به مناسبت سالروز عملیات طریق القدس؛

چند کیلومتر سینه خیز و کلاغ پر و پا شتری به جلو رفتیم. درست در تیر رس تیربارها، مخصوصا در ۲۰۰ متری دپوی اول دشمن، معجزه مهمی که اتفاق افتاد این بود؛ تیرها می آمد و در ۵ سانتی بدن های ما بخار می شد، هوا می شد، مثل اینکه خداوند یک دیوار ما بین بدن های ما و تیر آنها کشیده بود.

 

به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، پس از عملیات ثامن‌الائمه (ع)، سرهنگ علی صیاد شیرازی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش منصوب شد. انتخاب وی که در زمان بنی‌صدر به جرم همکاری با سپاه، مغضوب واقع‌شده بود، در کنار فرمانده جدید سپاه (محسن رضایی)، نزدیکی بیشتر دو سازمان ارتش و سپاه را موجب شد و این امکان به وجود آمد که فرماندهان سپاه و ارتش، طرح عملیاتی جدید موسوم به کربلا را طراحی کنند.

عملیات طریق‌القدس که با هدف آزادسازی بستان و رسیدن به مرز در چزابه، در جبهه جنوبی و منطقه عملیاتی بستان از تاریخ ۸/۹/۱۳۶۰ آغاز و تا ۱۳/۹/۱۳۶۰ ادامه یافت، اولین مرحله از این طرح محسوب می‌شود.

ویژگی اصلی عملیات طریق‌القدس، گذشتن از زمین‌های رملی غیرقابل‌عبور در شمال منطقه عملیاتی بود که سبب غافل‌گیری دشمن شد.

با موفقیت در محور شمالی، موقعیت نیروهای عراقی مستقر در محور جنوبی نیز متزلزل شد و عملیات این محور هم به پیروزی رسید. در این عملیات کلیه اهداف تأمین شد. شهر بستان و تنگه مهم چزابه آزاد شد.

همچنین تصرف چزابه سبب شد که اتصال قوای دشمن در غرب کرخه و غرب کارون گسسته شود. بدین ترتیب توان ارتش عراق در جنوب تجزیه شد و زمینه مناسب برای پیروزی عملیات فتح المبین پدید آمد.

 

ماجراهای شب اول عملیات

پس از سپری شدن لحظاتی از آغاز عملیات و یورش بی‌امان رزمندگان به قلب مواضع دژ مانند دشمن، رحیم صفوی، فرمانده محور شمالی درصدد برقراری تماس با فرماندهان تیپ‌های ۱۴ امام حسین (ع) و ۳۴ امام سجاد (ع) برمی‌آید تا از وضعیت نیروهای خط‌شکن آنان مطلع شود.

در محور شمالی از یک‌سو، رزمندگان تیپ ۱۴ امام حسین (ع) با آرامش راهشان را میان رمل‌ها و تپه‌های رملی بازکرده، جاده پیروزی و ادامه آن جاده فانوس را پشت سر گذاشته و به افق‌های دورتر چشم دوخته‌اند و باایمان و اخلاص و تلاشی وصف‌ناپذیر در حال پیشروی‌اند و از سوی دیگر، نیروهای موج اول خط‌شکن تیپ ۳۴ امام سجاد (ع) نظیر گردان امام حسین (ع)، بعد از رویارویی با دشمن و تشدید آتش تیربارهای او متوقف‌شده‌اند.

نیروهای گردان یا مهدی (عج) و گردان امام حسن (ع) نیز با سایر گردان‌های تیپ ۳۴ امام سجاد (ع) هم‌زمان از ساحل شمالی رودخانه کرخه و روستاهای صالح حسن، بیت حاجی و شحیطیه وارد عمل شده‌اند.

پیشروی با حرکت دسته‌جمعی نیروهای تک ور شروع می‌شود. درحالی‌که عراقی‌ها هنوز در انتظار آتش تهیه به سر می‌برند، نیروهای موج اول با گام‌های استوار به‌سوی دپوی اول خاک‌ریز عصا شکل می‌روند. دویست متری دپوی اول، عراقی‌ها از حضور رزمندگان اسلام مطلع می‌شوند و با پرتاب خمپاره و شلیک منور و تیراندازی با انواع سلاح‌ها، برای جلوگیری از پیشروی رزمندگان تلاش می‌کنند.

نیروهای خط‌شکن که تا این زمان بااحتیاط و به آهستگی مسیر را می‌پیمودند، در چنین وضعیتی که دشمن هشیار شده است، دیگر تأمل را جایز نمی‌دانند. آنان می‌کوشند با افزایش سرعت، مسافت باقی‌مانده را طی کنند و خود را به مواضع دشمن برسانند. در این دقایق فقط با سرعت عمل می‌توان به نتایجی دست‌یافت.

در این میان شماری از نیروها براثر برخورد ترکش خمپاره‌ها یا گلوله به شهادت می‌رسند و در پنجاه متری دپوی اول نیز تعدادی دیگر از نیروها روی مین می‌روند و به شهادت می‌رسند. عده‌ای نیز براثر انفجار مین مجروح می‌شوند.

در این وضعیت پیشروی نیروهای موج اول تیپ 34 امام سجاد (ع) متوقف می‌شود درحالی‌که خبری از فرمانده گردان پیشرو در دست نیست و سازمان آن ازهم‌پاشیده است.

 

رشادت فرمانده تیپ ۳۴ امام سجاد (ع)

هنوز دقایقی از شروع عملیات نگذشته است. دیگر بیش از این درنگ جایز نیست، نیروها باید به هدف برسند. عباس کردآبادی؛ فرمانده تیپ ۳۴ امام سجاد (ع) که اوضاع را این‌چنین بحرانی می‌بیند، مقر هدایت عملیات را ترک می‌کند و اختیارش را در حضور رحیم صفوی به رضا حبیب‌اللهی جانشین تیپ، می‌سپارد و سراسیمه خود را به خط اول می‌رساند.

یکی از هم‌رزمان کردآبادی وقایع آن ساعت را این‌گونه توصیف می‌کند:

با شروع عملیات، عباس مانند نیروهای تک‌تیرانداز، خود راهی میدان مین و معبرهای موجود شد. عباس سوار بر جیپ در میان گردان‌های پرقدرت تیپ ۳۴ امام سجاد (ع) به چپ و راست می‌رفت و آن‌ها را به هجومی بی‌امان تشویق می‌کرد.

عباس کردآبادی با توجه به توان کم‌نظیری که در فرماندهی دارد و همچنین آشنایی دقیقی که به منطقه عملیاتی دارد، فرماندهان گردان‌هایش را به کانال نفوذی هدایت می‌کند. کمک او به نیروهای واحدهای اطلاعات عملیات و گردان تخریب، تا اندازه زیادی معابر را برای عبور مناسب رزمندگان خط‌شکن مهیا می‌کند.

اوضاع رو به بهبودی می‌رود و نوید وضعیت امیدوارکننده و ثمربخشی را می‌دهد، اما به‌یک‌باره حدود ساعت ۴۵ دقیقه بامداد، توقف و سکونی در محدوده عملیاتی تیپ ۳۴ امام سجاد (ع) ایجاد می‌شود.

 

عباس رفت پیش ارباب!

در هماورد آب‌وآتش، به ناگاه براثر دو انفجار هم‌زمان، دو پیکر در میدان مین در خون خود می غلطند و آرام می‌گیرند. رزمندگان گردان امام حسین (ع) در تلاش اندتا هویت این دو شهید را تشخیص دهند و سرانجام با حضور یکی از فرماندهان و جانشین گروهان های گردان امام حسین (ع)، هویت اولین شهیدان مشخص می‌شود.

آنان این عبارت را فریادگونه پشت بی‌سیم اعلام می‌کنند که فرمانده تیپ ۳۴ امام سجاد (ع) و بی‌سیم‌چی‌اش شهید شده‌اند.

پس‌ازاین حادثه سیر پیشروی رزمندگان در قلب مواضع دشمن دوباره کند می‌شود و همه محاسبات قبلی به هم می‌ریزد.

از سوی دیگر فرمانده تیپ ۱۴ امام حسین (ع)؛ حسین خرازی که خیل عظیمی از نیروهای چابک یگان خود را در دو محور به‌سوی توپ‌خانه و عمق مواضع دشمن گسیل کرده است، از احتمال ناهماهنگی تیپ ۳۴ امام سجاد (ع) و عدم الحاق رزمندگان دو تیپ و احتمال دور خوردن نیروهایش به‌شدت نگران است.

رضا (حبیب‌اللهی) لحظه‌ای مکث می‌کند. صدای خش‌خش بی‌سیم توی رمل‌ها می‌پیچد. رضا که حسین را بهتر از هرکس دیگری می‌شناسد با جواب خود، همه را به عالم دیگری می‌برد:

به گوشم حسین جون، عباس رفت پیش ارباب! اینجا اوضاع خوبه، ما خط اول رو شکستیم.

 

انتصاب حبیب‌اللهی به فرماندهی تیپ ۳۴ امام سجاد (ع)

در پی شهادت عباس، ارتباط بین نیروهای عمل‌کننده تیپ ۳۴ امام سجاد (ع) با قرارگاه هدایت عملیات در محور شمال کرخه قطع می‌شود.

در این وضعیت و با توجه به‌ضرورت هماهنگی میان رزمندگان دو تیپ ۱۴ و ۳۴ رضا حبیب‌اللهی جایگزین شهید کردآبادی می‌شود و وی خود را به محل درگیری در خط مقدم می‌رساند. تا از نزدیک رزمندگان را هدایت و مشکلات عملیاتی را برطرف کند.

 

طلیعه فرج و امید

حضور مستقیم رضا حبیب‌اللهی یکی از فرماندهان برجسته و کارآزموده در خط مقدم، بلافاصله انسجام را به اردوگاه تیپ ۳۴ امام سجاد (ع) بازمی‌گرداند و با هدایت او نیروها روانه خاک‌ریز دشمن می‌شوند.

هنوز ساعتی از آغاز عملیات نگذشته است که اخبار امیدوارکننده جای خبرهای ناامیدکننده دقایق قبل را می‌گیرند.

شب اول عملیات طریق‌القدس که رزمندگان تیپ ۳۴ امام سجاد (ع) در محور شمال کرخه و در منطقه شحیطیه به خاک‌ریز عصا شکل هجوم می‌آورند، حماسه‌هایی خلق می‌کنند که برای همیشه ماندگار می‌ماند.

 

تیرهایی که بخار می‌شدند

یکی از رزمندگان، وقایع آن شب را برای فرمانده خود این‌چنین تشریح کرده است:

حمله ما از طرف شحیطیه بود. از سمت راست جاده به‌طرف دپوی اول دشمن درحرکت بودیم. چند کیلومتر سینه‌خیز و کلاغ‌پر و پا شتری به جلو رفتیم. درست در تیررس تیربارها، مخصوصاً در ۲۰۰ متری دپوی اول دشمن، معجزه مهمی که اتفاق افتاد این بود؛ تیرها می‌آمد و در ۵ سانتی بدن‌های ما بخار می‌شد، هوا می‌شد، مثل‌اینکه خداوند یک دیوار مابین بدن‌های ما و تیر آن‌ها کشیده بود و از همه مهم‌تر این بود؛ معلوم نشد خاک‌ریز به آن محکمی و با آن تشکیلات چطور گرفته شد. هنوز ساعتی از عملیات نگذشته بود که دپوی اول دشمن سقوط کرد. فقط چندنفری از نیروهای ما در میدان مین شهید شدند.

 

منبع:

۱-جمعی از نویسندگان، اطلس جنگ ایران و عراق، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ چهارم ۱۳۹۹، صفحه ۴۷

۲-رزاق زاده، امیر، نبرد طریق‌القدس، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۳۹۱، صفحات ۵۱۸، ۵۱۹، ۵۲۰، ۵۲۱، ۵۲۲، ۵۲۸

لینک کوتاه :
کد خبر : 2300

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال

  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245