با وجود آنكه ساعت 4 بعد از ظهر دستورات صادره همچنان تاكید بر مقاومت شهید سید حسین علمالهدی و ایستادگی داشت، دقایقی بعد، عقبنشینی سریع نیروی زرهی، منطقه را از گردو غبار پوشاند؛ این درحالی بود كه نیروهای پیاده سپاه در منطقه مانده بودند.
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، ساعت ۱۰، ۱۳۵۹/۱۰/۱۵ در منطقه عمومی سوسنگرد ـ هویزه، عملیاتی كه ارتش جمهوری اسلامی با عنوان عملیات نصر (هویزه) طرحریزی كرده بود، آغار شد. برای این عملیات، ۲ تیپ از لشكر ۱۶ زرهی قزوین و یك تیپ از لشكر ۹۲ زرهی اهواز، در نظر گرفته شده بود كه ۲ گردان از نیروهای سپاه و عدهای از نیروهای جنگهای نامنظم (شهید چمران) نیز نیروهای زرهی و مكانیزه ارتش را یاری میدادند.[۱]
در ابلاغیه رئیس جمهور (بنیصدر) به عنوان فرمانده كل قوا خطاب به نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی آمده بود: به نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، مأموریت داده میشود كه طبق طرح ارائه شده، مصوبه شورای عالی دفاع، بلادرنگ در منطقه عمومی اهواز، عملیات تعرضی را هدایت و دشمن را در منطقه عمومی كرخهكور ـ حردان منهدم كند و اماده باشد كه برابر طرحهای تنظیمی آن نیرو، خط مرز را ترمیم و بنا به دستور، عملیات تعرضی را به خاك دشمن، برای تصرف هدفهای موصوف بكشاند؛ یعنی ظرف یك هفته باید حمله صورت گیرد.[۲] طبق ابلاغیه فرماندهی وقت نیروی زمین ارتش جمهوری اسلامی، عملیات در دو دوره و هر دوره در دو مرحله انجام میگرفت.
عملیات، بعد از ۱۵ دقیقه آتش تهیه، در ساعت ۱۰ آغاز شد. ابتدا، تیپ ۳ همدان حركت سریعی را (از محور ابوحمیظه ـ سوسنگرد) آغاز كرد بطوری كه نیروهای پیاده عراق، كه در اثر آتش توپخانه به سنگرها رفته بودند، غافلگیر شدند. این تیپ، حدود ساعت ۱۲ ظهر، با موفقیت از كرخهكور گذشت و تیپ یك قزوین، كه قرار بود از هویزه حركت كند، با سرعت كمتری به سمت جنوب كرخهكور پیشروی كرد.[۳] كلاً، این روز در این منطقه موفقیت خوبی كسب شد، بطوری كه نیروهای خودی حدود سی كیلومتر پیشروی كردند.[۴] در این روز، عراقیها فرصت جنگ را نیافتند.
از محور فارسیات كه قرار بود ساعت ۱۰ صبح، عملیات همزمان آغاز شود، با ۲۰ دقیقه تأخیر، یعنی ۱۰:۲۰ دقیقه آغاز شد كه این تأخیر زیانآور بود. واحدهایی كه قرار بود ساعت ۱۰ عبور كنند، با سه ساعت تأخیر، در حدود یك بعد از ظهر عبور كردند و با اینكه اطلاعات سپاه، منطقه مینگذاری شده توسط دشمن را چندین روز قبل به اطلاع لشكر ۹۲ و فرمانده لشكر رسانده بود ولی چون اقدامی برای ایجاد راه نفوذ و یا جمعآوری آن نشده بود، سه تانك روی مین رفتند و حركت ستون در جناح راست فارسیات، متوقف میشود. جناح چپ هم با مختصر پیشروی متوقف شده، حداكثر تا ۳۰۰ متری غرب رودخانه جلو میروند و به هیچ وجه تأمین جاده از بین نمیرود. به این ترتیب، اولین روز عملیات، با پیروزی به پایان رسید.
به دلیل آنكه عقبههای اصلی دشمن در منطقه (سه راهی جوفیر و پادگان حمید)، آسیب ندیده بود و طبق طرح مانور، تصرف آن میبایست در دومین مرحله عملیات انجام میگرفت، عراق همچنان از امكان تحرك و تقویت نیروی لازم برخوردار بود؛ از اینرو برخی گزارشهای امروز حاكی از تجمع تعدادی از تانكها، نفربرها، خودروها و وسایل مهندسی در كنار عدهای نیروی پیاده در این دو نقطه بوده است.[۵] طبق طرح عملیاتی، مرحله دوم حمله در ساعت ۸ صبح امروز شروع شد. در این عملیات، نیروهای زرهی و پیاده به سوی حمید و جوفیر اقدام به پیشروی كردند؛ نیروهای سپاه حدود یك كیلومتر جلوتر از نیروهای زرهی پیش میرفتند.[۶]
صبح عملیات روز شانزدهم، برادر حسین علمالهدی، تحلیلی داشت مبنی بر این كه ما باید امروز به یاری خدا، كاری كنیم كه این عراقیها را از پادگان حمید خارج كنیم، چرا كه اگر این عملیات انجام نشود، ممكن است فردا برای دشمن نیرو برسد و كمك كند كه حتی آنچه به دست آوردهایم از دست برود. ما باید نیرو بدهیم و به ارتشیها روحیه بدهیم تا بیشتر جلو بیایند و حركت كنند؛ باید خودمان جلو برویم و خودمان را فدا كنیم تا پیشروی آنها هم وسیعتر شود؛ وقتی كه ما را جلوتر ببینند، آنها هم جلوتر میآیند.
با توجه به این تحلیل، برادر علم الهدی و بچههای دزفول از سمت راست جاده و بچههای اهواز و هویزه از سمت چپ جاده، در امتداد همدیگر حركت كردند.»[۷] ساعتی بعد، آتش دشمن شدت گرفت، چنانكه پیشروی با اشكال مواجه گردید و سپس متوقف شد. از نوع آتش دشمن، مشخص بود كه از تمام امكانات حتی گلولههای تانك و موشكهای ضد تانك (مالیوتكا)، برای ایجاد میدان آتش استفاده میكند.[۸] حدود ساعت ۲ بعد از ظهر، دستور موكد پیشروی از بیسیمها شنیده میشد، اما بعد از حدود ۵۰۰ متر پیشروی، حملات هواپیماهای دشمن، آن را متوقف كرد. با وجود آنكه ساعت ۴ بعد از ظهر نیز دستورات صادره همچنان تاكید بر مقاومت شهید سید حسین علمالهدی و ایستادگی داشت، دقایقی بعد، عقبنشینی سریع نیروی زرهی، منطقه را از گردو غبار پوشاند؛ این درحالی بود كه نیروهای پیاده سپاه در منطقه مانده بودند.[۹] عقبنشینی نیروهای زرهی و بخصوص سرعت آن، موجه و طبیعی به نظر نمیرسید زیرا تهدید چندان عاجلی مشهود نبود؛ از این رو در توجیه آن، دلایل متفاوتی مطرح شد.
این عقبنشینی باعث شد عدهای از نیروهای پیاده سپاه، كه حدود ۱/۵ تا ۲ كیلومتر جلوتر از نیروهای زرهی قرار داشتند و از این اقدام مطلع نبودند، در منطقه جا مانده و به محاصرة دشمن بیفتند.[۱۰] در این حال نیروهای زرهی بسرعت خود را به ناحیه كرخهكور رسانده، قصد داشتند از رودخانه هم عبور كنند و به شمال آن بروند؛ در اینجا عدهای از مقامات نظامی و حتی شخص رئیس جمهور، مانع از عقبنشینی بیشتر آنها شدند. از سوی دیگر، با پیش آمدن این وضع، نیروهای پیاده كه در محاصره میافتند، با یك ستون تانك عراقی درگیر شده كه تعدادی زیادی از آنها شهید میشوند.[۱۱] گزارشهای اولیه سپاه، آمار شهدا و مفقودین را بین ۷۰ تا ۹۰ تن ذكر كرده است.[۱۲] اما بعد اعلام شد كه ۱۴۰ تن از نیروهای زبدة انقلابی داوطلب بسیجی (از جمله عده ای از دانشجویان پیرو خط امام) و سپاهی، در این ماجرا شهید شدهاند.[۱۳]
در اوضاع در هم ریخته موجود، تعدادی از پرسنل، تانكها و نفربرهای خود را رها كرده و پا به فرار گذاشته و حتی برخی تانكهای روشن را ترك كرده بودند. درهمریختگی دیگر، اینكه مهمات تانكها تمام شده بود؛ ساعت یك بعداز ظهر، تیمسار فلاحی كه در منطقه در جریان این امر قرار داشت، نامهای برای ارسال مهمات به لشكر ۹۲ فرستاد. البته در صورت ترتیب اثر دادن به نامه نیز ۲۴ ساعت زمان لازم بود تا مهمات به منطقه رسیده و امكان بكارگیری آن توسط تانكها میسر شود. دیگر اینكه حدود ساعت ۳ عصر، هواپیمای اف ـ ۵ خودی اشتباهاً مواضع خودی را بمباران كرد. سازمان و آرایش و نظم و ترتیب نیروها نیز دچار بیسامانی بود، تا آنجا كه شب هنگام، تیمسار فلاحی اطلاع نداشت كه تیپهای لشكرها در كجا مستقرند. در تاریكی شب، امكان عقب كشیدن برخی ادوات و تجهیزات به جا مانده وجود داشت؛ اما مواردی كه كسی حاضر باشد به همراه چند نفر از برادران سپاه، نفربر جا ماندهاش را عقب بیاورد، اندك و شاید منحصر به یك فرد بود.[۱۴]
[۱] سند شماره ۰۴۴۸۲۹ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ: لشكر ۹۲ زرهی اهواز، شرح عملیات نصر (هویزه)، دی ماه ۱۳۵۹، ص ص ۸۲. ۸ و سند شماره ۰۰۲۵۱۰ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش كریم كریمپور فرمانده گردان عملیاتی سپاه سوسنگرد از عملیات نصر، ۲۶/۱۰/۱۳۵۹.
[۲] سند شماره ۰۴۴۸۲۹ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ: لشكر ۹۲ زرهی اهواز، شرح عملیات نصر (هویزه)، دی ماه ۱۳۵۹، ص ص ۸۲. ۸ و سند شماره ۰۰۲۵۱۰ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش كریم كریمپور فرمانده گردان عملیاتی سپاه سوسنگرد از عملیات نصر، ۲۶/۱۰/۱۳۵۹.
[۳] سند شماره ۰۰۲۵۱۸، مركز مطالعات و تحقیقات جنگ: واحد اطلاعات عملیات سپاه خوزستان، ۱۸/۱۰/۱۳۵۹.
[۴] سند شماره ۳۳۰/پ. ن مركز مطالعات و تحقیقات جنگ: علیرضا عندلیب در گفتگو با راوی مركز.
[۵] سند شماره ۰۰۲۵۳۰ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ: «بولتن خبری ۲۴ ساعته» واحد اطلاعات سپاه خوزستان، شماره ۹۳، ۱۶/۱۰/۱۳۵۹ و سند شماره ۰۳۲۶۵۹ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفتر سیاسی و انتظامی استانداری خوزستان، ۱۶/۱۰/۱۳۵۹.
[۶] سند شماره ۰۰۲۵۹۳ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش برادر غلامحسین جوان (بسیجی دزفولی)، ۲۰/۱۰/۱۳۵۹.
[۷] سند شماره ۳۳۱/پ. ن. مركز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش برادر عبیات از عملیات هویزه، ۲۱/۱۰/۱۳۶۰.
[۸] سند شماره ۰۰۲۵۱۸ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ: واحد اطلاعات عملیات سپاه خوزستان، ۱۸/۱۰/۱۳۵۹، ص ۳.
[۹] سند شماره ۰۰۲۵۱۰ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش برادر كریم كریمپور، فرمانده عملیات سپاه سوسنگرد، ص ۱.
[۱۰] سند شماره ۰۰۲۵۱۸ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ: واحد اطلاعات عملیات سپاه خوزستان، ۱۸/۱۰/۱۳۵۹، ص ۳.
[۱۱] پیشین
[۱۲] پیشین
[۱۳] روزنامه انقلاب اسلامی، ۱۳/۱۱/۱۳۵۹، مصاحبه با تیمسار فلاحی.
[۱۴] سند شماره ۰۰۲۵۱۸ مركز مطالعات و تحقیقات جنگ: واحد اطلاعات عملیات سپاه خوزستان، ۱۸/۱۰/۱۳۵۹، ص ۴.