مسئول مخابرات سپاه کردستان در دوران دفاع مقدس:

شفاهی سردار حسین باقری با ذکر این‌که بدون تعامل با همه، اصلاً نصرت الهی نمی‌آید، بیان کرد: با تکبر نصرت الهی می‌رود، خصوصیت ما این بود. برادران شرکت مخابرات عین خودمان در جبهه بودند.

 

مراسم رونمایی از کتاب تاریخ شفاهی سردار حسین باقری از مسئولان مخابرات سپاه کردستان، قرارگاه حمزه و قرارگاه نجف در دوران دفاع مقدس با حضور دکتر رضا تقی پور نماینده مجلس و وزیر اسبق وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، سردار علی شادمانی معاون هماهنگ‌کننده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیاء (ص)، سردار مهوری معاون فناوری اطلاعات ستاد کل سپاه، سردار مظلوم مسئول اسبق مخابرات سپاه، سردار یساول مسئول اسبق مخابرات نیروی دریایی، سردار مطهری مسئول اسبق مخابرات نیروهای زمینی و جمعی از مسئولین مخابرات‌ قرارگاه‌های قدس، نجف و کربلا در دوران دفاع مقدس، سردار علی‌محمد نائینی رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس برگزار شد.

در این مراسم سردار حسین باقری راوی کتاب «مخابرات غرب و شمالغرب» با تشکر و قدردانی از ریاست مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و همکاران این مرکز گفت: این نکته را باید عرضش کنم که با اصرار زیاد دوستان در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس بنده اهتمام به بیان تاریخ شفاهی خود داشتم درحالی‌که شرایط بنده به‌گونه‌ای است که واقعاً امکان این‌طور برنامه‌ها را ندارم ولی به‌هرحال قبول کردم و این کتاب الحمدالله برای مخابراتی­های دوران دفاع مقدس یک سندی شد.

وی با تکریم از پدر شهید صفت الله مقدم و برادر شهید محسن فیاض یادآور شد: ما دو شهید مسئول مخابرات در کردستان داشتیم اولین شهید، شهید مقدم که مسئول مخابرات تیپ ویژه شهدای شهید کاوه بودند. ایشان از دوستان بسیار صمیمی بنده بود. من همیشه با تیپ ویژه شهدا می‌رفتم و خودم مسئول مخابرات در عملیات‌ها بودم. در مرحله اول پیرانشهر - سردشت شهید ناصر کاظمی گفتند شما بروید کردستان از آن‌طرف شهید مقدم بیاید کافی است. ایشان رفت و به همراه شهید ناصر کاظمی شهید شد. متأسفانه ما جا ماندیم و خوش به حال ایشان.

مسئول مخابرات سپاه کردستان در دوران دفاع مقدس افزود: شهید محسن فیاض، مسئول مخابرات سردشت بود. سردشت آن دوران تا قبل از آزادسازی فقط با هلی­‌کوپتر قابل رفت‌وآمد بود. آخرین مرحله که بانه - سردشت آزاد شد شهید محسن گفت که من می‌خواهم از اینجا بروم. می‌خواهم ازدواج کنم. گفتم تنها کسی که توجیه کامل به این منطقه دارد شما هستید بگذارید سردشت - پیرانشهر هم آزاد بشود، شما بروید. آخرین مرحله­ آزادسازی جاده سردشت به پیرانشهر باهم داشتیم می‌­رفتیم که بعدازآن الحاق تیپ ویژه شهدا و کردستان بود. ما برای هماهنگی با برادران ارتش رفتیم. وقتی برگشتیم کمین خوردیم این برادر عزیز در کنار دست بنده به شهادت رسید.

در ادامه سردار باقری به فرهنگ دفاع مقدس و مخابرات دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: یک بنده خدایی سه تا تئوری منفی (پ) داشت بعد ما تبدیل کردیم به سه تا تئوری مثبت (ت) که اخیر به 5 تا (ت) تبدیل کردیم. ت اول توکل، ت دوم توسل، ت سوم تلاش، ت چهارم تحمل و ت پنجم تعامل.

وی تصریح کرد: در بعد توکل آن دوران دفاع مقدس اصلاً اول بگویم منظور این توکل و توسل این بحث‌های تئوری نبود. شهید مقدم خیلی از دعاها را حفظ بود اما این نکته نبود که ما در جبهه وقت داشته باشیم دعای ندبه بخوانیم. اصلاً نمی‌رسیدیم بخوانیم. توکل و توسل از دیدگاه ما این زیارت عاشورا بود که همیشه داشتیم و احکام که همیشه دوره می‌کردیم و حتماً احکام واجب در جبهه یاد می­‌گرفتیم. یکی هم به قرآن توجه می‌کردیم. حتماً مجلس قرآن در مخابراتی‌ها بود. پس توکل و توسل یک فرهنگ جدی ما در جبهه بود.

راوی کتاب «مخابرات غرب و شمالغرب» اظهار کرد: بحث بعدی ما تلاش بود. مجموعه مخابرات حتماً باید قبل از عملیات می‌رفت و منطقه را آماده می­‌کرد.

وی به تفاوت فعالیت‌های بی‌سیم‌چی‌ها در جبهه غرب و شمالغرب با جبهه جنوب اشاره کرد و گفت: عملیات‌ها در کردستان یک خصوصیتی داشتند برخلاف جنوب و این فیلم‌هایی که تلویزیون از مخابرات جبهه نشان می‌دهد. در جنوب بی‌سیم‌چی هیچ کاری نداشت عمدتاً همراه فرمانده می‌رفت. شهید ناصر کاظمی در کردستان می‌گفت فرمانده گردان و گروهان حق ندارد پشت بی‌سیم بیاید. بی‌سیم‌چی‌ها باید ارتباطشان با من باشد. برای همین از قبل همراه اطلاعات به شناسایی بروند چون در کردستان بی‌سیم‌چی هم باید می‌جنگید. یک بی‌سیم کوله‌اش بود، اسلحه‌اش بود، خشاب اضافی بود، باطری اضافه هم بود.

سردار باقری یادآور شد: عمده بی‌سیم‌چی‌ها چون ما ریاضی فیزیک خوانده بودند و آدم‌های باهوش بالا را انتخاب می‌کردیم. از نظر جسمانی ضعیف بودند.

وی از تحمل خانواده‌های نیروهای مخابراتی گفت و بیان کرد: برخی از نیروهای ما باوجوداین که متأهل بودند شش ماه به مرخصی نمی­‌رفتند. در این شرایط چه‌کاری باید می­‌کردند. نقش بسیار جدی خانواده‌های مخابراتی‌ها چه پدر و مادر و چه همسر و بچه بسیار مهم است.

مسئول مخابرات سپاه کردستان در دوران دفاع مقدس کمبود نیروی انسانی را از مشکلات واحد مخابرات مطرح کرد و گفت: نیروی انسانی یک نفر به‌جای سه نفر نگهبانی مخابراتی می‌داد. بدون تحمل این سختی‌ها کار موفق نمی‌شد.

وی با ذکر این‌که بدون تعامل با همه، اصلاً نصرت الهی نمی‌­آید، بیان کرد: با تکبر نصرت الهی می‌رود، خصوصیت ما این بود این برادران شرکت مخابرات عین خودمان در جبهه بودند. آقای حسینی در ایلام بود آقای خسروی در کردستان. ما هر وقت مشکل غذا پیدا می‌کردیم به شرکت مخابرات می‌رفتیم و می‌گفتیم یک غذای خوب به ما بده که انرژی بگیریم و به منطقه برگردیم. بعد آقای حسینی ایلام در عملیات مهران خودش به‌عنوان رزمنده آمد حتی به‌عنوان جانشین مخابرات قرارگاه نجف معرفی‌اش کردیم و در آنجا شبکه کاریر را آورد به همراه کادر آورد.

سردار باقری افزود: دوستان مخابراتی و عملیاتی می‌دانند که بی‌سیم‌های ما شنود می‌شوند هر چه هم می‌خواستیم رسمی صحبت کنیم باز شکسته می‌شد؛ اما کاریر و کابل و سیم جنگی بهترین نوع ارتباط بود این کاری بود که دوستان مخابرات می‌کردند. ما تعامل‌مان با آن‌ها و آن‌ها با ما خوب بود. درواقع ما یک خانواده بودیم.

وی با اشاره به فعالیت و اقدامات نیروهای مخابرات در بعد از جنگ اظهار کرد: بعد از جنگ، برای اولین بار در کشور ما بی‌سیم بومی تولید کردیم و این بی‌سیم‌های بومی تعامل ارتش، سپاه، ناجا و حالا فراجا و وزارت دفاع و ستاد کل همه باهم بود. ما اصلاً چیزی به نام تعصب سازمانی برایمان معنا نداشت. برای همین این (ت) تعامل که ت پنجم بود این‌ها می‌شود ت فرهنگ دفاع مقدس.

راوی کتاب «مخابرات غرب و شمالغرب» متذکر شد: این مجموعه فنی امروز نسبت به گذشته فرق کرده و پیشرفت کرده است اما این اصولی که باعث شد که ما نصرت الهی را ببینیم به نظرم این 5 تا ت بود و خدا را شاکر هستیم.

لینک کوتاه :
کد خبر : 2242

نوشتن دیدگاه

Security code تصویر امنیتی جدید

ارسال

  • مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
  • آدرس دفتر مرکزی:تهران – خیابان شریعتی - خیابان شهید دستگردی(ظفر) - بعد از تقاطع شهید تبریزیان - پلاک77
  • تلفن تماس روابط عمومی:

02122909525-30 داخلی 245