روزشــــمار
جمعه
4 اسفند 1357
25 ربيعالاول 1399
23 فوريه 1979
136
در حالي كه گروههاي چپ ( غيرمذهبي ) بتدريج به فعاليتهاي خود در كردستان سازمان ميدهند ، ناآرامي نيز در اين بخش از كشور فراگير ميشود . از جمله ، در پي حمله عدهاي مسلح به شهر مرزي پاوه و بيش از 5 ساعت تيراندازي متقابل بين مهاجمان و پاسداران انقلاب عده زيادي مجروح شدند . تيراندازي از ساعت 11 شب شروع شد و تا 4 بامداد ادامه داشت كه سرانجام نيروهاي مهاجم عقب رانده شدند . بنا بر برخي از شايعهها ( كه از سوي هواداران گروههاي كمونيستي در مطبوعات داخلي دامن زده ميشود . ) مهاجمان از طرفداران سالار جاف هستند . ( 1 ) ( خبر ضميمه دارد .)
از سوي ديگر روزنامه اطلاعات گزارش داد : «افرادمسلح كُرد كه خواهان خودمختاري هستند با تشكيل كميته مشترك سربازان انقلاب و رزمندگان كرد اداره امور پادگانهاي پيرانشهر و پسوه در نزديكي مهاباد را به دست گرفتند ، امّا در اعلاميهاي كه ارتش ملي در كردستان صادر كرد ، سقوط اين پادگانها تكذيب شده است . در اين اعلاميه آمده است كه تنها در مهاباد مشكلاتي وجود دارد و مردم پادگانهاي نظامي را اشغال كردهاند . سخنگوي دولت نيز در يك بيانيه جداگانه اعلام داشت كه مذاكراتي در جريان است تا اين افراد به طور صلحآميز محل را تخليه نمايند . در همين اثنا ، يك اعلاميه ديگر نظامي حكايت از آن داشت كه عناصر ضدانقلابي با پخش بيانيههايي در شهرهاي سقز ، بانه و مريوان صلح را تهديد ميكنند و در آنها از مردم خواسته شده است كه به پادگانهاي نظامي حمله نمايند . »
در ادامه گزارش روزنامه اطلاعات آمده است : عبدالرحمن قاسملو دبير كل حزب دمكرات كردستان ايران كه پس از 25 سال فعاليت مخفيانه به مهاباد بازگشته است، فعاليت خود را براي خودمختاري كردستان آغاز كرده است . از سوي ديگر چريكهاي فدايي خلق به سرعت خود را به مهاباد رساندند و 24 ساعت پس از ورود به اين شهر چهار هزار جوان كرد را در يك اجتماع گرد آوردند . ( 2 )
چريكهاي فدايي در اجتماع ديگري در سنندج ، خواستار اداره پادگانها به وسيله شوراهاي انقلابي شدند . آنها ادعا كردند : «توطئهها و مناقشههاي كنوني كردستان به وسيله مالكان و مرتجعين رهبري ميشود كه بايد هر چه زودتر خلع سلاح شوند . » ( 3 )
در اين حال عزالدين حسيني ضمن حمايت از چريكهاي فدايي خلق و ساير گروههاي چپ و با تاكيد بر اينكه در شوراي انقلاباسلامي بايد نمايندگان همه گروهها از جمله نمايندگان كارگران و زحمتكشان حضور داشته باشند ، گفت : «در انقلاب ايران لزوماً نبايد بر عقايد مذهبي تكيه شود . » وي ضمن تاكيد بر خودمختاري كردستان بزرگ شامل استان كردستان ، قسمتهايي از آذربايجان غربي ، كرمانشاه و ايلام ، هشدار داد : «پيشنهادهاي دولت بازرگان دربارة حل و فصل مسأله كردستان ، اگر متضمن خودمختاري اين منطقه نباشد ، قابل پذيرش نخواهد بود . » ( 4 )
با اين حال ، روزنامه اطلاعات نوشت : «براساس خبرهاي رسمي ( بيانيههاي دولت و ستاد انقلاب ) در حال حاضر ارتش به طور كامل بر اوضاع كردستان مسلط است و مشكلات و تقاضاهاي كردها در چارچوب هيأت اعزامي از سوي امام خميني و دولت موقت انقلاب حل و فصل ميشود . » در اين خصوص خبرگزاري پارس نيز با انتشار اخبار سفر هيأت اعزامي و ملاقاتهاي آن هيأت با سرشناسان محلي ، بر تسلط دولت بر كليه نقاط استان كردستان تاكيد كرد . به گزارش خبرگزاري پارس هيأت اعزامي دولت به رياست داريوش فروهر و عضويت دكتر محمد مكري و دكتر ابراهيم يونسي وارد سنندج شد و با مفتيزاده مذاكره كرد . در اين مذاكرات داريوش فروهر گفت : «اين هيأت از طرف دولت انقلابي نمايندگي دارد كه به خواستههاي اساسي مردم كردستان رسيدگي كند و ضمن شركت در اجتماعات و جلسات گفت و شنود ، نظرهاي آنان را به دولت موقت انقلابي اسلامي منعكس سازد و به مشكلات گوناگون مردم اين سامان توجه خاصي مبذول دارد . » فروهر يادآور شد : «هرگاه عناصري بخواهند به هر نحو بر خلاف مسير انقلاب ملت ايران اقدام كنند ، اقدام آنها خيانتي است كه در اين لحظه حساس تاريخي و سرنوشتساز ايران ، از هر نظر غيرقابل بخشش است . » به نوشته روزنامه اطلاعات هيأت مذكور پس از مذاكره با مفتيزاده به تهران بازگشته است . ( 5 )
137
همزمان با تشديد ناآراميها در كردستان ايران ، راديو لندن از اوضاع مرزهاي غربي ايران چنين تفسيري ارائه داد : «بحران كردها در مرز ايران و عراق مهمترين مشكلي است كه دولت جديد ايران با آن رو به روست . دولت ايران از مرزبانان خود خواسته است به محض آن كه تجاوزي از سوي كردهاي مقيم عراق مشاهده كردند ، آن را سركوب كنند . » راديو لندن افزود : «در ماههاي اخير و بعد از ضعيف شدن شاه ايران ، كردها با حمله به پاسگاههاي ايران توانستند اسلحه زيادي به دست آوردند . » اين راديو به نقل از كساني كه آنها را "منابع ديپلماتيك در تهران" خواند ، اضافه كرد : «جلال طالباني سرگرم سازمان دادن به تشكيلاتي براي مقابله با دولت ايران است . » راديو لندن در پايان تصريح كرد : «رهبران كردها ، ضمن اين كه پنهان نميكنند كه جلال طالباني از ايجاد يك كردستان خودمختار در ايران خشنود خواهد شد ، اما بشدت هرگونه دخالت او را در اين موضوع انكار ميكنند . » ( 6 )
138
در گردهمايي بزرگي كه به دعوت سازمان چريكهاي فدايي خلق در دانشگاه تهران برگزار شد ؛ گروههاي مختلفي شركت داشتند . به گزارش روزنامه كيهان ، اين اجتماع كه از ساعت 10 صبح آغاز شده بود ، تا ساعت 30 :14 ادامه يافت . از جمله پلاكاردهايي كه در اين اجتماع ديده ميشد ، چنين بود : «از اقدامات ضدامپرياليستي و ضدصهيونيستي امام خميني حمايت ميكنيم . هرگونه تفرقه در صفوف متحد خلق محكوم است . قدرت واقعي انقلاب ، قدرت مردم است . برقرار باد حاكميت خلق . آزادي كليه فعاليتهاي سياسي ـ اجتماعي براي كليه نظاميان . ارتش خلقي ايجاد بايد گردد . پيش به سوي اتحاد سراسري كارگران ايران . » در ادامه اين اجتماع ، پيام گروهي موسوم به "پرسنل انقلابي پادگان مهاباد" قرائت گرديد و پس از آن يكي از اعضاي سازمان چريكهاي فدايي خلق خواستار انحلال ارتش شد و گفت : «حال كه ارتش ضدخلقي تجزيه شده است هرگونه تلاش در جهت احياي اين سازمان ضدخلقي به مفهوم تقويت پادگانهاي ضدانقلابي و جلوگيري از ادامه انقلاب است . »
خبرگزاري پارس در گزارشي از اين گردهمايي اعلام كرد : «150000 نفر در اين اجتماع شركت كردند . » گزارش جانبدارانه روزنامه كيهان حاكي است كه در خلال اين گردهمايي كه از طرف سخنگوي دولت آزاد اعلام شده بود ، گروه كوچكي كه تعداد آنها به صد نفر هم نميرسيد ، با دادن شعارهايي به نفع سازمان مجاهدين خلق ، سعي كردند مراسم را به هم بزنند . دقايقي بعد ، از ستاد عملياتي سازمان مجاهدين خلق اطلاع داده شد : «عناصري كه كوشش كردند به نام سازمان مجاهدين خلق ، در ميتينگ امروز اخلالگري نمايند ، به هيچوجه به سازمان مجاهدين خلق وابستگي ندارند .» براساس گزارش روزنامه كيهان به محض اين كه نام مجاهدين خلق از تريبون برده شد ، ناگهان جمعيت به پا خواسته و شعار سلام بر مجاهد ، درود بر فدايي سراسر دانشگاه را فراگرفت .
در پايان اين گردهمايي از سوي چريكهاي فدايي خلق ، قطعنامهاي در 9 ماده قرائت شد كه در آن آمده است : «ارتش و دستگاه عريض و طويل اداري كه ستونهاي رژيم وابسته به امپرياليسم به شمار ميروند بايد هرچه زودتر منحل شوند و ارتش نوين خلق و ارگانهاي اداري نويني كه پاسخگوي شرايط نوينند به وجود آيد . ارتش و دستگاههاي بوروكراتيك و تمامي نهادهاي فرهنگي رژيم سابق براي تامين نيازهاي رژيم وابسته به امپرياليسم ، سركوب ، غارت و در بند نگهداشتن خلقهاي ستمكش ايران به وجود آمده است . » ( 7 )
در بخش ديگري از قطعنامه تاكيد شد : «تغيير يا بازنشسته كردن برخي از مهرههاي شناخته شده ارتش سابق … به هيچوجه نميتواند ماهيت ضدخلقي آن را تغيير دهد … ارتش خلق بايد با شركت همه كساني كه فعالانه در انقلاب شركت داشتند ، تشكيل شود و با همكاري سربازان ،
4/12/57 ـ محوطه جلوي مسجد دانشگاه تهران ـ تجمع عدهاي از مردم همزمان با برگزاري ميتينگ سازمان چريكهاي فدايي خلق در زمين چمن دانشگاه براي ابراز مخالفت و افشاري گروه مزبور .
اين ميتينگ در شرايطي برگزار ميشد كه هنوز بخشي از مردم در اين تصور بودند كه بين سازمان مجاهدين خلق با سازمانهاي ماركسيستي نظير پيكار و چريكهاي فدايي خلق مرزبندي وجود دارد و ماجراي ترورهاي داخلي سازمان مجاهدين توسط عناصر ماركسيست شده سازمان را به معناي وجود تداوم رويارويي بين دو جريان اسلامي و ماركسيستي تحت عنوان مجاهد و منافق ميدانستند . عدهاي حاضر در اين تجمع كه روزنامه كيهان آنان را عمداً 100 نفر خوانده است ، نيز عدهاي از مردم مذهبي بودند كه با تصور حمايت از مجاهدين مسلمان عليه كمونيستهاي محارب با شعار "درود بر مجاهد ، مرگ بر منافق" وارد صحنه شده بودند . پيام سازمان مجاهدين خلق كه از تريبون در ميتينگ فداييها قرائت شد در واقع نوعي اعلام مواضع مجاهدين خلق به نفع فداييها و عليه اينان بود . اين از جمله مواضع سازمان است كه خودبهخود و عملاً گامي در افشاي سازمان مجاهدين خلق محسوب ميشود و از جمله عوامل سوق دادن افكار عمومي به اين سمت است كه بتدريج اطلاق صفت مناطق را متوجه رهبري جديد سازمان مجاهدين خلق كنند نه متوجه ماركسيستهايي چون فداييان " .درجهداران ، همافران وافسران جزء ارتش سابق كه با پيوستن به صفوف خلق و شركت فعال در انقلاب ، ميهنپرستي خود را به اثبات رساندهاند ، به وجود آيد . شوراهاي سربازن ، درجهداران ، همافران و افسران جزء بايد از ميان خود ، فرماندهي اين ارتش را انتخاب كنند . … اعلام ميداريم كه ماهيت ضدخلقي ارتش سابق را نميتوان با تعويض فرماندهان و تغيير نام دگرگون ساخت . گماشتن چهرههايي كه در گذشته با رژيم همكاري داشتهاند ، برخلاف منافع و خواست واقعي مردم است . … ما در پيش گرفتن روشهاي سازشكارانه و كوشش در جهت احياي ارتش و دستگاه اداري رژيم سابق را زير پوشش تغيير نامها و مهرهها محكوم ميكنيم . » ( 8 )
4/12/57 ـ تهران ـ چهارراه كالج
تظاهرات پرسنل نيروي زميني به طرفداري از انقلاب اسلامي ، امام و دولت جديد . استقبال مردم .
139
سازمان مجاهدين خلق ايران طي نامهاي با حمله ضمني به تلاشهاي در حال انجام براي بازسازي ارتش با استناد به ادعاهاي رالف شانمن هشدار داد : «آيا جوانهاي ما كشته شدند تا سرهنگ توكلي ارتش را براي آمريكا تجديد سازمان دهد ؟ » در اين نامه كه خطاب به روزنامههاي آيندگان ، اطلاعات و كيهان نوشته شده ، آمده است : در حدود دو هفته پيش از بازگشت امام خميني ، سازمان مجاهدين در گزارشي به كميته امام ، سرهنگ توكلي را متهم به داشتن سابقه جاسوسي ، ندامت و همكاري با رژيم سابق كرده است و نسبت به بررسي درباره وضع او به اين كميته هشدار داده است . در نامه همچنين پرسيده شده : «آيا مردم انقلاب كردند تا دار و دسته آمريكا را از در ديگري وارد كنند . » در اين نامه از امام خميني استدعا شده كه اجازه دهند مجاهدين
خلق به سكوت خود پايان دهند و گفتنيها را بگويند . در نامه تاكيد شده است : «از افشاي اسرار مربوط به سرهنگ توكلي بخوبي روشن خواهد شد كه چرا اين همه تلاش ميشود كه هر كس كه سر سازشكاري نداشته باشد ، التقاطي ، منحرف ، ماركسيست اسلامي و يا اخلالگر تلقي شود ؛ همان برچسبهايي كه شاه خائن ابداع كرده بود . به همين ترتيب روشن خواهد شد كه چرا سرهنگ توكلي در هنگام تحويل ارتش از معاون قرهباغي صريحاً اصرار ميكند كه اسكلت اين ارتش بايد دست نخورده باقي بماند . توكلي و امثالهم ميكوشند از كمونيسم مترسك درست كنند و به بهانههاي بياساسي چون تجزيهطلبي ، كمونيسم و اخلالگري ، طرحهاي توطئهآميز خود را ميهنپرستانه جلوه دهند . … احساس مسؤوليت سرهنگ توكلي براي حفظ و تقويت روح ارتش از كجا سرچشمه ميگيرد ؟ چرا از ايجاد يك ارتش مردمي هراس دارد و مخالف دخالت ارتش در سياست است . » ( 9 )
140
ژنرال الكساندر هيگ ، فرمانده عالي نيروهاي ناتو گفت : ايالات متحده خود را درگير بحران ايران و ويتنام نخواهد كرد ، زيرا امكان گسترش اين بحرانها به تعارضهاي بينالمللي بسيار زياد است . به گزارش رويتر ، وي افزود : «به عنوان مثال جنگ ويتنام و چين بحراني است كه شوروي تا اندازهاي خود را در آن درگير ميكند ، اما ايالات متحده ، نه . ديگر زمان دخالتهاي يك جانبه به ايالات متحده به عنوان حفظ مباني دمكراتيك سپري شده است . »
از سوي ديگر ، پنرال برنارد راجرز به كميته كنگره آمريكا گفت : «دولت امريكا براي آزاد كردن يك تفنگدار دريايي كه در سفارت آمريكا در تهران دستگير شده بود ، فشار سنگيني را به رهبران ايران وارد كرده است … به ايران اخطار شد كه بازگشت سالم كروسي ، شرط اصلي هرگونه رابطه ميان دو كشور است . »
در همين حال ، سناتور آمريكايي توماس ايگلتون خواستار تغيير سفير آمريكا در تهران شد و گفت : «ادامه حضور سوليوان در ايران مانعي در سر راه روابط ميان واشنگتن و تهران است . » وي افزود : «همانطور كه دامنه شكست اطلاعاتي آمريكا در تهران روشنتر ميشود ، به همان اندازه نيز لزوم اعزام سفير جديدي به تهران اهميت پيدا ميكند . » وي ويليام سوليوان را به چشم و گوش بسته بودن در جمعآوري اطلاعات متهم كرد و خاطرنشان كرد كه سوليوان در اوايل پاييز ميگفت كه در مورد شاه اشكالي وجود ندارد! سناتور ايگلتون اضافه كرد : به علاوه طرفداران آيتالله خميني ، سوليوان را از وابستگان به شاه ميدانند و به همين دليل ، حضور وي را در ايران ، مانعي در راه برقراري روابط كاري مناسب ميان رژيم جديد ايران با امريكا ميدانند . ( 10 )
ضميمه خبر شماره 136
"سالار جاف" از اتباع دولت عراق بود كه در سال 1958 پس از كودتاي عبدالكريم قاسم به ايران پناهنده شد. وي و برخي از اعضاي خانوادهاش با داشتن تابعيت مضاعف در ايران به مقامهاي عالي مملكتي رسيدند . سالار جاف در آخرين دوره مجلس شوراي ملي ، به عنوان نماينده پاوهوارد مجلس شد . وي با همكاري خوانين كردستان ، گروههايي را به عنوان مزدور در استخدام داشت و با استفاده از همين مزدوران در آبان 57 ، اقدام به سركوب مردم پاوه كرد . سالار جفا با همة خوش خدمتيهايش به شاه ، به بهانه سركوب مردم پاوه ، با دستور رئيس مجلس شوراي ملي عليالظاهر توقيف شد و در گروه اولين بازداشتيهاي مصلحتي نظام طاغوت قرار گرفت . وي پس از پيروزي انقلاباسلامي ، به عنوان مفسدفيالارض اعدام شد . ( 11 ) يادآوري ميشود . در شرايط كنوني برادر وي موسوم به سردار جاف درمنطقه ذينفوذ و فعال است .
منابع و مآخذ 4/12/1357
1ـ روزنامه كيهان ، 26/12/1357 ، ص 4 .
2ـ روزنامه اطلاعات ، 5/12/1357 ، ص 1 و 2 .
3ـ روزنامه كيهان ، 5/12/1357 ، ص 3 .
4ـ ماخذ شماره 2 ، ص ص 2ـ 1 .
5ـ ماخذ شماره 2 ، ص ص 2ـ 1 .
6ـ ماخذ شماره 2 ، ص ص 2 ـ 1 ، راديو لندن .
7ـ ماخذ شماره 3 ، ص 3 .
8ـ ماخذ شماره 2 ، ص 7 .
9ـ ماخذ شماره 3 ، ص 2 .
10ـ ماخذ شماره 3 ، ص ص 2ـ 1 .
11ـ بهرام ولدبيگي ، تاريخ سياسي ـ اجتماعي پاوه و اورامانات ( تهران : نشر احسان ، چاپ اول ، سال 1369 ) ص ص 80 ـ 75 .