.‌ به‌طور خلاصه‌، آخرين ‌وضعيت‌چنين‌است‌:  ‌

- بين‌لشكر31 و لشكر19 الحاق‌وجود ندارد.  ‌

-عمليات‌پشت‌كانال‌9 پل‌متوقف‌شده‌و به‌جنوب ‌كانال ‌گسترش‌نيافته‌است‌.  ‌

- لشكر19 فجر نيروهايش به‌اتمام‌رسيده‌است‌.  ‌

- لشكر عاشورا به‌علت‌خستگي‌توان‌ادامه‌عمليات‌را ندارد.  ‌

-دشمن‌ روي ‌دو جاده‌عقبه‌قرارگاه ‌قدس ‌و قرارگاه ‌نجف ‌تسلط دارد.

بعد از مشخص ‌شدن ‌آخرين ‌وضعيت ‌نيروهاي‌خودي ‌و خطوط درگيري‌، بحث‌چگونگي‌شروع‌عمليات‌با حضور فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌، فرماندهان‌لشكر8 و لشكر14 و برخي مسئولان‌اين‌دو لشكر و همچنين‌غلامرضا صالحي مسئول ‌طرح‌و عمليات‌قرارگاه‌نجف‌شروع‌شد.

در پايان‌بحث‌طرح مانور عمليات يگان‌هاي قرارگاه قدس به ‌صورت‌زير اعلام‌شد:  ‌

<‌اولين‌گردان‌لشكر14 (گردان‌يا زهرا) از اولين‌پل‌كانال‌7 پل‌عبور كرده‌و سمت‌راست‌نهر دوعيجي‌را پاك‌سازي كرده‌و تا تقاطع‌جاده‌آسفالت‌شلمچه‌پيشروي‌مي‌كند. همزمان‌با آن ‌اولين‌گردان‌لشكر8 (گردان‌حضرت‌علي‌اصغر) از پل ‌دوم ‌كانال‌فوق‌عبور كرده‌و سمت‌چپ نهر دوعيجي‌را پاك‌سازي كرده‌تا جاده‌آسفالته‌شلمچه‌پيشروي‌مي‌كند. به‌دنبال‌آن‌، دومين‌گردان‌لشكر8 (گردان‌امام‌سجاد) از گردان‌علي‌اصغر عبور كرده‌و در سمت‌چپ با لشكر17 (از قرارگاه نجف) روي‌ پل‌پنجم‌كانال‌فوق‌الحاق‌كرده‌و مواضعي‌از دشمن‌ كه‌جنوب ‌كانال‌سمت‌چپ پل‌پنجم‌هست‌ توسط يك‌دسته‌از نيروهاي ‌اين‌گردان‌پاك‌سازي شده‌تا راه‌نيروهاي‌ديگر باز شود و بقيه ‌عبور كنند. هم‌زمان‌با آن‌هم‌، نيروهاي‌لشكر17 سمت‌چپ گردان‌امام‌سجاد از كانال‌عبور كرده‌و به‌طرف ‌جنوب ‌پيشروي ‌كرده‌و‌روي‌جاده‌آسفالت‌شلمچه‌با‌هم‌الحاق‌مي‌كنند. همچنين‌لشكر5 (از قرارگاه‌نجف‌) مأموريت‌خود را، يعني ‌پاك‌سازي دژ عراق ‌و مواضع ‌هلالي‌شكل ‌روبه‌روي ‌جاده‌هاي‌عقبه‌قرارگاه‌قدس‌و قرارگاه‌نجف‌را  كه‌لشكر19 موفق‌به‌پاك‌سازي آنها نشده‌ انجام‌مي‌دهد. جاده‌آسفالت ‌شلمچه‌به‌عنوان‌هدف‌مرحله‌اول‌و خط هماهنگي‌در اين ‌مرحله‌مشخص‌شد كه‌بلافاصله‌بعد از رسيدن‌نيروها به‌ اين ‌جاده‌و الحاق‌گردان‌ها با يكديگر و هماهنگي‌يگان‌ها، مرحله ‌دوم‌عمليات‌آغاز شده‌و نيروها تا جزيره ‌بوارين ‌پيشروي ‌مي‌كنند و باز بعد از الحاق‌و هماهنگي‌، مرحله ‌سوم ‌عمليات ‌كه‌عبور از بوارين‌و رسيدن‌به‌اروند است‌آغاز مي‌شود.>  ‌

فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌ضمن بيان اهميت جا پايي كه قرارگاه كربلا تصرف كره، تأكيد مي‌كند كه‌نبايد توقف‌كنيم‌و اگر روز هم‌شد بايد ادامه‌بدهيم و تا اروند پيش‌برويم‌. وي‌ذكر مي‌كند كه‌رمز بين‌لشكرها "يازهرا ادركني‌" مي‌باشد.

برادر كاظمي‌نيز نظر كلي‌فرماندهان‌را در مورد اين‌ عمليات ‌چنين‌بيان كرد:‌

<‌برادران‌! من‌بگويم‌اين‌عمليات‌را نه‌آقاي‌حسين‌خرازي‌، نه‌ هيچ‌كس‌ديگر براساس‌مانور جنگي‌، ما قبول‌نداشتيم‌. اين‌ عمليات‌براساس‌و مبناي‌ولايت‌بوده‌است‌، هر كس‌هم ‌نيست‌(اين‌را قبول‌ندارد)، امشب‌عمليات‌نرود، بدون ‌رودر بايستي‌؛ من‌از جانب‌مسئوليتي‌كه‌در مسائل‌جنگ‌دارم‌، به‌شما مي‌گويم‌.>

وي‌افزود: <‌بنا بر اين‌بوده‌كه‌لشكر31 عاشورا از پل‌عبور كند و سرپل‌را بگيرد و ما با استفاده‌از موفقيت‌آنها، عبور كنيم‌ولي‌با توجه‌به‌مشكلات و مسائلي‌كه‌كشيده‌اند، حالا ما بايد برويم ‌عبور كنيم‌. >‌

بحث‌طرح‌مانور در ساعت‌19 پايان‌يافت‌و همان‌طرحي ‌كه ‌فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌اعلام‌كرده‌بود، مبناي ‌شروع‌عمليات ‌قرار گرفت توافق‌شد كه‌ساعت‌22 حمله‌آغاز شود.

3) شرح‌عمليات‌شب‌اول‌قرارگاه‌قدس‌

الف-  شروع‌تك‌

نيروهاي‌اولين‌گردان‌هاي‌عمل كننده‌لشكر14 امام‌حسين‌و لشكر8 نجف‌بعد از اينكه‌اقامه‌نماز كردند و شام‌خوردند، در حالي‌كه‌هوا تاريك‌ شده‌بود، با دستور فرماندهان‌خود در ساعت‌45:19 به‌حركت‌در آمدند. قبل‌از حركت‌، مسئولان ‌رده‌هاي‌مختلف‌دو گردان‌به‌طور كلي‌به‌مانور توجيه‌شدند. گردان‌يازهرا (از لشكر14) از جلو و به‌دنبال‌آن‌، گردان‌ علي‌اصغر (از لشكر8) در حالي‌مسير چهار كيلومتري‌(از نقطه ‌رهايي‌كنار دژ عراق‌تا نقطه‌درگيري‌در پل‌اول‌كانال‌7 پل‌) را مي‌پيمودند كه‌به‌پاك‌سازي دقيق‌آن‌مطمئن‌نبودند و وجود نيروهاي‌پراكنده‌دشمن‌را احتمال‌مي‌دادند. در اين حال هر چند نور ماه‌كم بود ولي‌دشمن‌علاوه‌بر پرتاب ‌خمپاره‌هاي ‌منور، با هواپيما منورهاي‌بسيار و پردوام‌(فلر) مي‌ريخت‌و اين ‌روشنايي‌بيش‌از آنكه‌براي‌نيروهايش‌مفيد باشد، موجب ‌سهولت‌كار رزمندگان‌اسلام‌مي‌شد.  ‌

ب-  عمليات‌لشكر8 نجف‌(گردان‌علي‌اصغر)‌

با عبور گردان‌يازهرا از اولين‌پل‌و حركت‌به‌طرف‌جنوب‌در سمت‌راست‌نهر دوعيجي، گردان‌علي‌اصغر  كه‌به‌دنبال‌ آن ‌حركت‌مي‌كرد  بعد از عبور از پل‌اول‌و حركت ‌به ‌سمت‌شرق‌، پاك‌سازي‌جنوب‌كانال‌9‌پل‌(ضلع‌جنوبي‌پنج‌ضلعي)‌را شروع‌كرد. دشمن‌در اوايل‌اين‌كانال‌و نخستين‌پل‌هاي‌آن‌، توان‌زيادي‌نداشت‌و تعدادي‌از نيروهاي‌او با احداث‌سنگر تعجيلي و يا پشت خاكريزي‌كه‌به‌موازات‌كانال‌بود، پدافند مي‌كردند. اولين‌پل‌كه‌مسئله‌اي‌نداشت‌و گردان‌يازهرا با آتش ‌مختصري‌نيروهاي‌دشمن‌را از نزديكي‌آن‌فراري‌دادند. در سر پل‌دوم‌يك‌قبضه‌تيربار دو لول‌از دشمن‌وجود داشت كه‌قصد داشتند با آتش‌آن، حركت‌بچه‌ها را سد كنند، اما نيروهاي ‌گردان‌علي‌اصغر در ابتداي درگيري‌با يك‌گلوله آر.پي‌.جي آن‌را از بين‌بردند. در ادامه‌پاك‌سازي، نيروهاي‌اين‌گردان‌دو سه‌سنگري‌را كه‌از نيروهاي‌دشمن‌در كنار پل‌سوم‌بود به ‌سادگي‌منهدم‌كردند. عراقي‌ها با استفاده‌از يك‌قبضه‌تيربار تك‌لول‌در سرپل‌چهارم،‌سعي‌در مقاومت‌داشتند، ولي ‌طولي ‌نكشيد كه‌آن‌هم‌منهدم‌شد و گردان‌علي‌اصغر با گذر از اين ‌پل ‌به‌طرف‌پل‌پنجم‌حركت‌كرد. دشمن‌در كنار پل‌پنجم‌مقري‌با خاكريزي‌بلند در اطراف‌آن‌داشت‌كه‌جلوي خاكريز را هم‌با سيم‌خاردار پوشانده‌بود. اين‌مقر در نقشه‌مشخص‌نشده‌بود و رزمندگان از وجود آن‌خبر نداشتند. با تسلطي ‌كه‌نيروهاي ‌دشمن‌از اين‌مقر بر اطراف‌داشتند و چون ‌زمين ‌اين ‌محدوده ‌عارضه‌اي نداشت‌كه‌قابل‌استفاده‌و جان ‌پناهي ‌براي ‌نيروهاي ‌خودي‌باشد، هر يگاني‌كه‌به‌اين‌مقر نزديك‌مي‌شد زير آتش ‌قرار مي‌گرفت‌. چندين‌بار دو گروهان‌از نيروهاي ‌گردان ‌علي‌اصغر  كه‌از كانال‌9 پل‌عبور كرده‌بودند  سازماندهي‌شدند و از جناح‌هاي‌مختلف‌به‌اين‌مقر دشمن‌حمله‌كردند، ولي ‌موفق‌به‌تصرف‌آن‌نشدند. دشمن‌نيرو و تجهيزات زيادي در اين‌مقر داشت‌؛ گويا نيروهاي‌پراكنده‌دشمن‌كه‌در اين‌منطقه‌و در اطراف‌پل‌هاي‌قبل‌بودند، با شروع‌عمليات‌به‌داخل‌اين‌مقر گريخته‌و در آنجا تجمع‌كرده‌بودند.

ج-  عمليات‌گردان‌امام‌سجاد

دومين‌گردان‌لشكر نجف‌ كه‌به‌دنبال‌اولين‌گردان‌اين‌لشكر حركت‌كرد  با عبور از همان‌پل‌اول‌كانال 9 پل، منتظر نتيجه‌ عمليات‌گردان‌علي‌اصغر و تأمين‌اهداف‌اوليه‌آن‌بود. بعد از اينكه‌نيروهاي‌گردان‌علي‌اصغر از پل‌چهارم‌گذشتند و براي ‌پاك‌سازي مقر دشمن‌در نزديكي‌پل‌پنجم‌دچار اشكال‌شدند، فرمانده‌لشكر8 نجف‌دستور داد كه‌گردان‌امام‌سجاد بيش‌از اين‌منتظر نماند و مأموريت‌خود را شروع‌كند. به ‌دنبال ‌اين ‌دستور حدود ساعت‌15:22 گردان‌امام‌سجاد از همان‌مسير گردان‌علي‌اصغر يعني‌كنار كانال‌9 پل‌(سمت‌جنوب‌آن‌) شروع‌به‌حركت‌كرد و نيروها و سنگرهاي‌پراكنده‌اي‌از دشمن ‌را  كه‌خيلي‌اندك‌بودند  از سرراه‌خود پاك‌سازي كرد و به ‌سمت‌شرق‌تا پل‌چهارم‌جلو رفت‌و از آنجا با راهنمايي ‌مسئولان‌گردان‌علي‌اصغر و هماهنگي‌آنها، از طريق‌راه‌خاكي‌ كه‌از حدود پل‌چهارم‌به‌طرف‌جاده‌شلمچه‌كشيده‌مي‌شد  به ‌طرف‌اين ‌جاده‌به‌حركت‌درآمد. در مسير حركت‌، كنار راه ‌يك ‌مقري‌از دشمن‌بود كه‌بچه‌ها چند آر.پي‌.جي‌. توي ‌سنگرهاي ‌آن‌شليك‌كردند و چون‌خبري‌از نيروي‌دشمن‌در آنها نبود، گروهاني‌كه‌از جلو حركت‌مي‌كرد براي‌اينكه‌فرصت‌را از دست‌ندهند به‌حركت‌خود ادامه‌داده‌و مسئول‌اين‌گروهان‌از فرمانده‌گردان‌خواست‌كه‌يكي‌دو دسته‌نيرو از گروهان‌هاي ‌بعدي‌به‌اين‌مقر بفرستد كه‌آن‌را سنگر به‌سنگر پاك‌سازي كنند. نيروها به‌سرعت‌پيش مي‌رفتند تا اينكه‌در نزديكي ‌خاكريزي‌كه‌قبل‌از جاده‌آسفالت‌شلمچه‌بود، اشباحي‌به‌نظر رسيد و فرمانده‌گروهان‌يك‌گلوله كلت‌منور شليك‌كرد كه‌ مشاهده‌شد حدود سي‌چهل‌نفر عراقي‌بدون‌اسلحه‌ كه‌ احتمالاً از مقر فوق‌خارج‌شده‌بودند  در حالي ‌كه‌ دست‌ همديگر را گرفته‌بودند به‌طرف‌خط خودشان‌فرار مي‌كردند كه‌عده‌اي با تيراندازي‌بچه‌ها كشته‌شدند و عده‌اي فرار كردند. سپس حركت‌رزمندگان تا خاكريز قبل‌از جاده‌ شلمچه ‌ادامه ‌يافت‌. در اينجا فرمانده‌گروهان‌ضمن‌گزارش‌دست‌يابي ‌نيروها به‌خاكريز، از فرمانده‌گردان‌كسب‌تكليف‌كرد كه‌وي ‌دستور داد تا جاده‌شلمچه‌پيشروي‌كنند. بچه‌ها ادامه‌دادند تا به ‌جاده‌رسيدند، سپس‌دستور حركت‌به‌طرف‌راست‌يعني ‌به ‌سمت‌پل‌(تقاطع‌جاده شلمچه و جاده‌نهر دوعيجي‌) داده‌شد. نيروهاي‌گردان‌امام‌سجاد به‌طرف‌پل‌حركت‌كردند كه‌از اينجا درگيري‌اصلي‌شروع‌شد، در حالي‌كه‌آتش‌دشمن‌از سه‌طرف ‌(چپ و راست‌و روبه‌رو) روي‌اين‌رزمندگان فرود مي‌آمد. با توجه‌به‌تسلطي‌كه‌دشمن‌از سمت‌راست‌نهر دوعيجي روي ‌اين‌پل‌داشت‌و نيروهاي‌لشكر14 نتوانسته‌بودند در سمت ‌راست‌دوعيجي‌به‌اهداف‌اوليه‌يعني‌پاك‌سازي دشمن‌تا اين ‌پل‌برسند، تلاش‌نيروهاي‌لشكر8 براي‌عبور از اين ‌پل ‌بي‌نتيجه‌ماند.

4-‌ تدابير ادامهِ عمليات‌

فرماندهان‌لشكر8، لشكر14 و قرارگاه‌قدس‌دائم‌در حال ‌پي‌گيري‌عمليات‌نيروها و هدايت‌و هماهنگي‌و تسريع‌كار آنها بودند. با شروع‌حركت‌نيروها، به‌واحدهاي توپخانه‌و ادوات ‌دستور‌آمادگي‌اجراي‌آتش‌سنگين‌داده‌شد، سپس‌با آغاز درگيري‌نيروها، اجراي آتش روي‌نقاط و مواضع ‌حساس ‌دشمن‌شروع شد و از مسئولان‌آتش‌خواسته‌شد كه‌آتش‌خود را به‌طرف‌جنوب‌و غرب‌بلند كرده‌و دقت‌كنند كه ‌آتش ‌خودي‌روي‌نيروهاي‌در حال‌پيشروي‌نريزد.  ‌

در ساعت‌22 فرمانده‌لشكر نجف‌ضمن‌اعلام خبر موفقيت ‌نيروهاي‌لشكر8 و لشكر14 در شروع‌پاك‌سازي و پيشروي ‌به ‌سمت‌اهداف‌تعيين‌شده‌، به‌فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌گفت‌:  ‌

<‌به‌لشكر عاشورا بگوييد مأموريتش‌را شروع‌كند. الحمدلله ‌تاكنون‌وضعيت‌بچه‌ها خوب‌بوده‌درگير شده‌اند. ان‌شاءالله ‌لشكر17 و لشكر5 بيايند همه‌در جهت‌هايي ‌كه‌بايستي ‌برويم ‌شروع‌كنيم‌.>

در حالي‌كه‌نيروها مشغول‌پاك‌سازي بودند و خبر از پيشروي ‌مي‌دادند و فرماندهان‌لشكر8 و لشكر14 به‌نيروهاي‌خود تأكيد مي‌كردند كه‌از فرصت سردرگمي‌دشمن‌استفاده‌كرده‌، عمليات‌پاك‌سازي را سرعت‌ببخشند، در همين‌حال‌برادر كاظمي‌در صحبت‌با برادر خرازي‌پيشنهاد پيشروي‌و ادامه ‌عمليات‌تا رسيدن‌به‌اهداف‌را مطرح‌كرد كه‌برادر خرازي ‌ضمن‌بيان‌تأمين‌نشدن جناح‌راست‌خود كه‌قرار بود لشكر عاشورا عبور كند و احتمال شروع‌پاتك‌هاي ‌دشمن ، ‌گفت‌ كه ‌اگر همه‌يگان‌ها فشار و توان‌بگذارند امكان‌نيل‌به‌اهداف ‌تعيين‌شده‌وجود دارد. به‌دنبال‌طرح‌اين‌پيشنهاد، برادر زاهدي ‌فرمانده‌تيپ قمربني‌هاشم‌براي‌وارد كردن‌نيرو و كمك‌در جهت‌رسيدن‌به‌اهداف‌اظهار آمادگي‌كرد و برادر كاظمي‌از فرمانده‌قرارگاه‌نجف‌خواست‌كه‌به‌يگان‌هاي‌تحت‌امر خود (لشكر5 و لشكر17)  كه‌در جناح‌چپ قرارگاه ‌قدس ‌مشغول ‌عمليات‌هستند  دستور دهد به‌كار خود سرعت‌بخشيده‌، همپاي‌لشكر8 و لشكر14 به‌طرف‌اروند پيشروي‌كنند.

الف - مشكلات‌مهندسي‌

ساعت‌23 فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌در سنگر مشترك لشكر8 و لشكر14 حضور يافت‌.

 در اينجا فرمانده‌لشكر14 ضمن‌ گزارش ‌وضعيت ‌عمليات،‌از وي‌درخواست‌كرد كه‌به منظور جلوگيري‌از بسته‌شدن‌ پل‌ارتباطي‌نيروهاي‌لشكر14 با عقبه ‌خود (اولين‌پل‌كانال‌9 پل)‌براي پر كردن‌قسمتي‌از كانال‌و وسيع‌شدن‌سرپل‌ كه‌منحصر به‌پلي‌با عرض‌كم‌نباشد  اقدامات ‌لازم‌را انجام ‌دهد.    ‌

البته‌يگان‌هاي مهندسي‌لشكر8، لشكر14 و تيپ44 تا حدودي ‌درگير جاده‌عقبه‌بودند و با توجه‌به‌اينكه‌نيروهايشان ‌به‌منطقه ‌آزادشده‌توجيه‌نبودند، امكان‌انتقال‌دستگاه‌ها در تاريكي‌شب ‌بعيد به‌نظر مي‌رسيد. تعدادي‌لودر و بولدوزر هم‌كنار دژ در پنج ‌ضلعي‌وجود داشت‌ولي‌با توجه‌به‌اينكه‌در اختيار قرارگاه ‌قدس و يگان‌هاي‌مربوطه‌نبود،‌امكان‌به‌كارگيري‌آنها‌تقريبا ًغيرممكن‌بود.  ‌

ب-  پيگيري‌عمليات‌

قبل‌از حضور فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌در سنگر مشترك لشكر8 و لشكر14، فرمانده‌لشكر8 نجف‌بر متوقف‌نكردن‌عمليات‌و ادامه‌پيشروي‌تا اروند؛ بسيار تأكيد مي‌كرد فرمانده‌لشكر امام‌حسين‌هم‌به‌شرط اينكه‌همه‌يگان‌ها توان‌بگذارند، اين ‌مطلب‌را پذيرفت‌. فرمانده‌تيپ44 قمربني‌هاشم نيز اعلام‌ آمادگي‌كرد، اما بعد از حضور فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌و مطرح ‌شدن‌لزوم‌توسعه‌سرپل‌ها و بي‌نتيجه‌ماندن‌آن‌ به‌علت‌حاضر نبودن‌دستگاه‌هاي‌مهندسي‌ و نيز با شنيدن ‌گزارش ‌گردان‌هاي ‌عمل‌كننده‌از نقاط درگيري‌مبني‌بر عدم‌الحاق‌بين‌لشكرها و به‌خصوص‌مشكلاتي‌كه‌نيروهاي‌لشكر14 با آن‌مواجه ‌شده ‌بودند، نظر آنان‌ تغيير كرد، بدين‌صورت‌كه‌هرچند فرماندهان ‌لشكرهاي‌امام‌حسين‌و 8 نجف‌در هدايت‌گردان‌هاي‌خود تأكيد زيادي‌بر سرعت‌بخشيدن‌به‌پاك‌سازي و پيشروي ‌مي‌كردند، ولي‌نظر فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌اين‌بود كه ‌ممكن ‌است‌لشكرها براي‌نيل‌به‌اهداف‌تعيين‌شده‌، توان‌لازم‌را به ‌كار نبرده‌باشند، لذا براي‌جلوگيري‌از سستي‌و ايجاد نااميدي‌و همچنين‌به‌منظور استفاده‌از فرصت‌و پيشروي‌تا اروند قبل‌از اينكه‌دشمن‌خود را به‌طور كامل‌بازيابد و پاتك‌هاي‌خود را شروع‌كند، از فرماندهان‌لشكر8 و لشكر14 خواست ‌كه ‌گردان‌هاي‌بعدي‌خود را وارد كرده‌، براي‌رسيدن‌به‌اروند توان‌و تلاش بيشتري‌بگذارند. امّا فرماندهان لشكر8 و لشكر14 تأكيد داشتند كه يگان‌هاي ديگر هم وارد ميدان شده و كمك بدهند.

به‌دنبال‌بي‌نتيجه‌ماندن‌درخواست‌‌فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌از لشكر8 و لشكر14 براي‌وارد كردن‌گردان‌جديد، وي با وجود اينكه‌مايل‌به‌وارد شدن‌يگان‌جديد نبود و تنها يگان ‌دست ‌نخورده‌اين‌قرارگاه‌يعني‌تيپ44 را براي‌به كارگيري در مراحل ‌بعدي‌عمليات‌در نظر داشت و به‌رغم مشكلاتي‌كه‌وارد شدن ‌يگان‌جديد به‌همراه‌داشت‌(مشكلات‌انتقال‌، پشتيباني‌، نداشتن‌شناسايي‌و ناآشنايي‌نيروها به‌منطقه‌درگيري‌، از دست ‌رفتن‌فرصت‌و ...)، ناچار در ساعت 30:23 به برادر زاهدي ‌فرمانده‌‌تيپ44 دستور داد كه‌دو گردان‌از نيروهايش‌را به ‌پنج ‌ضلعي‌منتقل‌كند و مأموريت‌آنها را هم‌<ادامه‌مانور لشكر14 يعني‌پاك‌سازي بقيه‌مواضع‌هلالي‌خط دوم‌دشمن‌(غرب‌نهر دوعيجي‌) و پيشروي‌تا اروند> مشخص‌كرد.

ج-  تلاش‌براي‌الحاق‌يگان‌ها  ‌

حدود دو ساعت‌پس‌از شروع‌درگيري‌(ساعت‌30:23)، نيروهاي‌لشكر8 و لشكر14 گزارش‌دادند كه‌دشمن‌از داخل ‌پنج‌ ضلعي ‌به ‌سوي‌آنها آتش‌مي‌كند. به ‌دنبال ‌اين گزارش‌، با  سؤال ‌از قرارگاه‌ كربلا در مورد الحاق‌بين‌لشكر19 و لشكر31 در شمال‌كانال‌9 پل‌، مشخص‌گرديد كه‌بين‌اين‌دو لشكر الحاق‌نشده‌است و نيروهايي‌از دشمن‌كه‌در پنج ‌ضلعي ‌مقاومت‌مي‌كردند با استفاده‌از اين‌رخنه‌، نيروهاي‌خودي‌را كه‌در حال‌عبور از پنج‌ضلعي‌و پيشروي‌به‌طرف‌جنوب‌بودند، هدف‌قرار مي‌دادند. علاوه‌بر آن‌، ادامه‌و حضور دشمن‌در پنج ‌ضلعي‌تهديدي‌بود براي‌اين‌نيروها و بسته‌شدن‌عقبه‌آنها، لذا فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌ازفرمانده‌نيروي‌زميني‌براي‌حل‌اين‌مسئله‌استمداد مي‌طلبد.

از طرف‌ديگر، به‌علت‌عدم‌الحاق‌بين‌لشكرهاي‌امام‌حسين‌، نجف‌و علي‌بن‌ابي‌طالب‌ و نيز كامل‌نشدن‌پاك‌سازي مقرهايي ‌كه‌سر راه‌نيروهاي‌لشكر نجف‌و لشكرعلي‌بن‌ابي‌طالب به ‌طرف‌جاده‌شلمچه‌وجود داشت‌، نيروهاي‌اين سه‌يگان‌تقريباً از چهار طرف‌و حداقل‌از سه‌طرف‌زير آتش‌دشمن‌بودند (از روبه‌رو، از پشت‌به‌دليل‌پاك‌سازي كامل‌نكردن‌در هنگام ‌پيشروي‌؛ از دو جناح‌هم‌به‌علت‌الحاق‌نداشتن‌يگان‌ها با يكديگر)، لذا پس‌از آن‌بيشترين‌تلاش‌ها براي ايجاد الحاق ‌بين ‌لشكرهاي‌درگير صرف شد.  ‌

و-  ادامه‌عمليات‌و تلاش‌براي‌الحاق‌

نيمه‌شب‌فرا رسيده‌است. نيروهاي‌لشكر امام‌حسين‌در گوشه ‌هلالي‌سوم‌(غرب‌دوعيجي‌) با انبوهي‌از نيروها و آتش‌ دشمن ‌روبه‌رو و پيشروي‌آنها سد شده‌ است. يك‌گردان‌از نيروهاي ‌لشكر نجف‌به‌جاده‌شلمچه‌رسيده‌و سعي‌مي‌كند از پل‌بگذرد و با نيروهاي‌لشكر امام‌حسين‌الحاق‌كند كه‌با آتش‌شديد دشمن‌مواجه شده و عبور از پل‌براي آنها مشكل‌شده‌ است. گردان‌ديگر لشكر نجف‌با مقاومت‌دشمن‌در قرارگاهي ‌بين‌ پل ‌پنجم‌و ششم‌جنوب‌كانال‌9 پل‌مواجه‌شده و تلاش ‌براي ‌پاك‌سازي اين‌قرارگاه‌ادامه‌دارد.‌گفته‌مي‌شود كه ‌نيروهاي ‌لشكر علي‌بن‌ابي‌طالب‌هم‌به‌جاده‌شلمچه‌رسيده‌اند ولي‌ هنوز با نيروهاي‌لشكر نجف‌الحاق‌نكرده‌اند. بيشتر فكر و تلاش‌فرماندهان‌لشكرهاي‌8 و 14 براي‌الحاق‌نيروهاي‌دو لشكر است. لشكر8 همچنين‌تلاش‌مي‌كند با نيروهاي‌لشكر17 در سمت‌چپ خود الحاق‌كند. اهميت‌الحاق‌ها به‌اين‌دليل است كه‌هم‌حفظ مناطق‌پاك‌سازي شده‌را ممكن‌ميكند، هم‌ سنگرها و مقرهايي‌را از دشمن‌كه‌كاملاً پاك‌سازي نشده‌اند در محاصره‌نيروهاي‌خودي‌قرار مي‌دهد و اجراي‌آتش‌آنها را محدود مي‌كند. با صحبتي‌كه‌در مورد چگونگي ‌الحاق ‌بين ‌لشكر8 و لشكر14 و رمز آن‌انجام‌گرفت،‌قرار شد كه ‌نيروهاي ‌لشكر نجف‌به‌طرف‌پل‌حركت‌كنند و ضمن‌عبور از آن‌، بگويند: <امام‌حسين  يازهرا>، همچنين‌نيروهاي‌لشكر امام حسين به‌طرف‌پل‌حركت‌كنند و ضمن‌تلاش‌براي‌عبور از آن‌، بگويند: <نجف‌ امام‌سجاد)> فرمانده‌لشكر8 ضمن ‌بيان ‌اين ‌رمز براي‌فرمانده‌گردان‌امام‌سجاد از او خواست‌كه‌در الحاق‌با لشكر14 سرعت‌به‌خرج‌دهد. برادر كاظمي‌به‌برادر خرازي ‌گفت‌از نيروهايش‌بخواهد كه‌به‌طرف‌پل‌حركت‌كرده‌، براي ‌الحاق‌هرچه‌سريع‌تر تلاش‌كنند. ولي‌بعد از اينكه ‌فرمانده‌ لشكر14 در اين‌مورد با فرمانده‌گردانش‌صحبت‌كرد و رمز الحاق‌را به‌او گفت‌، به‌برادر احمد خبر داد كه ‌گردان ‌امام‌حسن ‌در هلالي‌سوم‌متوقف شده و نيرويي‌ندارد كه ‌براي ‌الحاق ‌به ‌طرف‌پل‌بفرستد. بالاخره‌قرار شد با كلت ‌گلولهِ‌منوري ‌شليك‌كنند تا فاصله‌نيروهاي‌دو لشكر مشخص‌شود. بعد از اينكه‌فرمانده‌گردان‌امام‌سجاد از لشكر8 منور را شليك‌كرد، فرمانده‌گردان‌لشكر14 گفت‌كه‌اگر نيروهاي‌لشكر نجف 150 متر به‌طرف‌سمت‌راست‌بيايند، الحاق‌ايجاد مي‌شود. اين ‌موضوع ‌را به‌فرمانده‌گردان‌لشكر8 گفتند و از او خواسته‌شد هرچه‌سريع‌تر الحاق‌نمايد. فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌ كه‌از اين ‌موضوع‌آگاه‌بود  به‌برادر كاظمي‌و برادر خرازي‌هشدار داد:  ‌

<‌قرار نيست‌اينجا (جاده‌شلمچه‌) بمانيم‌.>  ‌

و از آنها خواست‌كه‌در پيشروي‌به‌سمت‌اروند سرعت‌ به‌ خرج‌دهند.

تلاش‌گردان‌امام‌سجاد (از لشكر8) براي‌عبور از پل‌ جاده ‌شلمچه‌جهت‌رفتن‌به‌غرب‌نهر دوعيجي و الحاق‌با لشكر14 ادامه‌داشت‌، ولي‌نيروهاي‌اين‌گردان‌با آتش‌شديد دشمن‌كه‌از غرب‌دوعيجي‌اجرا مي‌شد، مواجه‌بودند. فرمانده ‌اين ‌گردان ‌درساعت‌40 دقيقه بامداد خبر داد كه ‌يك ‌ستون‌ تانك ‌دشمن ‌روي‌امتداد جاده‌شلمچه‌در غرب‌دوعيجي‌به‌طرف‌پل‌در حركت‌هستند. سپس‌وي‌درخواست‌مهمات‌كرد، كه ‌به ‌زرهي‌لشكر8 دستور داده‌شد يك‌خشايار مهمات‌براي‌آنها و همچنين‌يك‌خشايار مهمات‌براي‌نيروهاي‌لشكر14 ببرد.  ‌

در ساعت‌30:1 بامداد مسئول‌محور لشكر8 كه‌از خط برگشته ‌بود، گزارش‌داد كه‌گردان‌امام‌سجاد در سرپل ‌(تقاطع‌ جاده ‌شلمچه‌و نهر دوعيجي) درگير است و تاكنون‌دو گروهانش‌را آنجا خرج‌كرده‌است‌ولي‌نتوانسته‌از پل‌عبور كند و نيروهاي ‌لشكر14  كه‌آن‌طرف‌هستند  تا پل‌300 متر فاصله‌دارند. وي ‌اضافه‌كرد در سمت‌چپ هم‌هنوز با لشكر17 الحاق‌‌برقرار نشده‌است‌و نيروهاي‌لشكر17 تا جاده ‌شلمچه ‌مستقيم ‌به ‌طرف‌پايين‌رفته‌اند به‌طوري‌كه‌تيربارهاي‌دشمن‌در وسط مانده‌است‌و نه‌جلوي‌كانال‌9 پل‌و نه‌روي ‌جاده ‌شلمچه ‌بين ‌لشكر8 و لشكر17 الحاقي‌وجود ندارد. وي‌گفت كه به‌هر دو گردان‌لشكر8 تأكيد كرده‌كه‌براي‌الحاق‌تلاش‌كنند.  ‌

ز-  پي‌بردن‌به‌اشتباه‌

تلاش‌براي‌الحاق‌بين‌لشكرها ادامه‌داشت‌. براي‌رفع‌كمبود مهمات‌، دو خشايار حامل‌مهمات‌براي‌دو لشكر8 و 14 فرستاده ‌شد. خشاياري‌كه‌براي‌نيروهاي‌لشكر8 مهمات‌مي‌برد، هدف قرار گرفت‌و راننده‌اش‌شهيد شد. فرمانده‌گردان‌هاي‌درگير مكرراً  درخواست‌مي‌كردند كه‌مجروحان‌تخليه‌شوند. از آغاز بامداد روز 20/10/1365 سه‌ساعت‌و بيست‌دقيقه‌گذشته‌بود و فرصت‌به‌سرعت‌سپري‌مي‌شد. فرماندهان‌از سد شدن‌ پيشروي‌نيروها و عدم‌الحاق‌بين‌لشكرها به ‌شدت ‌نگران ‌بودند. در همين‌زمان‌بين‌فرمانده‌لشكر8 و جانشين‌لشكر14 بحثي‌در زمينه‌الحاق‌صورت‌گرفت‌كه‌در اين‌بحث ‌مشخص ‌شد نيروهاي‌لشكر14 در حدود پل بين‌هلالي‌دوم‌و سوم‌مستقر هستند، در صورتي‌كه‌نيروهاي‌لشكر8 سعي‌مي‌كردند از پل‌ جاده‌شلمچه‌كه‌بين‌هلالي‌چهارم‌و پنجم‌بود عبور كنند، در حالي‌كه‌نيروهاي‌دشمن‌در غرب‌نهر دوعيجي از حدود هلالي ‌سوم‌به‌بعد متمركز بودند و به‌شدت‌فعاليت‌مي‌كردند. قبل‌از آن‌، وقتي‌مطرح‌مي‌شد كه‌نيروهاي‌لشكر14 در هلالي ‌سوم ‌درگير هستند، بارها فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌و ديگر فرماندهان ‌مي‌گفتند كه‌:‌

<‌اگر چنين‌باشد پس‌نيروهاي‌لشكر8 بايد به‌راحتي‌بتوانند از پل‌عبور كرده‌، با نيروهاي‌لشكر14 الحاق‌كنند، چون ‌هلالي ‌سوم‌بعد از پل‌است‌.>  ‌

و با توجه‌به‌اينكه‌نيروهاي‌لشكر8 از شدت‌و تمركز آتش ‌دشمن‌در غرب‌پل‌خبر مي‌دادند، حضور نيروهاي‌لشكر14 در هلالي‌سوم‌مورد شك‌واقع‌مي‌شد. بعد از پي‌بردن ‌به‌اشتباه ‌فوق‌، فرمانده‌لشكر8 مسئول‌محور و مسئول‌اطلاعات‌خود را مأمور ايجاد الحاق‌با لشكر14 كرد؛ به‌اين‌صورت‌كه‌يك‌دسته‌از نيروهاي‌گردان‌امام‌سجاد را كه‌روي‌جاده‌شلمچه‌و سرپل‌اين ‌جاده‌بودند، براي‌حفظ اين‌سرپل‌و جلوگيري‌از نفوذ نيروهاي ‌دشمن‌از غرب‌به‌شرق‌نهر دوعيجي‌در آنجا باقي‌بگذارند و بقيه‌نيروها حدود هفتصد متر به‌عقب‌برگشته‌، روي ‌پلي ‌كه‌ بين‌هلالي‌دوم‌و سوم‌بود با نيروهاي‌لشكر14 الحاق‌كنند. از سوي‌ديگر، وقتي‌جانشين‌لشكر14 با فرمانده‌گردانش‌در خط تماس‌گرفت‌تا اين‌موضوع را براي‌وي‌روشن‌كند، فرمانده ‌گردان‌امام‌حسن خبر داد نيروهايي‌از اين‌گردان‌كه‌در هلالي ‌سوم‌با دشمن‌درگير بوده‌اند، از آنجا برگشته‌و در هلالي ‌دوم‌مستقر شده‌اند. برگشت‌نيروها از هلالي‌سوم‌، الحاق‌را كه ‌به‌نظر مي‌رسيد بين‌لشكر8 و لشكر14 در موضع‌ جديد به ‌سادگي‌انجام‌گيرد، دچار مشكلات‌مي‌كرد.  ‌

به‌پيشنهاد فرمانده‌لشكر8 به‌توپخانه‌و ادوات‌دستور تشديد آتش‌روي‌نيروهاي‌دشمن‌داده‌شد و به‌گردان‌امام‌حسن هم‌ گفته‌شد كه‌براي‌الحاق‌با لشكر8 روي‌پل‌(بين‌هلالي‌دوم‌و سوم‌) هرچه‌سريع‌تر اقدام‌كند.

ح-ادامه‌تلاش‌براي‌الحاق‌لشكر نجف‌و لشكر علي ‌بن‌ ابي ‌طالب‌

در حالي ‌كه‌ساعت‌4 بامداد نزديك‌مي‌شود‌و هنوز بين‌لشكر8 و لشكر17 الحاق‌نشده‌است، فرمانده‌لشكر8 با فرمانده ‌گردان ‌علي‌اصغر (كه‌نيروهايش‌در جنوب‌كانال‌9 پل‌مستقر بودند و با مقري‌از دشمن‌بين‌پل‌پنجم‌و ششم‌ كه‌هنوز پاك‌سازي نشده ‌بود  درگير بودند) تماس‌گرفت‌و از او خواست‌پس‌از پاك ‌سازي مقر دشمن‌هرچه‌سريع‌تر در جنوب‌كانال‌با لشكر17 الحاق‌كند و به‌سرعت‌به‌طرف‌جاده‌شلمچه‌برود و در سمت ‌راست‌با گردان‌امام‌سجاد و در سمت‌چپ با لشكر17 الحاق ‌كند. برادر كاظمي‌به‌وي (فرمانده لشكر 17)‌يادآوري‌كرد:  ‌

<‌شما بايستي‌تدبير كنيد مقر دشمن‌را سقوط بدهيد؛ اين‌وسط جبهه‌است‌، راه‌همه‌را مي‌بندد. زودتر به ‌طرف ‌پايين ‌حركت ‌كرده‌و از دو طرف‌روي‌جاده‌الحاق‌كنيد. اگر چيزي‌از جاده ‌(شلمچه‌) دست‌دشمن‌بماند، مكافات‌درست‌مي‌شود، سريع ‌ادامه‌داده‌، حل‌كنيد.>  ‌

فرمانده‌لشكر8 در ادامهِ اين‌كار، جانشين‌خود را براي ‌پيگيري ‌اين‌الحاق‌نزد فرمانده‌لشكر17 فرستاد و به‌مسئول‌محور خود هم‌گفت‌به‌سراغ‌نيروهاي‌درگير برود و گردان‌هاي‌امام‌سجاد و علي‌اصغر را براي‌الحاق‌با لشكر14 و لشكر17 بسيج‌كرده‌، هر چه‌سريع‌تر خط‌ها را اصلاح‌كند و حتي‌اگر توي‌ دشمن ‌هم‌ هست‌هيچ‌چاره‌اي‌جز الحاق‌وجود ندارد.

به‌دنبال‌پيگيري‌براي‌الحاق‌لشكر8 و لشكر17، فرمانده ‌لشكر 17 در ساعت‌35:4 بامداد به‌سنگر برادر كاظمي آمد و پس از بحثي در اين‌باره، براي‌مشخص‌شدن‌محل‌و فاصله‌نيروهاي دو لشكر قرار شد كه‌فرماندهان گردان‌ها گلوله‌منور شليك ‌كنند. بعد از شليك‌منور معلوم‌شد كه‌نيروهاي‌لشكر17 بيش‌از حد به‌طرف‌راست‌آمده‌اند، ولي‌نيروهاي‌لشكر8 تا حد مشخص‌شده‌نرفته‌اند، بنابراين‌به‌نيروهاي‌گردان‌علي‌اصغر (لشكر8) گفته‌شد سريع‌تر به‌طرف‌چپ رفته‌، به‌ نيروهاي ‌لشكر17 برسند.

      سرانجام‌بعد از ساعت‌پنج‌بامداد تعدادي‌از نيروهاي‌اين‌دو لشكر به‌هم‌رسيدند، ولي‌اين‌الحاق‌كاملي‌نبود و علاوه‌بر آن‌، مقر دشمن‌بين‌پل‌پنجم‌و ششم‌هنوز پاك‌سازي نشده‌بود و عراقي‌ها در آن‌مقاومت‌مي‌كردند.

ط-  آخرين‌تلاش‌ها  ‌

بين‌لشكر8 و لشكر17 الحاق‌ناقصي‌در جنوب‌كانال‌9 پل‌ به ‌وجود آمد ولي‌بين‌اين‌دو لشكر در خط تماس‌(آخرين‌حد پيشروي‌) يعني‌جاده‌شلمچه‌هنوز الحاق‌نشده‌بود. از طرف‌ ديگر، آنچه‌موجب‌نگراني‌بيشتري‌مي‌شد، نزديكي‌صبح‌و عدم‌الحاق‌بين‌لشكر8 و لشكر14 بود. به ‌دنبال ‌پي‌بردن ‌به ‌اشتباه‌، به‌نيروهاي‌لشكر8 دستور داده‌شد كه ‌كمي ‌به ‌عقب ‌برگردند و روي‌پل‌قبل‌از جاده‌شلمچه‌با لشكر14 الحاق‌كنند. نيروهاي‌لشكر8 در برگشت‌به‌عقب‌، از سه‌سمت‌با انواع ‌آتش ‌دشمن‌مواجه‌شدند و علاوه‌برآن‌، به‌گفتهِ‌فرمانده‌اين‌نيروها جاده‌خاكي‌كه‌به‌پل‌فوق‌منتهي‌مي‌شد، حدود پنجاه‌تا هفتاد سانتيمتر ارتفاع‌داشت‌و به‌اين‌سبب‌قابل‌پدافند نبود و با توجه ‌به‌وضعيت‌منطقه‌و عدم‌پاك‌سازي كامل‌، ايستادن‌نيروها پشت‌اين‌جاده‌امكان‌نداشت‌ براي رفع اين معضل فرمانده ‌لشكر8 فشار بيشتري‌را بر گردان‌امام‌سجاد براي‌الحاق‌با لشكر 14 و لشكر17 شروع‌كرد. نزديك‌ساعت‌شش‌بامداد برادر كاظمي‌در تماسي‌با فرمانده‌اين‌گردان‌از وي‌خواست ‌كه‌ براي ‌الحاق‌با لشكر14 و لشكر17 در پشت‌جاده‌خاكي‌مزبور، تلاش ‌خود را افزايش‌دهد. فرمانده‌گردان‌امام‌سجاد كه ‌زخمي ‌شده ‌بود  باز هم‌خبر از حضور نيروهاي‌دشمن‌در اطراف‌و باقي ‌مانده‌مقرهاي‌آنها داد.

ي-  آخرين‌وضعيت‌

نيروهاي‌گردان‌امام‌سجاد (از لشكر نجف) در برگشت‌از پشت ‌جاده‌شلمچه‌براي الحاق با‌لشكر14، به‌مقري‌از نيروهاي ‌دشمن‌برخوردند كه‌به‌علت‌نبودن‌جان‌پناه‌و خاكريز دچار ضايعات‌زيادي‌شدند و امكان‌الحاق‌به‌دست‌نيامد. علاوه ‌بر آن‌، به‌علت‌اينكه‌نيروهاي‌لشكر8 و لشكر17 حد فاصل‌كانال‌9 پل‌و جاده‌شلمچه‌را كاملاً پاك‌سازي نكرده‌بودند، در اين ‌محدوده‌سنگرها و مقرهايي‌از دشمن‌مانده‌بود و نيروهاي ‌خودي‌از چند طرف‌در معرض‌آتش‌آنها قرار داشتند. در جناح ‌چپ جاده‌شلمچه‌هم‌الحاقي‌با لشكر17 صورت‌نگرفت‌و نيروهاي‌لشكر8 و لشكر17 تنها موفق‌به‌الحاق‌ناقصي‌در پايين ‌كانال‌9 پل‌شدند. فرمانده‌گردان‌امام‌سجاد كه‌ مجروح ‌شده ‌بود، در آخرين‌تماس‌خود وضعيت‌نااميدكننده‌اي‌(از ضايعات ‌زياد، پراكندگي‌نيروها و اتمام‌مهمات‌و نبودن ‌موضع‌ قابل ‌پدافند) گزارش‌كرد. همان‌طور كه‌ذكر شد خشايار حامل ‌مهمات‌براي‌لشكر8 مورد اصابت‌قرار گرفت‌و تا آن ‌ساعت ‌مهمات‌به‌نيروهاي‌لشكر8 نرسيده بود. شهيدان و مجروحان ‌نيز در منطقه‌درگيري‌باقي‌مانده‌بودند و جان‌مجروحان‌تهديد مي‌شد.  ‌

علاوه‌برآنچه‌از وضعيت‌دو لشكر نجف‌و امام‌حسين‌ذكر شد، عدم‌انتقال‌دستگاه‌هاي‌مهندسي‌كه‌در موارد لازم‌براي‌نيروها خاكريز و جان‌پناه‌درست‌كند، نبودن‌شناسايي‌و اطلاعات ‌كامل‌از منطقه‌درگيري‌و... را نيز بايد اضافه‌كرد.  ‌

5) جمع ‌بندي ‌عمليات شب اول قرارگاه قدس(شب دوم عمليات كربلاي4)‌ ‌  ‌

عمليات ‌يگان‌هاي‌قرارگاه‌قدس‌(لشكر8 و لشكر14) با هدف ‌رسيدن‌به‌اروند صغير از حدود ساعت‌20:21 تاريخ‌19/10/1365 آغاز شد. اولين‌گردان‌لشكر14  كه‌در جناح‌راست‌(غرب‌نهر دوعيجي‌) عمل‌مي‌كرد  در ساعت‌اول‌درگيري‌با توجه ‌به‌ گيجي‌نيروهاي‌دشمن‌و ناتواني‌آنها در دو موضع‌هلالي‌اول‌و دوم‌، توانست‌به‌سرعت‌پيشروي‌كند و در اين‌موضع‌مستقر شود، ولي‌در ادامه‌، براثر مقاومت‌نيروهاي‌دشمن‌از پيشروي ‌بازماند و در همان‌دو موضع به‌پدافند پرداخت. در فاصلهِ‌دو سه ‌ساعته‌تا رسيدن‌گردان‌دوم‌لشكر14 به‌نقطه‌درگيري‌، دشمن‌با تجمعي‌كه‌از نيروهايش‌در هلالي‌سوم‌به‌وجود آورده‌بود، به ‌مقابله‌شديد با نيروهايي‌كه‌قصد پاك‌سازي اين‌موضع‌را داشتند پرداخت‌و جلوي‌پيشروي‌آنها را سد كرد. در جناح ‌چپ منطقه‌مأموريت‌قرارگاه‌قدس‌(شرق‌نهر دوعيجي و جنوب‌كانال‌9 پل‌)، دو گردان‌از لشكر8 نجف وارد شد كه ‌اولين ‌گردان‌پايين‌كانال9 پل‌و سرپل‌ها را از غرب ‌به‌ شرق ‌به‌ سادگي‌ در ساعت‌اول‌درگيري‌پاك‌سازي كردند، اما در حدود پنجمين ‌پل‌به‌مقر بزرگي‌از دشمن‌ برخوردند كه‌پيشروي‌آنها را سد كرد. دشمن ‌در اين‌مقر نيروهاي ‌بسياري ‌داشت ‌كه ‌با  استفاده‌ از انواع‌تيربار و خمپاره ‌و ديگر تسليحات‌توانستند تا صبح ‌مقاومت‌كنند  و تلاش‌هاي‌نيروهاي‌خودي‌براي ‌تصرف‌آن ‌به ‌جايي ‌نرسيد، تا اينكه‌با روشن‌شدن‌هوا و پيشروي‌ هماهنگ ‌نيروهاي‌لشكر8 و لشكر17 به‌طرف‌اين‌مقر، در اوايل‌ صبح‌ مقاومت‌آنها در هم‌شكست‌و مجبور به‌تسليم‌شدند. گردان ‌دوم‌لشكر8 با عبور از گردان‌اول‌به‌طرف‌جنوب‌حركت‌كرد تا با لشكر14 و لشكر17 در پشت‌جاده‌شلمچه‌الحاق‌كند. اين ‌گردان‌با پيشروي‌سريع‌و بدون‌پاك‌سازي كامل‌مقرهايي‌كه‌در حد فاصل‌كانال‌9 پل‌و جاده‌شلمچه‌بود خود را به ‌اين ‌جاده ‌رساند و با حركت‌از كنار جاده‌به‌طرف‌غرب‌، تلاش ‌بسياري ‌كرد كه‌از پل‌بگذرد و به‌لشكر14 ملحق‌شود، اما با آتش‌شديد دشمن‌روبه‌رو شد و نتوانست‌از پل‌عبور كند. اشتباه ‌فاحشي ‌كه‌مانع‌الحاق‌ دو لشكر8 و 14 گرديد اين‌بود كه ‌فرماندهان ‌قرارگاه‌قدس‌و لشكر8 و لشكر14 پل‌بين‌هلالي‌دوم‌و سوم‌را با پل‌جاده‌شلمچه‌كه‌بين‌هلالي‌چهارم‌و پنجم‌بود اشتباه گرفته ‌بودند و تصور مي‌كردند نيروهاي‌لشكر14 كه‌از هلالي ‌دوم ‌گذشته‌و در هلالي‌سوم‌درگير بودند  روبه ‌روي ‌نيروهاي ‌لشكر8 در آن‌طرف‌نهر هستند، به‌همين‌دليل‌ساعت‌ها فشار بر نيروي‌دو طرف‌نهر بود كه با هم الحاق كنند. پس از پي بردن به اشتباه، به‌نيروهاي‌لشكر8 دستور داده‌شد كه‌مقداري ‌به ‌عقب ‌بر گشته و با لشكر14 در روي‌پل‌بين‌دو هلالي‌دوم‌و سوم‌ الحاق كنند، ولي‌اين‌نيروها هنگام‌برگشت‌به‌طرف‌اين‌پل‌، با مقر پاك ‌سازي نشده‌اي‌از دشمن‌و آتش‌بسياري كه‌از جهات ‌مختلف ‌به‌روي‌آنها مي‌ريخت‌، مواجه‌گرديدند و متحمل  تلفات ‌فراواني شدند و موفق‌به‌الحاق‌با لشكر14 نشدند. همچنين‌در جناح‌چپ، نيروهاي‌لشكر8 و لشكر17 به‌علت ‌عدم ‌گسترش ‌نيروها و پيشروي‌آنها به‌صورت‌ستوني‌، موفق‌به‌الحاق‌با يكديگر در پشت‌جاده‌شلمچه‌نشدند و تنها الحاق ‌ناقصي ‌بين ‌اين‌دو لشكر در جنوب‌كانال‌ 9 پل‌به‌وجود آمد. علاوه‌بر اينها، نيروهاي‌لشكر31 در انجام‌دادن‌مأموريت‌خود (عبور از نيروهاي‌لشكر14 در نوك‌كانال‌ماهي‌و الحاق‌با لشكر25) موفق ‌نشدند و اين‌ناكامي‌موجب‌تهديد عقبه‌نيروهاي‌عمل‌كنندهِ لشكر14 گرديد. درخواست‌و پافشاري‌فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌از حدود ساعت‌30:23 يعني‌از زماني‌كه‌پيشروي‌نيروهاي‌درگير رو به‌كندي‌گذاشت‌، براي‌اينكه‌لشكرهاي‌8 و 14 گردان ‌تازه ‌نفس‌وارد كنند تا با در هم‌شكستن‌مقاومت‌دشمن‌، به‌ سرعت ‌پيشروي‌كنند، نتيجه‌اي‌نبخشيد و فرماندهان‌اين‌دو لشكر مي‌گفتند كه‌براي‌وارد كردن‌نيروي‌جديد آمادگي‌ندارند.  ‌

آتش‌خودي‌شامل‌توپخانه‌هاي‌قرارگاه‌قدس‌، لشكر8، لشكر 14 و تيپ44 و همچنين‌چند دستگاه ميني‌كاتيوشا در تمام‌طول ‌عمليات‌كم‌و بيش‌ادامه‌داشت‌و با در خواست ‌فرماندهان ‌شدت‌مي‌گرفت‌. آتش‌ها به‌صورت‌مختصاتي‌اجرا مي‌شد، زيرا اين‌امكان‌نبود كه‌ديده‌بان‌آن‌را هدايت‌كند و با توجه ‌به‌ نزديك‌بودن‌مواضع‌خودي‌به‌دشمن‌، رزمندگان از اينكه‌ هدف ‌آتش ‌خودي‌قرار مي‌گرفتند، شكايت‌مي‌كردند.  ‌

سرانجام ‌تصميم‌به عقب‌نشيني گرفته‌شد. دلايل ‌اين ‌تصميم ‌گيري‌به‌طور خلاصه‌چنين‌است‌: عدم‌الحاق‌بين‌لشكرها، نبودن ‌موضع‌قابل‌پدافند براي‌نيروهاي‌لشكر8 و لشكر17، فشار و آتش‌دشمن‌از چند طرف‌روي‌نيروهاي‌عمل‌كننده‌، تهديد  عقبه‌ها، تحليل‌رفتن‌توان‌گردان‌ها، نرسيدن ‌مهمات ‌به ‌لشكر8، حاضر نبودن‌دستگاه‌هاي‌مهندسي‌براي‌ايجاد موضع ‌پدافندي‌و موانع‌نفوذ دشمن‌، آماده‌نبودن‌تانك‌و ديگر دستگاه‌هاي‌زرهي‌براي‌مقابله‌با مواضع‌محكم‌دشمن‌، عدم‌ تخليه‌مجروحان‌لشكر14 (كه‌ موجب ‌تضعيف ‌روحيه ‌ديگر نيروها مي‌شدند)، سدشدن‌پيشروي‌نيروها و نداشتن ‌مواضع ‌پدافندي‌. عقب‌نشيني‌به‌اين‌ترتيب‌انجام‌شد:  ‌

 1-‌ عقب‌نشيني‌لشكر14 از دومين‌هلالي‌غرب‌نهر دوعيجي و پدافند در هلالي‌اول‌.  ‌

2-‌ عقب ‌نشيني ‌لشكر 8 از پشت‌ جاده ‌شلمچه ‌و شمال ‌آن ‌و پدافند در پشت‌سيل‌بند جلوي كانال‌9 پل‌.  ‌

3-‌ عقب‌نشيني‌لشكر17 از پشت‌جاده‌شلمچه‌و شمال ‌آن ‌(جناح‌چپ لشكر8) و پدافند در پايين‌تر (جنوب‌تر) از سيل‌بند جلوي كانال‌9 پل‌كه‌در جناح‌لشكر8 وجود داشت‌.    ‌

شب دوم عمليات قرارگاه قدس‌

پيشروي تا جاده شلمچه؛ عمليات موفق زرهي و مهندسي‌

 1)‌فعاليت‌نيروهاي‌خودي‌ و دشمن‌در طول‌روز دوم ‌عمليات ‌(20/10/1365)  ‌

با شروع‌روشنايي‌روز شنبه‌20/10/1365 و پس از برگشت ‌نيروهاي‌لشكرهاي ‌امام‌حسين، 8نجف‌، 17علي‌بن‌ابي‌طالب  و 5 نصر به‌خطوط تعيين‌شده‌، اقدامات‌پشتيباني‌نيروها و تخليه ‌شهيدان و مجروحان‌نظم‌و سرعت‌بيشتري‌پيدا كرد و به ‌توپخانه‌و ادوات‌دستور داده‌شد علاوه‌بر شدت ‌بخشيدن ‌به ‌آتش‌، آن‌را كوتاه‌تر كنند تا از بازگشت ‌نيروهاي ‌دشمن ‌به ‌مواضع‌قبلي‌جلوگيري‌شود. از طرف‌ديگر، دشمن‌نيز بر حجم ‌آتش‌خود، مخصوصاً روي‌نيروهاي‌عمل‌كننده‌، افزود و فشار زيادي‌را براي‌بازپس‌گيري‌هلالي‌اول‌(غرب‌نهر دوعيجي) آغاز  كرد.  ‌

در طول‌شب‌گذشته‌انبوهي‌از امكانات‌(تانك،‌نفربر، خشايار، لودر، بولدوزر، وانت‌و جيپ و...) و نيروهاي‌بسياري‌از يگان‌هاي‌مختلف‌به‌منطقه‌عملياتي‌انتقال‌يافتند و با بي‌نظمي ‌در كنار دژ عراق‌و داخل‌كانال ‌واقع‌در پنج  ضلعي‌ مستقر شدند، به‌طوري‌كه‌شلوغي‌و غوغاي‌شديدي‌برپا شده‌بود و با وجود نياز مبرم‌به‌امكانات‌مختلف‌، به ‌علت ‌نداشتن ‌سازمان ‌مشخص‌و نبودن‌مسئولان‌آنها، نه‌تنها قابل‌استفاده‌نبودند بلكه  موجب‌كندي‌ديگر كارها مثل‌تردد آمبولانس‌ها و غيره ‌شده ‌بودند و افراد مسئولي‌براي‌سازماندهي‌آنها وجود نداشت‌، با ذكر جمله‌اي‌از فرمانده‌لشكر نجف‌مي‌توان‌تا حدودي ‌به ‌وضعيت‌و ميزان‌نيروهاي‌پراكنده‌در كنار دژ پي‌برد:  ‌

<اگر نيروهايي‌كه‌در اين ‌اطراف‌پراكنده‌و در حال‌رفت‌و آمد هستند هر كدام‌يك‌تير به‌عراقي‌ها مي‌زدند، عراقي‌ها فرار مي‌كردند!>

البته‌به‌علت‌سردرگمي‌دشمن‌ومشغول‌بودن‌به‌جبهه‌غربي‌عمليات‌(منطقه‌كانال‌ماهي‌) و فعاليت‌هايي‌كه‌در خط داشت‌و وحشتي‌كه‌از احتمال‌عبور ما از اروندرود (جنوب ‌منطقه ‌عملياتي‌) بر او حاكم‌بود، توان‌اجراي‌آتش‌پرحجم‌و مؤثر روي ‌اين‌نيروها و امكانات‌، از او سلب‌شده‌بود؛ در غير اين‌صورت‌، خسارات‌جبران‌ناپذيري‌وارد مي‌شد.  ‌

در طول‌روز فعاليت‌هاي‌ديگري‌نيز انجام‌گرفت؛ از جمله ‌اينكه‌طبق‌دستور فرماندهان‌لشكرهاي‌امام‌حسين‌و نجف‌، واحدهاي‌مختلف‌اين‌دو لشكر و همچنين‌ مسئولان ‌گردان‌هايي‌كه‌قرار بود در ادامه‌عمليات‌وارد نبرد شوند به ‌تدريج‌به‌منطقه‌توجيه‌و آشنا مي‌شدند و خود را براي‌اجراي عمليات‌آماده‌مي‌كردند، ضمن‌اينكه‌واحدهاي‌مهندسي‌تا حد ممكن‌به مستحكم‌كردن‌خاكريزها، مرمت‌و يا احداث‌جاده‌و سكو براي‌تانك‌و ساير تسليحات ‌پرداختند و همچنين‌تانك‌ها و ادوات‌مختلف‌با استقرار در خط، براي جلوگيري از تحركات ‌دشمن‌ مي‌كوشيدند. قبل‌ازظهر خبر فعال ‌شدن ‌تانك‌هاي ‌دشمن‌و تلاش‌براي‌استقرار در هلالي‌دوم‌رسيد كه‌با مقابلهِ نيروهاي‌خودي‌متوقف‌شدند، ولي‌بعدازظهر فشار دشمن در غرب نهر دوعيجي شدت يافت ‌طوري كه در ساعت 16 اولين‌موضع‌هلالي‌شكل‌غرب‌نهر دوعيجي نيز به ‌دست‌ دشمن‌افتاد. علاوه‌بر افزايش‌فشار دشمن‌در خطوط درگيري‌، از حدود بعدازظهر اجراي‌آتش‌بر عقبه‌هاي‌خودي‌مخصوصاً منطقه‌پنج‌ضلعي‌شدت‌گرفت‌. از طرف‌ديگر، طبق ‌گزارش ‌واحد شنود، دشمن‌يكي‌از يگان‌هاي‌خود را مأمور حفاظت ‌اولين‌پل‌ كانال‌9 پل‌كرده‌بود. در طول‌روز علاوه‌بر آتش‌هاي زميني‌كه‌نيروهاي‌خودي‌و‌دشمن‌اجرا‌مي‌كردند، هواپيماهاي‌خودي‌و دشمن‌چندين‌بار مناطق‌يكديگر را بمباران‌كردند، ولي‌دشمن‌از اين ‌طريق ‌نتوانست ‌ضربات ‌اساسي‌به‌قواي خودي  وارد كند.  ‌

 2)‌طرح‌ريزي‌عمليات‌شب‌دوم‌قرارگاه‌قدس‌

فرمانده قرارگاه قدس ‌وقتي‌وضعيت‌را چنين‌ديد، درصدد پيدا كردن‌راه‌حلي‌برآمد. فرماندهان‌يگان‌ها بر اين‌نظر بودند كه‌با اين‌وضعيت‌، در روز نمي‌توان‌عمليات‌را ادامه‌داد و نيروهاي ‌خودي‌در شب‌كارايي‌بيشتري‌دارند؛ از طرفي ‌وحشت ‌دشمن ‌در شب ‌بيشتر است‌. به‌دنبال‌اين‌اظهارنظر، بحث‌چگونگي ‌ادامه‌عمليات‌در شب‌شروع‌شد.  ‌

با توجه ‌به‌اينكه‌ نيروهاي‌دو لشكر 25  كربلا و 41 ثارالله‌ دو شبانه روز است كه در حال ‌مقابله ‌با  فشار سنگين ‌دشمن‌ در جبهه ‌غربي‌(كانال‌ماهي‌) هستند و احتمال‌اينكه‌نتوانند بيش‌از اين‌در آنجا بايستند و دشمن‌با آسودگي‌خاطر از آن‌جبهه‌، همه ‌توانش‌را براي‌مقابله‌با جبهه‌شرقي‌(پايين‌پنج‌ضلعي‌) به‌كار گيرد، وجود داشت، نظر فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌اين‌است كه امشب به‌هر قيمتي‌شده‌يگان‌هاي‌قرارگاه‌قدس‌و قرارگاه ‌نجف‌بايد با تصرف‌دومين‌خط دشمن‌(خط كنار دوعيجي‌)، خود را به‌رودخانه‌اروند برسانند و با بستن ‌عقبه‌هاي ‌دشمن‌ كه‌به‌اين‌جبهه‌متصل‌مي‌شود، نيروهاي‌عراقي‌را در اين‌منطقه ‌به‌محاصره‌خود درآورند. بعد از بحث‌بين‌فرماندهان‌و اظهار نظرهاي‌مختلف‌، و بررسي موضوع، فرمانده ‌قرارگاه ‌قدس ‌طرح‌مانور را به‌صورت‌زير اعلام‌كرد:  ‌

مأموريت‌تيپ44 قمربني‌هاشم‌: ‌پيشروي‌در سمت‌چپ (غرب‌) نهر دوعيجي و پاك‌سازي مواضع‌هلالي‌شكل‌دشمن‌تا جاده‌آسفالت‌شلمچه‌، يعني‌تا پنجمين‌موضع‌هلالي‌.  ‌

مأموريت‌لشكر8 نجف‌: ‌پيشروي‌در سمت‌راست‌(شرق‌) نهر دوعيجي و پاك‌سازي اين‌قسمت‌تا جاده ‌آسفالت‌ شلمچه‌ به ‌اضافه‌پنجمين‌موضع‌هلالي‌در غرب‌نهر دوعيجي.  ‌

مأموريت‌لشكر17 علي‌بن‌ابي‌طالب‌: اين‌لشكر در جناح‌چپ لشكر نجف ‌و هماهنگ‌ با آن ‌تا جاده‌آسفالت‌شلمچه‌را پاك‌سازي مي‌كند، همچنين‌يگان‌ديگر قرارگاه ‌نجف ‌يعني ‌لشكر5 نصر در جناح‌چپ لشكر17 پيشروي‌مي‌كند.  ‌

بعد از رسيدن‌يگان‌هاي‌فوق‌به‌جاده‌آسفالت‌شلمچه‌ كه ‌به‌ عنوان‌خط هماهنگي‌تعيين‌شد  ادامه مأموريت يگان‌ها چنين تعيين شد: لشكر نجف‌با گذشتن‌از نهر دوعيجي (يعني‌از پل تقاطع‌نهر دوعيجي و جاده‌شلمچه‌) و با پيشروي‌در غرب ‌اين ‌نهر به‌سمت‌جنوب‌، سه‌موضع‌هلالي‌دشمن‌را در پايين ‌جاده ‌شلمچه‌پاك‌سازي‌مي‌كند (يعني‌مواضع‌هلالي‌پنجم‌و ششم‌و هفتم‌). لشكر امام‌حسين‌مأموريت‌داشت‌ كه‌در ادامه‌ مأموريت ‌لشكر نجف‌، مواضع‌بعدي‌دشمن‌(سه‌موضع‌هلالي‌ باقي ‌مانده‌) را پاك‌سازي كرده‌، تا حدود جزيره ‌بوارين ‌پيشروي ‌نمايد. لشكر علي‌بن‌ابي‌طالب‌بعد از رسيدن ‌به‌ جاده‌ شلمچه ، ‌هماهنگ‌با يگان‌هاي‌ديگر، مأموريت‌داشت‌كه‌حد فاصل‌نهر دوعيجي و جاده‌آسفالت‌شرق‌آن‌را (جاده‌اي ‌كه‌ عمود‌ برجاده ‌شلمچه‌به‌طرف‌بوارين‌مي‌رفت‌) پاك‌سازي كرده‌، تا اروند پيشروي‌نمايد.  ‌

نكته‌مهمي‌كه‌فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌تأكيد زيادي‌برآن‌داشت‌و چند بار به‌فرماندهان‌يگان‌ها يادآور شد، به ‌كارگيري ‌دستگاه‌هاي‌مهندسي‌براي‌احداث‌خاكريز، ترميم‌جاده‌ها، پركردن‌كانال‌ها همزمان‌با پيشروي‌نيروها و فعال ‌كردن ‌نيروهاي‌تخريب‌براي‌شناسايي‌ميدان‌هاي‌مين‌و بازكردن ‌سيمهاي ‌خاردار و همچنين‌به‌كارگيري‌تانك‌و نفربرهاي ‌زرهي‌براي‌پشتيباني‌نيروهاي‌پياده‌و‌دستگاه‌هاي‌‌مهندسي‌بود  .   ‌

به‌دنبال‌مشخص‌شدن‌طرح‌مانور، فرماندهان‌يگان‌ها به ‌تدريج مسئولان‌گردان‌ها و واحدهاي‌مهندسي‌و زرهي‌را به ‌طرح ‌توجيه‌و به‌آنها تأكيد مي‌كردند كه‌"امشب‌جنگ‌سختي‌در پيش‌است‌كه‌نياز به‌از خودگذشتگي‌و مقاومت ‌فوق ‌العاده ‌دارد."‌

وضعيت‌كلي‌دشمن‌: ‌طبق‌گزارش‌ واحد شنود قرارگاه ‌قدس ‌وضعيت‌كلي‌دشمن‌تا حدود ساعت‌19 امروز به‌اين‌شرح‌بود:‌

تيپ2 نيروي‌مخصوص‌سپاه‌چهارم‌كه‌ظهر روز گذشته‌وارد منطقه‌شده‌و شب‌گذشته‌به‌خط درگيري‌آمده‌بود، كاملاً منهدم ‌شده‌است‌. تيپ65 نيروي‌مخصوص‌80 درصد منهدم‌شده‌، همچنين‌تيپ8 مكانيزه‌و تيپ‌هاي‌421 و 429 تقريباً منهدم ‌شده‌اند. دشمن‌امروز از منطقه‌ام‌الرصاص‌تانك‌هايش‌را به ‌سمت‌بصره‌انتقال‌مي‌داده‌، همچنين‌ستون‌هايي‌از نيرو و خودرو از فاو به‌طرف‌منطقه‌عملياتي‌در حركت‌هستند. دشمن‌ در حالي‌كه‌لشكرهاي‌سازماني‌دست‌نخورده‌دارد، مشغول ‌جمع‌آوري‌يگان‌هاي‌پراكنده‌خود و اعزام‌آنها به‌اين ‌منطقه ‌مي‌باشد. تيپ102 دشمن‌كه‌شب‌گذشته‌وارد منطقه ‌شده ‌است ‌هنوز وارد عمل‌نشده‌و آماده‌است‌. عموماً گفته‌مي‌شود كه ‌زمين‌منطقه‌قابل‌عبور تانك‌نيست‌و تانك‌ها متكي ‌به ‌جاده ‌هستند.  ‌

 3)‌شرح‌عمليات‌شب‌دوم‌قرارگاه‌قدس‌

عصر روز 20/10/1365 نيروهاي‌عمل‌كننده‌لشكر نجف‌و تيپ قمربني‌هاشم عازم‌خط مقدم‌شدند تا علاوه‌بر آمادگي‌براي شروع‌عمليات‌در ساعت‌مقرر، قبل‌از تاريكي‌هوا حتي‌ الامكان‌منطقه‌عملياتي‌و وضعيت‌جبهه‌را از نزديك ‌مشاهده ‌كنند. به‌منظور فريب‌دشمن،‌فرمانده‌لشكر نجف‌در ساعت ‌10:19 طي‌تماسي‌از فرمانده‌گردان‌ها خواست‌تا فرمان ‌استراحت‌كامل‌و آماده‌كردن‌سلاح‌ها را به‌نيروها بدهند كه ‌فردا براي‌مقابله‌با پاتك‌هاي‌دشمن‌آماده‌باشند.  ‌

با شروع‌تاريكي‌هوا، از ساعت‌07:19 هواپيماهاي ‌دشمن ‌ريختن‌منورهاي‌پر دوام‌را بالاي‌خطوط شروع‌كردند كه ‌به‌ دنبال‌آن‌براي‌جلوگيري‌از ديد نيروهاي‌عراقي‌، برادر كاظمي به‌توپخانه‌لشكر8 دستور شليك گلوله‌هاي‌فسفري‌در خط مقدم ‌دشمن‌را داد تا نيروهاي‌خودي‌در حين‌عبور از خط و ورود به‌منطقه‌حضور دشمن‌، از ديد آنها مصون‌بمانند و علاوه‌بر آن‌، به‌تصور اينكه‌گازهاي‌شيميايي‌است‌، در بين ‌نيروهاي‌دشمن‌ايجاد وحشت‌نمايند.  ‌

از حدود ساعت‌30:19، يعني‌قبل‌از شروع‌ درگيري‌نيروها، آتش‌دشمن‌به‌شدت‌افزايش‌يافت‌و خط مقدم‌و راه‌هاي‌ اتصالي‌به‌آن‌زير انواع‌آتش‌قرار گرفت‌. با وجود اين‌، از حدود ساعت‌40:19 نيروهاي‌تيپ قمربني‌هاشم‌و به‌دنبال ‌آن ‌نيروهاي ‌لشكر نجف‌عازم‌منطقه‌مأموريت‌خود شدند و طبق ‌دستور قبلي‌فعاليت‌توپخانه‌هاي‌خودي‌شدت‌يافت‌و جاده  ‌شلمچه‌و جنوب‌آن‌زير آتش‌ميني‌كاتيوشاها قرار گرفت‌. در ساعت‌50:19 درگيري‌تيربارها در اطراف ‌نوك ‌كانال ‌ماهي ‌شدت‌گرفت‌و تانك‌هاي‌عراقي‌از ساعت‌20‌تحركات‌و آتش‌ خود را شروع‌كردند.  ‌

در ساعت20 فرمانده‌تيپ قمربني‌هاشم ‌ضمن‌اعلام ‌اينكه ‌اولين‌موضع‌هلالي‌دشمن‌در غرب‌نهر دوعيجي تأمين‌شده‌، از فرمانده‌لشكر نجف‌خواست‌كه‌درگيري‌با دشمن‌را در شرق ‌دوعيجي‌زودتر شروع‌كند. به‌دنبال‌آن‌، برادر كاظمي ‌به ‌فرمانده‌گردان‌دستور تسريع‌حركت‌نيروها را داد و همچنين‌به‌فرمانده‌گردان‌تانك‌دستور داد كه‌تانك‌ها به ‌دنبال ‌نيروهاي‌پياده‌حركت‌كرده‌، به ‌محض‌شروع‌فعاليت ‌تانك‌هاي‌دشمن‌، آنها را هدف‌قرار دهند. در همين‌احوال‌، آتش‌توپخانه‌و ادوات‌دشمن‌شدت‌بيشتري‌گرفت ‌به‌طوري ‌كه‌به‌توپخانه‌هاي‌قرارگاه‌قدس‌و يگان‌هاي‌تابعه‌دستور داده ‌شد تا بي‌وقفه‌و با حجم‌بيشتري‌اجراي‌آتش‌كنند.  ‌

در ساعت‌30:20 در حالي‌كه‌نيروهاي‌لشكر نجف‌در شرق‌نهر دوعيجي ‌به‌طرف‌جاده‌آسفالت‌شلمچه‌پيش‌مي‌رفتند، فرمانده لشكر به‌تانك‌ها‌دستور داد‌ضمن‌حركت‌پشت‌سر نيروهاي‌پياده‌، از خود تحرك‌بيشتري‌نشان‌دهند. وي همچنين ‌به‌مسئولان‌نفربرهاي‌زرهي‌و دستگاه‌هاي‌مهندسي‌تأكيد كرد كه‌به‌دنبال‌تانك‌ها حركت‌كنند. هرچند در منطقه ‌مأموريت ‌لشكر نجف‌نيروهاي‌پياده‌دشمن‌حضور چندان‌فعالي ‌نداشتند، ولي‌تانك‌هاي‌دشمن‌بسيار فعال‌بودند. تا ساعت ‌35:20 هنوز از درگيري‌يگان‌هاي‌قرارگاه‌نجف‌(لشكر5 و لشكر17 كه‌در جناح‌چپ لشكر نجف‌مأموريت‌داشتند) با دشمن‌خبري‌نبود؛ فرمانده‌لشكر نجف ‌ضمن ‌اعتراض ‌به ‌اين‌ مسئله‌، از فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌خواست‌كه‌اين‌موضوع‌را پيگيري‌نمايد. از طرف‌ديگر، نيروهاي‌تيپ قمربني‌هاشم به‌دنبال‌پاك‌سازي اولين‌موضع‌هلالي‌دشمن‌در غرب‌نهر دوعيجي‌، در هلالي‌دوم‌درگير شده‌بودند. فرمانده‌اين‌تيپ در تماسي‌با قرارگاه‌قدس‌درخواست‌كرد كه‌لشكر عاشورا مأموريت‌خود  يعني‌پاك‌سازي نوك‌و گوشه‌كانال‌ماهي‌ را شروع‌كند تا علاوه‌بر كاهش‌فشار وارده‌بر تيپ قمربني‌هاشم، از تهديد عقبه‌اين‌تيپ جلوگيري‌شود.  ‌

در ظرف‌كمتر از يك‌ساعت‌از زمان‌شروع‌حركت‌، در ساعت ‌47:20 اولين‌گردان‌لشكر نجف‌(گردان‌چهارده‌معصوم‌) اعلام‌ كرد كه‌به‌خط هماهنگي‌(جاده‌آسفالت‌شلمچه‌) رسيده‌است‌. اين‌خبر علاوه‌بر تقويت‌روحيه‌ها، فرماندهان‌را به‌ ادامه‌ عمليات‌مصمم‌تر كرد. به‌دنبال‌آن‌، به‌مهندسي‌لشكر نجف ‌دستور داده‌شد كه‌احداث‌خاكريز در كنار جاده‌شلمچه‌را زودتر شروع‌كند. همچنين‌در ساعت‌21، لشكر علي ‌بن ‌ابي‌طالب اعلام‌كرد كه‌به‌جاده‌شلمچه‌رسيده‌است‌. فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌ضمن‌اعلام اين‌خبر به‌فرمانده‌لشكر نجف‌، از وي‌خواست‌كه‌سريع‌تر با لشكر17 الحاق‌نمايد و برادر كاظمي‌دستور اين‌كار را به‌نيروهاي‌خود داد.  ‌

به‌رغم‌پيشروي‌سريع‌لشكر8 و لشكر17 و دست‌يابي‌آنها به ‌هدف‌اولين‌مرحله‌عمليات‌، نيروهاي‌تيپ قمر44 با فشار دشمن‌روبه‌رو شدند و در هلالي‌دوم‌در حال‌مقابله‌با دشمن ‌بودند. فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌براي‌رفع‌اين‌مشكل‌، به‌فرمانده ‌تيپ44 پيشنهاد كرد كه‌گردان‌دوم‌خود را از مسير لشكر8 عبور بدهد و از پايين‌به‌مقابله‌با دشمن‌بپردازد. وي‌همچنين‌در تماسي‌با فرمانده‌نيروي‌زميني‌ضمن‌گزارش‌وضعيت‌تيپ قمربني‌هاشم‌، گفت‌لازم‌است‌لشكرهاي‌عاشورا و ولي‌عصر به‌كار خود سرعت‌بخشند تا فشار دشمن‌روي‌تيپ44 كاهش ‌يابد و راه‌پيشروي‌او باز شود.  ‌

در ساعت‌15:21 اعلام‌شد كه‌بين‌نيروهاي‌لشكر8 و لشكر17 در پشت‌جاده‌شلمچه‌الحاق‌شده‌است‌. قبل‌از اين‌هم ‌نيروهاي ‌لشكر8 اعلام‌كردند كه‌چند تانك‌‌دشمن‌را منهدم‌كرده‌اند. به ‌دنبال‌الحاق‌فوق‌و همچنين ‌رسيدن‌دستگاه‌هاي ‌مهندسي‌به ‌جاده‌، دستور احداث‌سريع‌خاكريز داده‌شد و به ‌زرهي ‌هم ‌براي پشتيباني‌از كار مهندسي‌تأكيد شد.  ‌

در حالي ‌كه‌انواع‌آتش‌دشمن‌به‌شدت‌روي‌نيروهاي ‌عمل ‌كننده ‌خودي‌و عقبه‌ها اجرا مي‌شد و آمبولانس‌ها براي ‌تخليه‌مجروحان‌و شهدا فعال‌بودند، به‌فرمانده‌تيپ قمر بني‌هاشم ‌براي رسيدن‌نيروهاي‌اين‌تيپ به‌جاده‌شلمچه‌بسيار تأكيد مي‌شد. از طرف‌ديگر، با توجه ‌به ‌اهميتي ‌كه ‌اين ‌منطقه ‌داشت‌، دشمن‌توان‌زيادي‌به‌كار گرفت‌تا از دست‌يابي ‌نيروهاي‌تيپ قمربني‌هاشم‌به‌جاده‌شلمچه‌و الحاق‌اين‌تيپ با نيروهاي‌لشكر نجف‌، يعني‌اتصال‌شرق‌نهر دوعيجي به ‌غرب‌ آن‌و سقوط جاده‌، جلوگيري‌كند. نيروهاي‌تيپ قمربني‌هاشم ‌از شدت‌آتش‌دشمن‌و فعاليت‌تانك‌هاي‌او  كه‌در حد فاصل ‌نهر دوعيجي و نهر جاسم‌در تحرك‌بودند  شكايت‌مي‌كردند. با وجود اين‌، اجراي‌انواع‌آتش‌دور و نزديك ‌  عقبه‌هاي‌او، همچنين‌فعاليت‌تانك‌هاي‌لشكر نجف‌و تلاش‌نيروهاي‌تيپ قمربني‌هاشم سبب شد تا نيروهاي‌دشمن‌به‌تدريج عقب‌بروند و مواضع‌آنها به‌دست‌نيروهاي‌اين‌تيپ پاك‌سازي شود. در ساعت‌23:21 واحد شنود خبر داد كه‌نيروهاي‌عراقي‌از هلالي ‌سوم‌فرار مي‌كنند و در ساعت‌13:22 نيروهاي‌تيپ قمر بني‌هاشم با پاك‌سازي كامل‌هلالي‌سوم‌، حركت ‌به‌طرف ‌چهارمين‌موضع‌هلالي‌شكل‌را آغاز كردند.  ‌

دشمن‌علاوه‌بر فعاليت‌هاي‌خود در غرب‌دوعيجي‌، تلاش ‌مي‌كرد تا از تثبيت‌مواضعي‌كه‌لشكر8 و لشكر17 تصرف ‌كرده ‌بودند، جلوگيري‌كند؛ يعني‌با به‌كارگيري‌تانك‌ها و تيربارها از داخل‌نخلستان‌هاي‌پايين‌جاده‌شلمچه‌سعي‌مي‌كرد از فعاليت ‌دستگاه‌هاي‌مهندسي‌براي‌احداث‌خاكريز جلوگيري‌كند، ولي‌با از خودگذشتگي‌برادران‌مهندسي‌لشكر17 و مهندسي لشكر8 و همچنين‌نيروهاي‌جهاد خراسان‌ كه‌مأمور به‌لشكر نجف‌بودند  دشمن‌در اين‌كار خود نيز ناكام‌ماند.  ‌

در ساعت‌23 با رسيدن‌نيروهاي‌تيپ قمربني‌هاشم به ‌جاده ‌شلمچه‌و پاك‌سازي هلالي‌چهارم‌، تلاش‌نيروهاي‌اين‌تيپ براي ‌الحاق‌با نيروهاي‌لشكر نجف‌آغاز شد و در ساعت‌35:23 اين موفقيت حاصل شد. به‌اين‌ترتيب‌بعد از گذشت‌حدود سه ‌ساعت‌و 45 دقيقه‌از شروع‌عمليات‌، يگان‌هاي‌قرارگاه‌قدس‌و قرارگاه‌نجف‌توانستند به‌هدف‌مرحله‌اول‌خود يعني ‌جاده ‌شلمچه‌(خط هماهنگي‌) نايل‌شوند. با دست‌يابي‌نيروها به ‌اين ‌خط، طبق‌گزارش‌واحد شنود، دشمن‌به‌تانك‌ها و توپخانه خود‌دستور عقب‌نشيني‌داد كه‌نتيجه‌آن‌، كاهش ‌محسوس ‌آتش‌دشمن‌ كه‌تا دقايقي‌قبل‌بسيار شديد بود  به ‌خوبي ‌نمايان ‌شد. از طرف‌ديگر، هنوز نوك‌كانال‌ماهي ‌گيري ‌پاك‌سازي ‌نشده‌بود و جناح‌تيپ قمربني‌هاشم از اين‌قسمت‌تهديد مي‌شد.  ‌

در پي الحاق لشكر نجف و تيپ قمر بني‌هاشم، فرمانده قرارگاه قدس با حضور در جمع برادران كاظمي، زاهدي و ابوشهاب، درباره ادامهِ عمليات از فرماندهان حاضر نظرخواهي كرد. فرماندهان ضمن تأييد اهميت طرح جديد، مشكل كمبود توان براي حفظ خطوط پاك‌سازي شده و مقابله با انبوه نيروهاي دشمن را مطرح كردند. سرانجام مقرر شد كه تيپ قمربني‌هاشم سمت‌چپ پل‌را پاك‌سازي كند و بعد از آن‌، لشكر نجف ‌روي ‌جاده‌شلمچه‌به‌سمت‌غرب‌پيش‌برود و به‌دنبال‌آن‌، لشكر امام‌حسين‌حركت‌كرده‌، خط سوم‌دشمن‌را پاك‌سازي نمايد.

4)‌ادامه عمليات‌

فرمانده‌لشكر نجف‌به‌فرمانده‌گردان‌خود (گردان ‌چهارده ‌معصوم‌) ادامه‌مأموريت‌را چنين‌ابلاغ‌كرد:  ‌

<‌آقاي‌حاج‌سيداكبر! همان‌خط سياه‌(جاده‌شلمچه‌) را بگير و مستقيم‌برو تا چهارراه‌بعدي‌(تقاطع‌جاده‌شلمچه‌و خط سوم ‌دشمن‌)؛ وقتي‌به‌تقاطع‌رسيدي‌شما رو به‌اروند پدافند مي‌كنيد و لشكر امام‌حسين مي‌آيد (از شما) عبور مي‌كند و به سمت ‌راست‌(براي‌پاك‌سازي خط سوم‌) مي‌رود.>

فرمانده‌اين‌گردان‌خبر داد كه‌نيروهاي‌دشمن‌در سمت‌چپ جاده‌شلمچه‌(در تقاطع‌اين‌جاده‌با خط دوم‌دشمن‌) حضور دارند و مشكلاتي‌براي‌پيشروي‌نيروها روي‌اين‌ جاده‌به‌وجود آورده‌اند. برادر كاظمي‌از برادر زاهدي‌خواستار حل ‌اين ‌مشكل‌شد.  ‌

نيروهاي‌لشكر نجف‌براي‌پيشروي‌به‌طرف‌خط سوم‌، با انبوهي‌از انواع‌آتش‌دشمن‌از اطراف‌مواجه‌بودند. در محدوده ‌شمال‌جاده‌شلمچه‌بين‌نهر دوعيجي و نهر جاسم ،‌نيروهاي ‌دشمن‌پس‌از گريختن‌از مواضع‌هلالي‌، در مواضع‌پراكنده‌و بين‌نخل‌ها مستقر شده‌بودند. حدود يك‌كيلومتر بعد از تقاطع ‌خط دوم‌و جاده‌شلمچه‌، در سمت‌راست‌اين‌ جاده‌، قرارگاه ‌لشكر11 ارتش عراق بود كه‌نيروهاي‌دشمن‌با استفاده‌از امكانات‌و استحكامات‌اين‌قرارگاه‌و با استقرار تانك ‌روي ‌جاده‌، پيشروي‌نيروهاي‌خودي‌را دچار مشكل‌كرده‌بودند. علاوه‌بر آن‌، محدوده‌جنوب‌جاده‌شلمچه‌بين‌خط دوم‌و سوم ‌مخصوصاً مواضع‌هلالي‌پاك‌سازي نشدهِ‌كنار نهر دوعيجي پر بود از قواي دشمن‌كه‌براي‌حفظ باقي‌مانده‌خط دوم‌و جلوگيري‌از دست‌يابي‌رزمندگان‌اسلام‌به‌خط سوم‌، سخت ‌مقاومت‌مي‌كردند.  ‌

فرمانده‌لشكر نجف‌چند بار به‌فرمانده‌گردان ‌چهارده‌معصوم ‌تأكيد كرد كه‌زمان‌را از دست‌ندهد و سريع‌تر به‌طرف‌خط سوم ‌پيشروي‌كند. برادر اعتصامي‌فرمانده‌گردان‌چهارده‌معصوم وضعيت‌آتش‌دشمن‌را براي‌وي‌توضيح‌داد. برادر كاظمي‌او را راهنمايي‌كرد كه‌نيروها را از پايين‌سمت‌راست‌جاده‌عبور دهد تا از آتش‌سمت‌چپ‌دشمن‌مصون‌بمانند، سپس‌از فرمانده ‌دومين‌گردان‌لشكر نجف‌(گردان‌امام‌حسين) خواست‌كه‌با حركت‌دادن‌يك‌گروهان‌از نيروهاي‌خود به ‌دنبال ‌نيروهاي ‌گردان‌چهارده‌معصوم‌، آنها را كمك‌كند. وي‌همچنين ‌به‌يكي ‌از مسئولان‌گردان‌تانك لشكر‌و نيز به‌فرمانده‌گردان‌نفربر دستور داد كه‌هرچه‌تانك‌و نفربر آماده‌دارند، به‌دنبال‌نيروها حركت‌بدهند و با هدف‌گرفتن‌دشمن‌، نيروهاي پياده را پشتيباني‌كنند.  ‌

با آنكه‌حدود 45 دقيقه‌(ساعت‌40:2 بامداد) از زمان‌دستور شروع‌پيشروي‌به‌طرف‌خط سوم‌مي‌گذشت‌. ولي ‌به‌علت ‌شدت‌آتش‌دشمن‌و همچنين‌خستگي‌نيروهاي ‌گردان ‌چهارده‌معصوم‌ كه‌از اوايل‌شب‌، مرحله‌اول‌عمليات‌را آغاز كرده‌بودند  هنوز هيچ‌پيشروي‌انجام‌نگرفته‌و نيروها نتوانسته ‌بودند از پل‌(تقاطع‌نهر دوعيجي و جاده‌شلمچه‌) عبوركنند. فرمانده‌لشكر نجف‌باز هم‌گردان‌چهارده‌معصوم‌را براي ‌پيشروي‌تحت‌فشار گذاشت‌و تدبير به‌كارگيري‌نفربر زرهي ‌در جلوي‌نيروهاي‌پياده‌را توصيه‌كرد.

تا ساعت‌3 بامداد تدبير فوق‌هم‌مسئله‌اي‌را حل‌نكرد. به ‌دنبال ‌مأيوس‌شدن‌از پيشروي‌نيروهاي‌گردان‌چهارده‌معصوم‌، فرمانده‌لشكر نجف‌از فرمانده‌لشكر امام‌حسين‌خواست‌تا با استفاده‌از نيروهاي‌تازه‌نفس‌و تانك‌هاي‌خود، پيشروي‌را شروع‌كند و پيشنهاد كرد گردان‌چهارده‌معصوم‌هم‌تحت‌ نظر برادر رجبي‌(فرمانده گردان زرهي‌لشكر امام‌حسين)  كه ‌مسئوليت‌هدايت‌نيروها را در خط به‌عهده‌داشت‌ قرار گرفته‌و در پاك‌سازي به‌نيروهاي‌لشكر امام‌حسين‌ياري‌دهد. فرمانده ‌لشكر امام‌حسين‌با بيان‌اينكه‌آنها مأموريت‌ديگري‌دارند، اكراه ‌خود را از اين‌پيشنهاد نشان‌داد، ولي‌سرانجام‌پذيرفت‌ كه ‌نيروهايش‌جلو بروند و از تقاطع‌نهر دوعيجي و جاده ‌شلمچه‌وارد عمل‌شوند، لذا در ساعت‌02:3 به‌ فرمانده ‌گردان ‌مالك‌اشتر دستور پيشروي‌داد و از فرمانده گردان زرهي‌ خواست‌كه‌با تانك‌اين‌گردان‌را پشتيباني‌كند. حدود ساعت‌ 20:3 فرمانده‌گردان‌مالك‌اشتر (لشكر14) حركت ‌نيروهاي ‌خود را اعلام‌كرد.

درگيري مرحله دوم عمليات امشب با هدف قرار گرفتن چند تانك دشمن به همت نيروهاي آر.پي.جي زن شروع شد. در اين حال توپخانه‌با تشديد آتش‌خود روي‌خط سوم‌و محل‌ تقاطع‌ جاده‌شلمچه‌و نهر جاسم‌و ديگر مواضع ‌حساس ‌دشمن‌، آنها را پشتيباني‌مي‌كردند. از سوي‌ديگر، دشمن‌با افزايش ‌حجم ‌آتش‌دوربرد خود، از حدود ساعت‌10:3 سراسر جبهه‌و عقبه ‌خودي‌را به‌شدت‌زير آتش‌گرفته‌بود، به ‌طوري ‌كه‌گفته ‌مي‌شد دشمن‌علاوه‌بر توپخانه‌، حدود ده‌قبضه ‌كاتيوشا را به‌كار گرفته‌كه‌ هم‌زمان ‌روي ‌مواضع ‌خودي ‌اجراي‌آتش‌كند.  ‌به‌دنبال‌پيشروي‌اولين‌گردان‌لشكر امام‌حسين (گردان‌مالك‌ اشتر)، حدود ساعت‌5 بامداد به‌دستور برادر خرازي ‌دومين‌ گردان‌اين‌لشكر (گردان‌اميرالمؤمنين‌) مأموريت‌خود را به ‌سمت‌تقاطع‌جاده‌شلمچه‌و نهر جاسم‌با هدف پاك‌سازي اين ‌چهارراه‌و مواضع‌هلالي‌سمت‌راست‌آن‌، شروع‌كرد. گردان ‌مالك‌اشتر ضمن‌پاك‌سازي سمت‌چپ جاده‌و پيشروي ‌به‌ طرف‌جلو، قبل‌از رسيدن‌به‌چهارراه‌از جاده‌عبور كرد و به ‌منظور پاك‌سازي قرارگاه‌بزرگ‌دشمن ‌(سمت‌راست ‌جاده ‌شلمچه‌نرسيده‌به‌نهر جاسم‌) كه‌استحكامات‌و مواضع ‌زيادي ‌داشت‌و نيرو و امكانات‌بسياري‌از دشمن‌در آن‌مجتمع‌بود  عمليات خود را شروع‌كرد.  ‌

فرمانده‌لشكر امام‌حسين بعد از وارد عمل‌كردن‌دومين‌گردان ‌خود، از فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌تقاضا كرد كه‌نيروهاي‌لشكر نجف‌براي‌كمك‌به‌نيروهايش‌وارد عمل‌شوند. در پي آن به ‌دستور برادر كاظمي، در ساعت 30:5 دومين‌گردان‌لشكر نجف (گردان‌امام‌حسين‌) با مأموريت‌پاك‌سازي قرارگاه ‌بزرگ ‌دشمن‌، شروع‌به‌حركت‌كرد. فرمانده لشكر8 نجف به فرمانده گردانش گفت:  ‌

<‌حركت‌كنيد. دست‌چپ خود را بدهيد به‌جاده‌آسفالت‌و مستقيم‌از پل‌عبور كرده‌و با بچه‌هاي‌لشكر امام‌حسين ‌الحاق ‌كنيد و ادامه‌داده‌، مأموريت‌خود را انجام‌دهيد. سريع‌ حركت ‌كنيد. بين‌نيروهاي‌شما و گردان ‌چهارده ‌معصوم ‌(لشكر8) و نيروهاي‌لشكر امام‌حسين‌فاصله‌نيفتد (الحاق ‌حفظ شود). از سرپل‌نيرو بگذاريد و برويد تا برسيد به‌نيروهاي‌لشكر امام‌حسين‌>

در ادامه‌عمليات‌، تانك‌هاي‌لشكر امام‌حسين ‌به‌كمك ‌نيروهاي‌اين‌لشكر فرستاده‌شدند تا از آنها براي ‌درهم ‌شكستن ‌مقاومت‌دشمن‌در داخل‌قرارگاه‌و در خط سوم ‌استفاده‌شود. نزديك‌ساعت‌6 بامداد فرمانده‌لشكر امام‌ حسين ‌ضمن ‌اعلام ‌رسيدن‌نيروهاي‌اين‌لشكر به‌حدود چهارراه ‌(تقاطع‌ جاده ‌شلمچه‌، نهر جاسم‌)، به‌فرمانده ‌قرارگاه ‌قدس ‌گفت‌:  ‌

<‌اگر نيروهاي‌لشكر نجف‌جلو بروند و وسايل‌شان‌(تانك‌و نفربر زرهي‌) را هم‌بفرستند جلو، خيلي‌از مسائل ‌مان ‌حل ‌مي‌شود؛ يك‌غوغايي‌مي‌شود ان‌شاءالله‌ما مايه‌گذاشته‌ايم‌، خرج‌كرده‌ايم‌، آنها هم‌بفرستند.>

فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌به‌وي‌تأكيد كرد:  ‌

<‌آنها (نيروهاي‌لشكر نجف‌) دارند پشت‌سر شما (نيروهاي ‌لشكر14) مي‌آيند.>

در ساعت‌6 فرمانده‌لشكر امام‌حسين‌با حضور در سنگر لشكر نجف‌درخواست‌فوق‌را تكرار كرد. فرمانده‌لشكر نجف‌گفت‌:  ‌<‌ما فرستاديم‌. نيروهاي‌زيادي‌از دشمن‌در اين‌ محدوده ‌مانده‌اند؛ يك‌راهي‌براي‌فرارشان‌باز بگذاريد كه‌اين‌قدر نجنگند.>  ‌

برادر حسين خرازي‌:  ‌

<‌عراقي‌ها راه‌فرار دارند؛ ما عقبه‌شان‌را نبسته‌ايم‌، باز است‌. آنها (عراقي‌ها) خيلي‌هستند، جنگ‌خيلي‌سختي‌است‌.>

به‌دنبال‌درخواست‌برادر خرازي‌، برادر كاظمي‌ضمن‌تماس‌با فرمانده‌گردان‌خود (برادر گرداني‌)، تأكيد كرد:  ‌

<‌با سرعت‌برويد؛ كاري‌نداشته‌باشيد كه‌از دست‌راست‌و چپتان‌تير مي‌آيد. با سرعت‌خودتان‌را به ‌نيروهاي ‌لشكر امام ‌حسين‌برسانيد و پشت‌جاده، ‌رو به‌اروند پدافند كنيد. همه‌اينها در محاصره‌اند و حركت‌هاي‌مذبوحانه‌مي‌كنند.>  ‌

هوا به‌تدريج‌روشن‌مي‌شد. تلاش‌فرماندهان‌بر اين‌بود كه ‌قبل ‌از روشنايي‌كامل‌و قبل‌از اينكه‌نيروهاي‌پراكنده ‌دشمن‌ موقعيت ‌خود را دريابند و به‌طور سازمان‌يافته‌و با نيروهاي ‌تازه ‌نفس‌پاتك‌را شروع‌ كنند، مأموريت‌خود را انجام‌بدهند و در مواضع‌قابل‌پدافند مستقر شوند. از درخواست گردان اميرالمومنين براي اجراي آتش توپخانه روي چهارراه (تقاطع‌جاده‌شلمچه‌و خط سوم‌)،‌مشخص‌شد كه‌رزمندگان هنوز با اين‌چهارراه‌فاصله‌دارند.

جانشين فرمانده لشكر14 كه در نزديكي خط مقدم حضور داشت‌، خبر از نزديكي‌نيروها به‌چهارراه‌داد و گفت ‌كه ‌نيروهاي‌ پياده‌به‌همراهي‌تانك‌ها براي‌پيشروي ‌تلاش ‌مي‌كنند. برادر خرازي‌از وي‌خواست‌كه‌بچه‌ها را براي ‌ادامه ‌جنگ ‌در روز آماده‌كند. فرمانده‌لشكر14 در تماس‌با فرمانده ‌قرارگاه‌قدس‌نياز به‌تانك‌بيشتري‌را يادآوري‌كرد. از طرف ‌ديگر، فرمانده‌لشكر نجف‌به‌فرمانده‌تانك‌ها تأكيد بيشتري ‌كرد كه‌نيروهاي‌پياده‌را همراهي‌كنند و براي‌ساقط كردن ‌قرارگاه‌دشمن‌بكوشند.  ‌

همزمان‌با روشنايي‌تدريجي‌هوا، آتش‌دشمن‌ هم‌شدت ‌گرفت‌و نيروهاي‌دشمن‌با استفاده‌از مواضع‌خود، مقاومت ‌بيشتري‌مي‌كردند و مقابله‌آنها تشديد شد، ‌طوري‌كه‌با وجود تلاش‌بسيار و از خودگذشتگي‌رزمندگان‌، گردان‌اميرالمؤمنين از پيشروي‌به‌طرف‌خط سوم‌دشمن‌بازماند و گردان‌مالك‌اشتر موفق‌به‌ساقط كردن‌قرارگاه‌بزرگ‌دشمن‌نشد. تأكيدهاي ‌مكرر فرمانده‌لشكر امام‌حسين به‌نيروهايش‌براي‌پيشروي‌و رسيدن‌به‌اهداف‌تعيين‌شده‌نيز نتوانست‌بيش‌از اين‌مؤثر باشد.  ‌همچنين‌درخواست‌هاي‌پي‌درپي‌وي‌از فرمانده ‌قرارگاه ‌قدس‌و فرماندهان‌لشكر نجف‌و تيپ قمر بني‌هاشم ‌براي‌ كمك‌به‌نيروهاي‌اين‌لشكر، به‌جز يك‌گردان‌نيرو و چند تانك ‌از لشكر نجف‌ كه‌براي‌كمك‌به‌سقوط قرارگاه‌دشمن ‌حركت ‌كردند  نتيجه‌اي‌ديگر نبخشيد؛ چون‌نيرو و امكانات‌ديگري‌در دسترس‌نبود.

5) وضعيت خودي در آغاز روز سوم‌

آخرين‌وضعيت‌نيروهاي‌خودي‌در حدود ساعت‌30:6 صبح ‌21/10/1365 در محور جنوبي‌(قرارگاه‌قدس‌و قرارگاه‌نجف‌) چنين است:‌

 1-‌ نيروهاي‌تيپ قمربني‌هاشم در پنج‌موضع‌هلالي‌اول خط دوم‌(نهر دوعيجي‌) مستقر هستند كه‌از گوشه ‌كانال ‌ماهي ‌نيروهاي ‌دشمن‌آنها را در فشار قرار مي‌دهند.

2-‌ يك‌گردان‌از نيروهاي‌لشكر امام‌حسين‌تا تقاطع ‌جاده‌ شلمچه ‌و خط سوم‌دشمن‌پيشروي‌كرده‌اند‌كه‌با آتش‌شديد دشمن‌روبه‌رو شده و هنوز مواضع‌دشمن‌را در خط سوم ‌تصرف‌نكرده‌اند. گردان‌ديگر اين‌لشكر بعد از پاك‌سازي سمت‌چپ جاده‌شلمچه‌، به‌طرف‌قرارگاه ‌بزرگ‌دشمن ‌(نرسيده‌به‌خط سوم)‌رفتند كه‌به‌مواضع‌بسيار و مقاومت ‌نيروهاي ‌دشمن‌در اين‌قرارگاه‌برخوردند و از پيشروي‌در قرارگاه‌بازمانده‌، تقاضاي‌آتش‌توپخانه‌كردند. دو گردان ‌فوق ‌را چند تانك‌پشتيباني‌مي‌كند.

3-‌ يك‌گردان‌از نيروهاي‌لشكر نجف‌به‌همراهي‌چند تانك ‌اين ‌لشكر براي‌كمك‌به‌نيروهاي‌لشكر امام‌حسين‌براي ساقط كردن‌قرارگاه‌دشمن‌حركت‌و تلاش بسياري كردند، ولي ‌موفقيت‌چنداني‌به‌دست‌نياورد‌ه‌اند.  ‌

4-‌نيروهاي‌لشكر علي‌بن‌ابي‌طالب‌(قرارگاه‌نجف‌) از سمت ‌چپ نهر دوعيجي به‌طرف‌اروند پيشروي‌كرده‌‌اند ولي‌از طرف‌مواضع‌هلالي‌دشمن‌در سمت‌راست‌دوعيجي‌(هلالي‌6 و 7) تهديد مي‌شوند.  ‌

5‌- نيروهاي‌لشكر نصر (قرارگاه‌نجف‌) هم‌در كنار دژ دشمن (اولين‌خط دشمن‌) به‌طرف‌اروند پيشروي‌كرده‌‌اند.

به‌اين‌ترتيب‌دومين‌شب‌عمليات‌قرارگاه‌قدس‌(شب‌سوم‌عمليات‌كربلاي‌5) در اينجا به‌پايان‌مي‌رسد در حالي‌كه‌با وجود موفقيت نسبتاً سريع‌مرحله ‌اول‌ عمليات ‌اين‌ شب ‌(پاك ‌سازي پنج‌موضع‌هلالي‌خط دوم‌دشمن‌به‌دست ‌نيروهاي ‌تيپ قمربني‌هاشم و دست‌يابي‌لشكر نجف‌به‌جاده‌شلمچه)، تلاش‌نيروهاي‌لشكر امام‌حسين‌و لشكر نجف‌در مرحله ‌دوم ‌عمليات‌اين شب براي‌پاك‌سازي قسمت‌شمالي‌خط سوم ‌دشمن‌به‌نتيجه‌نرسيد.  ‌

6) فعاليت‌هاي‌مهندسي‌در شب‌دوم‌عمليات‌قرارگاه‌قدس‌

در اين شب در كنار جاده‌شلمچه‌از خط اول‌دشمن‌تا خط دوم‌(كنار نهر دوعيجي‌) خاكريز مستحكمي‌زده‌شد. قسمت‌اول‌اين‌خاكريز را يگان مهندسي ‌لشكر علي ‌بن‌ ابي‌ طالب‌با كمك‌جهاد و بخش دوم آن را يگان مهندسي‌لشكر نجف‌با كمك‌جهاد خراسان‌احداث‌كرد علاوه‌بر خاكريز نسبتاً بلند و مستحكم‌فوق‌، در كنار آن‌سنگرهاي‌تانك‌، مواضع‌ مختلف‌و سكو براي‌انواع‌جنگ‌افزار تعبيه‌گرديد. فرمانده ‌لشكر  نجف‌در توصيف‌فعاليت‌مهندسي‌اين‌لشكر گفت‌:  ‌

<‌مهندسي‌شب‌گذشته‌بي‌سابقه‌ترين‌فعاليت‌ها را در جنگ‌ داشته‌؛ خيلي‌خوب‌فعاليت‌كرده‌است‌.>  ‌

شب سوم عمليات قرارگاه قدس‌

تلاشي براي دست‌يابي به‌خط سوم دشمن‌

طرح‌ريزي عمليات شب سوم قرارگاه قدس‌

بررسي و طرح‌ريزي ادامهِ عمليات در ساعت 15 با حضور فرمانده قرارگاه قدس و فرماندهان لشكر نجف، لشكر امام حسين و تيپ قمر بني‌هاشم شروع شد و در ساعت 10:16 برادر رحيم صفوي در جمع اين فرماندهان حضور يافت. فرمانده لشكر نجف دربارهِ وضعيت پيچيده عمليات در اين منطقه گفت:‌

<اين جنگ با موانع است، جنگ با دشمن نيست. اينجا وضعيت زمين پيچيده است. در تاريكي شب بايد با دشمن قاطي شد و روز سازمان‌دهي كرد و آرايش داد.>

سرانجام‌در ساعت‌45:16 طرح‌مانور عمليات ‌شب ‌تصويب  ‌شد: ‌

 1-‌ لشكر نجف‌و تيپ قمربني‌هاشم‌: با كمك‌يكديگر حركت‌از خط دوم‌به‌طرف‌بالاي‌خط سوم‌و پاك‌سازي زمين‌محدود بين‌پايين‌كانال‌ماهي‌تا جاده‌شني‌و پاك‌سازي مواضع ‌هلالي ‌شكل‌خط سوم‌از بالا به‌طرف‌پايين‌تا تقاطع ‌جاده ‌آسفالت ‌شلمچه‌.  ‌

2-‌ لشكر امام‌حسين‌: تصرف‌و پاك‌سازي جاده ‌آسفالت ‌شلمچه‌ما بين‌خط دوم‌و سوم‌و الحاق‌با لشكر نجف‌روي‌خط سوم‌و همچنين‌پاك‌سازي قرارگاه‌ بزرگ ‌دشمن‌ نرسيده ‌به ‌خط سوم‌.  ‌

3-‌ لشكر ولي‌عصر: احتياط قرارگاه‌قدس‌و آمادگي ‌براي ‌ادامه ‌پاك‌سازي زمين‌بين‌خط دوم‌و سوم‌در شمال‌جاده‌شلمچه‌.  ‌

شروع‌عمليات‌ساعت‌19 تعيين‌گرديد و قرار شد همان‌ واحدهاي مهندسي‌‌جهاد سازندگي‌شب‌گذشته‌با واحدهاي مهندسي‌يگان‌ها‌همكاري‌كنند.

7)‌شرح‌عمليات‌شب‌سوم‌قرارگاه‌قدس‌

بعد از بازگشت‌فرماندهان‌لشكر نجف‌و تيپ قمربني‌هاشم به‌مقر خود، برادر زاهدي‌به‌نيروهايش‌دستور حركت‌داد و برادر كاظمي‌نيز از نيروهاي‌خود خواست ‌به‌دنبال ‌نيروهاي ‌تيپ قمربني‌هاشم جلو رفته‌، به‌محض‌درگيري‌اين‌تيپ با دشمن‌، آنها نيز درگيري‌را شروع‌كنند. همچنين‌برادر خرازي ‌ضمن‌تماس‌با جانشين خود كه‌در خط دوم‌حضور داشت‌، تأكيد كرد كه‌مأموريتمان‌همان‌مأموريت‌قبلي‌است‌و بايد هماهنگ‌با لشكر نجف‌و تيپ قمربني‌هاشم كارمان‌را شروع ‌كنيم‌. درساعت‌15:22 نيز دستور تشديد آتش ‌خودي ‌روي ‌قواي دشمن‌، داده شد. آتش‌دشمن‌روي‌نيروهاي‌خودي‌نيز افزايش‌يافت‌.  ‌

در ساعت‌30:22 برادر محسن‌رضايي‌در تماسي‌با فرمانده ‌لشكر نجف‌او را به‌فداكاري‌بيشتري‌تشويق‌كرد:  ‌

 <...‌خدا قوت‌بدهد برادر احمد! ما مي‌دانيم‌كه‌شما زحمت‌ زيادي‌كشيده‌ايد ولي‌اسلام‌به‌فداكاري‌بيشتر شما نياز دارد.>  ‌

در ساعت‌45:22 نيروهاي‌تيپ قمربني‌هاشم‌قبل‌از رسيدن ‌به ‌خط سوم‌دشمن‌، با مقرهاي‌بين‌راه‌درگير شدند. نيروهاي ‌لشكر نجف‌براي‌شروع‌درگيري‌منتظر وارد شدن ‌نيروهاي ‌تيپ قمربني‌هاشم در اولين ‌موضع ‌هلالي بودند و لشكر امام‌ حسين نيز‌منتظر درگيري‌نيروهاي‌لشكر نجف‌. فرمانده‌تيپ قمربني‌هاشم به‌نيروهايش‌تأكيد كرد كه‌به ‌سرعت ‌پيشروي ‌كنند و به‌فرمانده‌لشكر نجف‌گفت‌:  ‌

<‌اگر نيروهاي‌شما بخواهند منتظر حل‌شدن‌موضع‌هلالي‌سر جاده‌شوند، صبح‌مي‌شود.>

ساعت‌15:23 گزارش‌هاي‌رسيده‌از خط درگيري‌حاكي‌بود كه ‌نيروهاي‌تيپ ‌قمربني‌هاشم سخت‌مشغول‌درگيري‌با نيروهاي‌دشمن‌در خط سوم‌و در مقرهاي‌قبل‌از خط سوم ‌هستند و نيروهاي‌لشكر نجف‌هم‌قبل‌از رسيدن‌به‌خط سوم‌با نيروهاي‌دشمن‌درگير شده‌اند.  ‌

ساعت‌30:23 نيروهاي‌لشكر نجف‌كه‌به‌دنبال‌نيروهاي‌تيپ قمربني‌هاشم حركت‌مي‌كردند قبل‌از رسيدن‌به‌خط سوم‌، با نيروهاي‌دشمن‌و مقرهاي‌او در دو طرف‌جاده‌شني‌درگير شدند و به‌علت‌شدت‌آتش‌و نبودن‌جان‌پناه‌، پراكنده‌شدند. ارتباط فرمانده‌لشكر با فرمانده‌ گردان‌در حال‌درگيري‌قطع‌شد و تلاش‌براي‌تماس‌بي‌نتيجه‌ماند، اما از طريق ‌شبكه ‌داخلي ‌گردان‌با فرمانده‌يكي‌از گروهان‌ها تماس‌برقرار شد. پس از چند دقيقه خبر داده‌شد كه‌اين فرمانده‌گروهان به شهادت رسيده است.

خبرها حاكي‌از كثرت‌نيروهاي‌دشمن‌و شدت‌آتش‌آنها بود. نيروهاي‌تيپ قمربني‌هاشم از اين‌موضوع‌شكايت‌داشتند و در همين‌لحظات‌بود كه‌فرمانده‌گردان‌اين‌تيپ زخمي‌شد. بالاخره‌با تلاش‌بسيار، در حدود ساعت‌40:23 با فرمانده ‌گردان‌لشكر نجف‌تماس‌برقرار شد. برادر گرداني ‌(فرمانده ‌گردان‌امام‌حسين‌از لشكر نجف‌) از آتش‌پرحجم دشمن‌و از پراكندگي‌و آسيب‌وارده‌بر نيروهايش‌به‌شدت‌نگران‌و ناراحت‌بود.

فرمانده‌لشكر نجف‌از وي خواست‌هر طور شده ‌نيروهاي ‌پراكنده‌اش‌را جمع‌و جور كرده‌، با كمك‌نيروهاي‌تيپ قمر بني ‌هاشم قسمتي‌از خط سوم‌دشمن‌را پاك‌سازي نمايند. برادر كاظمي تلاش‌كرد تا فرمانده‌گردانش‌را متقاعد و تشويق به ‌اين ‌كار نمايد. از طرف‌ديگر، با توجه‌به‌شدت‌آتش‌دشمن‌و حضور نيروهايش‌در مقرهاي‌پراكنده‌و از هم‌گسيختگي‌ سازمان‌نيروهاي‌خودي‌در برخورد نامنتظره‌با نيروها و آتش ‌دشمن‌، فرمانده‌گردان‌لشكر نجف‌وضعي‌را مشاهده‌مي‌كرد كه‌امكان‌پاك‌سازي و پيشروي‌در اين‌شرايط برايش‌غيرمتصور شده‌بود، لذا وقتي‌برادر احمد به‌او گفت‌:  ‌

<‌بچه‌ها را جمع‌و جوركن‌؛ تيپ قمربني‌هاشم هم‌مي‌آيد كمك‌، لشكر امام‌حسين هم‌از پايين‌به‌طرف‌بالا مي‌آيد. خودتان‌را به‌همديگر برسانيد. مصمم‌بشويد همه‌كارها حل ‌مي‌شود. دشمن‌كه‌سريع‌دست‌هايش‌را بالا نمي‌كند بگويد سنگر من‌مال‌شما! شما ان‌شاءالله‌مبنا را محكم‌كنيد تا همه ‌چيزتان‌حل‌شود.>  ‌

برادر گرداني‌كه نمي‌توانست در بي‌سيم‌با صراحت ‌بيشتري‌ حرفش‌را بزند، گفت‌:  ‌

<‌من‌برايم‌مفهوم‌است‌. من‌يك‌چيز مي‌گويم‌، شما چيز ديگري ‌مي‌گوييد. آخر من‌چه‌بگويم‌؟!>

در محور سمت‌چپ (جاده‌شلمچه‌)، بعد از دستور فرمانده ‌لشكر امام‌حسين‌، نيروهاي‌اين‌لشكر به‌سمت‌خط سوم‌و قرارگاه‌نزديك‌اين‌خط حركت‌كردند و اجراي‌آتش‌شديد توپخانه‌خودي‌در اين‌محور شروع‌شده‌بود. تا ساعت‌24 خبري‌از شروع‌درگيري‌نيروهاي‌اين‌لشكر با قواي ‌دشمن ‌نبود، ضمن‌اينكه‌نيروهاي‌خودي‌از آتش‌پرحجم‌دشمن‌خبر مي‌دادند.  ‌

8)‌تأكيد قرارگاه‌بر ادامه‌عمليات‌و مشكلات‌ پيشروي‌

با توجه‌به‌مشكلاتي‌كه‌براي تيپ44 قمربني‌هاشم و لشكر8 نجف‌پيش‌آمده‌و موجب‌كندي‌كار پاك‌سازي و پيشروي‌آنها شده است و در حركت‌نيروهاي‌لشكر امام‌حسين‌نيز ترديد ايجاد كرده‌است، قائم‌مقام‌فرمانده‌نيروي‌زميني‌سپاه‌از سنگر قرارگاه‌قدس‌عازم‌مقر فرماندهان‌سه‌يگان‌فوق‌ كه‌در نزديكي ‌هم‌(كنار دژ پنج‌ضلعي‌) قرارداشت‌ شد تا در صورت ‌امكان‌، مشكلات‌را رافع كند و  تحرك‌بيشتري‌به‌وجود آورد. وي‌در ساعت‌47:23 نزد فرماندهان‌لشكر نجف‌و تيپ قمربني‌هاشم حضور يافت‌. در اينجا برادر احمد كاظمي‌وضعيت‌و مشكلات ‌موجود را بيان‌كرد:  ‌

<‌بايد با تدبير به‌دشمن‌حمله‌مي‌كرديم‌. چهار گردان‌نيرو لازم ‌داشت‌. عراقي‌ها خيلي‌بودند؛ پايين‌جاده‌تجمع‌كرده‌بودند. دشمن‌اينجا (اطراف‌جاده‌شني‌نرسيده‌به‌خط سوم‌) مقر و ساختمان‌خيلي‌بدي‌دارد كه‌توي‌همه‌اين‌ساختمان‌ها تيربار دارد. با تيربارهاي‌دولول‌و چهارلول‌نظام‌و سازمان‌بچه‌ها را از طرف‌راست‌ پاشيده است، بعد كه‌درگير شده‌اند، از طرف‌چپ هم‌زير آتش‌قرار گرفته‌اند.>

به‌منظور رفع‌مشكل‌كمبود نيرو و حداقل‌نيل‌به‌قسمتي‌از اهداف‌عمليات‌اين‌شب‌، فرمانده‌لشكر نجف‌پيشنهاد كرد كه ‌نيروهاي‌آمادهِ‌عمليات‌لشكر امام‌حسين هم‌به ‌كمك ‌نيروهاي ‌تيپ قمربني‌هاشم و لشكر نجف‌آمده‌، باز هم‌نيروهاي ‌دشمن ‌را در محور راست‌(جاده‌شني‌بالاتر از جاده‌شلمچه‌) پاك‌سازي كنند و دو موضع‌هلالي‌خط سوم‌دشمن‌در سمت ‌راست‌جاده‌شني‌را گرفته‌، خاكريز بزنند. برادر رحيم‌صفوي‌با توجه‌به‌پيشروي نيروهاي‌لشكر امام‌حسين ‌به ‌طرف ‌هدف ‌خود و فاصله‌آنها از اين‌محور، اين‌پيشنهاد را نپذيرفت‌و پيشنهاد كرد كه‌حداقل‌يكي‌دو تانك‌سراغ‌مقر دشمن ‌فرستاده ‌شود. برادر كاظمي‌گفت‌:  ‌

<‌تانك‌نمي‌تواند از روي‌اين ‌جاده‌برود.>  ‌

و به‌دنبال‌آن‌، دستور داد كه‌دو دستگاه‌از نفربرهاي ‌لشكرش ‌روي‌جاده‌شني‌حركت‌كنند و به‌كمك‌نيروها بروند و نيرو و امكانات‌و مخصوصاً تيربارهاي‌دشمن‌را هدف‌قرار دهند.

 9)‌تصميم‌به‌توقف‌عمليات‌

تا ساعت 30:2 بامداد گزارش‌هاي متعددي از شدت آتش و مقاومت دشمن با استفاده از تجهيزات و استحكامات مناسب در درگيري با لشكر نجف، تيپ قمر بني‌هاشم و لشكر امام حسين و همچنين وضعيت نامناسب گردان‌هاي درگير اين سه يگان دريافت مي‌شد.

به‌دنبال‌آگاهي‌از وضعيت‌نيروهاي‌درگير طي بحث و مشورتي كه با حضور جانشين فرمانده نيروي زميني سپاه، فرمانده قرارگاه قدس و فرماندهان لشكر8، لشكر14، و تيپ44 صورت گرفت، به يگان‌هاي درگير دستور توقف‌عمليات‌و بازگشت ‌به ‌خط قبلي‌داده‌شد و به‌اين‌ترتيب‌با موفق‌نشدن‌عمليات‌در محور چپ، سومين ‌شب ‌عمليات ‌قرارگاه ‌قدس ‌بدون ‌دست ‌يابي‌به‌اهداف‌تعيين‌شده‌در اين‌شب‌(پاك‌سازي خط سوم‌دشمن)‌كنار نهر جاسم‌به‌پايان‌رسيد، در حالي ‌كه ‌نيروي ‌زيادي‌از دشمن‌در اين‌شب‌در محور عملياتي ‌قرارگاه ‌قدس ‌منهدم‌گرديد. در پي‌دستور عقب‌نشيني‌، آتش‌دشمن‌ كه‌در انواع‌مختلف‌و از حجم‌بسياري‌برخوردار بود  شدت ‌بيشتري ‌گرفت‌.

گفتني است كه‌دشمن‌در اين شب براي‌ پاتك‌كردن‌و بازپس ‌گيري‌منطقه‌آزاد شده‌در جبهه‌جنوبي‌و محاصره ‌نيروهاي‌يگان‌هاي‌قرارگاه‌قدس‌و قرارگاه‌نجف‌در اين‌جبهه‌، نيرو و امكانات‌بسياري وارد كرده‌و در خط سوم‌مستقر كرده ‌بود كه‌عمليات‌شب‌سوم‌قرارگاه‌قدس‌موجب‌انهدام‌بخش وسيعي ‌از نيروهاي‌دشمن‌و به‌هم‌ريختگي‌سازمان‌آنها گرديد و اين‌خود سبب جلوگيري‌از پاتك‌هاي‌شديد دشمن ‌به ‌جبهه ‌جنوبي‌شد.

شب چهارم عمليات قرارگاه قدس: عمليات مهندسي، گشايش راه پيشروي‌

 1)‌وضعيت‌خطوط در چهارمين‌روز عمليات‌(22/10/1365)‌

نيروهاي‌دشمن‌از اوايل‌صبح‌تلاش‌مي‌كردند كه‌با اجراي ‌انواع‌آتش‌روي‌نيروهاي‌خودي‌مستقر در مواضع‌هلالي‌خط دوم‌(كنار نهر دوعيجي)، از خط سوم‌(كنار نهر جاسم‌) به‌ طرف‌خط خودي‌(نهر دوعيجي) جلو بيايند كه‌با توجه ‌به‌ مقابله ‌نيروهاي‌خودي‌و ايستادگي‌آنها، موفقيتي‌به‌دست‌نياوردند. از سوي‌ديگر، با دستور فرمانده‌لشكر8 نجف‌واحدهاي‌ادوات‌و ضدزره‌اين‌لشكر در مواضع‌هلالي‌اول‌و دوم‌و چند تانك‌در هلالي‌سوم‌مستقر شدند تا از فشار و پاتك‌دشمن‌به‌خط خودي‌جلوگيري‌كنند. همچنين‌نيروهاي‌لشكر ولي‌عصر در هلالي‌سوم‌ و چهارم‌جايگزين‌ نيروهاي ‌تيپ قمربني‌هاشم شدند.

دشمن‌بعدازظهر اين‌روز با به‌كارگيري‌چند دستگاه ‌تانك ‌كوشيد  تا به‌خط دوم‌(روبه‌روي‌هلالي‌سوم‌و چهارم‌) نزديك ‌شود  كه ‌با مقابله ‌نيروهاي ‌خودي ‌و به‌كارگيري ‌سلاح‌هاي ‌ضدتانك‌مجبور به‌عقب‌نشيني‌شد.  ‌

2) ضرورت‌ادامه‌عمليات‌

ضرورت‌ادامه‌عمليات‌بركسي‌پوشيده‌نبود و علي‌رغم ‌كاهش ‌توان‌يگان‌ها و مقابله‌شديد دشمن‌با پيشروي ‌نيروهاي‌خودي‌، فرماندهان‌بر دست‌يابي ‌به ‌اهداف ‌عمليات‌تأكيد مي‌كردند و خط و موقعيت‌فعلي‌را مناسب‌نمي‌دانستند. از طرف‌ديگر، اجراي عمليات‌به‌طور متوالي‌در چند شبانه روز گذشته‌، توان‌يگان‌ها و مخصوصاً فرماندهان‌را كاهش‌داده‌بود و نياز به‌تجديد قوا را خاطرنشان‌مي‌كرد، لذا نظر فرمانده ‌قرارگاه ‌قدس‌تلاش‌براي‌بازسازي‌و آمادگي‌يگان‌ها براي ‌شب‌هاي ‌آينده‌بود، ضمن‌اينكه‌در اين‌شب‌با اقدام به عمليات ‌مهندسي‌، زمينه‌موفقيت‌عمليات‌در شب‌هاي‌آينده‌ فراهم شود. فرمانده‌ قرارگاه‌قدس‌در حضور فرماندهان ‌يگان‌هاي ‌اين ‌قرارگاه‌، برنامه ادامه‌عمليات‌از نظر فرماندهي ‌قرارگاه ‌خاتم‌الانبياء را بيان‌كرد:  ‌

<‌چيزي‌كه‌از بالا گفته‌شده‌اين‌است‌: تثبيت‌خط فعلي‌و آماده ‌شدن‌سريع‌، مثلاً كمتر از 72 ساعت‌براي‌عمليات‌. اين‌برنامه كاري‌است‌. آماده‌سازي‌خيلي‌جدي‌است‌، ادامه  ‌عمليات‌ هم‌خيلي‌جدي‌است‌، هر دو بايد هم‌زمان‌باشد؛ يعني‌در عين ‌اينكه‌ما براي‌عمليات‌آماده‌مي‌شويم‌، نبايد از خطوط فعلي ‌غافل‌شويم‌. كاري‌كنيم‌كه‌تسلط كامل‌داشته‌باشيم‌.>

برادر عزيز جعفري‌افزود:  ‌

<‌ان‌شاءالله‌براي‌فردا شب‌نيروي‌سازماندهي‌شده‌و آماده‌بايد پاي‌كار داشته‌باشيد كه‌عمليات‌را ادامه‌دهيم‌. عمليات ‌ناقصي ‌زيادي‌دارد كه‌وضعيت‌خطرناكي‌است‌، بايد نواقص‌را رفع ‌كرد.>

فرمانده‌لشكر نجف‌نيز در مورد اهميت‌و ضرورت ‌ادامه‌ عمليات‌گفت‌:  ‌

<‌سختي‌هاي‌ ما تا اينجاست‌(تا تصرف‌خط سوم‌دشمن‌). اگر سه‌كيلومتر جلوتر برويم‌و به‌اين‌زمين‌دست‌پيدا كنيم‌، راحت ‌مي‌شويم‌و مشكلات‌از بين‌مي‌رود. آنجا مي‌افتيم‌پشت‌سر عراقي‌ها، اينجا الان‌انبوه‌نيروهاي‌عراقي‌است‌. اگر از اينها نجات‌پيدا كنيم‌، اگر برويم‌برسيم‌به‌رودخانه‌و دست‌چپمان‌را به‌رودخانه‌بدهيم‌و جلو برويم‌، دست‌چپمان‌امن‌مي‌شود و هرچه‌جلو برويم‌، عراقي‌ها هيچ‌كاري‌نمي‌توانند بكنند.>

3) طرح‌مانور شب‌چهارم‌عمليات‌قرارگاه‌قدس‌

هرچند تأكيد بر بازسازي‌و آمادگي‌جهت‌عمليات‌در شب‌هاي‌ آينده‌بود، ولي‌انجام‌دادن‌عمليات‌ و تحركاتي‌هرچند ناچيز در چهارمين‌شب‌عمليات‌قرارگاه‌قدس‌ضروري‌بود، تا از فرصت‌دادن‌به‌دشمن‌و تمركز قواي‌او براي‌مقابله‌با مانور اين‌شب‌قرارگاه‌نجف‌جلوگيري‌شود. فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌براين‌موضوع‌تأكيد داشت‌:  ‌

<‌امشب‌بايد عمليات‌كنيم‌، چون‌اگر نكنيم‌شايد تا فردا دشمن ‌ما را از اينجاها (مواضع‌كنوني‌) پس‌بزند. ان‌شاءالله ‌همه ‌برادران‌فرداشب‌براي‌عمليات‌آماده‌باشند. امشب‌هم‌نيروهاي‌سازماندهي‌شده‌اي‌كه‌دارند، در منطقه ‌نزديك‌مستقر كنند.>

از سوي‌ديگر، نظر تعدادي‌از فرماندهان‌يگان‌ها اين‌بود كه‌عمليات‌در غرب‌خط دوم‌(نهر دوعيجي) با پاك‌سازي بقيه ‌مواضع‌هلالي‌دشمن‌به ‌طرف‌اروند ادامه‌يابد. فرمانده‌لشكر نجف‌ضمن‌تأكيد بر اين‌عمليات‌، براي ‌انجام ‌دادن ‌عمليات ‌مهندسي ‌در اين‌محور اعلام‌آمادگي‌كرد.  ‌

پس‌از اين‌نظرخواهي‌و اعلام‌آمادگي‌و اندكي‌بحث‌در زمينه ‌عمليات‌اين‌شب‌، طرح‌مانور لشكر نجف‌به‌صورت‌زير مشخص‌گرديد:‌

مهندسي‌لشكر نجف‌با پشتيباني‌زرهي‌اين‌لشكر از جاده ‌شلمچه‌به‌طرف‌اروند شروع‌به‌احداث‌خاكريز در كنار نهر هسجان‌كرده، در صورت‌امكان‌در غرب‌نهر و در صورت ‌عدم ‌امكان‌ عبور از نهر و يا وجود آتش‌شديد دشمن‌، بايست‌در شرق ‌نهر خاكريز احداث كند. زمان‌شروع‌كار، بعد از آغاز عمليات‌قرارگاه‌نجف‌يعني‌ساعت‌30:20 مقرر گرديد.  ‌

4) آماده‌سازي‌زمينه عمليات‌

بعد از مشخص‌شدن‌طرح‌مانور اين‌شب‌قرارگاه‌قدس‌، فعاليت‌براي‌آماده‌سازي‌زمينه‌عمليات‌شروع‌گرديد. از مهم‌ترين‌امكانات‌مورد نياز عمليات‌، دستگاه‌هاي ‌مهندسي ‌بود كه‌لشكر نجف‌از اين‌نظر در مضيقه‌قرارداشت‌. غالب ‌دستگاه‌هاي‌مهندسي‌اين‌لشكر در شب‌هاي‌گذشته‌از كار افتاده‌بود. قسمتي‌از جهاد خراسان‌كه‌تحت‌امر اين‌لشكر قرار گرفته‌بود، براي‌اين‌شب‌پنج‌دستگاه‌مهندسي‌در اختيار داشت ‌، به‌منظور رفع‌اين‌كمبود، فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌از قرارگاه ‌نجف‌درخواست‌چند دستگاه‌مهندسي‌كرد، ولي ‌قرارگاه ‌نجف‌هم‌با توجه‌به‌مانور اين‌شب‌خود و لزوم‌استفاده‌از دستگاه‌هاي‌مهندسي‌در اين‌مانور، اين‌درخواست‌را نپذيرفت‌ كه‌به‌دنبال‌اصرار برادر جعفري‌، پذيرفته‌شد كه‌جهاد اراك ‌(مأمور به‌قرارگاه‌نجف‌) براي‌كمك‌به‌مانور اين‌ شب ‌لشكر نجف‌در اختيار اين‌لشكر قرار گيرد.  ‌

از طرف‌ديگر، فرمانده‌لشكر نجف ‌به ‌واحدهاي ‌لشكرش ‌ابلاغ‌كرد كه‌خود را براي‌پشتيباني‌از عمليات مهندسي اين ‌شب‌آماده‌كنند. از جمله‌امكانات‌بسيار مؤثر در اين‌مانور، تانك‌و نفربر بود، لذا فرمانده‌لشكر نجف ‌خطاب ‌به‌ جانشين ‌فرمانده‌گردان‌تانك‌اين‌لشكر گفت‌:  ‌

<‌الان‌برويد هرچه‌مي‌توانيد تانك‌آماده‌كنيد؛ حتي‌اگر شده ‌به ‌زور از يگان‌هاي‌زرهي‌تانك‌بگيريد و براي‌امشب‌ آماده ‌كنيد. امشب ‌مي‌خواهيم‌ برويم‌ با تانك‌ و نفربر بيندازيم ‌دنبال ‌عراقي‌ها و كنار نهر هسجان‌يك‌خاكريز بزنيم‌.>

علاوه‌بر اين‌، برادر كاظمي‌ضمن‌توجيه‌فرمانده‌يكي‌از گردان‌هاي‌پياده‌خود به‌مانور اين‌شب‌، به‌وي‌دستور داد كه‌دو گروهان‌از نيروهايش‌را به‌طرف‌خط حركت‌بدهد و آماده ‌باشد كه‌اگر نيروهاي‌دشمن‌در اين‌محور حضور داشتند، با آنها مقابله‌نمايد.  ‌

برادر كاظمي همچنين مهندسي‌قرارگاه‌نجف‌را كه‌ براي ‌عمليات‌اين‌شب‌چهار دستگاه‌آماده‌كرده‌بود و جهاد خراسان ‌را (كه‌آن‌هم‌چهار دستگاه‌آماده‌داشت‌) چنين‌توجيه‌كرد:  ‌

<‌از كنار جاده‌شلمچه‌(بعد از نهر دوعيجي و در ادامه‌خاكريز كوتاهي‌كه‌در شب‌هاي‌قبل‌احداث‌شده‌) شروع‌به‌زدن ‌خاكريز كرده ‌و ادامه‌داده‌تا به‌جاده‌اي‌كه‌عمود بر جاده ‌شلمچه ‌است‌برسيد (اگر قبل‌از رسيدن‌به‌اين‌جاده‌عمودي‌، به‌نهر هسجان‌رسيديد، اگر از نهر امكان‌عبور بود و يا با ريختن‌ خاك ‌در نهر امكان‌عبور پيدا شد، عبور كرده‌و پيش‌برويد تا به‌ جاده ‌برسيد)، سپس‌به‌سمت‌چپ پيچيده‌و در كنار اين ‌جاده ‌(جاده ‌عمود بر جاده‌شلمچه‌) خاكريز بزنيد و به‌طرف‌پايين‌ادامه‌دهيد و تا جايي‌كه‌امكان‌دارد پيش‌برويد. هركجا كه ‌آتش ‌دشمن ‌شدت‌گرفت‌و امكان‌ادامه‌خاكريز به‌طور مستقيم‌نبود، به ‌طرف‌نهر دوعيجي بپيچيد و خاكريز را ادامه‌دهيد.>

5)‌شرح عمليات‌شب‌چهارم‌قرارگاه‌قدس‌

با توجه‌به‌حساسيت‌و اهميت‌مانور اين‌شب‌قرارگاه‌نجف‌، چندبار از فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌خواسته‌شد تا قرارگاه‌نجف‌را در اجراي مأموريتش‌ياري‌دهد و در زمان‌اجراي عمليات ضمن‌حضور در قرارگاه‌نجف‌، فرماندهي‌اين‌قرارگاه‌را در هدايت‌عمليات‌كمك‌نمايد. از نظر فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌، مانور لشكر نجف‌نقش‌مؤثري‌در موفقيت‌مانور قرارگاه ‌نجف ‌داشت‌. علاوه‌بر آن‌، به‌تيپ زرهي‌21 رمضان‌(تحت‌امر قرارگاه ‌قدس‌) مأموريت‌داده‌شد كه‌لشكر21 امام‌‌رضا (از يگان‌هاي ‌قرارگاه‌نجف‌) را در انجام‌دادن‌مأموريتش‌كمك‌دهد.  ‌

در ساعت‌20:21 واحد شنود گزارش‌داد كه‌فرماندهي‌دشمن‌، يگان‌هايش‌را يكي‌يكي‌چك‌كرده‌و به‌آنها آماده‌باش‌مي‌دهد.  ‌

در ساعت ‌25:21 فرمانده ‌قرارگاه‌ نجف ‌به ‌يگان‌هايش ‌دستور شروع‌عمليات‌را داد و به‌دنبال‌آن‌فرمانده ‌قرارگاه ‌قدس ‌ضمن ‌تماس‌با فرمانده‌لشكر نجف‌از وي‌خواست‌كارش‌را شروع ‌كند. درپي‌اين‌تماس‌، فرمانده‌لشكر نجف ‌به‌مهندسي ‌لشكرش‌دستور حركت‌و شروع‌كار را داد و از مسئولان ‌تانك‌ها و نفربرها خواست‌هماهنگ‌با دستگاه‌هاي‌مهندسي‌، به‌دنبال‌آنها حركت‌كنند.  ‌

در ساعت‌22 برادران‌مهندسي‌لشكر8 نجف‌با اعلام‌شروع‌كار خود، خبر دادند كه‌دشمن‌در اين‌محور هيچ‌گونه ‌تحركي ‌ندارد.  ‌

برادران‌مهندسي‌با كمك‌دستگاه‌ها و پشتيباني‌تانك‌و نفربر به‌احداث‌خاكريز ادامه‌دادند در حالي‌كه‌از نبودن‌ دشمن‌ متعجب‌بودند. در ساعت‌20:23 فرمانده‌لشكر نجف ‌به ‌فرمانده ‌گردان‌پياده‌دستور داد كه‌يك‌گروهان‌از نيروهايش‌را حركت‌ داده‌، از پشت‌خاكريز فوق ‌به ‌طرف ‌جاده‌ آسفالت ‌(موازي  ‌اروند) پيش‌بروند.  ‌

حدود ساعت‌24 فرمانده‌گردان‌پياده‌لشكر نجف‌ ضمن‌ تماسي ‌گزارش‌داد كه‌خاكريز در سمت‌راست‌(غرب‌) كانال ‌احداث ‌شده ‌و اين ‌كانال ‌خشك‌ است‌ به‌طوري ‌كه ‌نيروهاي ‌اين ‌گردان‌از داخل‌كانال‌پيش‌مي‌روند. فرمانده‌لشكر نجف ‌ضمن ‌تأكيد بر ادامه‌پيشروي‌، از وي‌خواست‌چند نفر جلوتر بفرستد كه‌جاده‌آسفالت‌را شناسايي‌كرده‌، سپس‌نيروها به ‌طرف ‌آن ‌بروند. البته با برگشت يكي از برادران مهندسي و گزارش كار به فرمانده لشكر نجف، مشخص شد كه‌با توجه‌به‌تاريكي‌هوا و ناآشنايي‌به‌منطقه‌، جهت‌احداث‌خاكريز اشتباه‌شده‌است، لذا مسئول‌مهندسي‌لشكر نجف‌عازم‌محل‌احداث‌خاكريز شد.  ‌

نيروهاي‌پياده‌لشكر نجف‌نيز به‌كندي‌در حال‌پيشروي‌بودند. فرمانده‌اين‌نيروها خبر از اجراي‌آتش‌هاي پراكنده‌خودي‌و دشمن‌مي‌داد. اين‌فرمانده‌ چندبار آزار آتش‌خودي‌را متذكر شد و درخواست‌چاره‌جويي‌كرد. در پي‌اين‌درخواست‌، فرمانده‌لشكر نجف‌در تماسي‌با فرمانده ‌قرارگاه ‌قدس ‌خواستار اقدام‌عاجل‌براي‌جلوگيري‌از اجراي ‌آتش‌ خودي ‌روي‌رزمندگان شد. سپس‌فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌از قرارگاه ‌نجف‌خواست‌كه‌اجراي‌آتش‌يگان‌هاي‌اين‌قرارگاه‌در اين‌ محور قطع‌شود، كه‌اين‌اقدام‌انجام‌شد. بعد از اين‌اقدام‌، اظهارات‌فرمانده‌گردان‌پياده‌و مسئول‌مهندسي‌لشكر نجف ‌تأييد شد به‌طوري‌كه‌بعد از قطع‌آتش‌خودي‌در اين‌محور، آتش‌هاي  پراكنده‌كاهش‌محسوسي‌يافت‌.  ‌

مهندسي‌لشكر نجف‌در ادامه‌كار براي‌احداث‌خاكريز، به‌ تدريج‌دچارمشكلات‌شد و با هدف‌قرارگرفتن‌چند دستگاه‌و جراحت‌چند تن‌از نيروها، توانش‌در ادامه‌كار كاسته‌شد و در خواست‌اين‌لشكر براي‌كمك‌از قرارگاه ‌و لشكر امام‌حسين مفيد واقع‌نشد.  ‌

در ساعت‌30:6 با روشن‌شدن‌تدريجي‌هوا، امكان‌ پي‌بردن ‌دشمن‌به‌اقدامات‌مهندسي‌شب‌گذشته‌و حمله‌شديد به ‌اين ‌خاكريز براي‌جلوگيري‌از استقرار نيروهاي‌خودي‌، وجود داشت‌، لذا فرمانده‌لشكر نجف‌به‌مسئول‌زرهي‌اين‌لشكر تأكيد كرد كه‌سه‌چهار دستگاه‌تانك‌و نفربر جلو برده‌، پشت ‌خاكريز احداثي‌مستقر نمايد و با تمام‌توان‌با نيروهاي ‌دشمن ‌مقابله‌نمايند.

6) نتايج‌عمليات‌شب‌چهارم‌قرارگاه‌قدس‌

در آغاز پنجمين‌روز عمليات‌، نتايج ‌اقدامات ‌شب ‌گذشته ‌يگان‌هاي‌قرارگاه‌قدس‌به‌شرح‌زير بود:  ‌

1‌- لشكر8 نجف‌با اجراي عمليات‌مهندسي‌با پشتوانه ‌آتش ‌زرهي‌و همراهي‌نيروهاي‌پياده‌، خاكريزي‌دو شاخه‌در كنار نهر هسجان‌احداث‌نمود، ولي‌به‌علت‌مواجه‌شدن‌با كمبود دستگاه‌مهندسي‌، موفق‌نشد اين‌خاكريز را تا جاده‌ آسفالت‌ ساحلي‌اروند برساند.

 2-‌ لشكر31 عاشورا انفجار دژ (گوشه‌كانال‌ماهي‌گيري‌) را انجام‌داد ولي‌هنوز نتيجه‌آن‌مشخص‌نيست‌و ظاهراً به ‌علت ‌وضعيت‌زمين‌، احتمالاً آب‌جاري‌نمي‌شود.

از طرف‌ديگر، لشكر21 امام‌رضا (يگان‌قرارگاه‌نجف‌) شب ‌گذشته‌موفق‌به‌تأمين‌بقيه‌مواضع‌هلالي‌دشمن‌در پايين‌خط دوم‌نشد.  ‌

روز پنجم عمليات قرارگاه قدس‌

پيشروي در روز 25/10/1365‌

1) پاتك سنگين دشمن در محور غربي‌

با آغاز روشنايي‌ششمين‌روز عمليات‌كربلاي5، دشمن ‌پاتك‌ سنگين‌خود را به‌محور غربي‌عمليات‌(محور عمليات‌قرارگاه كربلا) شروع‌كرد و با به‌كارگيري‌تيپ5 لشكر گارد، به‌ مواضع ‌كنار كانال‌ماهي‌حمله‌كرد و تعدادي‌از اين‌مواضع‌ را باز پس گرفت. به‌منظور مقابله‌با اين‌حملات‌، فرمانده‌ عمليات ‌(محسن‌رضايي‌) و فرمانده‌نيروي‌زميني‌(علي شمخاني‌) ضمن ‌تماس‌هاي‌مكرر با قرارگاه‌قدس‌خواستار تمركز آتش ‌توپخانه‌و ادوات‌اين‌قرارگاه‌در محور غربي‌عمليات‌شدند. در پي‌درخواست‌فوق‌، مسئولان‌قرارگاه‌قدس‌شروع‌به‌تمركز و هدايت‌آتش‌در آن‌محور كردند. تشديد آتش‌سنگين‌دشمن‌، بر اضطراب‌و نگراني‌موجود در قرارگاه‌قدس‌افزود.

از طرف‌ديگر، در جبهه‌جنوبي‌عمليات‌، علي‌رغم‌سكوت‌در محور قرارگاه‌قدس‌، نيروهاي‌دشمن‌از جاده‌ساحلي‌اروند در حال‌حركت‌به‌طرف‌نيروهاي‌قرارگاه‌نجف‌و فشار روي‌آنها بودند، لذا فرمانده‌اين‌قرارگاه‌درخواست‌كرد كه‌ احداث‌ خاكريز شب‌گذشتهِ‌لشكر نجف‌تا جاده‌ساحلي‌ادامه‌پيدا كند تا بدين‌وسيله‌راه‌نيروهاي‌دشمن‌مسدود گردد.  ‌

2) اصرار بر ادامه‌عمليات‌در روز  ‌

فرمانده‌لشكر نجف‌در ساعت‌:25 صبح‌در خط مقدم‌حضور يافت‌و خاكريز احداثي‌شب‌گذشته‌و وضعيت‌دشمن‌در محور نهر هسجان‌و منطقه‌حدفاصل‌نهر دوعيجي و نهر جاسم‌را بررسي‌كرد. برخلاف‌تصور، دشمن‌در اطراف‌نهر هسجان‌و خاكريز احداث‌شده‌ تحركي‌نداشت ‌و به‌احتمال‌قوي‌از احداث ‌اين‌خاكريز خبر نداشت‌، لذا بهترين‌فرصت‌بود كه‌با استفاده ‌از بي‌اطلاعي‌دشمن‌و وضعيت‌زمين‌كه‌پوشيده‌از نخلستان‌بود‌و ديد دشمن‌را محدود مي‌كرد، با احداث ‌ادامه ‌خاكريز و وارد كردن‌نيرو، دشمن‌را غافلگير نمود. فرمانده ‌لشكر نجف‌برادراني‌را كه‌با دستگاه‌هاي‌مهندسي‌مشغول‌كار بودند، راهنمايي‌مي‌كرد كه‌جلوتر بروند و در نخلستان‌كنار نهر هسجان‌خاكريز احداث كنند.

از طرف‌ديگر، در صحنه‌كارزار، فرمانده‌لشكر8 نجف ‌ضمن ‌تشويق‌نيروهاي‌پياده‌اش‌به‌پيشروي‌سريع‌تر، به‌آنها توصيه ‌مي‌كرد كه‌پشت‌سر خود تأمين‌بگذارند. علاوه‌بر اين‌، وي ‌به ‌مسئولان‌نفربرهاي‌زرهي‌تأكيد مي‌كرد كه‌با سرعت‌بيشتر و پا به‌پاي‌نيروهاي‌پياده‌جلو بروند. برادر كاظمي ‌همچنين ‌به ‌مسئولان‌ادوات‌و ضدزره‌خود دستور داد تا حد امكان‌خمپاره‌، تفنگ‌106، موشك‌هاي‌تاو و ماليوتكا پشت‌خاكريز مستقر نمايند.  ‌

در ساعت‌30:10 در حالي ‌كه‌نيروهاي ‌پياده‌به‌كندي ‌پيش ‌مي‌رفتند، بلندگوي‌دشمن‌ از مقري‌كه‌در حدود دويست ‌متري ‌سمت‌راست‌نهر هسجان‌واقع‌بود  با صداي‌بلند و به‌ زبان ‌فارسي‌فرياد مي‌زد:  ‌

<‌زودتر خاك‌عراق‌را ترك‌كنيد وگرنه‌همه‌جا را خاكستر مي‌كنيم‌.>  ‌

در ساعت‌11 با استقرار تانك‌ها و نفربرها پشت‌خاكريز و اجراي‌آتش‌خودي‌روي‌مقر دشمن‌، تردد نيروهاي ‌دشمن ‌افزايش‌يافت‌. تعدادي‌از نيروهاي‌پياده‌دشمن‌در نخلستان‌در تردد بودند و هرچند با توجه‌به‌وجود نخل‌هاي‌بسيار، دقيقاً مشخص‌نبود كه‌هدف‌آنها از اين تحركات‌چيست‌، ولي ‌احتمال‌داده‌مي‌شد كه‌نيروهاي‌دشمن‌مشغول‌تخليه‌امكانات‌ مقر خود هستند.

در همين زمان برادر محسن‌رضايي‌در تماسي به فرمانده  قرارگاه ‌قدس گفت‌:  ‌

<‌ان‌شاءالله‌دست‌احمد را بگيريد و با سرعت‌بيشتر و آمادگي ‌بيشتر (جلو برويد) و كارهاي‌مهندسي‌(را انجام‌دهيد) همه‌را بسيج ‌كنيد. خدا ان‌شاءالله‌به‌شما قوت‌بدهد.>

در پي‌تأكيد فرمانده‌عمليات‌، فرمانده‌قرارگاه قدس‌عازم‌خط مقدم‌شد تا از نزديك‌وضعيت‌را ببيند و يگان‌هاي‌پياده‌و امكانات‌را براي‌ادامه‌عمليات‌هماهنگ‌نمايد. وي‌حدود ساعت‌20:11 نزد فرماندهان‌لشكرهاي نجف‌،‌امام حسين، ولي‌عصر  و تيپ قمربني‌هاشم‌كه همگي در خط مقدم‌بودند، آمد. در اينجا توضيحات‌فرمانده‌لشكر نجف‌مشخص‌نمود محوري‌كه‌نيروهاي‌لشكر نجف‌پدافند مي‌كردند  محور نهر هسجان‌ و فرماندهان‌فوق‌هم‌در نزديكي‌آنها در خط حضور پيدا كرده‌اند، سه‌جناحش‌را دشمن‌پوشانده‌و فقط از سمت ‌شمال‌به‌عقبه‌خودي‌اتصال‌دارد.

با حضور فرمانده‌قرارگاه قدس‌در خط مقدم‌، بحث‌در زمينه ‌چگونگي‌ادامه‌عمليات‌شروع‌شد. همه‌فرماندهان‌با ادامه‌ عمليات‌و پيشروي‌به‌طرف‌اروند موافق‌بودند. فرمانده‌ قرارگاه قدس‌و فرمانده‌لشكر نجف‌بر ادامه‌عمليات‌در روز اصرار داشتند، تا قبل‌از اينكه‌دشمن‌به خود بيايد، از فرصت ‌استفاده‌كنند. به‌همين‌دليل برادر جعفري‌به‌فرماندهان‌لشكر7 ولي‌عصر و لشكر14 امام‌حسين‌تأكيد كرد هرچه‌زودتر با وارد كردن‌نيروهاي‌خود به‌كمك‌لشكر8 نجف‌شتافته‌، تا هم‌از احتمال‌محاصره‌نيروهاي‌اين‌لشكر جلوگيري‌كنند و هم‌با پيشروي‌سريع‌، خود را به اروند برسانند:  ‌

<‌نبايد ساكت‌بنشينيم‌، به‌هر صورت‌شده‌بايد جلو برويم‌. توي ‌همين‌باريكه‌جلو برويم‌تا بصره.‌بايد از اين‌وضع ‌متزلزل ‌دشمن‌استفاده‌كنيم‌.>

فرمانده‌لشكر8 نجف‌هم‌اضافه‌كرد:  ‌

<‌هركس‌مي‌تواند، بايد بيايد؛ كار خداست‌. من‌پنج‌تانك‌و نفربر از اينجا (كنار نهر هسجان‌) انداخته‌ام‌لابه‌لاي عراقي‌ها جلو رفته‌ام‌. كار شوخي‌نيست‌! مگر خدا غير از اين‌كمك‌مي‌كند؟ حركت‌كنيد بيندازيد دنبال‌عراقي‌ها، اگر همت‌كنيد من‌ قول ‌مي‌دهم‌بيست‌هزار اسير بگيريم‌!>

3)‌تشديد درگيري‌ها  ‌

از حوالي‌ظهر وضعيت‌به‌تدريج‌عوض‌شد، كم‌كم ‌نيروهاي ‌دشمن ‌خود را پيدا كردند و به‌طرف ‌نيروهاي ‌خودي‌ آرايش ‌‌گرفتند، تانك‌هاي‌دشمن‌فعال‌شد و آتش‌ادوات‌دقيق‌تر مي‌زد.  ‌

با افزايش‌آتش‌دشمن‌و تحرك‌نيروهاي‌او، فرمانده‌لشكر نجف‌احساس‌خطر كرد و فرماندهان دشمن‌كه‌شليك منور به هم علامت مي دادند، بر اين‌نگراني‌مي‌افزود، لذا وي ‌ضمن ‌درخواست‌كمك‌از فرمانده‌قرارگاه قدس‌، براي‌وارد كردن ‌يگان‌هاي‌ديگر گفت‌:  ‌

<‌عراقي‌ها دارند منور مي‌زنند و قصد دارند حمله‌كنند.>

به‌دنبال‌اين‌درخواست‌و با مشاهده‌يكي‌از بولدوزرهاي‌لشكر نجف‌كه‌در نزديكي‌فرماندهان‌خودي‌هدف‌گلولهِ تانك ‌دشمن‌قرار گرفت‌، فرمانده‌قرارگاه قدس‌به‌فرمانده‌تيپ20 زرهي رمضان‌تأكيد كرد كه‌فعال‌برخورد كند و تانك‌هاي‌خود را آرايش‌داده‌و تانك‌هاي‌دشمن‌را هدف‌قرار دهند و با به‌كارگيري‌تيربار تانك‌ها، از تحرك ‌نيروهاي ‌دشمن ‌جلوگيري‌كنند.  ‌

در ساعت‌30:12 با توجه‌به‌تشديد آتش‌دشمن‌و تحرك ‌نيروهايش‌، نيروهاي‌پياده‌و تانك‌ها و نفربرهاي‌خودي‌كم‌و بيش‌تغيير موضع‌دادند و تعدادي‌عقب‌آمدند. اين ‌موضوع‌ نگراني‌دو نيروي‌زرهي‌و پياده‌را فراهم‌آورد و متقابلاً موجب ‌تضعيف‌روحيه‌يكديگر شد. فرمانده‌نيروهاي‌پياده‌، زرهي‌را متهم به عقب‌نشيني مي‌كرد و فرمانده نيروهاي زرهي مدعي ‌بود ابتدا افراد پياده‌عقب‌نشيني‌را شروع‌كرده‌اند. نداشتن ‌فرماندهي‌مشترك‌پياده‌و زرهي‌در ردهِ‌بالاتر، اين‌ناهماهنگي ‌را تشديد كرده‌بود. همچنين‌افزايش‌تحرك‌دشمن‌موجب‌شد كه‌دستگاه‌هاي‌مهندسي‌از فعاليت‌باز ايستاده‌و به‌عقب ‌برگردند. وانت‌غذا در حال‌حركت‌براي‌رساندن‌نهار به ‌نيروهاي‌درگير، مورد اصابت‌آتش‌دشمن‌قرار گرفت‌. با بمباران‌هاي‌ دشمن‌در محور جنوبي،‌عمليات‌تشديد شد و همه‌اين‌مسائل‌براحساس‌خطر فرمانده‌لشكر نجف‌مي‌افزود و از امكان‌اسارت‌نيروهاي‌پياده‌و تضعيف‌ جبهه ‌خودي ‌به‌دست‌دشمن‌، احساس‌نگراني‌بيشتري‌مي‌كرد، لذا از يك‌طرف‌در تماس‌با فرمانده ‌نيروهاي ‌پياده ‌ضمن ‌دادن ‌روحيه‌به‌آنها مي‌گفت‌مواظب‌چپ و راست‌خود باشيد و از طرف‌ديگر، دوباره‌از فرمانده‌قرارگاه قدس‌مؤكداً خواست ‌كه‌به‌منظور حفظ جبهه‌، نيروي‌تازه‌نفس‌وارد كند.  ‌

در ساعت‌13 به‌منظور مقابله‌با دشمن‌، فرمانده‌لشكر نجف ‌عملاً وارد صحنه‌شد و به‌نيروهاي‌پراكنده‌دستور استقرار پشت‌خاكريز و تيراندازي‌داد و براي‌هر يك‌از سلاح‌هاي ‌ضدزره‌و ادوات‌كه‌استقرار مناسبي نداشتند، موضع ‌مشخصي‌تعيين‌كرد و به‌آنها دستور اجراي‌آتش‌و مقابله‌با دشمن ‌را داد. تانك‌ها و نفربرهاي‌موجود را آرايش‌داد و تا حدودي‌از ناهماهنگي‌ها‌و پراكندگي‌ها كاست‌و از چند نفر برادران‌آر.پي‌.جي‌.زن‌حاضر خواست‌در خاكريز دو طرف ‌مستقر شده‌و شروع‌به‌شليك‌كنند.  ‌

در ساعت‌30:13 مسئول‌محور لشكر نجف‌ كه‌از نزد نيروهاي ‌پياده‌برگشته‌بود  گزارش‌داد:  ‌

<‌دشمن‌از مقر خود آتش‌زيادي‌روي‌نيروهاي‌خودي‌اجرا مي‌كند و نيروهايش‌از اين‌مقر خارج‌شده‌و به‌طرف ‌نيروهاي ‌پياده‌مي‌آيند.>

فرماندهِ‌تيپ زرهي‌رمضان‌نيز خبر داد:  ‌

<‌نيروهاي‌دشمن‌جلو آمده و نيروهاي‌پياده‌را عقب‌زده‌اند، ما هم‌مجبور به‌عقب‌كشيدن‌تانك‌هايمان‌شديم‌.>  ‌

وي‌افزود كه‌افراد دشمن‌تا نزديكي‌خاكريز خودي‌جلو آمده‌اند.  ‌

4)‌مناسب‌شدن‌وضعيت‌نيروهاي‌خودي‌

در ساعت‌14 با عقب‌آمدن‌اكثر نيروهاي‌پياده‌و تانك‌ها وضع‌آشفته‌تر شده‌و ناهماهنگي‌ها افزايش‌يافت‌و نگراني ‌بيشتري‌در فرماندهان‌حاضر به‌وجود آورد. خط، سازمان‌ مشخصي‌نداشت‌. نيروهايي‌كه‌از دور مشاهده ‌مي‌شدند، يكي ‌مي‌گفت‌عراقي‌و ديگري مي‌گفت ‌نيروي ‌خودي‌است‌. يكي ‌مي‌گفت‌با تانك‌اينجا را بزن‌، ديگري ‌مي‌گفت‌تانك‌ها را عقب‌ببريد. نيروهاي‌پياده‌لشكر نجف‌ كه‌به‌عقب ‌برگشته ‌بودند  خيلي‌خسته‌به‌نظر مي‌رسيدند و حال‌ بازگشت‌و مقابله ‌با دشمن‌را نداشتند. ادامه ‌چنين ‌وضعي ‌به‌نيروهاي ‌دشمن ‌روحيه‌تهاجمي‌مي‌داد و اسارت‌تعداد زيادي ‌نيرو و از دست‌دادن‌دستاوردهاي‌چند شب‌عمليات‌را در پي‌مي‌آورد. فرماندهان‌با مشاهده‌چنين‌وضعيتي‌، خود دست‌به‌كار شدند. فرمانده‌قرارگاه‌قدس‌به‌خدمه‌تانك‌ها دستور آرايش ‌پشت‌خاكريز را داد و فرمانده‌لشكر نجف‌با سازماندهي ‌نيروهاي‌پياده‌و ادوات‌و سلاح‌هاي‌ضدزره‌و...، آنها را پشت ‌خاكريز مستقر كرد، سپس‌به‌كليه‌نيروها دستور اجراي ‌آتش ‌داده‌شد كه‌در پي آن‌، حجم‌گسترده‌اي‌از انواع ‌آتش‌سبك‌و سنگين‌مواضع‌دشمن‌را فراگرفت‌. به ‌دنبال ‌اين ‌اقدامات‌، طولي‌نكشيد كه‌نيروهاي ‌دشمن‌شروع‌به ‌عقب ‌نشيني‌و فرار و تخليه‌مواضع‌خود كردند و تكبير همه‌برادران‌بلند شد؛ چهره‌هاي‌درهم‌و نگران،‌شادمان‌گرديد و روحيه‌ها تقويت ‌شد.

ساعت‌45:14 در پي‌مناسب‌شدن‌وضعيت‌جبهه‌خودي‌و فرار نيروهاي‌ دشمن‌، به‌نيروهاي‌پياده‌و زرهي‌دستور پيشروي‌و به‌مهندسي‌دستور ادامه‌احداث‌خاكريز داده‌شد. در اين‌ زمان ‌فاصله‌نيروهاي‌خودي‌تا جاده‌ساحلي‌اروندرود حدود هفتصد متر بود. فرماندهان‌قرارگاه قدس‌و لشكر نجف‌و تيپ قمربني‌هاشم و لشكر ولي‌عصر از نيروهاي‌پياده‌جلوتر رفتند و در نخلستان‌مشغول‌بررسي‌وضعيت‌و مشاهده‌نيروهاي‌در حال‌فرار دشمن‌شدند. همه‌اذعان‌مي‌كردند كه‌تنها مشكل‌ رسيدن‌به‌جاده‌ساحلي‌و ادامه‌عمليات‌، نبودن ‌نيروهاي ‌پياده‌ تازه‌نفس‌است‌كه‌به‌راحتي‌مي‌توانستند بدون‌درگيري‌، پيشروي‌كرده‌، مواضع‌دشمن‌را تا جاده‌ساحلي‌تصرف‌نمايند. نيروهاي‌پياده‌لشكر نجف‌كه‌از شب‌پيش‌تا آن‌ ساعت ‌جنگيده ‌بودند، خسته‌شده‌و روحيه‌ مناسبي ‌براي ‌ادامه ‌پيشروي ‌نداشتند.

 5)‌توقف‌عمليات‌در روز  ‌

از حدود ساعت‌:40 به‌تدريج‌ نيروهاي‌لشكر ولي‌عصر و لشكر امام‌حسين‌رسيدند و پشت‌خاكريز مستقر شدند. به‌منظور ادامه‌عمليات‌و پيشروي‌به‌طرف‌اروند، فرمانده‌لشكر نجف‌با تلاش‌زياد تعداد اندكي‌از نيروهاي‌پياده‌اش‌را جمع ‌آوري ‌كرده‌، به‌آنها دستور حركت‌و پيشروي‌داد و قرار شد نيروهاي ‌لشكر امام‌حسين‌هم‌پشت‌سر آنها حركت‌كنند. اين‌نيروها جلو رفتند و از طريق‌كانال‌هاي‌موجود شروع ‌به‌ پيشروي ‌كردند، ولي‌طولي‌نكشيد كه‌با آتش‌دشمن‌، فرمانده ‌اين ‌گردان‌ شهيد و تعدادي‌از نيروها مجروح‌شدند و گردان‌از ادامه ‌پيشروي‌بازماند، سپس‌فرمانده‌لشكر نجف ‌به‌نيروهاي ‌باقي ‌مانده‌دستور برگشت‌به‌عقب‌و رفتن‌براي‌بازسازي‌داد.  ‌

به‌اين‌ترتيب‌ادامه‌عمليات‌در روز منتفي‌شد و نيروهاي‌لشكر امام‌حسين‌و لشكر ولي‌عصر پشت‌خاكريزها به ‌استراحت ‌پرداختند تا شب‌هنگام‌عمليات‌را ادامه‌بدهند.

در اين‌زمان‌، اجراي‌آتش‌دوربرد خودي‌و دشمن‌در اين‌محور ادامه‌داشت‌و علي‌رغم‌تذكرات‌مكرر به‌قرارگاه‌نجف‌، هنوز گلوله‌هاي ‌ميني‌كاتيوشاي خودي‌در نزديكي ‌برادران ‌به‌زمين ‌مي‌خورد.

شب پنجم عمليات قرارگاه قدس: 23/10/1365

پيشروي تا جاده ساحلي‌

با حضور فرمانده قرارگاه قدس و فرماندهان لشكرهاي نجف، امام حسين، عاشورا، ولي‌عصر و فجر، موضوع ادامهِ عمليات و طراحي مانور شب پنجم عمليات، عصر امروز در حد فاصل نهر دوعيجي و نهر هسجان بررسي شد. در اين جلسه برادر عزيز جعفري تأكيد كرد كه يگان‌ها با به كارگيري حداكثر توان، فرصت تصميم‌گيري و برنامه‌ريزي را از دشمن سلب كرده و هر چه سريع‌تر اهداف عمليات را تأمين كنند. در اين شب با توجه به اينكه لشكر نجف در پنج شب و روز گذشته تقريباً به طور متوالي درگير عمليات بوده و قوايش تحليل رفته است، به اين لشكر فرصت استراحت داده شد. عمليات شب پنجم قرارگاه قدس با اميد رسيدن به اروندرود، تصرف بخشي از خط سوم دشمن و الحاق با يگان‌هاي قرارگاه نجف از ساعت 18 شروع شد. نيروها از همان آغاز عمليات با آتش پرحجم و مقابله شديد قواي دشمن مواجه شدند.

 با گذشت چهار ساعت از آغاز عمليات و عدم پيشروي قابل توجه رزمندگان، به ارزيابي غير دقيق از توان دشمن در هنگام طرح‌ريزي پي برده شد و به همين سبب اهداف عمليات محدود شد و مأموريت يگان‌ها تغيير كرد.

در اين شب لشكر امام حسين موفق شد با فاصله از جادهِ ساحلي خاكريزي عصايي شكل در ادامهِ خاكريز كنار نهر هسجان احداث كند و باقي‌مانده نيروهايش را در پشت خاكريز مستقر نمايد.

روز ششم عمليات (24/10/1365)‌

جراحت شديد فرمانده قرارگاه قدس‌

فرمانده قرارگاه قدس در آغاز روز ششم به منظور بررسي اقدامات انجام شده در شب گذشته و طرح‌ريزي جهت ادامه عمليات، عازم خط مقدم شد. وي در ساعت 30:8 صبح به پل تقاطع جاده شلمچه و نهر دوعيجي رسيد و به فرمانده لشكر نجف كه در اين محل بود گفت:‌

<بلند شو برويم جلو، آنجا امنيتش بيشتر است>

و به طرف جلو حركت كردند. حدود ساعت 30:9 جلسه‌اي با حضور فرمانده قرارگاه قدس و فرمانده يگان‌هاي اين قرارگاه در كنار خاكريز نهر هسجان در نخلستان تشكيل گرديد. هنوز مدت زيادي از آغاز جلسه نگذشته بود كه خمپاره‌اي در نزديكي اين برادران به زمين خورد. يكي از فرماندهان گفت: از اينجا بلند شويد كه خمپاره بعدي وسط جلسه خواهد خورد. برادران در حال بلند شدن بودند كه خمپاره بعدي ميان آنها آمد و فرمانده قرارگاه قدس و جانشين فرمانده لشكر امام حسين را به سختي مجروح و راوي مركز مطالعات و تحقيقات جنگ در قرارگاه قدس را به شهادت رساند.

به دنبال جراحت شديد فرمانده قرارگاه قدس و خروج وي از صحنه عمليات، به دستور فرمانده كل سپاه، برادر رحيم صفوي (جانشين فرمانده نيروي زميني) ادامهِ هدايت عمليات قرارگاه قدس را به عهده گرفت.

لشكر نجف در ادامه عمليات، تحت امر قرارگاه كربلا قرار گرفت و در سازمان اين قرارگاه همراه ديگر يگان‌ها به پيشروي و رويارويي با قواي دشمن پرداخت. در ادامهِ عمليات و تلاش رزمندگان، دشمن ناچار به عقب‌نشيني به غرب نهر جاسم شد.

عمليات كربلاي پنج تا 7/11/1365 به مدت 20 شبانه روز ادامه يافت كه طي اين مدت 25 يگان سپاه پاسداران در برابر صد يگان دشمن به مقابله پرداختند و سرانجام به تثبيت منطقه آزاد شده و پدافند در آن پرداختند.

لینک کوتاه :
کد خبر : 1376

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال
  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245