امام خمینی (ره) فرمودند: البته آن پر كردن دنیا از عدالت، آن را ما نمیتوانیم پر بكنیم. اگر میتوانستیم، میكردیم، اما چون نمیتوانیم بكنیم ایشان باید بیایند. الآن عالم پر از ظلم است. شما یك نقطه هستید در عالم. عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، باید بگیریم؛ تكلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن است.
صبح امروز (۱۳۶۷/۰۱/۱۴) امام خمینی در دیدار جمعی از مسئولان و كارمندان وزارت پست و تلگراف و تلفن و خانوادهی شهدا، اسرا و مبارزان مسلمان لبنان و فلسطین با ایشان، دربارهی برداشتهای متفاوت از انتظار فرج صحبت كردند.
رهبر انقلاب منتظران فرج را در پنج دسته تقسیمبندی كرده، تلقی هر یك از آنان را دربارهی انتظار اینگونه بیان كردند: بعضیها انتظار فرج را به این میدانند كه در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا كنند و فرج امام زمان ـ سلاماللهعلیه ـ را از خدا بخواهند.
اینها مردم صالحی هستند كه یك همچو اعتقادی دارند. اینها به تكالیف شرعی خودشان هم عمل میكردند و نهی از منكر هم میكردند و امربهمعروف هم میكردند، لكن همین، دیگر غیرازاین كاری ازشان نمیآمد و فكر این مهم كه یك كاری بكنند، نبودند. یك دسته دیگری بودند كه انتظار فرج را میگفتند این است كه ما كار نداشته باشیم به اینكه در جهان چه میگذرد، بر ملتها چه میگذرد، بر ملت ما چه میگذرد؛ به این چیزها ما كار نداشته باشیم، ما تكلیفهای خودمان را عمل میكنیم، برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشاءالله، درست میكنند؛ دیگر ما تكلیفی نداریم. تكلیف ما همین است كه دعا كنیم ایشان بیایند و كاری به كار آنچه در دنیا میگذرد یا در مملكت خودمان میگذرد، نداشته باشیم. اینها هم یك دستهای، مردمی بودند كه صالح بودند.
یك دستهای میگفتند كه خوب، باید عالم پر از معصیت بشود تا حضرت بیاید؛ ما باید نهی از منكر نكنیم، امربهمعروف هم نكنیم تا مردم هر كاری میخواهند بكنند؛ گناهها زیاد بشود كه فرج نزدیك بشود.
یك دستهای از این بالاتر بودند، میگفتند: باید دامن زد به گناهها، دعوت كرد مردم را به گناه تا دنیا پر از جور و ظلم بشود و حضرت ـ سلاماللهعلیه ـ تشریف بیاورند. این هم یك دستهای بودند كه البته در بین این دسته، منحرفهایی هم بودند، اشخاص سادهلوح هم بودند، منحرفهایی هم بودند كه برای مقاصدی به این دامن میزنند.
یك دسته دیگری بودند كه میگفتند كه هر حكومتی اگر در زمان غیبت محقق بشود، این حكومت باطل است و برخلاف اسلام است. آنها مغرور بودند. آنهایی كه بازیگر نبودند، مغرور بودند به بعض روایاتی كه واردشده است بر این امر كه هر عَلَمی بلند بشود قبل از ظهور حضرت، آن عَلَم، عَلَم باطل است. آنها خیال كرده بودند كه نه هر حكومتی باشد، درصورتیکه آن روایات اشاره دارد كه هر كس علم بلند كند با علم مهدی، بهعنوان مهدویت بلند كند، باطل است.
امام خمینی سپس در پاسخ به این نگرشها به موضوع مهدویت و انتظار فرج، با تأكید بر اینكه به فرض وجود چنین روایاتی، وجود نگرشهایی دربارهی انجام دادن معصیت؛ خودداری از امربهمعروف و نهی از منكر و اكتفا به دعا كردن نتیجهی برداشتهای غلط از روایات و بیتوجهی به آیات قرآن است، بیاعتنایی به تشكیل حكومت را نتیجهی القا و توطئهی قدرتهای بزرگ برای دخالت نكردن مسلمانان در امور مربوط به كشورهای مسلمان اعلام كردند.
رهبر انقلاب همچنین دربارهی اندیشهای كه برپایی حكومت قبل از ظهور حضرت مهدی (عج) را خلاف انتظار فرج میداند، گفتند: اینهایی كه میگویند كه هر علمی بلند بشود و هر حكومتی، خیال كردند كه هر حكومتی كه باشد این برخلاف انتظار فرج است. اینها نمیفهمند چی دارند میگویند. اینها تزریق كردهاند بهشان كه این حرفها را بزنند. نمیدانند دارند چیچی میگویند.
حكومت نبودن، یعنی اینكه همه مردم به جان هم بریزند، بكشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند، برخلاف نص آیات الهی رفتار بكنند.
ما اگر فرض میكردیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار میزدیم؛ برای اینكه خلاف آیات قرآن است. اگر هر روایتی بیاید كه نهی از منكر را بگوید نباید كرد، این را باید به دیوار زد. اینگونه روایت قابل عمل نیست و این نفهمها نمیدانند چه میگویند.
امام خمینی در ادامه افزودند: بله البته آن پر كردن دنیا از عدالت، آن را ما نمیتوانیم پر بكنیم. اگر میتوانستیم، میكردیم، اما چون نمیتوانیم بكنیم ایشان باید بیایند.
الآن عالم پر از ظلم است. شما یك نقطه هستید در عالم. عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، باید بگیریم؛ تكلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن است.
منبع:
صحیفهی امام (مجموعه آثار امام خمینی)، جلد ۲۱، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ دوم، ۱۳۷۹، صص ۱۷ ـ ۱۳