دغدغه ی تشکیل نهادی قدرتمند درون ساختار انقلاب در ذهن امام و دیگر دلسوزان برای حفاظت از این انقلاب بیشتر جای باز کرد. درنتیجه گفتگوها برای شکل گیری سپاه قوت گرفت.
تشکیل کمیته انقلاب یک روز پس از پیروزی
با وجود سقوط رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، همچنان نیروهای وابسته به رژیم شاهنشاهی و احزاب ضدانقلاب در جامعه حضور داشتند.گروهی از مردم حفاظت از مراکز مهم و حساس شهرها، مبارزه با وابستگان رژیم سابق و ضدانقلاب را به عهده گرفتند. از این رو تشکیل نهادهایی مبتنی بر ارزش ها و اهداف انقلاب اسلامی برای بر عهده گرفتن مسئولیت مبارزه با مخالفین و معاندین انقلاب ضروری بود. به همین جهت یک روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به فرمان حضرت امام خمینی ره، کمیته انقلاب اسلامی برای کنترل اوضاع و برقراری نظم و امنیت، تشکیل شد و حضرت آیت الله مهدوی کنی به حکم امام خمینی ره به عنوان سرپرست کمیته موقت انقلاب اسلامی منصوب شد. کمیته انقلاب یکی از اولین نهادهای مهم انقلاب اسلامی بود که توسط خودِ مردم از درون مساجد محله های اغلب نقاط کشور تحت عنوان کمیته موقت امام خمینی تشکیل شد.
اما با توجه به شرایط آن برهه از تاریخ، کمیته انقلاب اسلامی پاسخگوی نیاز یک کشور تازه انقلاب کرده نبود؛ و دغدغه ی تشکیل نهادی قدرتمند درون ساختار انقلاب در ذهن امام و دیگر دلسوزان برای حفاظت از این انقلاب بیشتر جای باز کرد. درنتیجه گفتگوها برای شکل گیری سپاه قوت گرفت.
ایده ی تشکیل سپاه
با توجه به تجربه ی مردم از انقلاب هایی که در چند دهه اخیر در دنیا رخ داده بود، می توان فهمید که معمولا بعد از پیروزی انقلاب ها، گروهک ها و بازماندگان رژیم سابق دست به شورش و آشوب می زنند و بعد از مدتی عملا چیزی از انقلاب و دستاوردهای آن باقی نمی ماند. در نتیجه وجود نهادی برای حفاظت از انقلاب ها ضروری خواهد بود.
لازم است اشاره شود که آقای محمد منتظری زمانی که در پاریس همراه امام بود، قبل از ورود امام به کشور، فکر تشکیل یک گارد برای حفاظت از انقلاب را مطرح کرد. نظر آقای محمد منتظری بر این بود که اکنون در حال جنگ با ارتش هستیم و اگر این ارتش خوب و اصلاح شود، وظیفه ی دفاع از سرزمین را دارد. اما انقلاب پدیده ی جدیدی است که برای خودش نیرو می خواهد. البته خود آقای محمد منتظری هم دست به کار شد و افرادی را دعوت به عضویت و همکاری کرد.
امام تشریف آوردند و انقلاب پیروز شد. شهید منتظری همچنان دنبال این کار بود. دولت موقت هم که موافق استقلال عمل کمیتههای انقلاب نبود مسئله ی تشکیل گارد را متوجه شده بود و در تلاش بود که این گارد تحت نظر خود باشد و به دنبال راه هایی بود که از این قافله عقب نماند و خودش این گارد را تشکیل دهد.
آقای محسن رفیق دوست روایت می کنند که روزی در اوایل اسفند در مدرسه ی علوی، بزرگانی مانند آقای خامنه ای، هاشمی، مطهری، بهشتی و مفتح از جلسه ی شورای انقلاب آمده بودند. آیت الله بهشتی ایشان را صدا کرده و بیان می کنند که امام حکم تشکیل سپاه زیر نظر دولت موقت را به آقای لاهوتی داده است، مکان جلسه هم در پادگان عباس آباد بود. این پادگان علاوه بر محل لجستیک نیروی زمینی ارتش، محل فرماندهی نظامی حکومت طاغوت هم بود. به ایشان می گویند شما هم به آنجا برو. به آنجا که می روند می بینند افرادی از جمله آقایان دانش منفرد آشتیانی، غلامعلی افروز، ابراهیم سنجقی، علیمحمد بشارتی، مرتضی الویری و چند نفر دیگر حضور دارند. آقای تهرانچی و آقای هاشم صباغیان هم از طرف دولت موقت آمده بودند. در خطاب به آنها می گوید که من از طرف شورای انقلاب به اینجا آمده ام که در این ستاد باشم. کاغذی برداشته و روی آن می نویسند بسم الله الرحمن الرحیم- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد. اول از همه هم نام خود را می نویسد، 1.محسن رفیق دوست. بقیه هم اسم هایشان را می نویسند و سپاه پاسداران تشکیل می شود. طی این جلسه هفت نفر به عنوان شورای فرماندهی انتخاب می شوند. آقای دانش منفرد آشتیانی فرمانده سپاه، آقای غلامعلی افروز مسئول امور پرسنلی، آقای محمدعلی بشارتی مسئول اطلاعات، آقای الویری مسئول روابط عمومی و آقای محسن رفیق دوست هم مسئول تدارکات شدند.
البته لازم است گفته شود که تنها این گروه نبودند که فکر تشکیل نهادی نظامی برای دفاع از انقلاب در سر می پروراندند. افرادی مانند محمد منتظری، که دولت موقت را قبول نداشت، در ساختمان گارد دانشگاه در شهرآرا فعالیت می کردند و سپاهی با عنوان «پاسا» درست کردند. این گروه از نیروهایی تشکیل شده بود که آموزش های نظامی را قبل از انقلاب در فلسطین دیده بودند. البته گارد دانشگاه افرادی را از دل ارتش مانند شهید کلاهدوز، شهید نامجو و کتیرایی که در گذشته ی خود تجربه ی مبارزات انقلابی را در ساختار ارتش شاهنشاهی داشتند را به خود جذب کرده بود. گروهی دیگر از نزدیکان آیت الله موسوی اردبیلی بودند که در پادگان جمشیدیه تهران حضور داشتند از جمله جواد منصوری، عباس آقا زمانی (ابو شریف)، عباس دوزدوزانی و ابراهیم حاج محمد زاده. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم جریان دیگری بود که میخواست کارهایی در همین رابطه انجام دهد.
هر کدام از این گروه ها بر حسب تکلیفی که بر خود می دید فعالیت می کردند اما این فعالیت ها فاقد انسجام، یکپارچگی و هماهنگی بود و گاها منجر به اصطکاک با سایر گروه ها نیز می شد. در این راستا اقدامی صورت گرفت و نمایندگانی از این چهار گروه در جلسهای گرد هم آمدند و میپذیرند که با یکدیگر ادغامشده و سازمانی منسجم و یکپارچه را ذیل دولت موقت به وجود بیاورند تا بهوسیله آن بتوان به اوضاع امنیتی کشور سر و سامان داد. در نتیجه ی این جلسه آقایان «جواد منصوری» رئیس شورا، «محسن رفیقدوست» مسئول تدارکات، «یوسف کلاهدوز» مسئول آموزش، «داودی» مسئول اداری و مالی، «عباس زمانی (ابوشریف)» مسئول عملیات، و «یوسف فروتن» هم مسئول انتشارات روابط عمومی و سخنگوی سپاه انتخاب شدند.
این شورا از فروردین سال 1358 کار خود را شروع کرد. اما این روند مطلوب دولت موقت نبود و بناي ناسازگاري با سپاه را گذاشت و اختلافات میان این دو بالا گرفت. در نتیجه ی این اختلافات و عدم همکاری دولت موقت با سپاه، جمعی از پاسداران به نزد امام رفتند و مشکلات خود را با ایشان در میان گذاشتند و پیشنهاد ادامه ی فعالیت زیر نظر شورای انقلاب را دادند. امام نیز با این پیشنهاد موافقت کرد.
در تاریخ 2 اردیبهشت 1358 حکم رسمی شورای فرماندهی کل سپاه زیر نظر شورای انقلاب صادر شد و توسط شهید بهشتی در محل سپاه قرائت شد.
پس از آن، شورای فرماندهی سپاه در اطلاعیه ای خطاب به دولت موقت تقاضای همکاری و همفکری نزدیک با کلیه ی وزارت خانه ها و ادارات و واحدهای دولتی را داد؛ و در ادامه اعلام نمود که «گروه ها یا افراد متخلفی که حکم رسمی از ستاد فرماندهی ندارند از طرف ادارات دولتی به عنوان سپاهی پذیرفته نشوند و اعلام تعقیب این گروه ها و افراد را در صورتیکه از نام سپاه پاسداران استفاده ی سوء کنند در مطبوعات منعکس خواهیم کرد.» و در ادامه نام شورای فرماندهی سپاه پاسداران ذکر شده است.
نویسنده: نرجس سیاح