جنگ شهرها یا حمله عامدانه به اهداف غیرنظامی که در طول جنگ ایران و عراق بارها و به شدت رخ داده است، از منظر حقوق بین الملل تابع چه قوانین و مقرراتی است؟
مقاله:
نرگس انصاری
دانشجوی دکتری حقوق بینالملل
آن هنگام که جرقه ی جنگ زده میشود، شعله هایش نه تنها نظامیان، بلکه غیرنظامیان را نیز دربرمیگیرد. وقتی هدف نهایی هر یک از طرفین درگیری، پیروزی در صحنهی نبرد است، بهکارگیری همهی ابزارهای موجود و روشهای در دسترس برای دستیابی به آن هدف، در دستور کار دولتهای درگیر قرار میگیرد. با این حال، دیر زمانی است که وجدان بشری، بر این عقیده تکیه کرده است که هدف وسیله را توجیه نمیکند.
احترام به انسانیت و حفظ صلح و امنیت بینالمللی همواره دغدغهی جامعهی جهانی بوده که در اسناد مختلفی چون منشور ملل متحد[1] به آن اشاره شده است. با وجود آنکه در بند 4 مادهی 2 منشور از عدم توسل به زور بحث شده، لیکن این امر مانع بروز جنگ و خصومت نگردیده است. یکی از طولانیترین و دردناکترین جنگها، هشت سال جنگ ایران و عراق بود. در این جنگ که مرزها را درنوردید و به داخل شهرها کشیده شد، قواعد متعدد حقوق بینالملل نقض گردید. استفاده از گازهای شیمیایی، بمباران شیمیایی و همچنین بمباران مناطق شهری مواردی از زیر پا گذاشتن قواعد مذکور هستند. در این میان بمباران شهرها و هدف گرفتن اماکن و اشخاص غیرنظامی نقطهی اوج نقض حقوق بینالملل و در معنای جزئیتر، حقوق بشردوستانهی بینالمللی است. اما عراق با شروع این بمباران کدام قواعد را نادیده گرفته بود؟ آیا در حقوق بینالملل به صورت مشخص در این رابطه، حقوقی تدوین و یا تنظیم شده است؟
دولتها در هر دورهای تلاش کردند تا با توجه به تجربیات خود از جنگهایی که درگیر آنها بودهاند، حقوقی را مختص به روابط خصمانه تنظیم کنند. بدین ترتیب مجموعهای از قواعد تحت عنوان حقوق بشردوستانهی بینالمللی در طی زمان شکل گرفت. حقوق بشردوستانهی بینالمللی در مورد تمامی طرفهای هر مخاصمهی مسلحانه، صرف نظر از طرف آغازگر آن مخاصمه اعمال میشود.[2] این حقوق متضمن کلیهی مقرراتی است که ناظر بر حمایت از نوع بشر میباشد. حقوق بشردوستانه شامل همهی قواعد حقوق بینالملل است که به منظور رفتار با افراد –اعم از غیرنظامی یا نظامی، مجروح یا سالم- در مخاصمات مسلحانهی بینالمللی، تدوین شدهاند.[3] این حقوق شامل کنوانسیونهای مختلفی از جمله کنوانسیونهای چهارگانهی ژنو و کنوانسیون سلاحهای متعارف از یک سو و قواعد عرفی بینالمللی از سوی دیگر میشود.
به صورت سنتی، جنگ به سه حوزهی زمینی، دریایی و هوایی کشیده میشود.[4] یکی از راهبردهای نظامی برای پیروزی در مخاصمه که در هر سه حوزهی مذکور استفاده میشود ، بمباران است. بمباران راهبردی یا بمباران استراتژیک نوعی راهبرد نظامی است که درجنگهای تمام عیار با هدف شکست دادن کشور دشمن به وسیله از بین بردن توانایی اقتصادی و اراده مردم آن برای جنگ اتخاذ میشود. در این نوع بمباران با استفاده از بمب افکنهای استراتژیک، موشکهای دوربرد یا میانبرد یا جنگنده بمب افکنهای مجهز به سلاح اتمی به اهدافی که برای ظرفیت جنگی دشمن حیاتی هستند حمله میشود.[5] یکی از انواع بمباران راهبردی، بمباران هوایی است.
آن هنگام که برادران رایت هواپیما را اختراع کردند، شاید به ذهنشان نمیرسید روزی بشر با اتصال بمب، همنوعانشان را نشانه بگیرند. اولین بمباران هوایی در طول جنگ اول جهانی اتفاق افتاد. در سال 1915، دو عدد زپلین-نوعی کشتی هوایی- آلمانی، بر روی سه شهر انگلیس 24 بمب 50 کیلوگرمی و تعدادی بمب آتشزا ریختند.[6] این بمباران تنها نمونهای از حجم عظیم بمباران هوایی در طول جنگ اول و دوم جهانی است. بعد از جنگ جهانی نیز در جریان جنگ بین دو کره، جنگ ویتنام و درگیری اعراب و اسرائیل از این روش استفاده شد.
گرچه بمباران شهرها در جریان مخاصمات مسلحانه بینالمللی امری رایج است اما بمباران شهرهای ایران و به تبع آن شهرهای عراق که منجر به ایجاد اصطلاح «جنگ شهرها» شد، برای ما ایرانیان نمونهی کاملا ملموسی است. "در تعریف جنگ شهرها میتوان گفت: جنگ شهرها یکی از شیوههای بسیار موثر در اعمال تدبیر نظامی است که با بهرهگیری از نیروی هوایی (هواپیماهای شکاری بمبافکن، بالگردها و ...) و توپخانههای دوربرد و گاهی پایگاههای موشکی (اعم از کوتاهبرد، میانبرد یا دارای برد بلند) به منظور بمباران مناطق عمومی و مسکونی و اقتصادی نیروهای مقابل در حوزه غیررزمی و با هدف فرسایش اراده طرف مقابل و تحمیل اراده به او (جنگ روانی) صورت میگیرد."[7] برای بررسی ابعاد حقوقی این مفهوم، مطالعهی برخی اصول حقوق بشردوستانه اهمیت دارد.
جنگ و استفاده از نیروی نظامی بر طبق حقوق بشردوستانهی بینالمللی بر سه اصل ضرورت نظامی، تفکیک و تناسب قرار گرفته است.
اصل ضرورت نظامی بدان معنا است که در جنگ، هر متخاصمی تنها میتواند آن میزان و آن نوع از زور را به کار گیرد که برای شکست دشمن ضروری باشد. به عبارت دیگر، فرماندهان نظامی باید به شیوهای عمل نمایند که برای پیشبرد اهداف نظامی لازم است و البته این اطمینان را حاصل نمایند که عملشان با حقوق مخاصمات مسلحانه تعارض نداشته باشد. هدف نظامی مشروع آن است که مزیت قطعی نظامی را همراه داشته باشد.[8]
ماده 52 پروتکل اول الحاقی، شرایطی را برای حملهی نظامی در زمان جنگ بیان میکند از جمله آنکه، حمله باید "منحصر به اهداف نظامی" باشد و "مزیت قطعی نظامی" را به همراه داشته باشد. همچنین مقررات لاهه، "نابودی و یا ضبط اموال دشمن، مگر آنکه چنین تخریب و یا مصادرهای بر اساس ضروریات جنگ حیاتی باشد" را ممنوع کرده است[9]. ماده 8 اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری، با بیان آنچه که در ماده 23 مقررات لاهه آمده است، آن را مصداقی از جنایت جنگی نامیده است.
اصل دیگر، تفکیک است. اصل تفکیک و مصونیت غیرنظامیان یکی از قدیمیترین اهداف اساسی قواعد امری و عرفی حقوق بشردوستانه را تشکیل میدهد که صرف نظر از ویژگی بینالمللی یا غیربینالمللی مخاصمهی مسلحانه قابل اعمال هستند. این اصل در واقع تنظیم کنندهی نحوه استفاده از تسلیحات در درگیریهای مسلحانه است. بر اساس اصل تفکیک که یک اصل بنیادین و تثبیت شده در حقوق بینالملل موضوعه و عرفی میباشد، افراد و اهداف غیرنظامی نه تنها نباید مستقیما مورد حمله نظامی واقع شوند؛ بلکه درحمله به اهداف نظامی نیز باید آنچنان دقتی به عمل آورد که آن اهداف (غیرنظامیان) مورد صدمه و آسیب واقع نشوند.[10] هدف از این تمایز، کاهش آسیب به غیرنظامیان و اموال آنان است. فرماندهان موظف هستند تا پیش از دستور حمله، این تمیز را انجام دهند. همچنین این اصل به دنبال جلوگیری از حملات کورکورانه میباشد.
اصل 48 پروتکل اول الحاقی مقرر کرده است که طرفین درگیری "در هر زمان بین جمعیت غیرنظامی و نظامی، اموال غیرنظامی و نظامی تمایز قائل شوند".
ماده 52 اهداف نظامی را بدین شکل تعریف میکند: "اهدافی که از لحاظ ماهیت، مکان، هدف و یا کاربرد، سهم موثری را در اقدام نظامی دارند؛ اهدافی که انهدام، ضبط و یا خنثی سازی تمام و یا بخشی از آنها، در شرایط خاص زمان حمله، یک مزیت نظامی قطعی را ارائه دهد".
ماده 51 با تمرکز بر جمعیت غیرنظامی در مجاورت میدان نبرد، طرفین را ملزم به کسب این اطمینان مینماید که "جمعیت و افراد غیرنظامی در برابر خطرات ناشی از عملیاتهای نظامی از حمایت کلی برخوردارند" و همچنین "هدف حمله قرار نمیگیرند". به علاوه این ماده حملات کورکورانه را تعریف و ممنوع میکند.[11]
اصل مهم بعدی تناسب است. اگرچه اصطلاح تناسب به طور مشخص در پروتکل الحاقی اول ذکر نشده است اما میتوان آن را در شق ب، بند 5، ماده 51[12] پیدا نمود که آسیب های اتفاقی مورد انتظار و خسارات ناخواسته به شهروندان و اموال غیرنظامی را، بیش از میزان پیش بینی شده در اهداف نظامی، ممنوع میکند.
مادهی 57، بند 2، شق الف بند (3)[13] قاعدهی تناسب را تکرار کرده و فرماندهی نظامی را از عدم توجه به آن منع میکند.
این اصل در پروتکل 2 و پروتکل اصلاحی 2 منضم به کنوانسیون برخی سلاحهای متعارف نیز گنجانده شده است. علاوه بر این به موجب اساسنامهی دیوان کیفری بینالمللی "حملهی عمدی با علم به اینکه چنین حملهای بهطور ضمنی باعث اتلاف جان و یا آسیب رساندن به غیرنظامیان یا صدمه زدن به اموال غیرنظامی میشود... و به وضوح زیاده بر مزیت نظامی مستقیم و عینی مورد انتظار است"[14]، جنایت جنگی در درگیریهای مسلحانهی بینالمللی است.[15]
برای سنجش تناسب باید دو مورد را با یکدیگر مقایسه و به تعادلی مناسب دست پیدا نمود؛ اولا خسارات و تلفات جانبی غیرنظامی احتمالی در اثر حمله و دوم، مزیت نظامی که در پی آن، هدف را مورد حمله قرار میدهند.
با عنایت به مطالب مذکور نکتهی قابل توجه و مشترک در همهی اصول، بحث حمایت از غیرنظامیان است. در واقع با هیچ توجیهی حتی بحث ضرورت نظامی، نمیتوان مناطق مسکونی و یا به طور کلی غیرنظامیان را هدف قرار داد.
آنچه که در رابطه با پنج دورهی جنگ شهرها حساسیت ایجاد میکند، بمباران عمدی افراد و اموال غیرنظامی است. زمانی بمباران هوایی در راستای هدف قرار دادن انبارهای نظامی و یا به طور کلی نقاط نظامی طرف درگیری در دستور کار قرار میگیرد، در این حالت حتی اگر عملیات نظامی منتج به تلفات غیرنظامی شود، این امر تحت عنوان تلفات جانبی و غیرقابل پیشبینی قرار گرفته و مسئولیتی را برای دولت هدفگیرنده به همراه نخواهد داشت. اما در جنگ شهرها هدف اصلی غیرنظامیان هستند که با هیچ کدام از اصول حقوق بشردوستانهی بینالمللی همخوانی ندارد.
[1] در مقدمه منشور ضمن تاکید بر "...ایمان خود به حقوق اساسی بشر و به حیثیت و ارزش شخصیت انسانی..."، در بیان اهداف منشور آمده است: "متحد ساختن قوای خود برای نگاهداری صلح و امنیت بین المللی"
[2] حقوق بشردوستانه در مخاصمات مسلحانه، ویراستهی دیتر فلک، ترجمهی قاسم زمانی و دیگران، موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، تهران، 1387، ص 19
[3] همان، ص29
[4] امروزه بحث جنگ در فضای سایبری و همچنین جنگ روباتهای خودمختار(انسان خارج از میدان نبرد) مطرح است. برای اطلاعات بیشتر ر.ک:
جمشید، ممتاز، شایگان، فریده، حقوق بینالملل بشردوستانه در برابر چالشهای مخاصمات مسلحانهی عصر حاضر، موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، تهران، 1393
انصاری، نرگس، روباتهای نظامی و چالشهای پیش رو در حقوق جنگ، پایاننامهی کارشناسی ارشد، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، 1393
[5] بمباران راهبردی، http://www.cloob.com/c/tjhizat_nezami/116878160 ، آخرین بازدید، 3 آبان 94
[6] On this day in history in 1915, German zeppelins bombed Britain، http://www.wardsbookofdays.com/19january.htm ، آخرین بازدید: 3 آبان 94
[7] یحیوی، سید حسن، "جنگ شهرها"، فصلنامه تخصصی مطالعات دفاع مقدس، سال دهم، شماره 36، بهار 1390، ص 26
[8]Kastan, Benjamin N. (2013)."Autonomous Weapons Systems: A Coming Legal 'Singularity'?", Journal of Law, Technology and Policy, 55
[9]ماده 23 (ز) مقررات لاهه
[10]قرباننیا، ناصر،اخگری بناب، نادر (1390). "عدم مشروعیت کاربرد سلاح هستهای در پرتو اصل تفکیک (با رویکرد اسلامی)، حقوق اسلامی ،سال هشتم، (٢٨)، 77
[11]بر اساس ماده (۴) ماده ۵١ پروتکل الحاقی اول به کنوانسیونهای ژنو، حملات کورکورانه ممنوع بوده و این ممنوعیت شامل موارد زیر میشود:
الف) حملههایی که علیه یک هدف نظامی به خصوص صورت نگیرد؛
ب) حملههایی که با استفاده از روشها یا وسایل جنگی صورت گیرد که نتوان آن را علیه یک هدف نظامی به خصوصی به کار گرفت؛
ج) حملههایی که در آن از روشها یا وسایل جنگی استفاده میشود که اثرهای کاربردی آن را نمیتوان طبق مقررات پروتکل حاضر محدود ساخت.
د) در نتیجه، در هریک از این قبیل موارد، این حملات از نوعی است که اهداف نظامی و افراد یا اموال غیرنظامی را بدون تفکیک از یکدیگر مورد اصابت قرار میدهند.
ه) علاوه بر سایر موارد، انواع حملههای مذکور در زیر، در زمره حملههای کورکورانه بهشمار میآیند:
1) حمله از طریق بمباران با هر روش و وسیلهای که تعدادی هدف نظامی مشخص و مجزا درون یک شهر، قصبه، روستا یا ناحیه دیگری را که تجمع مشابهی از افراد و اموال غیرنظامی در خود جای داده است، به عنوان یک هدف نظامی واحد قلمداد میکند؛
2) حملهای که انتظار میرود به طور اتفاقی موجب صدمه جانی به افراد غیرنظامی، مجروح شدن آنها و وارد آوردن خسارت به اموال غیرنظامی یا مجموعهای از آنها گردد که نسبت به مزیتهای نظامی مشخص و مستقیمی که پیش بینی شده است زیاده از حد باشد.
[12]"احتمالا آن حملات موجب نابودی حیات غیرنظامیان، آسیب به آنها، خسارت به اهداف غیرنظامی و یا ترکیبی از آنها شوند که در ارتباط با مزیت نظامی قطعی و مستقیم پیش بینی شده، فاحش و افراطی هستند."
[13]"از به راه انداختن هر حملهای که آسیب و خسارت تصادفی آن به جمعیت و اهداف غیرنظامی انتظار میرود و در ارتباط با پیشرفت نظامی مستقیم و ملموس مورد نظر، فاحش و افراطی باشد، خودداری کند."
[14]ماده 8(2)(ب)(4)
[15]هنکرتز، ژان ماری؛ دوسوالد بک، لوئیس (1387). حقوق بین المللی بشردوستانه عرفی، ترجمه دفتر امور بینالملل قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران و کمیته بینالمللی صلیب سرخ، تهران: انتشارات مجد، ص 122