اخبار

در حالی که مردم فکر می کردند همه چیز تمام شده و دیگر خطری شهر را تهدید نمی کند، به یکباره بدون اعلام خبر و اعلام آژیر قرمز، صدای انفجار مهیب موشکی دل ها را از جا کند.

به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، دوشنبه ساعت ۱۵:۳۵ دقیقه و ساعت ۱۸:00 ، ۲۸ آذر۱۳۶۱، دو موشک زمین به زمین به دو نقطه پر جمعیت دزفول اصابت کرد و بیش از ۲۰۰ منزل مسکونی و مغازه نابود و ۶۲ نفر شهید و ۲۸۷ نفر مجروح شدند.

اولین موشک که در ساعت ۱۵:۳۵ به دزفول شلیک شد، در خیابان شهید محمد منتظری، نزدیک پل باستانی قدیم دزفول، جنب مسجد امام حسین (ع)، در محله ای پر جمعیت و کوچه هایی تنگ، باریک، پر جمعیت و گلی که هیچ خودرویی توان عبور ندارد اصابت کرد. سیل جمعیت مردمی و امدادگران از کل نقاط شهر، آمبولانس ها، امدادگران جهادی، بسیجی از سپاه و ارتش، بیمارستان افشار، امدادگران داوطلب مردمی و آتش نشانی از شهرداری به میدان آمدند.

حصاری از نیروی انسانی، دور منطقه تخریب شده بوجود آمده بود. به دلیل تنگی جا و عدم عبور لودرها، فقط نیروهای انسانی قادر به کمک و خروج مجروحین و آسیب دیدگان و شهدا بودند و با بلندگوی دستی به مردم تذکر داده می شد، محل را ترک کنند.

مغازه داری در خیابان منتظری می گوید: مغازه مرا تخریب کنید تا به کوچه و خانه های پشت تخریب شده برسید. بلافاصله با لودر مغازه تخریب و لودر به خاکبرداری خانه ها مشغول شد. بیش از ۴۰ نفر شهید در آن حادثه تخلیه شدند و صدها نفر مجروح را به بیمارستان انتقال دادند.

هوا کم کم تاریک می شد و صدها خانه و مغازه به تلی از خاک مبدل شده بود. صدای نماز مغرب و عشاء از بلندگوی مساجد به گوش می رسید. مردمی که در آن محل بودند و نیازی به آنها نبود، خود را مهیای فریضه نماز مغرب و عشاء می کردند. کم کم جمعیت زیادی که در محل بودند، پراکنده شده و به سوی مساجد و خانه های خود رفتند.

ساعت ۰/۱۸ عصر ۲۸/۹/۱۳۶۱ در حالی که مردم فکر می کردند همه چیز تمام شده و دیگر خطری شهر را تهدید نمی کند، به یکباره بدون اعلام خبر و اعلام آژیر قرمز، در حالی که مردم نمازگزار در مساجد، در حال ادای نماز جماعت یا در کنار زن و فرزند و پدر و مادر و خانواده، در حال خوردن شام بودند، صدای انفجار مهیب موشکی دل ها را از جا کند و این بار موشک ۱۲ متری دقیقا به منزل حاج ابراهیم آریانپور، در خیابان امام سجاد (ع) که خانواده ای پر جمعیت و دارای عروس و داماد، پدر و مادر و خواهر و برادر و نوه و مادر بزرگ بودند، اصابت می کند.

حاج ابراهیم آریانپور؛ پدر خانواده که نماز مغرب را در مسجد محل، مهدیه اعظم (عج)، به جماعت خوانده بود، به خاطر دلداری دادن به زن و فرزندان، به جمع خانواده می پیوندد. مادرشان که گویی دلش از وقوع حادثه ای دلخراش خبر می دهد، بچه ها را دعوت می کند به زیر زمین و شوادون بروند؛ ولی او را دلداری می دهند، دیگر خطر موشکی نیست. دیگر فرزند خانواده عضو سپاه و امدادگر است.

حاج محمود آریانپور که از نقطه موشک اولی و امداد و کمک رسانی به جمع خانواده آمده، گزارش محل اصابت موشک، وسعت تخریب و آنچه دیده را تعریف کرده است.

ناگهان با ضربه ای شدید در کمرش، خودش را زیر خروارها آهن و آجر و سنگ و خاک مدفون می بیند و بیهوش در تاریکی دفع می شود. وقتی پس از ساعاتی به هوش می آید، خود را در حفره ای تاریک و تنگ، در حالی که احساس سوزش شدیدی در چشم ها و کمرش می کند، می بیند و با ذکر الله اکبر و استغفار و توبه متوجه می شود؛ موشک دومی به منزل ایشان اصابت کرده است.

در همان حال نمازش را می خواند و آماده شهادت و سوالات نکیر و منکر و در افکار خود غوطه ور می شود. گاهی در فکر زن و مادر و پدر و خواهران و برادران است که آیا تمام آنها شهید شده اند و گاهی از حال می رود و دوباره به هوش می آید. چندین بار شهادتین را بر زبان جاری می کند.

در همین لحظات، صدای مردمی که به کمک و امداد آمده بودند، به گوشش می رسد و او که در زیرزمین دفن شده بود، توسط همسر مجروحش که مردم او را از زیر آوار نجات داده و دایی اش از زیر خاک ها کشف و به بیمارستان منتقل می شود.

بلافاصله محمود را به بیمارستان پایگاه چهارم شکاری دزفول و از آنجا به بیمارستان شهید لبافی نژاد منتقل و یک چشمش را تخلیه می کنند و ۴۰ روز بستری می شود.

 

شهر موشک ها

در چهلم شهدای موشکی در تهران، توسط اهل فامیل، خبر شهادت ۲۳ نفر از اعضای خانواده را به او می دهند. بعد با اصرار زیاد از بیمارستان مرخص و در اربعین شهدا در قبرستان بهشت علی با مزار ۲۳ شهید که از بچه یک روزه تا مرد و زن بزرگ سال، از جمله همسر و پدر و مادر و اهل خانواده دیده می شود، درد و دل می کند و به زیارت دیگر شهدای موشکی دزفول نایل می گردد.

در ۲۸ آذر ۱۳۶۱، پس از این تاریخ، دزفول به دلیل اصابت موشک های فراوان به عنوان بلد الصواریخ (شهر موشک ها)، معروف شدو این لقب را کشورهای عربی به دزفول می دهند.

در مورخه ۲۹/۹/۱۳۶۱مردم دزفول در مراسم تشییع جنازه شهدای حمله موشکی با فریادهای جنگ، جنگ تا پیروزی و می جنگیم، می میریم، سازش نمی پذیریم، پیکر پاک و مطهر شهدا را تشییع و در قبرستان بهشت علی به خاک می سپارند...»

 

منبع:

سالمی نژاد، عبدالرضا، جنگ شهرها؛ دزفول، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول ۱۳۹۷، صفحات ۱۹۱، ۱۹۲، ۱۹۳

لینک کوتاه :
کد خبر : 1103