جنگ ايران و عراق در سالهاي 1980 تا 1988، خسارتهاي انساني بيشماري را به همراه داشت، به طوري كه از هر يك از طرفهاي جنگ صدها هزار نفر كشته شدند.1 همچنين، خسارتهاي اقتصادي ناشي از جنگ ضربات سهمگيني را بر اين دو كشور وارد كرد. تأثيرات مخرب ويراني زيرساختهاي هريك از اين دو كشور، ميلياردها دلار درآمدهاي نفتي از دست رفته و صرف سرمايههاي موجود براي خريد محمولههاي عظيم تسليحاتي در طول هشتسال جنگ تا به امروز نيز ادامه دارد.2 يكي از تاريكترين فصلهاي اين جنگ استفاده عراق از سلاحهاي شيميايي و تصميم ايران براي به كارگيري اين سلاحها در واكنش به اقدام بغداد است.
استفاده از سلاحهاي شيميايي از سوي هر كشور پيامدهايي را در پي داشت كه آثار آن هنوز هم پابرجاست. از ديدگاه جهاني، استفاده از سلاحهاي شيميايي از سوي عراق و ادعاي استفاده آن از سوي ايران نشان داد كه گسترش دهندگان سلاحهاي كشتار جمعي در ميان كشورهاي جهان سوم از اين سلاحهاي نظامي تاكتيكي و سياسي استراتژيك بهره ميبرند.3 با توجه به عدم رغبت جامعهِ بينالملل به تنبيه و نكوهش عراق به دليل بهكارگيري سلاحهاي شيميايي، بسياري از تحليلگران خاورميانه به اين نتيجه رسيدهاند كه تجربهِ عراق در بهرهگيري از اين سلاحها انگيزهِ اصلي نخبگان امنيتي ايران براي توسعهِ برنامههاي سلاحهاي كشتار جمعي و افزايش توانمنديهاي پيشرفتهِ متعارفشان است. در مورد عراق بايد گفت، استفاده از اين سلاحها، صدام و مقامات ارشد نظامي عراق را گستاختر و جريتر كرد و آنها درصدد تداوم طرحهاي توسعهِ اين گونه سلاحها برآمدند و سياستهاي امنيتي تجاوزگرانه را در منطقه در پيش گرفتند. توسعهِ اين سلاحها و اين سياستها بار ديگر در سالهاي 1990 تا 1991 نمودي دوباره يافت و هنوز نيز از مسائل و نگرانيهاي عمدهِ بينالمللي است. كنوانسيون سلاحهاي شيميايي(3) در اواسط دههِ 80 در حال بحث و بررسي بود، پروتكل 1925 ژنو به منزلهِ يك سند قانوني بينالمللي بر چگونگي توسل به سلاحهاي شيميايي در جنگ نظارت داشت. به رغم وجود اين پروتكل و نُرمديرپايي حاصل از آن عليه استفاده از سلاحهاي شيميايي، توسل مكرر به اين سلاحها طي جنگ ايران و عراق، اساساً، بحث كنترل و پايبندي به نُرم عدم توسل به سلاح شيميايي را تغيير داد. در نتيجهِ توسل به سلاحهاي شيميايي، موضوع پاي بندي به عدم استفاده از اين سلاحها، تنها به جنگ سرد امريكا و شوروي محدود نشد. جنگ ايران و عراق ماهيت متحول نبرد مسلحانه تا پايان جنگ سرد را نشان داد و معلوم شد كه نگرشهاي موجود نسبت به جنگ فراگير بين ناتو و ورشو به طور اساسي تغيير يافته است. گونهِ جديد نبرد، جامعهِ بينالمللي را بر آن داشت كه در زمينهِ تنبيه كشورهاي ناقض رژيمهاي كنترل تسليحاتي چند جانبه(4) تصميمهاي اساسي و جدي بگيرد. هدف اوليه اين رژيمها كاهش برخي از ابعاد خشونت آميز جنگ بود.
جنگ ايران و عراق مشكلات بالقوهِ ناشي از اين گونه تصميمها را در آينده نشان داد، به ويژه اگر هر دو كشور متخاصم در يك منطقه واقع شده باشند. افزون بر مشكلات بالقوه ناشي از پيگيري، واكنش به استفاده از سلاحهي شيميايي در جنگ ايران و عراق و تنبيه موارد عدم پاي بندي، نشان داد كه اگر كشورهاي متخاصم جوامع نسبتاً بستهاي باشند، تقويت، نظارت و تأييد پايبندي كشورها با چالشهاي فني بسياري روبهرو خواهد شد.
اين مقاله به استفاده از سلاحهاي شيميايي در جنگ ايران و عراق ميپردازد و تأثير اين امر را بر موضوع پايبندي به كنترل تسليحاتي، ارزيابي ميكند. اين مقاله نخست رژيم حقوقي قبلي عليه استفاده از سلاح شيميايي را تشريح ميكند. سپس، محيط استراتژيكي موجود در پيش از جنگ ايران و عراق را بررسي ميكند و انگيزهها، سياستها و پيشرفتهايي را كه در دستيابي عراق به سلاحهاي شيميايي مؤثر بودند، مطرح ميكند. همچنين، اين مقاله سير استفادهِ عراق از سلاحهاي شيميايي در طول نبرد با ايران را توصيف ميكند و واكنش دو طرف و جامعهِ بينالمللي را نسبت به اين عمل ارزيابي ميكند. در نهايت، اين نوشته با ارزيابي درسهاي برگرفته از جنگ ايران و عراق و تأثير اين جنگ بر كنترل تسليحات و پايبنديهاي آتي به نتيجهگيري ميپردازد.
چهارچوب حقوقي عليه استفاده از سلاحهاي شيميايي
بيشترين موارد استفاده از سلاحهاي شيميايي در جنگ جهاني اول ديده شده است. تقريباً، تمامي قدرتهاي بزرگ در اين جنگ به حجم انبوهي از سلاحهاي شيميايي دستيافتند يا عملاً، در مراحل مختلف نبرد از اين سلاحها استفاده كردند كه در نتيجهِ آن نزديك به يك ميليون نفر تحت تأثير نتايج سوء استفاده از اين سلاحها قرار گرفتند و خسارت ديدند.4 هرچند تعداد زيادي از اين افراد كشته نشدند، اما اين اعداد و ارقام نشان دهندهِ رواج، كاربرد گسترده و تأثير زياد سلاحهاي شيميايي است. به دنبال اين جنگ، جريان وسيعي در جامعهِ جهاني عليه اين موضوع پديد آمد تا ساز و كاري حقوقي براي پرداختن به معضل سلاحهاي شيميايي و در درجهِ پايينتر، به موضوع سلاحهاي بيولوژيكي(BW) پديد آورد. قدرتهاي بزرگ به سرپرستي امريكا در فرصت به دست آمده پس از جنگ در سال 1922 در اروپا گرد هم آمدند تا اين معضل را بررسي كنند. تا سال 1925، يك پروتكل در ژنو به امضا رسيد كه استفاده از سلاحهاي شيميايي و سلاحهاي حاوي باكتري در جنگها را ممنوع ميكرد. پروتكل ژنو كه در 17 ماه ژوئن سال 1925 به امضا رسيد، استفاده از گازهاي شيميايي خفه كننده و سمي و جنگ افزارهاي حاوي باكتري را منع ميكرد. به عقيدهِ كارشناسان، اين پروتكل يك ساز و كار حقوقي بينالمللي بود كه ميتوانست نُرم سختگيرانهاي عليه استفاده از سلاحهاي شيميايي و بيولوژيكي باشد. در اين پروتكل بسيار كوتاه آمده است:
باتوجه به اينكه كاربرد گازهاي خفه كننده و مسموم يا امثال آنها و همچنين، كاربرد هر نوع مايعات و مواد سمي، يا عمليات شبيه آن در جنگ آشكارا، مورد تنفر افكار عمومي دنياي متمدن است.
با توجه به قيد منع به كارگيري چنين عواملي در عهد نامههايي كه بيشتر دولتهاي دنيا آنها را امضا كردهاند، و براي آنكه اين منع را كه مطابق وجدان و عرف ملل نيز است، جزء حقوق بينالمللي قرارداده و جنبهِ پذيرش عمومي بدان بدهند، امضا كنندگان زير اعلام ميكنند:
دولتهاي متعاهد كه كاربرد گازهاي خفه كننده و سمي و شبيه آن را براساس اين اعلاميه، ممنوع شناخته (در صورتي كه پيش از اين در عهدنامههاي ديگري راجع به منع استعمال گازهاي خفه كننده و سمي و شبيه آن تقبل نكرده باشند) و تعهد ميكنند كه ممنوعيت مزبور را شامل وسايل جنگ ميكروبي نيز دانسته و خود را به رعايت مفاد مزبور ملزم بدانند.5 بدين ترتيب، پروتكل 1925 ژنو نرمي را عليه استفاده از سلاحهاي شيميايي پديد آورد، اما اين پروتكل در مورد تحقيق، توليد، توسعه، ذخيره، آزمايش و انبار كردن اين نوع سلاحها سكوت اختيار كرده است. اين موضوع براي كشورهايي كه به سلاحهاي شيميايي و بيولوژيكي علاقهمند بودند و پس از دههِ 20 بيش از پيش، به اين برنامهها ميپرداختند، يك مفري محسوب ميشد. همچنين با وجود اينكه در سالهاي بعد مواردي از توسل كشورها به سلاحهاي شيميايي مشاهده شد، اما اين پروتكل به موضوع كنترل، تأييد و ضرورت پايبندي به عدم استفاده از اين گونه سلاحها نپرداخته است. همچنين، الحاقيههاي مهم ضميمه شده به اين پروتكل رژيم حقوقي متزلزل پيشين را بيش از پيش تضعيف كرد. براي رسيدن بدين هدف متني بر اين پروتكل اضافه شد كه ميگفت< ... اگر بر نيروهاي مسلح يك دولت دشمن يا متحدانش نظارتي صورت نگيرد، بندهاي سختگيرانهِ اين پروتكل ديگر الزام آور نخواهد بود>. تحليلگران حقوقي و كنترل تسليحات تفسير ميكنند كه اين حق شرط، عميقاً از كارآيي پروتكل كاسته است6 و همچنان كه در تفاسير ارائه شده در مورد سلاحهاي شيميايي مشخص است، اين پروتكل امكان تفسير موسع را فراهم آورده بود. اين پروتكل در ماه ژوئن سال 1925، آمادهِ امضا بود و در فوريهِ سال 1928، به اجرا گذاشته شد. در امريكا، سنا با اين پروتكل به شدت مخالف بود و تصويب آن بيست سال به طول انجاميد و رئيس جمهور ترومن(1) بعد از پايان جنگ جهاني دوم اين پروتكل را از سنا باز پس گرفت. طي جنگ كره، هر دو كشور كرهِ شمالي و چين، امريكا را به استفاده از سلاحهاي بيولوژيكي متهم كردند؛ بنابراين، مدعي شدند كه امريكا از اين پروتكل تخطي و آن را نقض كرده است. طي جنگ ويتنام نيز، بسياري از ملتهاي كمونيست ادعا كردند كه امريكا از مواد نابود كنندهِ گياهان استفاده كرده و بدين ترتيب، اين پروتكل را زير پاگذاشته است، اما امريكا مدعي بود كه محدوديتهاي اين پروتكل استفاده از گازهاي غير سمي (مانند مواد عامل كنترل اعتصابات همانند گاز اشك آور) يا مواد عامل نابود كنندهِ گياهان را شامل نميشود.7 بعد از مبارزهاي طولاني در سنا در زمينهِ مواد كنترل اعتصابات و مواد نابود كنندهِ گياهان، امريكا در ماه آوريل سال 1975، اين پروتكل را به تصويب رساند، ايران نيز در ماه جولاي سال 1929، به اين پروتكل ملحق شد در حالي كه عراق در ماه سپتامبر سال 1931 آن را امضا كرد.8
پروتكل 1925 ژنو پيش از جنگ ايران و عراق، بر كنترل سلاحهاي شيميايي حاكميت قانوني داشت، هرچند كنوانسيون سلاحهاي بيولوژيكي 1975، استفاده، تحقيق، توسعه، توليد و انباركردن سلاحهاي بيولوژيكي را ممنوع ميكرد و تا حدي نيز مؤثر بود، اما به موضوع سلاحهاي شيميايي غير سمي نميپرداخت.9 بحث در زمينهِ كنوانسيون سلاحهاي شيميايي تا اواسط جنگ ايران و عراق به نقطهِ حساسي نرسيده بود، اما در اين زمان، توسل عراق به سلاحهاي شيميايي مورد توجه مجامع بينالملل قرار گرفت و آنها را نسبت به استفاده از سلاحهاي شيميايي در اين نبرد و به طور كلي، نسبت به گسترش سلاحهاي شيميايي حساس كرد. در ماه مارس سال 1984، كمتر از يك ماه پس از اينكه امريكا براي نخستين بار، استفادهِ عراق از سلاحهاي شيميايي را تأييد كرد. ريگان، معاون رئيس جمهور، جورج بوش را به كنفرانس خلع سلاح(2) در سازمان ملل اعزام كرد تا مباحث رسمي مبني بر شكلگيري قرارداد جديدي در زمينهِ ممنوعيت قانوني سلاحهاي شيميايي آغاز شود،10 اما كنوانسيون سلاحهاي شيميايي (در ماه ژانويهِ سال 1993) پس از پايان جنگ ايران و عراق، تنها در مرحلهِ امضا بود. كنوانسيون سلاحهاي شيميايي در ماه آوريل سال 1997، تقريباً ده سال پس از پايان جنگ ايران و عراق الزام آور شد.
در آغاز جنگ ايران و عراق، پروتكل 1925 ژنو بر كنترل سلاحهاي شيميايي حاكميت قانوني داشت. مفاد اين پروتكل تحقيق، توليد، انباركردن، تسليح و حتي كاربرد تلافي جويانهِ سلاحهاي شيميايي را منع نكرده است. همچنين، اين قرارداد ساز و كار مناسبي براي تنبيه كشورهاي نقض كننده از سوي جامعهِ بينالمللي نداشت، به نظر ميرسد كه نُرم پروتكل عليه استفاده از سلاحهاي شيميايي به خودي خود كافي نبود تا مانع از توسل عراق به اين گونه سلاحها شود. هرچند تعيين انگيزههاي اين تصميم استراتژيك عراق در دورهِ حكومت صدام حسين به صورت دقيق امكان پذير نيست، اما احتمال دارد فقدان حاكميت قانوني عليه توليد، توسعه، انباركردن و استفاده از سلاحهاي شيميايي در شكلگيري تصميم عراق براي استفاده از اين سلاحها در جنگ ايران و عراق مؤثر بوده است.11
در اينجا، با توجه به موضوع كاربرد سلاحهاي شيميايي در جنگ ايران و عراق، تعدادي پرسش سياسي مهم مطرح ميشود: اگر يك رژيم قاطع براي كنترل سلاحهاي شيميايي وجود داشت، آيا عراق باز هم ميتوانست به سلاحهاي شيميايي متوسل شود؟ آيا جامعهِ بينالمللي چنين رژيمي را حمايت و تقويت ميكرد و بالاخره اينكه، عدم پايبندي عراق به اين پروتكل با ديگر موارد عدم پايبندي چه ارتباطي دارد؟
محيط استراتژيك پيش از جنگ ايران و عراق
در مورد نقش عراق در رويدادهاي گذشته و معاصر خاورميانه مطالب بسيار زيادي نوشته شده است. بررسيها و تحليلهاي مشروح در مورد ظهور صدام حسين و مسير سياسي پر مشقت عراق تحت رهبري وي نشان ميدهد كه تا اوايل دههِ 70، صدام در صدد بوده است تا عراق را به قدرت برتر نظامي و سياسي عرب منطقه تبديل كند.12 افزايش ناگهاني درآمد عراق به علت افزايش قيمت نفت در اوايل دههِ 70، آمال و آرزوهاي شخصي صدام را شعلهورتر كرد. بدين ترتيب، وي تصميم گرفت عراق را به برترين قدرت نظامي عرب منطقه تبديل كند. همچنين، اين كشور در تمامي جنبههاي گسترش سلاحهاي كشتار جمعي به تحقيق و تفحص پرداخت و در اواسط دههِ 70، برنامهِ موشكهاي اتمي، شيميايي، بيولوژيكي و بالستيك را آغاز كرد؛ فعاليتهايي كه در سال 1974 شتاب بيشتري نيز به خود گرفت. عراق در اواخر دههِ 60، برنامهِ سلاحهاي شيميايي خود را تهيه كرد و تصميم گرفت تا سال 1974، فعاليتهاي خود را در اين زمينه آغاز كند.13
در اواسط سال 1980، در حالي كه عراق به يك قدرت منطقهاي تبديل ميشد، ايران درست هجده ماه پس از فرار شاه كاملاً، در اغتشاش و بينظمي فرورفته بود. اندكي پس از آغاز انقلاب ايران (ماه فوريهِ سال 1979)، نيروهاي مسلح ايران بسياري از افسران عالي رتبهِ خود را از دست داد، بسياري از آنها فرار كردند يا زنداني شدند و هزاران نفر از كادر ردهِ پايين نظامي نيز خدمت را ترك كردند.14 پس از تصرف سفارت امريكا از سوي دانشجويان ايراني در پاييز سال 1979، ايران بزرگترين تأمين كننده تجهيزات نظامي خود را از دست داد و ماشين نظامي اين كشور كه زماني بسيار قدرتمند و پر جذبه بود، به دليل عدم دريافت قطعات و لوازم يدكي كه پيش از اين از سوي امريكا و ديگر كشورهاي غربي تأمين ميشد، به تدريج، افول كرد. به احتمال زياد، صدام و ديگر مقامات تصميمگيرندهِ عراق اينگونه ارزيابي كردند كه در پي ضعيف شدن نيروهاي مسلح ايران و منازعهِ شديد قدرت سياسي بينگروههاي ميانه رو، چپگرا و اسلام گراي اين كشور، زمان براي جبران امتيازات سياسي از دست رفتهِ عراق مناسب است، بهويژه صدام مصمم بود كه معاهدهِ 1975 الجزاير را زير پا بگذارد. طبق اين معاهده، ايران بايد در مقابل كنترل بر آبراه استراتژيك اروندرود از حمايت شورشهاي كرد عراق دست بر ميداشت.15 افزون بر اين مورد، عراق از آن ميترسيد كه بنيادگرايي شيعه الهام گرفته از ايران در داخل اين كشور نفوذ پيدا كند و در سراسر كشور فراگير شود. همچنين صدام در پي الحاق خوزستان، استان نفتخيز و غالباً عربنشين در جنوب غربي ايران، به خاك عراق بوده است.
هرچند انگيزههاي قطعي عراق16 براي حمله به ايران هنوز رسماً، از سوي رهبران اين كشور فاش نشده است، اما صدام در 17 ماه سپتامبر سال1980، معاهدهِ 1975 الجزاير را باطل اعلام كرد. پنج روز بعد، عراق حملهِ گستردهاي را عليه ايران آغاز كرد و دهها هزار نيروي عراقي به سوي ايران سرازير شدند.17
گامهاي نخست در جنگ خليج فارس
طي ماههاي سپتامبر و اكتبر سال1980، نيروهاي عراق به طور چشمگيري در داخل ايران پيشروي كردند. در اين زمان، روند جنگ كاملاً، به نفع عراق بود، هر چند جمعيت عراق حدود يك سوم جمعيت ايران بود (45 ميليون نفر براي ايران و 15 ميليون نفر براي عراق)، اما نيروهاي عراق از نظر آموزش تجهيزات بر نيروهاي ايران برتري داشتند.
سرعت و موفقيتهاي اوليه عراق در حملات آغازين خود به ايران، بسياري از ناظران را به اين نتيجه رساند كه عراق طي چند هفته، به اهداف جنگي خود دست خواهد يافت، اما عراق از تصرف تأسيسات توليد نفت در آبادان و خرمشهر خشنود به نظر ميرسيد؛ بنابراين، از پيشروي بيشتر بازايستاد. صدام از موضع قدرت در جستوجوي راههايي براي مذاكره و پايان دادن به جنگ با دولت اسلامي جديد در تهران بود. اين تصميم، يعني دست كشيدن زود هنگام از موضع تهاجمي عراق يكي از اشتباهات اساسي صدام در طول اين جنگ بود.18
درماه ژانويهِ سال 1981، دولت اسلامي نوپاي ايران، پيشنهاد مذاكرات صلح عراق را رد كرد و نيروهاي مسلح اين كشور موضع خود را در مقابل حملات عراق تقويت كردند. در اين زمان، نيروهاي ايران به حملات متقابل دست زدند تا قلمرو اشغال شدهِ خود را از عراق باز پس گيرند. در حالي كه هر دو طرف تلفات درخور توجهي داشتند، نبرد در جبههِ مشخص و معيني ادامه داشت و حدود آن از چهل، پنجاه كيلومتر در شرق و غرب مرز ايران و عراق فراتر نميرفت. ايران تجهيزات نظامي محدودي در اختيار داشت و براي تعمير و تهيهِ قطعات آنها از غرب با مشكل روبهرو بود، بنابراين تصميم گرفت از استراتژي نيروي انساني بهره بگيرد و رزمندگان جوان بسيجي خود را بهسوي جبههها روانه كرد. در آن زمان، تب اسلام به شدت ايران را فراگرفته بود. اين جوانان به شهادت و بهشت ابدي اعتقاد و ايمان داشتند. ايران با بهرهگيري از اين توان جريان جنگ را به نفع خود تغيير داد و تا ماه سپتامبر سال 1981 توانست مراكز حياتي توليد نفت در آبادان را باز پس گيرد.19
همچنين، تا پاييز سال 1981، رويدادهاي ديگري عراق را به سوي استفاده از سلاحهاي شيميايي در جنگ سوق داد. در 7ماه ژوئن سال 1981، هواپيماهاي تهاجمي اف - 16 اسرائيلي حملهِ دقيقي را عليه رآكتور اتمي تموذ (اوزيراك) نزديك بغداد به اجرا در آوردند. اين حمله اسرائيل آسيب پذيري استراتژيك عراق را نمايان كرد. هواپيماهاي اف - 16 اسرائيل بدون اينكه رديابي و شناسايي شوند، توانستند مأموريت خود را با موفقيت به پايان برسانند و با بمباران اين رآكتور برنامهِ سلاحهاي اتمي عراق را به تعويق بيندازند؛ بنابراين، هرچند طي جنگ، عراق به گزينهِ سلاحهاي اتمي متكي بود، اما حملهِ اسرائيل برنامهِ عراق در اين زمينه را دست كم پنج سال، به تعويق انداخت.20 احتمالاً، به همين دليل بود كه عراق برنامهِ توليد و استفاده از سلاحهاي شيميايي را به طور جدي در جنگ پيگيري كرد.
تا اوايل دههِ 80، توانمنديهاي شيميايي عراق به تحقيق و توليد گاز اعصاب و عامل تاولزا محدود بود.21 در آغاز، عراق توانايي توليد مواد اوليهِ بسياري از سلاحهاي شيميايي را نداشت؛ بنابراين، ناگزير بود اين مواد را از كشورهاي خارجي وارد كند.22 براي نمونه، بيش از هزار تن از مادهِ تيودي گليكول(1) را از كشورهاي اروپاي غربي و امريكا وارد كرد.23 همچنين، تلاشهاي اوليهِ عراق براي دستيابي به فرآيندهاي اساسي توليد گاز اعصاب بهدليل كنترلهاي صادراتي غرب و مداخلههاي آنان ناكام ماند.24 عراق در گزينشهاي خود به كميسيون ويژهِ سازمان ملل(2) ادعا كرد كه افزون بر تهيهِ مواد اوليهِ سلاحهاي شيميايي از تأمين كنندههاي خارجي، بيشتر تجهيزات لازم براي توليد سلاحهاي شيميايي را نيز طي دههِ 80 از كشورهاي خارجي تأمين كرده است. برخي از تأسيسات توليد سلاحهاي شيميايي با استفاده از تجهيزات ارائه شده از سوي شركت خارجي تجهيز و مونتاژ يا به طور آماده، از خارج وارد شدهاند.25
در اواسط دههِ 80، عراق به رغم مشكلات موجود براي دست يابي به مقادير مورد نياز مواد اوليهِ سلاحهاي شيميايي و اتكاي عراق به اين مواد، فناوري و تجهيزات لازم براي توليد سلاحهاي شيميايي، از نظر برنامههاي شيميايي به تدريج، خودكفا شد. اين پويايي عراق را قادر كرد تا ميزان توليد عوامل شيميايي را افزايش دهد. در نتيجه، فشارهاي تأمين كنندگان خارجي مواد شيميايي به عراق براي خودداري اين كشور در توسل به سلاحهاي شيميايي ناكام ماند، براي نمونه، در اين برههِ زماني، عراق امكانات توليد عوامل تاولزا را گسترش داده بود؛ زيرا، توانسته بود مادهِ تيوديكليكول و اتيلن(1) را در مقادير انبوهي توليد كند.26 سرانجام، اين كشور به آنسكام اعلام كرد كه تمامي تأسيسات توليد عوامل شيميايي در استان المثني است و تمامي مواد عامل درهمانجا توليد ميشود.27 عوامل شيميايي توليد شده در اين زرادخانه گاز خردل، سارين، تابون و احتمالاً، مقادير اندكيVX را شامل ميشد.
نحوهِ استفادهِ عراق از سلاحهاي شيميايي و پاسخ جامعهِ بينالمللي
تحولات سالهاي 1982 تا 1984
از سال 1982 تا 1984، وضعيت عراق در ميدان نبرد متزلزل و نامعلوم بود. طي اين دوره، جنگ به حالت فرسايشي درآمده بود. هرچند عراق در ايجاد استحكامات دفاعي قوي به موفقيتهايي دستيافته و توانسته بود با جاري كردن آب در زمينهاي پست مانع از پيشروي واحدهاي مكانيزه ايران شود، اما هر دو طرف جنگ در زمينهِ تجهيزات مؤثر واحدهاي زرهي خود توانايي اندكي نشان دادند. آنها به جاي اينكه از تانكها به منزلهِ زرهي مانوري بهره بگيرند، بيشتر به منزلهِ قسمتي از توپخانه ميداني استفاده ميكردند. [...]
در جبههِ سياسي، حكومت اسلامي در تهران موقعيت خود را تثبيت و تحكيم كرده بود و به نظر ميرسيد ايران تحت رهبري [امام] آيتالله خميني براي پايان زودتر جنگ انعطاف ناپذيرتر باشد. دولت ايران شرايط خود را براي آتشبس اين طور اعلام كرد: 1) تكميل عقب نشيني عراق از تمامي قلمرو ايران؛ 2) جبران خسارتهاي ناشي از جنگ (تا پايان 1983 اين خسارتها حدود 150 ميليارد دلار برآورد شده است)؛ و
3) بازگشت صد هزار نفر شيعهِ تبعيد شده به عراق.28 با توجه به اين شرايط تعجبآور نيست كه عراق آنها را نپذيرفت.
به احتمال زياد، تصميم عراق براي به كارگيري سلاحهاي شيميايي عليه نيروهاي ايراني از سوي شخص صدام اتخاذ شد و اين تصميم، حتي در سطح فرماندهان نيز مطرح نشده بود. لازم بود كه طراحان نظامي عراق مقادير محدودي مواد شيميايي را مرتب و سازماندهي و از كافي بودن مقادير موجود براي مقابله با حملات گستردهِ نيروهاي ايراني اطمينان حاصل كنند.29 با وجود اينكه عراق تا اواسط دههِ 80 توانسته بود امكانات توليد سلاحهاي شيميايي خود را تا حد چشمگيري گسترش دهد، اما طبق اعلام عراق، ميزان توليد هر دو گاز اعصاب و تاولزا به چهار هزار تن ميرسيد.30
در اين زمان، امكانات شيميايي عراق نتوانسته بود پيشرفتهاي استراتژيك و تاكتيكي مورد نظر طراحان نظامي اين كشور را فراهم آورد. مقادير انبار شدهِ اين عوامل شيميايي محدود، درجهِ خلوص اين مواد عامل متفاوت، سيستمهاي پرتاب ناكارآمد و نيروي نظامي مفهوم درستي از عمليات ارائه نداده بود. طبق مطالعات يك كارشناس، مقادير عظيمي از مواد عامل لازم بود تا فضاي ميدان نبرد به طور كامل آلوده شود. در واقع، براي اشباع يك كيلومتر مربع، حدود چهارده تن مادهِ عامل مايه تاولزا يا دو تن ذرات جامد ريز از اين مادهِ عامل، يا نيم تن سارين لازم بود.31 طبق برآوردهاي صورت گرفته به نظر ميرسيد كه ذخاير سلاحهاي شيميايي عراق براي ايجاد آلودگيهاي گسترده در ميان نيروهاي ايراني كافي نباشد.
طبق گزارشها، در سال 1982، عراق براي نخستين بار از مادهِ عامل سي.اس(2). يا گاز اشكآور عليه تجمع نيروهاي ايراني استفاده كرد. طي دههِ 70، عراق پيشرفتهايي را در زمينهِ توسعهِ مواد عامل كنترل اعتصابات بهدست آورد تا بتواند از عهدهِ مشكل كردهاي شمال عراق برآيد. در سال 1982، عراق از گاز اشك آور براي درهم شكستن سازمان نيروهاي ايراني استفاده و آنها را به استفاده از لباس ضد گاز وادار كرد؛ موضوعي كه فرصتي را پديد آورد تا نيروهاي عراقي تجديد قوا كنند.
طي سال 1983، عراق به طور متناوب، از مواد شيميايي عليه نيروهاي ايران استفاده ميكرد. تقريباً، همه قبول دارند كه عراق براي نخستين بار، در ماه جولاي يا اوت 1983 در عمليات والفجر 2 در نزديكي حاج عمران به طور گسترده از اين سلاحها استفاده كرد.32 طبق گزارشهاي سازمان اطلاعات امريكا، عراق از گاز خردل استفاده كرده بود. طبق همين گزارشها، طراحان نظامي عراق آشكارا، به دليل تأثيرات محيطي اين گازها و خطرهاي آنها براي سلامتي نيروهاي عراقي با كاربرد اين گازها مخالف بودند. همان طور كه نقل قول پايين نشان ميدهد، حملات شيميايي اوليهِ عراق فاقد مهارت و درك صحيحي از گاز خردل بود:
<در سال 1983، نيروهاي عراقي عليه نيروهاي ايراني كه ارتفاعاتي را به تصرف خود درآورده بودند، از گاز خردل استفاده كردند. ناآشنايي نيروهاي عراقي با ويژگيهاي اين گاز علت شكست اين حمله بود. گاز خردل از هوا سنگينتر است و همواره، در نزديكي زمين قرار ميگيرد. نيروها هنگامي به اين موضوع پي بردند كه طي چند حمله عليه نيروهاي ايراني در ارتفاعات از اين گاز استفاده كردند و خودشان در برابر اين سلاح غافلگير شدند>.33
همچنين، هنگامي كه عراق براي نخستين بار از گازهاي شيميايي استفاده كرد، باد و شرايط جوي نامساعد بههمراه ناتواني آنها در پرتاب مناسب عوامل روي هدف تأثير حملات شيميايي را كاهش داد. تا ماه نوامبر سال 1983، عراق به طور گستردهاي، در شمال شرقي عراق، عليه نيروهاي ايراني از گاز خردل استفاده ميكرد؛ اقدامي كه صدها نفر كشته و مجروح به همراه داشت.34
نيروهاي عراقي به رغم حملات ناكارآمد اوليهِ خود به سرعت، طريقهِ استفاده از سلاحهاي شيميايي را فرا گرفتند و طي اوايل سال 1984، عراق نخستين كشوري بود كه از گاز اعصاب در جبهههاي جنگ مدرن استفاده كرد. افزون بر گاز اعصاب، طي عمليات خيبر در جزاير مجنون در نزديكي بصره، عليه نيروهاي ايراني گاز تابون نيز به كار گرفته شد. در واقع، از آنجا كه جزاير مجنون از نظر استراتژيك حياتي و نفت خيز بودند، بغداد نميخواست كه اين قلمرو به دست نيروهاي ايراني بيفتد. نيروهاي عراقي زماني از گاز تابون استفاده كردند كه تعدادي از ضدحملههاي آنها با شكست روبهرو شد. هرچند تعداد تلفات نيروهاي ايراني در برابر سلاحهاي شيميايي عراق بسيار چشمگير بود، اما اگر آنها از اقدامات دفاعي مؤثري، مانند ماسك، آمپول آتروپين و لباس ضد گاز استفاده نميكردند، اين ارقام به مراتب بالاتر ميرفت. بايد يادآور شد كه نيروهاي ايراني بهرغم استفادهِ عراق از گاز تابون جزاير مجنون را رها نكردهو در آنجا مواضع دفاعي مستحكمي را ايجاد نمودند.35
هر چه از سال 1984 ميگذشت، نيروهاي عراقي در استفاده از سلاحهاي شيميايي مهارت بيشتري مييافتند. يكي از موارد بسيار هولناك كاربرد سلاحهاي شيميايي در عمليات خيبر در ماه فوريهِ سال 1984 بود. نيروهاي عراقي با استفاده از گاز خردل نيروهاي موج اول ايران را از بقيه نيروها جدا كردند، به طوري كه تجهيز و پشتيباني مجدد آنها براي ايران ناممكن بود. زماني كه عراقيها دست به حملات متقابل زدند با نيروهاي ايراني روبهرو شدند كه هيچ گونه سلاحي در اختيار نداشتند و چند روز غذاي كافي دريافت نكرده بودند.36 همچنين، عراق يگانهاي پياده نظام ايران را در نواحي اتصال دو جزيره و پدهاي موجود با بهرهگيري از سلاحهاي شيميايي مورد حمله قرار دادند كه اين حملات باعث شد مقاومت نيروهاي كمتر آموزش ديده، كم تجهيزات و داوطلب مردمي ايران در هم بشكند؛ بنابراين، از ديدگاه فنون نظامي، فرماندهان عراقي درصدد بودند تا با استفاده از سلاحهاي شيميايي به برتريهاي چشمگيري دست يابند، براي نمونه، آنها در نظر داشتند سيستم فرماندهي و روحيهِ نيروهاي ايراني را كاهش دهند.37
واكنش بينالمللي
طي اين دور، ايران تلاشهاي خود را براي پررنگتر كردن نقض پروتكل 25 ژنو از سوي عراق افزايش داد. بعد از تداوم حملات شيميايي عراق، ايران در ماه نوامبر سال 1983، جزواتي رنگي از تصويرهاي قربانيان سلاحهاي شيميايي در بيمارستانهاي تهران را در اروپاي غربي پخش كرد. به رغم تلاشهاي ايران براي جلب توجه افكار عمومي نسبت به حملات شيميايي عراق، اين اقدامات سروصداي زيادي در غرب ايجاد نكرد. تا ماه مارس سال 1984، ايران دست كم، پنجاه نفر از مجروحين شيميايي را به بيمارستانهاي اروپا (انگلستان، بلژيك، اتريش، سوئيس و سوئد) اعزام كرد تا بدين ترتيب بتواند نتيجهِ حملات شيميايي عراق را در معرض نمايش بگذارد. بهرغم وجود شواهد آشكار مبني بر استفادهِ عراق از سلاحهاي شيميايي عليه ايران و تلاشهاي اين كشور براي آشكار كردن حملات عراق، وجدان بينالمللي بيدار نشد و به نظر ميرسد همين امر صدام و ديگر تصميمگيرندگان ارشد عراق را نسبت به گسترش حملات شيميايي عراق جريتر كرد.
فرانسه، نزديكترين حامي عراق طي دوران جنگ اين كشور با ايران در مورد حملات شيميايي عراق سكوت اختيار كرده بود. روزنامههاي مهم فرانسه لوموند و فرانس - سواغ،(1) حتي قربانيان سلاحهاي شيميايي ايران را به يك حادثه در يك كارخانهِ صنعتي نسبت دادند. در همين زمان، دولتهاي فرانسه، انگلستان و امريكا نيز در اين مورد سكوت اختيار كردند، ايران نيز فرانسه، انگلستان و شوروي را به تأمين و ارتقاي برنامههاي سلاحهاي شيميايي عراق متهم ميكرد.38 براي نمونه، دولت انگلستان، طي بيانيهاي رسمي به ادعاي ايران مبني بر همكاري شيميايي با عراق، اينگونه پاسخ داد <در اين منازعه، ما بي طرف هستيم به هيچ يك ازطرفهاي جنگ تجهيزات مرگباري را تأمين نكردهايم. ادعاهاي خلاف اين گفته صحت ندارند. هيچ گونه سلاح شيميايي يا تجهيزات لازم براي توليد اينگونه سلاحها را به عراق نفروختهايم>.39
تا بهار سال 1984، به نظر ميرسيد كه قدرتهاي عمدهِ اروپاي غربي به تنبيه عراق يا حتي انتقاد آشكارا از آن به دليل استفاده از سلاحهاي شيميايي عليه ايران هيچگونه تمايلي نداشتند، اما مطبوعات40 و كنگرهِ امريكا به اين موضوع بيشتر توجه داشتند. گروههاي خاصي در كنگرهِ امريكا مخالفت خود را در مورد استفادهِ عراق از سلاحهاي شيميايي اعلام كردند و كوشيدند تا عراق را جزء ملتهاي حامي تروريسم معرفي كنند. وزارت خارجهِ امريكا اعلام كرد: <شواهد موجود نشان ميدهد كه عراق از سلاحهاي شيميايي مرگبار استفاده كرده است و دولت امريكا شديداً اين اقدام عراق را محكوم ميكند>.41 دولت انگلستان نيز موضع پيشين خود را تغيير داد و آشكارا، استفادهِ عراق از سلاحهاي شيميايي را تقبيح و فروش هرگونه مواد اوليهِ سلاحهاي شيميايي به ايران و عراق را ممنوع كرد.42
همچنين، سازمان ملل به صورت رسمي، ميزان تلفات ايران را در برابر حملات شيميايي عراق مورد بررسي قرارداد. طبق گفتهِ يكي از پزشكان سپاه پاسداران، عراق تا ماه فوريهِ سال 1984 دست كم، 49 حملهِ شيميايي عليه نيروهاي ايران انجام داده بود.43 در ماه مارس سال 1984، سازمان ملل گروهي ازكارشناسان خود را براي بررسي موضوع به منطقه اعزام كرد و در بيانيهِ خود در 30 ماه مارس هر گونه استفاده از سلاحهاي شيميايي و نقض حقوق بينالملل بشر دوستانه را محكوم كرد. هرچند پيش از ماه مارس سال 1988، در تعدادي از قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل (شمارههاي 479، 487، 514، 522، 540 و 552) از هر دو كشور خواسته شده بود كه به جنگ پايان دهند، به حقوق بينالمللي بشر دوستانه احترام بگذارند و مذاكرات صلح را آغاز كنند، اما هيچگونه، صحبتي در مورد استفاده از سلاحهاي شيميايي به ميان نيامده بود، تنها قطعنامههاي 582 (24 ماه فوريهِ سال 1986)، 598 (20 ماه جولاي سال1987) و 612 (9 ماه مي سال 1988) شوراي امنيت به موضوع استفاده از سلاحهاي شيميايي در جنگ ايران و عراق پرداخته بودند كه در مباحث بعدي به اين قطعنامهها اشاره خواهد شد.
در اوايل ماه مارس سال 1984، سازمان ملل تلاشهاي خود را براي بررسي ادعاهاي ايران آغاز كرد و دبير كل وقت اين سازمان، خاوير پرزدكوئيار، تيمي متشكل از كارشناسان استراليايي، اسپانيايي، سوئدي و سوئيسي را به منطقه اعزام كرد. طبق گفتهِ مطبوعات، ايران ادعا ميكرد كه دو هزار نفر از مردم اين كشور از سلاحهاي شيميايي آسيب ديدهاند كه وضع 30 درصد از آنها وخيم است.44 گروه اعزامي، در ايران مناطقي مانند اهواز را كه سلاحهاي شيميايي در آنها استفاده شده بود، بازرسي و نمونه برداري كردند. اين گروه پس از پايان فعاليتهاي خود گزارش مشتركي را با شوراي امنيت سازمان منتشر كردند. اين گزارش كه در 26 ماه مارس ارائه شد، ميگويد:
<الف) سلاحهاي شيميايي در مناطق بررسي شده از سوي كارشناسان، به صورت بمبهاي هوايي به كار گرفته شده است.
ب) انواع عوامل شيميايي به كار گرفته شده، گاز خردل و گاز اعصاب تابون(1) است.>45
به دنبال انتشار اين گزارش، انگلستان، امريكا، فرانسه و ژاپن، فروش هر گونه مواد اوليه را كه در توليد گاز خردل و گاز اعصاب كاربرد داشتند، به عراق ممنوع كردند. استراليا نيز در ماه اوت سال 1984 به اين تحريم پيوست.46
تحولات سالهاي 1984 تا 1986
منازعهِ ايران و عراق در سالهاي 1984 تا 1986 درست به همان منوال دو سال پيش ادامه يافت، يعني يكي از طرفهاي جنگ همواره، حملهِ گستردهاي را آغاز ميكرد كه پس از مدت كوتاهي از شدت آن كاسته ميشد و طرف ديگر نيز نيروهاي خود را متمركز و حملهِ متقابل را آغاز ميكرد كه به سرنوشت همان حملهِ طرف مقابل تبديل ميشد. سلاحهاي شيميايي بين سالهاي 1984 تا 1986 نقش مهمي را در استراتژي عراق ايفا كردند. طي اين سالها، عراق روش استفاده از سلاحهاي شيميايي خود را گسترش داد و بهبود بخشيد. طبق گزارشهاي اطلاعاتي آشكار امريكا، روش عمدهِ پرتاب سلاحهاي شيميايي از سوي عراق استفاده از بمبهاي 250 يا 500 كيلوگرمي بود. به گفته يكي از خلبانان ميگ 23 عراق، طي اين حملات بمبها به صورت پراكنده از ارتفاع سه تا چهار هزار متري به سوي زمين پرتاب ميشدند. بررسي حفرههاي ايجاد شده در نتيجهِ برخورد اين بمبها نشان ميدهد كه آنها حدود چهار متر قطر و دو تا سه متر عمق دارند. تركشهاي اين بمبها تا شعاع بيست تا سي متري پراكنده ميشوند. همچنين، آثاري از گاز خردل در فاصلههاي صد متري اين حفرهها ديده ميشدند.47 با تداوم و پيشرفت جنگ، خلبانان عراقي در ارتفاعات پايينتري پرواز ميكردند تا دقت عمل بيشتري داشته باشند اين درحالي بود كه در اوايل جنگ، آنها اين كار را ناشيانه و عجولانه انجام ميدادند. عراق براي پرتاب مواد شيميايي با بالگرد از گروههايي متشكل از دو يا سه بالگرد استفاده ميكرد. اين بالگردها بمبهايي حاوي 220 ليتر مادهِ عامل را حمل ميكردند كه به هنگام تماس با زمين منفجر ميشدند.48 گزارشهاي اطلاعاتي ديگر نشان ميدهد كه بالگردهاي عراقي مخزنهاي 250 ليتري مواد شيميايي را از ارتفاع 900 تا 1200 متري پرتاب ميكردند. همچنين، بالگردهاي تهاجمي، مانندMi-8HIPs نيز ميتوانستند مخازن هزار ليتري مواد شيميايي را حمل كنند و مواد مزبور را به صورت ذرات روي مراكز تجمع نيروهاي ايراني پخش كنند.49 هرچند بمبهاي هوا به زمين و عمليات بالگردها روش انتخابي عراق در استفاده از سلاحهاي شيميايي بود، اما اين كشور از توانمنديهاي توپخانهاي و خمپارهاي خود نيز در اين زمينه به طور گستردهاي استفاده ميكرد. طبق گزارشهاي اطلاعاتي امريكا، عراق گلولههاي خمپاره و توپ را همزمان براي آلوده كردن منطقه استفاده ميكرد تا بدين ترتيب، تأثير اين حملات چند برابر شود. اين استفاده همزمان منطقهِ بيشتري را آلوده ميكرد. يك كارشناس مهمات در اين مورد يادآور شد: <تاكتيكهاي عراق در زمينهِ به كارگيري سلاحهاي شيميايي كاملاً دگرگون شده است، تركيب مؤثر اين سلاحها و استفاده از سيستم پرتاب چندگانه عليه اهداف گوناگون كار بسيار برجسته و مهمي ميباشد..>.50
تا اواسط سال 1984، برخي از گزارشها نشان ميداد كه عراق گونهاي از گاز خردل به نام گرد خردل(1) را عملياتي كرده است. خردل معمولي مايع روغني پايداري بود (بين 32 تا 36 ساعت) كه جذب آن از طريق پوست، چهار تا شش ساعت طول ميكشيد، اين در حالي بود كه گرد آن تأثير متفاوتي داشت. اين گرد از ذرات جامدي تشكيل شده بود كه با مادهِ عامل خردل باردار شده و به هنگام انتشار ابري از غبار تشكيل ميداد كه ده تا پانزده دقيقه پس از استنشاق بافت ششها را تخريب ميكرد.51 طبق گزارشي، استفاده از گرد خردل در نوع خود بيسابقه بود: <... استفادهِ دانهِ ريز گاز خردل بدون مادهِ مايع حلال آن رايج نيست. اين گرد سلاحي شيميايي است كه تمامي آثار رواني مخرب گاز خردل و در عين حال، ويژگي فيزيكي يك عامل شيميايي ناپايدار را دارد>.52 طي اين دوره، عراقي همچنين، امكانات توليد ديگر مواد عامل اعصاب، مانند گاز سارين و ويايكس را گسترش داد. برخي از شواهد گوياي آن است كه عراق از گاز سارين در مراحل پاياني جنگ استفاده كرد، اما تاريخ دقيق استفاده از وي ايكس مشخص نيست. بر پايهِ اين فاكتورها، استفادهِ گستردهِ عراق از سلاحهاي شيميايي بين سالهاي 1984 و 1986 به سلسله موفقيتهاي تاكتيكي نظامي و دستاوردهاي سياسي استراتژيك بالقوه در منازعه با ايران انجاميد. استفادهِ عراق از اين سلاحها آشكارا نشان داد كه اين كشور در نظر دارد تا به هر شكل ممكن از قلمرو خود دفاع كند و درضمن، تلفات چشمگيري را به ايران وارد آورد؛ بنابراين، عراق اميدوار بود كه ايران را به مذاكره براي پايان دادن به جنگ وادار كند.53 صرف نظر از برنامهِ استراتژيك عراق نتايج تاكتيكي آن چشمگير بود: <هر زمان كه نيروهاي عراق از فنون پرتاب مناسب بهره گرفتند، شرايط جوي مساعد بود، اين نيروها از تعليمات كافي برخوردار بودند و در مقابل نيروهاي ايران آمادگي و آموزش كافي نداشتند، كاربرد سلاحهاي شيميايي بسيار مؤثر بود>.54 با وجود اين، طبق گزارشهاي اطلاعاتي، استفادهِ صرف از سلاحهاي شيميايي نميتوانست نقاط ضعف موجود در نيروهاي نظامي عراق را بپوشاند:
<كاربرد ناشيانهِ سلاحهاي شيميايي از سوي عراق نميتواند پوششي براي ديگر ضعفهاي اين كشور باشد. جدا از مسائل شيميايي ضعفهاي تاكتيكي، مانند ضعف در به كارگيري توان هوايي براي استفاده از سلاحهاي شيميايي تأثير منفي داشت. نقايص موجود در به كارگيري سلاحهاي شيميايي عبارت بودند از: عدم پوشش منطقهِ مورد نظر، بيتوجهي به تعداد نيروهاي دشمن، شرايط جوي و آموزش، سيستم پرتاب ناكارآمد و عدم تطابق بهكارگيري سلاحهاي شيميايي با مانور عمليات>.55
واكنش بينالمللي
بين سالهاي 1984 تا 1986، ايران همچنان كوشيد تا موارد نقض پروتكل 1925 ژنو از سوي عراق را آشكار كند. بخش عمدهاي از جامعهِ بينالمللي نسبت به چنين ادعاهايي بيتفاوت بودند يا در بيانيههاي عمومي خود، استفاده از سلاحهاي شيميايي را تقبيح ميكردند. بدين ترتيب، در مقابله با اين اقدامات عراق گامهاي بسيار اندكي برداشته شد. با وجود اين، همان گونه كه پيش از اين بيان شد، ريگان، رئيس جمهور امريكا، بوش، معاون اول خود را در ماه آوريل سال 1984 به ژنو فرستاد تا مقدمات كنوانسيون سلاحهاي شيميايي را فراهم آورد. به رغم حسن نيت جامعهِ بينالمللي، اين مذاكرات تحت تأثير اختلاف نظرهاي عميق شرق و غرب يا شمال - جنوب قرار گرفت و مباحث موجود بين گروهها، عموماً، تحت تأثير موضوع جنگ سرد شكل پذيرفت.
هرچند قدرتهاي عمده در زمينهِ تشخيص گستردگي استفادهِ عراق از سلاحهاي شيميايي بيعلاقه و بي ميل بودند، اما استراليا كوشيد تا توجه جامعهِ بينالمللي را به اين موضوع معطوف كند. ديپلماسي استراليا ميكوشيد توجه ديگر كشورهاي غربي را به خطرهاي ناشي از گسترش سلاحهاي شيميايي آن گونه كه در جنگ جاري عليه ايران بروز يافت، معطوف كند. تا اواخر سال 1984، استراليا در پي ابتكارات ديپلماتيك خود تشكيل سازوكاري براي پرداختن به طيف رو به گسترش سلاحهاي شيميايي در جهان سوم را بدون توجه به وابستگي آنها به شرق و غرب خواستار شد. در نتيجهِ اين فعاليت، گروه استراليا در اواسط سال 1985 شكل گرفت تا هيئت مشاوره برجسته از مسائل جنگ ايران و عراق باشد. اين گروه نوعي نشست غير رسمي كشورها به رياست استراليا بود كه هدف از برگذاري آن جلوگيري از گسترش سلاحهاي شيميايي و بيولوژيكي بود. افزون بر آن، اين گروه در نظر داشت صادرات مواد اوليهِ سلاحهاي شيميايي، مواد عامل بيولوژيكي و تجهيزات دو منظورهِ لازم براي توليد سلاحهاي شيميايي و بيولوژيكي را كنترل كند، اهداف ديگر گروه مشاركت اطلاعاتي در زمينهِ پيشرفتهاي صورت گرفته در گسترش سلاحهاي شيميايي و بيولوژيكي و پيگيري ديگر اقدامات صورت گرفته بود. اعضاي اين گروه براي نخستين بار در ماه ژوئن سال 1985 دور هم گرد آمدند و تا ماه سپتامبر سال 1985، فهرست هشدار آميزي را تهيه كردند. اين گروه همچنين، تا ماه مي سال 1986، فهرستي از 35 مادهِ اوليهِ شيميايي را كه ميتوانستند در توليد سلاحهاي شيميايي استفاده شوند، تهيه كرد.56 موضوع استفادهِ عراق از سلاحهاي شيميايي در شوراي امنيت سازمان ملل بيشتر مورد توجه قرار گرفت. هرچند در قطعنامههاي شوراي امنيت سازمان ملل پيش از سال 1986، هيچ نامي از كاربرد سلاحهاي شيميايي به ميان نيامده بود و هرگز عراق در زمينهِ فعاليتهاي شيميايي به عنوان متجاوز شناخته نشده بود، اما قطعنامهِ 582 (24 ماه فوريهِ سال 1986) اين شورا رويكرد ديگري اتخاذ كرد. اين سند يادآور شد: <هر دو كشور ايران و عراق عضو پروتكل ژنو هستند ... و استفاده از سلاحهاي شيميايي با تعهدات اين پروتكل مغايرت دارد...>.57 هرچند قطعنامهِ 588 مستقيماً، به موضوع سلاحهاي شيميايي اشارهاي نكرد، اما از هر دو طرف ميخواست كه به توصيههاي قطعنامهِ 588 عمل كنند.
تحولات سالهاي 1987 تا 1988
طي سال 1984 تا 1986، عراق به صورت متناوب و تدريجي از سلاحهاي شيميايي استفاده ميكرد، تا اينكه طي سال 1987 - 1988، هم تناوب و هم گسترهِ حملات شيميايي خود را افزايش داد. جامعهِ بينالملل از اين اقدامات عراق مطلع بود، اما اين كشور بدون توجه به اين امر همچنان، حملات شيميايي خود را گسترش داد. موضوع نقض پروتكل 1925 ژنو از سوي عراق هيچ تغييري در تفسير موجود از تعهد و پايبندي نسبت به آن پديد نياورد. تا اين زمان، نقض پروتكل از سوي عراق براي همه عيان شده بود و شواهد تأييد كنندهِ آن انكار ناپذير بودند، هرچند برخي از كشورها عميقاً، از آن اطلاع نداشتند. اكنون، مسئلهِ اصلي براي جامعهِ بينالمللي تصميم در مورد لزوم تنبيه عراق به دليل زير پاگذاشتن پروتكل بود. طي دو سال آخر جنگ، به رغم نگراني بعضي از ملتها، استفاده از سلاحهاي شيميايي افزايش يافته بود، عراق و طبق برخي از گزارشها ايران از توسل به اين سلاحها دست بر نميداشتند. نيروهاي ايران از اواخر سال 1986 تا اوايل سال 1988 حملات تهاجمي گستردهاي را عليه عراق آغاز كرده بودند، اما عراق از عوامل شيميايي عليه نيروهاي در حال پيشروي ايران استفاده كرد. هدفگيري نيروهاي ايران كه از پشتيباني كافي و تجهيزات پيشرفته محروم بودند و براي مقابله با محيطهاي آلودهِ شيميايي آموزش كافي نديده بودند، عامل تقويت كنندهاي براي عراق محسوب ميشد. طبق اخبار اطلاعاتي امريكا، استفاده از سلاحهاي شيميايي همراه با تاكتيكهاي سنتي در عمليات كربلاي 7 در ماه آوريل سال 1987، موفقيتهاي چشمگيري را براي عراق به دنبال داشت.58
همچنين، استفاده از سلاحهاي شيميايي ديگر به عمليات دفاعي يا ضد حملهها محدود نميشد. در اوايل سال 1988، عراق در حملات تهاجمياش براي بازپسگيري قلمرو خود از سلاحهاي شيميايي استفاده كرد. در اين حملات عراق از عوامل شيميايي استفاده كرد تا منطقهِ مورد نظر خود را براي انجام حملهِ تهاجمي عادي آماده كند. نيروهاي عراقي مجبور بودند منتظر شرايط جوي مناسب باشند و پيش از حركت خود صبر كنند تا آثار عوامل شيميايي در منطقه كاهش يابد. طبق گزارشهاي اطلاعاتي امريكا، حدود سي دقيقه تا يك ساعت لازم بود تا از آثار عوامل شيميايي كاسته شود و نيروهاي عراقي بتوانند به منطقهِ مورد نظر وارد شوند. لازم بود كه نيروهاي عراقي نيز به لباسها و ماسكهاي ضد گاز مجهز باشند.59 گزارشهاي موجود از آن حكايت دارند كه عراق براي آلوده كردن مواضع نيروهاي ايراني از مقادير عظيمي از گاز سارين استفاده ميكرد.60 در ماه آوريل سال 1988، عراق با استفاده از گلولههاي توپ حاوي مواد شيميايي، حملهِ بسيار گستردهاي را عليه مواضع نيروهاي ايراني در شبه جزيرهِ فاو انجام داد.61
تا اين زمان، نيروهاي ايراني تجهيزات لازم را براي مقابله با محيطهاي آلوده به عوامل شيميايي تهيه كرده بودند و طبق برخي از گزارشها، نيروهاي ايراني درصدد برآمدند تا با استفاده از پدافند شيميايي حملات شيميايي عراق را خنثي كنند. ايران اين مواد شيميايي را از نيروهاي عراقي به غنيمت گرفته يا به طور بومي، آنها را توليد كرده بود. توان دفاعي اين كشور در برابر سلاحهاي شيميايي در سال 1984 بسيار اندك بود (طبق گزارشي، اين امكانات ماسك، دستكشهاي چرمي نازك و لباسهاي پلاستيكي را شامل ميشدند)، اما سرانجام در سال 1988 توان دفاعي خود را در اين حوزه افزايش داد.62
در طول جنگ، آيتالله [امام] خميني استفاده از سلاحهاي شيميايي را منع كرده بود و حتي اجازهِ تحقيق در مورد امكان توسل به چنين سلاحي را نيز نداده بود. ايشان معتقد بودند كه اسلام آلوده كردن محيط را حتي بههنگام جهاد نيز ممنوع كرده است.63 در ماه دسامبر سال 1986، ميرحسين موسوي نخست وزير ايران، اعلام كرد كه ايران ميتواند فناوري جنگ افزارهاي شيميايي را بهدست آورد، اما تا زماني كه وادار نشود از آنها استفاده نخواهد كرد و به تمامي مقررات و معاهدات بينالمللي موجود در مورد اين سلاحها پايبند خواهد ماند.64 پايبندي ايران به پروتكل 1925 ژنو در طول جنگ تداوم يافت و تصميمگيرندگان اين كشور معتقد بودند كه اولويتهاي امنيتي و اهداف استراتژيك ايران در كنار مزاياي درازمدت اين پروتكل اهميت دارد.البته بايد يادآور شد كه ايران در قالب مفاد اين پروتكل حق استفاده از سلاحهاي شيميايي در قبال اقدام عراق را داشت؛ زيرا، عراق نخستين طرف جنگ بود كه از سلاح شيميايي بهره گرفت.
حتي اگر ايران ميتوانست تا حد محدودي حملات شيميايي عراق را تلافي كند و توان دفاعي خود را عليه اين حملات افزايش دهد، باز هم تأثير رواني حملات عراق بر نيروهاي ايران بسيار شديد بود.
به كارگيري سلاحهاي شيميايي و گسترش تأثيرات جانبي آن بر بدن افراد، بر روحيهِ ملي مردم ايران تأثير فراواني داشت. اين حملات ميزان داوطلبان بسيجي را كه جزئي از نيروهاي سپاه بودند، به يك سوم كاهش داد.65
تأثير رواني اين حملات شيميايي در جنگ شهرها (از ماه فوريه تا ماه آوريل سال 1988) بسيار مشهود بود. در اين زمان، ايران و عراق مراكز جمعيتي غير نظامي يكديگر را با استفاده از موشكهاي بالستيك هدف قرار ميدادند. مردم تهران واهمه داشتند كه عراق از موشكهاي اسكاد حاوي مواد شيميايي عليه اين شهر استفاده كنند؛ بنابراين، يك چهارم تا يك دوم مردم تهران طي اين دوره از شهر خارج شده بودند.66
عراق هم زمان با تشديد حملات شيميايي عليه نيروهاي ايران، اين مواد را عليه شورشيان كرد نيز به كار ميبرد. پيش از اين، از گاز اشكآور براي خنثي كردن شورشهاي محلي كردها استفاده كرده، اما در برابر آنها به سلاحهاي شيميايي متوسل نشده بود. ايران آخرين حملهِ گستردهِ خود را در بهار سال 1988 آغاز و تا عمق خاك كردستان پيشروي و تهديد به تصرف نيروگاه هيدروليك دوكان و سد دربنديخان كرد. بايد يادآور شد كه اين تأسيسات براي توليد برق بغداد نقشي بسيار حياتي داشتند و از دست دادن آن ميتوانست ضربهِ مهمي به عراق باشد. هنگامي كه نيروهاي ايران از ميان كوهها به سوي كركوك پيشروي كردند، نيروهاي عراقي سلاحهاي شيميايي را عليه آنها به كار بردند.67 با همهِ اينها مهمترين رويداد اين جنگ در ماه مارس سال 1988، به وقوع پيوست. طي اين رويداد، نيروهاي عراقي شهر حلبچه را طي سه روز با مواد شيميايي مختلف بمباران كردند؛ بمباراني كه بيش از ديگر حملات عراق در معرض افكار عمومي جهاني قرار گرفت.68 اين شهر كه پس از حملهِ ايران در فصل بهار در اشغال نيروهاي اين كشور بود، خسارتهاي بسيار زيادي را متحمل شد. طبق گزارشها، بين پنج تا هشت هزار نفر از غير نظاميان كرد كه بيشتر آنها را زنان و كودكان و سالخوردگان تشكيل ميدادند، در اين حمله، كشته شدند.69 تنها بعد از اين حمله بود كه عراق با واكنشهاي شديد بينالمللي روبهرو شد.
هرچند توسل عراق به سلاحهاي شيميايي در اواسط سال 1988 به نفع اوضاع استراتژيك اين كشور نبود، اما به نظر ميرسيد كه اين سياست آخرين راهحل عراق است، تا اين زمان، عراق صدها هزار نفر تلفات داده بود و ميلياردها دلار بدهي به بار آورده، مردماين كشور از جنگ كاملاً خسته شده و زير ساختهاي اساسياش آسيب جدي ديده بود، استفادهِ عراق از سلاحهاي شيميايي، به ويژه گاز اعصاب نشان ميداد كه اين كشور براي پايان دادن به جنگ مصمم است. استفادهِ عراق از سلاحهاي شيميايي براي تصرف شبه جزيرهِ فاو و جزاير مجنون و استفادهِ غير مترقبه از اين مواد عليه كردها در سال 1988 نشان دهندهِ قصد مزبور بود، حتي اگر ادعاهاي ايران مبني بر تلفات شصت هزار نفري از سلاحهاي شيميايي درست باشد، اين رقم در برابر كل تلفات اين كشور از جنگ (بين پانصد تا ششصد هزار نفر) بسيار اندك بود.70 به هر حال، تأثير رواني عميق حملات شيميايي بر نيروهاي نظامي و افراد غير نظامي ايران را در مراحل آخر جنگ نبايد دست كم گرفت. هرچند استفادهِ عراق از سلاحهاي شيميايي تنها عاملي نبود كه ايران را به تدريج به پذيرش آتش بس پيشنهادي سازمان ملل در 20 ماه اوت سال 1988 وادار كرد، اما تأثير عميقي بر تصميمگيرندگان در تهران داشت.71 انگيزههاي ايران براي پذيرفتن آتش بس سازمان ملل را بدين شرح بود:
ناتواني نيروي نظامي ايران براي جبران خسارات ناشي از حمله به بصره در پايان سال 1986؛ برتري عراق در جنگ نفتكشها به ويژه پس از ورود امريكا به خليج فارس؛ تأثير منفي حملات عراق بر اهداف غير نظامي بر روحيهِ مردم؛ واهمهِ نيروهاي ايراني از استفادهِ مجدد عراق از سلاحهاي شيميايي؛ شكستهاي سالهاي پاياني ايران در فاو، شلمچه، مجنون و دهلران؛ و برتري ده به يك عراق به ايران از نظر تعداد تانكها.72
واكنش بينالمللي
تا سال 1987، سازمان ملل عميقاً ميكوشيد تا به منازعهِ ايران و عراق پايان دهد؛ زيرا، به نظر ميرسيد كه اين منازعه ديگر از كنترل خارج شده است. در سال 1984، جنگ نفتكشها آغاز شد كه طي آن، هر دو كشور ايران و عراق كشتيهاي غير نظامي، به ويژه نفتكشهاي در حال تردد در خليجفارس را مورد هدف قرار ميدادند. اين حملات به حدي گسترش يافت كه امريكا و ديگر قدرتهاي غربي دامنهِ مداخلهِ خود را افزايش دادند. در سال 1987، كويت امريكا را متقاعد كرد تا از ناوگان نفتي اين كشور حمايت كند و يازده فروند نفتكش كويتي پرچم امريكا را بر روي خود نصب كردند. با توجه به اين اوضاع، شوراي امنيت سازمان ملل در 20 ماه جولاي سال 1987، قطعنامهِ 598 را تصويب كرد. اين قطعنامه به دليل تلفات و خسارتهاي سنگين انساني برقراري آتش بس فوري بين دو طرف جنگ را خواستار شد. به علاوه قطعنامهِ 598 لحن بسيار تندي را در مورد به كارگيري سلاحهاي شيميايي اتخاذ كرد.
شوراي امنيت همچنين، از بمباران مراكز جمعيتي كاملاً غير نظامي، حمله به كشتيهاي بيطرف يا هواپيماهاي غيرنظامي، نقض حقوق بينالمللي بشردوستانه و زير پا گذاشتن مقررات منازعات مسلحانه، به ويژه استفاده از سلاحهاي شيميايي بهرغم مفاد پروتكل 1925 ژنو عميقاً ابراز تأسف كرد.73 هرچند عراق موارد مندرج در قطعنامهِ 598 را پذيرفت، اما ايران همچنان، آن را رد كرد، در واقع، تا اواسط سال 1987،تصميمگيرندگان ايران معتقد بودند كه مفاد اين قطعنامه رضايت بخش و قانع كننده نيست؛ بنابراين، آنها در پي دستاوردهاي چشمگيرتري در اين نبرد بودند. همچنين، بسياري از مقامات ارشد ايران احساس ميكردند كه عراق بايد از سوي جامعهِ بينالمللي محكوم شود، در حالي كه جامعهِ بينالمللي معتقد بود كه اقدامات عراق از محدوديتهاي محيطي آن زمان ناشي بوده است. سرانجام، بهرغم استفادهِ عراق از سلاحهاي شيميايي و ديگر موارد نقض قوانين بينالمللي از سوي اين كشور، به دليل حمايت قدرتهاي بزرگ از عراق، ايران فكر ميكرد جامعهِ بينالمللي تهران را متجاوز خواهد شناخت. اين درك تهران از دشمني متقابل آن با امريكا و رفتار امريكا در قبال تهران ناشي ميشد و مايهِ نگرانيهاي فزايندهِ تهران بود.
پس از حملهِ شيميايي عراق به حلبچه در ماه مارس سال 1988، ايران درصدد برآمد عراق را از طريق سازمانهاي بينالمللي تنبيه كند. در 17 ماه مارس سال 1988، سفير ايران در سازمان ملل نامهاي به دبير كل اين سازمان نوشت و يادآور شد: < هواپيماهاي جنگي عراق در منطقهِ عملياتي والفجر از سلاحهاي شيميايي استفاده كرده است>. در همين روز، نامهِ ديگري از ايران نشان ميداد كه مواد عامل شيميايي در مناطق كردنشين نيز مورد استفاده قرار گرفته است. اين دو نامه شوراي امنيت را متقاعد كرد كه پروتكل ژنو را مجدداً مطرح و عراق را به توقف استفاده از سلاحهاي شيميايي وادار و بدين ترتيب، ايران را از فكر اقدامات تلافي جويانه منصرف كند. همچنين، ايران خواستار اعزام گروه كارشناسي ديگري براي بررسي مناطق آلوده شد.74
علياكبر ولايتي، وزير امور خارجه ايران، نيز در ماه مارس سال 1988، نامهاي به دبير كل سازمان ملل نوشت و با گلايه گفت كه: <سازمان ملل بهرغم وجود شواهد آشكار اقدامي براي بازداشتن عراق از حملات شيميايي انجام نداده است>. همچنين، وي اعلام كرد عراق از سلاحهاي شيميايي عليه مردم كرد حلبچه استفاده كرده است و تصريح كرد:
<رفتار غيرمسئولانه و بيتفاوتي شوراي امنيت باعث شده است كه عراق در استفاده از سلاحهاي شيميايي گستاختر و جريتر بشود و حتي آن را عليه غير نظاميان بيگناه عراقي به كار گيرد ... . پيامد اين جنايتها از يكسو و سكوت سازمان ملل از سوي ديگر چه خواهد بود؟>75
سفير ايران در سازمان ملل نيز طي دو نامه به تاريخهاي 21 و 25 مارس، اين مطالب را مجدداً به اطلاع دبير كل، خاوير پرزكوئيار رساند.
دبير كل نيز پس از دريافت اين نامهها ، دكتر مانوئل دومينگوئز(1)،يكي از پزشكان ارتش اسپانيا را به منطقه اعزام كرد تا ادعاهاي ايران و عراق را بررسي كند. وي از 28 تا 31 ماه مارس با مجروحان شيميايي در بيمارستانهاي تهران و باختران ملاقات كرد و دريافت كه اين قربانيان در معرض گازهاي خردل و اعصاب قرار گرفتهاند، اين بيماران ادعا ميكردند كه در 16 تا 18 ماه مارس در حملات حلبچه يا بين 17 تا 27 ماه مارس در نواحي مريوان، نودشه، سنندج مجروح شدهاند. در پي اين بررسيها و بررسيهاي ديگر، دومينگوئز چنين نتيجهگيري كرد:
<شدت حملات شيميايي در مقايسه با سالهاي پيش از نظر تعداد قربانيان و ... شدت جراحتهاي وارد شده افزايش يافته است. همچنين، در مقايسه با بررسيهاي پيشين تعداد قربانيان غيرنظامي نيز افزايش يافته است>.76
دكتر دومينگوئز طي بررسيهاي خود از 8 تا 12 ماه آوريل، از 39 نفر مجروح نظامي عراقي در بيمارستان الرشيد بغداد ديدار كرد. آنها شرح دادند كه با بمبهاي هوايي يا گلولههاي توپ حاوي مواد شيميايي در منطقهِ حلبچه حدود 30 ماه مارس مجروح شدهاند. وي به اين نتيجه رسيد كه تمامي اين 39 نفر در معرض گاز خردل و چهار نفر از آنها تا حد اندكي در معرض گاز اعصاب قرار گرفتهاند. دومينگوئز يافتههاي خود را به خاوير پرزدكوئيار، دبير كل سازمان ملل، منتقل كرد. سپس، وي نيز اين مطالب را به اطلاع شوراي امنيت رساند. با وجود اين، دكوئيار فكر نميكرد كه شوراي امنيت بتواند عليه استفاده از سلاحهاي شيميايي اقدامي جدي بهعمل آورد؛ زيرا، جامعهِ بينالمللي براي تنبيه عراق و ايران گزينههاي اندكي پيش روي خود داشت؛ همچنين، بين قدرتهاي بزرگ در زمينهِ پاسخ مناسب به چنين تخطيهايي اختلافنظرهاي شديدي ديده ميشود. سرانجام، وي ابراز كرد: <تنها از طريق اقدامات متمركز سياسي ميتوان مانع از تضعيف جبران ناپذير پروتكل ژنو شد>.77
يكي از سخنگويان وزارت خارجهِ امريكا با توجه به موضع اين كشور در مورد حادثهِ حلبچه گفت: <به نظر ميرسد اين حمله نقض اساسي پروتكل 1925 ژنو است كه توسل به سلاحهاي شيميايي را ممنوع ميكند>.78 مارلين فيتز واتر، سخنگوي كاخ سفيد نيز گفت: <تمامي اعضاي دولت نيز مانند شما گزارشهاي شب گذشته را شاهد بودند. اين گزارشها هولناك، بيدادگرانه و انزجارآور بودند و اين حملات به كشورهاي ديگر نشان دادند كه چرا بايد استفاده از سلاحهاي شيميايي ممنوع باشد>.79
در ماه آوريل سال 1988، رئيس شوراي امنيت، حسين جودي،(1) سفير الجزاير بود. بنابه گزارشي، الجزاير براي پيشگامي در جلب توجه كشورهاي ديگر نسبت به كاربرد سلاحهاي شيميايي از سوي عراق، عضو جنبش غيرمتعهدها رغبت و تمايل چنداني نشان نميداد. پنج عضو دايم شوراي امنيت سازمان ملل نيز به عملكرد شورا در زمينهِ سلاحهاي شيميايي اعتراضي نشان نميدادند. البته، در مورد اعمال تحريم همه جانبه يا تحريم تسليحاتي عليه ايران با هم اختلاف نظر داشتند. آلمان، ايتاليا و ژاپن كه روابط و پيوندهاي تجاري نزديكي با ايران داشتند خواستار تصويب قطعنامهِ جديدي در مورد سلاحهاي شيميايي بودند؛ در حاليكه فرانسه، امريكا و انگلستان با عراق روابط نزديكي داشتند. آلمان رهبر موضع مقابله با سلاحهاي شيميايي بود و از آنجا كه شركتهاي بزرگ صنعتي اين كشور آگاهانه يا ناآگاهانه عراق را در برنامهِ سلاحهاي شيميايياش ياري كرده بودند، اميدوار بود كه با انتقاد مخالفان روبهرو نشود. پس از دو هفته بحثهاي تند ديپلماتيك، شوراي امنيت در 9 ماه مي سال 1988، قطعنامهِ 612 را تصويب كرد.80
لحن اين قطعنامه به طور غير منتظرهاي تند بود و نارضايتي اين شورا را دربارهِ استفاده از سلاحهاي شيميايي عليه غير نظاميان منعكس ميكرد. قطعنامهِ مزبور قاطعانه، از هر دو كشور ايران و عراق خواسته كه به پروتكل ژنو پايبند باشند، ضمن آنكه استفاده از سلاحهاي شيميايي از سوي هر دو كشور را شديداً محكوم كرد و يادآور شد كه از هر دو كشور انتظار دارد كه در آينده، از توسل به اين سلاحها خودداري كنند. اين قطعنامه همچنين، خواستار اعمال كنترل و محدوديتهاي شديد در زمينهِ صادرات مواد اوليه سلاحهاي شيميايي شد.81
همانگونه كه پيش از اين آمد ايران در 18 ماه جولاي سال 1988، با بيميلي مفاد قطعنامهِ 598 و آتش بس پيشنهادي سازمان ملل را پذيرفت. مقامات عراقي اعلام كردند كه ايران بهرغم پذيرش قطعنامه، به جنگ ادامه خواهد داد؛ زيرا، اين كشور مذاكرات مستقيم با عراق را كه جزئي از موافقتنامهِ آتشبس بود، نميپذيرد. در 14 ماه جولاي، بوش، معاون رئيس جمهور وقت امريكا و ولايتي، وزير امور خارجه ايران، شوراي امنيت را مورد خطاب قرار دادند. ولايتي به حضور امريكا در خليجفارس، سرنگوني هواپيماي مسافربري ايران، ازسوي ناو امريكايي وينسنس(2) و خودداري شوراي امنيت از مقابله با اقدامات تجاوزگرانه اخير امريكا، اعتراض كرد و بوش در واكنش به گفتههاي وي گفت مهمترين مسئلهِ پيش روي شوراي امنيت خودداري مداوم ايران از تبعيت از قطعنامه 598 است. همچنين، بوش تمايل شديد خود را نسبت بسه توقف استفاده از سلاحهاي شيميايي ابراز كرد.82
در 8 ماه اوت سال 1988، دبير كل سازمان ملل، اعلام كرد: <آتشبس از 20 همين ماه به اجرا درخواهد آمد>، اما شوراي امنيت هنوز با موضوع سلاحهاي شيميايي درگير بود. اين شورا در 26 ماه اوت قطعنامهِ 620 را تصويب كرد كه در آن، نگراني شديد اين شورا نسبت به تداوم كاربرد سلاحهاي شيميايي از سوي عراق و احتمالاً، از سوي ايران مطرح شده بود. اين قطعنامه تصريح كرد كه شوراي امنيت در تلاشهاي خود در زمينهِ پايان دادن به هر گونه استفاده از سلاحهاي شيميايي مصمم است و هر گونه كاربرد سلاحهاي شيميايي بين ايران و عراق را شديداً محكوم و دبير كل سازمان ملل را ترغيب كرد تا در مورد ادعاهاي اعضاي اين سازمان در مورد استفاده احتمالي از سلاحهاي شيميايي و بيولوژيكي تحقيقات سريع و دقيقي به عمل آورد. همچنين، در اين قطعنامه، آمده بود كه شوراي امنيت بايد هر زماني كه مناسب بداند اقدامات مقتضي و مؤثري را عليه كاربرد سلاحهاي شيميايي در آينده از سوي هر كشوري كه باشد، انجام دهد.83
درسها و تجربهها
هر دو كشور ايران و عراق از كاربرد سلاحهاي شيميايي درسهاي تاكتيكي و استراتژيكي مهمي گرفتند. جامعهِ بينالمللي نيز همين درسها را از جنگ ايران و عراق آموختند، هرچند ارزش زيادي براي اين درسها قائل نشدند. براي ايران سكوت جامعهِ بينالملل و عدم سرزنش و نكوهش عراق به دليل موارد متعدد نقض آشكار پروتكل1925 ژنو، بسيار ويران كننده بود. جامعهِ بينالمللي، تنها زماني از عراق شديداً انتقاد كرد كه اين كشور در ماه مارس سال 1988 از گاز اعصاب به طور گسترده و بي رحمانهاي عليه شهركردنشين حلبچه استفاده كرد. در نظر ايران، عدم نكوهش يا تنبيه عراق از سوي جامعهِ بينالمللي به دليل حملات شيميايياش، نشان دهندهِ عمق بيتفاوتي و دشمني آنان نسبت به ايران بود. مقامات ارشد و تصميم گيرندگان ايران به اين نتيجه رسيده بودند كه واكنش نه چندان شديد جامعهِ بينالمللي به حملات شيميايي عراق نشان ميداد كه قدرتهاي جهاني بيش از آنكه به خطرهاي ناشي از اقدامات عراق دقت كنند، به تشويق و ترغيب اين كشور براي نقض پروتكل ژنو مايل هستند. همچنين، با توجه به كارآمدي حملات شيميايي عراق عليه نيروهاي ايران، به ويژه در مراحل آخر جنگ، مقامات ايران نيز به فايدهها و كارآييهاي تاكتيكي سلاحهاي شيميايي در عرصهِ نبرد پي بردند.
تجربهِ عراق در به كارگيري سلاحهاي شيميايي طي جنگ ايران و عراق تأكيدي بر اين عقيدهِ مقامات ارشد عراقي بود كه اقدامات تجاوزگرانهِ عراق در منطقه تا زماني قابل تحمل خواهد بود كه منافع امريكا يا كشورهاي غربي را به طور مستقيم تهديد نكند و از آستانهِ مشخصي فراتر نرود. عراق تا پيش از حملهِ شيميايي به حلبچه در ماه مارس سال 1988، مورد مؤاخذه و سرزنش شديد قرار نگرفته بود. موارد پيشين استفادهِ عراق از سلاحهاي شيميايي در پنج يا شش سال نخست جنگ، آن طور كه بايد مورد توجه قرار نگرفت؛ زيرا، جامعهِ بينالمللي اولويتهاي ديگري را مطرح ميكرد. به رغم ضعف نسبي پروتكل ژنو، اگر عراق اين سلاحهاي شيميايي را عليه كشور ديگري غير از ايران به كار ميبرد، احتمالاً جامعهِ بينالمللي واكنش شديدتري نشان ميداد، هرچند جامعهِ بينالمللي فاقد ساز وكاري براي كنترل شديد تسليحاتي بود، اما هيچ راهي براي آزمون اين گفته وجود ندارد. به احتمال زياد، شكست جامعهِ بينالمللي در تنبيه عراق به دليل توسل اين كشور به سلاحهاي شيميايي در جنگ با ايران، تصميمگيرندگان عراق را جريتر كرد و باعث شد تا آنها خطرها را كمتر برآورد و در ماه اوت سال 1990، به كويت حمله كنند.
به هر حال، موضوع كنترل تسليحاتي و پايبندي به تعهدات از درسهاي تاكتيكي و استراتژيكي كه هر دو طرف جنگ از اين منازعه آموختند، فراتر است. فضاي اقتصادي و سياسي بينالمللي جنگ از عوامل محدودكنندهِ، ديگري براي تنبيه كشور ناقض پروتكل ژنو بود. بسياري از دولتها و بخش خصوصي تجاري آنها از فروش سلاح و فناوري به هر دو كشور ايران و عراق سود فراواني ميبردند. منع هر يك از طرفهاي جنگ از به كارگيري سلاحهاي شيميايي ميتوانست به ضرر فعاليتهاي تجاري اين دولتها باشد. يك نمونهِ اخير در مورد تنش و رقابت موجود بين شركتهاي اقتصادي و سازمانهاي مسئول منع گسترش تسليحات، مشكلاتي بود كه دولت كلينتون در سياست خود در قبال چين داشت. در حاليكه بخش اقتصادي امريكا بسيار مشتاق بود با بزرگترين بازار تجاري رو به رشد جهان روابط تجاري نزديكي داشته باشد، دولت كلينتون اهداف بسيار مهمي را در زمينهِ منع گسترش سلاحهاي هستهاي در چين دنبال ميكرد. ايالات متحده امريكا، تنها دولت غربي نيست كه عملكردش در اين زمينه مورد پرسش قرار گرفته است. از اوايل دههِ 80 به بعد، بسياري از كشورهاي بزرگ اروپايي، از جمله فرانسه، آلمان، ايتاليا و انگلستان در برهههاي مختلف زماني منافع تجاري ملي خود را مهمتر از اولويتهاي كنترل تسليحاتي يا منع جهاني گسترش تسليحات هستهاي قراردادهاند.
در جهان سياست، زماني كه كشورهاي نقض كنندهِ پروتكل ژنو امنيت منطقهاي را با خطر روبهرو ميكردند، بسياري از قدرتهاي غربي به تنبيه كشور ناقض اين پروتكل تمايلي نشان نميدادند. تعيين خوب و بد در راستاي اين بود كه رفتار يكي از دو كشور ايران و عراق طي جنگ متعادل شود. همچنين، افراد زيادي در امريكا از شورشهاي موجود در شبهجزيرهِ عربستان، كشورهاي مهم توليد كنندهِ نفت، مانند كويت و عربستان يا كشورهاي ميانهرو طرفدار غرب، مانند اردن و مصر، كه از سوي ايران پشتيباني ميشدند يا از اين كشور الهام ميگرفتند، واهمه داشتند و اين حمايتها براي آنها تحمل ناپذير بود؛ بنابراين، بسياري از دولتهاي غربي بهرغم سابقهِ برتريجويي عراق در منطقه و جاهطلبيهاي شخصي و ظالمانهِ صدام حسين، بين بد و بدتر عراق را برگزيدند و از اين كشور حمايت كردند. ايران، با اينكه قرباني حملات شيميايي عراق بود، نتوانست قدرتهاي غربي، بهويژه امريكا را متقاعد كند كه منافع اقتصادي آنها را در منطقه تهديد نميكند. همچنين، حمايت ايران از گروههاي مخالف دولتهاي عرب ميانهرو و اسرائيل طي دههِ 80، همراه با لفاظيهاي شديد اين كشور عليه غرب اين فرصت را از ايران سلب كرد تا از حمايت سياسي آشكار غرب طي جنگ با عراق برخوردار شود.
جنگ ايران و عراق معايب و محدوديتهاي معاهدات كنترل تسليحاتي را نشان داد. همانطور كه گفته شد اين معاهدات از ساز و كار مناسبي براي رويارويي با موارد عدم پايبندي برخوردار نبودند. در زمان جنگ ايران و عراق، تنها چيزي كه از پروتكل ژنو باقي مانده بود معاهدهِ كنترل تسليحاتي بود كه به ندرت ميتوانست با موارد نقض پروتكل مقابله كند. همچنين، برخي از تحليلگران معتقد بودند تا اواسط دههِ 80، نُرم منع استفاده از سلاحهاي شيميايي به شدت تضعيف شده بود؛ زيرا، در جنگ جهاني دوم، از سلاحهاي شيميايي استفاده شده بود، مصر نيز در اوايل دههِ 60، در يمن از آن بهره گرفت، امريكا در ويتنام از سلاح شيميايي عليه گياهان استفاده كرد و شوروي نيز در اواخر دههِ 70 در افغانستان و جنوب شرق آسيا به اين سلاحها متوسل شد.84 جنگ ايران و عراق نشان داد كه نُرمهاي كنترل تسليحاتي به تنهايي نتوانسته و نخواهند توانست شرايط پايبندي كشورها را نسبت به اين نُرمها فراهم آورند. به هر حال، نُرمهاي مزبور همراه با ابزارهاي قانوني مؤثر، نه تنها ميتوانند كشور نقض كننده را تنبيه كنند، بلكه ميتوانند مانع قدرتمندي در برابر نقض آن در آينده باشند. چنين ابزار قانونياي بايد بتواند موارد نقض را كنترل كند، گزارش دهد و بيابد، اما سازوكار كنترل تسليحاتي حمايت جدي و مداوم سياسي جوامع بينالمللي را ميطلبد تا بتواند پايبنديهاي ياد شده در اين معاهدات را افزايش دهد.
كنوانسيون منع سلاحهاي شيميايي چنين چهارچوب قانوني را فراهم ميكند. اقدامات مربوط به تصويب، تطبيق، لازمالاجرا شدن و اعتمادسازي نسبت به اين معاهده تا سال 1997 ادامه داشت، اما برآورد تأثير اين معاهده بر كاهش يا افزايش سرعت گسترش سلاحهاي شيميايي و نگرانيهاي ملتها نسبت به آن، بسيار مشكل است. همچنين، از زمان لازمالاجرا شدن اين قرارداد در سال 1997، جامعهِ بينالمللي هنوز نتوانسته است، كشورهاي امضا كنندهِ ناقض اين قرارداد را تنبيه كند. اگر چنين سناريوهايي در آينده خود را نشان دهند، جامعهِ بينالمللي بايد در چهارچوب اين كنوانسيون، كشورهاي ناقض اين قرارداد را جريمه و بدون توجه به ماهيت منازعه يا جهتگيريهاي سياسي دو طرف مخاصمه استفاده از اين سلاحها را محكوم كند. واكنش سريع و صريح جامعهِ بينالمللي ميتواند در مقياس كوچكتر شرايط پايبندي به اين كنوانسيون و در مقياس گستردهتر، پايبندي به اقدامات كنترل تسليحاتي را در آينده تضمين كند.
The Fighting Never Stopped (New York:,“Iraq”1. Patrick Brogan,
.263Vintage Books, 0991), P.
2. كمك دولتهاي عرب طرفدار عراق و همسايگان اين كشور در خليج فارس به بغداد طي جنگ، شصت ميليارد دلار ارزيابي ميشود، در حالي كه درآمدهاي نفتي ايران از بيست ميليارد دلار در سال 1982 به پنج ميليارد دلار در سال 1988 كاهش يافت:
.266 ,252Ibid, pp.
3. طبق گزارشي، بسياري از ملتها از اهميت حملات شيميايي عراق در جنگ با ايران غافل نبودند. يك منبع امريكايي اعلام كرد: <كارشناسان نظامي در بغداد گردهم آمدند تا تأثير حملات شيميايي عراق را ارزيابي كنند. كشورهاي فقير سلاحهاي شيميايي را به منزلهِ سلاح تعادل بخش و مرگباري ميدانند كه ميتواند عامل بازدارندهاي عليه همسايگان قدرتمند آنها باشد>. ر ك به:
4. بر اساس يك منبع از ميان كل تلفات 272000 نفري امريكا در جنگ جهاني اول، بيش از 27000 نفر از آنها تلفات ناشي از حملات شيميايي بودند كه 1200 نفر از آنها در اثر استفاده از اين سلاحها در صحنهِ نبرد كشته شده بودند. ر ك به:
9. ايران كنوانسيون منع سلاحهاي بيولوژيكي را در 10 ماه آوريل سال 1972 امضا و در 22 ماه اوت سال 1973 تصويب كرد. عراق اين كنوانسيون را در 11 ماه مه سال 1972 امضا و تنها آن را پس از جنگ خليجفارس در 18 ماه آوريل سال 1991 تصويب كرد. تصويب اين كنوانسيون از سوي عراق در نتيجهِ موافقت اين كشور با شرايط قطعنامهِ سازمان ملل بود كه بعد از منازعه به آن تحميل شد ؛
.102Ibid, p.
“Chemical Weapons in the Gulf War”01. Andrew Terrill
.68955), P.1Strategic Reviw (Spring
11. احتمال دارد چنين استدلالي در موارد ديگري از عدم پايبندي به مقررات كنترل تسليحاتي نيز يافت شود. براي نمونه، تصميمگيرندگان عالي رتبهِ شوروي پس از امضاي كنوانسيون منع سلاحهاي بيولوژيكي 1972 از سوي اين كشور، با تصميم پيشبرد برنامهِ عظيم و پيچيدهِ سلاحهاي بيولوژيكي موافقت كردند. طبق گفته كنعليبك عالي رتبهترين مقام شوروي در امور بيولوژيكي، مقامات ارشد شوروي براي اين كنوانسيون ارزشي بيش از يك تكه كاغذ قايل نبودند و گفتههاي آنها عليه استفاده، تحقيق و توسعه، توليد و انبار كردن جنگافزارهاي بيولوژيكي را ميتوان با استفاده از مفاد اين كنوانسيون پيگيري كرد يا اينكه آنها را كاملاً ناديده گرفت. براي مطالعهِ بيشتر تاريخ و فعاليتهاي شوروي/ روسيه در مورد برنامهِ سلاحهاي بيولوژيكي رك به:
15. مشكل كردها همچون خاري هميشگي در پاي عراق بود؛ زيرا، اقليت كردهاي عراق (بين 20 تا 25 درصد از جمعيت) چند دهه بود كه براي كسب استقلال از بغداد ميجنگيدند. در قرارداد الجزاير، نحوهِ كنترل آبراه اروندرود و موضوع حمايت ايران از چريكهاي كرد عراقي مطرح شد و طبق آن، هر دو كشور موافقت كردند كه مرز آنها در اروندرود بر اساس خط تالوگ مشخص شود و به هر گونه اقدامات خرابكارانه پايان دهند.
16. براي تجزيه و تحليل بيشتر در مورد انگيزههاي بالقوهِ عراق در حمله به ايران ر ك به:
21. طبق آخرين گزارشي كه كميسيون ويژهِ سازمان ملل در امور عراق (آنسكام) ارائه داد، عراق اعتراف كرد كه فعاليتهاي گستردهِ اين كشور در حوزهِ سلاحهاي شيميايي شامل ايجاد تأسيسات توليد، توليد ابزارآلات مربوطه، تحصيل مواد خام و توليد و انبار كردن عوامل شيميايي از سال 1982 تا سال 1990 ادامه داشته است. براي مطالعه بيشتر ر ك به:
23. يك نمونه از انتقال عوامل مهم توليد گاز خردل از كشورهاي غربي به عراق در مقالهِ واشنگتن پست (ماه ژانويهِ سال 1989) با جزئيات بيشتر تشريح شده است. بر اساس اين گزارش در ماه ژانويهِ سال 1989، امور گمركات امريكا دستگيري نيكلاس دفينو مقيم نيوجرسي و فرانس وان آنرت يك شهروند هلندي را اعلام كرد. اين دو نفر براي شركت بازرگاني نو كرفت كار ميكردند و مسئول صادرات غيرقانوني چهارصد تن مواد تيوديگلي كول به اردن را بر عهده داشتند كه براي ارسال به عراق به كشتي بارگيري شده بود. ارسال اين مواد از سال 1987 تا 1988 ادامه داشته است.
24. در سال 1984، يك سلسله كنترل صادرات، علاقهِ عراق به دستيابي به فرآيند و ابزارهاي توليد عوامل اعصاب را نشان داد. در همان سال، امريكا بارگيري 5/6 تن فلورايد پتاسيم را توقيف كرد و سفارش عراق براي خريد 250 تن اكسي كلوريد فسفور، 200 تن تريمتيل فسفيت و 200 تن فلورايد پتاسيم از يك شركت هلندي هرگز عملي نشد. با وجود اين، عراق در دستيابي به 60 تن اكسي كلوريد فسفور از طريق شركت هلندي به نام ملكم موفق بود. اين شركت هلندي نيز از طريق يك شركت ايتاليايي بنام متديسيون به اين مواد دست يافته بود.
.21Carus, The Genie Unleashed, note 9, p.
همچنين، طبق تحليل ديگري، براساس برنامهِ پنج سالهِ دوم عراق (19761980) پروژهِ احداث خط توليد 110000 تن اتيلن در روز در تأسيسات نفتي شمارهِ 1 بصره مطرح شد. از گذشته، در بخش تجاري موادي، مانند پلاستيكهاي پلياتيلين و برخي از محصولات ديگر توليد ميشدند، وقتي اين مواد با هوا تركيب ميشوند ماده منفجرهاي به دست ميآيد. اين تركيب ميتواند براي توليد سوخت مايه راكتها يا براي توليد گازخردل مورد استفاده قرار گيرد. ر ك به:
كتاب تيمرمن نيز مرجع خوبي در زمينهِ همكاري شركتها و دولتهاي غربي در دستيابي عراق به سلاحهاي متعارف و غيرمتعارف از دههِ 70 تا آغاز بحران خليجفارس در سال 1990 است.
27. استان المثني كه از آن به عنوان استان توليد كنندهِ مواد شيميايي ياد ميشود، در پنجاه مايلي جنوب بغداد قرار دارد. تأسيسات موجود در اين استان پيش از اينكه از سوي حملات هوايي نيروهاي متحدين در خليجفارس ويران شود، سومين تأسيسات بزرگ سلاحهاي شيميايي در جهان بود و ظرفيت توليد آن 5/2 تن سارين و 5 تن گازخردل در روز بود. وسعت اين تأسيسات نزديك به 25 كيلومتر مربع بود و از شبكهاي از تأسيسات مختلف، مخازن ذخيرهسازي و ساختمانهاي تداركاتي مربوطه تشكيل ميشد. رك به:
30. بر اساس گزارش آنسكام، عراق اعتراف كرد كه از سال 1982 تا 1990، 3859 تن مواد عامل شيميايي توليد و 3315 تن از آنها را روي سيستمهاي پرتاب سوار كرده بود. همچنين، عراق اعتراف كرد كه نزديك به 80 درصد از رقم اخير را از سال 1982 تا سال 1988 به كار گرفته بود. 130 تن ديگر از مواد شيميايي وجود داشت كه روي سلاحها سوار نشده بود. آنسكام پس از جنگ خليجفارس بر انهدام 411 تن (295 تن گاز خردل، 76 تن گاز تابون و 40 تن سارين) از مجموع مواد شيميايي عراق نظارت داشت.
يك گزارش اطلاعاتي آشكار امريكا به موضوع اقدامات ايران در زمينهِ مقابله با سلاحهاي شيميايي و اقدامات اين كشور براي رفع آلودگيهاي شيميايي پرداخته است. طبق اين گزارش، رفع آلودگي از ميدان نبرد، استحكامات و ديگر مناطق آلوده شده با تجهيزات ويژهاي صورت ميگرفت كه از دو مخزن سوار شده بر ماشين تويوتا تشكيل يافته بود. يكي از اين مخزنها حاوي پودر و ديگري حاوي گاز بود. نحوهِ درمان مجروحان شيميايي به شكلهاي مختلف انجام ميشد. قربانيان عامل تاولزا كمكهاي جديتري دريافت ميكردند، اما كمكهاي ارائه شده به قربانيان گاز اعصاب ضعيفتر بود. نيروهاي ايراني با استفاده از ماسك و لباسهاي حفاظتي ميتوانستند از عهدهِ مشكلات ناشي از سلاحهاي شيميايي برآيند، اما استفاده از اين تجهيزات در مناطقي مانند خوزستان كه آب و هواي گرم و مرطوب داشتند، بسيار مشكل بود. در اين گونه مناطق، ميزان تنفس افزايش مييافت، آب بدن تحليل ميرفت، بخارهاي ناشي از بازدم شيشه ماسكها را ميپوشاند و نيروهاي ايراني به دليل بلند بودن موهاي صورتشان نميتوانستند ماسكهاي خود را محكم ببندند. ر ك به:
50. براي توضيح بيشتر در مورد مهمات به كار گرفته شده از سوي عراق براي پرتاب مواد شيميايي عليه ايران ر ك به:
اين گزارش نشان ميدهد كه عراق توانست با موفقيت از بمبهاي 250 كيلوگرمي حاوي خردل، سارين و تابون استفاده كند. اين بمبها هم در اثر ضربه ناشي از تماس با زمين و هم با فيوزهاي به كار رفته در آنها منفجر ميشدند. همچنين، اين گزارش يادآور شد كه عراق از راكتهاي هوا به زمين 90 ميليمتري خمپارههاي 120 ميليمتري گلولههاي توپ 130 ميليمتري و 150 ميليمتري و راكتهاي 122 ميليمتري حاوي گاز اعصاب و تاولزا استفاده ميكرد. همچنين، عراق به آنسكام اعلام كرد كه از سال 1982 تا 1988، صد هزار گلوله حاوي مواد شيميايي از مجموع دويست هزار گلولهِ موجود را استفاده كرده است. ر ك به:
56. در حال حاضر، در گروه استراليا، سي دولت عضو هستند. طي سال 1990، فهرست هشدار در زمينهِ معاملات عوامل بيولوژيكي و توليد تجهيزات دو منظوره در حيطهِ اختيارات اين گروه قرار داشت. اكنون، تعداد مواد اوليهِ تشكيل دهندهِ سلاحهاي شيميايي در فهرست گروه مزبور، 54 مورد است. آخرين نشست اين گروه در ماه اكتبر سال 2000 بود. گروه استراليا هر ساله نشست خود را در ژنو برگذار ميكند. ر ك به:
60. بنا به گفتهِ يك منبع، خلبانان عراقي توانستند سه كيلومتر مربع را با استفاده از چهار بمب صد كيلوگرمي حاوي عامل سارين آلوده كنند. ركبه:
62. طبق يك گزارش، ايران تا سال 1988 نزديك به دويست هزار عدد ماسك از كرهِ جنوبي و اسپانيا و مقاديري آمپول آتروپين را از يك شركت هلندي خريداري كرده بود.
66. تا اين زمان، عراق توانسته بود برد موشكهاي اسكادبي را تا دو برابر برد معمولي آنها كه 190 كيلومتر بود افزايش دهد و در اوايل ماه مارس عراق تقريباً 50 فروند موشك به سوي شهرهاي ايران شليك كرده بود، در حالي كه در اين مدت، تعداد موشكهاي پرتابي ايران 25 فروند بود. ر ك به:
68. برخي از كارشناسان، به ويژه كريستين گوسدن، ميكرو بيولوژيست انگليسي، ادعا ميكنند كه عراق از تركيبي از عوامل شيميايي (خردل، و عوامل اعصاب سارين، تابون و وي ايكس) و عوامل بيولوژيكي (احتمالاً افلاتوكسين كه عراق اعتراف كرد كه 2200 ليتر از آن را پيش از جنگ خليجفارس در سال 1991 توليد كرده بود)، در حمله عليه حلبچه به كار گرفت. ركبه:
70. در ماه مارس سال 1995، ايران گزارشي را منتشر كرد كه طبق آن، نزديك به شصت هزار نفر مجروح در مجتمع درماني كوثر در تهران تحت مداوا قرار گرفتهاند كه در اثر حملات شيميايي عراق آسيب ديده بودند. براي آگاهي از تأثيرات سلاحهاي شيميايي بر برخي از رزمندگان ايراني طي جنگ ايران و عراق ر ك به: .....
71. طبق يك گزارش تا اواخر سال 1988، تحليل سيا از كاربرد سلاحهاي شيميايي از سوي عراق عليه ايران اين بود كه اين سلاحها عامل تعيين كنندهاي در جنگ است و استفاده از آنها ايران را بر سر ميز مذاكره مينشاند. ر ك به:
84. يك مقاله درخور توجه در اين موضوع از سوي معاون مدير آژانس كنترل تسليحات و خلع سلاح (آن زمان) امريكا نوشته شده است. ر ك به:
)1999 ,esuoH modnaR :kroY weN( drazahooiB ,nameldnaH nehpetS dna kebilA neK.
21)1990 ,skooB nohtnaP :kroY weN( raeF fo cilbupeR ehT ,lilahK - la rimaS dna )1991 ,.cnI snoS dnA ,nhoJ ,yeliW :kroY weN( sisirC fluG eht dna rewoP rof tseuQ s,niessuH maddaS :etatS waltuO ehT ,oniloicS enialE ;)1991 lirpA ,detaroprocnI nalliMcaM :kroY weN( yhpargoiB lacitiloP A :niessuH maddaS ,istuaR iranI dna hsraK miarfE ..
731 .P ,)1989 ,yciloP tsaE raeN rof etutitsnI notgnihsaW ehT :.C.D ,notgnihsaw( 14 .oN ,srepaP yciloP etutitsnI notgnihsaW ehT ",noitcudorP snopaeW lacigoloiB dna lacimehC s'qarI :dehsaelnU eineG ehT" ,suraC hteS ..
10741-106 .pp ,)1987 ,.cnI luaP nageK dna egdeltuoR :kroY weN( shallotayA eht rednU narI ",cilbupeR cimalsI eht fo gnidnuoF ehT" ,oriH piliD ees osla ;336-335 .pp ,)1991 ,noitidE ht4 ,sserP ytisrevinU dravraH :AM ,egdirbmaC( yadoT dlroW barA ehT ",raW qarI-narI ehT" ,kloP mailliW ..
dnamth.bara-la-ttahs/199uj/moc.lanruojecnefed .www//:ptth>" ,seitaerT dna sraW fo yevruS A :barA-lA-ttahS" ,idheM .G.S )dteR( .loC ees ,droccA sreiglA 1975 eht ot pu dael taht stneve lacirotsih eht fo noitpircseD deliated a roF .165 .P ,shallotayA eht rednU narI ",raW fluG ehT" ,oriH<
16-13 .pp ,1997 hcraM ,egelloC ffatS dna dnammoC riA :lA ,esaB ecroF riA llewxaM ,sisehT s'retsaM ",tcilfnoC erutuF rof noitciderP A :qarI dna narI" ,)FASU( reivaX sicnarF rojaM.
26171.p ,dibI ,nagorB ..
81.p,<)0102qi+DICOD(dleifº:ydtsc/ drf?r /2yreuq/nib-igc/vog.col .2bewcl//:ptth> seidutS yrtnuoC ssergnoC fo yrarbiL ",82-1980 ,sevisneffO iqarI - qarI" .1
91dibI ..
902.p ,)1990 ,yciloP tsaE raeN rof etutitsnI notgnihsaW :.C.D ,notgnihsaW( 21 .oN ,srepaP yciloP etutitsnI notgnihsaW ",snopaeW cigetartS s'qarI :sbarA eht fo drowS ehT" ,tdatnesiE ekiM ..
1.p ,1989 ,6 yraunaJ ,)nodnoL( naidrauG ehT" ,sraeF .S.U fo ecruoS niaM smrA lacimehC fo esU s`qarI" ,reklaW nitraM.
24.p ,)1997 ,retneC lacideM ymrA deeR retlaW :.C.D ,notgnihsaW( erafraW lacigoloiB dna lacimehC fo stcepsA lacideM ,late ,znarF divaD dna ,ijufakaT tsenrE ,llediS kcirederF.
75-5 .pp ,)1996 ,noitidE ht6 ,ycnegA tnemamrasiD dna lortnoC smrA.S.U:C.D.notgnihsaW( snoitaitogeN eht fo seirotsiH dna stxeT stnemeergA tnemamrasiD dna lortnoC smrA :,locotorP aveneG ..
436.P ,)1996 remmuS-gnirpS( 3 weiveR noitarefilorpnoN ",setab-eD aveneG 1925 eht fo txetnoC eht ni CWC ehT" ,srednaZ lacsaP naeJ ..
67-5.pp ,stnemeergA tnemamrasiD dna lortnoC smrA ".locotorP aveneG" ..
78 .p ,.dibI ..
<mth.94-99s/mocsnu/stpeD/gro.nu.www> ,56.p ,1999 ,29 yraunaJ ,94/1999/2 licnuoC ytiruceS snoitaN detinU ,tnemamrasiD :tropeR/I erusolcnE ",emmargorP snopaeW lacimehC s'qarI fo noitacifireV eht fo sutatS.
7522.p .dibI ..
1A.p ,1989 ,31 yraunaJ ,tsoP notgnihsaW" ,tsaediM ot lacimehC yeK fo tropxE ot dekniL mriF dM ;laeD saG nosioP ni degrahC 2" ,enitnelaV reteP.
3-2 .pp ,<lmth.01ð 67222ð67222ðaicð62596O /19960626/ aic/scodssalced/ lim.dso.knilflug.www// :ptth>",raW qarI-narI ni esU WC".
163.p ,<lmth.03ðyadaað120596/19961205/fa/scodssalced/ lim.dso.knilflug.www//:ptth>",raW qarI-narI ehT :denraeL snosseL V ecroF ksaT" ..
173.p.. dibI ..
5583.53 .pp , raW fluG eht ni snopaeW lacimehC ,llirreT..
93U.p,)1984,6 hcraM( eporuE nretseW -ecivreS noitamrofnI tsacdaorB ngieroF ni ,1984 ,4hcraM ,041455DL ,hsilgnE ni noitaicossA sserP nodnoL ,deineD qarI ot snopaeW lacimehC fo elaS .1
3904 .p ,1984 ,19 hcraM ,keewsweN ,"?saG nosioP gnisU dadhgaB sI" dna ,1 .p ,1984 ,30 hcraM ,semiT kroY weN "saG evreN a fo esU eaaM siqarI yaS sediA .S.U" ,hsreH ruomyeS ,8 .p,1984 ,26 yraunaJ ,semiT selegnA soL ,raW ni saG dratsuM sesU yldetropeR qarI ,1.p,1984 ,5hcraM ,semiT kroY weN "smrA lacimehC :eussI raW fluG weN" mmaK yrneH ,4,P ,1984 ,7 hcraM ,semiT kroY weN ,saG nosioP fo esU revO noitasuccA .S.U sliassA qarI..
6614-65 .pp .1984 lirpA ,2085 .oN ,nitelluB etats fo tnemtrapeD ,1984 ,5 hcraM ,etatS fo tnemtrapeD :raW qarI - narI eht dna snopaeW lacimehC ..
5524.p ,raW fluG eht ni snopaeW lacimehC" ,llirreT ..
3034 p ,ssergnoC dlroW tsriF eht fo sgnideecorP ,snopaeW lacimehC fo seu eht gninrecnoC narI fo cilbupeR cimalsI eht yb snoitagellA etagitsevnI ot snoitaN detinU eht fo lareneG-yraterceS eht yb detnioppA stsilaicepS eht fo tropaeR ,sabbA natuoroF .3
2844.p ,)1986 lirpA( lanoitanretnI ygolonhceT ö esnefeD CBN ",narI ot yenruoJ :raW lacimehC ehT" ,nnuD reteP ..
198454 .26 hcraM ,snopaeW lacimehC fo esU eht gninrecnoC narI fo cilbupeR cimalsI eht yb snoitagellA etagitsevnI ot lareneG yraterceS eht yb detnioppA stsilaicepS eht fo tropeR ,16433 S tnemucoD ,licnuoC ytiruceS snoitaN detinU ..
3564.p ",raW lacimehC ehT" ,nnuD ..
774.p.<mth.01-95224-9524-aic -970409/0409 1997/aic/scodssalced/lim .dso.knilflug .www //:ptth> ?''1986 rebmevoN ,seunitnoC erafraW lacimehC :qarI-narI" ..
484p,<mth,01-61709/60626 aiC/flug /pri /grO .saF //:ptth> ",raW qarI - narI eht gniruD snopaeW lacimhC fo esU eht ni scitcaT dna ygetartS iqarI" ..
294.p ,lmth 90 -txtfgp 0422-950925-31 199610319610 /aid/scocssalced /lim. dso knilfluq .www//:ptth ,snopaeW lacimehC revileD ot ytilibapaC ecroF riA iqarI ..
7552.p" ,emmargorP snopaeW lacimehC s'qarI fo noitacifireV eht fo sutatS" ..
1562-11 .pp ,dehsaelnU eineG ehT ,suraC .;
36-35 pp ,)1991 ,ynapmoC nilffiM nothguoH :kroY weN( ybboL htaeD ehT ,namremmiT htenneK.
1 .p ,1991 ,4 tsuguA ,)nodnoL( tnednepednI ehT ",sterceS saG evreN s'maddaS" ,eikliW moT dna ,erytnicaM dlanoD ,elyoD dranoeL.
82.p,<)0104qi+DICOD(dleifº:ydtsc/drf?r /2yreuq/nib-igc/vog.col .2bewcl // :ptth> ,seidutS yrtnuoC ssergnoC fo yrarbiL ",87-1984 .noitirttA fo raW ehT - qarI" .1
992.P ,<lmth .01-72506 -aic.70296.7021.1996 /aiC/scodssalcedlliM .dso.knilflug.www //:ptth>",raW qarI-narI ni esU WC" ..
2113.p ,8 eton ,dehsaelnU eineG ehT ,suraC ..
223.p ,<lmth.01ðyadaað120596 /19961205/fa/ scodssalced /lim.dso.knilflug .www//:ptth> ",raW qarI-narI ehT :denraeL snosseL V ecroF ksaT" ..
233.p ,.dibI ..
243 .p ,<lmth.01ð63704ð63704ðaicð062596/ 19960626/aic/scodssalced/ lim.dso.knilflug.www//:ptth> ",raW qarI-narI ni esU WC" ..
5353.P ",raW fluG eht ni snopaeW lacimehC" ,llirreT .;
6 .P ,)1991 yraurbeF/yraunaJ( yciloP cigetartS sriaffA ngieroF dna esnefeD ",lanesrA terceS s'qarI" ,egroeGcM .J yevraH.
19A .p ,1998 ,11 hcraM ,tsoP notgnihsaW ",waS I tahW ,tneW I yhW" ,nedsoG enitsirhC.
196.p ",sterceS saG evreN S maddaS" ,eikliW dna ,erytnlcaM ,elyoD ..
4.p ,1991 ,25 yraunaJ semiT selegnA soL ",stceffE gnillihC s'erafraW lacimehC reffuS snareteV nainarI" ,ttocS ynnaJ5
.sraeF.S.U fo ecruoS niaM smrA lacimehC fo esU s'qarI" ,reklaW"
1627.p ,dibI ,emuH.8
137.P,)1687( 598/SER/S ,)1987( 598 noituloseR licnuoC ytiruceS .N.U ..
15147.p ,dibI ,emuH ..
15257.p ,dibI ..
1567.p ,dibI .3
77dibI ..
3787A .p.1998.24 hcraM ,tsoP nitgnihsaW ",snopaeW lacimehC fo esU seirceD .S.U" ,yawattO divaD ..
397A. p ,dibI .7
15408-153.pp ,dibI ,emuH ..
118.p ,1988 9 yaM9 ,1988/SER/S ,)1988( 612 noituloseR ..
16528.p ,dibI ,emuH ..
138.p ,1988 tsuguA26 ,1988/620/SER/S ,)1988( 620 noituloseR ..
57.P ",emmargorP snopaeW lacimehC s'qarI fo noitacifireV eht fo sutatS".
115.p,<lmth.0001-txt-iu-092596-aic-970613/19970825 /aic /scodssalced /lim .dsO .knil fluG .www //:ptth> ",ataD erafraW lacimehC iqarI"..
3425.p ,raW lacimehC ehT ,nnuD..
435 p,<lmth.mehbup/segap /egniw 26-123uj/dd/ac .no.dacO .www //:ptth>,)1996.egelloC s'gniK :nodnoL( lan ruoJ seidutS raW ",ecitcarPö yroehT -snopaeW lacimehC" .relleF.D.S ..
45<mth.01-72566/ 960702/aic/flug/pri/grO .saF.www//:ptth> 11.p ",raW qarI -narI eht ni esU snopaeW lacimehC fo snoitacilpmI dna tcpmI" ..
1455.p .dibI..
14.p ,1985 .24 enuJ rotinoM ecneicS noitsirhC ehT ",snopaeW lacimehC no noitcA ylemiT" dloztE samohT.
lmth.ga-000401/pn -uaerub /smra/labolg/www/vog.etatS .www//:ptth" ,puorG ailartsuA.
198675,24 yraurbeF ,)1986( 582/SER/S ,582 noituloseR ytiuceS N.U ..
685p ",raW qarI -narI eht ni esU snopaeW lacimehC fo snoitacilpmI dna tcapmI" ..
295 p ",raw qarI - narI eht gniruD snopaeW lacimhC fo esU eht ni scitcaT dna ygetartS iqarI ..
<mth.01ð73922/960702/aic/flug pri/gro.saf.www //:ptth>",narI htiw raW eht ni snopaeW lacimehC fo esU iqarI".
20316.p ,)1991 ,egdeltuoR :kroY weN( ;raW tsegnoL ehT ;oriH piliD ..
15.p ,1995 ,1 enuJ ,weiveR ecnegilletnI s'enaJ " ,smargorP erafraW lacigoloiB dna lacimehC-tropeR laicepS".
20136.p ,dibI ,oriH..
1746.P ,)1995( 6 tropeR laicepS ,weiveR ecnegilletnI s'enaJ " ,noitcurtseD ssaM fo snopaeW s'narI" ,llemhtaR werdnA ..
556 .p ,ecitcarP öyroehT ;snopaeW lacimehC ,relleF ..
149 .P ,)1994 ,ytisrevinU nwotegroeG :.C.D ,notgnihsaW( degnahC gnikamecaeP woH :qarI dna ,narI ,snoitaN detinU ehT ,emuH noremaC.