پس از پایان عملیات بیتالمقدس در روز سوم خرداد سال ۱۳۶۱، هنوز بیش از هزار کیلومترمربع از سرزمینهای ایران ازجمله در ارتفاعات حمرین، قلاویزان در جنوب مهران، سومار، خسروی و نفت شهر در تصرف ارتش بعثی باقیمانده بود.
ازآنجاکه با آزادسازی خرمشهر، عمده سرزمینهای اشغالی ایران با همت و شجاعت رزمندگان اسلام از دست ارتش متجاوز عراق آزادشده بود، بنابراین چگونگی ادامه جنگ و پایان دادن به آن، از مسائل مهمی بود که باید مورد مطالعه و بررسی قرار میگرفت.
پس از آزادسازی خرمشهر، سه راهکار اساسی پیش روی مسئولین کشور قرار داشت:
الف: پذیرش آتشبس و ترک مخاصمه، بدون اعلام پایان جنگ و آغاز مذاکرات سیاسی
ب: ادامه جنگ بدون ورود به خاک عراق و تلاش برای رسیدن به اهداف موردنظر ازجمله آزادسازی بقیه سرزمینهای اشغالی
ج: جنگ با دشمن تا آزادی تمامی اراضی اشغالی ایران و پذیرش معاهده ۱۹۷۵ از سوی عراق و پرداخت خسارت و حصول به نتیجه نهایی بدون در نظر گرفتن محدودیت ورود به خاک عراق
با فشار نظامی واردشده به رژیم بعثی عراق، در جریان عملیات بیتالمقدس و عقبنشینی برخی از واحدهای ارتش عراق از خاک ایران، صدام حسین از اعلام آتشبس استقبال کرد.
درحالیکه عراق مدعی عقبنشینی از خاک ایران بود ولی شواهد و قرائن بیانکننده استقرار نیروهای عراقی در مناطق میانی در ارتفاعات استراتژیک و پاسگاههای مرزی بیات، واوی، ربوت، پیچ انگیزه، سمیده، فکه (در ایلام) بود. همچنین عراقیها ۱۴ حلقه از ۱۸ حلقه چاه نفت منطقه بیات (موسیان) را در اختیار داشتند.
معاون اول صدام، طه یاسین رمضان، به مفهوم جدید مرز طبیعی اشاره میکند و میگوید: نیروهای عراقی که در داخل خاک ایران هستند، تنها به مناطقی که عراق آنها را مرز طبیعی خود میداند، عقبنشینی خواهند کرد.
طارق عزیز، معاون نخستوزیر عراق، نیز در کنفرانسی مطبوعاتی تصریح کرد نیروهای عراقی از تمام مناطق بیرون نرفتهاند و در بخشهایی از خاک ایران باقیماندهاند. وی اعلام کرد: نیروهای عراقی شش منطقه مرزی به وسعت ۳۷۲ مایل مربع را در دست دارند.
بنا بر گزارش قرارگاه کربلای سپاه پاسداران، نیروهای عراق در جبهه جنوب علاوه بر کوشک و طلائیه قدیم، قسمتی از شلمچه را در خاک ایران در اشغال داشتند. همچنین در مناطق چم سری و چم هندی که ارتفاعات آن در داخل خاک ایران به خاک عراق مسلط است، دشمن این مناطق را همچنان در اشغال نگه داشت.
بنابراین از دید مسئولین ایرانی پذیرش آتشبس به مفهوم فرصت دادن به رژیم عراق بهمنظور دستیابی به اهداف سیاسی جنگ بود.
به عنوان نمونه رئیسجمهور وقت، آیتالله خامنهای، در خطبههای نماز جمعه مورخ ۱۴/۳/۱۳۶۱ بار دیگر بر شرایط جمهوری اسلامی ایران (بر اتمام جنگ) تأکید کردند:
«ما هنوز ایستادهایم که باید صدام مجازات شود و متجاوز از خاک ما بیرون رود و خسارت پرداخت شود و راندهشدگان عراقی نیز به وطن خود بازگردند. اگر دولت جمهوری اسلامی ایران به حدود 150 میلیارد دلار خسارتی که بر این مردم وارد آمده بیاعتنا باشد، یقیناً وظیفه خود را انجام نداده است.»
عدم ارائه هیچگونه پیشنهاد صلح از سوی رژیم بعثی و یا مراجع بینالمللی
در این میان، اگرچه تلاشهایی برای انجام صلح از سوی برخی از سازمانهای بینالمللی و بعضی از دولتها صورت گرفت ولی هیچیک از این اقدامات نتوانست ایران را قانع کند که بدون نگرانی از آغاز دوباره جنگ، تنها با آتشبس میتواند به صلحی پایدار دست یابد.
تجربه باقی ماندن تپههای جولان سوریه به دست اسرائیل پس از گذشت دهها سال از پایان جنگ و برقراری آتشبس با رژیم صهیونیستی، تجربه ناخوشایندی را به ملتها عرضه کرده بود. در آن هنگام رژیم عراق تنها درخواست آتشبس داشت و به دنبال خاتمه دادن به اختلافات و مناقشات بین دو کشور بر مبنای معاهده ۱۹۷۵ نبود. این امر موجب نگرانی ایران از نرسیدن به صلح با پذیرش آتشبس و ایجاد شرایط نه جنگ و نه صلح برای مدتی نامعلوم میگشت.
مذاکره میتوانست سالها به طول انجامد زیرا طولانی شدن مذاکره به نفع عراق و به ضرر ایران بود. از سوی دیگر ایران مطمئن نبود که اگر در شرایط داشتن قدرت نظامی، آتشبس با رژیم عراق را بپذیرد، آیا دوباره پس از بازسازی ارتش بعثی، هدف هجوم مجدد قرار نخواهد گرفت.
تشکیل جلسه شورای عالی دفاع
باگذشت سه روز از آزادی خرمشهر، فرماندهان ارتش و سپاه عازم تهران شدند تا ضمن ارائه گزارشی درباره عملیات بیتالمقدس، از امام خمینی (ره) برای چگونگی ادامه جنگ، کسب تکلیف نمایند. بدین منظور جلسه شورای عالی دفاع در ساعت ۱۰ صبح مورخه پنجشنبه ۶ خرداد ۱۳۶۱ و در بیت امام خمینی (ره) با حضور اکثر اعضا ازجمله رئیسجمهور، نخستوزیر، رئیس مجلس شورای اسلامی، عالیترین مقام قضایی و همچنین فرماندهان عالی نظامی تشکیل و چگونگی ادامه جنگ پس از آزادی خرمشهر، مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
مباحث این جلسه به اطلاع امام خمینی (ره) رسید ولی ایشان با عبور از مرز مخالف بودند. امام جملاتی به این مضمون گفته بودند: «حالا که به مرز رسیدهایم، دیگر چرا باید به پیشرویها ادامه دهیم و وارد خاک عراق شویم؟» امام فرمودند: «شما بر سر مرز بمانید و در همین مرز بجنگید.»
اما آقای هاشمی رفسنجانی و سیاسیون میگفت که ما باید وارد خاک عراق شویم تا بتوانیم پشت میز مذاکره با دست پر صحبت کنیم. نظامیان هم همین استدلال سیاسیون را قبول داشتند و میگفتند ما باید از مرز عبور کنیم و به پشت اروند برویم، چراکه اگر جنگ طول کشید، پشت یک مانع طبیعی باشیم که با نیروی کم قابل پدافند است.
بههرحال در این جلسه نسبت به آینده جنگ تصمیمگیری نشد و قرار شد تا بررسی بیشتری صورت گرفته و جلسه دیگری تشکیل گردد.
جلسه دوم شورای عالی دفاع
در بعدازظهر روز پنجشنبه ۲۰ خردادماه، جلسه دوم شورای عالی دفاع در محضر امام خمینی (ره) در جماران تشکیل شد؛ امام بعد از تبریک آزادسازی خرمشهر و تشکر از رزمندگان اسلام، فرمودند:
«برای ادامه جنگ میخواهید چهکار کنید؟ چرا میخواهید بروید و داخل عراق بجنگید؟ برای چه میخواهید جنگ را ادامه دهید؟ سر مرز بمانید و جنگ ادامه یابد. همینجا بایستید و بجنگید.»
اشکالات امام به شرح زیر بود:
الف: مردم عراق تصرف سرزمین خود را تحمل نمیکنند و آنهایی که الآن با ما هستند، در آن صورت به ما بهعنوان متجاوز نگاه میکنند. ورود ایران به داخل خاک عراق موجب افزایش انگیزه ارتش عراق برای جنگیدن میگردد.
ب: الآن از لحاظ بینالمللی موضع بر حقداریم و متجاوز در خاک ماست. اگر وارد خاک عراق شویم کشورهای جهان ایران را متهم به اشغالگری مینمایند.
ج: اگر وارد شویم، مردم بیگناه عراق آسیب میبینند و اذیت میشوند. نباید در جنگ، مردم عراق که با ما نجنگیدند، آسیب ببینند؛ چون مردم عراق در نهایت با ما هستند.
بنابراین در این جلسه نظر و دیدگاه حضرت امام خمینی (ره) بر این بود که جنگ بدون ورود به خاک عراق ادامه یابد تا کشور به اهداف خود و تأمین منافع ملی نائل آید.
استدلال سیاسیون و نظامیها
در ادامه این جلسه، ابتدا آقای هاشمی رفسنجانی صحبت کرد و گفت: اگر ما تکهای از خاک عراق را نداشته باشیم، نمیتوانیم شرایطمان را به دشمن تحمیل کنیم. سپس تیمسار ظهیر نژاد از منظر نظامی اظهار داشت: مرز جای ایستادن نیست؛ زیرا مرز یک بیابان است که نمیتوان هزاران نیرو را در آن نگاه داشت. باید تا کنار اروند برویم که یک مانع طبیعی است، پیشروی کنیم تا با نیروی کمی بتوانیم پدافند کنیم. توقف ما در مرز، مانع از دفاع ما در برابر تجاوزات بعدی عراق است، لذا باید حمله کرده و به آنسوی مرز برویم.
در ادامه هم آقای محسن رضایی گفت: بله نظر من هم همین است. خرمشهر و آبادان زیر آتش خمپاره ارتش عراق است. فاصله دشمن با خرمشهر ۵۰۰ متر است ولی ما از مرز تا بصره بیش از ۲۰ کیلومتر فاصلهداریم. توقف ما در مرز اجازه نمیدهد ما از کشور دفاع کنیم. اینجا به خاطر عدم وجود موانع طبیعی، ما قادر به دفاع نیستیم و نمیتوانیم نیرویی را بگذاریم و از حملات دشمن مصون باشیم. درحالیکه دشمن با قرار گرفتن در پشت اروند با نیروی کمی میتواند دفاع کند.
در واقع در مقابل استدلالهای امام خمینی (ره)، نظامیها با منطق خودشان گفتند اگر دشمن بفهمد که ما وارد خاکش نمیشویم، احساس امنیت میکند. یعنی لازم نیست در مرزهایش نیرو بچیند. نیروهایش را متمرکز میکند و در مقاطع مشخصی از نقاط معین به ما حمله میکند. منطق نظامی میگوید نباید چنین امنیتی به دشمن بدهیم. باید بهگونهای باشد که عراق فکر کند تا بغداد هم میرویم.
حرف اینها از لحاظ نظامی محکم بود. امام با همان سلامت نفس و قاطعیتی که در وجودشان بود و در موارد لازم، استدلال متخصصین را میپذیرفتند، قبول کردند و گفتند: «حرف شما درست است.»
پذیرش ادامه جنگ از سوی امام با یک شرط
بههرحال امام با شنیدن نظرات مختلف و با توجه به دیدگاه خودشان، راهحلی پیدا کردند و گفتند: در نقاطی وارد شوید که مردم آسیب نبینند.
با این رهنمون، عملیات رمضان در منطقهای خالی از سکنه که ارزش استراتژیک داشت و مشکل حضور مردم را هم نداشت، طراحی گردید.
صدور قطعنامه ۵۱۴ سازمان ملل متحد
از دیگر عواملی که میتوان گفت باعث مصمم شدن جمهوری اسلامی ایران به ادامه جنگ بود، عکسالعمل شورای سازمان بینالملل بود، چراکه شورای امنیت سازمان ملل بهجز قطعنامهای که در هفته اول آغاز جنگ صادر کرد تا زمانی که آزادسازی خرمشهر صورت گرفت، ساکت بود.
پسازآنکه ستون فقرات نیروهای اشغالگر عراق در عملیات بیتالمقدس شکست و هزاران نظامی عراقی به اسارت درآمدند، این شورا دوباره فعال شد و قطعنامه ۵۱۴ را در تاریخ ۲۱ تیرماه سال ۱۳۶۱ (درست یک روز قبل از عملیات رمضان) صادر کرد.
در این قطعنامه، حکومت عراق بهعنوان آغازگر جنگ محکوم نشده بود و چگونگی تأمین خسارات ایران در جنگ نیز مشخص نشده بود که این خود ایران را به ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر با اجرای عملیات برونمرزی رمضان مصمم کرد.
منابع:
۱-علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم) تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، چاپ دوم ۱۴۰۱، صفحه ۵۴۵
۲- درودیان، محمد، علل تداوم جنگ (نقد و بررسی جنگ ایران و عراق ۳)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ پنجم ۱۳۹۲، صفحات ۱۷۷، ۱۷۸، ۱۷۹، ۱۸۱
۳- علایی، حسین، تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق (جلد دوم) تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، چاپ دوم ۱۴۰۱، صفحات ۵۴۵، ۵۴۶، ۵۴۸، ۵۴۹، ۵۵۶، ۵۵۷، ۵۵۹، ۵۶۵، ۵۷۳، ۵۷۴