روزنامه اطلاعات در چندین جلسه، مصاحبهای مفصل با آقای رئیسجمهور (آیتالله خامنهای) انجام داده كه امروز (۱۳۶۴/۵/۱) آن را چاپ کرده است. در این مصاحبه، مسائل داخلی و بهخصوص مرحله جدید سیاست خارجی جمهوری اسلامی، یعنی برقراری روابط در سطح نظام بینالمللی و منطقهای، موردبحث و گفتوگو قرار گرفت.
به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، روزنامه اطلاعات در طول ماه رمضان گذشته و در چندین جلسه، مصاحبهای مفصل با آقای رئیسجمهور (آیتالله خامنهای) انجام داده كه امروز (۱۳۶۴/۵/۱) آن را چاپ کرده است.
در این مصاحبه، مسائل داخلی و بهخصوص مرحله جدید سیاست خارجی جمهوری اسلامی، یعنی برقراری روابط در سطح نظام بینالمللی و منطقهای، مورد بحث و گفتوگو قرار گرفت.
نماینده روزنامه اطلاعات در مورد آینده جنگ و روابط ایران با كشورهای شورای همكاری خلیجفارس، نظر رئیسجمهوری را پرسید و ایشان در پاسخ چنین گفت:
سیاست كلی جمهوری اسلامی در ایجاد ارتباط با كشورهای همسایه مسلمان و كشورهای جهان سوم و حتی همه كشورهای جهان بهجز رژیمهایی از قبیل آمریكا، اسرائیل و افریقای جنوبی و امثال آنها - كه دلیل خاص مانع از ارتباط ما با آنها است - بارها اعلامشده است و از شخص حضرت امام گرفته تا بقیه مسئولین، همه، این سیاست را اعلام كردهاند. ما بنا بر قطع روابط یا ضعیف كردن روابط سیاسی با كشورهای دیگر را نداریم، مگر در مورد استثنایی.
همیشه حضرت امام در این مورد توصیه كردهاند، بهخصوص در مورد كشورهای همسایه كه باید سعی كنیم با این كشورها روابطمان را صمیمانه كنیم و این توهم غلط كه جمهوری اسلامی سر جنگ با همه دارد را از ذهن آنها خارج سازیم. تشخیص خود ما هم همین است و مسئولین كشور هم این را تأیید كردهاند.
لزوم همگرایی منطقهای
در حال حاضر انقلاب اسلامی به خاطر عدم تبیین نقطه نظراتش در مواردی، شناخته نشده است. چنانچه بتوانیم به كشورهای همسایهمان این معنا را درست تفهیم كنیم كه حراست از منطقه خلیجفارس این منطقه حساس و استراتژیك - به عهده خود ما كشورهای پیرامون خلیج است؛ یا اگر بتوانیم تفهیم كنیم كه باید در مقابل خطر بزرگی كه اسلام و تمامی كشورهای اسلامی و وحدت آنها را تهدید میكند، نیروهایمان را حتیالمقدور هماهنگ و بسیج كنیم و به دنبال آن، مسئله خطر صهیونیستها و رژیم صهیونیستی را بهعنوان یك خطر اصلی، بهطورجدی برای جهان اسلام مطرح سازیم، طبعاً امتیاز زیادی به دست آوردهایم.
اطلاعات: عدهای تصور میكنند مسئولین ایران بههیچوجه از راههای سیاسی و دیپلماسی وارد عمل نمیشوند و اگر حكام منطقه هم بپذیرند كه رژیم عراق باید عوض شود، باز هم ایران قبول نمیكند و بر شعار جنگ، جنگ تا پیروزی ادامه میدهد.
تلاش سیاسی در کنار جنگ
رئیسجمهور: امروزه هیچ جنگ نظامیای نیست كه تلاش سیاسیای در كنارش نباشد و به آن كمك نكند؛ ما هم از آغاز جنگ تحمیلی تاكنون، تلاشهای سیاسیمان در كنار تلاشهای نظامی وجود داشته و دارد و به مقاصد مختلف - ازجمله همینکه شما در سؤالتان به آن اشاره داشتید - رفتوآمدهای فراوانی انجامشده است كه همه از آن مطلعاند و بر همه روشن است.
اما نكتهای كه وجود دارد، این است كه یك تحلیل غلطی پس از انقلاب اسلامی در منطقه حاكم شد و آن این بود كه انقلاب، ایران را آسیبپذیر ساخته است.
همین تحلیل، یكی از عوامل اصلی بود كه موجب شد حمله نظامی عراق به ایران انجام بگیرد. این تحلیل اگرچه در طول این چند سال جنگ به دلیل مقاومت شجاعانه رزمندگان اسلام، قوت و صحت خود را از دست داد، ولی هنوز تا حدودی باقی است و بهکلی از بین نرفته است، لذا ما در گفتوگوهای سیاسی، آنوقت دارای موقعیت برتر هستیم كه در جنگ، مشت قوی كوبندهای را نشان دهیم.
جنگ برای خود دارای یك مضمون سیاسی است؛ جنگ برای ما حاكی از یكپارچگی ملت است؛ اكنون دشمنان ما دارند سرمایهگذاری میكنند، پول خرج میكنند كه بتوانند جنگ را منشأ آثار سیاسی ضد نظام اسلامی بكنند، مثل خیلی از جاهای دیگر، اما نمیتوانند. جنگ به معنای ثبات و رسوخ نظام اسلامی در سرزمین این كشور است؛ جنگ، حاكی از آن است كه نظام جمهوری اسلامی آسیبپذیر و متزلزل نیست؛ پس میبینیم كه جنگ مفهوم سیاسی بسیار قوی با خود دارد.
هرگاه ما توانستهایم در صحنههای نبرد، قدرتی از خود نشان دهیم، در مذاكرات سیاسی و ارتباطات دیپلماسی هم توانستهایم نظرات و دیدگاههای خودمان را باقدرت مطرح كنیم. لذا اینطور نیست كه مسئولین جمهوری اسلامی به كار سیاسی در كنار جنگ نپرداختهاند، بلكه پرداختهایم و حجم آنهم بسیار بالا و خوب بوده است، ولی بااینحال، معتقد بوده و هستیم كه برد و توان یك حركت سیاسی، تابع قدرت نظامی و اثبات توانایی رزمی بوده است و این فقط در جبهه امكانپذیر است.
اطلاعات: ازیکطرف در برخوردها و مذاكرات سیاسی و دیپلماسی میگوییم: ایران جنگ نمیخواست. و یا: در امور داخلی هیچ كشوری دخالت نخواهیم كرد؛ و از طرفی هم گاهی در سخنرانیها، مسئله كمك به نهضتهای مردمی جهان، لزوم پیروزی اسلام و انقلاب اسلامی در سطح جهان و قیام و نهضت ملتهای تحت ستم و برقراری حكومت اسلامی مطرح میشود.
رئیسجمهور: مشكلی كه شما فرمودید، شاید خود همین احساس و انگیزهای كه در سؤال شما وجود داشت، این سخنگویان را بهتدریج به این سمت بكشاند؛ یعنی وقتی مثلاً کلمه صدور انقلاب، بد معنی میشود و نمیتواند آن چیزی را كه در ذهن آنهاست منعكس كند، آنها كلمهای را پیدا كنند كه بتواند بین آن معنی باشد، فرضاً صدور ارزشهای انقلاب.
اطلاعات: سال گذشته وزیر خارجه آلمان غربی به ایران سفر كرد و در بازگشت به غرب، خطاب به كشورهای غربی از آنها خواست كه نسبت به روابط با ایران تجدیدنظر كنند؛ همچنین چندی پیش كاردار فرانسه در تهران خواستار بهبود روابط دو كشور شد؛ اخیراً نیز مشابه همین تغییرات در سطح روابط كشور ایران و شوروی دیدهشده است؛ حضرتعالی گرایش این كشورها به بهبود روابط با ایران را ناشی از چه عواملی میدانید و این روند در حال حاضر در چه مرحلهای قرار دارد؟
استمرار حیات نظام، عامل اعتبار آن
رئیسجمهور: ما باید بكوشیم كه این روند پیش برود، روند اعتراف به وجود جامعه اسلامی؛ ما برای آن سرمایهگذاری كردهایم و این هم نتایج آن است. هرچه این نظام بیشتر باقی بماند و هرچه كه بیشتر به پیش برود، هرچه كه قابلیت خودش را برای باقیمانده بیشتر ثابت كند، جدی بودن او بیشتر واضح میشود و لذا كسانی كه حاضر نبودند آن را جدی تلقی كنند، حالا باید اعتراف كنند و آن را جدی بگیرند؛ امروز دنیا مجبور است ما را جدی بگیرد.
نقش ما، نقش تعیینكنندهای است، هم در وضع ملتها، هم در معادلات سیاسی جهان و هم در جغرافیای سیاسی عالم، ما مؤثر هستیم.
خلیجفارس یك نقطه مهم ظهور حساسیت ما است؛ كل منطقه خاورمیانه و مخصوصاً صف مقدم مبارزه با صهیونیستها، یكی دیگر از مناطقی است كه حضور و ظهور ما در آنجا كاملاً آشكار است.
مسئله نفت، مسئله دیگری است كه ما در آن تعیینكننده هستیم و مسائل گوناگون دیگر.
تفسیر صحیح از اصل نه شرقی نه غربی
اطلاعات: یك كشور نمیتواند به دور خود حصار بكشد و از طرف دیگر هم ما در آرمانها و اصول خودمان بهطور قاطع و جدی سیاست «نه شرقی، نه غربی» را مطرح كردهایم؛ آیا این خطر وجود نخواهد داشت كه ما در تشخیص مرزهای این دو مسئله اشتباه كنیم؟ یعنی از یکسو لزوم برقراری و گسترش ارتباط با كشورهای جهان مطرح است و از سوی دیگر، لزوم وفاداری كامل به اصل اساسی نه شرقی، نه غربی.
رئیسجمهور: آن اشتباه در صورتی پیش خواهد آمد كه مفهوم نه شرقی و نه غربی درست درك نشده باشد و رابطه سالمی كه بایستی با اصل نه شرقی و نه غربی معارضهای نداشته باشد، درست تشخیص داده نشده باشد.
معنای شعار نه شرقی و نه غربی، عدم رابطه با شرق و غرب نیست؛ عدم وابستگی به شرق و غرب است. آسانترین صحنه استقلال ما، صحنه سیاسی است كه در این زمینه خود انقلاب بزرگترین كمك را به ما کرده است.
ضرورت استقلال فرهنگی و اقتصادی
این ارتباطات دیپلماسی مؤید استقلال ما هستند، نه معارض آن. مشكل ما بیشتر در عرصه اقتصادی و فرهنگی است؛ همچنان كه میبینید و باید تلاش كنیم آنها را به شكل لازمی تأمین كنیم.
البته در زمینه فرهنگی كافی است كه به خودمان برگردیم. اگر خطری باشد كه ما را تهدید كند، برای وابستگی و نقض نه شرقی و نه غربی، مسئله اقتصاد است. ما اگر نتوانیم در درون خودمان، نیازهای اقتصادی خودمان را برآورده كنیم، در درازمدت آن خطر جدی خواهد بود.
استقلال اقتصادی چیزی است كه با شعار و تبلیغ بههیچوجه به دست نمیآید، مثل سیاست نیست كه یكی از اركانش زبان است؛ همینکه شما چیزی را بگویید، خود این یكی از عناصر تعیینکننده سیاست خواهد بود.
اجزای سیاسی را خودمان عوض میكنیم به سود و یا به زیان شما، درحالیکه كه اقتصاد اینطور نیست؛ در مورد اقتصاد، برنامهریزی، مصلحتاندیشیهای ناشی از پختگی و تبحر و تلاش همهجانبه و استفاده از تمامی امكانات، موردنیاز است و تا این مقدمات فراهم نشود، خطر وابستگی وجود خواهد داشت.
امروز قدرت و هیمنه انقلاب توانسته علیرغم وجود وابستگی اقتصادی، استقلال سیاسی را درست كند؛ این قدرت ما مسئولین نیست، قدرت انقلاب است. پس من وجود خطر را تأیید میكنم اما اینكه این خطر با ارتباطات سیاسی حاصل و جدی میشود را تأیید نمیكنم و معتقدم كه با عدم معالجه صحیح اقتصادی، آن خطر وجود خواهد داشت.
در این مملكت اگر ما نتوانیم تولید و مصرف را كنترل كنیم - به معنای خاص تولید - یعنی از مصارف زائد و تشریفاتی و غیرضروری پرهیز بشود و برویم به سمت مصرف كم و تولید زیاد، مشاركت و همكاری عمومی مردم و به کار انداختن انواع سرمایههای پولی از قبیل سرمایههای بخش خصوصی، سرمایههای علمی و تخصصی، بهخصوص سرمایههای مربوط به برنامهریزی و تعیین اولویتها در زمینه اقتصادی و تولیدی، كه اولویتها در مملكت چیست؛ تا به این سمت نرویم، مسئله قابل علاج نخواهد بود. همانطور كه قبلاً گفته شد و روشن است، ما وارث یك اقتصاد بهشدت بیمار و معیوب هستیم. سیستم بد بوده، مبنا خراب بوده و آن مبنا به ما به ارث رسیده و باید آن را درست كنیم. البته تلاشهای زیادی شده است، ولی هنوز تا رسیدن به هدف خیلی فاصلهداریم.
منبع:
هادی نخعی، حمیدرضا فراهانی، روزشمار جنگ ایران و عراق: توسعه روابط با قدرتهای آسیایی (کتاب سی و هفتم)، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ سوم، ۱۳۹۰، صص ۴۸۸، ۴۸۹، ۴۹۰، ۴۹۱، ۴۹۲