مروری بر تاریخ جنگهای صورت گرفته بین جبهه حق و باطل نشان میدهد که جبهه باطل در زمان درماندگی و استیصال در برابر مقاومت و پایمردی رزمندگان جبهه حق، ترک عادت نمیکند و از هدف قرار دادن مراکز غیرنظامی و حتی بیمارستانها، بهعنوان اهرم فشاری علیه جبهه حق استفاده میکند.
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس،حدود 5 ماه از بزرگترین نسلکشی قرن توسط رژیم غاصب صهیونیستی بر علیه مردم مظلوم و درعینحال مقاوم غزه میگذرد. جبهه باطل که مأیوس و مستاصل از در هم شکستن مقاومت جنبش حماس و مردم غزه هست، دیوانهوار منازل مسکونی و اماکن غیرنظامی و حتی بیمارستانها را که بر مبنای حقوق انسانی و بینالمللی مناطق امن در زمان جنگ محسوب میشوند؛ آماج انواع بمبها و گلولههای خود قرار میدهند و تأسفآورتر این است که این اقدامات شنیع و ضد انسانی با چراغ سبز قدرتهای بزرگ و بهویژه دولت آمریکا صورت میپذیرد.
مروری بر تاریخ جنگهای صورت گرفته بین جبهه حق و باطل نشان میدهد که جبهه باطل برخلاف جبهه حق که همواره بر رعایت اصول و قواعد جوانمردانه و انسانی در زمان جنگ پایبند است، در زمان درماندگی و استیصال در برابر مقاومت و پایمردی رزمندگان جبهه حق، ترک عادت نمیکند و از هدف قرار دادن مراکز غیرنظامی و حتی بیمارستانها، بهعنوان اهرم فشاری علیه جبهه حق استفاده میکند.
نمود بارز این قضیه در جنگ هشتساله ایران و عراق متبلور است که هرگاه ارتش رژیم بعثی صدام در برابر هنرنمایی و شجاعت و ایثار رزمندگان اسلام مستاصل می شد، روی به جنایات جنگی و اقدامات ضد اخلاقی و انسان دوستانه میآورد و مراکز غیرنظامی و حتی بهداشتی و درمانی را نیز هدف قرار میداد.
یکی از این موارد مربوط به عملیات والفجر 8 در سال 1364 میباشد که وقتیکه صدام مقهور قدرت و هوش و ذکاوت نیروهای ایرانی در فاو گردید برای مدت 75 روز عقبههای منطقه عملیاتی فاو و حتی مراکز اورژانس و بیمارستانها را نیز هدف حملات حتی شیمیایی خود قرار داد تا بلکه بتواند مناطق ازدسترفته خود در این عملیات پیروزمندانه نیروهای ایرانی را به دست بیاورد که موفق نشد.
به بهانه هشتم اسفندماه 1364؛ سالروز بمباران شیمیایی بیمارستان صحرایی فاطمه الزهرا (س) توسط ارتش بعثی؛ روایت این حمله ناجوانمردانه و غیرانسانی توسط سردار نصرالله فتحیان؛ فرمانده بهداری رزمی سپاه در دوران دفاع مقدس منتشر میشود:
بعدازاین که دشمن بعثی با پاتکهای سنگین و مداوم خود نتوانست رزمندگان را از منطقه عملیاتی فاو مجبور به عقبنشینی کند، بمبارانهای وسیع شیمیایی را آغاز کرد.
علاوه بر گلولههای شیمیایی توپخانه دشمن که رزمندگان ما را در خطوط نبرد نشانه گرفته بود، دهها فروند هواپیمای عراقی، عقبه جبهه ما را چندین نوبت بمباران شیمیایی کردند.
یکی از مراکز مهم که هدف حملات پیدرپی شیمیایی دشمن قرار گرفت، بیمارستان صحرایی فاطمه الزهرا (س) واقع در چوئیبده آبادان در نزدیکی رودخانه بهمنشیر بود.
در دو سه روز اول عملیات والفجر ۸، هربار که هواپیماهای عراقی عقبه عملیات را بمباران می کردند، در برگشت، دو سه راکت به محوطه بیمارستان فاطمه الزهرا (س) میانداختند. انگار سهمیه ما در هر بمباران محفوظ بود!
هر وقت یک راکت به محوطه بیمارستان اصابت میکرد، وحشتی در بین پرسنل ایجاد میشد. اگر در فاصله سیصدمتری یا پانصد متری اتاق عمل هم راکت اصابت میکرد، باآنکه اتاق عمل مستحکم بود و خاک زیادی روی آن انباشتهشده بود، ساختمان بیمارستان تکان میخورد.
در هر بمباران، فضای داخلی بیمارستان پر از گردوخاک میشد. یک ساعت طول میکشید تا گردوغبار بنشیند و فضای داخل بیمارستان تمیز شود و نیروها دوباره کار را شروع کنند. انصافاً دکترها و پرستارها، شجاعانه کارشان را ادامه میدادند.
ناجوانمردانهترین بمباران شیمیایی این بیمارستان حدود ساعت ۹: ۳۰ دقیقه صبح روز پنجشنبه ۸ اسفند سال ۱۳۶۴ (هجده روز بعد از شروع عملیات والفجر ۸) بهوسیله چند فروند هواپیمای عراقی انجام شد.
این حمله ابتدا با بمباران تخریبی شروع شد و با بمباران شیمیایی خاتمه یافت. دو بمب شیمیایی نزدیک بیمارستان فرود آمد. یکی از بمبها نزدیک اورژانس منفجر شد و متأسفانه حرکت گاز شیمیایی خردل به داخل اورژانس، بسیاری از پرسنل اتاق عمل را هم آلوده کرد.
همه کارکنان و مجروحان، نیروهای دژبان و اورژانس مرکزی در این بمباران مصدوم شدند.
آن روز، همه کادر بیمارستان بهعنوان مصدوم تخلیه شدند و بیمارستان کاملاً از نیروی انسانی خالی شد.
در مواجهه با این وضعیت، در اولین اقدام، با کمک مهندس مرتضی حداد پور و عدهای از دوستان، با ماشینهای پدافند شیمیایی از بیمارستان رفع آلودگی شد. بعد بیمارستان به کمک ماشینهای آتشنشانی کاملاً شسته شد. بعد از دو سه روز، بیمارستان دوباره آماده خدماترسانی شد.
منبع:
علیاصغر ملا، عباس حیدری مقدم آرانی، تاریخ شفاهی دفاع مقدس: بهداری رزمی: روایت نصرالله فتحیان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تهران ۱۴۰۲، صص ۳۴۸، ۳۴۹، ۳۵۰