اخبار
بسیاری از مردم، بدون سلاح خود را به اطراف گردنه چهارزبر رسانده و مایل بودند بدون سلاح به مصاف متجاوزین بروند.

بسیاری از مردم، بدون سلاح خود را به اطراف گردنه چهارزبر رسانده و مایل بودند بدون سلاح به مصاف متجاوزین بروند.

سازمان مجاهدین خلق به همراه ارتش عراق پس از پذیرش قطع‌نامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل از سوی ایران، با تصور تغییر موازنه قوا در جنگ و بحرانی شدن شرایط داخلی کشور، دست به حمله علیه ایران زدند.

سازمان مجاهدین خلق که تمام توان خود را در این حمله به کار گرفته بود، از مدت‌ها قبل در پی فرصتی برای وارد آوردن ضربه اساسی به حکومت ایران بود.

این تهاجم در صورت موفقیت می‌توانست ایران را در آستانه ورود به شرایط جدید پس از جنگ، با دشواری‌های بسیار زیاد در عرصه داخلی و بین‌المللی روبرو کند.

انگیزه اصلی سازمان مجاهدین خلق از این تهاجم، تحلیل رهبران سازمان از شرایط داخلی ایران بود. آن‌ها با این تصور که نظام سیاسی ایران در اثر جنگ و فشارهای اقتصادی، بین‌المللی، سیاسی و اجتماعی در ضعیف‌ترین شرایط قرار دارد، نیروهای خود را از سایر کشورها به داخل عراق فراخواندند و با تشکیل، تجهیز و آموزش ۲۵ تیپ رزمی، در تاریخ ۳/۵/۱۳۶۷ از مرزهای غربی ایران وارد کشور شدند.

رهبران سازمان معتقد بودند که در حمله به ایران، اکثریت مردم که از وضعیت جاری کشور و فشارهای ناشی از هشت سال جنگ، ناراضی هستند و نسبت به سرنوشت کشور بی‌تفاوت شده‌اند، به آن‌ها خواهند پیوست و سازمان می‌تواند با سازمان‌دهی و به‌کارگیری آن‌ها، حرکتی توده‌ای را به راه انداخته و نظام سیاسی ایران را دچار فروپاشی کند و قدرت را به دست گیرد.

نادرست بودن این تحلیل موجب شد که نقطه اتکای طرح (نارضایتی مردم و شورش آنان) سست شده و سازمان در مراحل اولیه با شکست روبرو شود. در واقع شکست حرکت سازمان مجاهدین توسط کسانی رقم خورد که سازمان تصور می‌کرد با پشتوانه آن‌ها پیروز خواهد شد.

در این شرایط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موفق شد با بسیج و سازمان‌دهی مردم و به صحنه آوردن آن‌ها، شکست مجدد ارتش عراق و سازمان در عملیات فروغ جاویدان را رقم بزند.

 

عملیات فروغ جاویدان، تعجیل در عملیات براندازی

استراتژی سازمان پس از تصرف مهران، انجام عملیاتی بزرگ و سرنوشت‌ساز در ۳۱/۶/۱۳۶۷ بود، اما پذیرش قطع‌نامه ۵۹۸ توسط ایران، رهبران سازمان را دچار حیرت کرد.

در چنین شرایطی رهبری سازمان تلاش کرد تا با وجود نداشتن آمادگی، زمان عملیات را تغییر داده و پیش از زمان مقرر، عملیات را انجام دهد.

عملیات فروغ جاویدان باهدف براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران طرح‌ریزی شد و فتح تهران نقطه پایان آن بود.

 

شرح عملیات

پس از فراهم آمدن مقدمات لازم، ستون یگان‌های ارتش آزادی‌بخش متشکل از ۲۵ تیپ رزمی، رأس ساعت ۶ صبح روز دوشنبه ۳/۵/۱۳۶۷ پس از اجرای مراسم صبحگاهی، از قرارگاه خود در عمق خاک عراق به حرکت درآمده و در ساعت ۱۶ از مرز خسروی عبور کردند. بدین ترتیب عملیات فروغ جاویدان با ورود نیروهای سازمان به داخل خاک ایران آغاز شد.

ازآنجاکه عمده قوای ایران جهت دفع تجاوز ارتش عراق، در مناطق عملیاتی جنوب بودند، نیروهای سازمان با حداقل درگیری و تلفات به شهر کرند رسیدند.

با ورود نیروهای سازمان به شهر، مردم حیرت‌زده به این‌سو و آن‌سو می‌دویدند و نیروهای نظامی و امنیتی مستقر در شهر نیز به مقاومت در مقابل این هجوم دشمن مشغول بودند.

رفتار خشن و بی‌رحمانه نیروهای سازمان، مردم بی‌سلاح و وحشت‌زده را مجبور به فرار می‌کرد. مردان برای نجات فرزندان و زنان خود در پی جان پناهی بودند. اندک نیروهای نظامی باقی‌مانده در شهر، تلاش داشتند از پیش روی مهاجمین جلوگیری کنند، اما سرعت عمل نیروهای سازمان و استفاده آنان از خودروهای سبک باعث پیش روی سریع آنان می‌شد.

در چنین شرایطی یگان‌های نیروی زمینی سپاه موفق شده بودند، ارتش متجاوز عراق را از شهرهای خرمشهر و آبادان دور سازند و مانع پیش روی آن‌ها به سمت اهواز شوند؛ اما در این وضعیت نیروهای سازمان از عدم حضور نیروهای ایران سود جسته و با پشتیبانی هوایی عراق به کشتار مردمی پرداختند که در حال حرکت به سمت اسلام‌آباد بودند.

هم‌زمان با تجاوز سازمان به مردم و شهرهای مرزی، ارتش عراق که تا سر پل ذهاب پیش روی کرده بود، با اجرای آتش سنگین توپخانه، مسیر را برای نیروهای سازمان هموار می‌کرد.

نیروهای سازمان که موفق به عبور غافلگیرانه از مرز شده بودند، در مقابل مقاومت پراکنده سپاه چهارم بعثت کرمانشاه، متحمل خسارت‌هایی شدند، اما به دلیل گسیختگی این مقاومت‌ها و فقدان آتش پشتیبانی، پیش روی خود را به سمت اسلام‌آباد ادامه دادند.

در این وضعیت از سوی نیروی زمینی سپاه به لشکر ۶ ویژه پاسداران دستور داده شد که با دو گردان به سمت گردنه پاتاق حرکت کند و حرکت نیروهای سازمان را متوقف سازد، اما با توجه به حرکت ستونی و سریع نیروهای سازمان که متکی به جاده بودند، امکان توقف آن‌ها فراهم نشد

نیروهای سازمان با اتکا به جاده‌های منطقه و بدون هیچ‌گونه تأمین از جناحین، خود را به اسلام‌آباد رساندند. در این زمان به دستور آقای هاشمی رفسنجانی، جانشین فرماندهی کل قوا، کلیه نیروهای سپاه و بسیج که در باختران مستقر بودند، به سمت اسلام‌آباد به حرکت درآمدند.

در ساعت 21:30 روز ۳/۵/۱۳۶۷ این شهر به تصرف سازمان درآمد. نیروهای سازمان همزمان با پاک‌سازی شهر، حرکت ستونی خود را به سمت باختران ادامه دادند، اما چون مردم به‌شدت از رفتار نیروهای سازمان وحشت‌زده شده و به سمت باختران حرکت می‌کردند، ترافیک سنگینی روی جاده ایجاد شد.

با ایجاد ترافیک بر روی جاده، حرکت ستونی ارتش آزادی‌بخش کند شده و با رسیدن نیروهای لشکر ۶ پاسداران به گردنه چهار زبر، در همین نقطه متوقف شدند.

توقف ارتش آزادی‌بخش در پشت ترافیک چند کیلومتری مردم، ابتکار عمل را از آنان گرفت و فرماندهان ارتش آزادی‌بخش که جز حرکت بر روی جاده تاکتیک دیگری را نیاموخته بودند، به‌ناچار به درگیری با مردم و نیروهای بسیج و سپاه پرداختند.

در این زمان نیروهای سپاه و بسیج با کمک مردم موفق به توقف نیروهای سازمان شدند. آقای هاشمی رفسنجانی که در این زمان در شهر باختران حضور داشت به‌اتفاق برادران علی شمخانی و غلامعلی رشید در یک بسیج عمومی از نیروهای مردمی شهر باختران، واحدهایی را برای سرکوب متجاوزین آماده و به منطقه اعزام کردند. قبل از این برادر شوشتری، دانشیار، حمیدی نیا و شبانی در گردنه چهارزبر مستقر بودند و با اندک نیروهای خود مقاومت می‌کردند.

 

عملیات مرصاد، نحوه مقابله مردم و رزمندگان ایران با سازمان

فرمانده کل سپاه که در منطقه جنوب هدایت و کنترل یگان‌ها را در مقابله با ارتش عراق بر عهده داشت و با توان نیروی زمینی سپاه موفق به تثبیت حرکت نیروهای متجاوز در جنوب شده بود، به‌محض اطلاع از وضعیت مناطق عملیاتی غرب کشور، با دو فروند هلی‌کوپتر از اهواز با برادران قاسم سلیمانی و جعفر اسدی به سمت اسلام‌آباد حرکت کرد.

 

امروز، روز دفن منافقین است

برادر محسن رضایی در غروب ۳/۵/۱۳۶۷ با تشکیل قرارگاهی به نام مرصاد، طرح‌ریزی عملیاتی گسترده علیه سازمان را آغاز کرد. وی در تماس بی‌سیمی با فرماندهان عمل‌کننده در منطقه، نگرانی امام از شرایط مردم و جنایت‌هایی که نیروهای ارتش آزادی‌بخش علیه آنان انجام داده‌اند را به اطلاع فرماندهان رساند و گفت: امروز روز دفن منافقین است و خداوند لطف کرده و در مقابل صداقت و خلوص امام در نوشیدن جام زهر (قبول قطعنامه ۵۹۸)، منافقین را در اختیار نیروهای اسلام قرار داده است.

با تشکیل قرارگاه نیروی زمینی سپاه، اقدامات عملیاتی علیه ارتش آزادی‌بخش سازمان‌دهی و مقرر شد این اقدامات در دو مرحله سد پیش روی و محاصره و انهدام اجرا شود. قبل از این به دستور آقای هاشمی اطلاعیه تجاوز سازمان مجاهدین به مرزهای کشور از طریق صداوسیما پخش‌شده بود.

 

بسیج عمومی علیه منافقین

با اعلام خبر حمله منافقین، به دلیل ماهیت سازمان و نفرت عمومی مردم از آنان، بلافاصله نیروهای داوطلب سراسر کشور و به‌ویژه نیروهای بومی که عملکرد وحشیانه منافقین را در کرند و اسلام‌آباد دیده بودند، وارد پادگان‌های سپاه در باختران شدند. واحدهای مستقر در منطقه عملیاتی بلافاصله نیروهای بومی را سازمان‌دهی کرده و وارد منطقه عملیاتی کردند. بسیاری از مردم، بدون سلاح خود را به اطراف گردنه چهارزبر رسانده و مایل بودند بدون سلاح به مصاف متجاوزین بروند.

 

مرحله اول: سد پیشروی

سد پیشروی نیروهای سازمان که توسط مردم و دو گردان از لشکر ۶ پاسداران در گردنه چهارزبر صورت گرفته بود، با اعزام نیروهای جدید، پوشش مناسب‌تری یافت.

قرارگاه نجف اشرف از سمت کرمانشاه و گردنه چهارزبر، مأموریت سد پیش روی را بر عهده داشت. این قرارگاه با تأخیر درحرکت سازمان موفق شد تلفات قابل‌توجهی به نیروهای سازمان در این محور وارد آورد.

خاکریزهایی که توسط قرارگاه در گردنه چهارزبر ایجادشده بود، مملو از خودروهای سازمان و اجساد نیروهای آن‌ها بود. با طلوع آفتاب، فرماندهی ارتش آزادی‌بخش که هیچ‌گونه توفیقی در امور نیروهایش از گردنه چهار زبر مشاهده نمی‌کرد، دستور داد تا نیروهای سازمان به سمت چپ و راست جاده رفته و بر روی ارتفاعات نه‌چندان بلند منطقه مستقر شوند.

در این زمان فرمانده سپاه ۴ بعثت، نیروهای خود را وارد منطقه کرد و به تعقیب نیروهای فراری سازمان پرداخت. در این مواجهه، نزدیک به ۱۲۰ نفر از نیروهای سازمان کشته شدند و تعداد ۲۳ نفر از آنان نیز به اسارت نیروهای خودی درآمدند.

برخی از نیروهای اسیر که بسیار خسته و تشنه بودند، هنگامی‌که توسط نیروهای بسیج، آب و غذا دریافت می‌کردند، اظهار می‌داشتند که باورمان نمی‌شود که به ما آب و غذا بدهید، حتی باورمان نمی‌شود که زنده باشیم، چون در سازمان به ما این‌گونه القا کرده بودند که به‌محض دستگیری، شمارا خواهند کشت.

 

مرحله دوم: محاصره و انهدام

 

در این مرحله واحدهای جمهوری اسلامی ایران مأموریت داشتند، پیشانی جنگی نیروهای سازمان واقع در تنگه چهارزبر را مورد هجوم قرار داده و با فشار از جناحین جاده، مانع از پراکندگی آنان شوند. یکی از واحدهای رزمی سپاه نیز به گردنه پاطاق مأمور شد تا از فرار نیروهای سازمان به خاک عراق جلوگیری کند.

نحوه حرکت نیروهای سازمان نشان می‌داد که آن‌ها بدون اتکا به جاده قادر به هیچ‌گونه اقدامی نیستند و این مسئله بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف عملیاتی آنان محسوب می‌شد. عملیات تعقیب و دستگیری نیروهای سازمان تا شب و نیز روز ۵/۵/۱۳۶۷ به طول انجامید.

 

منبع:

فصلنامه تخصصی نگین ایران (شماره ۱۷)، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، صفحات ۸۶، ۸۷، ۹۲، ۹۷، ۹۸، ۹۹

لینک کوتاه :
کد خبر : 515