شهید سید مرتضی آوینی نویسنده، منتقد، روزنامهنگار و مستندساز دفاع مقدس است که مستندهایی بهیادماندنی از دفاع مقدس برجای گذاشت و در کنار توجه عینی به مصداقها، هم روایت ساز و هم روایتپرداز جنگ بود.
20فروردینماه سالروز شهادت سید مرتضی آوینی، سید شهیدان اهلقلم است. شهید آوینی نویسنده، منتقد، روزنامهنگار و مستندساز دفاع مقدس است که مستندهایی بهیادماندنی از دفاع مقدس برجای گذاشت و در کنار توجه عینی به مصداقها، هم روایت ساز و هم روایتپرداز جنگ بود.
شهید سید مرتضی آوینی در شهریور سال 1326 در شهر ری متولد شد تحصیلات ابتدایی و متوسطهی خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند و سپس به عنوان دانشجوی معماری وارد دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد او از کودکی با هنر انس داشت؛ شعر میسرود داستان و مقاله مینوشت و نقاشی میکرد تحصیلات دانشگاهیاش را نیز در رشتهای به انجام رساند که به طبع هنری او سازگار بود ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی معماری را کنار گذاشت و به اقتضای ضرورتهای انقلاب به فیلمسازی پرداخت.
شهید آوینی در مصاحبهای میگوید: «اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است... با شروع انقلاب تمام نوشتههای خویش را - اعم از تراوشات فلسفی، داستانهای کوتاه، اشعار و... - در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که "حدیث نفس" باشد ننویسم و دیگر از "خودم" سخنی به میان نیاورم... سعی کردم که "خودم" را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد، و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار ماندهام. البته آنچه که انسان مینویسد همیشه تراوشات درونی خود اوست همهی هنرها اینچنین هستند کسی هم که فیلم میسازد اثر تراوشات درونی خود اوست اما اگر انسان خود را در خدا فانی کند، آنگاه این خداست که در آثار او جلوهگر میشود حقیر اینچنین ادعایی ندارم ولی سعیم بر این بوده است."»
شهید آوینی فیلمسازی را در اوایل پیروزی انقلاب با ساختن چند مجموعه دربارهی غائلهی گنبد (مجموعهی شش روز در ترکمنصحرا)، سیل خوزستان و ظلم خوانین (مجموعهی مستند خان گزیدهها) آغاز کرد.
آوینی با شروع جنگ و محاصره بندر خرمشهر به این شهر رفت و با یاری همکارانش فیلم «فتح خون» را ساخت. سپس مجموعه «حقیقت» را برای شهر آبادان تهیه کرد.
شهید آوینی پسازآن مشهورترین مجموعه تلویزیونی خود به نام «روایت فتح» را ساخت که از سال 64 از تلویزیون پخش شد. این مستند چهره واقعی جبهههای جنگ را نشان میداد که آوینی خود متن این فیلمها را میساخت و گویندگی آن را نیز خودش انجام میداد.
سالهای 1368 تا 1372 دوران اوج فعالیت مطبوعاتی شهید آوینی است. آثار او در طی این دوره نیز موضوعات بسیار متنوعی را شامل میشود. او در کنار تألیف مقالات تئوریک درباره ماهیت سینما و نقد سینمای ایران و جهان، مقالات متعددی در مورد حقیقت هنر، هنر و عرفان، هنر جدید اعم از رمان، نقاشی، گرافیک و تئاتر، هنر دینی و سنتی، هنر انقلاب و... تألیف کرد که در ماهنامهی «سوره» به چاپ رسید. طی همین دوران در خصوص مبانی سیاسی. اعتقادی نظام اسلامی و ولایتفقیه، فرهنگ انقلاب در مواجهه با فرهنگ واحد جهانی و تهاجم فرهنگی غرب، غربزدگی و روشنفکری، تجدد و تحجر و موضوعات دیگر تفکر و تحقیق کرد و مقالاتی منتشر نمود.
اواخر سال 1370 «موسسهی فرهنگی روایت فتح» بهفرمان مقام معظم رهبری تأسیس شد تا به کار فیلمسازی مستند و سینمایی دربارهی دفاع مقدس بپردازد و تهیهی مجموعهی روایت فتح را که بعد از پذیرش قطعنامه رهاشده بود ادامه دهد. شهید آوینی و گروه فیلمبرداران روایت فتح سفر به مناطق جنگی را از سر گرفتند و طی مدتی کمتر از یک سال کار تهیهی شش برنامه از مجموعهی ده قسمتی «شهری در آسمان» را به پایان رساندند و مقدمات تهیهی مجموعههای دیگری را دربارهی آبادان، سوسنگرد، هویزه و فکه تدارک دیدند. شهری در آسمان که به واقعهی محاصره، سقوط و بازپسگیری خرمشهر میپرداخت در ماههای آخر حیات زمینی شهید آوینی از تلویزیون پخش شد، اما برنامهی وی برای تکمیل این مجموعه و ساختن مجموعههای دیگر با شهادتش ناتمام ماند.
شهید مرتضی آوینی در روز جمعه بیستم فروردین سال 1372 هنگامیکه برای تولید مجموعهای جدید از «روایت فتح» به فکه، منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی به همراه گروه رفته بود، براثر انفجار مین به شهادت رسید.
نحوه شهادت سید مرتضی آوینی
حاج سعید قاسمی در خصوص نحوه شهادت شهید آوینی میگوید: با گروه روایت فتح و سید مرتضی رفته بودیم فکه برای تهیه مستند، باآنکه مسیر را خوب میشناختیم و بارها رفته بودیم، راه را گم کردیم، ناگاه پای بچهها روی مین رفته انفجاری صورت گرفت، یک مین والمری منفجر شد و سید مرتضی و یزدانپرست به زمین افتادند، خود من هم مجروح شدم، گیج و شوکه شده بودم؛ اصغر بختیاری آمد بالای سر سید مرتضی و گفت نترسید آقا سید چیزی نشده!
سید مرتضی خیلی راحت برگشت گفت: اصغر جان از چی بترسم ما برای همین حرفها آمدیم، (خیلی تو پر و راحت و نه از نقش بازی کردن) شروع کردیم با بند کفش و کمربند پای او را بستن.
قاسم دهقان آمد با استفاده اورکت و نبشیها در منطقه و بستن زیپ آنها دو برانکارد درست کرد؛ تا سید مرتضی و یزدانپرست را به عقب منتقل کنیم؛ یک ترکش به چشم یزدانپرست خورده بود؛ آمدم ناگاه آن را دربیاورم دیدم اذیت میشود و گفت چیکار میکنی ولش کن بگذار باشه، هم او آرامش عجیبی داشت هم سید مرتضی که 150 تا ترکش خورده بود و سوراخسوراخ شده بود؛ (مین والمری هزار و سیصد چهارصد ساچمه دارد که به اطراف پخش میکند و همیشه همراه با درد و عذاب است)
سید را روی برانکارد گذاشتیم؛ گفت چکار میکنید کجا میبرید؟؛ گفتیم بالاخره باید برویم از منطقه؛ گفت ولم کنید بگذارید همینجا باشم!!!
چند کیلومتر داخل منطقه جنگی بودیم باآنکه منطقه پر از مین بود ما بدون شناخت مسیر ایمن سراسیمه آنها را جابجا کردیم!
پای سید مرتضی بریده شده بود و با رگ و مویرگها آویزان بود؛ سه چهار بار پای او رفت زیر پای من؛ پا کشیده شد اینها، بیشباهت به صحنه کربلا و حضرت ابوالفضل نبود...؛ دیدم دارم اذیت میشوم چشمم را بستم پا رو آوردم گذاشتم روی سینه سید؛ مرتضی گفت: چکار میکنی؟ ولش کن ... بعد تو این حال و هوا مرتضی مادرش را صدا میزد و میگفت یا فاطمه زهرا یا فاطمه زهرا ... بعد سه مرتبه این دعا را زمزمه میکرد (اللهم اجعل مماتی شهادت فی سبیلک) این خون همینطور داشت میریخت و او بیقرار میشد؛ برانکارد کوچک بود، سر سید میافتاد پایین او نمیتوانست راحت نفس بکشد در حالی ما حواسمون نبود و فقط سعی میکردیم با نبشی و برانکارد دستساز الکی او را جابجا کنیم؛ اینجا دیگه مرتضی تحمل نکرد و ناگاه سرش را بالا آورد و گفت خدا همه گناهان من را ببخش و من را شهید کن!
این آخرین ذکر سید بود و بعدازاین دیگر رفت به اغماء ...
تا آنکه آوردیم داخل ماشین؛ بهسرعت برگشتیم عقب؛ بعد چهل دقیقه رسیدیم اولین اورژانس صحرایی بردنش سید و یزدانپرست را داخل؛ برای تنفس مصنوعی؛ ولی دیگر جواب نداد ...
تألیفات شهید آوینی
کتاب «حکومت فرزانگان» آوینی شامل ۳ مقاله «رأی اکثریت»، «آزادی عقیده» و «مساوات» است.
روایت محرّم (فتح خون) شامل ۱۰ مقاله «آغاز هجرت عظیم»، «کوفه»، «مناظره عقل و عشق»، «قافله عشق در سفر تاریخ»، «کربلا»، «ناشئه الیل»، «فصل تمییز خبیث از طیب (اتمام حجت)»، «غربال دهر»، «سیاره رنج» و «تماشاگه راز» است.
کتاب «درباره امام خمینی (ره)» شامل ۹ مقاله «داغ بی تسلّی»، «دهه شصت و امام خمینی»، «امام (ره) و حیات باطنی انسان»، «فراق یار نه آن میکند که بتوان گفت»، «هنر، تاریخ و میثاق ولایت»، «انتظار»، «ای عزت ممثّل»، «آن سان که تو رفتی» و «فار التّنّور» است.
«مبانی حکومت دینی» شهید آوینی شامل ۵ مقاله «بنیان سفسطه بر باد است»، «گرداب شیطان»، «اسلامیت یا جمهوریت»، «پروسترویکای اسلامی وجود ندارد» و «وفاق اجتماعی» است.
«آینده بشریت» شامل ۷ مقاله «آغازی بر یک پایان»، «آخرین دوران رنج»، «بشر در انتظار فردایی دیگر»، «دولت پایدار حق»، «ایمان منجی جهان فردا»، «نظم نوین جهانی و راه فطرت» و «تجدید و تجدد» است.
«سیطره بر جهان» متشکل از ۵ مقاله «در برابر فرهنگ واحد جهانی»، «صلیبی از خون سرخ»، «ارتش متحد اسلامی»، «انفجار اطلاعات» و «تکنولوژی ارتباطات» است.
«پیرامون روشنفکری» متشکل از ۱۱ مقاله «وقتی روشنفکران وارث انقلاب میشوند ...»، «یک هشدار»، «آفات غرضورزی»، «حلزونهای خانهبهدوش»، «ژورنالیسم حرفهای»، «کانون کدام نویسندگان؟»، «از مایکل جکسون تا شهرنوش پارسیپور»، «انقلاب اسلامی و اوتوپیای غربزدگان»، «روشنفکران و معاصر بودن»، «تحلیل آسان» و «تجدد یا تحجر؟» است.
کتاب «هنر و ادبیات» شامل ۶ مقاله «ادبیات آزاد یا متعهد؟»، «آزادی قلم»، «جنگ در آینه نقاشی متعهد»، «منشور تجدید اهل هنر»، «رمان و انقلاب اسلامی» و «آیا تئاتر زنده میماند؟» است.
شهید آوینی در کتاب «پیرامون شعر» در ۵ مقاله «غزال غزل»، «ختم ساغر»، «راز و رمز»، «شعر و جنون» و «یاد بهشت و نوحه انسان در فراق» شعر را موردبررسی قرار میدهد.
کتاب «فرهنگ و تهاجم فرهنگی» آوینی شامل ۷ مقاله «فرهنگ یا فرهنگ توسعه؟»، «رستاخیز جسم و جان»، «تکرار مکررات»، «ویدئو در برابر رستاخیز تاریخی انسان»، «یادداشتی ناتمام در باب هویت و حقیقت انسان»، «زبان و فضا» و «چرا روشنفکران مورد اتهام هستند؟» است.
«مقالات سینمایی آوینی» شامل ۶ مقاله «آینه جادو»، «جذابیت در سینما»، «جادوی پنهان و خلسه نارسیسی»، «مونتاژ بهمثابه معماری سینما»، «فرزندان انقلاب در برابر عرصههای تجربه نشده سینما» و «رمان، سینما و تلویزیون» است.
شهید آوینی ۷۸ مقاله در «نگاشتههایی برای متن فیلم» به یادگار گذاشته است.
مجموعه اول «روایت فتح» آوینی شامل ۱۳ مقاله «شب عاشورایی»، «پاتک روز چهارم»، «تاریخسازان چه کسانی هستند؟»، «سقوط»، «دو سال قبل»، با شیر مردان هوانیروز»، «حزبالله»، «تجدید پیمان»، «عروج»، «سربازان امام زمان»، «ضیافت»، «رمز پیروزی» و «راه قدس از کربلا» است.
مجموعه دوم «روایت فتح» شامل ۱۶ مقاله «حنابندان»، «دروازه قرآن»، «بهسوی معشوق»، «پیام بسیجی»، «دلباخته»، «یا ابا الفضل العباس»، «آزادی مهران»، «ابر»، «آقا سید»، «رزق حلال»، «درهبید»، «زبرالحدید (پارههای آهن)»، «چه کسی از جنگ خسته شده است؟»، «جلوهای دیگر از نصرت خدا»، «انصار» و «از آن کربلا تا این کربلا» است.
مجموعه سوم «روایت فتح» شامل ۱۵ مقاله با عناوین «قاسم»، «جاده»، «رضا»، «تیم آتش»، «سه ورق از تاریخ مقاومت»، «سپاه»، «مردم»، «کربلا»، «سرباز گمنام»، «پیران توپخانه»، «انگیزههای الهی»، «دیدار»، «راهگشایان نور»، «یادی از سه دلباخته»، «پیام امیر»، «یادگار حسن»، «علمدار» و «پل حاج اسدالله» است.
مجموعه چهارم «روایت فتح» شامل ۱۱ مقاله «سرباخته کوی عشق»، «اِشنو؛ سرداری از ایل قشقایی»، «بر ستیغ جبال فتح»، «صادقیه»، «سحر یا معجزه؟»، «یادی از گذشتههای جنگ»، «ما همه چیز را مدیون خون شهدا هستیم»، «یادی از آقا تقی»، «سید شهدای جهادگران»، «موجیم که آسودگی ما عدم ماست» و «مرثیه و انصار المهدی» است.
مجموعه پنجم «روایت فتح» از ۱۵ مقاله با عناوین «شیخان (با گردان خیبر)»، «حلبچه در آتش»، «کهف گمنامی»، «در اطراف پل»، «دسته ایمان از گروهان عباس ۱، ۲ و ۳»، «در راه بازگشت»، «داستان پل، سه سخن/ گلستان آتش/ یا حسین»، «درخششی دیگر»، «آقا سعید»، «شش روز بعد»، «فقط جمهوری اسلامی» و «مدرسه عشق» تشکیلشده است.
مجموعه «شهری در آسمان» آوینی شامل ۶ مقاله و «با من سخن بگو دوکوهه» شامل ۲ مقاله است.
«توسعه و تمدن غرب» از ۱۸ مقاله شامل «در معنای توسعه»، «توسعهیافتگی»، «اوتوپیای قرن حاضر»، «بهشت زمینی»، «میمون برهنه!»، «توسعه برای تمتع»، «تمدن اسراف و تبذیر»، «عمق فاجعه»، «دیکتاتوری اقتصاد»، «نظام سیارهای اقتصاد»، «از دیکتاتوری پول تا اقتصاد صلواتی»، «و ما ادراک ما البانک؟»، «سودپرستی»، «بنیاد اقتصاد آزاد»، «نظام آموزشی و آرمان توسعهیافتگی»، «نظام آموزشی غربی»، «محصول جدایی علم از دین»، «انسان از نسل میمون، خرافهای جاهلانه»، «تأملی بیشتر در خلقت انسان نخستین»، «نوح نبی (ع) و تاریخ تمدن» و «ترقی یا تکامل؟» تشکیلشده است.
«روزگاری نو»، «کدام عرفان؟»، «مرگ آگاهی»، «مبشّر صبح»، «عبور از عجب»، «رسیدن به معرفت»، «راز سرزمین آفتاب» و «خیانت در انحلال جهاد سازندگی» از دیگر مقالات شهید آوینی هستند.
وصیتنامه شهید آوینی
زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است؛ سلامت تن زیباست، اما پرندهی عشق، تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند.
و مگر نه آنکه گردنها را باریک آفریدهاند، تا در مقتل کربلای عشق، آسانتر بریده شوند.
و مگر نه آنکه از پسر آدم، عهدی ازلی ستاندهاند که حسین را از سر خویش، بیشتر دوست داشته باشد.
و مگر نه آنکه خانه تن، راه فرسودگی میپیماید تا خانه روح، آباد شود.
و مگر این عاشق بیقرار را بر این سفینه سرگردان آسمانی، که کرهی زمین باشد، برای ماندن در اسطبل خواب و خور آفریدهاند.
و مگر از درون این خاک، اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز کرمهایی فربه و تنپرور برمیآید.
ای شهید، ای آنکه بر کرانهی ازلی و ابدی وجود بر نشستهای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش ".